ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نرگس خسروی سوادجانی؛ رقیه رستم پور ملکی
چکیده
شکل مصرعبندی شعر معاصر براساس هیچ قالب از پیشتعیینشدهای نیست و این شاعر است که ساختار نوشتاری آن را براساس معانی مدنظرش طراحی میکند. در نشانهشناسی فرهنگی اومبرتو اکو، میتوان تصاویر و اشکال را در قالب «سبکپردازی» و «ابداع» بررسی کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه به آرای نشانهشناسانه اومبرتو ...
بیشتر
شکل مصرعبندی شعر معاصر براساس هیچ قالب از پیشتعیینشدهای نیست و این شاعر است که ساختار نوشتاری آن را براساس معانی مدنظرش طراحی میکند. در نشانهشناسی فرهنگی اومبرتو اکو، میتوان تصاویر و اشکال را در قالب «سبکپردازی» و «ابداع» بررسی کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه به آرای نشانهشناسانه اومبرتو اکو به بررسی بازتابندگی شکل شعر معاصر عربی در ترجمة فارسی پرداخته است. دادههای پژوهش از مجموعه «الکتاب: گذشتة مکان اکنون» (1398) انتخاب شده که ترجمة امیرحسین الهیاری از «الکتاب: أمس المکان الآن» ادونیس است. شکل نوشتاری و قالبی که ادونیس برای نگارش اشعار در «الکتاب» انتخاب کرده است، دربردارنده معانی فراوانی است و در خدمت معانی متن شعری قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ادونیس با نگارش «الکتاب» به شیوة یک نسخه خطی و استفاده از هنجارگریزی در شکل نوشتاری، دست به ابداع و سبکپردازی زده است. الهیاری در موارد زیادی موفق به انتقال این دو شیوة تولید نشانه به متن مقصد نشده است. گاهی نیز بهمنظور انتقال بهتر محتوای شعر در شکل متن مقصد به تولید ابداعها و سبکپردازیهایی پرداخته است که در شعر اصلی بهکار نرفتهاند.
زهره گرجی؛ رقیه رستم پور ملکی
چکیده
نقش زبان در یک متن ادبی، زیباییآفرینی بوده و ترجمۀ ادبی نیز از این منظر از حساسیت ویژهای برخوردار است. در متن ادبی، مترجم نه تنها محتوا و پیام، بلکه آرایهها و صنایع ادبی را نیز باید به میزان مجاز و در قالبی که متن میطلبد، وارد متن ترجمه کند. در میان نظریههای نقد ترجمه، الگوی کارمن والرو گارسس (1994) به نقد ترجمۀ ادبی میپردازد. ...
بیشتر
نقش زبان در یک متن ادبی، زیباییآفرینی بوده و ترجمۀ ادبی نیز از این منظر از حساسیت ویژهای برخوردار است. در متن ادبی، مترجم نه تنها محتوا و پیام، بلکه آرایهها و صنایع ادبی را نیز باید به میزان مجاز و در قالبی که متن میطلبد، وارد متن ترجمه کند. در میان نظریههای نقد ترجمه، الگوی کارمن والرو گارسس (1994) به نقد ترجمۀ ادبی میپردازد. این الگو شامل چهار سطح (معنایی- لغوی، نحوی- واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی- عملی) است. در این الگو، ترجمهها از منظر دو معیار کفایت و مقبولیت نیز ارزیابی میشوند. این پژوهش، ترجمۀ منتخب آثار «جبران خلیل جبران» در کتاب «حمّام روح» سید حسن حسینی (1377) را بر پایۀ نظریۀ نقد ترجمۀ گارسس و در هر چهار سطح مدل پیشنهادی وی با شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد. دستاورد این جستار، بیانگر آن است که مترجم در زمینه معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی، عملکرد بهتری داشته و در سطوح سبکی و گفتمانی نسبتاً ضعیف ظاهر شده است، اما بهطور کلی این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار است. همچنین مترجم بیش از همۀ راهکارها از «بسط یا افزایش» بهره جسته است.