ابهام ساختارهای صرفی زبان عربی را میتوان به دو نوع تقسیم کرد: 1ـ ابهامهایی که میتوانسته به وجود آیند، امّا واضع با اتّخاذ تدابیری مانع آن شده است. 2ـ ساختارهایی که به صورت بالقوّه ابهامآفرین هستند. علمای قدیم تنها وجه نخست را به عنوان ابهام (اللَّبْس) برشمردهاند، چراکه از دیدگاه ایشان، اصولاً فهم معنا در بستر توجّه به بافت کلام ...
بیشتر
ابهام ساختارهای صرفی زبان عربی را میتوان به دو نوع تقسیم کرد: 1ـ ابهامهایی که میتوانسته به وجود آیند، امّا واضع با اتّخاذ تدابیری مانع آن شده است. 2ـ ساختارهایی که به صورت بالقوّه ابهامآفرین هستند. علمای قدیم تنها وجه نخست را به عنوان ابهام (اللَّبْس) برشمردهاند، چراکه از دیدگاه ایشان، اصولاً فهم معنا در بستر توجّه به بافت کلام صورت میپذیرد و این امر ابهام را از میان میبرد. امّا در مطالعات جدید، به نوع دوم که محور این پژوهش میباشد، به عنوان ابهام جدّی نگریسته شده است. این پژوهشها غالباً به صورت موردی و پراکنده به برخی از این وجوه پرداختهاند، امّا در پژوهش حاضر، با طرح دو مقولة همسانی صیغی و چندمعنایی صیغی تلاش شده است چارچوب نظری جدید و کاملی ارائه شود. در بُعد تطبیقی نیز بررسی ترجمههای قرآن کریم نشان میدهد که این نوع ابهام نمودِ بسیار بارزی در ترجمهها یافته است. بدین منظور، پس از بررسی ساختارهای صرفی زبان عربی، آن وجوه که قابلیّت ابهامآفرینی دارند، مشخّص گردید و آنگاه با کمک نرمافزارهای رایانهای، ترجمهها مورد بررسی قرار گرفت و نمونهها استخراج گردید. این وجوه در انواع کلمه، اعمّ از فعل، اسم و حرف وجود دارد و یازده مورد با عنوان همسانی صیغی و هشت مورد به عنوان چندمعنایی صیغی مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، مترجم از یک سو باید از این ساختارها آگاهی کامل یابد و از سوی دیگر، از تیزبینی لازم برای یافتن قرائن زبانی و غیرزبانی دالّ بر معنای مقصود برخوردار باشد تا از این رهگذر بتواند یک وجه معنایی را بر وجه دیگر اولویّت بخشد.