کبری روشنفکر؛ هادی نظری منظم؛ احمد حیدری
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 13-34
چکیده
ترجمه یکی از مهمترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه میسازد. نیومارک، دانشمند و نظریّهپرداز آمریکایی در حوزة ...
بیشتر
ترجمه یکی از مهمترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه میسازد. نیومارک، دانشمند و نظریّهپرداز آمریکایی در حوزة ترجمه، روشهایی را برای ترجمة عناصر فرهنگی پیشنهاد داده که در محافل علمی مورد قبول واقع شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک سعی دارد به بررسی و نقد شیوة ترجمة مفاهیم فرهنگی موجود در رمان «اللّصّ والکلاب» نجیب محفوظ، توسّط دو مترجم ایرانی بپردازد. با وجود تلاشهای دو مترجم، نوعی پیچیدگی و کاستی در ترجمة عناصر فرهنگی دیده میشود. نتایج نشان میدهد که در این دو ترجمه، روش تلفیقی به عنوان یکی از روشهای موفّق ترجمة عناصر فرهنگی، کمتر استفاده شده است.
مجید صالح بک؛ فاطمه کاظمی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 55-80
چکیده
ترجمه بیان دوبارة اندیشه و انگیزة نویسنده یا گوینده از زبان مبدأ به زبان مقصد است و در آن مهارت در فهم این اندیشه و انگیزه در کنار امانتدارای و پایبندی به سبک قرار میگیرد، به گونه ای که متن ترجمه شده در خواننده یا شنونده تأثیر بگذارد. در این مقوله، بافت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فهم متن، نقش ویژهای در دریافت متن دارد. مطابق ...
بیشتر
ترجمه بیان دوبارة اندیشه و انگیزة نویسنده یا گوینده از زبان مبدأ به زبان مقصد است و در آن مهارت در فهم این اندیشه و انگیزه در کنار امانتدارای و پایبندی به سبک قرار میگیرد، به گونه ای که متن ترجمه شده در خواننده یا شنونده تأثیر بگذارد. در این مقوله، بافت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فهم متن، نقش ویژهای در دریافت متن دارد. مطابق نظریّة بافت زبانی، معنی بر پایة روابط همنشینی و جانشینی مورد بررسی قرار میگیرد. رابطة همنشینی به روابط موجود میان واژهها و ارتباط یک عنصر زبانی با سایر عناصر تشکیلدهندة زبان گفته میشود و رابطة جانشینی، رابطة یک کلمه با سایر کلماتی است که میتواند به جای آن به کار برده شوند یا به عبارت دیگر جایگزین آن شوند. مقالة حاضر ترجمة متون سیاسی را از دیدگاه بافت زبانی با استناد به کتاب «التطرف الإسرائیلی جذوره و حصاده» مورد بررسی قرار میدهد و به تشریح و تبیین بافت زبانی و روابط همنشینی و جانشینی تأثیرگذار بر فرآیند ترجمه میپردازد.
احمد پاشازانوس؛ علی خالقی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 81-120
چکیده
این پژوهش به بررسی و نقد موضوع سبک و ساختار ترجمة عبدالوهّاب عزّام و خدمات ترجمهای او در زبان و ادب فارسی و عربی میپردازد و برای جامع و کاملتر بودن نقد و بررسیها، آثار برگزیدة ترجمة عزّام مورد بررسی قرار گرفته است و نیز برای تبیین دقیق این موضوع، دیدگاهها و سبک ترجمهای عزّام، ترجمة قصاید شاعران نامور پارسیگوی همچون حافظ، ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی و نقد موضوع سبک و ساختار ترجمة عبدالوهّاب عزّام و خدمات ترجمهای او در زبان و ادب فارسی و عربی میپردازد و برای جامع و کاملتر بودن نقد و بررسیها، آثار برگزیدة ترجمة عزّام مورد بررسی قرار گرفته است و نیز برای تبیین دقیق این موضوع، دیدگاهها و سبک ترجمهای عزّام، ترجمة قصاید شاعران نامور پارسیگوی همچون حافظ، مولوی، اقبال لاهوری، نظامی، عطّار نیشابوری از زبان فارسی به عربی و تألیفات بین زبانی او در زبانهای شرقی آورده شده است. در این جستار از روش تحلیلی ـ توصیفی استفاده شده، بدین گونه که نخست آثار نادر ترجمهای عزّام به زبان عربی را یافته، سپس اسلوب و ساختار ترجمة او در میان مقالات نقدی و تألیفهای بین زبانی وی مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت، به بررسی و نقد آثار ترجمه شدة عزّام در زبان فارسی و عربی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که عبدالوهّاب عزّام به عنوان یکی از طلایهداران ترجمه در کشور مصر، در ترویج و انتقال ادب و فرهنگ و تمدّن فارسی به زبان عربی از طریق ترجمه، تلاش و اقدامات شایان ذکری را انجام داده است و با فراگیری اصول ترجمه و با بهرهمندی از قریحة شاعری خود ـ طبق نظر بسیاری از نظریّهپردازان جهان عرب ـ در ترجمة آثار فارسی به عربی موفّق ظاهر شده است. ساختار شاعرانة ترجمههای وی و انتقال این عاطفه و احساس در کنار لفظ و معنا به ترجمههای عزّام ارج و اهمیّت فراوانی داده است.
بیژن کرمی؛ عسگر بابازاده اقدم؛ سحر مطلوبی
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 121-144
چکیده
موضوع مسندٌإلیه به عنوان یکی از مباحث علم معانی دارای ظرفیّتهای معنوی خاص میباشد که لازم است از سوی مترجم مورد عنایت ویژه قرار گیرد. حال اگر متن مورد ترجمه کلامی همچون نهجالبلاغه باشد، این عنایت باید دوچندان گردد. در رهگذر بررسیهایی که از برخی ترجمههای فارسی این اثر گرانسنگ انجام گردید، نویسندگان با گزینش آن احوال مسندٌإلیه ...
بیشتر
موضوع مسندٌإلیه به عنوان یکی از مباحث علم معانی دارای ظرفیّتهای معنوی خاص میباشد که لازم است از سوی مترجم مورد عنایت ویژه قرار گیرد. حال اگر متن مورد ترجمه کلامی همچون نهجالبلاغه باشد، این عنایت باید دوچندان گردد. در رهگذر بررسیهایی که از برخی ترجمههای فارسی این اثر گرانسنگ انجام گردید، نویسندگان با گزینش آن احوال مسندٌإلیه که کارکرد مفهومی و معنایی خاصّی در کلام دارند، بدین نکته دست یافتهاند که غالباً این مفاهیم در ترجمه مورد توجّه قرار نگرفتهاند. لذا در این گفتار سعی بر آن است با روش توصیفی ـ تحلیلی این مفاهیم عرضه شود تا در حدّ امکان در ترجمههای بعدی از سوی مترجمان رعایت گردد.
سید محمد میرحسینی؛ حشمت الله زارعی کفایت
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 145-174
چکیده
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، ...
بیشتر
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهجالبلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق میباشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهمترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیضالاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانهای سعی شده ترجمههای صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهجالبلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کردهاند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جملهها به لفظ توجّه کردهاند و ترجمة تحتاللّفظی ارائه دادهاند، امّا فیضالاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
فرامرز میرزایی؛ سریه شیخی قلات
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 41-58
چکیده
«بینامتنی» ابزاری هنری در دست آفریننده متن است که زمینهساز زیبایی و ژرفمعنایی آن میگردد؛ امّا چگونه میتوان در ترجمه، معنا را با حفظ زیبایی این شگرد هنری، انتقال داد؟ زیرا در ترجمه، نشانههای لفظی، به عنوان بهترین علامت برای پیبردن به بینامتنی ودرک معنایی آن، تقریبا از بین میرود واگر این بینامتنی، با متون برجسته ...
بیشتر
«بینامتنی» ابزاری هنری در دست آفریننده متن است که زمینهساز زیبایی و ژرفمعنایی آن میگردد؛ امّا چگونه میتوان در ترجمه، معنا را با حفظ زیبایی این شگرد هنری، انتقال داد؟ زیرا در ترجمه، نشانههای لفظی، به عنوان بهترین علامت برای پیبردن به بینامتنی ودرک معنایی آن، تقریبا از بین میرود واگر این بینامتنی، با متون برجسته دینی مانند قرآن ویا دیگر کتب آسمانی باشد، مشکل دوچندان میگردد. این مقاله با شیوۀ توصیفی - تحلیلی، درصدد است با توجه به مدل «لپیهالم» و نظریۀ بینامتنی، به ترجۀ دو شکل از انواع آن، یعنی «بینامتنی عَلَم» و «بینامتنی لفظی» در اشعار احمد مطر بپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که راهکار حفظ اسم در بینامتنی علم با تغییر حداقل و توضیح صریح در بینامتنی لفظی، نسبت به دیگر راهکارها، معنای بینامتنی را بهتر منتقل مینماید.
فرشید ترکاشوند
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 59-78
چکیده
ترجمه بهعنوان فرآیندی پیچیده، نیاز به شناخت همه جانبۀ زبان دارد چه زبان مبدأ و چه زبان مقصد. شناخت زبان از رهگذر زبانشناسی فرمالیستی و معناشناسی در نگرش سنتی یا مدرن، شرط لازم است نه کافی. در این راستا زبان شناسی کاربردی (البته در کنار نوع فرمالیستی آن) میتواند راهگشا باشد. نگرش کاربردی، زبان را به عنوان گفتمان و نه متن در ...
بیشتر
ترجمه بهعنوان فرآیندی پیچیده، نیاز به شناخت همه جانبۀ زبان دارد چه زبان مبدأ و چه زبان مقصد. شناخت زبان از رهگذر زبانشناسی فرمالیستی و معناشناسی در نگرش سنتی یا مدرن، شرط لازم است نه کافی. در این راستا زبان شناسی کاربردی (البته در کنار نوع فرمالیستی آن) میتواند راهگشا باشد. نگرش کاربردی، زبان را به عنوان گفتمان و نه متن در نظر میگیرد. شناخت بافت غیر زبانی و بهویژه نوع موقعیتی آن از زاویۀ نگاه کاربردشناختی، به مراتب شناخت زبانی فراتر و عمیقتری به مترجم میدهد. مترجم با شناخت بافت موقعیتیِِ متن مبدأ میتواند چنین بافتی را در زبان مقصد در قالب واژگان و سبک متناسب به وجود آورد. و در نهایت به عنوان آفرینندۀ متنی جدید و فرستندۀ پیام به تعادل ترجمهای برسد. نگارنده در مقالۀ حاضر سعی بر آن نموده است تا با رویکرد کاربردشناختی به ترجمه از عربی به فارسی بپردازد. در این راه با فرض مثالهایی که بیشتر جنبۀ آموزشی دارند مطلب را در سطح عملی دنبال کرده است و در پایان مقاله به این نتیجه رسیده است که نگرش سنتی (فرمالیستی) باعث میشود تا مترجم با نگاهی جزئی در چهارچوب متن محصور شود و همۀ پیام را از زبان مبدأ دریافت نکرده و انتقالندهد حال آنکه در نگرش گفتمانی جنبههای فرامتنی پیام هم قابل انتقال است.
عباس اقبالی؛ زینب رحیمی
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 105-130
چکیده
قرآن مجید متنی است با لایههای شگرف که خوانش و بیان دلالتهای آیاتش از راه ترجمه درنگی بایسته لازم دارد. بدین روی ترجمههای قرآن با نقدهای بسیاری روبرو شده است. ولی با عنایت به بسامد مجازهای مرسل قرآن و دلالتهای ظریف آنها، ترجمههای این مجازها بررسی و نقدی مستقل میطلبد.در این جستار به مثابۀ گامی در نقد ترجمۀ ...
بیشتر
قرآن مجید متنی است با لایههای شگرف که خوانش و بیان دلالتهای آیاتش از راه ترجمه درنگی بایسته لازم دارد. بدین روی ترجمههای قرآن با نقدهای بسیاری روبرو شده است. ولی با عنایت به بسامد مجازهای مرسل قرآن و دلالتهای ظریف آنها، ترجمههای این مجازها بررسی و نقدی مستقل میطلبد.در این جستار به مثابۀ گامی در نقد ترجمۀ این قبیل تعابیر و متناسب با مجال یک مقاله، از میان ترجمههای فراوان فارسی، به چهار ترجمۀ (آیتی، الهی قمشهای، خرمشاهی و فولادوند) که از اشتهار و تفاوت با یکدیگر برخوردارند پرداخته شده است. بدین جهت با بهرهگیری از مراجع تفسیری المیزان فی التفسیر، جوامع الجامع ومفاتیح الغیب ...، مجازهای مرسل در 10 جزء اول قرآن مشخص گشته و به روش استقرایی ـ استنتاجی ترجمۀ تعابیری مانند: «أصابع» با علاقه کلّیّت، «ایتام» با علاقه ماکان و «لباس» با علاقه سببیّت ، بررسی و نقد شده است. حاصل این پژوهش معلوم ساخته، ترجمههای مجازهای مرسل یکنواخت نیست، هر یک از مترجمان سبک خاصی را دنبال نکرده است ، گاه از تعابیر مجازی زبان مقصد استمداد جسته و گاهی با بهرهگیری از ترجمۀ توضیحی دلالت تعبیرات را رساندهاند. در مواردی، برخی آرایۀ بلاغی نهفته در تعبیرات مجازی را فرونهاده به ترجمۀ تحتاللفظی (حرفی) مجازها بسنده کرده اند، ترجمهای که مفهوم مورد نظر تعبیر مجازی را نمیرساند. در پایان نیز ترجمۀ این چهار مترجم با یکدیگر مقایسه و به بیان رویکرد انتخاب شده از سوی هر یک پرداخته شده است.
حسین شمس آبادی؛ فرشته أفضلی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 29-48
چکیده
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ...
بیشتر
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ساختاری و بافتاری دقیق و مناسب در برگرداندن پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد است. بر این پایه برای آشناشدن با تغییراتی که در برابریابی از زبان مبدأ به زبان مقصد میتوان وارد کرد، نخست برابریابی را در ترجمۀ داستان در سه سطح اشتراک، تغییر و انتقال مورد ارزیابی قرار میدهیم. در این پژوهش برآنیم تا با الهامگرفتن از این تغییرات و راهکارها بتوانیم شیوههای برابریابی را در ترجمۀ داستانهای عربی به فارسی در سطح واژگان (واژههای خاص مردمی، کوچهوبازاری، غربی و واژگان با معنای متنی و ارتباطی)، ساختار (ادبینویسی، سجعپردازی، ترجمۀ پیامی و ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ) و بافتار (عناصر شبهزبانی، پیشتصورها و عوامل تأثیرگذار در معنا) مورد کندوکاو قرار دهیم. از اینرو برای بررسی بر روی نمونههای ترجمه، از شماری از داستانهای نجیب محفوظ نویسندۀ مصری چون «شهر العسل»، «زقاق المدق»، «تحت المظله»، «اللص و الکلاب» و «الشحاذ» بهره جستیم.
رضا امانی؛ لیلا زربخش؛ ام البنین فرهادی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 69-89
چکیده
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» ...
بیشتر
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» - و در مجموع انواع متون- دو روش «معنایی» (ترجمه به مجاز) و «ارتباطی» (ترجمه به حقیقت) را ارائه نمودهاند. اما نگارندگان مقالة حاضر روش «معنایی - ارتباطی» را به عنوان روشی تلفیقی جهت ترجمۀ مجازهای قرآن پیشنهاد میدهند. به نظر میرسد این روش که جمع میان دو روش معنایی و روش ارتباطی است، میتواند مناسبترین و کارآمدترین روش برای ترجمة مجاز باشد. حال آنکه بررسی ترجمههای مختلف قرآن نشان از به کارگیری روشهای مختلف از سوی مترجمان محترم دارد که خود موجب بروز نوسانات زیادی در ترجمة ایشان شده، در نتیجه ترجمهها را از علمی بودن به سوی ذوقی بودن سوق داده است.
سید محمدرضا ابن الرسول؛ محمد رحیمی خویگانی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 91-112
چکیده
یکی از مباحث مهم دستور زبان فارسی که نقش به سزایی در روند کار ترجمه بین دو زبان فارسی و عربی، بازی میکند، چندگونگی «ی» در این زبان است. شاید کمتر زبانی را بتوان یافت که در آن یک حرف تا این حد دارای کارکردهای متنوع و مختلف باشد؛ کارکردهایی که غالباَ کمترین همپوشی را با هم داشته و کاملاَ با هم متفاوتند. پژوهش حاضر بر ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم دستور زبان فارسی که نقش به سزایی در روند کار ترجمه بین دو زبان فارسی و عربی، بازی میکند، چندگونگی «ی» در این زبان است. شاید کمتر زبانی را بتوان یافت که در آن یک حرف تا این حد دارای کارکردهای متنوع و مختلف باشد؛ کارکردهایی که غالباَ کمترین همپوشی را با هم داشته و کاملاَ با هم متفاوتند. پژوهش حاضر بر آن است تا با ذکر چگونگی مشکلآفرینی این تنوع در نمونههای واقعی ترجمه، تمامی انواع «ی» را ذکر کرده و معادل عربی آنها را مشخص کند، کاری که به نظر میرسد تا به امروز مورد غفلت واقع شده است. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است بیانگر آن است که تنوع «ی» در زبان فارسی دشواریهایی را در امر ترجمه به وجود میآورد که بیشتر ناشی از خلط انواع «ی» و عدم تمییز بین آنها است.