ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فروغ فرهمند هارمی؛ حسین مهتدی؛ محمدجواد پورعابد
چکیده
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی ...
بیشتر
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوبهای نحوی با نهفتههای معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمة این اسلوب در نهجالبلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریة کتفورد به عنوان نظریهای دقیق و موشکافانه در ترجمه، میتواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمههای نهجالبلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردیترین ساختار این اسلوب، وزنهای معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیدهاست با روش توصیفی- تحلیلی، این وزنها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمة آن در دو ترجمة جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسیهای انجام شده، مشاهده شد که در ترجمة وزنهای خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شدهاند، مترجمان نتوانستهاند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیبهای تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازهای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزنها به نوعی ابتر باقی مانده است.
حسین محسنی؛ امین شیخ باقری
چکیده
ترجمه به عنوان یکی از ابزار برجستۀ انتقال فرهنگها در میان ملل، عرصهای پرچالش در عرصۀ ادبیات تطبیقی بهشمار میآید. وجود لایههای متعدد معنایی بین دلالتهای اصلی و مجازی واژگان شعری و ناآشنایی مترجمان با چرخش دلالتی بین الفاظ و معانی وارده در ابیات، مانع از انتقال صحیح افکار شاعر به خوانندگان در متون شعری میشود. در ...
بیشتر
ترجمه به عنوان یکی از ابزار برجستۀ انتقال فرهنگها در میان ملل، عرصهای پرچالش در عرصۀ ادبیات تطبیقی بهشمار میآید. وجود لایههای متعدد معنایی بین دلالتهای اصلی و مجازی واژگان شعری و ناآشنایی مترجمان با چرخش دلالتی بین الفاظ و معانی وارده در ابیات، مانع از انتقال صحیح افکار شاعر به خوانندگان در متون شعری میشود. در میان شاعران پرآوازۀ ایرانی، ترجمۀ اشعار حافظ به سبب تأویلپذیر بودن مفاهیم موجود و بومیشدگی واژگانی، نیازمند دقت بیشتر مترجم در لایههای فکری، بایستههای فرهنگی و باورهای دینی اوست. این پژوهش برآن است تا براساس شیوۀ توصیفی - تحلیلی به آسیبشناسی ترجمۀ مفاهیم چندلایۀ واژگان و اصطلاحات شعری حافظ در ترجمههای عربی «ابراهیم امین الشواربی» و «علی عباس زلیخه» براساس نظریۀ تغییرات صوری کتفورد در بخشهای واژگانی و دستوری بپردازد. نتایج این تحقیق، نشان از عدم موفقیت کامل مترجمان نامبرده در ترجمۀ مفاهیم چندلایه اصطلاحات شعری حافظ دارد که غفلت از توجه به چرخشهای دلالتی مصطلحات، عامل اصلی این موضوع شناخته شده است.