ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نرگس ثمره؛ وحیده مطهری؛ ریحانه ملازاده
چکیده
معمولاً تفاوت ساختاری زبانها، مترجم را در ترجمه دقیق واژگان و انتقال درست مفهوم به زبان مقصد با چالشهایی مواجه میکند. این امر باعث پیدایش نظریههای زبانی متعددی شده است. ژان رنه لادمیرال، نظریهپرداز فرانسوی، برای ترجمه واژگان و انتقال محتوا، مؤلفههایی را پیشنهاد داده که برای مترجم در فرایند انتقال معنا و ایجاد تعادل بین ...
بیشتر
معمولاً تفاوت ساختاری زبانها، مترجم را در ترجمه دقیق واژگان و انتقال درست مفهوم به زبان مقصد با چالشهایی مواجه میکند. این امر باعث پیدایش نظریههای زبانی متعددی شده است. ژان رنه لادمیرال، نظریهپرداز فرانسوی، برای ترجمه واژگان و انتقال محتوا، مؤلفههایی را پیشنهاد داده که برای مترجم در فرایند انتقال معنا و ایجاد تعادل بین واژگان متن مقصدیا متن مبدأ راهگشا است. در این نوشتار، عملکرد جواد علی کسار در ترجمه عربی واژگان کتاب «امامت و رهبری» اثر مرتضی مطهری با تکیه بر الگوی ژان رنه لادمیرال و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی ارزیابی شده است. ترجمه کسار با الگوی لادمیرال انطباق بیشتری دارد؛ زیرا مترجم مانند لادمیرال کوشیده است که معنای ضمنی واژگان را به هر روشی به زبان مقصد انتقال دهد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد مترجم به انتقال لایههای معنایی واژگان اهتمام ورزیده و کمتر به معنای اولیه واژگان بسنده نموده است. او سعی کرده که معنای ضمنی واژگان را از طریق قضایایی مانند انتخاب مترجم، ابهامزدایی، تفسیر حداقلی، افزودهسازی انتقال دهد و توانسته ترجمه قابلفهم و خوانایی را تولید نماید. در بسیاری از موارد بهخاطر فرهنگ دینی مشترک بین دو زبان، واژگان بهصورت وامگیری انتقال یافته است. گاهی نیز به دلیل حذف نابجای واژگان و معادلگزینی نامناسب مترجم نتوانسته محتوای پیام را برای مخاطبان بازآفرینی کند و از این رو بازبینی و ویرایش مجدد را میطلبد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
آرزو پوریزدانپناه کرمانی
چکیده
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان ...
بیشتر
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی میشود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته میشود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمة محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کاملترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمة منطقالطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهمترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پایبند به زبان مبدأ بوده است و ترجمة وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مجید صالح بک؛ عبدالقادر پریز؛ پروین صانعی
چکیده
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته ولذا در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن ...
بیشتر
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته ولذا در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن کریم اهمیتی دوچندان مییابد. از جمله واژگان بکاررفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژه «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش داردبا رویکردی معناشناسانه-ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهدکه سطوح و لایههای معنایی مختلف واژه «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل میگیرد، و مفهوم «صهر» در کاربرد قرآنی آن ، بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان میکند که اگر چه واژۀ « صهر» در اصل فارسی و هم درفرهنگ افات عربی یکی از معانی اصلی آن، "نَسَب" ذکر شده اما درهمنشینی آن با همین کلمه سبب میشودکه معنای دیگری پیدا کند.ازاین رومترجمان دراین باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته اند؛برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کردهاند. برخی دیگر این دو را به ذکور(مردان ) و اناث(زنان) ترجمه کردهاند. ازسویی دیگر با وجود آن که معنای داماد برای واژۀ « صهر» در منابع متعددی آمده اما در ترجمه های مورد بررسی مقاله حاضر تنها یکی از منابع یعنی ترجمۀ فولادوند چنین معنایی را برای آن آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ فاطمه اکبری زاده
چکیده
ژان رنه لادمیرال در حوزه نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابجایی، ابهام زدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، ...
بیشتر
ژان رنه لادمیرال در حوزه نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابجایی، ابهام زدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، به بازخوانی ترجمه رضا عامری از رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر طیب صالح -کاندید جانشینی «نجیب محفوظ»- میپردازد. جستار حاضر نمونههایی از ترجمه راکه طبق مؤلفههای لادمیرال موفق بودهاند، ارائه و توفیقشان را طبق مؤلفهها تحلیل نموده است. سپس نمونههایی دیگر را ذکر کرده که طبق مؤلفهها موفق نبودهاند. در پایان، دلایل قوت و ضعف ترجمۀ عامری بر اساس نظریۀ لادمیرال نشان داده شده است. نتیجه پژوهش نشان میدهد، مترجم در مباحث «ابهام زدایی»، «افزوده سازی» و «حذف» کاملا موافق با مؤلفههای لادمیرال عمل نموده و متنی خوانا و قابل فهم در فرهنگ مقصد ارائه داده است. ولی در پارهای از موارد، مانند مباحث «جابجایی» و«حق انتخاب مترجم»، مؤلفههای الگوی لادمیرال دیده نشده است. در نهایت طبق آمار گرفته شده از 24 نمونه متن طیب صالح، 3 مورد ترجمه، مخالف رویکرد مؤلفههای لادمیرال بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نیکو نیک راه؛ علیرضا نظری؛ علی اصغر شهبازی
چکیده
ترجمه به عنوان فرایند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از اینرو، تسلّط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. «پیتر نیومارک» ...
بیشتر
ترجمه به عنوان فرایند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از اینرو، تسلّط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. «پیتر نیومارک» بیش و پیش از دیگر نظریهپردازان متوجه اهمیت این مقوله بود و علاوه بر دستهبندی مقولات به ارائه راهکارهایی در معادلگزینی عناصر فرهنگی پرداخت. رمان «سفر» اثر محمود دولتآبادی با توجه به درونمایه آن و حرکت داستانی آن در بستر فرهنگ سنتی ایران برخوردار از کلیه عناصر فرهنگی مد نظر نیومارک است و مترجم این اثر به زبان عربی با چالشهای متعددی در این امر مواجه شده است. مقاله حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی و با اتکا به نظریه نیومارک سعی میکند ضمن اشاره به راهکارهای مترجم در مواجهه با عناصر فرهنگی به تحلیل و نقد چگونگی گزینشهای مترجم بپردازد و از این رهگذر به ارزیابی و حتی سبکشناسی عملکرد مترجم در بهرهگیری از راهکارهای نیومارک بپردارد. نتایج حاصل نشان میدهد که پربسامدترین عناصر فرهنگی، مربوط به فرهنگ مادی و ضربالمثلها بوده است و نیز مترجم در ترجمۀ عناصر فرهنگی، از راهکار تلفیقی بیشتر از سایر روشها بهره برده است و میتوان گفت علت استفاده زیاد مترجم از این روش، تعداد زیاد برخی مقولات فرهنگی از جمله فرهنگ مادی و ضربالمثلها و نیز جهت رفع ابهام و توضیح در پاورقی برای آشنایی بیشتر مخاطبان عرب زبان بوده است.