ناصر زارع
چکیده
احسان عبّاس (1920-2003م)، ادیب و ناقد و مصحّح و مترجم و مورّخ فلسطینی از نادرهکارانِ این روزگار بود. از او آثار گوناگون و ارزشمندی از ترجمه و تصحیحِ متون تا نقد ادبی برجای مانده است. از آثارِ نقدی وی کتاب اتّجاهات الشعر العربی المعاصر را میتوان برشمرد. این کتاب از چاپِ نخست آن در سال 1977م تاکنون از منابع معتبر در قلمرو نقد شعر معاصر عربی ...
بیشتر
احسان عبّاس (1920-2003م)، ادیب و ناقد و مصحّح و مترجم و مورّخ فلسطینی از نادرهکارانِ این روزگار بود. از او آثار گوناگون و ارزشمندی از ترجمه و تصحیحِ متون تا نقد ادبی برجای مانده است. از آثارِ نقدی وی کتاب اتّجاهات الشعر العربی المعاصر را میتوان برشمرد. این کتاب از چاپِ نخست آن در سال 1977م تاکنون از منابع معتبر در قلمرو نقد شعر معاصر عربی به ویژه اشعار شاعران پیشگام بوده است. کتاب، هشت فصل دارد و یک پیوست. آن هشت فصل در پیوند با نقد و بررسی رویکردهای شعر معاصر است و آن پیوست، شامل اشعاری بررسی شده در آن فصولِ هشتگانه است. این کتاب را حبیبالله عبّاسی با پیشگفتاری و پانوشتههایی به سال 1384ش با عنوان رویکردهای شعر معاصر عرب به فارسی برگرداند؛ برگردانی شتابناک با لغزش فراوان. نادیدهگرفتنِ دستور زبان عربی، ترجمة نادرستِ واژگان، اصطلاحات و جملهها، بیاعتنایی به فحوای متن و سیاق و موضوع بحث، برنگرداندنِ بخشهایی از متن کتاباز جمله نقصانها و لغزشها است. روش نقد و بررسی این ترجمه روش مقابلهای است و آنچه برمبنای این روش در این نوشتار نقد و بررسی میشود، مشتی است نمودار خروار که نشان میدهد برگردانِ کتاب اتجاهات به ویژه بخشِ نثرِ آن در بسیاری موارد با اصل عربی ناهمخوانی، بلکه تضادِ کامل دارد. شمار لغزشها تا به حدی است که برگردانی نو یا دستِ کم ویراستی کامل از کتاب ضرورتی است ناگزیر.
احمد حیدری؛ علی اصغر قهرمانی مقبل؛ ناصر زارع؛ مسلم زمانی
چکیده
نظریهپردازان از ترجمة شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کردهاند. اصطلاح «ترجمهناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمة این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمدهای است که در شکل و ساختار ترجمة شعر اتفاق میافتد و آن را از متن اصلی بیگانه میکند. ظرافت و ریزهکاریهای ادبی موجود در شعر، نظریهپردازان ...
بیشتر
نظریهپردازان از ترجمة شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کردهاند. اصطلاح «ترجمهناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمة این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمدهای است که در شکل و ساختار ترجمة شعر اتفاق میافتد و آن را از متن اصلی بیگانه میکند. ظرافت و ریزهکاریهای ادبی موجود در شعر، نظریهپردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچة برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورتهای متفاوت زبانشناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژهای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی ـ تحلیلی و مقابلة متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد میپردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمة نونیة ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار میدهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی ـ به شیوة نیمهآزاد ـ در قرن هفتم به زبان فارسی برگرداندهاست. نتایج نشان میدهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگیهای نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شدهاست. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.