ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد کبیری؛ بهزاد حشمتی؛ بایزید تاند
چکیده
ترجمه، اصیلترین نوع فکر و اندیشه است که عامل انتقال یک فرهنگ از یک مکان به مکان دیگری است؛ در حقیقت نوعی مکمل تولید داخلی است و با توجه به ماهیت هرمونتیکی آن همواره در تولید اندیشههای جدید نقش بسزایی ایفا میکند. مقایسه ساختار زبانهای متنوع به نوعی به مطالعات زبانشناسی کمک وافری میکند و از دل این مقایسهها به تفاوتهای ساختاری ...
بیشتر
ترجمه، اصیلترین نوع فکر و اندیشه است که عامل انتقال یک فرهنگ از یک مکان به مکان دیگری است؛ در حقیقت نوعی مکمل تولید داخلی است و با توجه به ماهیت هرمونتیکی آن همواره در تولید اندیشههای جدید نقش بسزایی ایفا میکند. مقایسه ساختار زبانهای متنوع به نوعی به مطالعات زبانشناسی کمک وافری میکند و از دل این مقایسهها به تفاوتهای ساختاری و خصیصه زبانهای متنوع نائل میشویم. جبران خلیل جبران، نویسندة لبنانی- آمریکایی است و رمان «پیامبر» جزء مشهورترین آثار او به شمار میآید که به زبان عربی و فارسی نیز ترجمه شده است. مفاهیم کلیدی این کتاب پیرامون شادی، اندوه، عشق، کار، لذت و دین سخن میگوید. تحقیق حاضر با استمداد جستن از رویکرد توصیفی- تحلیلی و آوردن مثالهای متنوع از ساختارهای گوناگون زبانی به مقایسة ترجمة فارسی و عربی رمان در مقابل متن اصلی که به زبان انگلیسی است، میپردازد؛ به طوری که از دل آن انواعی از ساختارهای مختلف سه زبان کشف شده و با مقایسة ترجمهها، تفاوت و تمایز ساختار نحوی و واژگانی آنها به وضوح آشکار شده است. علاوه بر این، میزان ارزیابی ترجمة عربی و فارسی رمان براساس الگوی کارمن گارسس مورد بررسی قرار گرفته است. از مهمترین نتایج بحث این است که گاهی مترجم فارسی مبتنی بر روحیة ادبی خودش تغییراتی در ساختارها و ترکیبهای رمان به وجود آورده که به نوعی با احساسات و سرشت ادبی او آمیخته شده است و همین حالت از بیان است که به ترجمة فارسی رمان، هیجانات تعبیری مضاعفی بخشیده است؛ این در حالی است که ترجمة عربی رمان نشانههایی از گرتهبرداری و اقتباس ظاهری متن اصلی در آن دیده میشود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ مینا عربی
چکیده
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و ...
بیشتر
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و (سبکی- علمی) میپردازد که هر یک خود از زیرمجموعههایی تشکیل شدهاند. در این جستار، تلاش شده براساس الگوی پیشنهادی گارسس، ترجمة رمان «طشاری»، نوشتة «انعام کجهجی» با عنوان «تکهپارههای من» به تلاش «کریم پورزبید» مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری نگاشته شده، نشان میدهد که پورزبید به زبان مبدأ متکی نبوده و حتی در پارهای از موارد به مفاهیم اصلی داستان خلل وارد کرده است. همچنین در سطح (سبکی- علمی) بیشترین تراکم موردی را داشته و از آنجایی که زیرمجموعههای این سطح در قالب ویژگیهای منفی گنجانده میشوند، میتوان گفت که این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار نیست.