عیسی متقی زاده؛ سید علاء نقی زاده
چکیده
ارزیابی ترجمه یکی از روشهای نقد است که به منظور تشخیص سطح کیفی متون ترجمه بهکار گرفته میشود. معمولاً پس از آنکه متون ترجمه شد، ویراستاران به ارزیابی و تدقیق متون ترجمه میپردازند. لذا ویراستار متون ترجمهشده باید به دو زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد تا بتواند علاوه بر ویرایش متن مقصد، آن را به لحاظ معادلیابی نیز ...
بیشتر
ارزیابی ترجمه یکی از روشهای نقد است که به منظور تشخیص سطح کیفی متون ترجمه بهکار گرفته میشود. معمولاً پس از آنکه متون ترجمه شد، ویراستاران به ارزیابی و تدقیق متون ترجمه میپردازند. لذا ویراستار متون ترجمهشده باید به دو زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد تا بتواند علاوه بر ویرایش متن مقصد، آن را به لحاظ معادلیابی نیز ارزیابی نماید. در این پژوهش، درصدد آن هستیم تا بر اساس الگوی ارزیابی ترجمة خانم کارمن گارسس که بهمنظور ارزیابی ترجمة متون ادبی و در چهار سطح (واژگانی، دستوری، گفتمان و سبکی) طراحی شدهاست، به روش توصیفی و تحلیلی، ترجمة عربی پیام رهبر انقلاب به حجاج را ارزیابی نماییم. از جمله یافتههای پژوهش حاضر این است که تفاوتهای فرهنگی موجود بین دو زبان فارسی و عربی و معادلیابی در سطح واژگانی و دستوری بر اساس این اختلافات، یکی از چالشهای مهم در فرایند این ترجمه میباشد. همچنین، مواردی چون اقتباس و معادلیابی واژگانی بر این اساس، قبض و بسط واژگان در زبان مقصد، نیز بهکار بردن واژگان عام در برابر خاص و برعکس، تأثیرپذیری از زبان عامیانه و... از مهمترین چالشهای این حوزه بودهاست.
عیسی متقی زاده؛ محمدرضا احمدی
چکیده
قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرآیند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف «فاء» یکی از حروف معانی است که از تنوّع بسیاری برخوردار است و این مسئله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار میکند. مترجمان فارسی برای ترجمة «فاء» برابر نهادهای ...
بیشتر
قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرآیند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف «فاء» یکی از حروف معانی است که از تنوّع بسیاری برخوردار است و این مسئله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار میکند. مترجمان فارسی برای ترجمة «فاء» برابر نهادهای «پس»، «سپس» و «آنگاه» را ارائه دادهاند که با توجّه به تنوّع این حرف، ناکافی است. هدف این پژوهش آن است که از نظر دستوری بررسی کند مترجمانی مانند الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چگونه این حرف را در قرآن ترجمه کردهاند. از جمله نتایجی که به دست آمده این است که مترجمان در ترجمة «فاءِ» عطف و جزای شرط عملکرد مطلوبی داشتهاند، امّا در ترجمة «فاءِ» استیناف، سببیّه، زائده و فصیحه بهخوبی از عهده برنیامدهاند، به گونهای که برای فاءِ استیناف و زائده برابرنهادهایی را قرار دادهاند که نادرست است؛ زیرا نباید این نوع از فاء، ترجمه شود. آنها در ترجمة فاءِ سببیّه نیز در بسیاری موارد جنبة سبب و مسبّب بودن را رعایت نکردهاند و علّیّت را نشان ندادهاند. چنانکه در فاء فصیحه نیز فقط جنبة عاطفه بودن آن را لحاظ کردهاند و به بخشی از جمله که حذف شده است و وظیفة افصاح کلام را بر عهده دارد، توجّهی نداشتهاند و این بیتوجّهی نیز سبب شده است که در برگردان آن به اشتباه بروند.