محمدحسن امرایی؛ غلامعباس رضایی هفتادر؛ محمّدتقی زند وکیلی
چکیده
از مسائلی که در زبانشناسی متنبنیاد همواره مورد توجّه تحلیلگران متون مختلف قرار گرفته، انسجام (Cohesion) و هماهنگی انسجامی در متن است. در این پژوهش، بر اساس نسخة تکاملیافته از نظریة نظاممند هالیدی و حسن (1985م.)، و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984میلادی مطرح نمود، عوامل انسجام در سورة علق و ترجمة آن از حداد عادل، به صورت ...
بیشتر
از مسائلی که در زبانشناسی متنبنیاد همواره مورد توجّه تحلیلگران متون مختلف قرار گرفته، انسجام (Cohesion) و هماهنگی انسجامی در متن است. در این پژوهش، بر اساس نسخة تکاملیافته از نظریة نظاممند هالیدی و حسن (1985م.)، و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984میلادی مطرح نمود، عوامل انسجام در سورة علق و ترجمة آن از حداد عادل، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوتة نقد و ارزیابی توصیفیـ تحلیلی و آماری گذاشته میشود. نویسندگان برآنند تا با نگاهی فراجملهای، با اتکا به نظریة مذکور، عوامل انسجام و نیز میزان این انسجام را در متن سورة علق و ترجمة آن مشخص نموده، سپس هر دو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کنند. دستاورد پژوهش نشان میدهد که هر دو متن، منسجم هستند و با توجّه به درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفّق بودهاست.
محمدحسن امرایی؛ یحیی معروف؛ جهانگیر امیری؛ مجید محمدی
چکیده
اصل در ترجمه، رعایت امانت، حفظ معنا و سلیس بودن است که این موضوعی ثابت در اصل ترجمة غلامعلی حدّاد عادل است. یقیناً ترجمة فارسی شیوا و ادبی وی، توانسته است بخش عمدهای از این ضرورتها و انتظارها را تحقّق بخشد، لیکن مسئلة این تحقیق، میزان و چگونگی این تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآنی است. مترجم برخی ساختارهای صرفیـ نحوی و بلاغی ...
بیشتر
اصل در ترجمه، رعایت امانت، حفظ معنا و سلیس بودن است که این موضوعی ثابت در اصل ترجمة غلامعلی حدّاد عادل است. یقیناً ترجمة فارسی شیوا و ادبی وی، توانسته است بخش عمدهای از این ضرورتها و انتظارها را تحقّق بخشد، لیکن مسئلة این تحقیق، میزان و چگونگی این تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآنی است. مترجم برخی ساختارهای صرفیـ نحوی و بلاغی را در ترجمه نادیده انگاشته، در مواردی نیز ترجمة واژگان (اسم، فعل و حرف)، ترکیبها و اصطلاحات در مقابل هم قرار نگرفته است. بنابراین، لازم معنا یا معنای تبعیِ واژگان، ترکیبها و اصطلاحات در ترجمه لحاظ شده است، نه معنای اصلی و دقیق آنها. این پژوهش درصدد است تا با مطالعة موردپژوهانة «سورة نمل»، ترجمة ایشان را از زوایای مختلف واژگانی، صرفیـ نحوی، بلاغی و ویرایشی، به بوتة نقد، تحلیل و تطبیق بسپارد تا مواردی که در ترجمة این سورة مبارکه نیازمند بازنگری دقیقتری هستند، بازشناسی نماید. دستاورد حاصل از این پژوهش نشان میدهد که ترجمة مترجم، در عین برخورداری از امتیازهای فراوان، از جمله نوآوری در شیوة ترجمة وفادار و معنایی، التزام به پیام و محتوای زبان قرآن، شیوایی بیان و استفاده از واژههای فارسی روان، پرهیز از زیادهنویسی و فارسیگرایی افراطی و... در حوزههای صرف و نحو، بلاغت، ترجمة واژگان و... نیاز به بازنگری دقیقتری دارد که برخی از آنها در این پژوهش موردی، واکاوی و تحلیل توصیفی شده است.