Document Type : Research Paper
Author
Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, Semnan University, Semnan, Iran
Abstract
Youssef Hussein Bakkar (1942-present) is a writer, researcher, and literary critic among scholars who have attempted to criticize Arabic translations of Khayyam's quatrains through his knowledge of translation techniques. The present study aims to descriptively-analytically criticize his views on these translations based on seven features (rationalization, clarification, theological terms, qualitative ennoblement, quantitative impoverishment, idiom destruction, language system destruction), which are the deforming view of Antoine Bremen (1942-1991), the French pioneer theorist. The findings of the study indicate that Bakkar used his criticism in his reviews and his views are often humorous, devoid of reasoning, and do not follow any particular theory. Adopting a linguistic approach by Bakkar shows that his critique of the method is consistent with the components of Antoine Berman's theory, but Bakkar’s linguistic approach lacks the application of theoretical issues. He does not present his views in a coherent, solidly structured theoretical framework.
Keywords
ترجمه یکی از مهمترین مسائل مرتبط با زبان و فرهنگ و به مثابه پلی است که به وسیله آن، انسانها با افکار و عقاید دیگر ملل آشنا میشوند؛ به همین دلیل آشنایی با انواع ترجمه و راهبردهای مختلف و کاربردی آن از اهمیت بالایی برخودار است. یک مترجم حرفهای ناچار باید با راهبردهای مختلف ترجمه آشنایی کامل داشته باشد تا در مواقع موردنیاز بتواند از یک راهبرد مناسب، بهره ببرد. ارزیابی ترجمه میتواند راهبردهایی که مترجمان مورد استفاده قرار دادهاند را کشف و آنها را در اختیار سایر مترجمان قرار دهد. «راهبردها شیوههای خاص ترجمه هستند که با نظر شخص در مورد اینکه ترجمه چیست و چگونه عمل می کند، ارتباط دارد» (بوزبائر[1]، 1397).
یکی از موارد بسیار مهمی که ترجمة آن، حساسیت ویژهای میطلبد، برگردان اسامی خاص است. اسامی خاص در هر زبان، ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم آن جامعه زبانی دارد. بنا به گفته حقانی، زبان در هر مقطع و در هر دوره زمانی، محمل مناسبی برای بیان افکار و دیدگاههای گویشوران خود است. بر این اساس، واژگان و عبارات مورداستفاده در یک زبان، بار فرهنگی خاصی دارند که ریشه در عقاید، آداب و رسوم، خلقیات و به طور کلی، فرهنگ و تاریخ یک جامعه زبانی دارند و ویژه آن فرهنگ تلقی میشوند. از این حیث، فرهنگ زیربنای محتوایی یک زبان را تشکیل میدهد (حقانی، 1386).
ترجمة عناصر و مفاهیم فرهنگی، یکی از دشوارترین مشکلات ترجمه محسوب میشود؛ زیرا هر متنی در زمینة فرهنگی خاص خود شکل میگیرد. به عبارت دیگر، هر متنی، بستر فرهنگی ویژه خود را دارد. این زمینه و بستر فرهنگی در کنار برخی از پیشانگارههای اجتماعی، سیاسی و تاریخی یک جامعه، شبکههای مفهومی را تشکیل میدهد که هر متن براساس مجموعهای از آنها پایهگذاری شده است (هاشمی و غضنفریمقدم، 1393).
برگردان اسامی خاص از یک زبان به زبان دیگر، شاید در نگاه اول چندان سخت نباشد، اما یکی از پیچیدهترین مسائل مربوط به ترجمه به ویژه در ترجمة متون داستانی است. اگر به راهبردهای مورداستفاده مترجمان در ترجمة اسامی خاص دقت کنیم به این نکته پی میبریم که برگردان اسامی خاص بسیار دشوار و نیازمند دقت بالای مترجم است. باید به این نکته توجه کرد که نامهای خاص در یک زبان، تنها اسم خاص نیستند؛ زیرا هر اسمی، سابقة طولانی از فرهنگ آن جامعه را با خود دارد. در واقع باید گفت که هر اسمی، شناسنامة خاص خود را دارد و در نظر گرفتن این نکات در ترجمه از یک زبان به زبان دیگر، بسیار مهم است. عدم توجه به نامهای خاص که زمینة تاریخی و فرهنگی دارد، مانع انتقال درست معنا میشود.
مترجم برای ارائه یک ترجمة خوب باید راهبردهای برگردان اسامی خاص را بشناسد و علاوه بر آن بر فرهنگ زبان مبدأ و مقصد، اشراف کامل داشته باشد تا بتواند ابتدا اسامی خاص را در یک زبان تشخیص داده و با اتخاذ راهبرد مناسب در ترجمه، آن را به زبان مقصد برگرداند. همچنین یکی از مشکلات ترجمة اسامی خاص این است که اینگونه اسامی معمولاً بجز افراد مشهور یا اماکن جغرافیایی مهم در فرهنگ لغتها وجود ندارد و مترجم منبعی برای درک مفهوم این نوع اسامی ندارد.
آشنایی با نام کوهها، رودها و... در متن مبدأ از ضرورتهای یک مترجم است و عدم آشنایی با این موارد منجر به اشتباهات بزرگی خواهد شد. برای مثال، مترجم در مواجهه با «گردنة حیران» (معروفی،1380) که یک گردنة مشهور در غرب کشور است به دلیل عدم آشنایی، آن را تشخیص نداده و به جای بهرهگیری از روش نسخهبرداری، مفهوم آن را ترجمه کرده و از عبارت «العقبة المحیرة» (معروفی، 2018) استفاده کرده است.
مترجم آثار ادبی علاوه بر تسلط بر فرهنگ مبدأ و مقصد باید با ادبیات جهانی نیز آشنایی داشته باشد؛ مثلاً در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان مترجم کتابِ «باغ اپی کور» (معروفی،1380) که یک کتاب فرانسوی است را به شکل صحیح تشخیص نداده و آن را «حدیقة ابی .... العمیاء» (معروفی، 2018)، ترجمه کرده است؛ یعنی اینکه در اپی کور بخش اول (اپی) را (ابی: پدرم) ترجمه کرده و بخش دوم (کور) را (العمیاء: نابینا) ترجمه کرده است. حال آنکه عنوان این کتاب در زبان عربی «حدیقة أبیقور» است.
برای بررسی راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمة عربی رمان «سمفونی مردگان» ابتدا با مطالعه کامل، اسامی خاص استخراج شد، سپس معادلهای هر یک در ترجمة عربی استخراج و با هم تطبیق داده شد. در این مقاله تعداد 80 اسم خاص استخراج شده از رمان «سمفونی مردگان» مورد بررسی قرار گرفته است.
در این مقاله به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
- مترجم در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان از کدام یک از راهبردهای ترجمة اسامی خاص در الگوی ونکویلی[2] بیشتر استفاده کرده است؟
- نوع اسم خاص چه تأثیری در تعیین راهبرد توسط مترجم رمان سمفونی مردگان داشته است؟
مترجم در ترجمة این رمان به زبان عربی از ترجمه نکردن و نسخهبرداری و انطباق اسم خاص متن مبدأ با قواعد واجی آوایی زبان مقصد، بیش از سایر راهبردها استفاده کرده است.
در ترجمه اسامی خاص شخصیتها، بهترین روش ترجمه نکردن و نسخهبرداری است که مترجم از همین روش استفاده کرده است، اما در ترجمة نام کتابها، کشورها و مکانهای جغرافیایی استفاده از معادل کارکردی شیوة صحیحتری است و مترجم نیز در بیشتر موارد از این روش بهره برده است.
- پیشینة پژوهش
اسم خاص و برگردانهای آن در ترجمة متون داستانی، یکی از چالشهای مهم مترجمان بوده است. پژوهشگران بسیاری تاکنون در مورد اسم خاص، انواع و ترجمه آن، پژوهشهایی انجام دادهاند که در این بخش به آنها خواهیم پرداخت.
نیومارک[3] (1988) یکی از نخستین کسانی است که به مسأله برگردان اسامی خاص پرداخته است. او در کتاب «A Textbook of Translation» ابتدا از مترجم میخواهد که با مراجعه به فرهنگهای لغت معتبر، اسامی خاص به ویژه اسامی مکانها یا شخصیتهای تاریخی را بررسی کند. او در مورد راهبردهای برگردان اسامی خاص میگوید: «اسامی خاصی که بار معنایی خاصی ندارند باید به همان شکل از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل شوند، اما در مواردی که اسم، بار معنایی خاصی دارد، مترجم باید از راهبردهایی غیر از انتقال، استفاده کند». افزون بر این، او معتقد است که «نام اشیاء شامل علامتهای تجاری، برندها و املاک، معمولاً به همان شکل اصلیشان به زبان مقصد منتقل میشوند».
معاذاللهی (1390) در مقالهای با عنوان «ترجمة ادبیات کودکان: بررسی ترجمة اسامی خاص شخصیتها به طور ویژه» به بررسی ترجمة اسامی خاص به فارسی در داستان قصههای پریان، اثر هانس کریستیان آندرسن[4] به فارسی پرداخته است. در این پژوهش بر اتخاذ راهکارهایی برای برگردان اسامی خاص به منظور حفظ نقش این اسامی در زبان مبدأ تأکید شده است.
حسینیمعصوم و شاهبیکی (1392) در مقالهای با عنوان «راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمة رمانها از انگلیسی به فارسی» با استفاده از الگوی سارکا[5] برگردان اسامی خاص در سه رمان از انگلیسی به فارسی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که آوانویسی، بیشترین کاربرد را در بین سایر راهبردها داشته است. در این رمان 100 اسم خاص از متن اصلی انتخاب شده و با متن ترجمه، تطبیق داده شده است.
طباطبایی لطفی (1396) در مقالة «مطالعة توصیفی راهکارهای معادلگزینی برای اسامی خاص قرآنی در پنج ترجمة انگلیسی» به بررسی ترجمة اسامی خاص براساس الگوی ونکویلی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مترجمان از جایگزینی با یک معادل در زبان مقصد بیشترین استفاده را کردهاند.
حری (1398) در مقالة «سخت ترجمهپذیری اسماء الحسنی با تکیه بر الگوهای رایج در ترجمة انگلیسی اسامی خاص» براساس الگوی لپیهالم[6] به بررسی ترجمة اسماء الحسنی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که از بازگزاری تحتاللفظی بیشترین استفاده شده است.
مقالة حاضر به ترجمة اسامی خاص از زبان فارسی به زبان عربی میپردازد و تاکنون سایر مقالات به این مقوله نپرداختهاند و بیشتر مقالات به ترجمة انگلیسی قرآن یا رمانها پرداختهاند. همچنین در این مقاله از نظریه ونکویلی استفاده شده که تا کنون در مقالات دیگر مورد استفاده قرار نگرفته است.
- چارچوب نظری پژوهش
در مقاله حاضر، ابتدا راهبردهای موجود در برگردان اسامی خاص را به طور کلی، بررسی میکنیم. پس از آن، برگردان اسامی خاص موجود در رمان سمفونی مردگان را براساس راهبرد ارائه شده توسط ونکویلی، مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد. برای این منظور، پیش از ورود به بحث اصلی در این بخش به معرفی کوتاهی از رمان یاد شده، اسامی خاص و تقسیمبندی آن خواهیم پرداخت.
2-1. سمفونی مردگان و ترجمة عربی آن
رمان سمفونی مردگان در فاصلة سالهای 1363-1368هـ.ش به رشته تحریر درآمد (اظهری، 1391). این رمان داستان تقابل دو برادر با عقاید و شخصیتهایی کاملاً متفاوت است. در سراسر داستان، تقابلهایی مانند: علم و جهل، مهربانی و تنفر، عشق و شهوت دیده میشود. پدر خانواده با اعتقاد راسخ به افکار و عقاید سنتی خود، سعی دارد فرزندانش را متقاعد کند تا پیشه او را دنبال کنند، اما یکی از پسرانش که فردی روشنفکر و مدرن است، نمیتواند خود را با خواستههای پدر وفق دهد (ناصری و شرافتی، 1397). این رمان در سال 2018 میلادی توسط «احمد موسی»، مترجم الجزایری با عنوان «سیمفونیة الموتی» به زبان عربی ترجمه شد و توسط انتشارات «المتوسط» به بازار نشر راه یافت. پژوهش حاضر براساس این ترجمه، انجام شده است. مترجم کتاب معتقد است که رمان سمفونی مردگان یکی از 10 رمان برتر فارسی و نسخه ایرانی رمان «خشم و هیاهو» اثر ولیام فاکنر[7] است. (معروفی، 2018)
2-2. اسم خاص[8]
در دستور زبان فارسی، اسامی خاص، چندان مورد توجه نبوده و کتاب ویژهای برای اسامی خاص در زبان فارسی نوشته نشده است، اما در برخی کتابهای دستور زبان فارسی، نکات مختصری دربارة اسامی خاص نوشته شده است که در ادامه به برخی از این تعاریف اشاره میکنیم.
ناتلخانلری (1355) در تعریف اسم خاص و عام میگوید: «اگر با اسم، تنها یک فرد معین را بتوان نام برد، آن را اسم خاص میخوانیم؛ یعنی اسمی که مخصوص یک فرد است و اگر بتوان از اسم، نوعی را اراده کرد که افراد متعدد را دربر بگیرد، آن اسم عام خوانده میشود». فرشیدورد (1382) نیز تقریباً همین تعریف را از اسم خاص ذکر میکند: اسم خاص آن است که تنها بر یک فرد معین از افراد نوع دلالت کند مانند کیخسرو، داریوش و کاوه.
باطنی (1394) معتقد است که «اسم خاص، تنها به یک فرد اشاره میکند؛ یعنی مدلول آن، طبقه یا مجموعهای است که فقط یک عضو دارد، مانند: تهران. اسم عام به طبقه یا مجموعهای اشاره میکند که بیش از یک عضو داشته باشد، مانند: شهر».
فقیهی (1394) در توضیح اسم خاص و عام، توضیحات مختصری در مورد اسم خاص آورده و تفاوت آن را با اسم عام بیان کرده است. وی معتقد است که «مفهوم اسم عام برای تمام افراد آشکار است. هر فارسی زبانی در هر کجای دنیا باشد، مقصود از مرد، درخت، کوه، سنگ و شهر و این نوع کلمهها را میداند، برخلاف اسم خاص که مقصود از آن را فقط کسی میداند که اطلاع و آشنایی قبلی نسبت به آن داشته باشد. هر فارسیزبانی معنای شهر، کوه و رود را میداند، اما ممکن است با شهر جهرم، کوه تفتان و سفیدرود آشنا نباشد».
مسأله تقسیمبندی اسامی خاص نیز مورد توجه برخی پژهشگران قرار داشته است: در یک تقسیمبندی میتوان اسامی خاص را به اسامی افراد، اسامی حیوانات، اسامی جغرافیایی، اسامی سازمانها، عنوان آثار هنری، کتابها، روزنامهها و برندهای تجاری تقسیم کرد (Peter, 2020).
2-3. الگوهای برگردان اسامی خاص
مسأله برگردان اسامی خاص مورد توجه نظریهپردازان بسیاری بوده است و الگوهای فراوانی در این زمینه ارائه شده است. در این پژوهش، پس از بررسی مهمترین راهبردهای ارائه شده توسط دیگر پژوهشگران این حوزه به بررسی راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان براساس الگوی ونکویلی خواهیم پرداخت.
در این بخش ابتدا الگوهای گذشته، نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها را بررسی و تحلیل خواهیم کرد.
الگوی دیویس[9] یکی از الگوهای ارائه شده است که شامل 7 راهبرد میشود، این راهبردها عبارتند از: 1- حفظ[10]، 2- افزودن توضیحات[11]، 3- حذف[12]، 4- جهانیسازی[13]، 5- بومیسازی[14]، 6- تحریف اصل[15] و 7- ایجاد[16] (Jaleniauskiene, 2009).
سارکا ( 2007) چهار روش را برای برگردان اسامی خاص ارائه کرده است که عبارتند از: 1- آوانویسی اسامی خاص، 2- آوانویسی بخشی از اسم و ترجمة بخش دیگر، 3- جایگزینی اسم خاص با یک اسم خاص متفاوت در مقصد و 4- حذف اسامی خاص (حسینیمعصوم و شاهبیکی، 1392).
شالتز[17] (1991) نیز برای برگردان اسامی خاص، پنج شیوه ارائه داده است: 1- انتقال مستقیم[18]: حفظ صورت زبانی مبدأ، 2- اقتباس[19]: سازگاری اسم با قوانین املائی و تلفظ زبان مقصد، 3- جایگزینی[20]: جایگزین کردن اسم خاص با معادل مورد نظر در زبان مقصد، 4- ترجمة معنایی[21]: اسم خاص ترجمه میشود و 5- ترجمة موارد هنری[22]: استفاده از تدابیر ساخت کلمه در زبان مبدأ برای ساخت کلمه در زبان مقصد (پتر، 2002)
هر چند الگوی ارائه شده توسط شالتز از الگوی سارکا، کاملتر است، اما هنوز نواقصی دارد و نمیتوان از آن به عنوان یک الگوی جامع برای بررسی راهبردهای برگردان اسامی خاص، استفاده کرد. در این الگو، راهبردهایی مانند: اضافه کردن توضیحات در پاورقی یا معادل کارکردی نادیده گرفته شده است.
آخرین الگویی که در این بخش ارائه میشود، الگوی پیشنهادی ژان ونکویلی (2007) است. این الگو نسبت به دو الگوی پیشین کاملتر است؛ بنابراین، در این مقاله از این الگو استفاده خواهیم کرد. وی برای برگردان اسامی خاص، 10 روش به شرح زیر، ارائه کرده است:
1- ترجمه نکردن، بازآفرینی؛ نسخهبرداری[23]: بیان اسم بدون هیچ تغییری مانند آوردن نام «آیدین» در زبان عربی.
2- ترجمه نکردن اسم خاص و افزودن توضیحات[24]: گاهی مترجم تغییری در اسم ایجاد نمیکند، اما برای فهم بهتر توضیحاتی را اضافه میکند. برای مثال قلة «دماوند» بیان شده و در پاورقی توضیحاتی در مورد آن آمده است.
3- انطباق اسم خاص متن مبدأ با قواعد واجی آوایی زبان مقصد[25]: گاهی مترجم تغییرات واجی در ایجاد میکند. برای مثال «گوریو» به صورت «غوریو» ترجمه میشود.
4- معادلیابی[26]: بازآفرینی معنای ضمنی در متن مقصد: مانند اینکه «رستم» به «رجل شجاع» ترجمه شود.
5- جایگزینی اسم خاص با یک اسم خاص معادل در زبان مقصد[27]: مثل اینکه «عربستان» به «السعودیة» ترجمه شود.
6- جایگزینی اسم خاص شخصیت با اسامی عام در متن مقصد[28]: مثل اینکه «تبریز» به «مدینة کبیرة» ترجمه شود.
7- جایگزینی اسم خاص متن مبدأ با نامی آشناتر از فرهنگ مبدأ[29]: مثل اینکه نام یک غذا با نام غذایی شبیه به آن جایگزین شود.
8- جایگزینی اسم مبدأ با نامی دیگر از زبان مقصد[30]: گاهی مترجم برای بومی کردن متن، اسم خاص را به صورت کامل تغییر میدهد. مانند تبدیل اسم «سیروس» به «حاتم» در زبان عربی.
9- جایگزینی اسم مبدأ با اسمی در زبان مقصد که معنای اضافی دارد[31]: برای مثال اسم حیوانات خانگی باید به شکلی ترجمه شود که مخاطب ترجمه این مسأله را متوجه شود.
10- حذف[32]: گاهی مترجم یک اسم یا بخشی از آن را حذف میکند (طباطبایی لطفی، 1396).
باید به این نکته نیز توجه داشت که برخی از راهبردهای ارائه شده توسط ونکویلی در برگردان اسامی خاص با یکدیگر همپوشانی دارد.
- یافتههای پژوهش
در این بخش از مقاله، راهبردهای برگردان عربی اسامی خاص به کار رفته در رمان سمفونی مردگان بر اساس الگوی ونکویلی بررسی خواهد شد.
4-1. ترجمه نکردن، بازآفرینی؛ نسخهبرداری
در این راهبرد، نام دقیقاً به همان شکلی که در زبان مبدأ آمده در زبان مقصد نیز بیان میشود. این روش با توجه به نزدیکی زبان عربی و فارسی کاربرد زیادی دارد. این راهبرد به دو دلیل از جمله پرکاربردترین راهبردها در ترجمه این رمان است؛ نخست اینکه در اسامی خاص اصل بر این است که با کمترین تغییر به زبان مقصد انتقال یابد و دوم اینکه به دلیل نزدیکی زبان و فرهنگ فارسی و عربی برخی از اسامی بین این دو زبان مشترک هستند. همچنین به دلیل استفاده از رسمالخط مشترک، نیاز به تغییرات واجی کمتر احساس میشود. این راهبرد به ویژه در ترجمة] اسامی شخصیتها کاربرد زیادی دارد و مترجم در ترجمة اسامی بیشتر شخصیتها از این راهبرد استفاده کرده است.
در ادامه نمونههایی از استفاده از این راهبرد در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان ارائه میشود:
فارسی- «اورهان لحظهای فکر کرد، بعد نگاهش را از ایاز دزدید: مثل یوسف؟» (معروفی، 1380).
ترجمة عربی: «انغمس اورهان ههنیهة فی التفکیر ثم خطف نظرة الی ایاز مثل یوسف؟» (معروفی، 2018).
مترجم در ترجمة هر سه اسم موجود در این عبارت (اورهان، ایاز و یوسف) از روش نسخهبرداری مستقیم استفاده کرده است.
مترجم بیشتر در ترجمه شخصیتهای معروف که در هر دو فرهنگ مبدأ و مقصد شناخته شده هستند از این راهبرد استفاده میکند. همچنین برخی نامها در فارسی از زبان عربی وامگیری شده و به همین دلیل مترجم نیازی به تغییر دادن آنها ندارد. برای مثال، نام حضرت مریم در این رمان آمده و به همان صورت و بدون تغییر ترجمه شده است. یا یوسف که نام یکی از شخصیتهای رمان است به همین شکل در زبان عربی بهکار رفته است. مترجم در ترجمة صابر و جابر نیز که از زبان عربی قرضگیری شده و در زبان فارسی کاربرد دارد از همین راهبرد استفاده کرده است.
4-2. ترجمه نکردن اسم خاص و افزودن توضیحات به متن
گاهی مترجم در برگردان اسامی خاص که بار فرهنگی دارند در پاورقی، آن اسم را معرفی میکند تا مخاطبان با آن اسم آشنا شوند.
در راهبرد پیشین گفته شد که در ترجمة اسامی شخصیتها، بهترین راهبرد، ترجمه نکردن و نسخهبرداری است، اما اگر نام یک شخصیت تاریخی یا اسطورهای باشد، نیاز است مترجم علاوه بر نسخهبرداری توضیحاتی را در متن یا در پاورقی اضافه کند. این راهبرد در ترجمة اسامی جغرافیایی نیز کابرد زیادی دارد. برای مثال مترجم در ترجمة اسامی شاعران ایرانی مانند نیما یوشیج و شهریار علاوه بر نسخهبرداری به معرفی مختصر این شاعران در پاورقی پرداخته است.
احمد موسی در ترجمه اسم شهر «آستارا» در جمله «ومن از سفری که به آستارا رفته بودم حرف زدم» (معروفی، 1380) این راهبرد را پیش گرفته است: «ثم تحدثت عن سفری إلی مدینة آستارا» (معروفی، 2018).
مترجم در پاورقی توضیحاتی در مورد این شهر ارائه داده است؛ زیرا مخاطبان عربزبان ممکن است شهر آستارا را نشناسند. او در پاورقی در ذیل کلمه «آستارا» آورده است: «مدینة صغیره تقع علی ساحل بحر قزوین فی الجزء الشرقی من محافظة اردبیل، وهی آخر مدینة فی شمال إیران قبل الوصول إلی جمهوریة أذربیجان» (معروفی، 2018).
همچنین در رمان از منطقة «ویلادره» در استان اردبیل نام برده میشود و مترجم در پاورقی توضیحاتی مربوط به این منطقه ارائه میکند تا مخاطب ترجمه، نزدیکی بیشتری با فضای داستان احساس کند و درک بهتری از اتفاقات داستان داشته باشد.
4-3. انطباق اسم خاص متن مبدأ با قواعد واجی آوایی زبان مقصد
منظور از انطباق اسم خاص متن مبدأ با قواعد واجی آوایی زبان مقصد، بیان همان نام همراه با برخی تغییرات برای هماهنگی با قوانین آوایی و دستوری زبان مقصد، مانند: اضافه کردن یک حرف، علامت تأنیث یا الف و لام.
از آنجا که حروف دو زبان عربی و فارسی انطباق کاملی با هم ندارند، مترجم گاهی باید با تغییر قواعد واجی و آوایی این نامها را تغییر دهد تا مخاطب ترجمة مشکلی در فهم یا تلفظ این اسامی نداشته باشد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که گاهی این تغییرات در طول سالیان رخ داده و مترجم فقط باید آنها را بیابد و از آن استفاده کند. برای مثال، در ترجمة «فالوده» مترجم آن را «فالوذج» ترجمه کرده است. اگر به فرهنگ لغت مراجعه کنیم، متوجه میشویم که این کلمه در فرهنگ لغت موجود است و مترجم خود این تغییرات را ایجاد نکرده است. اما گاهی برخی اسامی جدید هستند و مترجم باید با توجه به قواعد واجی آوایی نسبت به ایجاد تغییرات در اسامی خاص اقدام کند. برای مثال «دروازه تاپار قاپوسی» را با ایجاد تغییرات واجی «بوابة تابار قابوسی» ترجمه کرده است.
4-4. معادل یابی: بازآفرینی معنای ضمنی در متن مقصد
گاهی ممکن است مترجم اسم را به صورت تحتاللفظی یا مفهومی ترجمه کند. با استفاده از این راهبرد، ممکن است اسم خاص در زبان مقصد به اسم عام تبدیل شود.
مترجم در ترجمة برخی اسامی از این راهبرد استفاده کرده است. برای مثال، در ترجمة نام یک شعر به نام «شعر سرخ» اقدام به ترجمة معنای آن کرده و از «الشعر الأحمر» استفاده کرده است.
موسی همچنین در ترجمة اسم «سید شنوا» در جملة «اسمش حتی در زمانی که هنوز بازنشسته نشده بود و گوشهاش میشنید، سید شنوا بود» (معروفی، 1380) گفته است: «کان اسمه قبل أن یتقاعد لما کانت أذناه تعمل السید سمیع» (معروفی، 2018). در تقسیمبندی اسامی خاص، این اسامی به اسم علم، کنیه و لقب تقسیم میشود. بنابراین، میتوان «سید شنوا» را اسم خاص دانست (ابومغلی، 2010).
مترجم در عبارت فوق، «سید شنوا» را ترجمه کرده، چون این اسم، دارای مفهوم بوده و مفهوم آن در روند داستان تعیینکننده است و کاربرد دارد.
نکتة مهمی که در استفاده از این راهبرد باید در نظر داشت، این است که استفاده از این راهبرد ممکن است با اصل امانتداری در ترجمه تعارض داشته باشد و مترجم نباید از این راهبرد زیاد استفاده کند. همچنین گاهی استفاده از این راهبرد به این دلیل است که مترجم به دلیل عدم تسلط به فرهنگ و زبان مبدأ تشخیص نداده که این نام اسم خاص است و اقدام به ترجمه آن کرده است. برای مثال در مواجهه با «گردنه حیران» (معروفی، 1380) که یک گردنة مشهور در غرب کشور است، اقدام به ترجمة مفهوم آن کرده و از «العقبة المحیرة» (معروفی، 2018) استفاده و این مورد از جمله خطاهای مترجم است.
4-5. جایگزینی اسم خاص با یک اسم خاص معادل در زبان مقصد
گاهی برخی از اسمهای خاص در ترجمه با معادل کارکردی جایگزین میشود. برای مثال، ماههای شمسی ممکن است با معادل میلادی آن جایگزین شوند. مثلاً کلمة «شهریور» (معروفی، 1380) در ترجمه به «سبتمبر» (معروفی، 2018 )تغییر میکند. سبتمبر شکل عربی سپتامبر از ماههای میلادی است. البته مترجم در اینجا مرتکب اشتباه شده و باید به جای سبتمبر از «أغسطس: آگوست» استفاده میکرد.
از آنجا که مخاطب عربزبان با ماههای شمسی آشنایی ندارد، مترجم از معادل میلادی آنها استفاده کرده است.
استفاده از معادل در ترجمة اسامی کشورها نیز کاربرد دارد. مترجم در ترجمة نام کشورها در این رمان از این راهبرد استفاده کرده است. برای مثال نام کشور «عربستان» را «السعودیة» ترجمه کرده است. البته باید گفت که بسیاری از این نامها در عرف بینالمللی شناخته شده هستند و انتخاب آنها را نمیتوان از اختیارات مترجم دانست. با این حال آشنایی مترجم با اینگونه اسامی و ترجمة آن به شکل صحیح از ضرورتهای یک مترجم خوب و حرفهای است.
استفاده از معادل کارکردی ممکن است با توجه به پشتوانة فرهنگی در دو جامعه زبانی انجام شود. مثلاً ممکن است در یک ترجمه، اسم «آشیل» به «اسفندیار» تغییر یابد چون هر دو رویینتن هستند و تشابهات زیادی دارند.
مترجم رمان سمفونی مردگان از میان 10 راهبرد ارائه شده توسط ونکویلی از پنج راهبرد استفاده کرده است. مترجم گاهی از روش تلفیقی نیز استفاده کرده است؛ یعنی به صورت همزمان، بیش از یک راهبرد را بهکار برده است. برای مثال، در ترجمة اسامی خاص، یک بخش از اسم را نسخهبرداری کرده و مفهوم یک بخش را ترجمه کرده است. چنانکه احمد موسی در ترجمة جملة «یک اسکناس پنج تومانی کف دست مارتا گدا گذاشت» (معروفی، 1380) این کار را کرده است: «فأخرج ورقة نقدیة من فئة خمسة تومان ووضعها فی راحة المتسولة مارتا» (معروفی، 2018). در این بخش «مارتا گدا» دو بخش دارد و مترجم برای ترجمة بخش اول «مارتا» از روش نسخهبرداری استفاده کرده و در ترجمة بخش دوم «گدا» معنای آن را به زبان عربی برگردانده است.
مترجم همچنین در ترجمة عنوان رمان (سمفونی مردگان) نیز از روش تلفیقی استفاده کرده و در عنوان عربی کتاب (سیمفونیة الموتی)، واژة نخست را به شیوة نسخهبرداری همراه با تغییر و واژة دوم را به شیوة مفهومی ترجمه کرده است. از آنجا که کلمة «سمفونی» برای عنوان این رمان با آگاهی کامل انتخاب شده و در متن رمان نیز اشارات زیادی به «سمفونی» میشود و حتی فصلهای رمان براساس سمفونی ترتیببندی شده است، مترجم در ترجمة عنوان در بخش اول تغییر خاصی نداده و به تغییر واجی بسنده کرده است و بخش دوم «مردگان» را به عربی برگردانده است.
به طور کلی در ترجمة اسامی خاص مترجمان سعی میکنند این اسامی را بدون تغییر یا با تغییرات اندک واجی ترجمه کنند تا به این وسیله امانتداری را نیز در ترجمه رعایت کنند. هر چند استفاده از این شیوه بیشتر برای اسم شخصیتها کاربرد دارد، اما سایر اسامی خاص مانند اسم کتاب، فیلم، کشورها و... نیازمند دقت بیشتر از سوی مترجم و استفاده از معادلهای دیگر است. در اینگونه موارد، اگر اسمی معادل اسم خاص موجود در زبان مبدأ در زبان مقصد وجود داشته باشد، مترجم باید از معادل کارکردی استفاده کند در غیر این صورت گاهی میتواند با ترجمة مفهوم آن اقدام به ترجمه اسم خاص کند. برای مثال، در ترجمة نام کشور «اتریش» به زبان عربی نمیتوان از روش نسخهبرداری استفاده کرد و باید از معادل کارکردی «النمسا» استفاده کرد.
باید به این نکته نیز اذعان داشت که مترجم در بسیاری موارد در ترجمة اسامی خاص اختیار کامل ندارد و باید از قواعد بینالمللی پیروی کند. این مسأله به ویژه در ترجمة اسم سازمانهای بینالمللی کاربرد دارد. در ترجمة اسم سازمانهای بین المللی قطعاً باید از معادل کارکردی استفاده کرد و استفاده از سایر راهبردها صحیح نیست.
بحث و نتیجهگیری
با بررسی برگردان اسامی خاص در ترجمة عربی رمان سمفونی مردگان نتایجی حاصل ششده است که در ادامه ارائه میشود.
مترجم از میان 10 راهبرد پیشنهادی ونکویلی از پنج راهبرد استفاده کرده است:
- اولین راهبرد ونکویلی در ترجمة اسامی خاص، راهبرد «ترجمه نکردن، بازآفرینی و نسخهبرداری» است که احمد موسی مترجم رمان سمفونی مردگان به زبان عربی، بیشترین استفاده را از این راهبرد کرده است. مترجم تقریباً در 55 درصد موارد از این راهبرد استفاده کرده است.
- دومین راهبرد ارائه شده توسط ونکویلی راهبرد «ترجمه نکردن اسم خاص و افزودن توضیحات به متن» است که مترجم در 12 درصد موارد از این راهبرد استفاده کرده است.
- سومین راهبرد ارائه شده راهبرد «انطباق اسم خاص متن مبدأ با قواعد واجیآوایی زبان مقصد» است و مترجم در 15 درصد موارد از این راهبرد استفاده کرده است.
- چهارمین راهبرد ارائه شده «معادلیابی: بازآفرینی معنای ضمنی در متن مقصد» است. مترجم در 10 درصد موارد از این راهبرد استفاده کرده است.
- پنجمین راهبرد ارائه شده توسط ونکویلی «جایگزینی اسم خاص با یک اسم خاص معادل در زبان مقصد» است و مترجم در 8 درصد موارد از این راهبرد استفاده کرده است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که نوع اسم خاص تأثیر مستقیمی در تعیین راهبرد جهت ترجمه آن دارد. برای ترجمة اسامی شخصیتها (نام و نام خانوادگی) بهترین راهبرد ترجمه نکردن و نسخهبرداری است که مترجم نیز از این روش بیش از سایر روشها استفاده کرده است. هر چند گاهی با توجه به ضرورت، مترجم تغییراتی واجی و آوایی در آن ایجاد کرده است.
در ترجمة اسامی شخصیتهای تاریخی و ادبی باید علاوه بر نسخهبرداری توضیحاتی را جهت معرفی این شخصیتها به مخاطب ترجمه در متن یا در پاورقی ارائه کرد که مترجم نیز بارها از این روش استفاده کرده است.
در ترجمة اسامی مکانها، ادارات، ماهها و کشورها، بهترین راهبرد استفاده از معادل کارکردی است که مترجم نیز از همین راهبرد در ترجمه اینگونه اسامی استفاده کرده است.
در نهایت در ترجمة اسامی خاص مربوط به اشعار و کتابها، میتوان از ترجمة مفهوم ضمنی استفاده کرد که مترجم چندبار از این روش استفاده کرده است. استفاده از این روش با اصل امانتداری در ترجمه تعارض دارد. همچنین در برخی موارد استفاده از این روش به دلیل این است که مترجم اسامی خاص را در متن مبدأ تشخیص نداده و با آن مانند اسم عام رفتار کرده و اقدام به ترجمة تحتاللفظی آن کرده است.
تعارض منافع
تعارض منافع ندارم.
[1]. Boase Beier, J.
[2]. Van Coillie, J.
[3]. Newmark, P.
[4]. Christian Andersen, H.
[5]. Sarkka, H.
[6]. Leppihalme, R.
[7]. Faulkner, W.
[8]. Proper Names
[9]. Eirlys E. Davies
[10]. Preservation
[11]. Addition
[12]. Omission
[13]. Globalization
[14]. Localization
[15]. Distortion of the original
[16]. Creation
[17]. Brigitte Schultze
[18]. Direct transfer
[19]. Adaptation
[20]. Substitution
[21]. semantic translation
[22]. Transfer of an artistic device
[23]. non-translation,reprodution,copying
[24]. non-translation plus additional explantion
[25]. phonetic or morphological adaptation to the target language
[26]. translation
[27]. replacement by counterpart in target language
[28]. replacement of a personal name by common noun
[29]. replacement by more widely known name from the source culture
[30]. replacement by another name from the target language
[31]. replacement by a name with another or additional connotation
[32]. deletion