رضا شیروانی دنیانی؛ رسول بلاوی؛ سید ناصر جابری اردکانی
چکیده
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسشهای اساسی دربارۀ انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبانهای بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشههای موجود در جامعۀ خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریختشکنانه ...
بیشتر
رباعیات خیام دربرگیرنده پرسشهای اساسی دربارۀ انسان و هستی است که توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و باعث شده تا به زبانهای بسیاری ترجمه شود. محمد نورالدین از مترجمانی است که رباعیات خیام را به زبان عربی ترجمه کرده است. وی گاهی متأثر از باورها و اندیشههای موجود در جامعۀ خود در انتقال مفاهیم رباعیات به عربی به تغییرات ریختشکنانه روی آورده است. آنتوان برمن تأکید دارد که در ترجمۀ هر متن بیگانه باید حالت غریبگیاش در زبان مقصد را حفظ کرد و هرگونه حذف، اضافه و یا تغییر در آن، تحریف متن اصلی بهشمار میرود. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی گرایشهای ریختشکنانه در ترجمۀ محمد نورالدین از رباعیات خیام براساس نظریۀ آنتوان برمن پرداخته است و هفت گرایش ریختشکن که عبارتاند از: منطقیسازی، واضحسازی، اطناب، تفاخرگرایی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن و تخریب شبکۀ معنایی زیرمتنی را بررسی کرده تا میزان پایبندی محمد نورالدین به متن مبدأ و موفقیت وی در انتقال مفاهیم و معنای کلمات را مشخص کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد مترجم با ترجمه نکردن بعضی از کلمات یا انتخاب معادلی که از لحاظ غنای معنایی به سطح واژه مبدأ نمیرسد، باعث تضعیف کمی و کیفی متن شده و با تغییراتی که در ساختار جملات و علائم نگارشی به وجود آورده به منطقیسازی دست زده و با افزودن توضیحاتی به متن و گرایش به زیباسازی متن مقصد به واضحسازی و تفاخرگرایی روی آورده و با تغییراتی که در معنا و مفاهیم ایجاد کرده، اندیشههای عرفانی و اجتماعی خود را در آن جای داده است.
زهرا باوندپوری؛ شهریار همّتی؛ تورج زینی وند؛ علی سلیمی
چکیده
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطۀ آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمههای عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاههای نقدی وی پیرامون این ترجمهها را براساس 7 مؤلّفه (عقلاییسازی، شفافسازی، اطناب کلام، غناییزداییکیفی، ...
بیشتر
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطۀ آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمههای عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاههای نقدی وی پیرامون این ترجمهها را براساس 7 مؤلّفه (عقلاییسازی، شفافسازی، اطناب کلام، غناییزداییکیفی، غناییزداییکمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریختشکنانۀ آنتوان برمن (1991-1942م) نظریهپرداز مبدأگرای فرانسوی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّة لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاههای نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفههای نظریۀ آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بکّار در نقد و بررسیهای خود با بهرهگیری از رویکرد زبانشناختی اغلب دیدگاههایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبانشناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفههای نظریۀ آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبانشناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاههای خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
رجاء ابوعلی؛ بهزاد اسبقی گیگلو
چکیده
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهرو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریهپرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ...
بیشتر
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهرو است که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر وتوفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. «آنتوان برمن» مترجم، نظریهپرداز، فیلسوف و تاریخ نگار علم ترجمه است که تحت تأثیر فلسفه، نگاهی نو به مطالعات ترجمه داشت. برمن در جایگاه مترجم و نظریهپرداز، توجه ویژهّای به متن اصلی دارد و به وفاداری مترجم در ترجمه معتقد است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی از نوع انتقادی سامان یافته است، ترجمة «فاطمه جعفری» بر رمان اعترافات «ربیع جابر» را براساس هفت مؤلفه از مؤلفههای ریختشکنانۀ متن «آنتوان برمن» شامل منطقیسازی، تطویل یا اطناب کلام، تفاخرگرایی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی، تخریب ضرب آهنگهای متن، تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان نقد و بررسی کرده است. برآیند پژوهش نشان میدهد در بین مؤلفههای یادشده، اطناب کلام و تخریب ضرب آهنگ متن از پربسامدترین عوامل تحریف متن در ترجمة فاطمه جعفری است و این مؤلفهها در تفاخرگرایی نیز تأثیر گذاشته و در مواردی شاهد افزایش مؤلفۀ تفاخرگرایی در ترجمه او هستیم. از جهت انتقال ساختار و محتوا نیز در مجموع، ترجمهای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و در حوزههای منطقیسازی، غنازدایی کیفی، غنازدایی کمّی و تخریب عبارات و اصطلاحات خاص زبان، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. بسامد هر یک از مؤلفههای ریختشکنانۀ موجود در ترجمة رمان اعترافات در قالب یک نمودار میلهای نمایش داده شده است.
علی بشیری
چکیده
آنتوان برمن نظریهپرداز حوزۀ مطالعات ترجمه بر آن است که در ترجمه بهخصوص ترجمۀ نثر اتفاقاتی میافتد که میتوان آنها را در 13 عنوان جای داد. به اعتقاد وی، با روش تحلیل منفی میتوان این 13 مورد را در متون ترجمه شده مورد بررسی قرار داد. این پژوهش قصد دارد با پیاده کردن این نظریه روی دو ترجمه از رمان بوف کور نوشتۀ صادق هدایت که توسط ...
بیشتر
آنتوان برمن نظریهپرداز حوزۀ مطالعات ترجمه بر آن است که در ترجمه بهخصوص ترجمۀ نثر اتفاقاتی میافتد که میتوان آنها را در 13 عنوان جای داد. به اعتقاد وی، با روش تحلیل منفی میتوان این 13 مورد را در متون ترجمه شده مورد بررسی قرار داد. این پژوهش قصد دارد با پیاده کردن این نظریه روی دو ترجمه از رمان بوف کور نوشتۀ صادق هدایت که توسط الدسوقی و عدس به عربی ترجمه شدهاند، نشان دهد که این نظریه را میتوان جزو جهانیهای ترجمه دانست. بررسی این ترجمهها نشانگر آن است که تمامی این 13 مورد در ترجمۀ این رمان، جز آراستهسازی قابل تطبیق است و علت دست نیافتن به آراستهسازی در ترجمۀ این نثر آن است که نوع این نثر رمان است و آن هم از نوع مدرن و هدف نویسنده و در نتیجه مترجم رمان از زیباسازی و استفاده از آرایهها تا حد زیادی به دور است. در نهایت این نظریه دارای اشکالاتی هنگام پیادهسازی است، اما چارچوب نسبتاً کارآیی در بررسی متون ترجمه شده است و میتوان آن را جزو جهانیهای ترجمه دانست.
محمد فرهادی؛ سید محمود میرزایی الحسینی؛ علی نظری
چکیده
ترجمه به عنوان روشی برای آشنایی با آداب و فرهنگ دیگر ملتها از دیرباز مورد توجه بودهاست و همواره دو رویکرد مبدأگرا و مقصدگرا داشتهاست و هر یک از این دو رویکرد طرفداران خاص خود را داشتهاند. آنتوان برمن یکی از نظریهپردازان مبدأگرای علم ترجمه است که در نظریة خود با عنوان «گرایشهای ریختشکنانه»، سیزده عامل انحراف در ترجمه را ...
بیشتر
ترجمه به عنوان روشی برای آشنایی با آداب و فرهنگ دیگر ملتها از دیرباز مورد توجه بودهاست و همواره دو رویکرد مبدأگرا و مقصدگرا داشتهاست و هر یک از این دو رویکرد طرفداران خاص خود را داشتهاند. آنتوان برمن یکی از نظریهپردازان مبدأگرای علم ترجمه است که در نظریة خود با عنوان «گرایشهای ریختشکنانه»، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمیشمارد که «اطناب» و «توضیح» از آن جمله است. این مقاله بر آن است که با استفاده از روش تحلیلیـ توصیفی، این دو مورد را در ترجمة فارسی انصاریان از صحیفة سجادیه نقد و بررسی کند تا میزان انحرافات موجود در ترجمة وی را بر اساس نظریة مذکور مشخص کند. لذا ابتدا به نظریة برمن اشاره، و در ادامه، به نقد و بررسی موارد بالا پرداخته میشود و در مواردی که لازم مینماید، ترجمة پیشنهادی نیز ارائه خواهد شد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که اطنابهای موجود در ترجمة انصاریان در پنج مقولة کلّی «اطناب احترامی»، «باهمآیی»، «مترادف عربی و فارسی» و «مترادف غیرعربی و فارسی» و سایر اطنابها، و توضیح در سه محور «بینامتنی با قرآن»، «ذکر مضافهای محذوف» و سایر توضیحات نمود پیدا میکند که بیشترین این موارد، مخلّ موسیقی متن و ایجاز نهفته در آن شدهاست.
علی افضلی؛ عطیه یوسفی
چکیده
ترجمة آثار سعدی شیرازی به عنوان یکی از نامدارترین سخنسرایان ادب فارسی، بنا به جنبههای متعدّد ساختاری و محتوایی، قابلیّت تحلیل و بررسی از منظر نظریّههای جدید فنّ ترجمه را دارد. آنتوان برمن در نظریّة گرایشهای ریختشکنانة خود، با هدف برجسته ساختن اهمیّت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این ...
بیشتر
ترجمة آثار سعدی شیرازی به عنوان یکی از نامدارترین سخنسرایان ادب فارسی، بنا به جنبههای متعدّد ساختاری و محتوایی، قابلیّت تحلیل و بررسی از منظر نظریّههای جدید فنّ ترجمه را دارد. آنتوان برمن در نظریّة گرایشهای ریختشکنانة خود، با هدف برجسته ساختن اهمیّت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این اعتقاد است که مترجم باید از نظر شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، ترجمة عربی جبرائیل المخلّع از کتاب ارجمند «گلستان» بر اساس هفت مؤلّفه از مؤلّفههای تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی میشود که عبارتند از: عقلاییسازی، شفّافسازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، تخریب شبکههای معنایی زیرین متن، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافتههای پژوهش نشان میدهد علّت اصلی انحراف ترجمة عربی گلستان از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزهای مربوط به ساختار دستوری و نیز تطابق کامل نداشتن دامنة اطلاق واژهها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتاً ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدّن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن میگویند.