محمدحسن امرایی؛ یحیی معروف؛ جهانگیر امیری؛ مجید محمدی
چکیده
اصل در ترجمه، رعایت امانت، حفظ معنا و سلیس بودن است که این موضوعی ثابت در اصل ترجمة غلامعلی حدّاد عادل است. یقیناً ترجمة فارسی شیوا و ادبی وی، توانسته است بخش عمدهای از این ضرورتها و انتظارها را تحقّق بخشد، لیکن مسئلة این تحقیق، میزان و چگونگی این تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآنی است. مترجم برخی ساختارهای صرفیـ نحوی و بلاغی ...
بیشتر
اصل در ترجمه، رعایت امانت، حفظ معنا و سلیس بودن است که این موضوعی ثابت در اصل ترجمة غلامعلی حدّاد عادل است. یقیناً ترجمة فارسی شیوا و ادبی وی، توانسته است بخش عمدهای از این ضرورتها و انتظارها را تحقّق بخشد، لیکن مسئلة این تحقیق، میزان و چگونگی این تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآنی است. مترجم برخی ساختارهای صرفیـ نحوی و بلاغی را در ترجمه نادیده انگاشته، در مواردی نیز ترجمة واژگان (اسم، فعل و حرف)، ترکیبها و اصطلاحات در مقابل هم قرار نگرفته است. بنابراین، لازم معنا یا معنای تبعیِ واژگان، ترکیبها و اصطلاحات در ترجمه لحاظ شده است، نه معنای اصلی و دقیق آنها. این پژوهش درصدد است تا با مطالعة موردپژوهانة «سورة نمل»، ترجمة ایشان را از زوایای مختلف واژگانی، صرفیـ نحوی، بلاغی و ویرایشی، به بوتة نقد، تحلیل و تطبیق بسپارد تا مواردی که در ترجمة این سورة مبارکه نیازمند بازنگری دقیقتری هستند، بازشناسی نماید. دستاورد حاصل از این پژوهش نشان میدهد که ترجمة مترجم، در عین برخورداری از امتیازهای فراوان، از جمله نوآوری در شیوة ترجمة وفادار و معنایی، التزام به پیام و محتوای زبان قرآن، شیوایی بیان و استفاده از واژههای فارسی روان، پرهیز از زیادهنویسی و فارسیگرایی افراطی و... در حوزههای صرف و نحو، بلاغت، ترجمة واژگان و... نیاز به بازنگری دقیقتری دارد که برخی از آنها در این پژوهش موردی، واکاوی و تحلیل توصیفی شده است.
مرتضی قائمی؛ رسول فتحی مظفری
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 113-154
چکیده
یکی از چالشهای کنونی ترجمه، برگرداندن عبارتهای کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارتهای زبانی، نقش بیبدیل آرایههای ادبی، بهویژه تصاویر خیالانگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعتپردازیها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارتهایی که معنای ...
بیشتر
یکی از چالشهای کنونی ترجمه، برگرداندن عبارتهای کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارتهای زبانی، نقش بیبدیل آرایههای ادبی، بهویژه تصاویر خیالانگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعتپردازیها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارتهایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژهای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالشهای پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه میباشد. خطبههای نهجالبلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازیهای هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهجالبلاغه پرداختهایم که این ترجمهها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیضالإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاههای ترجمه، به روشهای مختلف ترجمة عبارتهای کنایی میپردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار میدهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایههای «دنیا» بر اساس ترجمههای مذکور میپردازیم. نتایج نشان میدهد که به طور مطلق نمیتوان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی میتوان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارتهای کنایی برخی ترجمهها نسبت به دیگر ترجمهها دست یافت، امّا اجمالاً میتوان گفت که مترجمان در ترجمة جملههای کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحتاللّفظی گرایش داشتهاند و در ترجمة واژههای کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحتاللّفظی روی آوردهاند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کردهاند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کردهاند.