Document Type : Research Paper
Author
Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, Allameh Tabatabaʼi University, Tehran, Iran
Abstract
The present study, within the framework of cognitive semantics, has addressed the issue of imaginary schemas in the book of Siboyeh as a grammatical text and how it is reflected in the Persian translation. The purpose of this research is to explain the conceptual constructions as the substructure of language patterns in order to reach the intellectual foundations of the author and to make the book easier to understand and then to provide an accurate translation. The adopted descriptive-analytical method is based on incomplete induction and relying on Evans and Green's schematic model. Sampling has been done from eleven chapters (8666 words) of the al-Kitab that deals with the topic of al- Eshteghal. Power, containment, space, and displacement schemas had the highest frequency, respectively. In the translation, due to the stylistic features of Sibawayh, the two methods of terminological clarification and translation have led to the removal or replacement of the schemas of space, displacement and containment in significant cases, but the schemas of power They are represented in the target language with a similar linguistic structure.
Keywords
Main Subjects
سبکشناسی شناختی رویکردی نوین است که ساختارها و فرآیندهای شناختی را خاستگاه تولید متن و منشأ درک و دریافت زبانی میداند و گزینشهای سبکی و الگوهای زبانی را به مسائل ذهن و شناخت پیوند میدهد (فتوحی، 1391: 159-160). همچنین فرآیند «شناخت» در ذهن بر پایة طرحوارههای تصوری است که ساختارهای تجربی و با مبنایی بدنمند و پیشمفهومی هستند و خاستگاه آنها حرکتهای تکرار شوندة بدن انسان در مکان، تعاملات ادراکی و بهکارگیری اشیاء است (Hampe, 2005:1-2).
کتاب سیبویه به عنوان میراث گرانسنگ مسلمانان از نیمة دوم قرن دوم هجری دربردارندة پژوهشهای زبانی بسیار ژرف است که در عرصة بینالمللی نیز مورد عنایت ویژه واقع شده است. پژوهشهای بسیاری با رویکردهای متفاوت درمورد این اثر بی بدیل صورت گرفته است. این پژوهش بر آن است که با رویکرد شناختی و به مدد استخراج و تحلیل طرحوارههای بهکار رفته در این کتاب، بنمایههای فکری نویسندة کتاب را برای مخاطب خویش آشکار سازد تا کلیدی برای فهم آسانتر و دقیقتر این کتاب باشد و با تبیین الگوهای زبانی، فرآیند درک معنی را تسریع بخشد. همچنین با بررسی بازنمود این طرحوارهها در ترجمة فارسی، راهکارهای مورد استفاده در ترجمه را نیز تبیین سازد.
روش پژوهش در این جستار، توصیفی- تحلیلی است و نظر به گستردگی دامنة پژوهش، نمونهگیری با روش استقراء ناقص و محدود به11 باب از جلد اول الکتاب (8666 کلمه) انجام شده است که به بررسی موضوع اشتغال میپردازد. در بخش ترجمه، به تنها ترجمة ارائه شده از جلد اول الکتاب (کرمزادگان، 1395) استناد شده است. چهارچوب نظری اتخاذ شده، مدلی از طرحوارههای تصوری است که ایوانز و گرین[1] (2006) ارائه دادهاند.
انتظار میرود این پژوهش به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
- نظریة طرحوارههای تصوری تا چه حد میتواند در درک متون دستوری از جمله کتاب سیبویه راهگشا باشد؟
- پربسامدترین طرحوارهها در متون دستوری از جمله کتاب سیبویه کدامند؟
- تأثیر راهکارهای ترجمه در بازنمود طرحوارههای الکتاب چیست؟
در پاسخ به سؤالهای مطرح شده، به نظر میرسد که:
- الگوهای زبانی در دستورنویسی زبان عربی دارای پایهای طرحوارهای هستند؛ زیرا قواعد زبان با عناوینی همچون تقدیم، تأخیر، جواز، امتناع و... توصیف میشوند و اصطلاحات رایج در نحو عربی مانند منصوب، مرفوع و... نیز طرحوارهای هستند. بنابراین، منطقی به نظر میرسد که متون دستوری در زبان عربی مالامال از طرحوارهها باشند.
- با توجه به اینکه اساس دستور زبان عربی بر پایة عامل و معمول بنا شده است، به نظر میرسد طرحواره نیرو بیشترین بسامد را در کتاب سیبویه داشته باشد.
- با توجه به دو مشخصة سبکساز سیبویه؛ یعنی استفادة فراوان از ضمایر (میرحاجی و کرمزادگان، 1399: 189) و اسمهای اشاره (همان: 193) و استفاده از جملات توصیفی به جای اصطلاحات نحوی (همان: 187) به نظر میرسد بیشترین راهکار مورد نیاز مترجم، تصریح و ترجمة اصطلاحی است و این دو راهکار نیز خود منجر به حذف طرحوارهها یا جایگزینی آنها با طرحوارهای دیگر میشود.
- پیشینة پژوهش
پژوهشهای مرتبط با این مقاله در سه دستة زیر قابل بررسی هستند:
1-1. پژوهشهای مرتبط با طرحوارههای تصوری
پژوهشهای بیشماری در مورد طرحوارههای تصوری در ایران و خارج از ایران انجام شده است که در ادامه به ذکر تعدادی از پژوهشهای داخلی به عنوان نمونه اکتفا میشود.
کوروش صفوی (1382) در مقالة خود تحت عنوان «طرحوارههای تصوری از دیدگاه معنیشناسی شناختی»، پس از ارائة توضیحی اجمالی دربارة معنیشناسی شناختی به نقد و بررسی سه طرحوارة حجمی، حرکتی و قدرتی میپردازد.
سیمین آریانفر (1385) در پایاننامة کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی شماری از ضربالمثلهای فارسی براساس طرحوارههای تصوری در چهارچوب نظریة معنیشناسی شناختی»، تعدادی از ضربالمثلهای فارسی را براساس مدل ایوانز و گرین، لیکاف[2] و ... تحلیل کرده است.
فاطمه شعبانیان (1391) در پایاننامة کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «طرحوارههای تصوری در ضربالمثلهای شرق گیلان»، طرحوارههای بهکار رفته در این ضربالمثلها را براساس مدل ایوانز و گرین استخراج و تحلیل کرده است.
ذوالفقاری و عباسی (1394) در مقالهای با عنوان استعارة «مفهومی و طرحوارههای تصوری در اشعار ابن خفاجه» به بررسی و تحلیل اشعار این شاعر تصویرپرداز با رویکرد شناختی پرداختهاند.
تکتبار فیروزجایی و همکاران (1397) در مقالة طرحوارههای تصوری ضربالمثلهای فرائد الأدب و نقش آن در انعکاس فرهنگ به تحلیل الگوهای زبانی تعدادی از ضربالمثلهای زبان عربی پرداختهاند.
پژوهشی که به بررسی طرحوارهها در متون دستوری زبان عربی و به طور خاص الکتاب سیبویه پرداخته باشد، یافت نشد.
1-2. پژوهشهایی با موضوع ترجمة طرحوارههای تصوری به زبان فارسی
صحرائینژاد (1388) در پایاننامة کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی تعدیلات گفتمانی و واژگانی در راستای طرحوارههای ذهنی در ترجمه»، تعدیلات صورت گرفته در ترجمة چهار رمان را براساس نظریة طرحوارههای تصوری جانسون بررسی کرده است.
پورابراهیم (1395) در مقالة «بررسی روشهای ترجمة استعارههای مبتنی بر طرحوارة حرکتی در نهج البلاغه»، بنا بر مدل الهرّاسی به بررسی بازتاب استعارههای مبتنی بر طرحوارة حرکتی در ترجمههای فارسی و انگلیسی نهجالبلاغه پرداخته است.
ایرانمنش (1400) در مقالة «ترجمة طرحوارههای تصویری؛ مطالعة موردی زیرنویس فارسی پویانماییهای یخزدة 1 و 2» براساس نظریة طرحوارهای جانسون، پنیا و ایوانز و گرین به بررسی سه طرحوارة حجمی، قدرتی و حرکتی و نحوة بازنمود آنها در زیرنویس فارسی پویانمایی یخزدة 1 و 2 پرداخته است.
1-3. پژوهشهایی با موضوع ترجمة جلد اول الکتاب
کرمزادگان (1395) در رسالة دکتری خود با عنوان «مدرسة سیبویه النحویة، ترجمة و شرح و تعلیق علی المجلد الأول من الکتاب»، علاوه بر شرح و تعلیق، به ترجمة جلد اول پرداخته است.
میرحاجی و کرمزادگان (1396) در مقالة «فرآیند فهم متن در متون دستوری، رمزگشایی تعدادی از واژگان کلیدی الکتاب (با محوریت جلد اول)» برای تعدادی از واژگان الکتاب، معادل پیشنهاد کردهاند.
کرمزادگان (1398) در مقالة «تحلیل مقایسهای عوامل سازندة ابهام در کتاب سیبویه و ترجمة آن براساس عناصر انسجام دستوری»، عوامل دشواری فهم متن الکتاب را از دیدگاه عناصر انسجام دستوری و سپس بازنمود این عناصر را در ترجمة فارسی بررسی میکند.
- طرحوارههای تصوری و راهکارهای ترجمة آن
2-1. طرحوارههای تصوری
«اصطلاح طرحوارة تصوری نخستین بار به شکل همزمان در سال 987، در دو اثر یکی «بدن در ذهن»، نوشتة جانسون و دیگری در «زنان، آتش و چیزهای خطرناک» نوشتة لیکاف به کار رفت» (افراشی، 1395: 51). طرحوارههای تصوری الگوهای تکرارشونده و پویا از تعاملات شناختی ما هستند و موجب میشوند دریافت و تجربیاتمان ساختاری یکپارچه و مقولهبندی شده بیاید. این الگوها در آغاز به صورت ساختهای معنیدار در سطح حرکات جسمانی ما در فضا، دستکاری اشیا و تعاملات ادراکی شکل میگیرند و ساختاری گشتالتی دارند (Johnson, 1987: 29). طرحوارههای تصوری در واقع الگوهای انتزاعی هستند که از طیف وسیعی از تجارب دریافتی نشأت گرفتهاند و در اعماق نظام شناختی ما پنهان شدهاند (Evans & Green, 2006: 300).
«طرحوارهها سازههای بلامنازعِ تحلیلِ ماهیتِ اندیشه، استدلال و معنا هستند» (افراشی، 1395: 63). «مطالعة تألمی بر این واقعیت صحه میگذارد که ساختار معنایی1 منعکسکنندة ساختار مفهومی است و ساختار مفهومی نیز بازنماییهای مفهومی است که دربردارندة طرحوارة تصوری است» (روشن و اردبیلی، 1395: 45). «طرحوارههای تصوری بازتاب تجارب جسمانی هستند که در گذر زمان و با رشد انسان کسب میشوند؛ به همین دلیل شکلگیری آنها معلول مجموعة ادراکهای انسان است که به نوبة خود از کسب تجارب جسمانی گوناگون حاصل میآیند. به عنوان مثال، هنگامیکه انسان مسیری را طی میکند، طرحی از مسیر، مبدأ، مقصد، حرکت و گذر در ذهن او شکل میگیرد که میتواند از طرحوارههای شکل گرفته با همین نامها برای سخن گفتن دربارة مفاهیم انتزاعی بهره ببرد» (علیپور، 1400: 72). بنابراین، حالت گستردهتر کاربرد طرحوارهها زمانی است که از امور کاملاً فیزیکی به امور کاملاً غیرفیزیکی گسترش معنی پیدا کرده و به طور مجازی و استعاری از حالت پیشنمونهای دور شود (Johnson, 1987: 43). طرحوارة تصویری عبارت است از الگویی تکرارشونده و پویا از تعاملهای ادراکی ما که به تجربهمان انسجام و ساختار میبخشد (Yu, 1988: 23-24).
نوع مفهومهایی که واژگانی چون روی، زیر، توی، بیرون و... بیان میکنند، مفهومهای اولیهای هستند که مدلهای ذهنیمان را از جهان خارج روی آنها بنا میکنیم. نوزادان برای بازی با اشیاء، پرت کردن، کشیدن و هل دادن آنها یا گذاشتن آنها رو یا توی هم وقت زیادی صرف میکنند و گویی پیش از آنکه واژگان مربوط به این روابط را بیاموزند، خود این رابطهها به لحاظ مفهومی کاملا برایشان روشن میشود (Lee, 2001: 18).
جانسون طرحوارههای تصویری زیر را به عنوان مهمترین طرحهای تصویری نام برده است: ظرف، تعادل، فشار، ممانعت، متقابل، حذف مانع، توانمندی، جذب، توده/ شمار، حرکت، ارتباط، مرکز/ پیرامون، دورانی، دور/ نزدیک، مقیاس، کل/ جزء، ادغام، شکاف، پر خالی، انطباق، روی هم اندازی، تکرار، تماس، فرآیند، سطح، شیئی و مجموعه (Johnson, 1987: 126).
ایوانز و گرین نیز فهرست موقتی از طرحوارههای تصوری بر حسب طبیعت شناختی و مبنای تجربیشان طبقهبندی ارائه کردند که در مطالعات دانشمندان معناشناس از جمله جانسون، لیکاف، لیکاف و ترنر[3]، گیبز و کلستون[4] و کینکی دیده میشود (شعبانیان، 1391: 45). آن دو طرحوارهها را در هشت دستة فضا، مهارشدگی، جابهجایی، توازن، نیرو، پیوستگی، همسانی و موجودیت تقسیمبندی کردند و برای هر طرحواره نیز تعدادی زیرمجموعه قائل شدند که در ادامه ذکر خواهد شد.
2-2. راهکارهای ترجمه
«مترجمان تحت تأثیر ساختارهای بنیادین شناختی از روشهای گوناگونی برای ترجمة طرحوارهها استفاده کردهاند که میتوان آنها را در چهار شیوة کلی زیر خلاصه کرد:
- انتقال طرحوارة مبدأ با ساختار زبانی مشابه به زبان مقصد
- انتقال طرحوارة مبدأ با ساختار زبانی بسط یافته یا متفاوت به زبان مقصد
- جایگزین کردن طرحوارة مبدأ با طرحوارة مقصد
- حذف طرحوارة مبدأ در زبان مقصد» (ایرانمنش، 1400: 28-30).
- اشتغال
«اشتغال» از جمله مباحث نحوی است که سیبویه به تفصیل به آن پرداخته است و 11 باب (8666 کلمه) از جلد اول کتاب خویش را به آن اختصاص داده است. «اشتغال» در لغت به معنای «مشغول و سرگرم شدن به چیزی و فراموش کردن چیز دیگری» است و در اصطلاح نحوی به صورت زبانی اطلاق میشود که فرمول «اسم مقدم + عامل (فعل/ شبهالفعل) + ضمیر اسم مقدم/ سبب اسم مقدم» بر آن منطبق باشد (سیوطی، بیتا: 52). اسم مقدم مشغولٌعنه و ضمیر یا سبب آن مشغولٌبه نامیده میشود. از نظر زبانی اعراب مشغولٌبه ثابت و دائماً مفعولٌبه و منصوب است، اما مشغولٌعنه گاهی به عنوان مبتدا، مرفوع و گاهی به عنوان مفعولٌبه برای عامل محذوف منصوب میآید. سیبویه در کتاب خویش به موضوعاتی چون «معرفی و تعریف اولیة باب اشتغال، مشغولٌعنه واقع شدن ظرفهای متصرف، بررسی موارد ارجحیت نصب مشغولٌعنه، بررسی موارد ارجحیت رفع مشغولٌعنه، بررسی وجوب نصب مشغولٌعنه، بررسی وجوب رفع مشغولٌعنه، بررسی اشباه الفعلها به عنوان مشغول، نحوة تمییز اسلوب اشتغال از غیراشتغال با عنایت به محل ضمیر مشغولٌعنه پرداخته است (کرمزادگان، 1395: 194- 260).
این مقاله میکوشد با استخراج و تحلیل طرحوارههایی که سیبویه در گفتار خویش بهکار برده است، الگوهای زبانی و صورتهای ذهنی وی را در دستورنویسی تبیین سازد تا خوانندة الکتاب با این اثر مأموستر شده و آسانتر در مسیر دشوار درک معنا از این کتاب ثمین و ثقیل گام بردارد.
- ارائه و تحلیل دادهها
4-1. طرحوارة فضا
طرحوارة فضا که جانسون آن را طرحوارة جهتی مینامد، «مفاهیم را با اعطای صورت مکانی در جهتهای متقابل به یکدیگر مرتبط میکند و با تصویر هندسی که در ذهن به وجود میآورد، درکی جدید میسازد» (حاجیان و زعفرانلو، 1389: 11) و به هفت زیر مجموعة بالا- پایین، جلو- عقب، راست- چپ، نزدیک- دور، مرکز- حاشیه، تماس، مستقیم و عمودیت تقسیم میشود.
سیبویه در شرح و توضیح مباحث مربوط به باب اشتغال از 84 طرحوارة فضا استفاده کرده است؛ 64 طرحواره بر مفهوم عقب- جلو، 13 طرحواره بر مفهوم دور- نزدیک و 8 طرحواره بر مفهوم چپ- راست دلالت میکند.
4-1-1. طرحوارة عقب- جلو
در ترجمة الکتاب، 61 طرحوارة عقب- جلو با ساختار زبانی مشابه و بنا بر راهکار گرتهبرداری به زبان مقصد ترجمه شدهاند:
متن اصلی: «هذا باب ما یکون فیه الاسم مبنیا علی الفعل قدّم أو أخّر» (سیبویه، 1988: 80).
ترجمه: «مواردی که اسم چه مقدم باشد چه مؤخر، معمول فعل واقع میشود» (کرمزادگان، 1395: 194).
همانطور که مشاهده میشود، سیبویه در اینجا برای فعل که یک مفهوم انتزاعی است، یک موقعیت مکانی قائل شده است، سپس جایگاه اسم را نسبت به فعل میسنجد و آن را جلو یا پشت فعل قرار میدهد. در ترجمه نیز این مفهوم بدون هیچ تغییری انتقال داده شده است.
سه طرحوارة عقب– جلو به منظور تصریح و شفافسازی در ترجمه حذف شدهاند که در اینجا یک نمونه بررسی میشود:
متن اصلی: «ومثل ترک إظهار الفعل ههنا ترک الإظهار فی الموضع الذی تقدّم فیه الإضمار» (سیبویه، 1988: 81).
ترجمه: «نظیر ذکر نکردن فعل محذوف در اینجا، ذکر نکردن اسم ظاهر (در اسلوب مدح و ذم) است که به جای آن ضمیر آورده میشود» (کرمزادگان، 1395: 196).
در نمونة اخیر، سیبویه محذوف بودن عامل نصب مشغولٌعنه را با اسلوبی از مدح و ذم مقایسه میکند که در آن سبب مدح و ذم به صورت نکره و منصوب میآید؛ مانند عبارت «نعم طالبا علی». نحویها معتقد هستند که فاعل «نعم» در اینجا ضمیر "هو» مستتر است که جلوتر از «طالبا» آمده است. بنابراین، سیبویه برای «طالبا» یک موقعیت مکانی متصور میشود که یک ضمیر فرضی پیش از آن آمده است. از آنجایی که سیبویه از «ال» عهد ذهنی در کلمة «موضع» استفاده کرده و هیچ اشارة دیگری به موضوع قیاس مورد نظر خود نکرده است، در ترجمه بنا بر راهکار تصریح، توضیحاتی اضافه شده و برای فهم آسانتر، طرحواره حذف شده است.
4-1-2. طرحوارة چپ- راست
همانطور که پیشتر نیز مطرح شد، سیبویه برای واژگان یک موقعیت مکانی متصور میشود. سپس موقعیت مکانی واژگان را نسبت به هم ارزیابی میکند. در هشت مورد برای کلمات دو جهت چپ و راست قائل شده است و با استفاده از فعل یلی، یک واژه را سمت چپ یک واژة دیگر و بدون فاصله قرار میدهد. در ترجمه نیز این هشت طرحواره با ساختار زبانی یکسان،به زبان مقصد انتقال داده شدهاند.
متن اصلی: «ولا یکون الذی یلیها غیره مظهرا أو مضمرا» (سیبویه، 1988: 98)
ترجمه: «و کلمهای به جز فعل، چه مذکور باشد، چه مقدر، در پی آنها نمیآید» (کرمزادگان، 1395: 223).
4-1-3. طرحوارة دور– نزدیک
در 13 مورد، سیبویه یک صورت زبانی را یک موقعیت مکانی میداند که صورت زبانی دیگری نسبت به آن دور یا نزدیک است. به طور مثال، منصوب آوردن مشغولٌعنه یک موقعیت مکانی است که «زید» در جملة «زیدا ضربته» به آن نزدیکتر و در جملة «زید مررت به» از آن دورتر است؛ «فإن قلت: زید مررت به فهو من النصب أبعد من ذلک» (سیبویه، 1988: 83).
در ترجمة 10 مورد با ساختار زبانی یکسان به زبان مقصد ترجمه شدهاند. دو طرحواره در زبان مقصد، حذف و یک طرحواره با طرحوارة جایگزین منتقل شده است.
متن اصلی: «والرفع فی هذا أحسن وأجود؛ لأنّ أقرب إلی ذلک أن تقول: مررت بزید ولقیت أخا عمرو» (سیبویه، 1988: 84).
ترجمه: «مرفوع آوردن زید در عبارتهای (ی نظیر) زید مررت به وزید لقیت أخاه بهتر و نیکوتر است؛ زیرا عبارتهای (ی نظیر) مررت بزید ولقیت أخا زید به منظور اعمال فعل مناسبتر هستند» (کرمزادگان، 1395: 199).
همان طور که مشاهده میشود به منظور تصریح و فهم آسانتر، طرحواره در زبان مقصد حذف شده و موضوع با گفتاری ملموستر بیان شده است.
متن اصلی: «وأمّا الانتصاب ثمَّ وههنا فمن وجه واحد» (سیبویه، 1988: 102).
ترجمه: فلسفة نصب مشغولٌعنه در اسلوب استفهام همان فلسفهای است که خارج از اسلوب استفهام ذکر شده است (کرمزادگان، 1395: 228)
این جمله از بابی گزینش شده است که سیبویه در آن به بررسی اعراب مشغولٌعنه در اسلوب استفهام میپردازد. سپس برای تکمیل توضیحات خود به مقایسة جملههای استفهامی با جملههای خبری میپردازد که در بابهای پیشین آنها را تحلیل کرده است. در ذهن وی، جملات خبری و جملات استفهامی هر یک در یک موقعیت مکانی و با فاصله از هم قرار دارند. در ترجمة به منظور تصریح و ملموسسازی، طرحوارة دور– نزدیک با طرحوارة مهارشدگی جایگزین شده است؛ ابتدا به اسلوب استفهام و غیر استفهام تصریح شده، سپس هر دو اسلوب به مثابة ظرفی تلقی شدهاند که منصوب بودن مشغولعنه نیز مظروف آن است. در جدول (1)، توزیع فراوانی طرحوارة فضا ارائه شده است.
جدول 1. توزیع فراوانی طرحوارة فضا
عنوان |
تعداد |
طرحوارة فضا |
84 |
بالا - پائین |
0 |
جلو - عقب |
64 |
راست - چپ |
13 |
نزدیک - دور |
8 |
مرکز- حاشیه |
0 |
تماس |
0 |
مستقیم |
0 |
عمودیت |
0 |
4-2. طرحوارة مهارشدگی
طرحوارة مهارشدگی که جانسون آن را طرحوارة حجمی نامیده است در مدل ایوانز و گرین دارای پنج زیر مجموعة ظرف، داخل- خارج، سطح، پر- خالی و محتوا است.
«به اعتقاد جانسون درک انسان از مفهوم انتزاعی حجم، ریشه در تجربة او از وجود فیزیکی خود یا به عبارتی فضای اشغال شده توسط بدن او دارد.همچنین انسان میتواند خود را مظروف مکانهای دارای حجم نظیر تخت، اتاق یا خانه دانسته و حتی این تجربة فیزیکی را به مفاهیم انتزاعی حجمناپذیر نیز بسط و گسترش دهد و بر مبنای آن به درک و تولید طرحوارههای انتزاعی حجم بپردازد» (Evans & Green, 2006: 56).
در 11 بابی که از کتاب سیبویه به مبحث اشتغال اختصاص داده شده است در مجموع 120 طرحوارة مهارشدگی یافت شد: 26 طرحوارة ظرف، 14 طرحوارة داخل، 4 طرحوارة خارج، یک طرحوارة خالی و 75 طرحوارة سطح.
4-2-1. طرحوارة ظرف
در ترجمة الکتاب، هشت طرحوارة ظرف با ساختار زبانی مشابه و بدون تغییر به زبان مقصد منتقل شدهاند.
متن اصلی: «هذا باب من الاستفهام یکون الاسم فیه رفعًا» (سیبویه، 1988: 127).
ترجمه: «اسلوب استفهامی که مشغولعنه در آن مرفوع است» (کرمزادگان، 1395: 260).
در اینجا جملات استفهامی به مثابة یک ظرف بوده و اسم مرفوع مظروف آن است. طرحواره عیناً به زبان مقصد انتقال داده شده است.
از 18 طرحوارة باقیمانده، دو طرحوارة با طرحوارة دیگری جایگزین شده است:
متن اصلی: «هذا باب ما ینتصب فی الألف» (سیبویه، 1988: 101).
ترجمه: «نصب مشغولٌعنه پس از همزة استفهام» (کرمزادگان، 1395: 227).
در اینجا سخن از منصوب آوردن مشغولٌعنه پس از ادات استفهام است. همانطور که در متن عربی مشاهده میشود، سیبویه همزة استفهام را یک ظرف میبیند که منصوب آوردن اسم به عنوان مظروف در آن گنجانده میشود، اما در ترجمه بنا به راهکار تصریح و آسانسازی فهم، طرحوارة عقب– جلو جایگزین طرحوارة ظرف شده است.
16 طرحوارة ظرف در زبان مقصد به منظور ترجمة اصطلاحی یا تصریح حذف شدهاند:
متن اصلی: «کما لم یکن النصب فیما أتممتَ به الاسم یعنی الصلة» (سیبویه، 1988: 88).
ترجمه: «از دیگر موارد عدم جواز نصب، اسم موصول است ...» (کرمزادگان، 1395: 205).
در متن مبدأ، اسم موصول ظرفی است که اعراب نصب مظروف آن است، اما در متن مقصد ترجمه از نوع اصطلاحی و طرحواره حذف شده است.
متن اصلی: «یجوز فیه ما یجوز فیه» (سیبویه، 1988: 91).
ترجمه: هر آنچه برای اسم مزبوز جایز است، برای مشغولٌعنه نیز جایز میشود (کرمزادگان، 1395: 212).
در اینجا دو اسم داریم که هر کدام یک ظرف مستقل در نظر گرفته شده است و جوازهای نحوی مظروف این دو ظرف هستند. در ترجمه به منظور تصریح، طرحوارة ظرف حذف شده و موضوع قابل فهمتر منتقل شده است.
4-2-2. طرحوارة داخل- خارج
10 طرحواره از 14 طرحوارة داخل بدون تغییر و با ساختار مشابه به زبان فارسی انتقال داده شدهاند:
متن اصلی: «فأدخله فی الباب الذی تقدّم فیه الصفة» (سیبویه، 1988: 107).
ترجمه: «عبارت مورد نظر به بابی برده شود که صفت بر اسم پایانی مقدم شود» (کرمزادگان، 1395: 235).
در اینجا مراد سیبویه از «بابی که صفت بر اسم پایانی مقدم کردد»، نعت سببی است؛ همانطور که مشاهده میشود، نعت سببی یک ظرف پنداشته شده است و جملة مورد نظر به درون آن ظرف ریخته میشود.
در چهار مورد طرحواره در زبان فارسی حذف شده است:
متن اصلی: «ویدخل النصب فیه، کما دخل فی الاسم الأوّل» (سیبویه، 1988: 85).
ترجمه: اعراب نصب به این ظرفها تعلق میگیرد، چنانکه به اسم اول در عبارتهایی نظیر «زید ضربته») تعلق گرفت (کرمزادگان، 1395: 201).
ظرفها و اسمی مانند «زید» یک ظرف است که اعراب نصب داخل آن ریخته میشود. در ترجمة فارسی به منظور تصریح و آشنایی زایی برای ذهن از ساختار زبانی استفاده شده است که فاقد طرحواره است.
چهار طرحوارة خارج به کار رفته شده در مباحث اشتغال الکتاب با ساختار زبانی مشابه به زبان فارسی انتقال داده شدهاند:
متن اصلی: «لأنّ المضمر قد خرج من الفعل» (سیبویه، 1988: 83).
ترجمه: «زیرا ضمیر از لفظ فعل خارج شده است» (کرمزادگان، 1395: 198).
فعل یک ظرف است و ضمیر به عنوان مظروف، از آن خارج شده است.
4-2-3. طرحوارة پر– خالی
در پیکرة مورد پژوهش تنها یک طرحوارة خالی یافت شد که در ترجمه به دنبال ترجمة اصطلاحی، حذف شده است:
متن اصلی: «لأنّک إنّما تجیء بالاستفهام بعد ما یفرغ من الابتداء» (سیبویه، 1988: 128).
ترجمه: «زیرا اداوت استفهام زمانی به کار برده میشوند که اعراب اسم تعیین شده باشد» (کرمزادگان، 1395: 261).
4-2-4. طرحوارة سطح
این طرحواره به سطح تماس دو جسم مجزا اشاره دارد (Pena, 2008: 1042)؛ به دیگر سخن، یک طرحوارة مهارشدگی در حالت پیش نمونه دارای سه بعد درون، مرز انفصال و بیرون است، اما با مواردی روبهرو هستیم که تنها دارای دو بعد مرز انفصال و بیرون هستند مانند تخت. چنین مواردی سبب شکلگیری طرحوارة سطح شده است.
این طرحواره در پیکرة مورد پژوهش با بسامد 75 به سه صورت و در قالبهای زبانی معین به کار رفته است. قالب اول که دارای بالاترین بسامد است و در بابهای مورد پژوهش 53 بار تکرار شده است، از الگوی «بناء الکلمة علی کلمة أخری» تبعیت میکند؛ سیبویه یک کلمه را به مثابة یک شیء فیزیکی دارای سطح میبیند و کلمة دیگری را روی آن قرار میدهد. معادل اصطلاحی این صورت ذهنی «اسناد بین دو کلمه» یا «معمول قرار دادن یکی برای دیگری» است.
در ترجمة این ساختار زبانی، 29 طرحواره بنا بر راهکار ترجمة اصطلاحی با طرحوارة نیرو جایگزین و به زبان مقصد منتقل شده است:
متن اصلی: «ومثل هذا فی البناء علی الفعل وبناء الفعل علیه «أیّهم»» (سیبویه، 1988: 84).
ترجمه: «أیّهم» در معمول فعل واقع شدن و خبر واقع شدن فعل برای آن نظیر «زید» است (کرمزادگان، 1395: 199).
در اینجا واژگان از جمله «زید» که در جملات پیشین ذکر شده است، «أیّ» و فعلها یک شیء فیزیکی مسطح فرض شدهاند که یکی بر روی دیگری قرار میگیرد و ساخته میشود. اما در ترجمه از معادل اصطلاحی آن استفاده شده، و طرحوارة سطح تبدیل به طرحوارة نیرو– اجبار شده است.
24 طرحوارة باقیمانده بدون تغییر در زبان فارسی انعکاس داده شدهاند:
متن اصلی: «فإذا بنیت الفعل علی الاسم قلت: «زید ضربته»، فلزمته «الهاء»» (سیبویه، 1988: 81).
ترجمه: «به دنبال پایهگذاری فعل بر اسم در عبارت «زید ضربته»، آوردن ضمیر «هاء» الزامی است» (کرمزادگان، 1395: 196).
دومین ساختار پرکاربرد با بسامد 22، ساختار «جری ...مجری ....» است. در مواردی که سیبویه قصد دارد بین دو ساختار زبانی مشابهت برقرار کند و برای هر دو حکم یکسان صادر کند از این اسلوب زبانی استفاده میکند. یک ساختار زبانی یا یک کلمه یا یک قاعدة دستوری را مثابة یک سطح فیزیکی در نظر میگیرد که ساختار یا کلمه یا قاعدة دیگری بر آن سطح جاری میشود.
در ترجمة این 22 طرحواره از راهکار ترجمة اصطلاحی استفاده شده و طرحوارة سطح به طرحوارة همسانی تبدیل شده است.
متن اصلی: «فجری هذا علی ما جری علیه قولک: «أکرمت زیدا»» (سیبویه، 1988: 83).
ترجمه: «عبارت «زید لقیت أخاه» به منزلة عبارت «أکرمت زیدا است»» (کرمزادگان، 1395: 199).
سومین ساختار دارای طرحوارة سطح که به صورت متفرقه و معدود بهکار برده شده با حرف جر علی شکل گرفته و در ترجمه حذف شده است:
متن اصلی: «فیجیء علی معنی «هذا یضرب»» (سیبویه، 1988: 130).
ترجمه: «معنای «هذا یضرب» اراده میشود» (کرمزادگان، 1395: 264).
معنای یک جمله که یک مفهوم انتزاعی است، یک سطح فیزیکی است و معنای یک جملة دیگر که خود نیز انتزاعی است، روی این سطح سرازیر میشود.
در جدول (2)، توزیع فراوانی طرحوارة مهارشدگی ارائه شده است.
جدول 2. توزیع فراوانی طرحوارة مهارشدگی
طرحوارة مهارشدگی |
ظرف |
داخل - خارج |
خالی - پر |
سطح |
محتوا |
120 |
26 |
18 |
1 |
75 |
0 |
4-3. طرحوارة جابهجایی
این طرحواره که جانسون آن را «طرحواره حرکتی» نامیده، بنابر حرکت انسان یا حرکت پدیدههای اطراف وی در ذهن پایهریزی شده است. ایوانز و گرین برای این طرحواره دو زیر مجموعة نیروی جنبشی و مبدأ- مسیر- مقصد قائل شدهاند.
طرحوارههای جابهجایی بهکار رفته در مباحث باب اشتغال به چهار دسته تقسیم میشوند: طرحوارههایی که دربردارندة مقصد هستند و پنج بار بهکار برده شدهاند؛ مانند:
متن اصلی: «أضیف الفعل إلیه ب- «الباء» ولم یوصل إلیه الفعل فی اللفظ» (سیبویه، 1988: 83).
ترجمه: «فعل با حرف «ب-» به ضمیر رسیده، و در لفظ به آن نرسیده است» (کرمزادگان، 1395: 198).
در اینجا فعل یک مسیر پیما است و مقصد آن ضمیری است که پس از فعل میآید. همانطور که در ترجمه مشاهده شد، طرحواره بدون تغییر در زبان فارسی نیز بازنمود شده است، اما در چهار طرحوارة باقیمانده، بنابر ترجمة اصطلاحی، طرحواره در زبان فارسی منعکس نشده است:
متن اصلی: «وإن کان الفعل لایصل إلیه إلّا بحرف الإضافة» (سیبویه، 1988: 92).
ترجمه: «با وجود اینکه فعل «مررت» فقط با حرف جر به کار میرود» (کرمزادگان، 1395: 213).
دستة دوم طرحوارههایی هستند که بر مبدأ دلالت دارند و سه بار بهکار برده شدهاند و دو مورد در ترجمه با ساختار مشابه منتقل شدهاند:
متن اصلی: «إذا کان من تمامه ولم یرجع إلی الأوّل» (سیبویه، 1988: 135).
ترجمه: «و جواب شرط هرگاه تمام کنندة معنای شرط باشد و به ابتدای کلام باز نگردد» (کرمزادگان، 1395: 270)
یک بار نیز بنابر راهکار ترجمة اصطلاحی، طرحوارة نیرو- اجبار جایگزین طرحوارة جابهجایی مبدأ شده است:
متن اصلی: «وترفع الجواب حین یذهب الجزم من الأوّل فی اللفظ» (سیبویه، 1988: 134).
ترجمه: «هرگاه فعل شرط در لفظ مرفوع آورده شود، جواب شرط نیز مرفوع آورده میشود (کرمزادگان، 1395: 269).
اعراب جزم مسیر پیمایی است که از مبدأ حرکت یعنی فعل شرط رهسپار میشود. این صورت ذهنی در واقع بر مرفوع بودن فعل شرط دلالت دارد. بنابراین، در ترجمه شاهد جایگزینی طرحوارهها با هم هستیم.
دستة سوم طرحوارههایی هستند که دلالت بر «مسیر» یا «مسیر+ مقصد» دارند و بسامد آنها هفت است و بنابر ترجمة اصطلاحی یا در زبان مقصد حذف شدهاند یا با طرحوارة نیرو جایگزین شدهاند:
متن اصلی: «یرید «أصابوه» ولا سبیل إلی النصب وإن ترکت «الهاء»» (سیبویه، 1988: 88).
ترجمه: «مراد شاعر «أصابوه» بوده است. علی رغم عدم ذکر ضمیر رابط، منصوب آوردن مال غیر ممکن است» (کرمزادگان، 1395: 205).
اعراب نصب به مثابة مقصدی است که تمام راههای منتهی به آن مسدود است. در ترجمه اصطلاح «منصوب آوردن» استفاده و منجر به حذف طرحواره شده است.
متن اصلی: «فجاء بالفعل بعد أن مضی فیهما الرفع» (سیبویه، 1988: 143).
ترجمه: «لذا پس از اینکه «زانیة» و «زانی» مرفوع به ابتدائیت گردیدهاند، «فاجلدوا» آورده شده است» (کرمزادگان، 1395: 280).
دو واژة «زانیة» و «زانی» که سیبویه پیشتر آنها را ذکر کرده است به مثابة یک مسیر تلقی شدهاند که اعراب رفع همچون یک رهگذر این مسیر را پیموده است. در ترجمه با بهکارگیری اصطلاح نحوی، طرحوارة نیرو- اجبار جایگزین شده است.
متن اصلی: «فلا سبیل له علیه» (سیبویه، 1988: 134).
ترجمه: «لذا «تضرب» نمیتواند بر آن عمل کند» (کرمزادگان، 1395: 269)
طرحوارة نیرو – اجبار جایگزین طرحوارة جابهجایی- مسیر – مقصد شده است.
دستة چهارم طرحوارههایی هستند که بر یک مکان دلالت میکنند و یک قاعدة دستوری یا یک واژه در مکان خود مستقر است و واژة دیگری نیز در همان مکان مستقر میشود. این طرحواره 35 بار استفاده شده است.
متن اصلی: «فإذا قلت: «یوم الجمعة صمته»، ف- «صمته» فی «موضع مبارک»» (سیبویه، 1988: 84).
ترجمه: «در عبارت «یوم الجمعة صمته»، «صمته» در جایگاه «مبارک» واقع شده است» (کرمزادگان، 1395: 200).
جدول 3. توزیع فراوانی طرحوارة جابهجایی
طرحوارة جابهجایی |
مبدأ |
مسیر |
مقصد |
موقعیت مکانی |
50 |
3 |
7 |
5 |
35 |
4-4. طرحوارة نیرو
این طرحواره که جانسون از آن با عنوان «قدرتی» یاد میکند، دارای هشت زیر مجموعة اجبار، مانع، نیروی متقابل، تغییر مسیر یا انحراف، رفع مانع، توانایی، جذب (کشش) و مقاومت است.
یافتههای این پژوهش حاکی از این است که در الکتاب سیبویه، دو نوع طرحوارة نیرو بهکار رفته است: طرحوارة اجبار یا فشار 120 بار و طرحوارة مانع سه بار.
4-4-1. طرحوارة اجبار
طرحوارة اجبار یا فشار که همان تحت تأثیر قرار دادن یا تحت تأثیر قرار گرفتن است در الکتاب خود به دو دسته تقسیم میشود:
الف- شخص بر شیء که تعداد دفعات تکرار آن 75 بار است و به دو صیغة غائب و مخاطب به کار رفته است. در ترجمة فارسی طرحواره با حفظ ساختار و به صورت سوم شخص آورده شده است.
متن اصلی: «فإن لم تُجزم الآخر، نصبتَ» (سیبویه، 1988: 133).
ترجمه: «اگر جواب شرط مجزوم نگردد، (اسم پیش از ادات شرط) منصوب آورده میشود» (کرمزادگان، 1395: 268).
فعل جواب شرط و اسم پیش از ادات شرط به مثابة یک شیء فیزیکی هستند که متکلم بر آنها اعمال قدرت میکند و باعث پذیرش صورتهای جدیدی در آنها میشود. در متن مقصد صیغة مخاطب به سوم شخص تغییر داده شده است.
متن اصلی: «ومن قال «زیدا ضربته»، قال: «أزیدا أخاه تضربه». فإنّما نصب «زیدا»» (سیبویه، 1988: 105).
ترجمه «هر کس بگوید: «زیدا ضربته»، میگوید: «أزیدا أخاه تضربه». در نتیجه «زید» را منصوب آورده است» (کرمزادگان، 1395: 232).
فاعل «نصب» در متن مبدأ «هو» مستتر است که به «من» باز میگردد. در متن مقصد نیز صیغة فعل عینا منتقل شده است.
ب) شیء بر شیء که 45 بار استفاده شده است و با ساختار مشابه در متن مقصد بازنمود بافته است.
متن اصلی: «ولو کان شیء من هذا ینصب شیئا فی الاستفهام» (سیبویه، 1988: 128).
ترجمه: «اگر در اسلوب استفهام، کلمهای در صله، اسم پیش از موصول را نصب میداد» (کرمزادگان، 1395: 262).
4-4-2. طرحوارة مانع
از تجربة برخورد کردن با یک مانع در ذهن شکل میگیرد و یک چیز یا یک شخص مانع از حرکت یک چیز یا یک شخص دیگر میشود. این طرحوارة در بابهای مورد پژوهش سه بار بهکار رفته و با ساختار مشابه در ترجمه نیز انعکاس داده شده است:
متن اصلی: «حتّی یمتنع من أن یکون یعمل فیه» (سیبویه، 1988: 85).
ترجمه: «عامل قرار دادن فعل برای غیر اسم، مانع از عملکرد نحوی آن بر اسم میشود» (کرمزادگان، 1395: 201).
عمل نحوی فعل یک پدیدهای فیزیکی در نظر گرفته میشود که همچون یک سد مانند عملکرد مجدد فعل میشود. فعلی که خود نیز یک شیء فیزیکی قلمداد شده است که قدرت اعمال نیرو دارد.
جدول 4. توزیع فراوانی طرحوارة نیرو
طرحوارة نیرو |
اجبار |
مانع |
نیروی متقابل |
انحراف |
رفع مانع |
توانایی |
جذب |
مقاومت |
123 |
120 |
3 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با تکیه بر مدل طرحوارهای گرین و ایوانز (2006) و با نمونهگیری از 11 باب (8666 کلمه) از الکتاب سیبویه که به موضوع اشتغال اختصاص یافتهاند به استخراج و بررسی طرحوارههای تصوری و بازنمود آن در ترجمة فارسی پرداخت.
در مجموعِ 377 طرحوارة یافته شده، طرحوارة نیرو با 123 بار تکرار پربسامدترین طرحواره و پس از آن طرحوارة مهارشدگی با 120 بار تکرار دومین طرحوارة پر بسامد شناخته شد.
جدول 5، توزیع فراوانی طرحوارهها (درصد)
تعداد کل طرحوارهها |
فضا |
مهارشدگی |
جابهجایی |
نیرو |
377 |
84 |
120 |
50 |
123 |
|
28/22 |
83/31 |
26/13 |
62/32 |
همچنین آمار ارائه شده درم ورد عملکرد مترجم الکتاب به ما نشان داد که طرحوارهها در هر دو زبان فارسی و عربی یکسان هستند و حذف یا جایگزینی طرحوارهها در فرآیند ترجمه به ویژگیهای سبکساز سیبویه و نه تفاوت ساختاری دو زبان باز میگردد؛ زیرا در نمونههای تحلیل، مشاهده شد این تفاوتهای طرحوارهای در زبان مقصد بنابر راهکار تصریح یا ترجمة اصطلاحی ایجاد شده است. علاوه بر این، بسامد بالای طرحوارهها ما را به سوی بدن مندی در دستور نویسی زبان عربی سوق میدهد.
تعارض منافع
تعارض منافع ندارم.
[1]. Evans, V. & Green, M.
[2]. Lakaff, G.
[3]. Lakaff,G. & Turner, M.
[4]. Gibbs, Jr. & Colston, H.
doi: 10.22054/RCTALL.2022.69969.1649