فرشید ترکاشوند؛ نجمه قائمی
چکیده
بافت فرهنگی از جمله مباحث مطرح در معناشناسی است که در فهم متن، بهویژه متون ادبی کارایی بسزایی دارد. هر متنی برخاسته از اندیشه و فرهنگ فردی و جمعی است و در این میان، برخی واژگان موجود در آن، گفتمان فرهنگی خاصی دارند که چالشهای اساسی در ترجمه ایجاد میکنند. گفتمان و نگرش گفتمانی متن را در کنار بافت و عناصر تشکیلدهندة آن، بهویژه ...
بیشتر
بافت فرهنگی از جمله مباحث مطرح در معناشناسی است که در فهم متن، بهویژه متون ادبی کارایی بسزایی دارد. هر متنی برخاسته از اندیشه و فرهنگ فردی و جمعی است و در این میان، برخی واژگان موجود در آن، گفتمان فرهنگی خاصی دارند که چالشهای اساسی در ترجمه ایجاد میکنند. گفتمان و نگرش گفتمانی متن را در کنار بافت و عناصر تشکیلدهندة آن، بهویژه عناصر فرهنگی در نظر میگیرند. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا به جستجو و تحلیل واژگان گفتمانمدار در گلستان سعدی و ترجمة عربی آن از محمد الفراتی بپردازیم. بنابراین، با روش توصیفیـ تحلیلی به واژگان مورد نظر از منظر بافت و گفتمان فرهنگی توجه میکنیم. در گلستان سعدی، واژگانی را میتوان یافت که در شکلگیری معنا و هویت معنایی متن نقش کلیدی دارند. در جستار پیش رو، واژگانی چون «رند»، «درویش»، «پارسا»، «اعیان»، «خداوند جهان» و «قلندر» با توجه به بافت و گفتمان فرهنگی گلستان سعدی به نوعی نقش القاکنندة معانی عمیق برخاسته از فرهنگ فردی وی را دارند.