Document Type : Research Paper

Authors

1 Assistant Professor of Arabic Language and Literature, Zabol National University, Zabol, Iran,

2 Assistant Professor of Arabic Translation, Damghan National University, Damghan, Iran

Abstract

There is no doubt that a considerable part of famous animations have been formed for educational and entertaining purposes, and the creators of these works, relying on the literary language, introduce their target community (children) to the world of humor and its expression techniques. The more humor is norm-breaking in these visual-verbal genres, the more audience it would attract. This feature also applies to dubbing animation and highlighting its verbal humor. Therefore, the more the translator/dubbing team is aware of the subtleties of the target language, the more prominent its role can be in achieving this goal. Zootopia (2016) is one of the most successful animations, which in addition to creating attractive and exciting scenes, has a language that, according to many critics of children's films, is also a successful example of children's humor. The popularity and influence of this animation caused scientific groups to take the responsible of translating and dubbing it into Arabic and Persian. In this research, based on the descriptive-analytical method and based on the strategies of humor translation by Magdalena Panek (2009), an attempt is made to comparatively study the strategies of verbal humor translation in Arabic and Persian dubbing of Zootopia. The results show that literal translation in Arabic dubbing (34%) and paraphrasing in Persian dubbing (32%) is the most frequent strategy in translating the humor of the target language. Also, the significant difference between the use of modulation strategy in Arabic dubbing (2%) and Persian dubbing (19%) shows that the Persian translation and dubbing group had more emphasis on harmonizing the structure of animation’s humor with the target culture and language. Therefore, Arabic dubbing has been more successful in localizing humor than its Persian counterpart.

Keywords

طنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصه‌های مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر می‌رسند، نشان می‌دهد و این خود مایة خنده می‌شود. هنر طنزپرداز، هدف طنز «آشکارسازی مشکلات و حقایق تلخ ناشی از مفاسد عمومی با سخنی اعتراض‌آمیز و لطیف با هدف اصلاح اجتماع است» (باقری و دورکی، 1386: 111). طنز هنگامی شکل می­گیرد که اشخاص از بیان سخن خود به صورت بی­پرده و مستقیم عاجز هستند. مهم‌ترین مسأله‌ای که مترجم در ارتباط با ترجمۀ طنز باید رعایت کند این است که متن ترجمه‌شده باید برای خوانندة زبان مقصد همان کارکرد ایجاد خنده را داشته باشد؛ زیرا خنده‌دار بودن متون طنز، مهم‌ترین مشخصۀ آن است. بنابراین، این روح متن باید در زبان مبدأ و مقصد متعادل و یکسان باشد. زبان طنز به‌دلیل ارتباط تنگاتنگ با شیوه­های بیان و بدیع از چنان انعطاف و توانمندی برخوردار است که می­توان ادعا کرد طنزی که عاری از بازی­های زبانی و انواع شگردهای بلاغی باشد، جذابیت خاصی برای مخاطب نخواهد داشت.

 

1. بیان مسأله

برای این‌که طنز کودک به زبانی دیگر ترجمه شود باید علاوه­بر برجسته­سازی بُعد کودکانة اثر، محتوای آن نیز به شیوه‌ای خنده‌دار برای کودک ارائه شود. لازمة این امر استفاده از شگردهای زبانی متعدد در ساختار ترجمه و فراهم‌آوردن موجبات خنده و شادمانی کودک در تعابیر و گفتمان متن است. این شگردها به‌لحاظ آن‌که در قالب زبان ارائه می‌شود خیلی بیشتر از دیگر عناصر ادبی با کودک پیوند برقرار می‌کند و در صورتی که برخوردار از زیبایی باشد، می‌تواند او را به اقناع درونی نیز برساند. به‌همین جهت است که ترجمة طنز کودک نسبت به طنز بزرگسال از دشواری‌های خاصی برخوردار است. بنابراین، «وقتی مترجم بتواند وحدت خویش را با کودک تحکیم بخشد و زاویة دیدی برگزیند که او را جذب کند، آن‌گاه می‌تواند آن وحدت را ماهرانه، برای راهنمایی خواننده به معناهای مدنظر خویش به‌کار گیرد» (چمبرز[1]، 1387: 132).

ساختار رسانه­های دیداری- شنیداری از یک­سو انتقال معنا و پیام را برای نویسنده تسهیل می­کند و از دیگر سو، برخی محدودیت­ها را بر کار نویسنده و به خصوص مترجم می­افزاید. مهم­ترین تفاوت محتوای مکتوب با محتوای دیداری-شنیداری، عامل زمان است. زمانِ درک محتوایِ مکتوب در دست خواننده است و زمان درک محتوای دیداری- شنیداری اینچنین نیست. انیمیشین از جمله رسانه­های دیداری- شنیداری است که مهم­ترین ویژگی آن، زبان موجود در آن است. درواقع دیالوگ­های طنزآمیز و شخصیت‌های طنز انیمیشن هستند که مخاطب کودک را مشتاقانه به پای تماشای خود می‌کشاند و سپس به­عنوان برندهایی تجاری روی کالاها درآمدزایی می­کند. زوتوپیا[2] (2016م) برندة جایزة اسکار بهترین انیمیشن در هشتاد و نهمین دورة جوایز اسکار[3] و بهترین انیمیشن در هفتاد و چهارمین مراسم گلدن گلوب[4] ازجمله طنزهای
دیداری- شنیداری کودکانه­ای است که از اقبال عمومی برخوردار گشت.

زوتوپیا پایتخت دنیایی است که حیوانات در آن به موجودات متمدنی تبدیل می­شوند که سال‌های بسیاری با صلح و آرامش کنار هم زندگی می­کنند. این انیمیشن همة ویژگی‌های یک طنز موفق را داراست؛ از شخصیت­های بذله­گو گرفته تا خلق دنیایی پرجزئیات، کمدی خنده­دار و صحبت دربارة موضوعات مهم دنیای واقعی که هم برای کودک پیام‌آور است و هم بزرگ‌ترها را به فکر وامی‌دارد. همچنین در خلق موقعیت طنز و استفاده از زبان شوخی یکی از بهترین انیمیشن‌های چندسال اخیر است که به لطف برخورداری از گونه­های متفاوت حیوانات به خوبی توانسته بازة گسترده­ای از موقعیت‌های طنز را در اختیار مخاطب قرار دهد و لحظات جذابی برای او خلق کند.

شهرت این انیمیشن سبب شد گروه­های مشهور دوبلاژ این اثر فاخر را دوبله کنند. در همین راستا اخیراً دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا در بازار ارائه و لحن طنزآمیز و خاص آن از استقبال ویژه­ای در میان گویشوران این دو زبان برخوردار شد. این تشابه در اقبال عمومی از دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا، پژوهشگران را بر آن داشت تا با تکیه­بر روش
توصیفی- تحلیلی و با استناد به الگوی ترجمة مگدالنا پاتک[5] (2009م) راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی آن را بررسی کنند و میزان موفقیت مترجم در انتقال تأثیر طنز موجود در زبان مبدأ به زبان مقصد (عربی و فارسی) را مقایسه کنند.

 

2. روش و پرسش‌های پژوهش

در پژوهش حاضر تلاش می­شود میزان تأثیرگذاری سازوکارهای طنز کلامی در ترجمه و دوبلة انیمیشن کودک کشف شود. برای این کار، انیمیشن زوتوپیا انتخاب شد و در گام نخست، تمام واژگان و جمله‌های آن بررسی شد و تنها آن دسته از واژگان و عباراتی که در دایرة طنز کلامی قرار می­گرفت، گردآوری شد و در راستای موضوع، اهداف و پرسش‌های پژوهش تفکیک شد. برای بررسی داده‌ها و دستیابی به نتیجة مناسب از روش تحلیل محتوا استفاده شد. بنابراین، تمام واژگان و بندهایی که در ترجمة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا دارای شاخصه­های طنز است، تحلیل و بررسی شد. در ادامه براساس راهکارهای ترجمة طنز مگدالنا پانک (2009م)، داده‌ها در جدول‌های مخصوص دسته‌بندی شد تا بستری مناسب برای بررسی موضوع و محتوای آن‌ها فراهم شود. برای عینی‌تر شدن تحلیل و امکان بررسی سنجیده‌تر، بسامد داده‌های برگرفته از ترجمة عربی و فارسی انیمیشن اندازه‌گیری و به کمک فنون آمار توصیفی و استنباطی، نتایج پژوهش تفسیر شد.

پرسش‌هایی که در این پژوهش در پی پاسخ آن‌ها هستیم، عبارتند از:

1- بر اساس الگوی مگدالنا پاتک پربسامدترین راهکارهای طنزساز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشنزوتوپیاکدام است؟

2- کدام‌یک از دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا در انتقال طنز کلامی به مخاطب موفق­تر عمل کرده­ است؟

 

3. پیشینة پژوهش

تاکنون تحقیقات متعددی دربارۀ راهکارهای ترجمة فیلم در قالب دوبله و زیرنویس صورت پذیرفته‌است که در ادامه به گوشه‌ای از این تحقیقات اشاره می‌شود.

عبدی (1386) در پایان‌نامة «استراتژی‌های مترجم برای برخورد با تابوها در فیلم‌های دوبله‌شده از انگلیسی به فارسی» در پی شناسایی مشکل خلأهای واژگانی در ترجمة آثار ادبی است تا مشکلات احتمالی که مترجمان با آن‌ها مواجه می‌شوند، بررسی شود و راهکارهای مناسب برای ترجمة واژه‌های فرهنگی خاص ارائه شود.

امام (1395) در مقالة «ترفندهای بومی‌سازی در ترجمة فارسی فیلم‌های کارتونی: رئیس مزرعه، شنل قرمزی و پاندای کونگفوکار» می‌کوشد تا با بررسی فیلم‌نامه و ترجمة فارسی سه فیلم فوق، شگردهای به‌کارگیری ترفندهای بومی‌سازی مترجمان و نیز دوبلورهای ایرانی را در این فیلم‌ها بررسی کند و نوعی دسته‌بندی هشت‌گانه برای جایگزین‌سازی عرضه کند.

رستگار مقدم (1398ش) در پایان­نامة «بررسی مؤلفه­های آموزش ترجمة زیرنویس در محیط دانشگاهی ایران» بر این باور است مهارت فنی، کار گروهی، دانش زبانی و دانش ترجمه به­عنوان مؤلفه­های اصلی یادگیری زیرنویس هستند. همچنین موفقیت دوره­های آموزش ترجمة زیرنویس نیازمند استفاده از مواد آموزشی بازارمحور و ایجاد شرایط مشابه بارز واقعی ترجمة زیرنویس است.

همچنین چند اثر یافت شد که به بررسی شیوه­های طنز در دوبلة انیمیشن پرداخته­ است؛ از آن­جمله: عامری (1397ش) در مقالة «ترجمة گفت‌وگوهای طنز در فیلم» با ذکر چند نمونه از گفت‌وگوهای طنزگونه و بررسی مصادیقی از طنز تصویری، لطیفه، بازی با کلمات و سایر وجوه طنز کلامی به مسئلة ترجمة گفت‌وگوهای طنز در فیلم می­پردازد.

حجازی و حمیدی (1398ش) در مقالة «چگونگی انتقال طنز در دوبله فارسی پویانمایی شگفت انگیزان2» با انتخاب انیمیشین شگفت‌انگیزان2 به معرفی ویژگی­های منحصربه فرد دنیای چندوجهی پویانمایی و چالش­های ترجمه­ای آن می‌پردازند و سپس با تکیه بر تحلیل­های زبان­شناسی، چگونگی ساخت، کارکرد و ادراک طنز در دو نسخة اصلی و ترجمه شده را بررسی می‌کنند.

دهباشی و میرافضلی (1398ش) در مقالة «انواع طنز و شیوة دوبله آن در انیمیشن زوتوپیا براساس مدل مارتینز سیرا» معتقدند هم در متن اصلی و هم در ترجمة این پویانمایی به ترتیب از طنز کلامی، طنز عملی و طنز ماهوی استفاده شده است. همچنین در میان راهبردهای ترجمه، راهبرد دیداری و زبان­شناختی از دسته­بندی مارتینز و راهبرد حذف و اضافه از دلاباستیتا بیشترین کاربرد را داشتند.

سایر بررسی­های نگارندگان در این زمینه نشان می­دهد که به جز پژوهش­های فوق در حوزة انتقال طنز در آثار دیداری-شنیداری به زبان فارسی، پژوهشی در این حوزه به زبان عربی صورت نگرفته­ است. بر این اساس و با توجه به پیشینة یادشده، علاوه بر اینکه تاکنون هیچ پژوهشی به بررسی تطبیقی راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی نپرداخته ‌است، اثری نیز یافت نشد که شگردهای طنزآفرین در ترجمة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا را مورد بررسی تطبیقی قراردهد. بنابراین، می‌توان به‌درستی ادعا کرد که این نخستین اثری است که بدین موضوع و جامعة آماری مدنظر می‌پردازد.

 

4. ضرورت پژوهش

هر ساله با پیشرفت تکنولوژی در دنیا چندین انیمیشن محبوب تولید و به سرعت به زبان‌های دیگر ترجمه شده و وارد فرهنگ کشور مقصد می­شود. از آن­جاکه مخاطب این آثار اغلب کودک و نوجوان است، تحقیق و پژوهش در این حوزه می­تواند مترجم را یاری دهد تا هرچه بهتر و باکیفیت­تر سهمی از انتقال فرهنگ در کنار ایجاد سرگرمی داشته باشد. همچنین از آن­جا که انتقال طنز در هر فرهنگی متفاوت است و ممکن است یک پیام یکسان در دو زبان مختلف تأثیر یکسانی ایجاد نکند و نیز از آن­جا که در ترجمة آثار
دیداری- شنیداری بحث وفاداری به دیالوگ­ها کمرنگ­تر از هماهنگی دیالوگ­ها، صدا وتصویر است؛ بنابراین، بررسی آثار دوبله­شده می­تواند اطلاعات مفیدی در خصوص تکنیک­های اتخاذ شده در حوزة ترجمة آثار دیداری- شنیداری در اختیار مترجمان قراردهد.

 

5. بحث و بررسی

5-1. انیمیشن زوتوپیا

زوتوپیا (2016م) جدیدترین انیمیشن کمپانی دیزنی، پایتخت دنیایی است که حیوانات در آن به موجودات تکامل‌یافته و متمدنی تبدیل شده ‌است. پستانداران و درندگان سال‌های بسیاری است که با هم صلح کرده‌اند و همه در یک مجموعه زندگی می‌کنند و گذشته‌ای که عرصة کشمکش، جنگ و ترس میان حیوانات بود را فراموش کرده‌اند. در ظاهر انیمیشن، بیننده باید با این دنیای آرمانی و ایده‌آل روبرو باشد، اما حقیقت این است که واقعیت کثیف‌تر و پیچیده‌تر از پوستة ظاهری زندگی است. شخصیت اصلی فیلم خرگوشی به نام جودی هابز است که می‌خواهد افسر پلیس شود، اما مشکل این است که پلیس‌شدن شغل حیواناتِ بزرگ و تنومند است و یک خرگوش زیاد در آن دوام نمی‌آورد. رئیس پلیس بوگو به او وظیفه‌ای خسته‌کننده سپرده تا او را از خطر دور نگه دارد. با این‌حال جودی از یک‌سو با یک روباه مکار به نام نیک آشنا می‌شود و به همراه او در ماجراجویی‌هایی خلاف واقع قرار می‌گیرد و از دیگر سو باید به دنبال فردی گمشده در زوتوپیا شود.

زوتوپیا دربرگیرندة مضامین ارزشمندی است که مختص به مسائل روز جهان است. تفاوت عمده‌ای که با دیگر انیمیشن‌ها دارد، پرداختن به مسائل بشردوستانه است؛ بنابراین، تفاوت‌های نژادی در جامعه به‌عنوان تم اصلی انیمیشن در نظر گرفته شده‌است. در جریانِ داستان به خوبی این مفهوم تزریق می‌شود که افراد می‌توانند در یک جامعه فارغ از هر نژادی، زندگی خوشحال و آرامی در کنار هم داشته ‌باشند و احترام متقابل یکی از ارکان اصلی آن است. زوتوپیا از این جهت می‌تواند انیمیشن ارزشمندی باشد که نسل کودکان را به پذیرش تفاوت‌های نژادی دعوت می‌کند و به آن‌ها می‌گوید که مهم نیست از چه نژادی باشید و چه رنگی داشته باشید، همة شما از حق مساوی برخوردار هستید و باید جامعه‌ای شاد تشکیل دهید. علاوه‌بر تم بشردوستانة زوتوپیا باید به موقعیت‌های کمیک انیمیشن نیز اشاره کرد که کمتر خسته‌کننده است و تقریباً تا انتهای داستان می‌تواند لبخندهای فراوانی را به لبان تماشاگر بیاورد. شوخی‌های کلامی میان جودی و نیک به سبک کمدی‌های دونفرة کلاسیک سینما، با سرعت بالا همراه است. زوتوپیا همچنین در خلق موقعیت طنز یکی از بهترین انیمیشن های چندسال اخیر است.

 

5-2. راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا

از آن‌جا که نخستین شاخصة جذابیت طنز، ایجاد خنده است، پس باید در ساخت کلامی آن، ابزارها و شگردهایی به‌کار رود تا سبب خندة مخاطب شود و او را به ادامة طنز کلامی جذب کند. «لازمة چنین امری آشنایی طنزپرداز با انواع بازی‌های زبانی و تکنیک‌های طنزپردازی است تا بتواند فضایی را ترسیم نماید که علاوه بر سرگرم‌کردن مخاطب، الگویی از اعمال و رفتار افراد جامعه هم ارائه نماید» (توکلی‌مقدم و همکاران، 1393: 7). در ترجمة متون طنز نیز مترجم همة ارکان کلام را کنار هم گرد می‌آورد و برای جذب بیشتر مخاطب، با بهره‌گیری از واژگان و ترکیباتی خاص بر زیبایی بیانِ طنزگونة ترجمه‌اش می‌افزاید. «تداخل میان ساحت‌های واقعی و مجازی زبان ازجمله شگردهای متداول در طنزآفرینی ترجمه است؛ زیرا ادراک تناقض میان وضع موجود چنانکه هست و چنانکه باید باشد، عنصر اصلی خنده است» (Munn, 1962: 200).

برخی پژوهشگران بر این باورند که ترجمة طنز از لحاظ کیفیتی، متفاوت از سایر انواع ترجمه است. به همین جهت چهار تفاوت اصلی در این نظریه ها را شناسایی کردند که به شرح زیر است: «1- ترجمۀ طنز شامل دستیابی به یک اثر طنزآمیز (خنده یا لبخند) است و این کار برای مترجم دشوارتر از ضرورت‌های متون دیگر است. 2- تولید طنز از درک طنز متفاوت است و به نظر می‌رسد که یک مهارت آموختنی باشد. 3- ممکن است شوخ‌طبعی مترجم در تضاد با نویسنده باشد؛ بنابراین، مشکل این است که چگونه به طور مؤثر یک عبارت طنزآمیز که با ارزش، اما خنده‌دار نیست را ترجمه کنیم. 4- اثر لفظی طنز ممکن است تا حد زیادی بر مترجمان غلبه کند و مانع تحلیل عقلانی شود» (دمیری و احمدی، 1389: 57).

پژوهشگران حوزة ترجمه، راهکارهای نظام­مندی را برای ترجمة طنز ارائه کرده‌اند که از آن­جمله می­توان به آراء ژان­پل وینه و ژان داربلنه[6] (1958) اشاره کرد.[7] راهکارهای آن‌ها عبارت است از: ترجمة تحت­اللفظی، وام­گیری، گرته­برداری، تغییر صورت، تغییر بیان، معادل­یابی و همانندسازی (حجازی و حمیدی، 1398: 164). پس از آن دو، نظریه‌پردازان دیگری به‌صورت تخصصی راهکارهایی برای ترجمة طنز پیشنهاد کردند.

گارکارز[8] (2004) سه راهکار بومی­سازی، بیگانه­سازی و خنثی­سازی را برای ترجمة طنز کافی می­داند (گارکارز، 2004: 334). پس از او، کیارو[9] (2005: 137) چهار راهکار تکرار، دگرگویی، جایگزینی و حذف را برای این کار معرفی می­کند. اما مگدالنا پانِک[10] (2009: 6) با بسط آرای نظریه­پردازان پیش از خود و با تقسیم­بندی دقیق­تر، مهم‌ترین راهکارهای ترجمة طنز را شامل فشرده­سازی، کوتاه­سازی، حذف، دگرنویسی، نوواژه، فراهنش، دگرگون­سازی، جانشینی و ترجمة تحت­اللفظی می­داند. همچنین راهکارهای پیشنهادی وی علاوه­بر ارائة راهکار در سطح واژگان به دستور زبان نیز می­پردازد. بنابر دلایل فوق، تأکید اصلی پژوهش حاضر جهت بررسی راهکارهای طنز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا بر الگوی پیشنهادی پانک است. در ادامه به راهکاری وی با مصادیقی از دوبلة عربی و فارسی زوتوپیا پرداخته می­شود.

 

5-2-1. فشرده­سازی[11]

در الگوی پیشنهادیِ پانِک، «فشرده­سازی به این معناست که آن بخش از متن مبدأ (لفظ و نه محتوا) که در رساندن مفهوم طنز، نقش اساسی ندارد در متن مقصد می­تواند حذف شود» (پانک، 2009:11). بنابراین، مترجم براساس قابلیت­های زبان مقصد این تشخیص را خواهد داد که کدام­یک از واژه­ها و تعابیر در صورت حذف، لطمه­ای به محتوای طنز وارد نمی­کند. در این صورت می­تواند آن­ها را در زبان مقصد حذف کند. از این شگرد در دوبلة عربی انیمیشن عربی و فارسی به ترتیب 185 و 72 بار استفاده شده است. در جدول (1) به برخی از آن­ها اشاره می­شود[12]:

جدول (1): نمونه‌هایی از شگرد‌ فشرده‌سازی در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

I am a real cop

أنا شرطیة (...)

فشرده­سازی صفت «واقعیة» برای افسر پلیس بدان ­جهت است که رفتارهای او در تصاویر انیمیشن نیز دلالت بر حضور یک پلیس واقعی در زوتوپیا دارد.

I make 200 bucks a day, fluff

أنا أکسب مأتی دولارٍ فی الیوم الواحد

فشرده­سازی صفت «fluff؛ یا حلوى القطن» (خانم پشمکی) که خطاب به هاپس (خرگوش) است. تصویر انیمیشن نیز از پشت سر، روی موهای بدن هاپس زوم شده­است؛ بنابراین، عبارت فشرده­سازی­شده لطمه­ای به درک مخاطب از روند انیمیشن ندارد.

You sold Mr. Otterton that Pawpsicle, right?

أنت بعت للسید قندوستون الأیس کریم؟ (..؟)

حذف جملة سؤالی «صحیح؟» و فشرده‌سازی هر دو جمله با هم، به صورت سؤالی

for a cute little bunny

لأرنبة (...) لذیذة

حذف صفت «صغیرة» برای هاپس. جثة هاپس در مقابل دیگر شخصیت­های انیمیشن کنار هم قرارگرفته و مخاطب متوجه جثة کوچک او می­شود.

Anyway, according to your tax forms

(…) طبقاً لعقارک الضریبی

فشرده­سازی قید حالت (علی أی حال) به دلیل عدم ضرورت در زبان مقصد.

I mean, I am just a dumb bunny

(...) من که فقط یه خرگوشِ خنگم

فشرده­سازی جملة تأکیدی «I mean؛ منظورم اینه که» به دلیل هماهنگی با صدا و تصویر

Rabbit, I did what you asked

(...) من هر کاری که گفته بودی کردم

حذف منادا «خرگوش». تصویر انیمیشن نیز در زمان این خطاب، بر روی خرگوش زوم می­شود.

Now I can tell you're a little tense

(...) مثل اینکه یه خورده اعصابت خورده

فشرده­سازی جملة معترضة «می­تونم بگم»که در القای مفهوم، نقش چندانی ندارد.

Wait, where'd they go?

(...) کجا غیبشون زد یهو؟

فشرده­سازی جملة امری «وایستا» که نشان می‌دهد، تأکید اصلی بر جملة دوم است، نه این جمله.

5-2-2. کوتاه­سازی[13]

کوتاه­سازی «نوعی حذف است که در آن برای تعدیل حجم متن مقصد، بخشی از متن هم از لحاظ تعداد واژگان و هم از لحاظ محتوا کوتاه­تر می­شود» (پانک، 2009: 13). تفاوت کوتاه‌سازی با فشرده­سازی در این است که در فشرده­سازی بخشی از متن مبدأ که در متن مقصد چندان اهمیت ندارد، حذف می­شود، اما در کوتاه­سازی به جهت تعدیل متن، بخش­هایی از متن مبدأ که در کلیت طنز و محتوا نیز تأثیرگذار است، حذف می‌شود. بنابراین، مترجم تلاش می‌کند پیام طنز را به کمک راهکارهای دیگر منتقل کند. در جدول (2) به برخی از کوتاه‌سازی­های مترجم در دوبلة عربی (بسامد88) و فارسی (بسامد64) زوتوپیا اشاره می­شود.

 

جدول (2): نمونه‌هایی از شگرد‌ کوتاه‌سازی در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

No, listen. We still don't know why this is happening.

(...) مازلنا لانعرف لماذا یحدث هذا الأمر

کوتاه­سازی دو جملة تأکیدی و کاربردی «لا»، «إسمع» که به خاطر هماهنگی با تصویر، حذف شده­است.

Look. Let me ask you a question

(....) سأسئلک سؤالاً

کوتاه­سازی دو جملة امری «أنظری»، «دعینی» که به خاطر هماهنگی با تصویر، حذف شده­است.

But it did hurt like the devil

لکن یکون مؤذیاً (..)

کوتاه­سازی تشبیه مؤثر «مثل شیطان». اگر این تشبیه در ترجمه می­آمد، دوبلة مؤثرتری ارائه می­شد، اما مترجم به تصویر فیلم (گفت‌وگوی پدر و مادر هاپس) اکتفا کرده و پیام حذف­شده از طریق تصویر منتقل می­شود[14].

 

ادامه جدول (2)-

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

Cut through the Natural History Museum.

(...) عبر متحف تاریخ الطبیعة

کوتاه­سازی فعل «مرّ» و اکتفاکردن به واژة «عبرَ»

I'll go ahead and I'll take that case now

(...) خب دیگه بهتره اون جعبه رو بدی به من

کوتاه­سازی عبارت «من جلو میام» به خاطر این­که تصویر انیمیشن (تصویر لانگ­شات بر روی حرکت خانم جَتَریقیان «بِل وِتر») نشان می­دهد که بِل وِتر در حال حرکت به جلو است.

thank you, yakety-yak

(...) خنگوووولِ پشمالووووو

کوتاه­سازی جملة «متشکرم» از ابتدای کلام و تأکید بر طنزآمیز کردن کلام با تلفظ طولانی واژة خنگولِ پشمالو (واژة yakety-yak به گاومیش‌های دُم­کلفت اطلاق می­شود که در اینجا مترجم با این تعبیر و کوتاه­سازی جملة قبل، قصد افزایش سطح طنز را دارد).

claiming he was just trying to protect the city

(...) سعی در محافظت از شهر رو داشته

کوتاه­سازی جملة حالیة «ادعا می­کنه که اون فقط..». هرچند این جمله در بیان جملة بعد، مؤثر است، اما سرعت حرکت تصویر از سرعت ادای دیالوگ بیشتر است؛ بنابراین، مترجم مجبور به کوتاه‌سازی این عبارت می­شود.

Thank you and good night

(...) و شب خوش

مترجم با کوتاه­سازی متن، بر این باوراست حذف جملة «متشکرم» هرچند محتوای طنز را کاهش می­دهد، اما تصویر انیمیشن می­تواند این مفهوم را انتقال دهد.

               

 

5-2-3. حذف[15]

در الگوی پانِک، «حذف در ارتباط با مضامین غیرکلامی (زبان بدن مثل حرکات دست و صورت و نوع نشستن و... و همچنین صداها مثل صدای سوت قطار و...) و یا برخی از تکرارها و اطناب­ها و پاسخ­های خیلی کوتاه از متن مقصد رخ می‌دهد» (پانک، 2009: 15). تفاوت حذف با کوتاه­سازی و فشرده­سازی در این است که عبارات خیلی کوتاه و یا تکرارهای بیش­ازحد و همچنین اطناب­های گسترده از متن مقصد حذف می­شود (Schwarz, 2002: 17). در جدول (3) به برخی از حذف­های دوبلة عربی (بسامد165) و فارسیِ (بسامد198) زوتوپیا اشاره می­شود.

 

جدول (3): نمونه‌هایی از شگرد‌ حذف در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

-There's never been a bunny cop.

- No

- لایوجد شرطی أرنوب

- (...)

حذف پاسخ کوتاه «خیر»

- We're changing the world.

- Yeah

- نحن نغیر العالم

- (...)

حذف پاسخ کوتاه «آری»

Ow! Cut it out, Gideon!

(...) توقَّف یا کدین

حذف صدای دال بر تعجب

Cry... Ow

إبکی... (...)

حذف صدای دال بر تعجب

Assistant Mayor Bellwether, her badge.

(...) سرکار خانمِ جاپَلَقیان

حذف لقب «دستیار شهردار» به جهت تکرار. این لقب در طول انیمیشن بارها برای خانم جاپَلَقیان (Bellwether) استفاده شده­است.

Okay! I heard you, Bellwether,

خیل خب شنیدم که چی گفتی (...)

حذف منادا «خانمِ جاپَلَقیان» به دلیل تکرار زیاد در چند مقطع متوالی از انیمیشن

- City Center.

- Yeh!

- مرکز شهر

- (...)

حذف پاسخ کوتاه «آره». مترجم به زبان بدن شخصیت (سر را به نشانة تأیید پایین می­آورد) جهت القای پیام بسنده می­کند.

- This is fox repellant. repellant, that's all she needs.

اینم اسپری ضد روباهه.. (...) تمام لوازم ضروریش.

حذف واژة «اسپری ضدحشره» به دلیل تکرار

5-2-4. دگرنویسی[16]

«هرگاه مترجم واژه­ها، تعابیر و ساختارهای دستوری متفاوت­تری در زبان مقصد به نسبت زبان مبدأ بیاورد تا عبارت زبان مبدأ را بهتر و دقیق­تر تفسیر و توضیح کند در این صورت از راهکار دگرنویسی استفاده کرده­است» (پانک، 2009: 17). در دگرنویسی مفهوم و محتوای کلام تغییر نمی­کند، بلکه با اندکی پس­وپیش کردن کلام، استفاده از برخی از قیدها، تغییر ساختار جمله از اسمیه به فعلیه و برعکس و یا تغییر جملة خبری به انشایی و برعکس، برخی از الفاظ کلام تغییر می­کند نه محتوای آن (Armelino, 2008: 12). در جدول (4) به برخی از دگرنویسی­های دوبلة عربی (بسامد242) و فارسیِ (بسامد354) زوتوپیا اشاره می­شود.

 

جدول (4): نمونه‌هایی از شگرد‌ دگرنویسی در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

So kind. Really. Can I pay you back?

أنت طیبة حقا، کیف أردّ المبلغ؟

تغییر ادات سؤالی «هل» به «کیفَ». با مراجعه به بافت کلام، این نوع دگرنویسی لطمه­ای به محتوای طنز نمی­زند.

it burns me up to see folks with such backward attitudes towards foxes.

إننی أشعر بالغیض عندما أری أشخاصا یعاملون الثعالب بهذه الراجعیة.

تغییر جایگاه فاعل و مفعول با حفظ محتوای کلام:

 «أغضبنی أن...» ←«أشعر بالغیض»

Tell me if this story sounds familiar.

قل لی: هل سمعتِ هذه القصة من قبلُ؟

تغییر ساختار شرطی به ساختار سؤالی با حفظ محتوای طنز.

that's why we need good cops

لذا یوجد الشرطیون

تغییر فعل معلوم به فعل مجهول با تأکید بر حفظ محتوا:

 «نحن بحاجة إلی شرطی» ←«یوجد الشرطیون»

 

ادامه جدول (4)-

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

So how about a carrot farmer?

پس آخر سَرم هویچ­کار می­شی.

تغییر ساختار انشایی (سؤالی) به خبری و طنزآمیزکردن کلام.

Yeah. Oh, look at that smile

اوه، نیشش رو ببین باز شده

خندیدن «smile» و بازشدن نیش، یک مفهوم را القا می­کنندT اما تعبیر دوم از میزان طنز بیشتری برخوردار است.

What are you talking about?

چی چی به هم بافتی؟

«سخن گفتن» و «سخن بافتن» حاوی یک مفهوم است، اما تعبیر دوم به خاطر خروج کلام از معنای ظاهری به مجازی، طنز کلام را قوی­تر می­سازد.

I don't have my wallet!

کیف پولمو خونه جا گذاشتم

فلان شیء را «همراه نداشتن» و «در خانه جاگذاشتن» منتقل­کنندة یک پیام استT اما چون از زبان نیک (روباه/حیوان) گفته می­شود، جانبخشی کلام را تقویت می­کند.

I've been doing this since I was born.

من از شکم ننَم این کاره بودم

عبارت «از زمان تولد» به شکلی دیگر و با حفظ محتوای کلام و افزایش طنز آن به «از شکم ننَم» دگرنویسی شده­است.

You shut up!

ببند گاله رو

«خفه شو» ←«ببند گاله رو»

هر دو تعبیر، بیانگر یک مفهوم است، اما تعبیر دوم که مترجم از آن استفاده کرده­است، طنز انیمیشن را تقویت می­کند.

 

5-2-5. دگرگون­سازی[17]

دگرگون­سازی زمانی رخ می­دهد که «مترجم برای انتقال طنزی جذاب­تر در زبان مقصد، دست به تغییر لفظ و محتوای بخش­هایی از متن می­زد. این نوع تغییر از یک­سو در راستای طنزگونگی متن مقصد است و از دیگ رسو در راستای بافت کلام است؛ بنابراین، این نوع تغییر در کلیت متن و پیام اصلی آن تأثیرگذار نیست» (پانک، 2009: 21). به­عنوان مثال، گروه دوبلاژ برخی از انیمیشن­ها به جای ترجمة لفظ به لفظ برخی از ترانه­های انیمیشن از ترانه­های مشهور زبان مقصد استفاده کرده و آن را با بافت و فضای انیمیشن بومی­سازی می­کنند. چنین شیوه­ای را می­توان در دایرة دگرگون­سازی قرار داد. انتقال چنین مفاهیم طنزگونه از زبانی به زبان دیگر کار ساده­ای نیست؛ زیرا «اصطلاحات طنزآمیز منعکس‌کنندة آداب و رسوم، رفتارها و عقاید خاص­اند و معادل دقیقی برای آن­ها در زبان مقصد وجود ندارد» (García, 2015: 18). نکتة مهم­تر این است که مترجم باید قبل از ترجمة طنز، ابتدا عنصر طنزآمیز را شناسایی و درک کرده و سپس معنا و تأثیر آن را منتقل کند که این کار در دگرگون­سازی­های دو گروه دوبله از انیمیشن زوتوپیا بررسی خواهد شد. در دوبلة عربی (بسامد22) و فارسیِ (بسامد211) انیمیشنزوتوپیا گاه به جای انتقال مفهوم برخی از عبارات از تعابیر رایج در گفت‌وگوهای روزمره استفاده شده­است. در جدول (5) به برخی از آن­ها اشاره می­شود.

 

جدول (5): نمونه‌هایی از شگرد‌ دگرگون‌سازی در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

I thought she was talking in tongues or something

ظننتُها تتکلم صینیة

مترجم با آگاهی از اینکه تفاوت زبان چینی با اکثر زبان‌های دنیا در آهنگین بودن آن است، عبارت «تتکلم بألسنة أخری أو ما یشابهها» را که بیانگر مبهم صحبت­کردن هاپس (خرگوش) است، به گونه­ای دگرگون می­سازد که انگار او با زبان چینی با پدر و مادرش صحبت می­کند «تتکلم صینیة».

I can cross that off the bucket list

لقد حققتُ إحدى أمنیاتی

مترجم با حفظ بافت کلام، دیالوگ هاپس را «یمکننی شطب ذلک من قائمة أمنیاتی» به شکلی دیگر دگرگون می­سازد به طوری­که مخاطب احساس کند این کار عملی شده­است.

ادامه جدول (5)-

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

Hang in there

صبراً جمیلاً

جملة کنایی «Hang in there» در زبان مبدأ به مفهوم تحمل شرایط سخت است. مترجم با دگرگون­سازی لفظ و محتوا و حفظ بافت کلام از تعبیر قرآنی «صبرٌ جمیل» استفاده کرده ­است (این جمله را یعقوب (ع) دربارة تحمل دوری یوسف (ع) گفت).

So let it go.

هذه دائرة الحیاة

رئیس ادارة پلیس از رفتارهای عجولانة هاپس ناراحت است و او را نصیحت می­کند که واقعیت زندگی با دنیای خیالات متفاوت است؛ بنابراین نباید فکر خود را درگیر امور ظاهری کرد. او در ادامه می­گوید: «بگذار این نیز بگذرد». مترجم با درک درست از بافت کلام و برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، ترجمة جمله را دگرگون کرده و از جملة مشهور «هذه دائرة الحیاة؛ این چرخة زندگی است» استفاده می­کند.

you're a very sore loser

تفتقدین روح الریاضی

روباه (نیک) این جمله را «تو بازندة معترض هستی» به هاپس می­گوید و در حقیقت می­خواهد او را برای ادامة کشمکش تحریک کند. مترجم برای طنزآمیز کردن کشمکش، هاپس را خالی از روحیة قهرمانانه «تفتقدین روح الریاضی» توصیف می­کند.

Don't give yourself so much credit

الذنب لیس ذنبک انت

«مسؤولیت این کار را به خودت محوّل نکن» در حقیقت به معنای «خودت را مقصر این قضیه قلمداد نکن» است. مترجم با دگرگون­سازی لفظ و محتوای جمله وحفظ بافت کلام، عبارت «گناه تو نیست» را جایگزین نموده­است.

 

ادامه جدول (5)-

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

You need something done, he's on it.

تو بگی ف، رفته فرحزاد

خرس تنبل سه­پنجه (Flash) آنقدر تنبل است که به او با طعنه «فرفره» می­گویند. وقتی نیک با او روبه‌رو می­شود، به طعنه به هاپس می­گوید هرچه اراده کنی، او (فرفره) آن را انجام می­دهد. مترجم برای تقویت خندة این بخش از ضرب­المثل مشهور فارسی که دال بر سرعت خارق­العادة فرد است، استفاده می­کند و با این کار، ترجمه را دگرگون می­سازد.

Flash, Flash, Hundred Yard Dash!

سلام رفیق خوب هستی چرا پشت میز نشستی؟

این دیالوگ در توصیف خرس تنبل سه­پنجه (Flash؛ فرفره) است. در زبان مبدأ علاوه بر طنز طعنه­آمیز در توصیف فرفره، از ساختاری شعرگونه نیز استفاده شده­است: «قهرمان دوی صد متر». مترجم با درک این دو موضوع و حفظ بافت کلام، ترجمه را با تعبیری رایج در زبان مقصد، دگرگون می­سازد.

but deep down we are still animals.

اما عاقبت گرگ­زاده، گرگ شود

دگرگون­سازی تعبیر متدوال در زبان مبدأ «همه در درون، هنوز حیوان هستیم» به ضرب­المثل مشهور فارسی، در ظاهر چنین می­نماید که لفظ و معنای ترجمة مقصد دگرگون شده­است، اما بینندة انیمیشن با دقتی بیشتر متوجه خواهد شد که این دگرگونی با تأکید بر بافت کلام رخ داده­است.

Yeah, you're a real hero, lady

اگه میتونی برو مشکل ترافیکو حل کن، عقده­ای

یکی از راننده­ها ماشین خود را در جایی نامناسب پارک می­کند و او را جریمه می­کند. راننده با تمسخر هاپس را قهرمان واقعی خطاب می­کند. مترجم با دگرگون­سازی لفظ و محتوای دیالوگ، اشاره­ای به یکی از معضلات مهم جامعة زبان مقصد می­کند (معضل ترافیک) که حل آن کار یک قهرمان واقعی است.

ادامه جدول (5)-

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

Let's see those teeth!

بگو سیب

درخواست دیده­شدن دندان­های مخاطب عموماً نشان از لبخند عمیق دارد که در این بخش از انیمیشین، مترجم با عبارت مشهور «بگو سیب» به صورت غیرمستقیم از مخاطب می­خواهد لبخند عمیق بزند.

And every young mammal has multitudinous opportunities.

و هر حیوان جوانی به فکر آتیه هدفمندی یارانه... نه.. اه... چیز...زندگیشه

مترجم ترجمة «فرصت­­های بیشماری دارد» را به شکلی دیگر و متناسب با فرهنگ مقصد که دال بر همین معنا است «به دنبال هدفمندی یارانه هست.. نه... زندگیش»، دگرگون­سازی می­کند.

that's not wet cement

اصلنم مثل خر تو گِل گیر نکردی

هاپس در حالی که داخل سیمان نیمه­آمادة خیابان گیر کرده، با نیک بحث می­کند و نیک نیز به صورت غیرمستقیم به او گوشزد می­کند که از این مهلکه نجات نخواهد یافت. مترجم با درک درست موقعیت متن، برای توصیف وضعیت هاپس از عبارت کنایی و طنزآمیز «مثل خر توی گِل ماندن» استفاده می­کند.

 

5-2-6. نوواژه[18]

نوواژه «شامل واژه­های کهنه، واژه­های عامیانه، واژه­های مختص یک گویش و واژه­های مشتقی است که معنای نو به خود گرفته است» (پانک، 2009: 23). «مترجم در انتخاب نوواژه­ها باید دقت داشته باشد که واژگانی را به کار گیرد که مفهوم جمله و ترجمه را دچار ابهام نکند؛ بنابراین از انتخاب واژه­های متنافر باید پرهیز نماید» (نیومارک، 1988: 183). در جدول (6) به برخی از نوواژه­های دوبلة عربی (بسامد3) و فارسیِ (بسامد43) زوتوپیا اشاره می­شود.

 

جدول (6): نمونه‌هایی از شگرد‌ نوواژه در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

You dirty rat, why are you helping her?

یا خائن لمَ تساعدُه؟

اصطلاح «موش کثیف» در زبان مبدأ عموماً برای افراد فریبکار و خائن استفاده می­شود. این دیالوگ از زبان راسوی متهم خطاب به سردستة کلاه­بردارها (موش) روایت می­شود. مترجم می‌توانست تعبیر «الفأرة القذرة» را به خاطر وجود قرینه (شخص مورداشاره، موش است) استفاده کند، اما ترجیح داد از ظاهر لفظ عدول کند و معنای مجازی آن را در قالب نوواژه به‌کار گیرد.

Former mayor, Dawn Bellwether

شهردار سابق، خانم جاپَلَقیان

مترجم برای طنزآمیز کردن نام بلوذر (Dawn Bellwether) از نوواژة جاپَلَقیان که واژه­ای مشتق از سرزمین جاپَلَق -سرزمینی باستانی در غرب مرکزی ایران- است، استفاده کرده ­است.

It's called a hustle, Sweetheart.

اینو بهش می­گن شامورتی­بازی، عزیزم.

گول­زدن و زرنگ­بازی بهترین معادل برای ترجمة hustle است، اما مترجم از معادل این واژه در گویش تهرانی استفاده کرده ­است.

I can cross that off the bucket list.

خب باید اسمشو از لیست ابوطیاره­ها خط بزنم.

قطاری که نیک و هاپس در آن سوار هستند در لیست آرزوهای آن­ها قرار داشت؛ حال که از رده خارج شده­است، مترجم نوواژة «ابوطیاره» (وسایل نقلیة اسقاطی) را برای آن استفاده کرده است.

bunny bumpkin

خرگوش چُلمن

لقبی که بارها نیک خطاب به هاپس استفاده می­کند و مترجم برای طنزگونگی بیشتر انیمیشن به جای معادل رسمی «ساده­لوح» از معادل عامیانة «چُلمن» استفاده می­کند.

Dumb fox

روباه مَشَنگ

اصطلاحی که در گویش گیلکی به افراد کودن اطلاق می­شود.

5-2-7. جانشینی[19]

پانِک معتقد است «مترجم می­تواند با جانشینی برخی از حروف و صداها به جای برخی از حروف و صداهای دیگر، طنز ترجمه را تقویت ببخشد» (پانک، 2009: 23). در چنین حالتی مترجم از راهکار جانشینی استفاده کرده است (دلاباستیتا[20]، 1998: 32). در دوبلة عربی (بسامد8) و فارسیِ (بسامد25) انیمیشن زوتوپیا از این راهکار به میزان اندکی استفاده شده­ است که در جدول (7) به برخی از آن­ها اشاره می­شود.

 

جدول (7): نمونه‌هایی از شگرد‌ نوواژه در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

توضیحات

Nice costume, loser

زیٌّ لطیف یا ازغیرة

جانشینی حرف «ز» به جای «ص»:

«صغیرة»← «ازغیرة»

You played cribbage with a weasel once?

تلعب الورق مع العرصة؟

جانشینی حرف «ص» به جای «س»:

«العرسة»← «العرصة» (راسو)

There aren't any fox ice cream joints؟

ألا یوژد مُثلّجات للثعالب؟

جانشینی حرف «ژ» به جای «ج»:

«یوجد»← «یوژد»

Don't stop! Keep going.

نگرش ندار، گازشو بگیر

جانشینی حرف «ر» به جای «هـ»:

«نگهش ندار»← «نگرش ندار»

I think this is our stop

فک کنم دیگه ایسسگاه آخره

جانشینی حرف «سسس» به جای «ت»:

«ایسسگاه»← «ایستگاه»

Predators

شکارشیا

جانشینی حرف «ش» به جای «چ»:

«شکارشیا»← «شکارچیا»

One carrot at a time

هر ثانیه یک هویش

جانشینی حرف «ش» به جای «چ»:

«هویش»← «هویچ»

 

5-2-8. فرانهش[21]

فرانهش در صورتی است که «مترجم برای تقویت سطح طنز در زبان مقصد، به­صورت عامدانه دستور زبان مبدأ بر دستور زبان مقصد تعمیم دهد؛ در این صورت مخاطب با دوگانگی ساختاری در دستور زبان مواجه می­شود و اگر پیدایی دوگانگی به درستی توسط مترجم انجام شود در این صورت موجبات خندة مخاطب فراهم می‌شود» (پانک، 2009: 25). به­عنوان مثال، در تعابیر روزمره شنیده می­شود که گاه گوینده برای طنزآمیز کردن سخنش به انتهای افعال فارسی ing (علامت زمان حال استمراری در انگلیسی) اضافه می­کند و به جای اینکه بگوید «در حال زنگ­زدن هستم» می­گوید «در حال زنگینگ هستم». تفاوتی که میان فرانهش و دگرگون­سازی وجود دارد این است که در اولی عملکرد در سطح مقوله‌های واژگانی است در حالی که دومی در سطح دیدگاه است و شباهت هر دو نیز در تقویت سطح طنز عبارت است.

«استفادة نادرست از راهکار فرانهش، به ترجمة غلط و ناموزون متن مقصد منجر می‌شود؛ بنابراین، مترجم باید دقت داشته باشد در چه جاهایی و با استفاده از چه ترفندی از این راهکار استفاده کند» (آرمسترانگ، ‌2005: 150). با بررسی که در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا انجام شد، راهکار فرانهش توسط مترجمین این دو زبان مورد استفاده قرار نگرفته ­است. می‌توان علت عدم استفاده از این راهکار را در گروه سنی مخاطب انیمیشن دانست؛ زیرا مخاطب انیمیشن عموما ردة سنی کودک و نوجوان است، بنابراین تغییر دستور زبان مقصد بر اساس زبان مبدأ باعث آموزش نادرست زبان به این گروه از مخاطب باشد.

 

 

5-2-9. ترجمة تحت­اللفظی[22]

در این راهکار «ساختارهای دستوری زبان مبدأ به شبیه­ترین معادل­های آنها در زبان مقصد تغییر داده می­شود، اما معنی قاموسی واژه­ها بدون توجه به متن ترجمه می­شود» (پانک، 2009: 27). ترجمة تحت­اللفظی یکی از راهکاری پربسامد در ترجمة طنز در دوبلة عربی (بسامد377) و فارسیِ (بسامد133) انیمیشن زوتوپیا است. مترجم از این راهکار آنجایی استفاده می­کند که تصویر انیمیشن، طنز داستان را به درستی انتقال می­دهد و بسنده­کردن به تصویر برای انتقال طنز، کفایت می­کند. در جدول (8) به برخی از آن­ها اشاره می­شود[23].

 

جدول (8): نمونه‌هایی از شگرد‌ نوواژه در دوبله

زبان مبدأ

زبان مقصد

It may seem impossible to small minds

قد یبدو مستحیلا للعقول الصغیرة

It's my word against yours

انها کلماتی أمام کلماتکما

Cause I got a dozen and a half animals here

لأن عندی دستة ونصفا من الحیوانات

You sold Mr. Otterton that Pawpsicle, right?

به آقای آترتون بستنی فروختی درسته؟

Please just look at the picture

ببین فقط یه نگاه به عکس بنداز تو

Ha! I make 200 bucks a day, fluff

ها! من از این کار روزی 200 دلار در میارم، خانم پشمکی

What happened, meter maid?

چی شده خانمپارکبان؟

 

 

نتیجه‌گیری

از مجموع آنچه دربارة راهکارهای ترجمة طنز در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا گفته ‌شد، نتایج زیر به دست می‌آید:

- در پاسخ به پرسش نخست پژوهش باید گفت که از میان 2400 پاره­گفتار انیمیشن زوتوپیا، 1100 پاره­گفتار آن در راستای طنزآفرینی زبان مبدأ قرار دارد. این بدان ­معنا است که نیمی از زبان انیمیشن در خدمت طنز کلامی است. گروه دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا با درک درست نسبت به نقش ساختارهای زبانی در طنزآفرینی انیمیشن از راهکارهای متعددی استفاده کردند تا زبان مقصد انیمیشن را همچون زبان مبدأ آن، جذاب جلوه دهند و موجبات انبساط خاطر مخاطب را (عموماً گروه کودک و نوجوان) فراهم کردند. جدول زیر گویای این واقعیت است:

 

 

دوبلة عربی

دوبلة فارسی

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

تحت­اللفظی

377

34

133

12

دگرنویسی

242

22

354

32

فشرده­سازی

185

17

72

7

حذف

165

15

198

18

کوتاه­سازی

98

9

64

5

دگرگون­سازی

22

2

211

19

جانشینی

8

1

25

3

نوواژة

3

0

43

4

فرانهش

0

 

0

0

جمع کل

1100

100

1100

100

در پاسخ به پرسش دوم پژوهش باید گفت که با نگاه به جدول فوق و مقایسة راهکارهای مورداستفاده در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن این نتیجه به‌دست می­آید که دوبلة فارسی به نسبت دوبلة عربی، تأکید بیشتری بر همسوسازی ساختار طنز انیمیشن با فرهنگ و زبان مقصد داشته­است، زیرا راهکارهای پربسامد در دوبلة فارسی (دگرنویسی 32 و دگرگون­سازی 19) نشان می­دهد مترجم/ مترجمین انیمیشن تلاش می­کند واژه­ها، تعابیر و ساختارهای دستوری متفاوت­تری در زبان مقصد به نسبت زبان مبدأ ارائه دهد تا عبارت زبان مبدأ را بهتر و دقیق­تر تفسیر و توضیح کند و آن­جا که لازم باشد برای انتقال طنزی جذاب­تر به مخاطب، دست به تغییر لفظ و محتوای بخش­هایی از متن مبدأ می­زند. این نوع تغییر از یک­سو در راستای طنزگونگی متن مقصد است و از دیگرسو در راستای بافت کلام است. بنابراین، در کلیت متن و پیام اصلی پاره­گفتارهای انیمیشن تأثیرگذار نیست. همچنین تأکید گروه دوبلة فارسی بر دگرنویسی و دگرگون­سازی با آگاهی به این قضیه است که محدودیت­های محیطی، زبانی، اجتماعی و فرهنگی زبان مقصد تأثیر بسزایی در ترجمة طنز خواهد داشت. بنابراین، آن­ها هرگونه دخل و تصرف در ترجمة زبان مبدأ (انیمیشن زوتوپیا) را به نفع مخاطبان و فرهنگ زبان فارسی صورت داده­اند.

در پایان می­توان گفت دوبلة فارسی انیمیشن زوتوپیا به نسبت دوبلة عربی آن در انتقال طنز مقصدمدارتر است؛ زیرا صحنه­ها و مکالمات نامناسب و غیرضروری، کوتاه­سازی، فشرده­سازی و حذف شده­است و با صحنه­ها و دیالوگ­هایی که مناسب جامعة ایرانی و زمینة فرهنگی کودک ایرانی است دگرنویسی و دگرگون­سازی شده­است.

 



[1]- Aidan Chambers

[2]- Zootopia

[3]- Oscars

[4]- Golden Globe

[5]- Magdalena Patek

[6]- Jean-Paul Vienne & Jean Darbelne

[7]- روش پیشنهادی این دو زبان­شناس قابل بسط به انواع ترجمه است و صرفا به ترجمة طنز اختصاص ندارد.

[8]- Garkarz

[9]- Chiaro

[10]- Panek

[11]- Condensation

[12]- عباراتی که در زبان مبدأ زیر آن خط کشیده شده­است، عباراتی است که در زبان مقصد فشرده­سازی شده است.

[13]- Decimation

 [14]- مترجم با آگاهی از این­که «طنز تصویری از ایماژهای دیداری نظیر حرکات بدن و حرکات صورت برای خلق طنز استفده می­کند که به خندة بیننده منجر می­شود» (Dynel, 2009: 1289) از این راهکار استفاده نموده­است..

[15]- Deletion

[16]- Paraphrasing

[17]- Modulation

[18]- Neologism

[19] substitution

[20] Delabastita

[21]- Transposition

[22]- Literal Translation

[23]- راهکار ترجمة تحت­اللفظی است مانند راهکارهای پیشین الگوی پانِک نیاز به شرح و توضیح ندارد؛ به همین­جهت از ذکر توضیحات آن خودداری شده­است.

ابن‌منظور، محمد بن مکرم. (1408ق). لسان العرب. ط 3. بیروت: دارصادر.
 باقری، علی‌اکبر و علی‌اصغر دورکی. (1386ش). «آماج‌های طنز سیاسی حالت». علوم انسانی. د 17. ش 62. صص 127-101.
 توکلی‌مقدم، صفیه و همکاران. (1393ش). «شگردهای طنزپردازی در رمان مدار صفر درجة احمد محمود». مطالعات داستانی. س 2. ش 3. صص 520.
چمبرز، ایدن. (1387ش). خوانندة درون متن: دیگرخوانی‌های ناگزیر. مترجم: مرتضی خسرونژاد. چ 1. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
حجازی، نصرت و سحر حمیدی. (1398ش). «چگونگی انتقال طنز در دوبلة فارسی پویانمایی شگفت­انگیزان 2». مطالعات زبان و ترجمه. د 52. ش 1. صص 189-159.
 دمیری، سعید و علی احمدی. (1389ش). «راهبردهای استفاده شده در ترجمۀ طنز: بررسی ترجمۀ فارسی». مطالعات ترجمه. دورة8. شمارة31. صص 5571.
شیری، قهرمان. (1376ش). «راز طنزآوری». پژوهشنامة ادبیات معاصر. س 2. ش 17 و 18. صص 47-40.
عبدالحمید، شاکر. (2003م). الفکاهة والضحک: رؤیة جدیدة. ط1. الکویت: المجلس الوطنی للثقافة والفنون والآداب.
النجار، محمد رجب. (1982م). «الشعر الشعبی الساخر فی العصر الممالیک». مجلة عالم الفکر. الکویت. س 2. ع 3. صص 71-56.
Armelino, E.. (2008). Translation cultures: Bound elements in subtitling. Translation Journal. 12. (2). http://translationjournal.net/journal/44culturebound.htm Armstrong
Armstrong, N.. (2005). Translation, linguistics, culture: A FrenchEnglish handbook. Canada: Cromwell Press Ltd.
Chiaro, D.. (2005). Foreword: Verbally expressed humor and translation: An overview of a neglected field. HUMOR: International Journal of Humor Research, 18(2): 135–145
Dynel, M.. (2009). Beyond a joke: Types of conversational humour. Language and Linguistics Compass, 3(5), 12841299.
Delabastita, Dirk. (1998). Translation and masscommunication: Film and TVtranslation as evidence of cultural dynamics. 1990 Translation and the mass mediaIn Bassnett, Susan, and Andre' Lefevere. (eds.), Translation, History and Culture London:
 García Barros, J.. (2015). The translation of humour in English comedy series, (Unpublished master's thesis), Facultat de Traduccio i dlnterpretacio Universitat Autonoma de Barcelona., Barcelona, Iran.
Garkarz, Y.. (2004). La traduction audiovisuelle: Un genre en expansion. Meta. 49(1), 111.
HUMOR: International Journal of Humor Research, 18(2): 135–145
Munn, Norman.. (1962).Introduction to Psychology. Boston: Houghton Mifflin.
Newmark, P. (1988). A textbook of translation Hamel Hempstead: Prentice Hall International.
Panek, M.. (2009). Subtitling humor: The analysis of selected translation techniques in subtitling elements containing humor. Unpublished PhD Thesis, Waroclaw University, Poland.
Schwarz, B.. (2002). Translation in a confined space. Translation Journal, 6(4).
Shuttleworth, M. & Cowie, M.. (1997). Dictionary of translation studies. (F. Farahzad & G. Tajvidi, Trans.). Tehran: Yalda ghalam publishing.