مرضیه ربیعی؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ احمد پاشازانوس
چکیده
عناصر فرهنگی به منزلة شناسنامة یک ملت است و میتواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانشهای زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادلیابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیمبندی مقولههای فرهنگی صادق هدایت در ترجمة ...
بیشتر
عناصر فرهنگی به منزلة شناسنامة یک ملت است و میتواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانشهای زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادلیابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیمبندی مقولههای فرهنگی صادق هدایت در ترجمة عربی ماجدة العنانی بررسی کند. از آنجا که انتقال همة لایههای معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمیتوان برای هر یک از عناصر فرهنگی اجتماعی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین مفهوم هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی، نیازمند راهکاری مستقل در معادلیابی است. ازاینرو، راهکارهای نیومارک اساس کار این پژوهش قرار گرفتهاست. یافتههای این پژوهش که به روش استقرایی استنتاجی انجام، و نمونههای مهمی که در این پژوهش منعکس شدهاست، نشان میدهد در برگردان عناصر مادّی فرهنگی، مترجم غالباً از شیوة معادل فرهنگی و معادل توصیفی بهره بردهاست که میتوان آن را حاصل همگونی فرهنگی مبدأ و مقصد دانست. در برگردان عناصر معنوی، مترجم علاوه بر شیوة معادل فرهنگی، معادل کارکردی و معادل توصیفی، از شیوة تلفیقی استفاده کردهاست و به توضیح و تفسیر مقولة مورد نظر میپردازد.
علیرضا نظری؛ لیلا جلالی حبیب آبادی
چکیده
متون داستانی از معدود انواع ادبی است که بیش از انواع دیگر حاوی عناصر فرهنگی و بومی است و این امر جایگاه خاصی در پژوهشهای ترجمه از منظر نظریهپردازی و راهکارهای ترجمه یافتهاست. از جمله متون ادبی، رمان بوف کور یکی از آثار ادبیات معاصر فارسی است که مؤلفههای فرهنگی بسیاری را در جایجای آن میتوان دید که در امر ترجمه، مترجم را با ...
بیشتر
متون داستانی از معدود انواع ادبی است که بیش از انواع دیگر حاوی عناصر فرهنگی و بومی است و این امر جایگاه خاصی در پژوهشهای ترجمه از منظر نظریهپردازی و راهکارهای ترجمه یافتهاست. از جمله متون ادبی، رمان بوف کور یکی از آثار ادبیات معاصر فارسی است که مؤلفههای فرهنگی بسیاری را در جایجای آن میتوان دید که در امر ترجمه، مترجم را با چالشهای فراوانی روبهرو میکند. این رمان برجسته در سال 1976 میلادی به قلم ابراهیم الدسوقی به زبان عربی ترجمه شد. «ایویر» از جمله نظریهپردازانی است که برای ترجمة عناصر فرهنگی، رویکرد خاص خود را ارائه کردهاست که شامل وامگیری، تعریف، ترجمة تحتاللفظی، جایگزینی، واژهسازی، حذف و اضافه کردن میشود. در این پژوهش، قصد داریم با روش توصیفیـ تحلیلی، شیوههای ترجمة عناصر فرهنگی رمان بوف کور را به زبان عربی با تکیه بر رویکرد ایویر بررسی کنیم. با تحلیل شیوة ترجمه بوف کور مشخص میشود که مترجم در بیشتر موارد فرهنگی ترجیح دادهاست با شیوة جایگزینی به معادلیابی بپردازد که در برخی موارد با کاستی همراه بودهاست و صرفاً زمانی توفیق یافتهاست که از روش تلفیقی، بهویژه در افزودن به پاورقی بهره جستهاست.