دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
کارکرد نشانههای تأکید در زبان عربی معاصر و معادلیابی آن در زبان فارسی (با تکیّه بر ترجمه ی کتاب الأیّام طه حسین و مقدّمة للشِّعر)
40
13
FA
عبدالعلی
آل بویه لنگرودی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین
alebooye@hum.ikiu.ac.ir
سریه
شیخی قلات
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین
sarieh.sheikhi@yahoo.com
10.22054/rctall.2016.5027
<em>زبان مجموعهای از نشانههاست که برای پیامرسانی به کار میرود. برای آنکه این پیامها میان فرستنده و گیرنده بهراحتی انتقال یابد، گاهی با نشانههایی همراه میگردد تا گیرنده همان پیامی را دریابد که مورد نظر فرستنده است. یکی از این نشانهها در زبان عربی و فارسی، «تأکید یا توکید» نامید میشود و بر اساس نقشهای ششگانهای که یاکوبسن (</em><em>Jakobsen</em><em>) برای ارتباط کلامی بیان میکند، خود را بیشتر در نقش ترغیبی و ارجاعی زبان نشان میدهد.</em><em> این پژوهش با تکیه بر روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد زبانشناختی، </em><em>میکوشد ضمن ارائة کارکرد نشانههای تأکید در سه قسمت «ابزار»، «حرف» و «اسلوب» به بررسی کاربرد و نقش آن در زبان امروزین عربی بپردازد و معادلهای آن را در فارسی واکاوی کند. به همین منظور، دو کتاب «الأیّام» اثر طه حسین و</em><em> «</em><em>مقدّمة</em><em> للشّعر العربی»</em><em> اثر «أدونیس» و ترجمة آن دو را مورد بررسی قرار میدهد. این دو،</em><em> از نویسندگان و ادیبان مطرح دورة معاصر هستند و نثر آنان به عنوان نثر معیار مورد قبول همة صاحبنظران است</em><em>.</em><em>یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ابزارهای تأکید، کارکرد تأکیدی خود را در زبان امروزین عربی از دست دادهاند و تنها برای تقویت و استحکام بافت کلام به کار میروند. لذا در زبان فارسی نباید برای آنها معادلی در نظر گرفت. نقش تأکیدی برخی از حروف تأکید نیز مانند «قَدْ» کمرنگ شده است و تنها در تعیین نوع فعل نقشآفرینی میکنند. دستة دیگر از آنها نیز در متون معاصر کاربرد بسیار کمی دارند؛ مانند:«ن» تأکید. ولی اسلوبهای تأکید همچنان نقش تأکیدی خود را ایفا میکنند و بهراحتی در زبان فارسی معادلیابی میشوند.</em>
زبان عربی,نشانههای تأکید,معادلیابی,طه حسین,أدونیس
https://rctall.atu.ac.ir/article_5027.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5027_4115372f064bc623d54b870fd84b0023.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
اسلوب تصریح و تبیین در ترجمه ی قرآن (بررسی موردی ترجمه ی فیضالإسلام)
60
41
FA
صادق
سیاحی
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران، اهواز
dr.s.sayyahi@gmail.com
محمود
آبدانان مهدی زاده
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران، اهواز
abdanan.mh@yahoo.com
محمود
شکیب انصاری
استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
m.shakibansary@yahoo.com
معصومه
تراوش
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
mastaravosh@gmail.com
10.22054/rctall.2016.5028
<em>از آنجا که هدف از ترجمة متون دینی، تفهیم هرچه بهتر و بیشتر مفاهیم و معارف ناب دینی و اسلامی به مخاطبان است، مترجمان باید تلاش کنند تا تعادل ترجمهای را در متون دینی و ارائة ترجمهای که پاسخگوی نیاز مخاطب باشد، رعایت کنند. دستیابی به تعادل ترجمهای، مستلزم اعمال تعدیلها و تغییرهایی در فرایند ترجمه است. یکی از این تغییرها که </em><em>نخستینبار از سوی «وینه و داربلنه» (</em><em>Vinay and Darbelnet</em><em>) </em><em>مطرح شد، «تصریح» است.</em><em>تصریح از جمله تغییراتی است </em><em>که در قلمرو اختیارات مترجم قرار میگیرد که به صورت آگاهانه و به عنوان راهبردی در ترجمه صورت میگیرد. فیضالإسلام </em><em>دانشمندی فقیه و ادیب است که به ترجمة متون دینی (قرآن، نهجالبلاغه، صحیفة سجّادیّه) پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکردی زبانشناختی است، درصدد است تا تصریح را به عنوان شاخصة سبک</em><em></em><em>شناختی ترجمة فیضالإسلام در قرآن مورد کاوش قرار داده تا اثرگذاری</em><em></em><em>ها و فوائد آن در ترجمه، بهویژه ترجمة متون دینی مشخّص شود.</em><em> ایشان با استفاده از تکنیک تصریح به شفّاف</em><em></em><em>سازی واژگان فرهنگ</em><em></em><em>مدار و مقولات ناآشنا برای مخاطب و تصریح به عوامل انسجام </em><em>(حذف، جانشینی و ارجاع) و</em><em>نیز ایجاد ارتباط و تناسب میان آیات قرآن پرداختهاند که موجب تفهیم بهتر به خواننده و مانع از ایجاد چالش ذهنی و گسستگی در خوانش وی میگردد. امّا باید گفت که ترجمة ایشان ویژگی خاصّ دیگری را از آن خود ساخته است و ایشان دریچة دیگری را در فنّ ترجمه گشوده است که میتوان آن را نظریّه یا انگارة تبیین نامید. در واقع، ایشان افزوده</em><em></em><em>هایی میآورد که حدّ وسط میان تصریح و تفسیر است.</em>
ترجمة قرآن,فیضالإسلام,تعادل,تصریح,تبیین
https://rctall.atu.ac.ir/article_5028.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5028_c2db7ccbac170f43c3ad5140870ffb75.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
نقد و بررسی ترجمه ی عربی گلستان سعدی بر اساس نظریّة آنتوان برمن (مطالعه موردی کتاب الجُلستان الفارسی اثر جبرائیل المخلّع)
84
61
FA
علی
افضلی
0000-0002-1261-6780
استادیار گروه زبان و ادبیّات عربی دانشگاه تهران
ali.afzali@ut.ac.ir
عطیه
یوسفی
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه دانشگاه تهران
yusefii@gmail.com
10.22054/rctall.2016.5029
<em>ترجمة آثار سعدی شیرازی به عنوان یکی از نامدارترین سخنسرایان ادب فارسی، بنا به جنبههای متعدّد ساختاری و محتوایی، قابلیّت تحلیل و بررسی از منظر نظریّههای جدید فنّ ترجمه را دارد. آنتوان برمن در نظریّة گرایشهای ریختشکنانة خود، با هدف برجسته ساختن اهمیّت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این اعتقاد است که مترجم باید از نظر شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، ترجمة عربی جبرائیل المخلّع از کتاب ارجمند «گلستان» بر اساس هفت مؤلّفه از مؤلّفههای تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی میشود که عبارتند از: عقلاییسازی، شفّافسازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، تخریب شبکههای معنایی زیرین متن، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافتههای پژوهش نشان میدهد علّت اصلی انحراف ترجمة عربی گلستان از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزهای مربوط به ساختار دستوری و نیز تطابق کامل نداشتن دامنة اطلاق واژهها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتاً ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدّن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن میگویند.</em>
گلستان سعدی,جبرائیل المخلّع,آنتوان برمن,گرایشهای ریختشکنانه
https://rctall.atu.ac.ir/article_5029.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5029_6da1754b6f0edc5d081794a29f748d8a.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
نقد تقابلی ترجمههای فارسی الأجنحةالمتکسّرة جبران خلیل جبران
110
85
FA
الهام
سیدان
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
elhamsaiedan@yahoo.com
10.22054/rctall.2016.5030
<em>این پژوهش، نقدی بر ترجمههای فارسی «</em><em>الأجنحة المتکسّرة</em><em>» اثر جبران خلیل جبران است. ترجمههای متعدّدی از این اثر در دست است و نظر به اینکه ناهمسانیهایی در میان ترجمههای این اثر با متن مبدأ مشاهده میشود، در این مقاله به بررسی و مقابلة شش ترجمه (انصاری، حبیب، ریحانی و هانی، شجاعی، طباطبائی و نیکبخت) با متن اصلی پرداخته میشود. این پژوهش با روش توصیفیـ تحلیلی و با هدف دستیابی به برگردانی نزدیکتر به متن اصلی، به بررسی و نقد تقابلی ترجمههای فارسی</em><em> الأجنحة المتکسّرة</em><em> با متن مبدأ میپردازد. مقابله و ارزیابی نمونهها در این نوشتار، در چهار سطح «واژگان»، «معنا»، «بافت کلام» و «تأثیر ادبی» انجام میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بیشترین ناهمسانیها در حوزة واژگان، معنا، بافت کلام و ادبیّت متن در ترجمة شجاعی مشاهده میشود. روی آوردن به اطناب و تفصیل غیرضروری در ترجمة ریحانی و هانی، بیش از ترجمههای دیگر است. صرف نظر از برخی لغزشها در حوزة گزینش واژگان، ترجمة انصاری محاسن درخور توجّهی دارد که آن را از دیگر ترجمههای این اثر متمایز میکند. این ترجمه از منظر انتقال معنا، توجّه به بافت کلّی کلام و ادبیّت متن، نزدیکترین ترجمه به متن مبدأ است.</em>
الأجنحة المتکسّرة,بالهای شکسته,جبران خلیل جبران,نقد تقابلی ترجمه
https://rctall.atu.ac.ir/article_5030.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5030_dbf744cf70734dcec4650eaae22f9988.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
معنای اصلی و تبعی در ترجمه ی غلامعلی حدّاد عادل از قرآن کریم (مطالعة موردپژوهانه ی سوره ی نمل)
144
111
FA
محمدحسن
امرایی
0000-0003-0012-2836
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی، کرمانشاه
amraee.phd@yahoo.com
یحیی
معروف
استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی، کرمانشاه
y.marof@yahoo.com
جهانگیر
امیری
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی، کرمانشاه
gaamiri686@gmail.com
مجید
محمدی
استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی، کرمانشاه
mohammadimajid44@gmail.com
10.22054/rctall.2016.5031
<em>اصل در ترجمه، رعایت امانت، حفظ معنا و سلیس بودن است که این موضوعی ثابت در اصل ترجمة </em><em>غلامعلی حدّاد عادل</em><em> است.</em><em> یقیناً ترجمة فارسی شیوا و ادبی وی، توانسته است بخش عمدهای از این ضرورتها و انتظارها را تحقّق بخشد،</em><em> لیکن مسئلة این تحقیق، میزان و چگونگی این تعادل و مطابقت معنا با الفاظ قرآنی است. مترجم برخی ساختارهای صرفی</em><em></em><em>ـ نحوی و بلاغی را در ترجمه نادیده انگاشته، در مواردی نیز </em><em>ترجمة واژگان (اسم، فعل و حرف)، ترکیبها و اصطلاحات در مقابل هم قرار نگرفته است. بنابراین، لازم معنا یا معنای تبعیِ واژگان، ترکیبها و اصطلاحات در ترجمه لحاظ شده است، نه معنای اصلی و دقیق آنها</em><em>. </em><em>این پژوهش درصدد است تا با مطالعة موردپژوهانة «سورة نمل»، ترجمة ایشان را از زوایای مختلف واژگانی، صرفیـ نحوی، بلاغی و ویرایشی، به بوتة نقد، تحلیل و تطبیق بسپارد تا مواردی که در ترجمة این سورة مبارکه نیازمند بازنگری دقیقتری هستند، بازشناسی نماید. دستاورد حاصل از این پژوهش نشان میدهد که ترجمة مترجم، در عین برخورداری از امتیازهای فراوان، از جمله نوآوری در شیوة ترجمة وفادار و معنایی، التزام به پیام و محتوای زبان قرآن، شیوایی بیان و استفاده از واژههای فارسی روان، پرهیز از زیادهنویسی و فارسیگرایی افراطی و... در حوزههای صرف و نحو، بلاغت، ترجمة واژگان و... نیاز به بازنگری دقیقتری دارد که برخی از آنها در این پژوهش موردی، واکاوی و تحلیل توصیفی شده است.</em>
ترجمة قرآن کریم,نحو,بلاغت,معنای تبعی,سورة نمل,غلامعلی حدّاد عادل
https://rctall.atu.ac.ir/article_5031.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5031_34893bbe97d643c4858c206c6af76d5f.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
رویکرد «درزمانی» به تعبیر «نظم أمرکم» در عبارتِ «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»
184
145
FA
علیرضا
فخّاری
دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه علاّمه طباطبائی، تهران
fakhary_a@yahoo.com
زهرا
بشارتی
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبائی
mrs.besharati@yahoo.com
10.22054/rctall.2016.5032
<em>امام علی<sup>(ع)</sup> در نامة 47 نهجالبلاغه به سه امر مهم، یعنی «تقوای الهی»، «نظم امر» و «اصلاح ذاتالبین» وصیت فرموده است. در سدههای اخیر، عبارت «نَظمِ أَمرِکُم» به «نظم فردی»، یعنی «قرارگیری هر شیء در جایگاه خود» معنی شده است. امّا بر اساس قرائن موجود در متن نامه، از جمله شرایط حسّاس زمانی، مخاطبان نامه، معنای لغوی و کاربردی نظم در آن عصر و دیگر تعابیر امام<sup>(ع)</sup>، به نظر میرسد معنای دیگری اراده شده است. در بررسی لغوی، این نکته به دست میآید که در دورههای متقدّم، واژة «نَظْم» مفهوم اجتماعی داشته، به معنای «پیوستگی» بوده است، در حالی که برخی از لغتنامههای متأخّر، علاوه بر معنای اجتماعی، معنای فردی را نیز برای آن در نظر گرفتهاند. از برآیند آرای شارحان و برخی مترجمان نهجالبلاغه ذیل «نَظمِ أَمرِکُم» نیز همان معنی اجتماعی «وحدت و پیوستگی» به دست میآید. کاربردهای «نَظْم» و «أَمْر» در نهجالبلاغه و دیگر متون، «پیوستگی» را برای واژة «نظم» به عنوان معنای اصیل، و «کار»، «کثرت» و«حکومت» را برای واژة «أَمْر» برجستهتر میکند. نظرات برخی از معاصران دربارة «نَظمِ أَمرِکُم» حاکی از آن است که معنای وحدت برای نظم، نقطة مشترک آرای ایشان است، هرچند برخی از آنان، اقامة نظام حکومتی و امر خلافت را معنای دقیق این اصطلاح دانستهاند. در نهایت، میتوان گفت در کلام امیرالمؤمنین علی<sup>(ع)</sup>، «نَظمِ أَمرِکُم» بیانگر تأکید آن حضرت بر وحدت بوده است.</em>
نظم,امر,وحدت,نظم فردی,امام علی(ع),نهجالبلاغه
https://rctall.atu.ac.ir/article_5032.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5032_0d0d4adf60a2dc43b56547a31c06197e.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
معنیشناسی حرف «فاء» در قرآن و چالشهای ترجمه ی آن به زبان فارسی با تکیه بر دستور زبان عربی (بررسی موردی ترجمههای الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی)
206
185
FA
عیسی
متقی زاده
دانشیار گروه زبان و ادبیّات عربی دانشگاه تربیت مدرّس، تهران
motaghizadeh@modares.ac.ir
محمدرضا
احمدی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس
mohamadahmadi1368@gmail.com
10.22054/rctall.2016.5033
<em>قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرآیند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف «فاء» یکی از حروف معانی است که از تنوّع بسیاری برخوردار است و این مسئله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار میکند. مترجمان فارسی برای ترجمة «فاء» برابر نهادهای «پس»، «سپس» و «آنگاه» را ارائه دادهاند که با توجّه به تنوّع این حرف، ناکافی است. هدف این پژوهش آن است که از نظر دستوری بررسی کند مترجمانی مانند الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چگونه این حرف را در قرآن ترجمه کردهاند. از جمله نتایجی که به دست آمده این است که مترجمان در ترجمة «فاءِ» عطف و جزای شرط عملکرد مطلوبی داشتهاند، امّا در ترجمة «فاءِ» استیناف، سببیّه، زائده و فصیحه بهخوبی از عهده برنیامدهاند، به گونهای که برای فاءِ استیناف و زائده برابرنهادهایی را قرار دادهاند که نادرست است؛ زیرا نباید این نوع از فاء، ترجمه شود. آنها در ترجمة فاءِ سببیّه نیز در بسیاری موارد جنبة سبب و مسبّب بودن را رعایت نکردهاند و علّیّت را نشان ندادهاند. چنانکه در فاء فصیحه نیز فقط جنبة عاطفه بودن آن را لحاظ کردهاند و به بخشی از جمله که حذف شده است و وظیفة افصاح کلام را بر عهده دارد، توجّهی نداشتهاند و این بیتوجّهی نیز سبب شده است که در برگردان آن به اشتباه بروند.</em>
ترجمة قرآن,الهی قمشهای,فولادوند,خرّمشاهی,انواع فاء,دستور زبان عربی
https://rctall.atu.ac.ir/article_5033.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5033_6a10ba84dc1d5ed824903897800e31d2.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
2980-7735
2538-2608
6
14
2016
03
20
رویکردی انتقادی از منظر میزان توجّه به جایگاه سیاق در ترجمههای تحتاللّفظ، امین، معنایی و تفسیری
236
207
FA
علی
حاجی خانی
0000-0002-8255-8432
استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرّس، تهران
ali.hajikhani@modares.ac.ir
نوروز
امینی
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس
n.amini@modares.ac.ir
10.22054/rctall.2016.5034
<em><em>یکی از مباحث تعیینکننده در فهم قرآن کریم، میزان توجّه به سیاق است. شکّی نیست که توجّه به بافت سخن و سایر اجزای کلام، در فهم مراد گوینده نقشی اساسی دارد. بر این اساس، توجّه به سیاق در ترجمة قرآن کریم نیز ضروری مینماید؛ چراکه هر ترجمهای مستلزم فهم صحیح آیات است. امّا این موضوع که کدام یک از روشهای ترجمة قرآن کریم به مقولة سیاق توجّه داشته است و از ظرفیّت لازم در این راستا برخوردار است، درخور تأمّل و تحقیق است. این پژوهش با بررسی مهمترین انواع ترجمههای موجود از قرآن کریم، میزان توجّه مترجمان به سیاق را در ترجمههای تحتاللّفظی، امین، معنایی و تفسیری مورد ارزیابی و نقد قرار داده است و به این نتیجه دست یافته که از میان ترجمههای یادشده، میزان توجّه به سیاق در ترجمة تفسیری بیشتر است.</em></em>
قرآن کریم,ترجمة تفسیری,ترجمة امین,ترجمة معنایی,ترجمة تحتاللّفظی,سیاق
https://rctall.atu.ac.ir/article_5034.html
https://rctall.atu.ac.ir/article_5034_54c4f05be049b3dabe7f0ea7628ff91c.pdf