Document Type : Research Paper

Authors

1 Associate Professor, Department of Arabic Language and Literature, Shiraz University, Fars, Iran

2 Ph.D. Student of Arabic Language and Literature at Shiraz University, Fars, Iran,

Abstract

Critical analysis of journals is a principled process in spreading knowledge and promoting the quality of scientific researches; therefore, scientific publications need to be criticized on the basis of the correct way of critical thinking. The purpose of this research is to review the articles No. 6 to 17 of the Journal of Translation Studies on Arabic Language and Literature by using the Quantitative Content Analysis method. Therefore, using a questionnaire designed by the Human Sciences Institute and Cultural Studies, 61 articles of this journal were criticized and analyzed using quantitative content analysis. The findings of the research show that the "reviewing translations" with 49% statistic has the most frequent subject of the journal. The journal trend in 2017 was toward translation critique based on the existing theories and is outstanding in evaluating cultural subjects. The journal has had a lot of evaluated attributes in 2016; and particularly in 2017 has prevailed reflecting the growing trend of the magazine. The articles in 2016 in terms of title, writing introduction, innovation and theoretical foundations of research, and in 2017 in terms of research method, the method of collecting the analysis, adherence to the method, referring to the article, thesis and databases have had a better performance. The most of shortcomings are as follows: Selecting inappropriate research method and not to adhere to it in the main body of the article, not to explain the theoretical foundations of the research, not to have a critical and analytical approach, to be descriptive the research background and not to update the sources of the articles.

Keywords

. بیان مساله

 مجلۀ «پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» اولین مجلۀ تخصصی در زمینۀ ترجمۀ زبان عربی است که در دانشگاه علامه طباطبائی منتشر می‌شود. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس معیارهای ارزیابی ساختاری مقاله به بررسی، نقد و تحلیل مقاله­های این مجله بپردازد. بر همین اساس در مقالۀ حاضر تعداد 61 مقاله از شمارۀ 6 تا 17 این مجله­ انتخاب شد. دلیل آغاز پژوهش از شمارۀ 6 مجله آن است که مقاله­ها از این شماره تخصصی شده و موضوع مقاله­ها به عنوان مجله نزدیک­تر است.

 

2. ضرورت پژوهش

ارزیابی ساختاری و محتوایی و یا استنادی مقاله­های علمی- پژوهشی کشور گامی مؤثر در قرار دادن پژوهش­های علمی در چرخۀ دانش و بهره­وری از آن­ها است. بنابراین، انجام پژوهش و چاپ آن در مجله­های علمی به تنهایی مؤثر نیست، بلکه ارزیابی و نقد این آثار به سرعت دادن به این چرخه کمک فراوانی می­کند.

با وجود رشد کمی انتشار مقاله­های علمی- پژوهشی در رشته زبان و ادبیات عربی در دهۀ اخیر به ارزیابی مقاله توجه کافی نشده است، «این در حالی است که مقاله باید ارتباط منطقی و عملی سه سویه بین نویسنده، متن و خواننده برقرار کند. بنابراین نویسندگان هنگام نگارش متن نباید فقط تفکرات خودشان را در نظر بگیرند، بلکه باید خود را به جای خواننده فرضی بگذارند. پیامد این نظریه پرداختن به وقایع ارتباطی و عوامل شناختی، اجتماعی و روان­شناسی در تولید متن­ها است که حاصل آن لزوم بررسی و پیمودن فرآیندهایی است که طی آن­ها متن تولید می­شود. این نظریه، ضرورت بررسی ساختار مقاله­ها را که یکی از مراحل فرآیند تولید متن است، ایجاب می­کند» (نمازی، 1397: 242).

از آنجا که رشته مترجمی زبان عربی در سه مقطع در کشور وجود دارد و تولید­های علمی متخصصان ترجمه در مجله­های علمی کشور به چاپ می­رسد و با توجه به اهمیت ترجمه در جامعه و تأکید اسناد بالادستی بر توجه به این امر، ضرورت ارزیابی پژوهش­های چاپ شده در مجله­های کشور به­ویژه مجلۀ تخصصی «پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» روشن است. از آن­جا که نقد در نشریه­های علمی-پژوهشی ایرانی (جز در فرآیند داوری) جایگاهی ندارد، پس لازم است تا با تکیه بر رویکردهای ارزیابی مقاله­های پژوهشی، مقاله­ها ارزیابی شوند.

 

3. هدف پژوهش

هدف این مقاله، ارزیابی مؤلفه­های ساختاری مقاله­های انتخاب شدۀ مجله است. این پژوهش تلاش دارد تا میزان مطابقت مقاله­های انتخاب شده با معیارهای ارزیابی ساختاری مقاله­های علمی- پژوهشی را بررسی کند. همچنین در پی آن است پس از بررسی ویژگی‌ها و کاستی­های مقاله­ها، راهکارها و پیشنهادهایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب ارائه کند.

 

4. سؤال­های پژوهش

 برای رسیدن به اهداف بیان شده، این پژوهش در پی پاسخ به پرسش­های زیر است:

- وضعیت مقاله­های انتخاب شده براساس شاخص­های ارزیابی ساختاری مقاله­های
علمی- پژوهشی چگونه است؟ و راهکارها و پیشنهادها برای رسیدن به وضعیت مطلوب چیست؟

- فراز و فرودهای این مجله براساس معیارهای مطرح شده در پرسشنامه در شماره­های موردپژوهانه چگونه است؟

 

5. پیشینۀ پژوهش

ارزیابی مقاله­های علمی- پژوهشی عرصۀ زبان وادبیات عربی از جمله موضوع­هایی است که از سال 1387 تا سال 1396 مورد توجه برخی پژوهشگران زبان و ادبیات عربی بوده است. در این پژوهش، پیشینۀ مرتبط با نقد مقاله­های علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی تا سال 1396 جست‌وجو و 12 مدرک پژوهشی به شرح زیر یافت شد:

میرزایی و همکاران (1387) به تحلیل 10 شمارۀ اول از مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی می­پردازد. در این مقاله آموزش زبان و زبان­شناسی، ادبیات معاصر، ادبیات تطبیقی و نقد ادبی به­عنوان مهم‌ترین موضوعات مقاله­های چاپ شده در 10 شماره معرفی شده است. مواردی از قبیل وجود نقص در استناد به مقالات علمی، عنوان، چکیدۀ رسا، مسألۀ علمی قابل طرح و زبان نوشتار به­عنوان نقاط ضعف در این مجله بیان شده است.

طاهری‌نیا و بخشی (1388) به ارزیابی مقاله­های حوزۀ زبان و ادبیات عربی در 10 شمارۀ مجلۀ علمی-پژوهشی علوم انسانی از سال 1382 تا 1386 می­پردازند. یافته­های تحقیق به سیر صعودی تنوع موضوعی مقاله­ها و کیفیت آن­ها اشاره داشته است. در این پژوهش، نبود مجله‌های تخصصی زبان و ادبیات عربی، حضور دائم برخی نویسندگان مشهور در این مجله‌ها، قطبی شدن و ظرفیت بسیار محدود چاپ مقاله‌ها، بی‌توجهی به موضوع مهم استناد به مقاله، عدم تخصص‌نگاری و... از مهم‌ترین موانع رشد مقالات علمی در حوزۀ زبان و ادبیات عربی معرفی شده است.

عسکری از پرکارترین پژوهشگران عرصه زبان و ادبیات عربی کشور است که در سال‌های 1389، 1390، 1391 و 1392 چهار مقاله علمی- پژوهشی در زمینۀ ارزیابی مقاله‌های علمی- پژوهشی کشور به نگارش درآورده‌اند. ایشان با دو رویکرد ساختاری و استنادی به نقد مقاله­های مجله­های زبان و ادبیات عربی پرداخته­اند. جامعۀ آماری در سه مقالۀ ارزیابی ساختاری، مقاله­های مجله­های معتبر زبان و ادبیات عربی کشور و در مقالۀ استنادی مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی کشور است. در مقاله­های مورد ارزیابی ساختاری، شاخص­های «انتخاب موضوع و عنوان»، «مباحث فرعی و عنوان­های داخلی» بررسی شده است. عنوان­های طولانی و مبهم، نبود مباحث فرعی و یا عنوان­بندی داخلی و یا عناوین داخلی تکراری، کلیشه­ای، تناسب نداشتن عناوین داخلی با موضوع مقاله، عناوین زائد اولیه، آشفتگی ناشی از تقدیم و تأخیر مباحث و تکراری بودن موضوع‌های تحقیق و ضعف نویسندگان در اصول روش تحقیق از مهم‌ترین کاستی­های مقاله­های مورد پژوهش معرفی شده است. در مقاله استنادی ایشان (1391) رعایت نشدن معیارهای علمی درخصوص ضرورت و کیفیت استناد به منابع متنوع در بسیاری از مقاله­ها، تکیۀ بیش از حد بر منابع دست دوم، کمی منابع، فقدان تنوّع وکمبود منابع به زبان‌های خارجی از جمله کاستی­های مقاله­های مورد پژوهانه معرفی شده است.

احمدی و همکاران (1392) به تحلیل استنادی و روابط هم­نویسندگی مقاله­های مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی از شمارۀ 1 تا 20 می­پردازد. یافته­ها به پایین بودن میزان ضریب تأثیر مجله به­علت ارجاع ندادن به مقاله­های آن، بیشترین استنادها به کتاب و پایین بودن ضریب همکاری و روابط علمی نویسندگان اشاره دارد. نتایج این پژوهش با پژوهش عسکری (1391) همخوانی دارد.

علی­نژاد چمازکتی و همکاران (1393) به بررسی شاخص­های مختلف هم تألیفی در مجلۀ انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی در سال 2012 تا 2013 می­پردازد. نتایج نشان می­دهد که 60 درصد مقاله­ها با مشارکت دو نویسنده انجام شده است. ضعف در همکاری گروهی بین نویسندگان در دو سال اخیر و همکاری گروهی بین دانشگاهی از دیگر یافته‌های مقاله است. در این مقاله میزان استناددهی در مقاله­ها و شماره­ها، پرکارترین دانشگاه­ها و نویسندگان بررسی شده است.

امیر مقدم‌متقی و همکاران (1395) به مطالعۀ علم­سنجی 161 مقاله از 15 شمارۀ مجلۀ «لسان مبین» در یک دورۀ چهار ساله می­پردازد. در این مقاله، زبان نوشتاری مقاله­ها (31 مورد به زبان عربی)، جنسیت و تعداد نویسندگان، مدرک و میزان مشارکت آن­ها بررسی شده است که غالباً مرد با دو نویسنده، همکار، هم­دانشگاهی و با مدرک استادیاری بوده­اند.

نظری (1395) در حوزۀ ادبیات معاصر عربی، 13 مجلۀ علمی- پژوهشی را از سال 1380 تا 1393 بررسی کرده است. در این پژوهش سهم مجلات در نشر مقاله­ها، نویسندگان فعال حوزه، هم­نویسندگی (62 درصد با دو نویسنده)، جنسیت (بیشتر مرد) و مدارک دانشگاهی نویسندگان (غالباً مدرک دکتری)، مادۀ پژوهش­ها، موضوع مقاله­ها، ادبایی که در پژوهش­ها مورد مطالعه قرار گرفته­اند، میزان توجه به ادبیات کشورها و دهه­های تاریخ ادبیات معاصر عربی در پردازش داده­ها و ضعف مطالعات بینارشته­ای مدنظر قرار گرفته است.

کیانی و نظری (1395) به بررسی اجزای اصلی مقاله در 8 مقالۀ انتخابیِ زبان و ادبیات عربی از سال 1389 تا 1393 با موضوع سبک­شناسی پرداخته­اند. مقدمۀ مقاله­ها در بسیاری موارد اصول و معیار­های مقدمه‌نویسی را ندارند. این کاستی بیشتر در سؤال­ها و یا فرضیه­ها و پیشینۀ پژوهش یافت می­شود. مشخص نبودن نوع روش پژوهش، روش جمع­آوری مواد پژوهش و روش تحلیل داده­ها از ایرادهای اساسی روش پژوهش مقاله­ها است. در پایان مقاله پیشنهاد داده شده ­است که نویسندگان این‌گونه مقاله­ها به مبانی نظری پژوهش، رویکرد تحلیل‌محور و پایبندی به روش پژوهش بیشتر توجه کنند.

کهندل جهرمی و همکاران (1396) به بررسی مضمونی چهار مجلۀ­ عربی می­پردازند. در این مقاله پرتولیدترین نویسندگان، مراکز پژوهشی همکار، میزان مشارکت نویسندگان و دانشگاه­ها، تنوع موضوعاتی مجلات، منابع استنادی و میزان استفاده از منابع در مجله­ها بررسی شده است. در این مقاله، مجلۀ «الجمعیـة العلمیـة الایرانیـة للغـة العربیـة وآدابها» بیشترین ضریب تأثیر را در میزان مقالات علمی- پژوهشی دارد.

 

5-1. جمع­بندی پیشینۀ پژوهش

تحلیل پژوهش­های انجام شده نشان می­دهد از میان 12 مدرک پژوهشی، دو مقاله بدون مشخص کردن جهت پژوهش به نقد کلی مقاله­ها پرداخته­اند (میرزایی و همکاران، 1387 و طاهری‌نیا و بخشی، 1388)، سه مقاله به بررسی انتخاب موضوع و عنوان، مباحث فرعی و عنوان­های داخلی در مقاله­ها پرداخته (عسکری، 1389، 1390 و 1394) و یک مقاله با رویکر ساختاری به ارزیابی مقاله­های اسلوبیه پرداخته است (کیانی­ونظری، 1395). همچنین شش پژوهش دیگر با رویکر استنادی به ارزیابی مقاله­ها پرداخته­اند (عسکری،1390؛ احمدی و همکاران، 1392؛ علی­نژاد چمازکتی و همکاران، 1393؛ امیر مقدم‌متقی و همکاران، 1395؛ نظری، 1395 و کهندل جهرمی و همکاران، 1396). به بیان دیگر، از میان 12 پژوهش انجام گرفته، 6 پژوهش براساس رویکرد استنادی به ارزیابی مقاله­ها پرداخته است که تمرکز این پژوهش­ها بر معیار­هایی است که اثربخشی نوشته­های پژوهشی را مورد ارزیابی قرار می­دهد. در این رویکرد، رفتار استنادی پژوهشگران مورد تحلیل قرار گرفته است. بجز مقاله­های استنادی و مقاله نقد اسلوبیه، دیگر مقاله­ها بدون اشاره به رویکردهای ارزیابی مقالۀ پژوهشی و براساس تجربۀ شخصی و با تکیه بر کتاب­های روش تحقیق، پژوهش کرده­اند و در نقد و تحلیل خود از ابزار پرسشنامه بهره نگرفته­اند. پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامۀ تهیه شده توسط نویسندگان، مقاله­های مجلۀ پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی را بررسی کرده است.

تحلیل پیشینه پژوهش به این نکته اشاره دارد که ارزیابی مقاله­های زبان و ادبیات عربی با رویکرد محتوایی مورد توجه پژوهشگران این حوزه نبوده است و این کاستی هنوز ادامه دارد و نیاز است تا پژوهشگران به نقد محتوایی مقاله­های پژوهشی بپردازند. همچنین از سال 1390 بیشتر نقدها، رویکرد استنادی دارند و دلیل آن به فعال­تر شدن پژوهشگران مرکز استنادی علوم جهان اسلام (isc) برمی­گردد. بیشتر پژوهش­های پژوهشگران زبان و ادبیات عربی با این رویکرد، متأثر از پژوهشگران این مرکز است. آنچه تحقیق حاضر را از پیشینه متمایز می­کند، این است که از پیشینۀ پژوهش برای تهیه پرسشنامه بهره گرفته و با هدف ارزیابی ساختاری، داده­های پژوهشی خود را از طریق پرسشنامه، جمع­آوری و تحلیل کرده است.

 

6. روش پژوهش

این پژوهش براساس روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. تحلیل محتوا «یک روش منظم برای توصیف عینی، منظم و کمّی محتوای ارتباطات است و با هدف نهایی تفسیر داده­ها به کار می­رود» (رسولی و آتشانی، 1390: 26). در این روش تجزیه‌‌وتحلیل داده‌ها بر پایه آمار، ارقام، فراوانی و درصدها انجام می‌شود. با توجه به اینکه معیارهای مطرح شده در پرسشنامه، کیفی هستند و برای عینیت بخشیدن به نتایج پژوهش، ابتدا داده­ها از طریق پرسشنامه، جمع­آوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و نرم­افزار اکسل (Excel) به داده­های کمی تبدیل ‌شده است. جامعۀ­ آماری، مقاله­های علمی­-پژوهشی است که از سال 1392 تا پایان سال 1396 انتشار یافته است. گزینش تعداد 61 مقاله از طریق مراجعه به سایت این نشریه و بررسی تمام شماره­ها انجام شده است. این مجله در سال 1392 در 4 شماره و پس از آن سالانه در دو شماره به چاپ رسیده است. پس از بررسی مقاله­های مجله، روشن شد رویکرد غالب مقاله­های مجله در بازۀ زمانی مورد پژوهش در موضوع­های «نقد و بررسی ترجمه» با آمار 49 درصد، «معادل‌یابی» با آمار 31 درصد و «معیارهای ترجمه و عوامل مؤثر بر آن» با آمار 20 درصد است. بنابراین، این سه موضوع، محور انتخاب مقاله­ها به عنوان مادۀ پژوهش قرار گرفت.

ارائۀ نتایج آماری در هر زمینه، هم براساس سال و هم کلی صورت گرفت، اما به دلیل رعایت حجم مقاله براساس ضوابط مجله، تنها به ارائۀ نمودارهای کلی بسنده شده است. ترتیب نوشتن اجزای مقاله و بیان درصدها نیز براساس بیشترین فراوانی است.

 

7. ابزار پژوهش

ابزار پژوهش پرسشنامه­ای است که براساس شاخص­های 7‌گانه­ در ارزیابی ساختاری مقاله‌های پژوهشی (عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنۀ اصلی، نتایج و منابع) طراحی شده است. تعیین اعتبار روایی ابزار پژوهش براساس روش اعتبار محتوا است. «روایی محتوا برای یک ابزار اندازه­گیری، مبین آن است که ابزار مزبور ناظر به محتوای موضوع مورد نظر است و با آن انطباق دارد ... روایی محتوا به داوری متکی است. تهیه‌کنندۀ پرسش­ها و هر کسی که به نحوی، روی وارد بودن و نافذ بودن پرسش­ها نظر می­دهد، در حقیقت به نوعی داوری می­پردازد» (رضویه، 1393: 156-155). بر این اساس نویسندگان مقاله پس از بررسی پیشینۀ پژوهش و براساس فرم­های نقد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و نیز بررسی فرم­های داوری مجله­های علمی- پژوهشی کشور و مراجعه به کتاب­های روش تحقیق و مقاله­نویسی، پرسشنامه­ای با تأکید بر ارزیابی ساختاری مقاله­های پژوهشی تهیه کردند و در اختیار 6 نفر از استادان متخصص روش تحقیق در رشته زبان و ادبیات عربی، آموزش زبان انگلیسی، علوم تربیتی و علم اطلاعات و دانش­شناسی قرار دادند و پس از برطرف کردن ایرادهای این استادان و تأیید از طرف آنان، پرسشنامه در گروه عربی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، ارائه و پس از تصحیح ایرادهای شورا و تأیید آن، پرسشنامه برای نقد مقاله­های مجله­های زبان و ادبیات عربی معرفی شد.

بنابراین پس از جست‌وجو و پژوهش، عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنۀ اصلی، نتایج و منابع، 7 مؤلفۀ ساختاری تشکیل‌دهندۀ پرسشنامه قرار داده شد. برای بررسی مقاله­ها با محور قرار دادن هر یک از اجزای مقاله­ها، جدول­هایی طراحی و برای ارزیابی هر قسمت شاخص­هایی تعریف شد. برای هرکدام از شاخص‌های مقاله، خانه­هایی تعیین شد و هر خانه شامل سه گزینۀ «دارد کامل»، «دارد ناقص» و «ندارد» است که به شکل یک منو بازشونده قابل انتخاب است. درصورتی‌که گزینۀ «دارد ناقص» انتخاب شود، علت این نقص در قسمت ارزیابی بیان می­شود.

در جدول بررسی نتیجۀ مقاله­ها، گزینه‌ها به‌صورت چند انتخابی طراحی‌شده است. گزینه­های پاسخ به سؤال مقاله، جمع‌آوری تحلیل­های مقاله و مقایسۀ نتیجۀ پژوهش با نتایج سایر پژوهش­ها در پرسشنامه قرار داده شد. در جدول بررسی منابع مقاله­ها، گزینه­ها به‌صورت پیش‌فرض شامل اعداد 1 تا 50 است که در قالب منو­های بازشونده طراحی ‌شده است. پس از اینکه پرسش‌نامه‌ها تکمیل شد، داده­های استخراج‌شده با کمک نرم‌افزار اکسل مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت و در قالب نمودار­ها طراحی شد.

در روش جمع­آوری داده­ها، مقاله­ها ابتدا براساس تاریخ چاپ و شمارۀ مجله از قدیم به جدید کدگذاری شده است. به­عنوان مثال، 1/6/1392 به اولین مقاله از شمارۀ ششم در سال 1392 اشاره دارد، سپس داده­ها طبق پرسشنامه­ جمع­آوری و با کمک نرم­افزار Excel مورد تحلیل قرار گرفته است.

 

8. ارزیابی ساختاری مقاله­های پژوهشی

بررسی­ پژوهش­هایی که به ارزیابی مقاله­های علمی- پژوهشی در ایران پرداخته­اند، نشان می­دهد که این دسته از پژوهش­ها سه رویکرد ساختاری، استنادی و محتوایی به ارزیابی مقاله­های علمی- پژوهشی داشته­اند. با وجود مباحث علمی درخصوص معیار­های ساختاری ارزیابی مقاله­های علمی- پژوهشی، هنوز درباره بهترین ابزارها و معیار­های سنجش مقاله­ها، اتفاق نظر وجود ندارد (فتاحی، 1398) و دلیل این امر به ماهیت رشته­های علمی برمی‌گردد. بنابراین، لازم است براساس ویژگی هر رشته علمی و براساس معیارهای تعریف شده در هر رشته تخصصی ملاک­هایی برای ارزیابی ساختاری ارائه داد.

بررسی مقاله­هایی که به ارزیابی ساختاری پژوهش­های علمی پرداخته­اند، نشان می­دهد بیشتر آن­ها در حوزه حسابداری، علم اطلاعات و دانش‌شناسی، پزشکی و... است (سعادتی، 1396؛ نمازی، 1397 و نوکاریزی، 1393). ساختار معرفی شده در این مقاله­ها برای ارزیابی پژوهش­های چاپ شده در رشتۀ زبان و ادبیات عربی مناسب نبود؛ چراکه شاید کمتر از 10 درصد پژوهش­های زبان و ادبیات عربی این شیوه را انتخاب کرده­اند.

با بررسی مقاله­های چاپ شده در حوزۀ زبان و ادبیات عربی در دهه­های اخیر می­توان چارچوب ساختاری مقاله­ها را استخراج و برای بهبود آن با توجه به به مطالعات جدید پیشنهاد ارائه داد. این پژوهش پس از جست‌وجو در پیشینۀ پژوهش و فرم­های داوری مجله­های علمی- پژوهشی و فرم­های نقد و نیز مراجعه به پژوهش­های روش تحقیق و مشورت با استادان متخصص، پرسشنامه­ای تنظیم کرد تا براساس آن مقاله­های این رشته از نظر ساختاری ارزیابی شود.

 

9. یافته­های­ پژوهش

9-1. عنوان

عنوان تحقیق جزء اولین قسمت­­هایی است که در جذب خواننده و ترغیب او به خواندن مؤثر است. عنوان باید دارای متغیرهای اصلی پژوهش بوده و اختصار، وضوح و جذابیت را در خود دارا باشد؛ به همین دلیل انتخاب صحیح و دقیق آن یکی از بخش­های دشوار مقاله است. این قسمت در پرسشنامه­ براساس سه شاخص مسأله­محوری، ایجاز و وضوح بررسی شد.

یافته­ها نشان می­دهد وضوح در شاخص عنوان با آمار 91 درصد در مرتبه اول و پس از آن به ترتیب ایجاز 78 درصد و مسأله­محوری 66 درصد قرار می­گیرد. از نظر سال وضوح سال 1392 و 1396، مسأله­محوری سال 1395 و 1396 و ایجاز سال 1395 و 1396 بیشتر به آن توجه شده است. مسأله­محوری و ایجاز از مهم‌ترین کاستی­های عنوان در سال­ 1393 است (نمودار (1)).

در این مجله کلی بودن برخی عناوین بر وضوح، مسأله­محوری و ایجاز مقاله تأثیر گذاشته است. مواردی هم عنوان جذاب است، اما بیانگر تمام متغیرهای اصلی پژوهش نیست. موضوع مهم و قابل تأمل مساله محور بودن 34  درصد از مقاله­ها است؛ چراکه «مسأله رکن اصلی هر پژوهش علمی­ به­شمار می­رود» (رضی، 1391: 14) و پژوهشی ‌ محور است که می­تواند «دریچۀ تازه­ای را فراروی مخاطب خود قرار دهد» (راز و همکار، 1393: 187).؛ بنابراین، تا وقتی پژوهشگر به سؤالی مشخص در زمینۀ پژوهش خود نرسیده باشد، نمی­تواند عنوانی را برگزیند که گویای مسأله پژوهش باشد. البته یادآور می­شود که سخن گفتن از مسأله­محوری دلیل بر بی­اهمیتی پژوهش­های موضوع‌ محور نیست؛ چراکه پژوهش­های موضوع‌محور در رشته­های علوم انسانی از جایگاه ویژه­ای برخوردار است.

 

نمودار (1): ارزیابی عنوان مقاله­ها

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

9-2. چکیده

چکیده دومین قسمت مقاله است که در پرسشنامه براساس چهار معیار بیان مسأله، روش و هدف، نتیجه و کلیدواژه ارزیابی می­شود. چکیده، خلاصه­ای جامع و کوتاه از مقاله است که چرایی و چگونگی پژوهش را مشخص کرده و مهم‌ترین نتایج آن را بیان می­کند.

نمودار (2) نشان می­دهد 88  درصد چکیدۀ مقاله­ها به مسألۀ پژوهش و 86  درصد به نتایج پژوهش اشاره کرده­اند. پس از آن انتخاب کلیدواژه­ها و ترتیب آن­ها براساس نظم منطقی موجود بین واژه­ها 72  درصد، هدف 67 درصد و روش با آمار 45  درصد قرار می­گیرد. دو شاخص تبیین مسأله و اشاره به نتیجۀ پژوهش به ترتیب در سال­های 1393 و 1394 و در سال­های 1395 و 1396 به طور کامل آمده است. انتخاب کلیدواژه در سال­های 1394 و 1395 بدون اشکال بود، اما در سال 1396 انتخاب برخی کلیدواژه‌ها براساس معیار انتخاب کلیدواژه‌ها نبود. اشاره نکردن به روش و هدف پژوهش و یا بیان ناقص آن­ها از جمله کاستی­های مقاله‌ها است که در سال 1394 برجسته­تر است.

چکیدۀ خوب حاوی اطلاعات اصلی مقاله در چارچوب عنوان است. برخی مقاله­های مجله در بیان مسأله و نتایج فاقد این ویژگی هستند. عدم توازن شکلی بین اجزای چکیده از نظر خطوط، برجسته نبودن نوآوری مقاله و مشخص نبودن نظم منطقی بین کلیدواژه­ها از مواردی است که لازم است در مجله به آن توجه شود.

 

نمودار (2): ارزیابی چکیده مقاله­ها

 

منبع: یافته‌های پژوهش

9-3. مقدمه

مقدمه سومین قسمت مقاله است که در پرسشنامه براساس پنج معیار تبیین موضوع، هدف، ضرورت، پیشینه و سؤال ارزیابی می­شود. مقدمه در جذب خواننده برای خواندن مقاله یا منصرف کردن او از این کار بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین، باید چارچوبی کلی از محتوای متن به خواننده ارائه دهد و «در حکم نقشۀ راه برای خواندن کل مقاله به­شمار می­آید» (بابازاده اقدام و همکار، 1392: 16).

نمودار (3) نشان می­دهد که مقدمۀ مقاله­ها در مقولۀ تبیین موضوع با 88 درصد و پیشینه­نویسی با 54 درصد میزان موفقیت، نسبت به دیگر مقوله­­ها به ترتیب کمترین و بیشترین کاستی را داشته است. ذکر سؤال در 82 درصد، بیان هدف در 77 درصد و ضرورت تحقیق در 64 درصد از مقاله­ها آمده است. نویسندگان در سال 1394 در تبیین موضوع کاملاً موفق­ بود­ه­اند. سال 1395 در سه مقولۀ پیشینه­نویسی، بیان ضرورت تحقیق و طرح سؤال در مقایسه با دیگر سال­ها موفق­تر بوده است. سال 1396 نیز در بیان هدف عملکرد بهتری داشته است.

از جمله کاستی‌های مقدمه، بی­نظمی در ذکر شاخص­های مقدمه، اطناب و حاشیه­پردازی به­ویژه در تبیین موضوع و اقتباس زیاد است. پیشینه­نویسی درست آن است که مطالعات بر پایۀ اطلاعات جامع و کامل نویسنده و تسلط او بر موضوع استوار باشد. دقت در این امر باعث می­شود نویسنده دریابد این «مطالعه­ به مطالعات قبلی چه می­افزاید» (آخوندزاده، 1386: 49)؛ ضعف در مقایسۀ پژوهش­ها در پیشینه­نویسی نتیجۀ غفلت از این موضوع است. جملاتی از قبیل: «نگاه ما تازه­تر و براساس نمونه­های متعدد است»، «قبلاً به موضوع مورد بحث کمتر و یا اصلا اشاره نشده است» و «نوآوری کار ذکر مثال و یا جزئی و دقیق­تر نگریستن به موضوع است» از مواردی است که نویسندگان برای بیان وجه تمایز و نوآوری پژوهش خود به آن­ها متوسل شده است؛ غافل از آنکه «ارزیابی پژوهش­های پیشین مهم‌ترین و اساسی­ترین بخش تحقیق است» (وفایی، 1389: 3).

سؤال­های تحقیق باید براساس مسألۀ پژوهش مطرح شود و روشن، واضح، صریح، جدید و چالش‌برانگیز باشد و به حل مسأله و یا مشکل کمک کند (پورعزت، 1393: 26). در این پژوهش با آنکه در 82 درصد از مقاله­ها سؤال ذکر شده، اما طرح نادرست سؤال­ها از جمله گزینش سؤال به­صورت استفهام انکاری و یا شروع سؤال با «آیا» که حاکی از مشخص بودن جواب است، هماهنگ نبودن برخی سؤال ها با هدف پژوهش، سؤال­های ضعیف، تکراری و مشابه با پژوهش­های پیشین از قبیل: روش­های تأکید چیست؟ معادل‌یابی چیست؟ میزان وفاداری مترجم به متن چقدر است؟ و... از جمله کاستی­ها به‌شمار می­رود.

 

نمودار (3): ارزیابی مقدمه مقاله­ها

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

9-4. روش پژوهش

روش پژوهش چهارمین جزء مقاله است. در بررسی روش پژوهش شاخص­های ذکر روش پژوهش، مواد پژوهش، روش جمع­آوری مواد پژوهش و روش تحلیل داده­ها مدنظر قرار داده شده است. روش پژوهش شیوه­ای است که برای بررسی موضوعی خاص جهت تحقق هدفی مشخص دنبال می­شود (الربیعه، 2012: 174)؛ این روش براساس مسأله پژوهش تعیین می‌شود؛ زیرا مسأله «به ما می­گوید چه روشی را باید به‌کار برد» (فرامرز قراملکی، 1381: 129).

براساس نمودار (4)، مواد پژوهش در 88 درصد مقاله­­ها ذکر شده و از سال 1394 به بعد کاملاً رعایت شده است. حدود 53 درصد از مقاله­ها به روش پژوهش اشاره کرده­اند. در این زمینه کاستی­ها با روند انتشار کاهش یافته و نویسندگان در سال 1396 موفق­تر­ بود­ه‌اند. روش جمع­آوری مواد پژوهش در 24 درصد و روش تحلیل داده­ها در 18 درصد مقاله­ها بیان شده است. در شاخص اول سال 1396 و در شاخص دوم سال 1394 و 1396 نسبت به دیگر سال­ها عملکرد بهتری داشته است. بیشترین کاستی در این دو مقوله مربوط به سال 1395 است.

در تمام سال­ها بجز چند مورد اندک، روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و یا تحلیلی توصیفی بیان شده است؛ هر چند بعد توصیفی در این پژوهش­ها پررنگ­تر است. توصیفی بودن پژوهش­ها خود می­تواند دلیل آن باشد که در بیش از 70  درصد مقاله­ها به روش جمع­آوری مواد پژوهش و روش تحلیل داده­ها اشاره نشده است. البته نمی‌توان این مورد را هم کاملاً یک ضعف به حساب آورد؛ زیرا این دو به موضوع تحقیق هم بستگی دارد. به­عنوان مثال، پژوهش­های آماری به این موارد بیشتر پرداخته‌اند. در این کارها روش جمع­آوری مواد پژوهش کتابخانه­ای است؛ از همین رو، نویسنده لزوم ذکر روش تحلیل داده­ها را کمتر احساس می­کند و یا نسبت به آن بی­توجه است. اینکه روش پژوهش از سال 1394 به بعد رفته رفته بهتر شده است شاید بی­ارتباط با روند موضوعی مقاله نباشد؛ زیرا از این سال به بعد موضوع­ها نظم و انسجام بیشتری پیدا کرده و محدودۀ پژوهش مشخص­تر شده است. استفاده از نظریه­ها در تحلیل مقاله­ها، نقش مهمی در این پیشرفت داشته است.

نکتۀ دیگر آن است که روش، مسأله و هدف در تحقیق به هم وابسته­اند. دقت در نتایج نشان می­دهد در بیشتر مقاله­هایی که هدف و مسألۀ علمی آن ایراد دارد، روش پژوهش مناسبی نیز نمی­توان یافت.

 

 

 

نمودار (4): ارزیابی روش پژوهش

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

9-5. بدنۀ اصلی

پیکرۀ اصلی تحقیق پنجمین قسمت مقاله است که در پرسشنامه براساس مبانی نظری پژوهش، گویایی و نظم عنوان­ها، نظم و انسجام منطقی مطالب، ارائه نمونه­ها، نوآوری و پایبندی به روش پژوهش بررسی می­شود.

براساس نمودار (5) ارائه نمونه­ها 92 درصد، گویایی و نظم عناوین 78  درصد، انسجام منطقی مطالب 68  درصد، پایبندی به روش پژوهش 60  درصد، نوآوری 51  درصد و مبانی نظری پژوهش 47  درصد مورد توجه نویسندگان بوده است. کاستی­ها به ترتیب در مبانی نظری پژوهش، نوآوری و پایبندی به روش پژوهش است. در مبانی نظری پژوهش و نوآوری سال 1395 بهتر از دیگر سال­ها عمل کرده است. پایبندی به روش پژوهش از سال 1392 تا آخرین شماره، روند صعودی داشته و در سال 1396 بهتر از سال­های قبل شده است.

این مسأله ­که بیشترین ایرادها در پژوهش حاضر متوجه روش تحقیق، مبانی نظری پژوهش، نوآوری، پایبندی به روش و پیشینه­نویسی است، خود می­تواند مؤید ضعف در فهم دقیق موضوع، قضاوت سریع در نتیجه­گیری­ها و تکراری بودن محور مقاله­ها باشد.

ارزیابی نوآوری در این پژوهش براساس ساختار شکلی پژوهش، رویکرد ساختاری نویسنده در ارائه پیشینه پژوهش، مدنظر قرار دادن محدودۀ عنوان، شیوۀ ارائۀ بیان مطالب، رعایت نظم و تقسیم­بندی درست و دقیق عناوین، ارائۀ نمونه­های خوب و کاربردی و... صورت گرفته است. به‌عنوان مثال، گاهی مقاله از نظر ساختار شکلی جدید نیست، اما نویسنده با یک بررسی مروری، خود در بیان نتایج زمینه­ساز پژوهشی جدید برای خواننده است. نوآوری با مسأله­محوری مرتبط است و «پژوهش را معمولاً براساس مسأله­محوری انجام می­دهند و نوآوری نیز ارمغان همین مسأله­محوری است» (عبدی و فرامرز قرملکی، 1388: 51 و 57).

نویسندگان در مبانی نظری پژوهش­ها اغلب تأییدکننده­اند؛ این موضوع نتیجۀ مقاله­ها را تحت تأثیر قرار داده است. در پژوهش­هایی که ترجمه­ها براساس نظریه نقد شده است، ساختار شکلی -و حتی محتوایی- مقاله­ها شبیه هم است؛ بدین­صورت که پس از معرفی ترجمه با ارائه چند نمونه به ارزیابی ترجمه­ها پرداخته­اند. در این مقاله­ها تنها نوآوری، اشاره به برخی نمونه­های جدید است که در برخی مقالات به­چشم می­خورد که البته با توجه به متفاوت بودن موردپژوهانه­ها امری طبیعی به­نظر می­رسد. در این نوع پژوهش‌ها، سؤال­های پژوهش مشابه و با یک هدف طراحی شده­اند.

اقتباس­های زیاد و گاهی بی­ارتباط با موضوع و پاراگراف­های قبل و بعد، ضعف در جمع­آوری مبحث­های ارائه شده، زیاده­گویی و پرداختن به موارد بدیهی نیز در مواردی به نظم و انسجام مقاله با مشکل روبه‌رو کرده است.

 

نمودار (5): ارزیابی بدنه اصلی مقاله

 

         منبع: یافته‌های پژوهش

9-6. نتایج­

نتیجه به­عنوان دربردارندۀ برجسته­ترین یافته­های تحقیق، ششمین قسمت مقاله است که در پرسشنامه با طرح سه سؤال ارزیابی می­شود: 1- نتیجۀ پژوهش پاسخ به سؤال­های پژوهش است؟ 2- نتیجۀ پژوهش براساس جمع­آوری تحلیل­های موجود در مقاله است؟ و 3- نتیجۀ پژوهش به نقد و تحلیل یافته­های پژوهش پرداخته است؟

پس از بررسی مقاله‌های حوزه زبان و ادبیات عربی روشن شد که این سه شکل در نتیجۀ مقاله‌ها رایج بود و بر همین اساس این سه شکل در پرسشنامه قرار داده شد و این دلیل بر این نیست که مقاله باید یکی از این سه شکل داشته باشد، بلکه ممکن است تلفیقی از هر سه شکل باشد.

نمودار (6) حاکی از آن است که نتیجه پژوهش در 78 درصد از مقاله­ها، پاسخ به سؤال­های تحقیق است که سال 95 در این زمینه برجسته است. 18 درصد مقاله­ها براساس جمع­آوری تحلیل­های پژوهش و 4 درصد باقیمانده براساس یافته­های پژوهش نقد و تحلیل شده­اند. با توجه به اینکه بهترین شکل نتیجه­نویسی آن است که در آن یافته­های پژوهش نقد و تحلیل و با پیشینه پژوهش مقایسه شود و جنبۀ نوآوری مقاله در آن برجسته شود، بنابراین بهتر آن است که در نتیجه به نقد و تحلیل یافته­های پژوهش پرداخته شود و در فرم داوری این موضوع برجسته شود.

چند نکته در نتایج این مقاله­ها برجسته است:

- در تعداد کمی از مقاله­ها هر سه معیار در پرسشنامه دیده می­شود و نویسنده هم به سؤال­ها پاسخ داده و هم به جمع­آوری تحلیل­های مقاله پرداخته است و گاهی یافته­های پژوهش تحلیل شده است که البته این قسمت خیلی کم رنگ است.

- در مواردی مقاله به نتایج خوبی رسیده است، اما در نتیجه پژوهش به آن­ها اشاره نشده است.

- برخی نتایج مقاله­ها با آنچه در مقاله­های مشابه پیشین آمده است، تفاوت چندانی ندارد و تنها تفاوت در موردپژوهانه است؛ گویی مقاله­ به تقلید از مقالۀ دیگر نوشته شده است. این مسأله در سال­های اخیر و مقاله­هایی که براساس نظریه نوشته شده­اند، بیشتر است. در نتیجه لازم است نتیجه پژوهش با پیشینه مقایسه شود و جنبه نوآوری آن برجسته شود.

- در بیشتر مقاله­های این مجله می­توان از روش­های آماری بهره جست؛ زیرا نتایج این مقاله­ها مطمئن­تر و علمی­تر است. این در حالی است که رویکرد نویسندگان در نتایج بیشتر توصیفی است؛ همین موضوع برخی نتایج را به خلاصه­ای از بدنه اصلی شبیه­تر می­سازد.

 

نمودار (6): ارزیابی نتایج مقاله­ها

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

9-7. منابع

منابع آخرین قسمت مقاله است که در پرسشنامه بررسی می­شود. تعداد منابع، مرتبط بودن با موضوع تحقیق، ارزش علمی و روزآمدی آن­ها در ارزیابی مقاله­ها مورد توجه قرار می­گیرد؛ تعداد منابع و تنوّع آن­ها، بیانگر وسعت مطالعه و میزان مراجعه به کتب متعدد در زمینۀ موضوع است (عسکری، 1391: 160).

با توجه به نمودار (7) نویسندگان در این پژوهش تعداد 1648 منبع استفاده کرده­اند. بررسی نشان می­دهد که در سال 1394 بیشترین و در سال 1393 کمترین منبع استفاده شده است. استقبال از استناد به مقاله از سال 1394 به بعد افزایش داشته و در سال 1396 به بیشترین میزان رسیده است. همچنین سال 1396 در استفاده از پایان‌نامه و پایگاه اطلاعاتی از سال­های قبل عملکرد بهتری داشته است. از جمله دلایل استفاده نشدن از پایان­نامه­ها می‌تواند دسترسی سخت به آن­ها باشد که این مشکل به نبود سامانه مناسب جهت اطلاع‌رسانی برمی­گردد.

یافته­ها نشان می­دهد که مجلۀ مورد بررسی نسبت به یافته­های پژوهش­های قبلی از جمله احمدی و همکاران (1392) در استناددهی به مقاله­ها موفق­تر بوده است. این امر به دلیل مزایای مقاله نسبت به کتاب از قبیل «حجم کم، تنوع مطالب، ارائۀ اطلاعات روزآمد و نو، رایگان و آنلاین بودن و گذر از صافی داوری علمی» (امان اللهی و همکاران، 1392: 5) مطلوب است. روزآمدی منابع نیز در سال 1394 موفق­تر از بقیه سال­ها بوده و پس از آن سیر نزولی داشته است.

 

نمودار (7): ارزیابی منابع

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

نتیجه­گیری

این پژوهش به هدف بررسی ساختار مقاله­های مجلۀ «پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی» انجام شد. در واقع مشکل اصلی، نبود ساختار جامع و یکسان برای نگارش مقاله­های علمی- پژوهشی است و این سؤال مطرح شد آیا برای ارزیابی مقاله­های علمی- پژوهشی معیارهایی وجود دارد؟ مقاله­های چاپ شده تا چه میزان با معیارهای ساختاری مقاله­های علمی- پژوهشی هماهنگ است؟ بنابراین، پس از تبیین ارزیابی ساختاری مقاله­های
علمی- پژوهشی، پرسشنامه­ای با 7 مؤلفه (عنوان، چکیده، مقدمه، روش، بدنۀ اصلی، نتیجه و منابع) تهیه و پس از تأیید روایی آن، مقاله­های مجله تحلیل شد تا وضعیت کنونی مقاله­ها استخراج شود و ویژگی­های آن برجسته و سپس برای برطرف شدن کاستی­های آن راهکارهایی اندیشه شود. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی 61 مقالۀ انتخابی از مجلۀ پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی پرداخته و نتایج زیر به دست آمده است:

- بررسی­ها نشان می­دهد که مقاله­های سال 1392 و 1393 از نظر معیارهای ارزیابی ساختاری نسبت به سال‌های 1394، 1395 و 1396 برخی اشکال­های ساختاری دارند. اما از سال 1394 روند رو به رشدی دیده می­شود. این روند در سال 1395 و 1396 سرعت بیشتری پیدا می­کند. تاریخ انتشار مجله نشان می­­دهد که سال 1390 یک شماره و سال­های 1391 و 1392، 8 شماره به چاپ رسیده است و از شماره 7؛ یعنی شماره دوم 1392 مجله علمی- پژوهشی شده است. پر واضح است مقاله­هایی که قبل از گرفتن اعتبار
علمی- پژوهشی در مجله چاپ شده است، برخی شاخص­های ساختاری نداشته باشند و اینکه چرا در سال 1393 این وضعیت ادامه پیدا می­کند شاید به دلیل وجود مقاله­هایی باشد که روند داوری را طی کرده­اند و پذیرش گرفته­اند. مجله پس از پیدا کردن جای خود در میان مجله­های علمی- پژوهشی در سال 1394 به بعد روند رو به رشدی پیدا کرده است. علمی- پژوهشی شدن تنها دلیل این رشد نیست. توجه به جنبش نرم‌افزاری در کشور و در نتیجه الکترونیکی شدن مجله­های علمی- پژوهشی کشور، دسترسی آزاد به اطلاعات علمی از طریق راه‌اندازی پایگاه­های علمی، افزایش مجله­های علمی- پژوهشی و تخصصی شدن آن­ها در این روند رو به رشد بی تأثیر نیست. همچنین افزایش تولیدات علمی در نتیجه تأکید مسؤولان کشور بر افزایش تولیدات علمی و انتشار آن­ها، اجباری شدن چاپ مقاله در دوره­های تحصیلات تکمیلی در برخی دانشگاه­ها، توسعه شبکه­های مجازی و دسترسی آسان به متخصصان در سراسر جهان از طریق فیس بوک، لینک ایند، تلگرام، واتساپ و... و پررنگ شدن امتیازهای پژوهشی در انتخاب استاد نمونه و دانشجوی نمونه و جذب هیات علمی و دانشجوی دکتری و نیز در پذیرش دانشجو از طریق ممتازین از مهم‌ترین دلایلی است که سبب شد تا مقاله­های فراوانی به مجله برسد و سردبیران مجله­های کشور با دقت نظر بیشتری به انتشار مجله بپردازند.

- دو شاخص وضوح 91 درصد و ایجاز 78  درصد در عنوان مقاله­ها وضعیت مطلوبی دارند. شاخص دیگر مسأله محوری است که 66  درصد مقاله­ها این ویژگی را دارند. موفق­ترین سال­ها در وضوح سال 1396 و 1392، در ایجاز سال 1395 و 1396 و در مسأله­محوری، سال 1395 و 1396 است. با توجه به اینکه ترجمه از جمله علومی است که پژوهشگر با مجهول­های زیادی در آن روبه‌رو می­شود این آمار نمی­تواند نتیجه خوبی باشد و انتظار می­رود مقاله­های ترجمه بیشتر مسأله‌محور باشند. بنا بر نتیجه پژوهش پیشنهاد داده می­شود که عنوان مقاله منعکس‌کننده محتوی مقاله باشد و از واژگان اضافی پرهیز و عنوانی روشن، جامع، نوآورانه، مختصر و بدون پیش داوری انتخاب شود.

- یافته­های پژوهش نشان داد که چکیدۀ مقاله­ها در تبیین مسأله پژوهش و اشاره به مهم‌ترین نتایج پژوهش از وضعیت خوبی برخوردارند. نویسندگان در سال 1393 و 1394 در بیان مسأله و در سال 1395 و 1396 در بیان نتیجه­ کاملاً موفق بوده­اند. بررسی وضعیت چکیده­ها نشان می­دهد که 67 درصد از چکیده­ها به هدف و 45 درصد به روش اشاره کرده­اند. در این امر سال 1396 موفق­ترین سال­ها است. ضعف در این موضوع در سال 1394 برجسته­تر است.

- انتخاب کلید واژه­ها در 28 درصد از مقاله­ها براساس معیار کلید واژه­نویسی نیست. ضعف در این زمینه در سال 1396 افزایش داشته است، چون کلید واژه­ها دسترسی خواننده را به مقاله سریع­تر می­کند، مطلوب است در انتخاب آن­ها دقت لازم صورت گیرد. به­عنوان مثال، انتخاب کلماتی مانند بررسی، عبارت، ارزیابی و یا ترجمه به عنوان کلیدواژه دسترسی مخاطب را به مقاله محدود می­کند.

 - مقدمۀ مقاله­ها در تبیین موضوع با 12 درصد و در پیشینه­نویسی با 46 درصد میزان عدم موفقیت، نسبت به شاخص­های دیگر به ترتیب کمترین و بیشترین کاستی را داشته است. نویسندگان در سال 1394 در تبیین موضوع کاملاً موفق­ بود­ه­اند. سال 1395 در سه مقولۀ پیشینه­نویسی، بیان ضرورت تحقیق و طرح سؤال در مقایسه با دیگر سال­ها موفق­تر است. سال 1396 نیز در بیان هدف عملکرد بهتری داشته است. بنابراین، اشکال اساسی مقدمه­های مقاله­ها در پیشینه­نویسی است. پیشینه­ها اغلب توصیفی و فهرست­وار آمده است و پیوند موضوع مقاله با پیشینه پژوهش ترسیم نشده و از پیشینۀ پژوهش نتیجه­گیری نشده است. ذکر یافته­های پژوهش­های پیشین و ارتباط آن­ها با پژوهش فعلی و نیز تبیین دقیق رابطه پژوهش در دست انجام با پیشینه از جمله مواردی است که نویسندگان اغلب با جملاتی مبهم از کنار آن گذشته­اند. به­عنوان مثال، جمله­های «پژوهش­های قبلی حق مطلب را ادا نکرده­اند»، «به موضوع موردنظر ما نپرداخته­اند»، «در حیطۀ موضوع ما کار نشده است»، «پژوهش­ها جامع نیستند»، «این مقاله کاملاً متفاوت است و به موضوع جدیدی می­پردازد» و... نه تنها به اقناع­سازی مخاطب کمکی نمی­کند، بلکه نوآوری مقاله را نیز زیرسؤال می­­برد. بنابراین، پیشنهاد می­شود پیشینۀ تحقیق و به خدمت گرفتن آن در پیشبرد اهداف مقاله، مقایسۀ پژوهش فعلی با آن­ها، بیان دستاوردهای قبلی، مشخص کردن مواردی که نیاز به تحقیق بیشتر دارد، طرح سؤال براساس چالش­ها و ابهامات تحقیق بیشتر مدنظر قرار گیرد تا نوآوری پژوهش به خواننده القا شود. همچنین نویسنده در متن حضور داشته باشد و تحلیل و نظر خود را از مطالبی که بیان می­کند ارائه دهد.

پژوهش­های انجام شده در حوزه نقد مقاله­های چاپ شده در کشور قبل از این پژوهش بر این نکته تأکید داشتند که مقاله­ها در روش پژوهش اشکال اساسی دارند. این اشکال در این پژوهش­ها نیز پر رنگ است؛ چراکه 47  درصد از مقاله­ها به روش پژوهش اشاره نکرده­اند. اندک روش­های مطرح شده، روش توصیفی تحلیلی است. توصیفی بودن پژوهش­های بدون تحلیل خود می­تواند دلیلی بر انتخاب نامناسب روش پژوهش برخی مقاله­ها باشد. البته نویسندگان در سال 1396 در روش تحقیق موفق­تر­ بود­ه­اند. تحقیق کیانی و نظری (1395) نیز مؤید یافته­های این تحقیق است. در روش جمع­آوری مواد پژوهش سال 1396 و در روش تحلیل داده­ها نیز سال 1394 و 1396 نسبت به دیگر سال­ها عملکرد بهتری داشت. بیشترین کاستی در این دو مقوله مربوط به سال 1395 بود. می­توان گفت روش، مسأله و هدف در تحقیق به هم وابسته­اند. مقاله­هایی که هدف و سؤال دقیقی نداشتند یا به روش اشاره نکرده بودند و یا اگر اشاره شده بود در تحقیق پایبند آن نبودند.

بیشتر پیشینۀ پژوهش این مقاله به کاستی در چکیده، سؤال تحقیق، پیشینه­نویسی و روش پژوهش اشاره کرده­اند. به­عنوان مثال نتایج پژوهش طاهری‌نیا و بخشی (1388) با نتایج باوان­پوری و همکاران (1394) مشترک است. ذکر این مطلب آن­جا اهمیت می­یابد که تحقیق­هایی که در نقد مجله­ها صورت می­گیرد به­صورت کاربردی مورد توجه قرار نمی‌گیرند؛ چراکه اگر چنین می­بود نباید اشکال‌هایی که به­عنوان نمونه در سال 1388 بر مقالات وارد شده با اشکال­هایی که در سال 1394 و یا 1396 بر مقالات وارد شده است، یکی باشد.

- در بدنۀ اصلی مقاله کمترین ایرادها به ترتیب مربوط به ارائۀ نمونه­ها (8 درصد) و گویایی و نظم عناوین (22 درصد) است. مبانی نظری پژوهش با آمار 53 درصد و نوآوری 49 درصد و پایبندی به روش پژوهش 40 درصد بیشترین کاستی­ها را داشتند. موفقیت در مواردی مانند پایبندی به روش پژوهش با افزایش چاپ روند صعودی داشته است حال آنکه در مبانی نظری پژوهش پیشرفت قابل ملاحظه­ای نداشته است.

آنچه حائز اهمیت است آن است که تقویت مقاله­ها در موارد پیش­گفته در ارتقای مجله و استناددهی به مقاله­های نشریه مؤثر است. نویسنده در مبانی نظری پژوهش اغلب توصیف­گر موضوع است، گویی مقاله در جهت تأیید نظریۀ مطرح شده نگاشته شده به دنبال تثبیت موضوع خود است؛ بنابراین، به ندرت پیش می­آید که نویسنده نظریۀ مورد استفاده در مقاله یا نظریه رقیب را به بحث یا چالش کشد.

- آمار 78  درصد پاسخ­گویی به سؤال­های تحقیق در نتیجه بیانگر آن است که نتیجه در تحقیق­ها غالباً پاسخ­گویی به سؤال­های مطرح شده در تحقیق است. مقایسۀ دستاوردهای جدید مقاله با پیشینۀ پژوهش­ و بیان نقاط ضعف­ها و قوت­ها ارائه‌دهندۀ افق­های جدید و بیانگر تحلیل‌محور بودن هر پژوهش است. این امر خود می­تواند تازه­های پژوهش­ را به مخاطب القا کند.

- بیشترین ارجاع در این مجله همچون دیگر پژوهش­های مشابه از قبیل احمدی و همکاران (1392) کتاب است با این حال استفاده از 200 مقاله در مقایسه با پیشینه پژوهش آمار خوبی است. استفاده از پایان­نامه، پایگاه­های اطلاعاتی و مقاله در سال 1396 رشد داشته است که به دلایل متعدد از جمله ارائۀ­ اطلاعات نو و روزآمد باید بیش از پیش مورد توجه نویسندگان قرار گیرد.

این پژوهش پس از بررسی مقاله­های علمی- پژوهشی به چار چوب مفهومی زیر در ساختار مقاله رسیده است:

1- عنوان، 2- چکیده، 3- مقدمه (بیان مسأله، هدف، سؤال یا فرضیه و ضرورت)، 4- مبانی نظری و مرور پیشینۀ پژوهش، 5- روش پژوهش، 6-یافته‌های پژوهش، 7-بحث و نتیجه‌گیری، 8- پیشنهادها و 9- منابع. 

ارائه ساختار استاندارد در هر پژوهشی به­ویژه در پژوهش­های زبان و ادبیات عربی سبب افزایش کیفیت مقاله­ها، حذف مباحث اضافی و بی‌ارتباط با موضوع مقاله، صرفه­جویی در وقت نویسنده، یکدستی مقاله­ها، افزایش دقت داور در ارزیابی و ارتباط آسان مخاطب با مقاله می‌شود.

تفاوت این ساختار با ساختار موجود در مقاله­های علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی در جداسازی پیشینه و روش پژوهش از عناصر مقدمه و نیز تمرکز بر یافته­های پژوهش و تحلیل آن­ها و پیشنهادها است که در مقاله­های زبان و ادبیات عربی برجسته نیست. البته برای هرکدام از این تغییرات دلایلی وجود دارد که خارج از پژوهش حاضر است. نویسندگان مقاله در نظر دارند تا این چارچوب مفهومی را در پژوهشی مستقل ارائه دهند.

 

محدودیت­ها

این پژوهش مانند سایر پژوهش­ها با محدودیت­هایی روبه‌رو بود؛ اولین آن منابع کافی برای تبیین معیارهای ارزیابی ساختاری وجود نداشت و در معرفی معیارهای ارزیابی ساختاری مقاله­های پژوهشی، اتفاق نظر وجود نداشت. دومین محدودیت به نبود ساختار یکدست و استاندارد در مقاله­های علمی- پژوهشی کشور برمی­گردد که این امر پژوهشگران را بر آن داشت تا ساختاری را تعریف و براساس آن پژوهش را انجام دهند. سومین محدودیت به زمان‌گیر بودن پرسشنامه در استخراج اطلاعات و درج آن در پرسشنامه برمی­گردد. تحلیل و ارزیابی ساختاری مقاله­ها براساس پرسشنامه و محدودیت­های ذاتی روش تحلیل محتوا می­تواند بر برخی یافته­ها تأثیر گذاشته باشدکه پژوهشگران با صرف وقت کافی و دقت نظر فراوان میزان تأثیر منفی آن را کاهش دادند. نکته دیگری که در اجرای پرسشنامه نویسندگان را با مشکل مواجه ساخت این بود که امکان نداشت معیارهای تفصیلی شاخص­های تعریف شده در پرسشنامه که تحلیل­ها براساس آن انجام شده است، در مقاله آورده شود.

 

پیشنهادها

- با وجود رشد کمی مقاله­های علمی- پژوهشی کشور در دهۀ اخیر به کیفیت و ارزیابی مقاله­ها توجه نشده است و این موضوع خود یک خلأ پژوهشی است. پیشنهاد می­شود مجله بعد از انتشار چهار شماره به ارزیابی مقاله­ها براساس معیارهای ساختاری، محتوایی و استنادی بپردازد و از نتایج پژوهش­ها در تنظیم فرم­های داوری و راهنمای نگارش برای نویسندگان، استفاده شود.

- پیشنهاد می­شود سردبیر مجله به داوران تأکیدکند که در داوری مقاله­ها به مواردی چون ذکر روش پژوهش و هدف در چکیده، تحلیل پیشینه پژوهش، تحلیل یافته­های پژوهش، و روزآمدی منابع توجه کافی کنند.

- بررسی پیشینۀ پژوهش مقاله حاضر نشان می­دهد که پژوهش­های مرتبط با ارزیابی کیفیت مقاله بیشتر در ارزیابی استنادی و ساختاری است. پیشنهاد می­شود در عرصۀ زبان و ادبیات عربی به ارزیابی محتوایی مقاله­ها نیز پرداخته شود.

- در تهیه پرسشنامه این پژوهش روشن شد که مجله­های زبان وادبیات عربی از ساختاری واحد برای مقاله­های خود بهره نمی­گیرند. درست است که دیدگاه­های گونا گونی درخصوص ساختار مقاله­های علمی- پژوهشی وجود دارد و همین سبب شده تا نتوان با قطعیت در این خصوص نظر داد، اما در هر رشته­ای لازم است تا براساس آینده­پژوهی، برنامه پژوهشی مناسبی برای آن رشته تعریف شود. بنابراین، بررسی دقیق ساختار شکلی مقاله­های زبان و ادبیات عربی می­تواند آغازگر خوبی برای این رشته باشد.

- پیشنهاد می­شود سردبیران مجله­ها چارچوب مفهومی این پژوهش را بررسی کنند و در جلسه­های هیأت تحریریه و جلسه­های سالانه شورای سردبیران در این خصوص سخن گفته شود تا درنهایت ساختاری واحد برای مقاله­های علمی پژهشی زبان و ادبیات عربی ارائه شود.

احمدی، حمید و علی سلیمی و لادن فتحی. (1392). «تحلیل استنادی و روابط هم‌نویسندگی مقاله­های مجله­ی علمی-پژوهشی انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی: مورد مطالعه شماره 1 تا 20». مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 29. ص 170-149.
امان اللهی، علیرضا و زهرا فارسی و آرمین زارعیان. (1392)، «اولویت­ها و اعتبار منابع اطلاعاتی مورد استفاده از دیدگاه اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی آجا: تحلیل محتوا». نما نشریه مطالعات آموزشی. س 2. ش 1. ص 9-1.
آخوندزاده، شاهین و محمد رضا محبی و مؤلفان. (1386). مبانی نگارش علمی. تهران: مرز فکر.
بابازاده اقدام، عسگر و حسین خانی کلقای. (1392). «نقدی بر شیوه مقدمه‌نویسی مقالات رشته ادبیات فارسی». پژوهش­نامه انتقادی متون و برنامه­های علوم انسانی. س 13. ش 2. ص 28-15.
پورعزت، علی اصغر. (1393). درآمدی بر روش پژوهش علمی: فراگرد تدوین رساله پژوهشی و دفاع از آن. چ 1. تهران: انتشارات میدانچی.
راز، عبدالله و احمد رضی. (1393). «بررسی و نقد مقالات علمی-پژوهشی مرتبط با ادبیات در دهه 1380 شمسی». فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش زبان و ادبیات فارسی. ش 32. ص 222-185.
الربیعـة، عبد العزیز عبد الرحمن. (2012). البحث العلمی: حقیقته ومصادره ومادته ومناهجه وکتابته وطباعته ومناقشته. جزء اول. چ 6. الریاض: مکتبـة العبیکان.
رسولی­مهستی، امیر و زهرا آتشانی. (1390). تحلیل محتوا با رویکرد کتب درسی. تهران: جامعه­شناسان.
رضویه، اصغر. (1393). روش‌های پژوهش در علوم رفتاری. شیراز: دانشگاه شیراز.
رضی، احمد. (1391). «پژوهش­های مسأله­محور در مطالعات ادبی». فنون ادبی. س 4. ش 1. ص 26-13.
سعادتی، فاطمه و یزدان منصوریان و محمد زره ساز. (1396). «تحلیل وضعیت ساختاری مقاله‌های پژوهشی و راهنماهای نگارش در مجله‌های علمی - پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش‌شناسی». مجله تعامل انسان و اطلاعات. ج 4. ش 1. ص 28-40.
طاهری نیا، علی باقر و مریم بخشی. (1388). «سنجش تولیدات علمی گروه زبان و ادبیات عربی در ایران». مجله­ی انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 13. صص 128-103.
عبدی، حسن و احد فرامرز قراملکی. (1388). «نگاهی به مبانی نظری روش تحقیق در گفت و گو با دکتر احد فرامرز قراملکی». عیار پژوهش در علوم انسانی. ش 1. ص 58-37.
عسکری، صادق. (1389). «نقدی بر انتخاب موضوع و عنوان مقاله در مجلات
علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی». مجله زبان و ادبیات عربی. ش 2. ص 118-97.
____________. (1390). «نقدی بر مباحث فرعی و عنوان­های داخلی مقالات
علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی». مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 18. ص 129-95.
_____________. (1391). «نقد و بررسی منابع استنادی در مقالات علمی- پژوهشی زبان و ادبیات عربی». ادب عربی. س 4. ش 1. ص 174-153.
_____________. (1392). «انتخاب موضوع و تنظیم مباحث داخلی در پژوهش­های تطبیقی». کاوش­نامه ادبیات تطبیقی. س 3. ش 9. ص 161-137.
علی نژاد چمازکتی، فاطمه و سعیده میرحق­جو لنگرودی و فروغ رحیمی و مرضیه کهندل جهرمی. (1393). «بررسی شاخص­های هم­تألیفی در مقاله‌های مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) طی سال­های
 2013-2012». مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 33. ص 117-97.
فتاحی، رحمت الله. (1398). «داوری مقاله‌های علمی پژوهشی:رویکردها، معیارها و چالش­ها». برگرفته شده از پایگاه اطلاعاتی زیر در تاریخ 27/4/1398: http://libmsp. sbmu. ac. ir/uploads/2-drfattahidavari. pdf
فرامرز قراملکی، احد. (1381). «ضرورت­های پژوهش در مطالعات دینی». علوم قرآن و حدیث، حدیث و اندیشه. ش 3 و 4. ص 144-117.
کهندل جهرمی، مرضیه و فروغ رحیمی و فاطمه علی­نژاد جمازکتی و سعیده میرحق­جو لنگرودی. (2017). «دراسـة مضمونیـة لأربعـة من المجلات العربیـة المفهرسـة فی ISC». مجله زبان و ادبیات عربی. س 13. ش 2. ص 239-227.
کیانی، حسین و یوسف نظری. (1395). «بررسی تحلیلی انتقادی مقاله­های سبک­شناسی (الأسلوبیة): مطالعه موردی مقاله­های علمی- پژوهشی سال­های 1389 تا 1393». پژوهشنامه نقد ادب عربی. ش 12. ص 201-177.
مقدم متقی، امیر و آشور قلیچ پاسه و مسعود باوان­پوری. (1395). «بررسی مجله علمی-پژوهشی لسان مبین (مطالعه علم­سنجی)». فصلنامه لسان مبین (پژوهش ادب عربی). س 8. ش 26. ص 145-129.
منصوریان، یزدان. (1389). «صد نکته در پایان­نامه­ نویسی». کلیات کتاب ماه اطلاعات ارتباطات و دانش­شناسی. س 13. ش 7. پیاپی 151. ص 78-93.
میرزایی، فرامرز و خلیل پروینی و علی سلیمی. (1387). «تحلیلی گزارش­گونه از مقاله­های چاپ­شده در مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی». مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 10. ص 180-165.
نظری، یوسف. (1396). «نقد و تحلیل مقاله­های حوزه ادبیات معاصر عربی (1393-1380)؛ چالش­ها و چشم­اندازها». انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی. ش 43. ص 198-179.
نمازی، محمد. (1397). «بررسی ساختار و چهارچوب مقاله‌های علمی پژوهش حسابداری در نشریه‌های بین المللی». مجله پیشرفت‌های حسابداری. دانشگاه شیراز. پیاپی1/75، صص241-276.
نوکاریزی، محسن و ام البنین امیری و محمد رضا کیانی. (1393). »بررسی کیفیّت ساختاری مقالات منتشرشده در مجلات علمی- پژوهشی علوم پزشکی کشور ایران در سال‌های 1389-1391، براساس دستورالعمل کمیته بین‌‌المللی سردبیران مجلات پزشکی ICMJE ». مجله علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند. ج 21. ش 1. صص 111-121.
 وفایی، محمد افشین. (1389). «پژوهش‌های تکراری، نتیجه غفلت از پیشینه تحقیق». نقد ادبی. ش 9. صص 180-177.