ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفتهاند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآنکریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر -واحد کمتر از کلمه- استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریهپردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه دینی؛ جواد اصغری
چکیده
هر حرفهای قوانین و محدودهها و محدودیتهای خاص خود را دارد و باید برای هر حرفه، مرزها و قوانین آن را مشخص کرد. رعایت استانداردها و ارزشها و محدودیتهای هر رشته را میتوان تحت عنوان اخلاق حرفهای آن رشته تعریف کرد. به دلیل، جایگاه ویژهای که مترجم در جریان ترجمه دارد، مقالهی حاضر کوشیده است ضمن بهرهگیری از روش ...
بیشتر
هر حرفهای قوانین و محدودهها و محدودیتهای خاص خود را دارد و باید برای هر حرفه، مرزها و قوانین آن را مشخص کرد. رعایت استانداردها و ارزشها و محدودیتهای هر رشته را میتوان تحت عنوان اخلاق حرفهای آن رشته تعریف کرد. به دلیل، جایگاه ویژهای که مترجم در جریان ترجمه دارد، مقالهی حاضر کوشیده است ضمن بهرهگیری از روش توصیفى- تحلیلى به بیان اخلاق حرفهای مترجم و پیشنیازهای حرفه ترجمه بپردازد. شناخت پیشنیازها و چالشها و لغزشگاههای حرفه ترجمه، بعلاوهی سابقه کار در حوزهای خاص باعث میشود مترجم در زمینهای از فنون ترجمه، تخصص پیدا کند که همین فرآیند پیدا کردنِ تخصص، بخش مهمی از اخلاق حرفهای این حوزه را تأمین میکند. حسام الدین مصطفی در کتاب «أسس و قواعد صنعة الترجمة» به موضوع اخلاق حرفهای ترجمه و به مسائل مختلفی در این زمینه اشاره کرده که مبنای مباحث این مقاله قرار گرفته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدهاند که: آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ، تخصص یافتن در ترجمه،آشنایی با فن ترجمه، بافت در ترجمه، فرآیند ترجمه، از مهمترین پیشنیازها و مقدماتی است که یک مترجم باید آنها را مدنظر قرار دهد تا بتواند ترجمهای مقبولتر ارائه کند .
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اکرم مدنی؛ جواد اصغری
چکیده
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمة رمانهای میرامار، زقاق المدق و ثرثرة فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجرة الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفههای این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمة رمانهای میرامار، زقاق المدق و ثرثرة فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجرة الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفههای این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمة فارسی بر پایة نظریة نیومارک، مشخص شد که در ترجمة این رمانها شیوههای انتقال، بومیسازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقولههای فرهنگی موفق نبودهاند. بسیاری از مقولههای فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمهها است.
جواد اصغری
چکیده
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، ...
بیشتر
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتلبن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبانهای سامی میباشد و از این رو، در واژهنامههای عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.