ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جلال عبیدان؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ نام برده است. این گرایشها عبارت هستند از: خردپروری، شفافسازی، تطویل، اصالتبخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسانسازی، تخریب ضربآهنگها، تخریب شبکۀ دالها و معانی ضمنی، تخریب گرایشهای نظاممند، تخریب یا بدیعسازی شبکههای زبان بومی، تخریب عبارتها و اصطلاحات، و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی. هر کدام از این گرایشها جنبههایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشمانداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیمهای مترجم میدهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنۀ تأثیر هر یک از آنها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیمهای مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قویترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارتها و اصطلاحات و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی فرصتی برای نقشآفرینی به دست نیاوردهاند.
علی اصغر شهبازی؛ مصطفی پارسایی پور
چکیده
مثنوی مولانا در آن سوی مرزهای زبان و فرهنگ فارسی بازتابی گسترده داشته و مخاطبان بسیاری را شیفتۀ خود ساخته است. این اثر فاخر در میان کشورهای عربی نیز از توجه ویژهای برخوردار بوده است. ادبای عرب -در قالبهای نظم و نثر- به ترجمه و شرح این شاهکار ادبی- عرفانی پرداختهاند که در این میان، ترجمههای منظوم دو شاعر معاصر عراقی، عبدالعزیز ...
بیشتر
مثنوی مولانا در آن سوی مرزهای زبان و فرهنگ فارسی بازتابی گسترده داشته و مخاطبان بسیاری را شیفتۀ خود ساخته است. این اثر فاخر در میان کشورهای عربی نیز از توجه ویژهای برخوردار بوده است. ادبای عرب -در قالبهای نظم و نثر- به ترجمه و شرح این شاهکار ادبی- عرفانی پرداختهاند که در این میان، ترجمههای منظوم دو شاعر معاصر عراقی، عبدالعزیز جواهری و محمد جمال هاشمی در معرفی مثنوی به مخاطبان عرب نقشی برجسته ایفا کرده است. آشنایی این دو مترجم با چارچوب اندیشه سراینده مثنوی و قرابت فرهنگی دو زبان، فضای روحانی اشعار را در تعریب این اثر نمایان میسازد. در مقالۀ حاضر پس از بیان ویژگیهای این دو ترجمۀ منظوم، برگردان داستان آغازین مثنوی، یعنی «شاه و کنیزک» را با تکیه بر هفت راهبرد ترجمۀ «وینی» و «داربلنه» مورد ارزیابی قرار دادیم. این بررسی بیانگر آن است که تعریب جواهری به دلیل بهرهگیری پربسامد از الگوهای ترجمۀ مستقیم و به طور ویژه ترجمۀ لغوی به متن مبدأ نزدیکتر است. ضمن آنکه وفاداری به متن و رعایت امانت از ویژگیهای مثبت این ترجمه بهشمار میآید. درحالی که در ترجمۀ منظوم هاشمی، ساختارهای نحوی و معنایی زبان مقصد بیشتر جلوه دارد. این مترجم به جای تعریب دقیق ابیات به تصریح معانی ضمنی داستان پرداخته است تا درک داستان برای خوانندۀ زبان دوم آسان شود. در میان راهبردهای هفتگانۀ ترجمه نیز جابهجایی و تعدیل در ترجمۀ هاشمی، فراوانی قابل توجهی نسبت به دیگر مراحل دارد.
علی نجفی ایوکی؛ محدثه حدادی
چکیده
در دهههای اخیر اشخاص صاحب نام و مطرح کشور در مصاحبهها و سخنرانیهای خود اصطلاحات و تعابیری بهکار گرفتهاند که به علت بار معنایی نسبتاً بالا، ضمن اینکه با استقبال فراوان فارسیزبانان به همراه بوده و رواج چشمگیری در جامعه ایرانی یافته است. در رسانههای عربزبان داخلی و خارجی نیز بازتاب یافته و با تعریب خبر، گاه چندین ...
بیشتر
در دهههای اخیر اشخاص صاحب نام و مطرح کشور در مصاحبهها و سخنرانیهای خود اصطلاحات و تعابیری بهکار گرفتهاند که به علت بار معنایی نسبتاً بالا، ضمن اینکه با استقبال فراوان فارسیزبانان به همراه بوده و رواج چشمگیری در جامعه ایرانی یافته است. در رسانههای عربزبان داخلی و خارجی نیز بازتاب یافته و با تعریب خبر، گاه چندین معادل عربی برای یک اصطلاح خاص ارائه شده است که شناسایی، نقد و بررسی آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در پرتو اهمیت مسأله، پژوهش پیشروی میکوشد ضمن شناسایی و استخراج جدیدترین و مهمترین تعابیر و اصطلاحات رایج در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور، عملکرد آن رسانهها در ترجمه اصطلاحات یادشده را بر پایه الگوی ایویر به عنوان یکی از الگوهای مطرح در حوزه ترجمه به روش استقرایی- تحلیلی مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه داخلی این تحقیق عبارتند از: خبرگزاریهای العالم، الکوثر، ایسنا، ایرنا و سایت خامنهای. خبرگزاریهای خارجی مورد مطالعه نیز شامل العرب، الجزیره، الیوم السابع، الحیاه، الغد، الشرقالأوسط، الوطن، الأهرام، الدستور، الرایة، الإتحاد و المعارف میشوند. از مهمترین دستاورد این تحقیق آن است که خبرگزاریهای عرب زبان داخلی از کمترین «وامگیری» و بیشترین «حذف» و در مقابل، خبرگزاریهای عرب زبان خارجی از کمترین «حذف» و بیشترین «جایگزینی» نسبت به یکدیگر در ترجمه تعابیر و اصطلاحات مورد بحث استفاده کردهاند.
حمیدرضا حیدری
چکیده
مفهوم تغییر بیان در ترجمه از سوی نظریهپردازن مختلفی مورد بحث قرار گرفتهاست و بیشتر ناظر بر تغییر ساختهای دستوری زبان مبدأ و برابریابی در سطح تعابیر و اسلوبهاست. وینه و داربلنه از نظریهپردازانی هستند که به لزوم انتقال پیام و مقولههای فرهنگی از طریق برابریابی و تغییر بیان به عنوان یک ضرورت کاربردیـ معنایی نگریستهاند. بر ...
بیشتر
مفهوم تغییر بیان در ترجمه از سوی نظریهپردازن مختلفی مورد بحث قرار گرفتهاست و بیشتر ناظر بر تغییر ساختهای دستوری زبان مبدأ و برابریابی در سطح تعابیر و اسلوبهاست. وینه و داربلنه از نظریهپردازانی هستند که به لزوم انتقال پیام و مقولههای فرهنگی از طریق برابریابی و تغییر بیان به عنوان یک ضرورت کاربردیـ معنایی نگریستهاند. بر این اساس، مترجم باید خود را از زنجیر ساختارهای زبان مبدأ و توالی و ترتیب واژگان و جملات آن برهاند و آزادانه به انتقال معنا و پیام و یا حتّی تأثیر متن مبدأ در متن مقصد بپردازد. در راستای اجرای این هدف، آشنایی با تعابیر و اصطلاحات زبان مقصد، امری ضروری و اجتنابناپذیر است. از سوی دیگر، در زبانی مانند عربی که زبانی اسلوبمحور است و مفاهیم در قالب اسلوبهایی نظیر نواسخ، حرف جر و موصول، تحذیر و... بیان میشوند، آشنایی با این اسلوبها، دست مترجم را برای تغییر بیان و بیان جایگزین باز میکند و با برخی از فنون تغییر بیان، از جمله: ارائة تعبیر پربسامد و جاافتاده، واژه یا تعبیر فرهنگی مشابه و آرایههای بلاغی مأنوس به همانندسازی جامة عمل میپوشاند.
قادر پریز
چکیده
معادلیابی به معنای یافتن واژگان، قالبهای بیانی و نقشهای دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژهها و ساختهای دستوری جملههای متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقالة حاضر با دقت در معادلیابی برای برخی نقشهای دستوری از جمله ساختهایی که متمم در آنها بهکار رفتهاست، میکوشد تا چالشها و تفاوتها را در ترجمه از فارسی ...
بیشتر
معادلیابی به معنای یافتن واژگان، قالبهای بیانی و نقشهای دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژهها و ساختهای دستوری جملههای متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقالة حاضر با دقت در معادلیابی برای برخی نقشهای دستوری از جمله ساختهایی که متمم در آنها بهکار رفتهاست، میکوشد تا چالشها و تفاوتها را در ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند و مشکلات را نشان دهد. در این راستا، اغلب مثالها از دو رمان کلاسیک فارسی، یعنی مدیر مدرسه از جلال آل احمد و چشمهایش از بزرگ علوی انتخاب شدهاست که میتوان گفت از مصادیق زبان معیار به شمار میآیند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه، معادلیابی دستوری و تغییر بیان را بر اساس نظریة تغییرات صوری کتفورد بررسی نماید و بر اساس دادهها به این نتیجه میرسد که مترجم نباید به دنبال یافتن نقش دستوری مشابه در زبان مقصد باشد، بلکه باید یک رابطة معنایی را بین دو یا چند واژه در جملة فارسی تشخیص دهد، سپس به دنبال همان رابطة معنایی میان واژهها در زبان عربی بگردد که نظریة کتفورد نیز همین تفاوت نقشهای دستوری را تأیید میکند.
محسن سیفی؛ نجمه فتحعلی زاده
چکیده
برگردان آثار ادیبان عارف و شاعران سالک به سبب پیچیدهگوییها و کاربست رموز و اصطلاحات خاص، همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است. غزلیّات شمس که مجموعة سرودههای عرفانی مولاناست، تاکنون چندین بار به زبان عربی برگردانده شده است. از جملة این ترجمهها، ترجمة «محمّد سعیدجمالالدّین» است که به صورت گزیدهای از غزلیّات ...
بیشتر
برگردان آثار ادیبان عارف و شاعران سالک به سبب پیچیدهگوییها و کاربست رموز و اصطلاحات خاص، همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است. غزلیّات شمس که مجموعة سرودههای عرفانی مولاناست، تاکنون چندین بار به زبان عربی برگردانده شده است. از جملة این ترجمهها، ترجمة «محمّد سعیدجمالالدّین» است که به صورت گزیدهای از غزلیّات شمس ارائه گردیده است. در این پژوهش، با روشی توصیفی ـ تحلیلی در نقد ترجمه سعی میشود تا برخی نارساییهای این ترجمه و عوامل تأثیرگذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد. تسلّط نداشتن مترجم به زبان فارسی، دقّت نکردن در خواندن واژگان و عبارات، وجود کلماتی که در نوشتار و خواندن یکسان و در معنا متفاوت هستند، تشخیص ندادن فاعل از مفعول، توجّه نکردن به علائم نگارشی در متن اصلی، از جمله عوامل تأثیرگذار در ترجمة نادرست برخی ابیات دیوان میباشد. بدیهی است با توجّه به اینکه این مجموعة عربی به صورت منثور ترجمه شده است، تفاوتهای عروضی بین دو اثر بررسی نخواهد شد.