ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمدنبی احمدی؛ یحیی بابایی
چکیده
هر یک از نظریهپردازان ترجمه کم و بیش توانستهاند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبکشناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیکهایی را معرفی میکند که هر مترجمی از آن بهره میبرد و با توجه به تأثیر چشمگیری که این اثر در ...
بیشتر
هر یک از نظریهپردازان ترجمه کم و بیش توانستهاند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبکشناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیکهایی را معرفی میکند که هر مترجمی از آن بهره میبرد و با توجه به تأثیر چشمگیری که این اثر در تاریخ ترجمه داشته به مرجع مهمی برای تکنیکهای ترجمه تبدیل شده است. در پژوهش حاضر پس از ارائۀ تعریفی گذرا برای هر یک از این تکنیکها برای هر کدام نمونههایی ذکر شده است. این نمونهها بعد از کاوش و مقایسۀ متن ترجمه با متن اصلی رمان مشهور «سیدات القمر» و متناسب با همان تکنیک انتخاب شده است تا به واکاوی ترجمۀ این رمان بپردازد که تألیف جوخه الحارثی (2010میلادی) است و محمد حزبائیزاده آن را با عنوان «بانوان ماه» ترجمه کرده است. این مقاله درصدد است که ترجمۀ این رمان را با استناد به آرای نظریهپردازان مشهور ترجمه ارزیابی کند و در یک پژوهش مسألهمحور با روش تحلیلی- توصیفی میزان گرایش و موفقیت مترجم را در بهکارگیری این تکنیکها بسنجد که در پایان نتیجه میگیرد مترجم به خاطر توجه ویژه به فهم خواننده و ارتباط با او، رویکردی مقصدگرایانه داشته است؛ بنابراین، برای خلق یک متن روان و قابل فهم، تکنیکهای مستقیم را کمتر به کار گرفته و بیشتر از روشهای غیرمستقیم بهره برده است تا در نهایت، ترجمهای خواندنی به زبان فارسی ارائه کند که عبارات و اصطلاحات آن برای مخاطبان فارسیزبان آشنا و خالی از ابهام و پیچیدگی بوده و با سطح خوانندگان یک رمان متناسب است.
محسن سیفی؛ نجمه فتحعلی زاده
چکیده
برگردان آثار ادیبان عارف و شاعران سالک به سبب پیچیدهگوییها و کاربست رموز و اصطلاحات خاص، همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است. غزلیّات شمس که مجموعة سرودههای عرفانی مولاناست، تاکنون چندین بار به زبان عربی برگردانده شده است. از جملة این ترجمهها، ترجمة «محمّد سعیدجمالالدّین» است که به صورت گزیدهای از غزلیّات ...
بیشتر
برگردان آثار ادیبان عارف و شاعران سالک به سبب پیچیدهگوییها و کاربست رموز و اصطلاحات خاص، همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است. غزلیّات شمس که مجموعة سرودههای عرفانی مولاناست، تاکنون چندین بار به زبان عربی برگردانده شده است. از جملة این ترجمهها، ترجمة «محمّد سعیدجمالالدّین» است که به صورت گزیدهای از غزلیّات شمس ارائه گردیده است. در این پژوهش، با روشی توصیفی ـ تحلیلی در نقد ترجمه سعی میشود تا برخی نارساییهای این ترجمه و عوامل تأثیرگذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد. تسلّط نداشتن مترجم به زبان فارسی، دقّت نکردن در خواندن واژگان و عبارات، وجود کلماتی که در نوشتار و خواندن یکسان و در معنا متفاوت هستند، تشخیص ندادن فاعل از مفعول، توجّه نکردن به علائم نگارشی در متن اصلی، از جمله عوامل تأثیرگذار در ترجمة نادرست برخی ابیات دیوان میباشد. بدیهی است با توجّه به اینکه این مجموعة عربی به صورت منثور ترجمه شده است، تفاوتهای عروضی بین دو اثر بررسی نخواهد شد.
رضا امانی
دوره 4، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 11-32
چکیده
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان ...
بیشتر
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، میتواند به ارائة ترجمهای کامل و دقیق از متن مبدأ انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژههای قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوتهای آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دلنگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مؤلّفههای معنایی «کُشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار میباشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل میدهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژههای مذکور نداشتهاند و از یک سو، معادلهای تقریبی، ناقص و مختلف ارائه دادهاند و از سوی دیگر، معادلهای ایشان معمولاً با دیگر واژههای قریبالمعنی تفاوت ندارد.
حبیبالله حلیمی جلودار؛ سیّد مهدی موسوی
دوره 4، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 59-78
چکیده
آیة هفتم سورة مبارکة حمد یا فاتحةالکتاب از جمله آیاتی است که در معنای آن، میان مفسّران و مترجمان قرآن کریم اختلاف است. در این جستار، قسمت پایانی این آیة کریمه، یعنی «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین» مورد توجّه میباشد که هم در اِعراب و نقش کلمات و هم در تفسیر و ترجمة آنها تفاوت قابل توجّه میان عالمان قرآنی ...
بیشتر
آیة هفتم سورة مبارکة حمد یا فاتحةالکتاب از جمله آیاتی است که در معنای آن، میان مفسّران و مترجمان قرآن کریم اختلاف است. در این جستار، قسمت پایانی این آیة کریمه، یعنی «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین» مورد توجّه میباشد که هم در اِعراب و نقش کلمات و هم در تفسیر و ترجمة آنها تفاوت قابل توجّه میان عالمان قرآنی مشاهده میشود. پرسش مقالة حاضر این است که آیا «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین» نقش وصفی برای «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» دارد، یا عبارتی متمایز از آن است. با بررسی تفاسیر، کُتُب مربوط و تحلیل دادهها این نتیجه حاصل شد که عدّهای معتقدند تعبیر فوق، وصف همان «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» یعنی کسانی است که مغضوب خداوند نبودهاند و گمراه نشدهاند، ولی غالب آنها، تمایز بین این دو قسمت از آیه را پذیرفتهاند و آیة مبارکه را بدین صورت ترجمه کردهاند: «ما را به راه کسانی که به آنها نعمت دادی، هدایت فرما، نه غضبشدگان و نه گمراهان». این پژوهش با بهرهگیری از روایات تفسیری، بر ترجمه و تفسیر دوم تأکید دارد و آن را ترجیح میدهد.
سید محمد میرحسینی؛ حشمت الله زارعی کفایت
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 145-174
چکیده
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، ...
بیشتر
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهجالبلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق میباشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهمترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیضالاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانهای سعی شده ترجمههای صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهجالبلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کردهاند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جملهها به لفظ توجّه کردهاند و ترجمة تحتاللّفظی ارائه دادهاند، امّا فیضالاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
رضا امانی؛ لیلا زربخش؛ ام البنین فرهادی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 69-89
چکیده
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» ...
بیشتر
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» - و در مجموع انواع متون- دو روش «معنایی» (ترجمه به مجاز) و «ارتباطی» (ترجمه به حقیقت) را ارائه نمودهاند. اما نگارندگان مقالة حاضر روش «معنایی - ارتباطی» را به عنوان روشی تلفیقی جهت ترجمۀ مجازهای قرآن پیشنهاد میدهند. به نظر میرسد این روش که جمع میان دو روش معنایی و روش ارتباطی است، میتواند مناسبترین و کارآمدترین روش برای ترجمة مجاز باشد. حال آنکه بررسی ترجمههای مختلف قرآن نشان از به کارگیری روشهای مختلف از سوی مترجمان محترم دارد که خود موجب بروز نوسانات زیادی در ترجمة ایشان شده، در نتیجه ترجمهها را از علمی بودن به سوی ذوقی بودن سوق داده است.