محمدنبی احمدی؛ زهرا قنبری
چکیده
الگوها و مدلهای متفاوتی از سوی نظریهپردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتر برای سنجش ترجمهها بهکار میروند. نظریۀ ارزیابی کیفیّت ترجمۀ کارمن گارسس (1994) از مهمترین نظریات حوزۀ زبانشناختی استکه بهمنظور تشخیص سطحکیفی ترجمهها، سازمان یافته و بهتحلیل کیفی متون ...
بیشتر
الگوها و مدلهای متفاوتی از سوی نظریهپردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتر برای سنجش ترجمهها بهکار میروند. نظریۀ ارزیابی کیفیّت ترجمۀ کارمن گارسس (1994) از مهمترین نظریات حوزۀ زبانشناختی استکه بهمنظور تشخیص سطحکیفی ترجمهها، سازمان یافته و بهتحلیل کیفی متون ترجمه شدۀ ادبی میپردازد. در این نوشتار، برآنیم براساس الگوی پیشنهادی گارسس در سطح معنایی– لغوی، ترجمۀ داستان «نهرالذهب» یعقوب الشارونی را با عنوان «رودخانۀ طلایی» از وحید سبزیانپور و حُسیبه وکیلی با در نظرگرفتن متن اصلی داستان بررسی کنیم. مهمترین یافتههای این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن استکه این ترجمه از لحاظ سطح «معنایی– لغوی» موارد محدودی از دادههای قابل تطبیق با نظریۀ گارسس و زیرگروههای متعدّدآن از قبیل قبض و بسط نحوی، اقتباس، تعریف یا توضیح برحسب اختلافات فرهنگی و ابهام و... را در خود جای داده است. زبانشناسان معتقدند دلالتهای مختلف یک صورت واحد، منجر به ابهام میشود. مطابق نظر گارسس، ابهام ممکن است عمدی یا سهوی باشد. ابهام عمدی یا هنری باید منتقل شود و ابهام غیرعمدی باید برطرف شود. طبق بررسی انجام شده در این ترجمه در کتاب نهرالذهب هیچگونه ابهامی مشاهده نشد. براساس یافتههای این مقاله، «اقتباس» یا همان انتخابِ معناییِ نزدیک جمله یا کلمه در ترجمه دارای بیشترین بسامد و «توضیح»؛ یعنی بیان توضیح دربارۀ کلمه در پاورقی یا پرانتز، کمترین مورد را دارا بوده و قبض نحوی یا همان کاهش واژگان در ترجمه که از نکات منفی اشاره شده به آن در نظریۀ گارسس است، مواردی بیان شده است.