علی صیادانی؛ رسول بازیار؛ الهام کاری
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 37-54
چکیده
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادلهای واژگانی را به خود اختصاص دادهاند که رایجترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالشهای ترجمههای ...
بیشتر
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادلهای واژگانی را به خود اختصاص دادهاند که رایجترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالشهای ترجمههای در زبان عربی به دلایلی چون «برداشت متفاوت ناقدان و زبانشناسان عربی از مفاهیم نوین نقد غربی، عدم آگاهی نویسندگان از کارهای علمی یکدیگر و تعصّبات نژادی و زبانی بهوجود آمده است، چالشبرانگیزترین معادلهای این اصطلاحات در زبان عربی واژههای «البنییّة» و «البنیویة» است، نویسندگان و معجمنویسانی که این دو اصطلاح را در آثارشان بهکار بردهاند، بر اساس دو اصل دستور زبان عربی «البنییّة» و یا نظریّة رواج غلط مشهور (البنیویة) به این کار اقدام کردهاند. در این جستار برآنیم تا پس از واکاوی این اصطلاحات در معجمها، آثار نقدی، پژوهشهای زبانشناسی و دستور زبان عربی صحّت و سقم هر کدام را مورد بررسی قرار دهیم و مشخّص کنیم که این معادلیابیهای آشفته بر چه مبنایی شکل گرفته است.