حجت رسولی؛ سعید فروغی نیا
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 1-26
چکیده
ابوالقاسم شابی یکی از شاعران برجسته معاصر است که از وی بهعنوان شاعری رومانتیسم یاد شده است و عموم ناقدان بر گرایش وی به مکتب رومانتیسم تأکید کردهاند؛ حال آنکه در اشعار وی رّدپایی از مکتب سمبولیسم نیز یافت میشود. اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا شابی صرفاً شاعری است با گرایشهای رومانتیسمی یا اینکه میتوان او را پیرو مکتب سمبولیسم ...
بیشتر
ابوالقاسم شابی یکی از شاعران برجسته معاصر است که از وی بهعنوان شاعری رومانتیسم یاد شده است و عموم ناقدان بر گرایش وی به مکتب رومانتیسم تأکید کردهاند؛ حال آنکه در اشعار وی رّدپایی از مکتب سمبولیسم نیز یافت میشود. اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا شابی صرفاً شاعری است با گرایشهای رومانتیسمی یا اینکه میتوان او را پیرو مکتب سمبولیسم نیز دانست؟ در این پژوهش شعر شابی از منظر رمزگرایی بررسی و به ابداعات او در تصویرسازی و نمادپردازی اشاره شده است. بررسی و پژوهش در این زمینه برمبنای روش تحلیلی- توصیفی است. دیوان شاعر بهدقت مورد مطالعه قرار گرفته و برمبنای چارچوب نظری پژوهش، جنبههای رمزگرایانه شعر شابی مورد تحلیل قرار گرفته است. بنابراین، بعضی از شاخصهای مکتب سمبولیسم مثل حسآمیزی، توجه به موسیقی شعر و تجدید در وزن و قافیه، در اشعار این شاعر مشاهده میشود.
نعیمه پراندوجی؛ معصومه محتشم
چکیده
محققان در این مقاله با بررسی استعارههای مفهومی در خطبة جهاد میان متن نهجالبلاغه به عنوان متن مبدأ و دو ترجمة فارسی آن، از محمدجعفر شهیدی و علینقی فیضالاسلام به عنوان متون مقصد، به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستند که چگونه تفاوتهای فرهنگی بر ترجمة مفاهیم انتزاعی و یا تعابیر استعارة مفهومی اثر میگذارد؟ نقش مترجم ...
بیشتر
محققان در این مقاله با بررسی استعارههای مفهومی در خطبة جهاد میان متن نهجالبلاغه به عنوان متن مبدأ و دو ترجمة فارسی آن، از محمدجعفر شهیدی و علینقی فیضالاسلام به عنوان متون مقصد، به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستند که چگونه تفاوتهای فرهنگی بر ترجمة مفاهیم انتزاعی و یا تعابیر استعارة مفهومی اثر میگذارد؟ نقش مترجم در ترجمة تعابیر استعاری چه بودهاست؟ لذا نویسندگان با در نظر گرفتن آنچه مندلبیت دربارة ارتباط استعارهها و الگوهای فرهنگی بیان کرده، استعارههای مفهومی را به دو دستة استعارههای مشترک و استعارههای خلاقه تقسیمبندی نمودهاند و با استفاده از روش تحلیل استعاره، آنها را در سه سطح زبانی، مفهومی و پردازشی بررسی کردهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که مترجمان در ترجمة این خطبه به واسطة اشتراکات فرهنگی میان تمدن ایرانی و عربی در دامنة فرهنگ اسلامی، کمتر دچار لغزش و انحراف از زبان مقصد شدهاند و در مقابل، هر دو مترجم در برخی موارد به واسطة رویکرد متفاوتی که در ترجمه داشتهاند، از تعبیرهای زبانی متفاوتی در ترجمة مفاهیم استعاری مشترک و متفاوت استفاده کردهاند؛ بدین معنا که در ترجمة شهیدی دستهای از استعارههای شناختی بهکار رفته که مترجم آنها را به واسطة رویکرد بلاغی و ادبی بهکار بردهاست، در حالی که در متن اصلی بهکار نرفتهاست. فیضالاسلام نیز استعارههای خلاقانهای بهکار برده که در متن اصلی وجود ندارد و کاربرد آن به دلیل رویکرد تفسیری و سادهسازانة مترجم است.
مهین حاجی زاده؛ پروین فرهادی؛ رعنا فرهادی
چکیده
نهجالبلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبهرو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمۀ آن پرداختهاند. اما سؤال اینجا است که این ترجمهها تا چه حد توانستهاند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسیزبان ...
بیشتر
نهجالبلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبهرو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمۀ آن پرداختهاند. اما سؤال اینجا است که این ترجمهها تا چه حد توانستهاند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسیزبان معرفی و منتقل کنند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه صورت گرفته از نهجالبلاغه توسط محمد دشتی، انجام گرفته است. در میان الگوهای متعدد ارزیابی کیفیت ترجمه، الگوی گارسس که در مقایسه با الگوهای پیشنهادی دیگر به نسبت جامعتر است به منزله چارچوب پژوهش درنظر گرفته شده است. این الگو چهار سطح معنایی -لغوی، نحوی- واژه شناختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی (عملی) را شامل میشود. هرکدام از این سطوح، دارای زیرگروهها و اجزای خاصی هستند که متون ترجمه شده براساس آنها ارزیابی میشوند. در این پژوهش، ترجمۀ خطبه اول و حکمتهای 1 تا 20 از مترجم نامبرده برای ارزیابی کیفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تعیین میزان فراوانی هر یک از زیرگروههای موجود در سطوح چهارگانه طبق الگوی گارسس، نتایج به صورت نمودار نشان داده میشود. نتیجه ارزیابی براساس تکنیکهای مثبت، منفی و خنثی بیانگر این است که ترجمۀ دشتی دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت به نسبت بالایی برخوردار است. براساس 3 حوزه افزایش، مانش و کاهش در ترجمه، ترجمۀ دشتی در حوزه افزایش، بسامد بیشتری دارد؛ زیرا ترجمۀ این شاهکار ادبی که دارای فصاحت و بلاغت بوده به صورت روان و محتوامحور به انجام رسیده است و مخاطب در فهم آن با چالش چندانی در درک موضوع مواجه نمیشود و روش وی یک روش مقصدگرا بوده است.
جواد گرجامی
چکیده
ترجمۀ ضربالمثلها، ترجمهای فرهنگی است. در این میان، تفاوت نشانههای فرهنگی زبان مبدأ و مقصد و متغیّرهای چندگانه آنها، فرآیند ترجمۀ ضربالمثلها را به یکی از اساسیترین چالشهای پیش روی مترجم تبدیل کرده است. نادیده گرفتن این مهم، نارسایی ترجمه و کارکرد ارتباطی آن را به دنبال داشته، به شکاف میان متن مبدأ و مخاطبین ...
بیشتر
ترجمۀ ضربالمثلها، ترجمهای فرهنگی است. در این میان، تفاوت نشانههای فرهنگی زبان مبدأ و مقصد و متغیّرهای چندگانه آنها، فرآیند ترجمۀ ضربالمثلها را به یکی از اساسیترین چالشهای پیش روی مترجم تبدیل کرده است. نادیده گرفتن این مهم، نارسایی ترجمه و کارکرد ارتباطی آن را به دنبال داشته، به شکاف میان متن مبدأ و مخاطبین متن مقصد انجامیده و در نهایت، گسست گفتمانی دو زبان مبدأ و مقصد را در سطح کلی ارتباط موجب میشود. پژوهش حاضر سعی دارد تا با اتخاذ رویکردی توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی مقوله گسست گفتمانی برآمده از متغیرهای فرهنگی در ترجمۀ مَثَلهای فارسی و عربی به ارائه راهکاری کاربردی در جهت ترجمهای تعاملمحور و ناظر بر پیوستار فرهنگی میان دو زبان بپردازد. در همین راستا، راهکار پیشنهادی مقالۀ حاضر «چرخش نشانههای فرهنگی» ساختار تمثیلی دو زبان در چارچوب «سپهرنشانهای» است که با توجه به الگوی «ترجمۀ بینانشانهای» رومان یاکوبسن و الگوی مبتنی بر «مثلث نشانهشناسی» آلفرد شوتز تبیین میشود. در فرآیند «چرخش نشانههای فرهنگی» در چارچوب «سپهرنشانهای»، نشانههای فرهنگی مَثَلهای زبان مبدأ بهعنوان نشانههای برونسپهری و نامتعارف با ورود به فضای درونسپهری نشانههای فرهنگی مَثَلهای زبان مقصد و تعامل و گفتوگومندی با سایر نشانههای فرهنگی حاضر بهعنوان نشانۀ فرهنگی پذیرفته و بومی شده در نظام سپهرنشانهای فرهنگی آن (زبان مقصد) درآمده و بدین ترتیب به پیوستار فرهنگی مَثَلهای دو زبان میانجامد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سجاد اسماعیلی؛ محمدرضا کشاورز
چکیده
امروزه بهدلیل گسترش روابط میان کشورها، اهمیت منطقة خاورمیانه در عرصة بین الملل، هم مرز بودن کشور ایران با برخی از کشورهای عربی و نیز ایجاد روابط و گفتوگوهای دوستانه با آنها، ترجمة همزمان از عربی به فارسی و بر عکس دارای اهمیت ویژهای است. بر همین اساس، مترجم همزمان عربی باید علاوه بر تسلط در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، ...
بیشتر
امروزه بهدلیل گسترش روابط میان کشورها، اهمیت منطقة خاورمیانه در عرصة بین الملل، هم مرز بودن کشور ایران با برخی از کشورهای عربی و نیز ایجاد روابط و گفتوگوهای دوستانه با آنها، ترجمة همزمان از عربی به فارسی و بر عکس دارای اهمیت ویژهای است. بر همین اساس، مترجم همزمان عربی باید علاوه بر تسلط در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و... در حوزة ترجمة همزمان نیز از مهارت تخصصی کافی برخوردار باشد؛ زیرا اشتباهات سهوی یا عمدی در حین ترجمة همزمان، ممکن است موجبات اختلاف میان دولتها و حتی ملتهای طرفین را فراهم آورد. در همین راستا، این جستار بر آن است تا با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چالشهای ترجمة همزمان عربی به فارسی متون سیاسی بپردازد. به منظور تحقق این هدف، ترجمة همزمان سخنرانی عربی سیدحسن نصرالله از لحاظ چالشهای ترجمة همزمان مورد کنکاش قرار گرفت. برخی از یافتهها نشان داد که بیشترین چالشهای ترجمة همزمان مربوط به چالشهای زبانی (نحوی، معنایی و آوایی) است که از جملة آنها میتوان به «معادلیابی کلمات»، «کاهش واژگان و جملات زبان مبدأ»، «افزایش واژگان و جملات زبان مبدأ»، «وامگیری واژگانی و نحوی از زبان مبدأ» و «عدم آشنایی با لهجههای عربی» اشاره کرد. در بخش چالشهای فرازبانی نیز مواردی همچون «سرعت کلام گوینده» و «عدم درک شنیداری صحیح» را میتوان به عنوان چالشهای این بخش مطرح کرد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمدنبی احمدی؛ فرزانه چله نیا
چکیده
ترجمۀ متون ادبی یکی از سختترین انواع ترجمه است که با چالشهایی مواجه میباشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچهتمامتر آن میشود. امروزه نظریهپردازان با ارائۀ انواع تکنیکها و روشهای برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کردهاند و تا حدودی مسیر پیشروی آنها را هموار نمودهاند. یکی از نظریهپردازان مطرح در این زمینه ...
بیشتر
ترجمۀ متون ادبی یکی از سختترین انواع ترجمه است که با چالشهایی مواجه میباشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچهتمامتر آن میشود. امروزه نظریهپردازان با ارائۀ انواع تکنیکها و روشهای برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کردهاند و تا حدودی مسیر پیشروی آنها را هموار نمودهاند. یکی از نظریهپردازان مطرح در این زمینه «آنتوان برمن» فرانسوی است که در نظریّۀ خود با عنوان گرایشهای ریختشکنانه، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمیشمارد. پژوهش حاضر نیز بر اساس تکنیکهای ترجمۀ برمن به واکاوی رمان «برید اللّیل» تألیف هدی برکات و ترجمۀ سیّد حمیدرضا مهاجرانی با عنوان «پست شبانه» میپردازد. در این ترجمه به چند گرایش از نظریّۀ برمن پرداختهشده که بیشترین تکرار را در ترجمۀ مهاجرانی داشته است، این گرایشها عبارتاند از: منطقیسازی، واضحسازی، اطناب یا تطویل، آراستهسازی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی؛ البتّه لازم به ذکر است نمونههایی چند از دیگر گرایشهای ریختشکنانه در این ترجمه دیده میشود که به علّت اندک بودن از ذکر آنها خودداری شده است. در این مقاله با مطالعۀ دقیق، موارد انحراف در ترجمۀ بریداللیل بر اساس گرایشهای مذکور مطرحشده و در برخی موارد ترجمۀ پیشنهادی هم ارائه شده است. بهطورکلی میتوان گفت بیشترین علّت انحراف در ترجمۀ مهاجرانی مربوط به توضیح و تفسیر مترجم است که قصد دارد خواننده بهوضوح مطلب را درک کند؛ بنابراین پیداست که این ترجمه بیشتر به متن مقصد گرایش دارد.
معصومه نعمتی قزوینی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 11-36
چکیده
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن ...
بیشتر
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن (1985م.) از جمله روشهایی است که به کمک آن میتوان میزان انسجام و پیوستگی متون و در نتیجه، متنیّت آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. افزون بر این، با توجّه به اهمیّت ترجمه در حوزة متون دینی و بهویژه قرآن کریم که برخاسته از جایگاه این دسته متون در حوزة اعتقادی و تربیتی است، به نظر میرسد بتوان با کاربست این نظریّه در متن ترجمههای موجود و مقایسه آن با متن اصلی، تا حدودی میزان کارآمدی ترجمه و توفیق مترجم را در انتقال مفاهیم ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری سورة بیّنة و ترجمة آن از طاهره صفّارزاده را با استفاده از الگوی مذکور مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که با توجّه به درصد بالای انسجام و شباهت متن مقصد به مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم سوره موفّق بوده است.
رضا امانی
دوره 4، شماره 10 ، تیر 1393، ، صفحه 11-32
چکیده
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان ...
بیشتر
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنیشناسی است که واژگان یک متن را ـ تا حدّ ممکن ـ به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه میکند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژهها به دست آید. این روش معنایابی میتواند در فهم و توصیف تفاوتها و مشابهتهای معنایی واژههای قریبالمعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، میتواند به ارائة ترجمهای کامل و دقیق از متن مبدأ انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی ـ تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژههای قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوتهای آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دلنگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مؤلّفههای معنایی «کُشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار میباشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل میدهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشهای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژههای مذکور نداشتهاند و از یک سو، معادلهای تقریبی، ناقص و مختلف ارائه دادهاند و از سوی دیگر، معادلهای ایشان معمولاً با دیگر واژههای قریبالمعنی تفاوت ندارد.
محمدرضا عزیزی
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 11-28
چکیده
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیدهها نیز ارائه میکند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگهای شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر مییابد و با روحیّات خاصّ ...
بیشتر
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیدهها نیز ارائه میکند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگهای شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر مییابد و با روحیّات خاصّ آن متناسب شده است. پژوهش حاضر به رویکرد ایرانیان در پذیرش برخی از معانی و مفاهیم زبان و ادبیّات عربی در قالب مصداقهای گوناگون اهتمام خواهد داشت. تحوّل مدلولها، تطوّر نمادها و جلوههای فرهنگ عربی در زبان و ادبیّات فارسی با تکیه بر روش توصیفیـ تحلیلی مدّ نظر است. به نظر میرسد شرایط اقلیمی، تاریخ، نظام عقیدتی و اجتماعی، مناسبتهای قدرت و غیره در شکلگیری این جهانبینی و شیوة تفکّر، تأثیر داشته است؛ به عبارت دیگر، ایرانیان و عربها در پذیرش مفاهیم از یکدیگر، منفعل عمل نکردهاند و در قبول و ترجمة آن به تناسب ذوق و قریحة خویش دستکاریها کردهاند. بسیاری از این دگردیسیها، آرامآرام و به صورت ناخودآگاه در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس صورت گرفته است که امروزه میتواند آگاهانه در ترجمههای ارتباطی مورد توجّه قرار گیرد. این طیف پژوهشها ظرافتهای زبانی و قومی را به مترجمان میآموزد که توجّه نکردن بدان ممکن است از رسایی و دلنشینی اثر بکاهد و رنگ و بوی ترجمه به آن بدهد.
علی اکبر احمدی
چکیده
هدف هذه الدرسه الی تعزیز فکره الترابط بین التجربه الشعریه و الابداع الفنی التی تدعی ان الشکل الفنی و الاسلوب الابداعی لیسا الاتمظهرات لخفایسا المبسدع و انعکاسات لتغبذبات روحه و یاتی ذلک من خلال دراسه قضیه الاغتراب التی تحکم الفکر المعاصر و الوسط الفنی الحدیث و قد التخذت لتناول هده القضیه شاعرین من الادبین العربی و الفارسی هما صلاح ...
بیشتر
هدف هذه الدرسه الی تعزیز فکره الترابط بین التجربه الشعریه و الابداع الفنی التی تدعی ان الشکل الفنی و الاسلوب الابداعی لیسا الاتمظهرات لخفایسا المبسدع و انعکاسات لتغبذبات روحه و یاتی ذلک من خلال دراسه قضیه الاغتراب التی تحکم الفکر المعاصر و الوسط الفنی الحدیث و قد التخذت لتناول هده القضیه شاعرین من الادبین العربی و الفارسی هما صلاح عبدالصبور و منوتشهر آتشی بوصفهما حقیقه فی الخطاب الشعری الحدیث الذی یحفل بکثیر من مساله الاغتراب.
خلیل پروینی
چکیده
ادبیات فنی بیانی است که نویسنده می کوشد با استفاده از آنچه در صنعت شعر و نثر معروف و شناخته شده است در عواطف مخاطب اثر بگذارد. یقینا چنین فن بیانی باید دارای عناصری باشد تا ادبیات نامیده شود. عناصر متن ادبی را اندیشه، خیال، عاطفه و اسلوب تشکیل می دهند. عاطفه و خیال، مختص متن ادبی و اندیشه و اسلوب، میان متن ادبی و دیگر متون مشترک است. اگر ...
بیشتر
ادبیات فنی بیانی است که نویسنده می کوشد با استفاده از آنچه در صنعت شعر و نثر معروف و شناخته شده است در عواطف مخاطب اثر بگذارد. یقینا چنین فن بیانی باید دارای عناصری باشد تا ادبیات نامیده شود. عناصر متن ادبی را اندیشه، خیال، عاطفه و اسلوب تشکیل می دهند. عاطفه و خیال، مختص متن ادبی و اندیشه و اسلوب، میان متن ادبی و دیگر متون مشترک است. اگر چه اندیشه و اسلوب متن ادبی نیز با متنی که علم محض است متفاوت است.
سخنان اهل بیت علاوه بر علمی بودن، فصیح نیز هستند. امام در توصیه های خود از هر چهار عنصر ادبی به ویژه عاطفه و خیال بهره برده است و همچنین از آنجا که اندیشه امام در توصیه هایش دینی است و در آنها از ادبیات نیز استفاده نموده پس وجود ادبیات دینی در آثار امام یا به عبارتی رابطه دین با ادبیات در توصیه های ایشان اثبات می شود.
عبدالعلی آل بویه لنگرودی
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 13-40
چکیده
ترجمۀ شعر، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات ترجمه محسوب میشود، و همواره مورد توجه و اهتمام صاحبنظران بوده و هست. آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر، و بهرهمندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبۀ بالاتری از نثر قرار میدهد. و به همان میزان بر اهمیت ترجمۀ آن میافزاید. مترجمِ شعر ...
بیشتر
ترجمۀ شعر، یکی از مهمترین مباحث در مطالعات ترجمه محسوب میشود، و همواره مورد توجه و اهتمام صاحبنظران بوده و هست. آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر، و بهرهمندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبۀ بالاتری از نثر قرار میدهد. و به همان میزان بر اهمیت ترجمۀ آن میافزاید. مترجمِ شعر باید نسبت به مترجمان دیگر متون از آزادی بیشتری برخوردار باشد. ترجمۀ موفق و زیبای شعر در واقع نوعی باز آفرینی است که در ترجمههای منظوم بیشتر خود را نشان میدهد. مترجم شعر علاوه بر بهرهمندی از سایر ویژگیهای یک مترجمِ ادبی باید با زبان شعر معاصر و ویژگیهای آن ازجمله بافتار و فضای حاکم برمتن، کاربرد زبان نماد، توجه به عنصر تکرار، موسیقی درونی شعر، کاربردهای اسم خاص آشنا باشد. هدف از این مقاله تبیین دشواریها و پیچیدگیهای ترجمۀ شعر بهویژه شعر معاصرِ عربی از دو منظر نظری و کاربردی است. در مبحث نظری از عناصر ترجمهپذیر و ترجمهناپذیر شعر سخن به میان میآید و به اهمیتِ لفظ، معنا، موسیقی ، عاطفه و خیال پرداخته میشود. و دشواریهای ترجمۀ آن مورد بررسی قرار میگیرد. درمبحث کاربردی با ذکر نمونههایی از اشعار شاعران عرب نظیر نزار قبانی، بدر شاکر السیاب ونازک الملائکه مهمترین چالشهای پیش روی مترجم شعر معاصر بررسی میگردد. روشِ پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمعآوری دادهها کتابخانهای است.
کبری روشنفکر؛ هادی نظری منظم؛ احمد حیدری
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 13-34
چکیده
ترجمه یکی از مهمترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه میسازد. نیومارک، دانشمند و نظریّهپرداز آمریکایی در حوزة ...
بیشتر
ترجمه یکی از مهمترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه میسازد. نیومارک، دانشمند و نظریّهپرداز آمریکایی در حوزة ترجمه، روشهایی را برای ترجمة عناصر فرهنگی پیشنهاد داده که در محافل علمی مورد قبول واقع شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک سعی دارد به بررسی و نقد شیوة ترجمة مفاهیم فرهنگی موجود در رمان «اللّصّ والکلاب» نجیب محفوظ، توسّط دو مترجم ایرانی بپردازد. با وجود تلاشهای دو مترجم، نوعی پیچیدگی و کاستی در ترجمة عناصر فرهنگی دیده میشود. نتایج نشان میدهد که در این دو ترجمه، روش تلفیقی به عنوان یکی از روشهای موفّق ترجمة عناصر فرهنگی، کمتر استفاده شده است.
علی سلیمی؛ شهریار همتی؛ محمدنبی احمدی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 13-28
چکیده
مفسّران، عبارت «أَکادُ أُخْفیها» در سورة شریفة «طه» را به معانی مختلف تفسیر نمودهاند. برخی فعل «أکاد» در این آیه را بهمعنای «أرید» گرفته، عبارت را بهمعنای «میخواهم پنهان کنم» ترجمه نمودهاند و حتی گاهی کاربرد فعل «کاد» را بیانگر شدت کتمان شمردهاند. برخی دیگر برای حل مشکل، فعل «أخفیها» ...
بیشتر
مفسّران، عبارت «أَکادُ أُخْفیها» در سورة شریفة «طه» را به معانی مختلف تفسیر نمودهاند. برخی فعل «أکاد» در این آیه را بهمعنای «أرید» گرفته، عبارت را بهمعنای «میخواهم پنهان کنم» ترجمه نمودهاند و حتی گاهی کاربرد فعل «کاد» را بیانگر شدت کتمان شمردهاند. برخی دیگر برای حل مشکل، فعل «أخفیها» را بهمعنای سلب در باب افعال و بهمعنای آشکارنمودن گرفتهاند. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با تأملی در کاربردهای فعل «کاد» در زبان عربی و در قرآن کریم، این موضوع را بررسی نموده است. در این پژوهش نظر برخی از نحویها و بعضی از مفسران دربارة کاربردهای فعل «کاد» و آیة مورد بحث واکاوی شده است و کوشش شده به این پرسش پاسخ داده شود که براساس کاربردهای فعل «کاد»، کدام برداشت از این آیة شریفه، مناسبتر است و با مجموعه آیات دیگر هماهنگی بیشتری دارد؟ نتایج بهدستآمده از این پژوهش، گویای آن است که فعل «کاد» در این آیة شریفه، همان معنای متداول «کاد» در زبان عربی را دارد که در حالت مثبت، عدم وقوع فعل و در حالت منفی، وقوع آن بهسختی را بیان میکند. بهنظر میرسد با توجه به کاربردهای این فعل در زبان عربی و در قرآن کریم، در تقدیرگرفتن معانی دور از ذهن برای آن در این آیة شریفه، غیر قابل توجیه است و با زبان قرآن سازگاری ندارد.
دوره 2، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 24-11
چکیده
کان عبدالرحمن شکری برهافة حسه و دقة نظره شاعرا کثر فی شعره ما یدل علی تشاؤمه و اشتهر الشاعر عند بعض الدارسین بهذه النظرة غیر أن الباحث المتأمل یجد فی أشعاره، الکثیر من الأبیات التی تبعث علی الأمل و تدعو إلی التفاؤل فی الحیاة لذا فإن تشاؤمه لیس مظلما قاتما بل إن هناک بروق أمل تظهر بین حین و آخر فی أشعاره حیث یعتقد الشاعر أن الانسان یمتاز ...
بیشتر
کان عبدالرحمن شکری برهافة حسه و دقة نظره شاعرا کثر فی شعره ما یدل علی تشاؤمه و اشتهر الشاعر عند بعض الدارسین بهذه النظرة غیر أن الباحث المتأمل یجد فی أشعاره، الکثیر من الأبیات التی تبعث علی الأمل و تدعو إلی التفاؤل فی الحیاة لذا فإن تشاؤمه لیس مظلما قاتما بل إن هناک بروق أمل تظهر بین حین و آخر فی أشعاره حیث یعتقد الشاعر أن الانسان یمتاز بقوة تستطیع أن تبدل التشاؤم إلی مفهوم من مفاهیم التفاؤل فی الحیاة. یدرس هذا المقال مدی صحة زعم القائلین بتشاؤم شکری فتناول البحث دراسة شعره و استخراج الشواهد التی توضح مدی صحة ذلک الادعاء من خلال استعراض أدلة القائلین بالتشاؤم عند شکری الذی یظهر فی طیات دواوینه و إظهار الصبغة التفاؤلیة فی شعره الذی یغلب أحیانا تلک الصبغة المتشائمة.
حمیدرضا حیدری؛ فاطمه کاظمی
چکیده
بررسی گرایش مترجم به هنجارهای متن مبدأ و یا هنجارهای متن مقصد از موضوعات مهم واساسی درمطالعات ترجمه است. ترجمه در حالت نخست به ترجمه بسنده و در حالت دیگر به ترجمه پذیرفته نامیده میشود. مترجم ادبی در فرایند ترجمه گاه بر اساس بسندگی و گاه بر مبنای پذیرفتگی عمل میکند. در این پژوهش بر آنیم بسندگی و پذیرفتگی را در ترجمهای که مرحوم دکتر ...
بیشتر
بررسی گرایش مترجم به هنجارهای متن مبدأ و یا هنجارهای متن مقصد از موضوعات مهم واساسی درمطالعات ترجمه است. ترجمه در حالت نخست به ترجمه بسنده و در حالت دیگر به ترجمه پذیرفته نامیده میشود. مترجم ادبی در فرایند ترجمه گاه بر اساس بسندگی و گاه بر مبنای پذیرفتگی عمل میکند. در این پژوهش بر آنیم بسندگی و پذیرفتگی را در ترجمهای که مرحوم دکتر حسین خدیوجم در فصلهای «بر مردگان چوب مزنید» و «گرفتار سه زندان» از کتاب «مع أبی العلاء فی سجنه» طه حسین به دست دادهاست، مورد بحث قرار دهیم. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه میرسد که ترجمه خدیوجم بر مبنای جمع بین بسندگی و پذیرفتگی است و تا حد زیادی تحت تأثیر اصل پذیرفتگی در ترجمه است.
سیدرضا به آفرین؛ مسعود یزدانی مقدم؛ جعفر شریفی گلریز
چکیده
در ترجمة اصطلاحات حقوقی توجه به نکاتی مانند انتقال جنبههای معنایی، متنی و کاربردشناسی ضروری به نظر میرسد. بخشی از متون مقدس، مانند قرآن کریم، حاوی دستورهایی است که غالباً بار حقوقی دارند و از آنجا که این گونه دستورها میتوانند منشاء برخی سوءبرداشتها از سوی خوانندگان شوند، لذا در ترجمة آنها باید دقت فراوانی کرد. از جمله مهمترین ...
بیشتر
در ترجمة اصطلاحات حقوقی توجه به نکاتی مانند انتقال جنبههای معنایی، متنی و کاربردشناسی ضروری به نظر میرسد. بخشی از متون مقدس، مانند قرآن کریم، حاوی دستورهایی است که غالباً بار حقوقی دارند و از آنجا که این گونه دستورها میتوانند منشاء برخی سوءبرداشتها از سوی خوانندگان شوند، لذا در ترجمة آنها باید دقت فراوانی کرد. از جمله مهمترین موضوعات حقوقی در قرآن، میتوان به ارث، ازدواج، طلاق و غیره اشاره نمود که مردم در زندگی روزمرة خود همواره با آنها سروکار دارند و هر گونه ترجمة نادرست آنها و عمل به مفاهیم نادرست که به دلیل علاقة شدید مردم به متون مقدس وجود دارد، میتواند تبعات حقوقی برای خوانندگان در پی داشته باشد. تقریباً سیصد آیه به مسائل حقوقی پرداختهاند. بر همین اساس، ممکن است خوانندگان غیرمتخصص ترجمههای قرآن و یا مترجمانی که از روی ترجمههای ناقص، یک ترجمة نو ارائه میدهند، در فهم اصطلاحات حقوقی اشتباه نمایند و یا اینکه این ترجمههای نادرست بهانهای به دست مغرضان برای به چالش کشیدن مبانی حقوقی اسلام بدهد. ارزیابی کیفی ترجمة 34 نمونه از اصطلاحات حقوقی قرآن کریم در 21 ترجمه نشان میدهد که تنها حدود %34 از ترجمهها موفق به انتقال معنای دقیق اصطلاحات حقوقی قرآن کریم شدهاند. کسانی که میخواهند یک ترجمة قابل اعتماد از اصطلاحات حقوقی قرآن کریم ارائه نمایند، باید از نظرات فقها و علمای دینی و مفسران قرآن بهره برند و با علوم مختلف اسلامی آشنا باشند. توصیه میشود برای فهم بهتر اصطلاحات حقوقی قرآن کریم و جلوگیری از سوءبرداشتها، تا حد امکان توضیحاتی مختصر دربارة این اصطلاحات در پانوشتها و یا پرانتزها ارائه شود.
محمد رحیمی خویگانی؛ عسگر علی کرمی؛ حمید باقری دهبارز
چکیده
این پژوهش در نظر دارد تا انتخابهای واژگانی ترجمة محمد دشتی از نهجالبلاغه امام علی(ع) را بر اساس سطح معنایی ـ لغوی الگوی ارزیابی ترجمة گارسس بررسی و نقد نماید. برای این منظور، ابتدا سطح معنایی لغوی گارسس در حیطة ارزیابی ترجمه توضیح داده میشود و آنگاه با کمک نمونهگیری تصادفی، نمونههای قابل کاربست این نظریه به عنوان دادههای ...
بیشتر
این پژوهش در نظر دارد تا انتخابهای واژگانی ترجمة محمد دشتی از نهجالبلاغه امام علی(ع) را بر اساس سطح معنایی ـ لغوی الگوی ارزیابی ترجمة گارسس بررسی و نقد نماید. برای این منظور، ابتدا سطح معنایی لغوی گارسس در حیطة ارزیابی ترجمه توضیح داده میشود و آنگاه با کمک نمونهگیری تصادفی، نمونههای قابل کاربست این نظریه به عنوان دادههای مقاله ارائه میشود. این پژوهش روشن میکند که دشتی در انتخابهای واژگانی خود، بیش از هر چیز به بسط واژگانی در قالبهای مختلف و از همه مهمتر، به بسط تفسیری و ایدئولوژیک روی آوردهاست. او ابهامهای واژگانی کلام امام علی(ع) را بهکلّی از میان برده، یا تفسیر به رأی کردهاست و تلاش داشته هیچ واژة مبهمی در ترجمهاش وجود نداشته باشد.
فرامرز میرزایی؛ محمد راسخ مهند؛ سید اسماعیل قاسمی موسوی
چکیده
سادهسازی (Simplification) از همگانیهای ترجمه است که در آن مترجم با بهرهمندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان میکند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهامها بالاتر میبرد. در این مقاله، با ...
بیشتر
سادهسازی (Simplification) از همگانیهای ترجمه است که در آن مترجم با بهرهمندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان میکند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهامها بالاتر میبرد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانیها، بهویژه سادهسازی، و با روش توصیفیـ تحلیلی انواع سادهسازی در ترجمة محمّدرضا مرعشیپور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی میشود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش سادهسازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافتههای پژوهش نشان میدهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای سادهتر، سادهسازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، بهویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنههای جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشیپور بهشمار میرود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک سادهتر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباههای مترجم و سادهسازیهای گوناگون زمینهای میسازد که نهچندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
غلامعباس رضایی هفتادر؛ زینب قاسمی اصل
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 38-13
چکیده
با توجه به تأثیرگذاری شگرف هزارویکشب بر عرصههای مختلف ادبی و فرهنگی ملل جهان، این پژوهش با هدف بررسی نقش هزارویکشب در شکوفایی نمایش نوین عربی، نزد پیشگامان این هنر صورت گرفت. بدینمنظور پس از بررسی ریشهها و خاستگاههای نمایش و شکلهای مختلف هنرهای دراماتیک در کشورهای عربی، به معرفی هزارویکشب و قابلیتهای نمایشی آن ...
بیشتر
با توجه به تأثیرگذاری شگرف هزارویکشب بر عرصههای مختلف ادبی و فرهنگی ملل جهان، این پژوهش با هدف بررسی نقش هزارویکشب در شکوفایی نمایش نوین عربی، نزد پیشگامان این هنر صورت گرفت. بدینمنظور پس از بررسی ریشهها و خاستگاههای نمایش و شکلهای مختلف هنرهای دراماتیک در کشورهای عربی، به معرفی هزارویکشب و قابلیتهای نمایشی آن پرداخته شد. همزمان با شکلگیری تئاتر نوین عربی و پایهریزی آن توسط نمایشنامهنویسان بزرگ عرب، موج تازهای از تأثیرگذاری هزارویکشب بر ادبیات عربی و اینبار در عرصهی هنر نمایش بهوجود آمد که بررسی و معرفی مهمترین نمایشنامههایی که براساس این کتاب نوشته شدهاند، بخش بعدی این پژوهش را تشکیل میدهد. دستاورد این تحقیق اثبات قابلیتهای نمایشی هزارویکشب از طریق بررسی نمونهها و همچنین معرفی موج تأثیرپذیری نویسندگان عرب در دورهی شکوفایی نمایش از نیمهی قرن نوزدهم بهبعد، نزد آنان است و بدینصورت ثابت میکند که توجه پیشتازان عرصهی نمایش عربی و پایهگذاران آن، بیش از ادبیات اروپا به میراث تاریخی ادبیات عربی بهطور عام و هزارویکشب بهطور خاص بوده است.
سید مهدی مسبوق؛ مرتضی قائمی؛ رسول فتحی مظفری
دوره 5، شماره 12 ، شهریور 1394، ، صفحه 40-13
چکیده
یکی از مهمترین مسائل مورد توجّه در فرایند ترجمه، دستیابی به تعادل و برابری در ترجمه است که از طریق مطالعۀ جنبههای مختلف زبان مبدأ صورت میپذیرد و یکی از مهمترین زمینههای مورد پژوهش در تعادل ترجمهای، برابری واژگانی است. هرچند این امر به شکل کامل در بین دو زبان مبدأ و مقصد، به علّت امکانات زبانی مختلف، قابل دستیابی نیست، امّا ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل مورد توجّه در فرایند ترجمه، دستیابی به تعادل و برابری در ترجمه است که از طریق مطالعۀ جنبههای مختلف زبان مبدأ صورت میپذیرد و یکی از مهمترین زمینههای مورد پژوهش در تعادل ترجمهای، برابری واژگانی است. هرچند این امر به شکل کامل در بین دو زبان مبدأ و مقصد، به علّت امکانات زبانی مختلف، قابل دستیابی نیست، امّا وظیفۀ مترجم این است که تا آنجا که امکان دارد، بکوشد برابرنهادهای واژگانی دقیقی ارائه نماید. یکی از شیوههای دستیابی به برابری واژگانی در فرایند ترجمه، توجّه به لایهها و آحاد مختلف معنایی واژگان و پدیدههایی همچون شمول معنایی و چندمعنایی و نیز توجّه به بافت و موقعیّت کلام است. از این رو، با تقسیمبندی برابری واژگانی به پنج قسمت، افزون بر شناخت حوزۀ معنایی واژگان، به ترجمهای صحیح و برابر میتوان دست یافت. این پنج قسم عبارتند از: برابری یکبهیک، برابری یک به چند، برابری چند به یک، برابری یک به جزء و برابری یک به صفر. پژوهش حاضر بر آن است که به تطبیق پنج ترجمۀ فارسی از خطبههای نهجالبلاغه شامل ترجمههای دشتی، شهیدی، فقیهی، فیضالإسلام و جعفری بپردازد تا از این رهگذر، میزان موفقیّت مترجمان یاد شده در تحقّق برابری واژگانی را مورد سنجش قرار دهد. برآیند پژوهش نشان میدهد که برخی مترجمان به خاطر آگاهی نداشتن از لایههای مختلف معنایی واژگان و نیز شناخت کافی نداشتن از برخی مؤلّفههای معنایی همچون پدیدۀ چندمعنایی، معنای مطلق و نسبی واژگان نتوانستدهاند ترجمهای دقیق ارائه کنند.
عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ سریه شیخی قلات
چکیده
زبان مجموعهای از نشانههاست که برای پیامرسانی به کار میرود. برای آنکه این پیامها میان فرستنده و گیرنده بهراحتی انتقال یابد، گاهی با نشانههایی همراه میگردد تا گیرنده همان پیامی را دریابد که مورد نظر فرستنده است. یکی از این نشانهها در زبان عربی و فارسی، «تأکید یا توکید» نامید میشود و بر اساس نقشهای ششگانهای که ...
بیشتر
زبان مجموعهای از نشانههاست که برای پیامرسانی به کار میرود. برای آنکه این پیامها میان فرستنده و گیرنده بهراحتی انتقال یابد، گاهی با نشانههایی همراه میگردد تا گیرنده همان پیامی را دریابد که مورد نظر فرستنده است. یکی از این نشانهها در زبان عربی و فارسی، «تأکید یا توکید» نامید میشود و بر اساس نقشهای ششگانهای که یاکوبسن (Jakobsen) برای ارتباط کلامی بیان میکند، خود را بیشتر در نقش ترغیبی و ارجاعی زبان نشان میدهد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد زبانشناختی، میکوشد ضمن ارائة کارکرد نشانههای تأکید در سه قسمت «ابزار»، «حرف» و «اسلوب» به بررسی کاربرد و نقش آن در زبان امروزین عربی بپردازد و معادلهای آن را در فارسی واکاوی کند. به همین منظور، دو کتاب «الأیّام» اثر طه حسین و «مقدّمة للشّعر العربی» اثر «أدونیس» و ترجمة آن دو را مورد بررسی قرار میدهد. این دو، از نویسندگان و ادیبان مطرح دورة معاصر هستند و نثر آنان به عنوان نثر معیار مورد قبول همة صاحبنظران است.یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ابزارهای تأکید، کارکرد تأکیدی خود را در زبان امروزین عربی از دست دادهاند و تنها برای تقویت و استحکام بافت کلام به کار میروند. لذا در زبان فارسی نباید برای آنها معادلی در نظر گرفت. نقش تأکیدی برخی از حروف تأکید نیز مانند «قَدْ» کمرنگ شده است و تنها در تعیین نوع فعل نقشآفرینی میکنند. دستة دیگر از آنها نیز در متون معاصر کاربرد بسیار کمی دارند؛ مانند:«ن» تأکید. ولی اسلوبهای تأکید همچنان نقش تأکیدی خود را ایفا میکنند و بهراحتی در زبان فارسی معادلیابی میشوند.
محمد هادی مرادی؛ جواد عبدرویانی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 27-50
چکیده
مهدی اخوان ثالث کار خود را در آغاز دورهی نوگرایی با سرودن شعر به سبک خراسانی آغاز کرد، اما خیلی زود راه نیما را پیدا کرد و بهعنوان یکی از وفادارترین یاران وی باقی ماند. أمل دنقل، شاعر ملیگرای مصری، در سال 1940 (1319 ه.ش) در "قنا" به دنیا آمد. او که در عصر رؤیاهای تعصبگرایانهی عربی مصر میزیست، به شاعر اعتراض مشهور است. دلبستگی اخوان ...
بیشتر
مهدی اخوان ثالث کار خود را در آغاز دورهی نوگرایی با سرودن شعر به سبک خراسانی آغاز کرد، اما خیلی زود راه نیما را پیدا کرد و بهعنوان یکی از وفادارترین یاران وی باقی ماند. أمل دنقل، شاعر ملیگرای مصری، در سال 1940 (1319 ه.ش) در "قنا" به دنیا آمد. او که در عصر رؤیاهای تعصبگرایانهی عربی مصر میزیست، به شاعر اعتراض مشهور است. دلبستگی اخوان به میراث نیاکان خویش چنان است که در جای جای سرودههای او، از زبان و شکل گرفته تا اندیشه و مفهوم، شاهد آن میراث کهن هستیم. دنقل نیز به میراث نیاکان خود دلبستگی بسیاری داشته و بهمنظور تقویت حس ملیگرایی مخاطبانش از آن میراث، بسیار الهام گرفته است. او تاریخ و اسطوره و حوادث و شخصیتهای آن را فرامیخواند تا غرور از دست رفتهی عرب را به آنها باز پس گرداند.
حسین شمس آبادی؛ فرشته أفضلی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 29-48
چکیده
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ...
بیشتر
زبانهای گوناگون نظامهای همسانی ندارند و هر زبان خود عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیبها و اصطلاحات ویژهای دارد، از اینرو، گاهی ناگزیر میشویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییر دهیم تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشند. یکی از اصول مهمی که در ترجمۀ متون داستانی بیان میشود، برابریابیهای واژگانی، ساختاری و بافتاری دقیق و مناسب در برگرداندن پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد است. بر این پایه برای آشناشدن با تغییراتی که در برابریابی از زبان مبدأ به زبان مقصد میتوان وارد کرد، نخست برابریابی را در ترجمۀ داستان در سه سطح اشتراک، تغییر و انتقال مورد ارزیابی قرار میدهیم. در این پژوهش برآنیم تا با الهامگرفتن از این تغییرات و راهکارها بتوانیم شیوههای برابریابی را در ترجمۀ داستانهای عربی به فارسی در سطح واژگان (واژههای خاص مردمی، کوچهوبازاری، غربی و واژگان با معنای متنی و ارتباطی)، ساختار (ادبینویسی، سجعپردازی، ترجمۀ پیامی و ارزش پیامی ساختار زبان مبدأ) و بافتار (عناصر شبهزبانی، پیشتصورها و عوامل تأثیرگذار در معنا) مورد کندوکاو قرار دهیم. از اینرو برای بررسی بر روی نمونههای ترجمه، از شماری از داستانهای نجیب محفوظ نویسندۀ مصری چون «شهر العسل»، «زقاق المدق»، «تحت المظله»، «اللص و الکلاب» و «الشحاذ» بهره جستیم.
علیرضا نظری
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 29-56
چکیده
واگذاری امور انسانی به ماشین را شاید بتوان یکی از ویژگیهای متمایز عصر جدید دانست؛ دورهای که انسان بیش از پیش با ابداعها و اختراعهای گسترده، هرچه بیشتر به دنبال رفع دشواریهای پیش روی زندگی، نیازهای بشر و واگذاری آن به دستگاههایی است که میزان بهرهوری آنها به مراتب بالاتر و دقیقتر از انسان است. امّا بلندپروازی بشر به حدّی ...
بیشتر
واگذاری امور انسانی به ماشین را شاید بتوان یکی از ویژگیهای متمایز عصر جدید دانست؛ دورهای که انسان بیش از پیش با ابداعها و اختراعهای گسترده، هرچه بیشتر به دنبال رفع دشواریهای پیش روی زندگی، نیازهای بشر و واگذاری آن به دستگاههایی است که میزان بهرهوری آنها به مراتب بالاتر و دقیقتر از انسان است. امّا بلندپروازی بشر به حدّی است که در پی محوّل کردن برخی ویژگیهای خاصّ بشری از جمله تفکّر، دریافت، تحلیل و... به ماشین است. از جمله نیازهای روزافزون بشر در عصر ارتباط و سرعت، نیاز به ترجمه از زبانهای متعدّد در حدّاقل زمان ممکن است. لذا واگذاری ترجمه به ماشین نیز در عصر جدید، از تلاشهای خاصّ برخی حوزههای علمی، مثل هوش مصنوعی، زبانشناسی رایانهای و... بوده است. تجربههای پُرنوسان این ایده، حتّی در زبانهای مشابه موفّقیّت آن را با چالش مواجه کرده است. این مقاله سعی دارد در کنار اشاره به جایگاه و میزان رواج این نوع ترجمه بین دو زبان با نگاهی تحلیلی، گونههای متعدّد چالش ترجمة ماشینی از عربی به فارسی را ارائه و تحلیل نماید و نشان میدهد که ترجمة ماشینی با نگرش مطلق به آن، چالشهای ویژهای در زبان عربی دارد که بسیاری از زبانهای دیگر فاقد آنها هستند؛ از جمله ابهام نوشتاری، ابهام واژگانی و مسئلة اِعراب. لذا ترجمة ماشینی از زبانی چون عربی به زبانی همچون فارسی، شاید از دشوارترین مراحل در تکامل یک ماشین ترجمة جهانی باشد.