عسگر بابازاده اقدم؛ بیژن کرمی میرعزیزی؛ ابراهیم نامداری؛ فاطمه مهدی پور
چکیده
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای ...
بیشتر
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای قرآنی به عنوان «نقد ترجمههای قرآن کریم» باز کنند. از جمله این الگوها، مدل پیشنهادی کارمن گارسس است که در 4 سطح مطرح شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا ترجمه حدادعادل، معزی و انصاریان را با گزینش آیاتی از جزءهای 29 و30 قرآن کریم طبق مدل یاد شده با تکیه بر سطح دستوری- واژگانی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. مهمترین یافتههای این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی است، یکی آن است که طبق الگوی گارسس تنها ترجمۀ معزی به صورت یک به یک است. دیگر آنکه ترجمة انصاریان و حدادعادل تنها به صورت توضیح و بسط معنا است و در بقیه موارد هر سه مترجم طبق الگو پیش رفتهاند.
یوسف نظری
چکیده
ابهام به دو نوع زبانی و ادبی تقسیم میشود. ابهام نحوی که با عنوان ابهام دستوری مطرح میشود و برخی آن را ایهام ساختاری نامیدهاند، یکی از وجوه ابهام زبانی به شمار میرود که به دو نوع گروهی و ساختاری تقسیم شده است. مقصود از این نوع ابهام آن است که گاه زنجیرة کلام به گونهای چیده میشود که وجوه معنایی متفاوتی را متبادر میسازد. این معانی ...
بیشتر
ابهام به دو نوع زبانی و ادبی تقسیم میشود. ابهام نحوی که با عنوان ابهام دستوری مطرح میشود و برخی آن را ایهام ساختاری نامیدهاند، یکی از وجوه ابهام زبانی به شمار میرود که به دو نوع گروهی و ساختاری تقسیم شده است. مقصود از این نوع ابهام آن است که گاه زنجیرة کلام به گونهای چیده میشود که وجوه معنایی متفاوتی را متبادر میسازد. این معانی میتواند قابل جمع باشد. اضافة مصدر به فاعل یا مفعولٌبِه، مرجع ضمیر، عطف به مضاف یا مضافٌإلیه، خبریه یا انشائیه بودن جمله، متعلق شبهجمله، قابلیت تعدد در صاحب حال، تشابه نقشهای حال، مفعول مطلق، مفعولٌله، مفعولٌفیه و مفعولٌبه، امکان مقول قول یا استینافیه بودن، تشابه عطف و استیناف، تشابه تابع و خبر، تعدد معانی حروف جر، از جمله وجوه ابهام نحوی است که در این پژوهش بدان توجه شده است و در ترجمههای قرآن کریم تأثیرگذار بوده است. توجه به بافت زبانی و غیرزبانی کلام میتواند تا حد چشمگیری مشکل فهم معنا را برطرف سازد، اما مشکل آنجاست که قراین کافی و یا مستدل برای یک معنا وجود نداشته باشد و از سوی دیگر، نتوان میان معانی مختلف جمع کرد.
علی حاجی خانی؛ نوروز امینی
چکیده
یکی از مباحث تعیینکننده در فهم قرآن کریم، میزان توجّه به سیاق است. شکّی نیست که توجّه به بافت سخن و سایر اجزای کلام، در فهم مراد گوینده نقشی اساسی دارد. بر این اساس، توجّه به سیاق در ترجمة قرآن کریم نیز ضروری مینماید؛ چراکه هر ترجمهای مستلزم فهم صحیح آیات است. امّا این موضوع که کدام یک از روشهای ترجمة قرآن کریم به مقولة سیاق توجّه ...
بیشتر
یکی از مباحث تعیینکننده در فهم قرآن کریم، میزان توجّه به سیاق است. شکّی نیست که توجّه به بافت سخن و سایر اجزای کلام، در فهم مراد گوینده نقشی اساسی دارد. بر این اساس، توجّه به سیاق در ترجمة قرآن کریم نیز ضروری مینماید؛ چراکه هر ترجمهای مستلزم فهم صحیح آیات است. امّا این موضوع که کدام یک از روشهای ترجمة قرآن کریم به مقولة سیاق توجّه داشته است و از ظرفیّت لازم در این راستا برخوردار است، درخور تأمّل و تحقیق است. این پژوهش با بررسی مهمترین انواع ترجمههای موجود از قرآن کریم، میزان توجّه مترجمان به سیاق را در ترجمههای تحتاللّفظی، امین، معنایی و تفسیری مورد ارزیابی و نقد قرار داده است و به این نتیجه دست یافته که از میان ترجمههای یادشده، میزان توجّه به سیاق در ترجمة تفسیری بیشتر است.
علی صابری
چکیده
در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که مترجمان برای برگردان آنها به دیگر زبانها، نیاز به دقّت و تأمّل ویژهای دارند. نمونهای از این واژگان، ادوات تقلیل و تکثیر است که حضور این واژگان در متن گاهی باعث ایجاد نوعی ناهمگونی یا اشتباه در ترجمه میشود و گاهی نیز دیده میشود که مترجمان آنها را نادیده میگیرند. این نابسامانی در برگردانها ...
بیشتر
در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که مترجمان برای برگردان آنها به دیگر زبانها، نیاز به دقّت و تأمّل ویژهای دارند. نمونهای از این واژگان، ادوات تقلیل و تکثیر است که حضور این واژگان در متن گاهی باعث ایجاد نوعی ناهمگونی یا اشتباه در ترجمه میشود و گاهی نیز دیده میشود که مترجمان آنها را نادیده میگیرند. این نابسامانی در برگردانها ممکن است به دلیل دلالت این واژگان بر مفاهیم گوناگون باشد؛ مانند دلالت حرفِ «قَد» بر تأکید، تحقیق، تقریب، تقلیل، و تکثیر. گاهی نیز به سبب شباهت به واژگان دیگر است، چون شباهتِ «کَمِ» تعجّبی به «کَمِ» پرسشی، و یا ممکن است به علّت دلالت بر مفاهیم متضاد رخ دهد؛ مانند حرف «رُبَّ» که گاهی برای دلالت بر فزونی بهکار میرود و گاهی برای دلالت بر کاستی. همین امر باعث میشود مترجمان در تعیین نوع این ادوات یا مفهوم درست آن، و یا گاهی در تعیین آن رکن جمله که امر فزونی و یا کاستی به آن تعلّق دارد، دچار لغزش شوند. ما بر آن شدیم که بدانیم شیوههای مناسب در برگردان این ادوات چیست و چه راهکاری میتواند مترجمان را از لغزش در امان نگه دارد؟ در این پژوهش، نخست موارد ناهمسویی برخی مترجمان با مفسّران و نحویان تبیین شده است. سپس راه انتخاب برابرنهادة درست این واژگان، در برگردان متون و اصول آن، همچون تعیین نوع ادواتی مانند «رُبَّ»، یا «قَد» که برای تقلیل، تکثیر یا مفاهیم دیگر است و یا تشخیص رکن مقیّد جمله، چون تمییزِ «کَم» و «کأیّن»،در حین بررسی هر یک بیان شده است. بنابراین، یک مترجم نیاز است که از قواعد دستور زبان و واژهشناسی آگاهی کامل داشته باشد.
حسن اسماعیل زاده
دوره 5، شماره 12 ، شهریور 1394، ، صفحه 96-65
چکیده
معادلیابی واژگان قرآنی مستلزم ریشهیابی دقیق، بررسی سیر تطوّر آنها و سیاق آیات میباشد. واژة «مجنون» در قرآن کریم، 7 بار خطاب به پیامبر اکرم(ص)، 2 بار خطاب به حضرت موسی(ع)، 1 بار خطاب به حضرت نوح(ع) و 1 بار به صورت عام نازل شده است.بر اساس نظریّة معنی در ترجمه، هر کلمهای که در بافت کلام قرار میگیرد، معنی خود را بر کلمات قبل و بعد ...
بیشتر
معادلیابی واژگان قرآنی مستلزم ریشهیابی دقیق، بررسی سیر تطوّر آنها و سیاق آیات میباشد. واژة «مجنون» در قرآن کریم، 7 بار خطاب به پیامبر اکرم(ص)، 2 بار خطاب به حضرت موسی(ع)، 1 بار خطاب به حضرت نوح(ع) و 1 بار به صورت عام نازل شده است.بر اساس نظریّة معنی در ترجمه، هر کلمهای که در بافت کلام قرار میگیرد، معنی خود را بر کلمات قبل و بعد از خود بنا میکند و خود نیز به نوعی تعیینکنندة معنای کلمات نزدیک به خود است. واژة «مجنون» در قرآن با واژههایی چون «کاهن»، «ساحر»، «معلَّم» و «شاعر» آمده است. با یک نگاه اجمالی به این کلمات و جایگاه رفیع آنها نزد عرب جاهلی، روشن میشود که واژة «مجنون» نیز از جایگاه مشابهی برخوردار بوده است. در این پژوهش، با مراجعه به آیات مورد نظر و نیز تفسیر و ترجمة آنها و تحلیل عناصر تعیینکنندة مفاهیم آیات، در پی تبیین زوایای مغفول از دید اغلب مترجمان قرآن به زبان فارسی هستیم که به صورت یکنواخت، تمام این واژهها را «دیوانه» ترجمه کردهاند. در نتیجة این بحث مشخّص شد واژة «مجنون» که خطاب به پیامبر(ص) نازل شده، با توجّه به مقبولیّت ایشان در جامعة قبل از بعثت و اعتقادات آنان در مورد شاعر، نمیتواند به معنای «دیوانه» باشد و «جنزده» یا خود لفظ «مجنون» که هر دو کلمه نوعی ارتباط با جن را به ذهن مخاطب متبادر میکنند، همراه با شرح و توضیح، مناسبترین معادل برای واژة «مجنون» در این آیات است.
علی صابری؛ معصومه فروزان
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 57-78
چکیده
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا میتوان برخی ساختارها و ترکیبهای ...
بیشتر
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا میتوان برخی ساختارها و ترکیبهای دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجّب و شگفتی گوینده میباشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» میتواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیبهای وصفی، میتواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» میتواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. امّا با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادلگزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژهگزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده میشود.
ابراهیم ابراهیمی؛ اصغر طهماسبی بلداجی؛ باب الله محمدی نبی کندی
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 83-112
چکیده
سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و نمیتوان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کردهاند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمیباشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین ...
بیشتر
سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و نمیتوان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کردهاند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمیباشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزودههای نمایانی در ترجمة خویش به کار بردهاند. اغلب این افزودهها با استناد به تفاسیر و کتابهای اسبابالنّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزودههای تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشهای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی مینماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّههای تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزودههای تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا میکنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمههای معاصر خواهد بود که میتوانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
رضا امانی
دوره 4، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 11-32
چکیده
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان ...
بیشتر
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، میتواند به ارائة ترجمهای کامل و دقیق از متن مبدأ انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژههای قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوتهای آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دلنگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مؤلّفههای معنایی «کُشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار میباشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل میدهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژههای مذکور نداشتهاند و از یک سو، معادلهای تقریبی، ناقص و مختلف ارائه دادهاند و از سوی دیگر، معادلهای ایشان معمولاً با دیگر واژههای قریبالمعنی تفاوت ندارد.
ابراهیم فلاّح
دوره 4، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 79-96
چکیده
قرآن کریم، این معجزة جاودانة الهی و یگانه کتاب ممتاز عالم وجود، از دیرباز همواره مورد اهتمام و در کانون تفکّر و توجّه صاحبان دانش و فرهنگ از مسلمانان و غیرمسلمانان بوده است. حاصل و ثمرة این نگاهها و اندیشهورزیها، میراث بزرگی از آثار گرانسنگ علمی است که در قالب مکتوبات تفسیری، علوم قرآنی و بالأخص ترجمههای گوناگون ارزنده، به ...
بیشتر
قرآن کریم، این معجزة جاودانة الهی و یگانه کتاب ممتاز عالم وجود، از دیرباز همواره مورد اهتمام و در کانون تفکّر و توجّه صاحبان دانش و فرهنگ از مسلمانان و غیرمسلمانان بوده است. حاصل و ثمرة این نگاهها و اندیشهورزیها، میراث بزرگی از آثار گرانسنگ علمی است که در قالب مکتوبات تفسیری، علوم قرآنی و بالأخص ترجمههای گوناگون ارزنده، به ساحت فرهنگ دینی و اسلامی عرضه شده است. یکی از این ترجمهها که نقطة عطف مهمّی در ترجمههای قرآن در حوزة اهل سنّت شبهقارّه هند بوده، ترجمة قرآن به فارسی از شاه ولیالله دهلوی است. از آنجا که این ترجمه، تحتاللّفظی است، همانند سایر ترجمهها، قابل نقد و دارای نقاط قوّت و ضعف میباشد. این پژوهش با عنوان «نقد و بررسی ترجمة شاه ولیالله دهلوی» با روش توصیفی ـ تحلیلی و جمعآوری اطّلاعات به شیوة فیشنگاری و با هدف دستیابی به ترجمة دقیقتر و صحیحتر در صدد کنکاش در آسیبشناسی فنّی ـ ادبی ترجمة شاه ولیالله دهلوی است. لذا نگارنده در این مقاله قصد دارد با ارائة شواهد و ترجمة پیشنهادی خود به نقد و بررسی ترجمة قرآن دهلوی بپردازد. دستاورد حاصل از این تحقیق نشان میدهد که ترجمة شاه ولیالله دهلوی دارای اشتباه و خطاهایی در حوزة صرف و نحو، ترجمة واژگان، عربیزدگی در کاربرد واژگان و ... بوده که مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
معصومه نعمتی قزوینی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 11-36
چکیده
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن ...
بیشتر
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن (1985م.) از جمله روشهایی است که به کمک آن میتوان میزان انسجام و پیوستگی متون و در نتیجه، متنیّت آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. افزون بر این، با توجّه به اهمیّت ترجمه در حوزة متون دینی و بهویژه قرآن کریم که برخاسته از جایگاه این دسته متون در حوزة اعتقادی و تربیتی است، به نظر میرسد بتوان با کاربست این نظریّه در متن ترجمههای موجود و مقایسه آن با متن اصلی، تا حدودی میزان کارآمدی ترجمه و توفیق مترجم را در انتقال مفاهیم ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری سورة بیّنة و ترجمة آن از طاهره صفّارزاده را با استفاده از الگوی مذکور مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که با توجّه به درصد بالای انسجام و شباهت متن مقصد به مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم سوره موفّق بوده است.
رضا امانی؛ لیلا زربخش؛ ام البنین فرهادی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 69-89
چکیده
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» ...
بیشتر
مجاز یکی از مهمترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع بیانی در بلاغت به شمار میرود و نقش به سزایی در زیباشناختی و معناآفرینی بافتار قرآنی دارد. لذا ترجمۀ آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که در این نوشتار به روش شناسی ترجمۀ انواع مجاز و نقد عملکرد مترجمان قرآن پرداخته شده است. صاحب نظران در ترجمة انواع «مجاز» - و در مجموع انواع متون- دو روش «معنایی» (ترجمه به مجاز) و «ارتباطی» (ترجمه به حقیقت) را ارائه نمودهاند. اما نگارندگان مقالة حاضر روش «معنایی - ارتباطی» را به عنوان روشی تلفیقی جهت ترجمۀ مجازهای قرآن پیشنهاد میدهند. به نظر میرسد این روش که جمع میان دو روش معنایی و روش ارتباطی است، میتواند مناسبترین و کارآمدترین روش برای ترجمة مجاز باشد. حال آنکه بررسی ترجمههای مختلف قرآن نشان از به کارگیری روشهای مختلف از سوی مترجمان محترم دارد که خود موجب بروز نوسانات زیادی در ترجمة ایشان شده، در نتیجه ترجمهها را از علمی بودن به سوی ذوقی بودن سوق داده است.
تورج زینیوند؛ کامران سلیمانی
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 160-143
چکیده
احمد وائلی، شاعر و خطیب مشهور و معاصر شیعی عراق، پدیدهی بینامتنی قرآنی را فراوان در شعر دینی خود به کار برده است.در این اسلوب شعری، تأثیر پذیری لفظی و معنوی شاعر از قرآن،نمود چشمگیری دارد. روش وی در کاربرد آموزه های قرآنی به دو شیوه است؛وی در شیوهی نخست به مانند بسیاری از شاعران کلاسیک ادب عربی، برخی از الفاظ و مفاهیم قرآنی را ...
بیشتر
احمد وائلی، شاعر و خطیب مشهور و معاصر شیعی عراق، پدیدهی بینامتنی قرآنی را فراوان در شعر دینی خود به کار برده است.در این اسلوب شعری، تأثیر پذیری لفظی و معنوی شاعر از قرآن،نمود چشمگیری دارد. روش وی در کاربرد آموزه های قرآنی به دو شیوه است؛وی در شیوهی نخست به مانند بسیاری از شاعران کلاسیک ادب عربی، برخی از الفاظ و مفاهیم قرآنی را بدون تغییر و نوآفرینی به کار برده که این روش، بیشترین بسامد را در شعرش به خود اختصاص داده است. شیوهی دومی که شاعر از آن استفاده نموده است،روش بینامتنی (تناص) است. تأثیرپذیری وی در این بخش از قرآن کریم به گونه ای پنهان و غیر مستقیم و با مهارت و توانایی فنّی همراه است.