ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد بیدخونی؛ حسین آقاحسینی دهاقانی
چکیده
نقد واژگانی از جمله نقدهایی است که برای سنجش ترجمههای متون گوناگون بهکار میرود. الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ گارسس (1994) از جمله جامعترین الگوهای ارائه شده در این نوع نقد است که به طور ریشهای به ارزیابی کیفیت ترجمه میپردازد و بر اصلِ برابری میان متن مبدأ و مقصد در چهار سطح معنایی– لغوی، نحوی– صرفی، گفتمانی– نقشی و سبکی– ...
بیشتر
نقد واژگانی از جمله نقدهایی است که برای سنجش ترجمههای متون گوناگون بهکار میرود. الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ گارسس (1994) از جمله جامعترین الگوهای ارائه شده در این نوع نقد است که به طور ریشهای به ارزیابی کیفیت ترجمه میپردازد و بر اصلِ برابری میان متن مبدأ و مقصد در چهار سطح معنایی– لغوی، نحوی– صرفی، گفتمانی– نقشی و سبکی– مقصودشناختی، استوار است. این پژوهش در نظر دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی انتخابهای واژگانی ترجمۀ محدّث دهلوی از فتوح الغیب را براساس سطح معنایی– لغویِ الگوی گارسس ارزیابی و نقد کند. برای این منظور پس از معرفی اجمالی محدّث دهلوی و ترجمۀ وی، الگوی گارسس به طور مختصر تبیین و سپس کاربستِ مؤلفههای سطح معنایی- لغوی این الگو بر مثالهای مستخرج از کتاب در عنوانهای جداگانه، ذکر میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد ترجمۀ محدّث دهلوی از منظر مؤلفههای الگوی گارسس دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت قابل قبولی برخوردار است؛ زیرا علاوه بر تفسیری بودن، موارد فراوانی از معادلسازی و همانندی، بسط واژگانی و همچنین رفع ابهام را در خود دارد.
محمد رحیمی خویگانی؛ عسگر علی کرمی؛ حمید باقری دهبارز
چکیده
این پژوهش در نظر دارد تا انتخابهای واژگانی ترجمة محمد دشتی از نهجالبلاغه امام علی(ع) را بر اساس سطح معنایی ـ لغوی الگوی ارزیابی ترجمة گارسس بررسی و نقد نماید. برای این منظور، ابتدا سطح معنایی لغوی گارسس در حیطة ارزیابی ترجمه توضیح داده میشود و آنگاه با کمک نمونهگیری تصادفی، نمونههای قابل کاربست این نظریه به عنوان دادههای ...
بیشتر
این پژوهش در نظر دارد تا انتخابهای واژگانی ترجمة محمد دشتی از نهجالبلاغه امام علی(ع) را بر اساس سطح معنایی ـ لغوی الگوی ارزیابی ترجمة گارسس بررسی و نقد نماید. برای این منظور، ابتدا سطح معنایی لغوی گارسس در حیطة ارزیابی ترجمه توضیح داده میشود و آنگاه با کمک نمونهگیری تصادفی، نمونههای قابل کاربست این نظریه به عنوان دادههای مقاله ارائه میشود. این پژوهش روشن میکند که دشتی در انتخابهای واژگانی خود، بیش از هر چیز به بسط واژگانی در قالبهای مختلف و از همه مهمتر، به بسط تفسیری و ایدئولوژیک روی آوردهاست. او ابهامهای واژگانی کلام امام علی(ع) را بهکلّی از میان برده، یا تفسیر به رأی کردهاست و تلاش داشته هیچ واژة مبهمی در ترجمهاش وجود نداشته باشد.
حسین شمس آبادی؛ فرشته افضلی
دوره 5، شماره 12 ، شهریور 1394، ، صفحه 182-159
چکیده
یکی از دشواری های فراروی مترجمان، رویارویی با واژگان همانند و چگونگی کاربرد آنها در زبان میباشد. مترجم تنها به بهانه همانندی معنایی دو واژه آنها را به جای یکدیگر به کار می برد که به دلیل وجود تفاوت های پنهان در لایه های زیرین معنایی آن دو واژه، جمله کاربر از معنا و مفهوم درستی برخوردار نمیشود. بر این پایه، گزینش واژه برابر و مناسب ...
بیشتر
یکی از دشواری های فراروی مترجمان، رویارویی با واژگان همانند و چگونگی کاربرد آنها در زبان میباشد. مترجم تنها به بهانه همانندی معنایی دو واژه آنها را به جای یکدیگر به کار می برد که به دلیل وجود تفاوت های پنهان در لایه های زیرین معنایی آن دو واژه، جمله کاربر از معنا و مفهوم درستی برخوردار نمیشود. بر این پایه، گزینش واژه برابر و مناسب در ترجمه، در کنار آشنایی مترجم با زبان و فرهنگ ملت ها بزرگترین چالش فراروی مترجم بوده و از مهارت های وی به شمار میرود. از سوی دیگر معنای جمله در یک متن داستانی و نمایشی عبارت است از: مجموعه معانی منطقی عناصر تشکیل دهنده جمله و معنای کلام، همان معنایی است که هر جمله، با توجه به هدف گوینده از بیان جمله به خود اختصاص میدهد. از آنجا که نقشها و گفتگوها با توجه به اشخاص و موقعیت جمله و متن تغییر مییابد، مترجم باید ببیند در قالب بیانی یا ساختاری که در زبان فارسی برای ترجمه جمله (عربی) برمیگزیند، چه برابری برای تعبیر مورد نظر مناسبتر است. جستار پیش رو به بررسی نمونه هایی از ترجمه متون داستانی و نمایشی از دیدگاه شیوه برابریابی واژگانی پرداخته، تفاوتهای واژگانی (ارجاعی، تجربی، یکانهای معنایی، همایشی، ضمنی و چندمعنایی) و کلامی (معنای کلام و معنای جمله) را مورد کنکاش قرار می دهد و ترجمه پیشنهادی خود را در برابر هر یک از جمله های داستانی و نمایشی بیان میکند. نتایج بررسی، نشان دهنده وجود روش های گوناگون برابریابی است که در این میان برابریابی پویا بیشتر خودنمایی می کند.
حسین شمس آبادی؛ فرشته أفضلی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 29-48
چکیده
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ...
بیشتر
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ساختاری و بافتاری دقیق و مناسب در برگرداندن پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد است. بر این پایه برای آشناشدن با تغییراتی که در برابریابی از زبان مبدأ به زبان مقصد میتوان وارد کرد، نخست برابریابی را در ترجمۀ داستان در سه سطح اشتراک، تغییر و انتقال مورد ارزیابی قرار میدهیم. در این پژوهش برآنیم تا با الهامگرفتن از این تغییرات و راهکارها بتوانیم شیوههای برابریابی را در ترجمۀ داستانهای عربی به فارسی در سطح واژگان (واژههای خاص مردمی، کوچهوبازاری، غربی و واژگان با معنای متنی و ارتباطی)، ساختار (ادبینویسی، سجعپردازی، ترجمۀ پیامی و ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ) و بافتار (عناصر شبهزبانی، پیشتصورها و عوامل تأثیرگذار در معنا) مورد کندوکاو قرار دهیم. از اینرو برای بررسی بر روی نمونههای ترجمه، از شماری از داستانهای نجیب محفوظ نویسندۀ مصری چون «شهر العسل»، «زقاق المدق»، «تحت المظله»، «اللص و الکلاب» و «الشحاذ» بهره جستیم.