ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا ناظمیان؛ نصیر ملکی؛ صادق خورشا
چکیده
«دیگری» مبنای شناخت «خود» و مقدمۀ خودشناسی است. راه رسیدن به خودشناسی، ارتباط با دیگری است. زمانی میتوانیم با دیگری ارتباط برقرار کنیم که او را پذیرفته باشیم و خود را با او یگانه بدانیم. گرایشهای ریختشکنانۀ نظریهپرداز فرانسوی آنتوان برمن بر مبنای احترام به «دیگری» و خودداری از بیگانهزدایی در ترجمه شکل ...
بیشتر
«دیگری» مبنای شناخت «خود» و مقدمۀ خودشناسی است. راه رسیدن به خودشناسی، ارتباط با دیگری است. زمانی میتوانیم با دیگری ارتباط برقرار کنیم که او را پذیرفته باشیم و خود را با او یگانه بدانیم. گرایشهای ریختشکنانۀ نظریهپرداز فرانسوی آنتوان برمن بر مبنای احترام به «دیگری» و خودداری از بیگانهزدایی در ترجمه شکل گرفته است. او بر آن است متن مبدأ را همانگونه که هست باید پذیرفت و انتقال داد و نباید بهدنبال شبیهسازی آن با فرهنگ خودی بود. محور دیدگاه ترجمه شناختی برمن، احترام به متن بیگانه و پذیرش دیگری و به رسمیت شناختن فرهنگ اوست. نظریۀ برمن که معتقد است نباید ریخت و ساختار متن مبدأ را تغییر داد و برابریابی ساختاری و دستوری انجام داد، درنتیجۀ شکلگیری افراطی موج مقصدگرایی در ترجمه در عصر اوست. برای نقد موضوع پذیرش دیگری بر اساس گرایش منطقیسازی، ترجمۀ خانم ماجده العنانی مترجم مصری از داستان نون و القلم جلال آلاحمد را بررسی کردهایم و در جریان بحث و بررسی نمونهها – که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند – به این نتیجه رسیدیم که مترجم در ترجمۀ اصطلاحات فرهنگی تلاش نموده تا پایبندی خویش به متن اصلی را نشان دهد اما در برخی موارد موفق عملنکرده و فقط توانسته لفظ را بجای لفظ بدون توجه به بارِ معنایی و بلاغت آن بیاورد.
مرضیه ربیعی؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ احمد پاشازانوس
چکیده
عناصر فرهنگی به منزلة شناسنامة یک ملت است و میتواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانشهای زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادلیابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیمبندی مقولههای فرهنگی صادق هدایت در ترجمة ...
بیشتر
عناصر فرهنگی به منزلة شناسنامة یک ملت است و میتواند در صورت انتقال صحیح بر غنای فرهنگی مقصد نیز بیفزاید. لذا مترجم باید ضمن بهرمندی از دانشهای زبانی، بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تسلط کافی داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد معادلیابی عناصر فرهنگی رمان نون والقلم جلال آل احمد را بر اساس تقسیمبندی مقولههای فرهنگی صادق هدایت در ترجمة عربی ماجدة العنانی بررسی کند. از آنجا که انتقال همة لایههای معنایی یک واژه از زبانی به زبان دیگر کار دشواری است و نمیتوان برای هر یک از عناصر فرهنگی اجتماعی در زبان مقصد معادل دقیقی یافت، تبیین مفهوم هر واژه متناسب با قلمرو معنایی و مضمون فرهنگی، نیازمند راهکاری مستقل در معادلیابی است. ازاینرو، راهکارهای نیومارک اساس کار این پژوهش قرار گرفتهاست. یافتههای این پژوهش که به روش استقرایی استنتاجی انجام، و نمونههای مهمی که در این پژوهش منعکس شدهاست، نشان میدهد در برگردان عناصر مادّی فرهنگی، مترجم غالباً از شیوة معادل فرهنگی و معادل توصیفی بهره بردهاست که میتوان آن را حاصل همگونی فرهنگی مبدأ و مقصد دانست. در برگردان عناصر معنوی، مترجم علاوه بر شیوة معادل فرهنگی، معادل کارکردی و معادل توصیفی، از شیوة تلفیقی استفاده کردهاست و به توضیح و تفسیر مقولة مورد نظر میپردازد.