رجاء ابوعلی؛ منیژه زارع
چکیده
الإیقاع کلمة مشتقة أصلاً من الیونانیة بمعنی الجریان و التدفق، و الإیقاع الشعری یطلق علی تتابع منتظم لمجموعة من العناصرالتی تعطی النص الشعری جمالاً.
إن الإیقاع یمثل رکناً رئیساً فی القصیدة الشعریة و هو ینقسم إلی قسمین: الإیقاع الخارجی و الإیقاع الداخلی. هناک أهمیة خاصة للإیقاع الداخلی فی الشعر الحدیث، لأن الإیقاع الخارجی المتمثل ...
بیشتر
الإیقاع کلمة مشتقة أصلاً من الیونانیة بمعنی الجریان و التدفق، و الإیقاع الشعری یطلق علی تتابع منتظم لمجموعة من العناصرالتی تعطی النص الشعری جمالاً.
إن الإیقاع یمثل رکناً رئیساً فی القصیدة الشعریة و هو ینقسم إلی قسمین: الإیقاع الخارجی و الإیقاع الداخلی. هناک أهمیة خاصة للإیقاع الداخلی فی الشعر الحدیث، لأن الإیقاع الخارجی المتمثل فی الوزن و القافیة قلّت أهمیته نظراً إلی تحریر الشعر الحدیث من هذه القیود.
تناولت هذه المقالة تعریفًا بالإیقاع و الموسیقی و کیفیة استخدام هذین المصطلحین فی الآثار النقدیة، و بعد ذلک انتقلت إلی الحدیث عن الإیقاع الداخلی و عناصره فی شعر عبدالوهاب البیاتی الشاعر المعاصر العراقی معتمدةً علی دیوانه « الموت فی الحیاة».
إنّ الإیقاع الداخلی یتحقق علی مستویین إثنین، المستوی الصوتی و المستوی المعنوی الذی یسمی إیقاع الأفکار أیضاً.
المستوی الصوتی، یبحث فیه عن العناصر الصوتیة کالجناس و أنواع التکرار فی شعر البیاتی، کما یبحث فی المستوی المعنوی عن العناصر غیر الصوتیة کالطباق، الرمز و الأسطورة، مراعاة النظیر، الصمت المنقوط و الالتفات.
أمّا المنهج المتبع فی هذه الدراسة، فهو الوصیفی– التحلیلی الذی اعتمد علی المصادر المکتبیة.
رجاء ابوعلی؛ طاهره گودرزی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 131-154
چکیده
مظفرالنواب به عنوان یکی از شاعران برجسته و سرشناس عراقی در حوزهی نقد سیاسی و اجتماعی و یکی از یکه تازان عرصهی هجو، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر عراق دارد. وی که تجربهی روزگاری پرفراز و نشیب در دوران بیثباتی سیاسی و سپس فشار و تبعید را تجربه کرده است، خشمگین از ناکامی سران عرب در حل معضلات اجتماعی و سیاسی به ویژه مسئلهی فلسطین ...
بیشتر
مظفرالنواب به عنوان یکی از شاعران برجسته و سرشناس عراقی در حوزهی نقد سیاسی و اجتماعی و یکی از یکه تازان عرصهی هجو، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر عراق دارد. وی که تجربهی روزگاری پرفراز و نشیب در دوران بیثباتی سیاسی و سپس فشار و تبعید را تجربه کرده است، خشمگین از ناکامی سران عرب در حل معضلات اجتماعی و سیاسی به ویژه مسئلهی فلسطین و تمایلات سازشکارانهی آنها و نیز ناتوانی تودهی عرب در حل مشکلات پیش رویشان است با زبانی تند و هجایی عریان به نمایش کاستیهای اجتماعی و سیاسی و انتقاد از مسببان وضعیت وخیم مردم عرب میپردازد بیشک تواناییهای زبانی و تعبیرهای ساده به او کمک کرد تا بتواند طیف مخاطبان خود را گسترش بخشیده و پیام خویش را به آنان انتقال دهد.