شهریار گیتی؛ حسن نریمانی؛ حسین محسنی
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 131-150
چکیده
این مقاله ضمن اشاره به برخی از تواناییها و روحیات لازم برای حرفۀ مترجمی، به نقد ترجمۀ کتاب "العبرات" منفلوطی با عنوان "سیل سرشک"و خطاهای شایع در این کتاب پرداخته است که به دنبال عدم تسلط به زبان مبدأ و مقصد پیش میآیند. ترجمۀ این کتاب را قاسم مختاری، محمود دهنوی و نوذر عباسی برعهدهداشتهاند. بهطور کلی این نوشته دربر گیرنده دو ...
بیشتر
این مقاله ضمن اشاره به برخی از تواناییها و روحیات لازم برای حرفۀ مترجمی، به نقد ترجمۀ کتاب "العبرات" منفلوطی با عنوان "سیل سرشک"و خطاهای شایع در این کتاب پرداخته است که به دنبال عدم تسلط به زبان مبدأ و مقصد پیش میآیند. ترجمۀ این کتاب را قاسم مختاری، محمود دهنوی و نوذر عباسی برعهدهداشتهاند. بهطور کلی این نوشته دربر گیرنده دو بخش میباشد. بخش اول شامل تسلط به زبان مقصد و خطاهای ناشی از عدم تسلط بر آن (ترجمهای نامتناسب با سبک متن مبدأ، انتقال ساختار زبان مبدأ به زبان مقصد و کاربرد نامناسب عبارتها و واژگان و اشتباه در جملهبندی) وبخش دوم شامل تسلط بر زبان مبدأ وخطاهای ناشی از عدم تسلط به آن (ترجمۀ اشتباه، حذف ترجمه، جعل ترجمه، ترجمۀ تحتاللفظی و انتقال نامأنوس) میباشد.
صادق خورشا؛ محمد هادی مرادی؛ حسام حاج مؤمن
چکیده
این مقاله میکوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون بهمثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شدهاند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابلهای دوگانه ...
بیشتر
این مقاله میکوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون بهمثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شدهاند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابلهای دوگانه و محورهای همنشینی و جانشینی مطالعه میشود. روش مطالعه، تحلیلیـ تطبیقی خواهد بود. در بخش اول، تحلیلی کاربردی از روش ساختارگرا برای مطالعة یک متن خاص ارائه میشود. در بخش دوم، سورة کافرون با تطبیق روشی که در بخش اول ارائه شده، تحلیل میگردد. در نتیجة این تحلیل، مشخص میشود که سورة کافرون بر اساس سه تقابل دوگانة اصلی، از سه سازة اصلی، و سازة دوم نیز بر اساس سه تقابل دوگانة فرعی از چهار سازة فرعی تشکیل شده است. یکی از این سازههای فرعی، عیناً دو بار در متن به کار رفته است که یک بار دلالت ایجابی و یک بار دلالت سلبی دارد. عناصر زبانی در متن بهگونهای تنظیم شدهاند که سازههای سوره را همزمان از هم جدا میکنند و به یکدیگر پیوند میدهند تا از این طریق، ساختار کلی متن شکل بگیرد. این جدایی و پیوند هم در سطح معنایی سوره به طور عینی نمود دارد و هم در سطوح واجی و واژگانی و نحوی. این مطالعه با تحلیل ساختار سورة کافرون نشان میدهد که چگونه معانی مدّ نظر در سوره، از طریق روابط جانشینی و همنشینی میان سازههای سوره در چارچوبی منسجم ارائه شدهاند.
نرگس انصاری
چکیده
«وفاداری»، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایههای مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل میشود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار میآید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه ...
بیشتر
«وفاداری»، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایههای مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل میشود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار میآید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه میدهد که در بسیاری از لایههای زبانی و یا حتی معنایی، متفاوت از آن است ودر شعر به واسطة ادبیت متن، بیش از دیگر انواع متون مشهود است، بهویژه اگر مترجم شاعری اهل ذوق باشد. پژوهش حاضر تلاش دارد با استفاده از تحلیلهای سبکشناختی، اثر منظوم جامی را که به تأثیر از اثر فاخر فرزدق در مدح امام سجاد(ع) سرودهاست، بررسی نماید تا با توجه به مشخصههای اثر جامی و نیز تمایزها و اشتراکات دو اثر در حوزة معنایی، صوری و زیباشناختی، چگونگی و میزان وفاداری، بازآفرینی و آفرینش ادبی شعر وی از شعر فرزدق روشن شود. پژوهش ضمن رویکرد توصیفیـ تحلیلی، در برخی موارد نیز روش آماری را در پیش خواهد گرفت تا میزان ابداع و یا امانتداری جامی از متن اصلی مشخص گردد. با توجه به تمایزهای بارز شعر جامی و فرزدق در لایة آوایی، واژگانی، بلاغی، عاطفی و نحوی، اثر جامی نه یک ترجمة وفادار به متن مبدأ، بلکه ترجمهای به مثابة آفرینش است که در سطح کلّی مرتبط به یکدیگر است، اما رابطة متناظری بین آنها در سطح جزئی و ابیات برقرار نیست.
حبیب کشاورز
چکیده
تشبیه یکی از مهمترین آرایههای زبانی است که علاوه بر شعر و نثر ادبی در متون غیرادبی نیز کاربرد فراوان دارد. از این رو، در فرآیند ترجمه، مبحث برگردان تشبیه، یکی از چالشهای مهم پیشروی مترجمان بهشمار میرود. بیشترین دشواری ترجمۀ تشبیه به تفاوتهای فرهنگی موجود در زبان مقصد و مبدأ برمیگردد. در این میان، تعیین روش صحیح در ترجمۀ ...
بیشتر
تشبیه یکی از مهمترین آرایههای زبانی است که علاوه بر شعر و نثر ادبی در متون غیرادبی نیز کاربرد فراوان دارد. از این رو، در فرآیند ترجمه، مبحث برگردان تشبیه، یکی از چالشهای مهم پیشروی مترجمان بهشمار میرود. بیشترین دشواری ترجمۀ تشبیه به تفاوتهای فرهنگی موجود در زبان مقصد و مبدأ برمیگردد. در این میان، تعیین روش صحیح در ترجمۀ عباراتی که در آن تشبیه بهکار رفته است، میتواند دشواری این کار را کمتر کند که این مسأله به مهارت و رویکرد مترجم نیز بستگی دارد. در این مقاله با روش کیفی به بررسی روشهای بهکارگرفته شده در ترجمۀ تشبیهات موجود در برگردان عربی رمان «سمفونی مردگان» که با عنوان «سمفونیة الموتی» توسط احمد موسی انجام شده، میپردازیم و برای این منظور از الگوی پیرینی (2007) استفاده خواهیم کرد. پیرینی، 6 روش را برای ترجمۀ تشبیه در یک متن پیشنهاد میدهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که این روشها برای بررسی ترجمۀ تشبیه، مناسب و قابل اجرا است. احمد موسی در ترجمۀ سمفونی مردگان، بیشترین استفاده را از روش برگردان تحتاللفظی داشته و از سایر روشها کمتر استفاده کرده است. استفادۀ زیاد از روش ترجمۀ تحتاللفظی، نشاندهندۀ نزدیکی فرهنگ در زبان مبدأ و مقصد و گرایش مترجم به بیگانهسازی متن مقصد است. الگوی پیرینی نیاز به تکمیل دارد و راهبردهایی از جمله افزودن ادات تشبیه باید به آن اضافه شود.
سید محمود میرزایی الحسینی
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 142-127
چکیده
«مَثَل» مقولهای زبانی- ادبی بهشمار میآید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثلنگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشتهاند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوهی مثلپژوهی و تدوین ضربالمثلها بیشتر مبتنی بر شیوهی «دستهبندی الفبایی» بوده است و هیچگونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی ...
بیشتر
«مَثَل» مقولهای زبانی- ادبی بهشمار میآید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثلنگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشتهاند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوهی مثلپژوهی و تدوین ضربالمثلها بیشتر مبتنی بر شیوهی «دستهبندی الفبایی» بوده است و هیچگونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال بهچشم نمیخورد. نگارنده بر این باور است که دستهبندی امثال براساس «حوزههای معنایی» میتواند از یکسو مثلپژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردمشناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملتها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثلهای مربوط به حوزههای مختلف را امکانپذیر مینماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضربالمثلهای دلالتکننده بر «بیهودهکاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثلپژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزهی مذکور بهشکل تطبیقی بررسی شدهاند. این مقاله میتواند در حوزههای مثلشناسی و مثلنگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقهبندی معنایی» امثال نه «دستهبندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را بهعنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهودهکاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
جواد اصغری
چکیده
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، ...
بیشتر
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتلبن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبانهای سامی میباشد و از این رو، در واژهنامههای عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.
سید محمد میرحسینی؛ حشمت الله زارعی کفایت
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 145-174
چکیده
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، ...
بیشتر
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم میشود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگیهای ترجمة تحتاللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خوانندهمحور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهجالبلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق میباشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهمترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیضالاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانهای سعی شده ترجمههای صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهجالبلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کردهاند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جملهها به لفظ توجّه کردهاند و ترجمة تحتاللّفظی ارائه دادهاند، امّا فیضالاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فروغ فرهمند هارمی؛ حسین مهتدی؛ محمدجواد پورعابد
چکیده
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی ...
بیشتر
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمههای نهجالبلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردیترین ساختار این اسلوب، وزنهای معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیدهاست با روش توصیفی- تحلیلی، این وزنها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمة آن در دو ترجمة جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسیهای انجام شده، مشاهده شد که در ترجمة وزنهای خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شدهاند، مترجمان نتوانستهاند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیبهای تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازهای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزنها به نوعی ابتر باقی مانده است.
محمد رحیمی
چکیده
بررسی و نقد چگونگی انتقال عناصر فرهنگی داستان فارسی شکر است اثر محمدعلی جمالزاده از فارسی به عربی با استفاده از الگوی پیتر نیومارک در تقسیمبندی مقولههای فرهنگی و راهکارهای ترجمة آن، هدف این پژوهش است. مهمترین یافتههای پژوهش حاضر که با روشی توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، بیانگر این مطلب است که داستان فارسی شکر است تمام پنج دستة ...
بیشتر
بررسی و نقد چگونگی انتقال عناصر فرهنگی داستان فارسی شکر است اثر محمدعلی جمالزاده از فارسی به عربی با استفاده از الگوی پیتر نیومارک در تقسیمبندی مقولههای فرهنگی و راهکارهای ترجمة آن، هدف این پژوهش است. مهمترین یافتههای پژوهش حاضر که با روشی توصیفی ـ تحلیلی نوشته شده، بیانگر این مطلب است که داستان فارسی شکر است تمام پنج دستة مقولة فرهنگی مورد نظر نیومارک را دارد و مترجم برای ترجمة این داستان، بیشتر از راهکار «معادل فرهنگی» سود جستهاست و بدین صورت، ترجمهای مخاطبمحور ارائه کردهاست.
محمدحسن امرایی؛ غلامعباس رضایی هفتادر؛ محمّدتقی زند وکیلی
چکیده
از مسائلی که در زبانشناسی متنبنیاد همواره مورد توجّه تحلیلگران متون مختلف قرار گرفته، انسجام (Cohesion) و هماهنگی انسجامی در متن است. در این پژوهش، بر اساس نسخة تکاملیافته از نظریة نظاممند هالیدی و حسن (1985م.)، و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984میلادی مطرح نمود، عوامل انسجام در سورة علق و ترجمة آن از حداد عادل، به صورت ...
بیشتر
از مسائلی که در زبانشناسی متنبنیاد همواره مورد توجّه تحلیلگران متون مختلف قرار گرفته، انسجام (Cohesion) و هماهنگی انسجامی در متن است. در این پژوهش، بر اساس نسخة تکاملیافته از نظریة نظاممند هالیدی و حسن (1985م.)، و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984میلادی مطرح نمود، عوامل انسجام در سورة علق و ترجمة آن از حداد عادل، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوتة نقد و ارزیابی توصیفیـ تحلیلی و آماری گذاشته میشود. نویسندگان برآنند تا با نگاهی فراجملهای، با اتکا به نظریة مذکور، عوامل انسجام و نیز میزان این انسجام را در متن سورة علق و ترجمة آن مشخص نموده، سپس هر دو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کنند. دستاورد پژوهش نشان میدهد که هر دو متن، منسجم هستند و با توجّه به درصد بالای مشابهت متن مقصد با متن مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم ترجمه موفّق بودهاست.
قادر پریز
چکیده
معادلیابی به معنای یافتن واژگان، قالبهای بیانی و نقشهای دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژهها و ساختهای دستوری جملههای متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقالة حاضر با دقت در معادلیابی برای برخی نقشهای دستوری از جمله ساختهایی که متمم در آنها بهکار رفتهاست، میکوشد تا چالشها و تفاوتها را در ترجمه از فارسی ...
بیشتر
معادلیابی به معنای یافتن واژگان، قالبهای بیانی و نقشهای دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژهها و ساختهای دستوری جملههای متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقالة حاضر با دقت در معادلیابی برای برخی نقشهای دستوری از جمله ساختهایی که متمم در آنها بهکار رفتهاست، میکوشد تا چالشها و تفاوتها را در ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند و مشکلات را نشان دهد. در این راستا، اغلب مثالها از دو رمان کلاسیک فارسی، یعنی مدیر مدرسه از جلال آل احمد و چشمهایش از بزرگ علوی انتخاب شدهاست که میتوان گفت از مصادیق زبان معیار به شمار میآیند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه، معادلیابی دستوری و تغییر بیان را بر اساس نظریة تغییرات صوری کتفورد بررسی نماید و بر اساس دادهها به این نتیجه میرسد که مترجم نباید به دنبال یافتن نقش دستوری مشابه در زبان مقصد باشد، بلکه باید یک رابطة معنایی را بین دو یا چند واژه در جملة فارسی تشخیص دهد، سپس به دنبال همان رابطة معنایی میان واژهها در زبان عربی بگردد که نظریة کتفورد نیز همین تفاوت نقشهای دستوری را تأیید میکند.
فاطمه اکبری زاده؛ فریده حق بین؛ فاطمه رضایی
چکیده
با توجه به دستاوردهای علم زبانشناسی نقشگرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکانپذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورتهای مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیتهای متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی میگیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. ...
بیشتر
با توجه به دستاوردهای علم زبانشناسی نقشگرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکانپذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورتهای مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیتهای متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی میگیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. از جمله ساختهای اطلاعی نشاندار، ساختهای کانونی شده است. نمایشنامه «شهرزاد» اثر توفیق الحکیم به عنوان اثر ادبی مورد توجه در ادبیات عرب دارای ساختهای اطلاعی نشانداری است که ترجمۀ دقیق آن برای انتقال معنای مورد نظر مؤلف ضروری است؛ از اینرو، پژوهش حاضر میکوشد دریابد که آیا ساختهای اطلاعی نشاندار از زبان مقصد، بنابر بافت موقعیتی به همان صورت نشاندار به زبان فارسی ترجمه شدهاند. بدین منظور ساختهای اطلاعی مذکور از نمایشنامه شهرزاد به زبان عربی در برابر ترجمه فارسی دو مترجم آیتی و شریعت قرار گرفته است و با توجه به ترجمۀ هدفمند و انتقال معنای موردنظر نویسنده به خواننده در زبان مقصد با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که مترجمان این نمایشنامه در جریان ترجمۀ بیشتر از جملات بینشان بهره بردهاند. تعداد اندکی از جملات به صورت نشاندار برگردان شده است؛ این درحالی است که با وجود تفاوت ساختهای نشاندار در هر دو زبان، مترجم با کاربست دقیق اسلوبهای زبانی ساخت کانونی میتواند معادلی نسبتاً دقیق برای این ساختها بیابد.
مهدی تدیّن نجف آبادی؛ سید علی سهراب نژاد
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 155-176
چکیده
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی ...
بیشتر
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونهای تعبیر کردهاند که اغلب فارسیزبانان با مطالعة آنها نمیتوانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیۀ مورد بحث، نظر مفسّران دربارۀ عبارات کنایی آیۀ مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمههای فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایهها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین میشود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمههای بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحتاللّفظی صرف در برخی ترجمههای معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.
صادق ابراهیمی کاوری
چکیده
بررسی این نکته که مترجم عملاً در متن بازنویسی یا «بازتولید»، تا چه اندازه توانستهاست مفاهیم مورد نظر نویسنده را در زبان مبدأ «درک» و به زبان مقصد منتقل کند، در تشخیص توفیق مترجم در کار ترجمه بسیار مهم است و نشانة سطح توانایی او در کار ترجمه است. در این مقاله، ترجمة برخی اشعار غادةالسمان به قلم عبدالحسین فرزاد که با نام ...
بیشتر
بررسی این نکته که مترجم عملاً در متن بازنویسی یا «بازتولید»، تا چه اندازه توانستهاست مفاهیم مورد نظر نویسنده را در زبان مبدأ «درک» و به زبان مقصد منتقل کند، در تشخیص توفیق مترجم در کار ترجمه بسیار مهم است و نشانة سطح توانایی او در کار ترجمه است. در این مقاله، ترجمة برخی اشعار غادةالسمان به قلم عبدالحسین فرزاد که با نام در بند کردن رنگینکمان منتشر شدهاست، بر اساس دیدگاه یکی از پژوهشگران ترجمه به نام «ولفرام ویلس» نقد و تحلیل میشود. وی ترجمه را پردازش متن اصلی و بازتولید آن میداند. سعی بر این است که بر مبنای محورهای پیشنهادی ویلس به بررسی طبیعی بودن و صحت متون ترجمهشدة اشعار غادةالسمان بپردازیم تا نشان دهیم آیا مترجم در فرایند پردازش و بازنویسی متن، توفیقی کسب کردهاست یا نه. این محورها عبارتند از: معادلیابی نادرست برای واژگان، توالی و ترتیب نامناسب جملهها و عبارتسازیهای بیشیرازه، ساختار و ترکیب متن، حذف و اضافههای غیرضروری، روان نبودن عبارات و ابهام در بازتولید متن، کاربردهای نامأنوس و غریب. نتیجه اینکه مترجم بهرغم تلاش برای معرفی ادبیات مدرن عربی به خوانندگان ایرانی، گاه در درک متن عربی و گاه در حوزة معادلیابی در بافت جمله و دریافت فضای کلی متن ناموفق بودهاست.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
عباس گنجعلی؛ سید مهدی نوری کیذقانی؛ مسعود سلمانی حقیقی
چکیده
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ...
بیشتر
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ترجمۀ متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همانطور که نقاشی به ساختارهای تصویری میپردازد؛ چراکه زبانشناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمۀ مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی میباشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روحالله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمۀ هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. برآیند پژوهش نشان میدهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است بهخوبی در ترجمۀ خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجارهای رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیهشده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمۀ قابلقبول، نشانههای فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
حسین شمس آبادی؛ فرشته افضلی
دوره 5، شماره 12 ، شهریور 1394، ، صفحه 182-159
چکیده
یکی از دشواری های فراروی مترجمان، رویارویی با واژگان همانند و چگونگی کاربرد آنها در زبان میباشد. مترجم تنها به بهانه همانندی معنایی دو واژه آنها را به جای یکدیگر به کار می برد که به دلیل وجود تفاوت های پنهان در لایه های زیرین معنایی آن دو واژه، جمله کاربر از معنا و مفهوم درستی برخوردار نمیشود. بر این پایه، گزینش واژه برابر و مناسب ...
بیشتر
یکی از دشواری های فراروی مترجمان، رویارویی با واژگان همانند و چگونگی کاربرد آنها در زبان میباشد. مترجم تنها به بهانه همانندی معنایی دو واژه آنها را به جای یکدیگر به کار می برد که به دلیل وجود تفاوت های پنهان در لایه های زیرین معنایی آن دو واژه، جمله کاربر از معنا و مفهوم درستی برخوردار نمیشود. بر این پایه، گزینش واژه برابر و مناسب در ترجمه، در کنار آشنایی مترجم با زبان و فرهنگ ملت ها بزرگترین چالش فراروی مترجم بوده و از مهارت های وی به شمار میرود. از سوی دیگر معنای جمله در یک متن داستانی و نمایشی عبارت است از: مجموعه معانی منطقی عناصر تشکیل دهنده جمله و معنای کلام، همان معنایی است که هر جمله، با توجه به هدف گوینده از بیان جمله به خود اختصاص میدهد. از آنجا که نقشها و گفتگوها با توجه به اشخاص و موقعیت جمله و متن تغییر مییابد، مترجم باید ببیند در قالب بیانی یا ساختاری که در زبان فارسی برای ترجمه جمله (عربی) برمیگزیند، چه برابری برای تعبیر مورد نظر مناسبتر است. جستار پیش رو به بررسی نمونه هایی از ترجمه متون داستانی و نمایشی از دیدگاه شیوه برابریابی واژگانی پرداخته، تفاوتهای واژگانی (ارجاعی، تجربی، یکانهای معنایی، همایشی، ضمنی و چندمعنایی) و کلامی (معنای کلام و معنای جمله) را مورد کنکاش قرار می دهد و ترجمه پیشنهادی خود را در برابر هر یک از جمله های داستانی و نمایشی بیان میکند. نتایج بررسی، نشان دهنده وجود روش های گوناگون برابریابی است که در این میان برابریابی پویا بیشتر خودنمایی می کند.
علیرضا فخّاری؛ زهرا بشارتی
چکیده
امام علی(ع) در نامة 47 نهجالبلاغه به سه امر مهم، یعنی «تقوای الهی»، «نظم امر» و «اصلاح ذاتالبین» وصیت فرموده است. در سدههای اخیر، عبارت «نَظمِ أَمرِکُم» به «نظم فردی»، یعنی «قرارگیری هر شیء در جایگاه خود» معنی شده است. امّا بر اساس قرائن موجود در متن نامه، از جمله شرایط حسّاس زمانی، مخاطبان نامه، ...
بیشتر
امام علی(ع) در نامة 47 نهجالبلاغه به سه امر مهم، یعنی «تقوای الهی»، «نظم امر» و «اصلاح ذاتالبین» وصیت فرموده است. در سدههای اخیر، عبارت «نَظمِ أَمرِکُم» به «نظم فردی»، یعنی «قرارگیری هر شیء در جایگاه خود» معنی شده است. امّا بر اساس قرائن موجود در متن نامه، از جمله شرایط حسّاس زمانی، مخاطبان نامه، معنای لغوی و کاربردی نظم در آن عصر و دیگر تعابیر امام(ع)، به نظر میرسد معنای دیگری اراده شده است. در بررسی لغوی، این نکته به دست میآید که در دورههای متقدّم، واژة «نَظْم» مفهوم اجتماعی داشته، به معنای «پیوستگی» بوده است، در حالی که برخی از لغتنامههای متأخّر، علاوه بر معنای اجتماعی، معنای فردی را نیز برای آن در نظر گرفتهاند. از برآیند آرای شارحان و برخی مترجمان نهجالبلاغه ذیل «نَظمِ أَمرِکُم» نیز همان معنی اجتماعی «وحدت و پیوستگی» به دست میآید. کاربردهای «نَظْم» و «أَمْر» در نهجالبلاغه و دیگر متون، «پیوستگی» را برای واژة «نظم» به عنوان معنای اصیل، و «کار»، «کثرت» و«حکومت» را برای واژة «أَمْر» برجستهتر میکند. نظرات برخی از معاصران دربارة «نَظمِ أَمرِکُم» حاکی از آن است که معنای وحدت برای نظم، نقطة مشترک آرای ایشان است، هرچند برخی از آنان، اقامة نظام حکومتی و امر خلافت را معنای دقیق این اصطلاح دانستهاند. در نهایت، میتوان گفت در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)، «نَظمِ أَمرِکُم» بیانگر تأکید آن حضرت بر وحدت بوده است.
مهدی ممتحن؛ ایران لک
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 119-141
چکیده
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، میتوان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن بهشمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکلگیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقالهای میان آنها ...
بیشتر
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، میتوان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن بهشمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکلگیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقالهای میان آنها نقش دارد یا حتّی در ادبیّات تطبیقی که یکی از حوزههای مرتبط با ادبیّات ملل است، جایگاه تأثیرگذاری دارد. در این نوشتار، ابتدا به انواع ترجمه و جایگاه آن در ادبیّات جهان اشاره شده است. سپس به برخی کارکردهای آن، مانند دقّت و امانتداری در ترجمه از سوی مترجم، تأثیر اثر ترجمه شده بر ادبیّات مقصد، گسترش فنّ داستاننویسی در ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی و عربی، رونق ترجمة آثار رئالیستی و رمانتیک، گسترش مضمون، ایجاد تعامل و ارتباط فرهنگی میان ادبیّات فارسی و عربی و معرّفی داستاننویسان مشهور غربی به داستاننویسان معاصر ادبیّات فارسی و عربی به منظور تقویت و گسترش ادبیّات ملّی، در ضمن مباحث مذکور در متن اشاره شده است. نویسندگان با روش توصیفی و تحلیلی توانستهاند به راهکارهای مناسبی برای تمییز صحّت و سُقم ترجمة آثار ادبی برای تطبیق دو اثر با زبانی مشترک یا متفاوت دست یابند.
سیدخلیل باستان
چکیده
مما لا شک فیه ان للادباء مکانه مرموقه عند الجماهیر و النقاد. علی اثرها یرتقی بعضهم الی نجوم السماء فتبدر من الاخرین و لاسیما اصحاب النقد امارات الحسد فیعظمون الادبا تاره و یحقرونهم اخری و ذلک طبقا لهواهم فتذهب القیم العلمیه و المعاییر الاخلاقیه سدی.
علما بان ما توصل الیه شاغر نا فی الادب و حاز علی رتبه متنبی الغرب فی الشعر کثر حساده ...
بیشتر
مما لا شک فیه ان للادباء مکانه مرموقه عند الجماهیر و النقاد. علی اثرها یرتقی بعضهم الی نجوم السماء فتبدر من الاخرین و لاسیما اصحاب النقد امارات الحسد فیعظمون الادبا تاره و یحقرونهم اخری و ذلک طبقا لهواهم فتذهب القیم العلمیه و المعاییر الاخلاقیه سدی.
علما بان ما توصل الیه شاغر نا فی الادب و حاز علی رتبه متنبی الغرب فی الشعر کثر حساده و زادت نار الغضب لدی اعدائه فاعترض الادیب للتهم و اصیب بالفتن و احیانا بالقتل.
مهدی عابدی جزینی
چکیده
إنّ من ظواهر الاستدعاء التّراثی فی الأدب، استدعاء الشّخصیات القرآنیة، حیث یحاول الأدب امتصاص القصّة القرآنیة، ثمّ تحویرها ممّا یحقق له أهدافه المرجوّة مراعیاً جلالة النصّ الأصلی.
أراد الشعراء الأمویّون أن یستمدّوا من التّراث الإسلامی ولاسیّما القصص القرآنیة لیعطوا بُعداً دلالیا للواقع السیاسی و الإجتماعی فی مجتمعهم.
إنّ هذا ...
بیشتر
إنّ من ظواهر الاستدعاء التّراثی فی الأدب، استدعاء الشّخصیات القرآنیة، حیث یحاول الأدب امتصاص القصّة القرآنیة، ثمّ تحویرها ممّا یحقق له أهدافه المرجوّة مراعیاً جلالة النصّ الأصلی.
أراد الشعراء الأمویّون أن یستمدّوا من التّراث الإسلامی ولاسیّما القصص القرآنیة لیعطوا بُعداً دلالیا للواقع السیاسی و الإجتماعی فی مجتمعهم.
إنّ هذا المقال قد احتوی علی مباحث فی توظیف القصّة القرآنیة فی الشّعر الأموی من خلال عدد من القصائد التی استقت مادّتها من القرآن مشیراً إلی مدی تعاملها بالقصص القرآنیة، تضاهی أحوالهم الإجتماعیة والسّیاسیة.
واعتمدنا فی دراستنا هذه منهجاً وصفیا، قائماً علی التّحلیل والاستنتاج فی تناول الطّرق الفنیة التی سلکها الشعراء الأمویون فی توظیف الشخصیات القرآنیة و قد حرصنا أن تقوم الدّراسة علی منهج انتقائی للنّماذج الشعریة الجیّدة فی الحقبة الأمویة.
رجاء ابوعلی؛ طاهره گودرزی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 131-154
چکیده
مظفرالنواب به عنوان یکی از شاعران برجسته و سرشناس عراقی در حوزهی نقد سیاسی و اجتماعی و یکی از یکه تازان عرصهی هجو، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر عراق دارد. وی که تجربهی روزگاری پرفراز و نشیب در دوران بیثباتی سیاسی و سپس فشار و تبعید را تجربه کرده است، خشمگین از ناکامی سران عرب در حل معضلات اجتماعی و سیاسی به ویژه مسئلهی فلسطین ...
بیشتر
مظفرالنواب به عنوان یکی از شاعران برجسته و سرشناس عراقی در حوزهی نقد سیاسی و اجتماعی و یکی از یکه تازان عرصهی هجو، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر عراق دارد. وی که تجربهی روزگاری پرفراز و نشیب در دوران بیثباتی سیاسی و سپس فشار و تبعید را تجربه کرده است، خشمگین از ناکامی سران عرب در حل معضلات اجتماعی و سیاسی به ویژه مسئلهی فلسطین و تمایلات سازشکارانهی آنها و نیز ناتوانی تودهی عرب در حل مشکلات پیش رویشان است با زبانی تند و هجایی عریان به نمایش کاستیهای اجتماعی و سیاسی و انتقاد از مسببان وضعیت وخیم مردم عرب میپردازد بیشک تواناییهای زبانی و تعبیرهای ساده به او کمک کرد تا بتواند طیف مخاطبان خود را گسترش بخشیده و پیام خویش را به آنان انتقال دهد.
محمد جنتی فر
چکیده
ادبیات زنانه یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در زمینه ی نقد ادبی معاصر است. هر چند که میان پژوهندگان و منتقدان، اختلاف نظرهای بسیاری پیرامون موضوع یاد شده وجود دارد برخی از ایشان بر آنند که ادبیات زنانه به هیچ روی وجود نداشته است و تقسیم ادبیات به مردانه یا زنانه تنها بازی با کلمات و اصطلاحات است در مقابل برخی دیگر بر این عقیده اند که ...
بیشتر
ادبیات زنانه یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در زمینه ی نقد ادبی معاصر است. هر چند که میان پژوهندگان و منتقدان، اختلاف نظرهای بسیاری پیرامون موضوع یاد شده وجود دارد برخی از ایشان بر آنند که ادبیات زنانه به هیچ روی وجود نداشته است و تقسیم ادبیات به مردانه یا زنانه تنها بازی با کلمات و اصطلاحات است در مقابل برخی دیگر بر این عقیده اند که ادبیات زنانه در واقع جزئی حقیقی از ادبیات به شمار می رود. به طور خلاصه به نظر می رسد که دیدگاه اخیر به حقیقت نزدیکتر باشد؛ زیرا دستاوردهای دو علم پزشکی و روان شناختی در این خصوص نظریه ی این گروه را تا حد زیادی تایید می نماید. در این مقاله بر اساس نگارش یاد شده به بررسی و تحلیل تطبیقی دو رمان الارض از عبدالرحمان شرقاوی و سووشون از سیمین دانشور پرداخته شده است.
عبدالقادر پریز؛ حسین تقی پور
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 141-166
چکیده
ترجمة قرآن اثر آقای «عطاءالله فرهنگ قهرمانی» که جزء ترجمههای «آزاد مقید به متن» است در سال (2007) توسط انتشارات «امانه» در هند چاپ و اخیراً نسخههایی از آن در ایران توزیع شده است. مبنای این ترجمه به اقرار خود مترجم از ترجمههای آیتی، پاینده و الهی قمشهای بوده است. مترجم در این ترجمه با نگرش جانبدارانة ...
بیشتر
ترجمة قرآن اثر آقای «عطاءالله فرهنگ قهرمانی» که جزء ترجمههای «آزاد مقید به متن» است در سال (2007) توسط انتشارات «امانه» در هند چاپ و اخیراً نسخههایی از آن در ایران توزیع شده است. مبنای این ترجمه به اقرار خود مترجم از ترجمههای آیتی، پاینده و الهی قمشهای بوده است. مترجم در این ترجمه با نگرش جانبدارانة کلامی، مطابق نگرش اهلسنت در آیات مرتبط با اهلبیت، در حد توان علمی خود سعی نموده معانی آیات را به زبان فارسی سلیس و روان به نگارش درآورد که تا حدودی با زبان روز هماهنگی دارد. واژهگزینی نامناسب در برخی از کلمات و جملات، عدم استفادة مناسب و بهجا از پرانتز در اکثر موارد، حذف و اضافههای نابهجا در ترجمة برخی از آیات، وجود اغلاط املایی، ویرایشی، چاپی و مشکلات صفحهبندی، وجود اشکالات دستوری در هر دو زبان مبدأ و مقصد، نبود هماهنگى درونى متن ترجمه و وجود اشتباه در انتقال معانی برخی از آیات از جمله نقدهای وارده بر این ترجمه میباشد.
عدنان طهماسبی؛ سعدالله همایونی؛ شیما صابری
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 151-176
چکیده
جُستار حاضر به این اصل اساسی میپردازد که در فرآیند ترجمه رابطه و پیوند زبان و معنا، چه رابطه و پیوندی است؟ به عبارتی آیا این زبان است که با ظرافتهای خاص، ابعاد و دایرۀ معانی را تعیین میسازد یا اینکه زبان همچون مرکبی برای معانی بهشمار میرود؟در حوزۀ مطالعات ترجمه بحثهای فراوانی پیرامون ترجمۀ تحتاللفظی، فرا تحتاللفظی، ...
بیشتر
جُستار حاضر به این اصل اساسی میپردازد که در فرآیند ترجمه رابطه و پیوند زبان و معنا، چه رابطه و پیوندی است؟ به عبارتی آیا این زبان است که با ظرافتهای خاص، ابعاد و دایرۀ معانی را تعیین میسازد یا اینکه زبان همچون مرکبی برای معانی بهشمار میرود؟در حوزۀ مطالعات ترجمه بحثهای فراوانی پیرامون ترجمۀ تحتاللفظی، فرا تحتاللفظی، ارتباطی، معنا گرا، آزاد و ... صورت گرفته است که هر کدام از منظری خاص، ترجمه و فرآیند آنرا مدّ نظر قرار داده است. نگارندگان در این پژوهش ضمن بررسی سطوح مختلف زبانی- واژگانی، دستوری، معنایی- بافت بیرونی و دیگر عوامل تاثیرگذار بر فرآیند ترجمه، در تلاشند که نشان دهند برای ارئۀ یک ترجمۀ روان (ارتباطی)، ودقیق (معنایی)، مترجم علاوه بر شناخت کامل زیر و بمهای سه سطح مختلف زبانی در زبان مبدأ و مقصد؛ بایستی با فرهنگ، زبان و تفکرات مردمان زبان مبدأ آشنایی کافی داشته باشد بهطوریکه بتواند به زبان آنان بیندیشد، به خوبی متن ترجمه شده را درک کرده و با توانش زبانی خود و دقت در سطوح مختلف معنایی، واژگانی، ترکیبی و دستوری واحدهای زبان و عبور آن از شبکههای پیچیده و در هم تنیدۀ ترجمه، آنرا به سر منزل مقصود (زبان مقصد) منتقل کند.
علی اسودی؛ سید محمد میر حسینی
چکیده
تکواژها در هر زبانی موضوع اصلی علم «ساختشناسی واژگانی» بهشمار میروند و به دوگروه وابسته و غیروابسته (آزاد) تقسیم میشوند. تکواژ وابسته «غیر» از تکواژهای معروف و پرکاربرد زبانی و از زمرۀ ادوات رایج استثنا در علم نحو عربی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر آن است تا ساختارهای مختلف جدید و قدیم زبانی این تکواژ ...
بیشتر
تکواژها در هر زبانی موضوع اصلی علم «ساختشناسی واژگانی» بهشمار میروند و به دوگروه وابسته و غیروابسته (آزاد) تقسیم میشوند. تکواژ وابسته «غیر» از تکواژهای معروف و پرکاربرد زبانی و از زمرۀ ادوات رایج استثنا در علم نحو عربی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر آن است تا ساختارهای مختلف جدید و قدیم زبانی این تکواژ را شناسایی و معادلهای ترجمهای آنها را ارائه کند و کاربرد اختصاصی هر یک را برای زبانآموزان عربی و مترجمین این زبان تبیین کند. این بررسی نشان داد تکواژ وابسته «غیر» از 10 ساختار و به تبع آن 10 معادل ترجمهای در زبان عربی برخوردار است و ساختارهای «غیر + من + اسم جنس» و «غیر أنّ»، ساختار «غیر + ضمیر + من + اسم جنس/ اسم جمع» وساختار «من + غیر + مصدر موول / صریح» از جمله ساختارهای معاصر برای این تکواژ محسوب میشوند و هر یک معادل ترجمۀ خاص خویش را دارد. همچنین مشخص شد برخی ساختارهای جدید، جایگزین ساختارهای قدیمی این تکواژ هستند.