ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اویس محمدی؛ لاچن علاقی؛ محمد مهدی طاهری
چکیده
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزلهای او واژگان با دقت و ذوق زیباییشناسانة سرشاری انتخاب شدهاند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیدهاند. یکی از ویژگیهای زبانی حافظ، همآوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیتهای حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند ...
بیشتر
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزلهای او واژگان با دقت و ذوق زیباییشناسانة سرشاری انتخاب شدهاند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیدهاند. یکی از ویژگیهای زبانی حافظ، همآوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیتهای حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند با دیگر واژگان نیز مرتبطند. از این رو، فهم رابطة مفهومی واژگان و به شکل خاص واژگان متقابل، نقش زیادی در کشف معناها و زیباییهای شعر حافظ دارد. به همین خاطر، در این پژوهش سعی شده است که نمونههایی از تقابلهای معنای «مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، ضمنی» در غزلهای حافظ انتخاب، رابطة مفهومی آنها با دیگر واژگان بیت تحلیل و کارکرد معنایی و زیباییشناسانة آن تبیین شود. سپس ترجمة علی عباس زلیخه از تقابلهای معنایی و کارکردهای آن نقد شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که تقابلهای مورد بحث -به شکل خاص تقابلهای ضمنی- معانی بلاغی روشن و پنهان بسیاری را در شعر خلق کردهاند و کوچکترین تغییری در تقابل و تعادل واژگان، سبب میشود که معناها و انسجام بیت، تا حد زیادی فروکاسته شود.