علی اکبر نورسیده؛ مسعود سلمانی حقیقی
چکیده
«انسجام» یک مفهوم معنایی است که به روابط معنایی موجود در متن اشاره دارد و آن را به عنوان یک متن از غیر متن متمایز و مشخص مینماید. انسجام بالقوّه در ابزارهای نظام زبانی، همچون ارجاع، حذف، جانشینی و... نهفتهاست که در خودِ زبان قرار دارد. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرایند ترجمه، بازتاب هر یک از عوامل فوق در ترجمه، در راستای ...
بیشتر
«انسجام» یک مفهوم معنایی است که به روابط معنایی موجود در متن اشاره دارد و آن را به عنوان یک متن از غیر متن متمایز و مشخص مینماید. انسجام بالقوّه در ابزارهای نظام زبانی، همچون ارجاع، حذف، جانشینی و... نهفتهاست که در خودِ زبان قرار دارد. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرایند ترجمه، بازتاب هر یک از عوامل فوق در ترجمه، در راستای حرکت همسو با متن اصلی اهمیت بسزایی دارد. از آنجا که صحیفة سجادیه به عنوان متنی منسجم شامل گونههای مختلف انسجامبخش است، انتظار میرود ترجمههای موجود از آن نیز این عناصر انسجامبخش را در خود بازتاب دهند. این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و تطبیق مؤلفههای انسجام دستوری غیرساختاری در متن دعای دوازدهم صحیفة سجادیه و چهار ترجمه میپردازد. در این جستار، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفههای انسجامبخش بررسی و این نتیجه حاصل شد که در میان انبوه مؤلفههای یادشده، برخی از مترجمان در سایة حرکت همارز و برابر با متن اصلی و نیز با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را بهطور کامل در ترجمههای خود انعکاس دادهاند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل ماندهاند که این غفلت میتواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی دستوری متن مقصد باشد.