هدیه قاسمی فرد؛ رسول بلاوی؛ ناصر زارع
چکیده
سپهرگفتمان به مجموعهای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق میشود که در آثارش نمود مییابد. در ترجمة اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ ...
بیشتر
سپهرگفتمان به مجموعهای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق میشود که در آثارش نمود مییابد. در ترجمة اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ متن مبدأ و چگونگی ترجمة آن به زبان مقصد، نیازمند دقت و توجهای بایسته است. رباعیات خیام نیشابوری (439- 526هـ) شاعر پرآوازة ایرانی، یکی از آثار ادبی ارزشمند است که بعد از ترجمة فیتز جرالد مورد اهتمام جهانیان قرار گرفت. محمد عبدالله نورالدین شاعر و ناقد معاصرِ اماراتی (1976م.) نیز از مترجمانی است که به ترجمة مفهومی رباعیات خیام پرداخته است. او بعد از ذکر یک رباعی از خیام و بیان ترجمة مفهومی خود، دیگر ترجمههای عربیِ این رباعی را نیز به منظور برجستهسازی و تشخص ترجمة خود در مقایسه با دیگر آثار انجام شده در این زمینه، بیان میدارد. نورالدین با برگردان این رباعیات به زبان عربی و با تغییر قالب رباعی به شعر سپید و تلفیق ایدئولوژیهای جدید به منظور گنجاندن جوهر اندیشههای عرفانی و اجتماعی خود ترجمهای مفهومی را به دست میدهد. پژوهش حاضر بر این است تا با رویکرد هرمنوتیکی عناصر سپهر گفتمان در رباعیات خیام و تغییرات مشهود آن را در خوانشِ عربیِ نورالدین بررسی و شیوة ترجمة آزاد آن را بر عناصر بوطیقای این رباعیات شرح و تبیین کند. بررسی وتحلیل این خوانش از رباعیات خیام نشان میدهد که این ترجمهگونه نیز بسان هر ترجمة مفهومی نتوانسته از بافت موقعیتی و فرهنگیِ مقصد مصون ماند؛ از این رو، بخشی از واژگان رباعیات خیام در برگردان نورالدین حذف شده و واژگان و ترکیباتی دیگر جانشین آنها شده تا به فراخور زمانه گفتمانی دیگر پدید آرد، اما با وجود این تغییرات، ترجمة مفهومی نورالدین به محتوای رباعیات خیام بیش و کم وفادار مانده است.
فرشته ناصری
چکیده
یکی از بهترین ترجمههای رباعیهای خیام به عربی، ترجمة احمد صافی نجفی است که در سطح بالایی از شاعرانگی قرار دارد. در این ترجمه، جدا از ویژگیهای مثبت، مشاهده میشود که برگردان رباعیها همراه با تغییراتی در گفتمان و دلالتهای شعر خیام انجام شدهاست. مقالة حاضر در پی آن است که با اساس قرار دادن اصل انسجام (Cohesion) و ابزارهای انسجامبخشی ...
بیشتر
یکی از بهترین ترجمههای رباعیهای خیام به عربی، ترجمة احمد صافی نجفی است که در سطح بالایی از شاعرانگی قرار دارد. در این ترجمه، جدا از ویژگیهای مثبت، مشاهده میشود که برگردان رباعیها همراه با تغییراتی در گفتمان و دلالتهای شعر خیام انجام شدهاست. مقالة حاضر در پی آن است که با اساس قرار دادن اصل انسجام (Cohesion) و ابزارهای انسجامبخشی (Cohesive devices) مایکل هالیدی (Michael Halliday) و رقیه حسن (Ruqaiya Hasan) ، به تحلیل ترجمة صافی نجفی از خیام بپردازد. بر اساس اصل انسجام، رابطههای حاضر در متن، در سطحهای مختلف دستوری، اعم از واژگان و ابزارهای ربطی بین جملهها، نقش زیادی در انسجامبخشی به متن و خلق معنا و شکلدهی گفتمان دارند. در رباعیهای خیام نیز برخی عوامل انسجامبخشی، همچون ابزارهای ربطی، واژگانی و ارجاعی نقش اثرگذاری بر شکلگیری مفهوم زمان و دمغنیمی در شعر خیام دارند. در این مقاله، تلاش شده ابتدا عوامل انسجامبخش مرتبط با معنای زمان در شعر خیام تحلیل شود، سپس تغییرهایی که در حین ترجمه در این عوامل اعمال شده، رصد گردد و عنوان شود که این تغییرها چه نقشی در تغییر معنا و گفتمان داشتهاند تا بدین ترتیب، اهمیت نقش فرم در ترجمه به شکلی ملموس بیان شود. طبق تحلیلهای انجامشده، بیتوجهی به ابزارهای انسجامبخشی، مانند عوامل ربطی، واژگانی و حذفها در فرایند ترجمة رباعیها، باعث برهم خوردن دلالتهای چندگانة زمان در این اشعار شدهاست.
احمد حیدری؛ علی اصغر قهرمانی مقبل؛ ناصر زارع؛ مسلم زمانی
چکیده
نظریهپردازان از ترجمة شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کردهاند. اصطلاح «ترجمهناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمة این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمدهای است که در شکل و ساختار ترجمة شعر اتفاق میافتد و آن را از متن اصلی بیگانه میکند. ظرافت و ریزهکاریهای ادبی موجود در شعر، نظریهپردازان ...
بیشتر
نظریهپردازان از ترجمة شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کردهاند. اصطلاح «ترجمهناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمة این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمدهای است که در شکل و ساختار ترجمة شعر اتفاق میافتد و آن را از متن اصلی بیگانه میکند. ظرافت و ریزهکاریهای ادبی موجود در شعر، نظریهپردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچة برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورتهای متفاوت زبانشناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژهای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی ـ تحلیلی و مقابلة متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد میپردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمة نونیة ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار میدهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی ـ به شیوة نیمهآزاد ـ در قرن هفتم به زبان فارسی برگرداندهاست. نتایج نشان میدهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگیهای نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شدهاست. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
اویس محمدی؛ علی بشیری؛ زین العابدین فرامرزی
چکیده
مجموعة عشق با صدای بلند، گزیدهای از اشعار نزار قبانی است که احمد پوری آن را به واسطة زبان انگلیسی به فارسی بازگرداندهاست. در روند این ترجمة ادبی از عربی به انگلیسی و آنگاه به فارسی، تغییراتی در گفتمانهای حاکم بر متن صورت گرفته که رصدپذیر است. از جملة این گفتمانها میتوان به گفتمان مذهبیـ دینی، ملیـ قومی و ساختارشکن و سیاسی ...
بیشتر
مجموعة عشق با صدای بلند، گزیدهای از اشعار نزار قبانی است که احمد پوری آن را به واسطة زبان انگلیسی به فارسی بازگرداندهاست. در روند این ترجمة ادبی از عربی به انگلیسی و آنگاه به فارسی، تغییراتی در گفتمانهای حاکم بر متن صورت گرفته که رصدپذیر است. از جملة این گفتمانها میتوان به گفتمان مذهبیـ دینی، ملیـ قومی و ساختارشکن و سیاسی اشاره کرد که در روند ترجمه دچار تغییر یا احیاناً حذف شدهاند. در این مقاله برآنیم که با تحلیل گفتمان یا سخنکاوی متن اصلی و متن ترجمه این تغییرات را بررسی و تحلیل کنیم. آنچه در این بررسی شاهد آن هستیم، نشانگر آن است که در ترجمه، در گفتمانهایی چون ملیـ قومی، سیاسی، ساختارشکن و دینی، تغییراتی چون حذف، انتخاب برابرنهاد نامناسب و گاهی تغییرات برای از بین بردن تنش موجود در متن اصلی به شکلی آگاهانه صورت گرفتهاست.