ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مجید صالح بک؛ عبدالقادر پریز؛ پروین صانعی
چکیده
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته ولذا در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن ...
بیشتر
سوسور با نگاهی سیستماتیک و نظام مند، زبان را مجموعهای از نشانهها دانسته ولذا در نظریه زبانی خود نشانه را کلیدواژه اساسی قرار میدهد. در ترجمه نیز نشانهها بسیار حائز اهمیتاند و مترجم باید بتواند با شناخت دقیق کلمات متن، روابط میان آنها را شناسایی کرده و از این روابط در جهت ترجمهای دقیقتر یاری گیرد؛ این مسأله در ترجمه قرآن کریم اهمیتی دوچندان مییابد. از جمله واژگان بکاررفته در قرآن کریم که بررسی معنایی آن نیاز به توجه و دقت دارد واژه «صهر» است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی صورت گرفته تلاش داردبا رویکردی معناشناسانه-ساختارگرایانه به این سؤال پاسخ دهدکه سطوح و لایههای معنایی مختلف واژه «صهر» در قرآن کریم چگونه شکل میگیرد، و مفهوم «صهر» در کاربرد قرآنی آن ، بر محور جانشینی و همنشینی با کدام واژگان مترادف است؟ نتیجه حاصل شده بیان میکند که اگر چه واژۀ « صهر» در اصل فارسی و هم درفرهنگ افات عربی یکی از معانی اصلی آن، "نَسَب" ذکر شده اما درهمنشینی آن با همین کلمه سبب میشودکه معنای دیگری پیدا کند.ازاین رومترجمان دراین باره رویکردهای مختلفی در پیش گرفته اند؛برخی با در نظر گرفتن رابطه تضاد میان نسب و صهر این دو را به نسبی و سببی ترجمه کردهاند. برخی دیگر این دو را به ذکور(مردان ) و اناث(زنان) ترجمه کردهاند. ازسویی دیگر با وجود آن که معنای داماد برای واژۀ « صهر» در منابع متعددی آمده اما در ترجمه های مورد بررسی مقاله حاضر تنها یکی از منابع یعنی ترجمۀ فولادوند چنین معنایی را برای آن آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ فاطمه اکبری زاده
چکیده
ژان رنه لادمیرال در حوزه نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابجایی، ابهام زدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، ...
بیشتر
ژان رنه لادمیرال در حوزه نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابجایی، ابهام زدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، به بازخوانی ترجمه رضا عامری از رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر طیب صالح -کاندید جانشینی «نجیب محفوظ»- میپردازد. جستار حاضر نمونههایی از ترجمه راکه طبق مؤلفههای لادمیرال موفق بودهاند، ارائه و توفیقشان را طبق مؤلفهها تحلیل نموده است. سپس نمونههایی دیگر را ذکر کرده که طبق مؤلفهها موفق نبودهاند. در پایان، دلایل قوت و ضعف ترجمۀ عامری بر اساس نظریۀ لادمیرال نشان داده شده است. نتیجه پژوهش نشان میدهد، مترجم در مباحث «ابهام زدایی»، «افزوده سازی» و «حذف» کاملا موافق با مؤلفههای لادمیرال عمل نموده و متنی خوانا و قابل فهم در فرهنگ مقصد ارائه داده است. ولی در پارهای از موارد، مانند مباحث «جابجایی» و«حق انتخاب مترجم»، مؤلفههای الگوی لادمیرال دیده نشده است. در نهایت طبق آمار گرفته شده از 24 نمونه متن طیب صالح، 3 مورد ترجمه، مخالف رویکرد مؤلفههای لادمیرال بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
نیکو نیک راه؛ علیرضا نظری؛ علی اصغر شهبازی
چکیده
ترجمه به عنوان فرایند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از اینرو، تسلّط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. «پیتر نیومارک» ...
بیشتر
ترجمه به عنوان فرایند انتقال دادههای زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل میکند. از اینرو، تسلّط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیحتر در متن مقصد میتواند به عنوان مقولهای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. «پیتر نیومارک» بیش و پیش از دیگر نظریهپردازان متوجه اهمیت این مقوله بود و علاوه بر دستهبندی مقولات به ارائه راهکارهایی در معادلگزینی عناصر فرهنگی پرداخت. رمان «سفر» اثر محمود دولتآبادی با توجه به درونمایه آن و حرکت داستانی آن در بستر فرهنگ سنتی ایران برخوردار از کلیه عناصر فرهنگی مد نظر نیومارک است و مترجم این اثر به زبان عربی با چالشهای متعددی در این امر مواجه شده است. مقاله حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی و با اتکا به نظریه نیومارک سعی میکند ضمن اشاره به راهکارهای مترجم در مواجهه با عناصر فرهنگی به تحلیل و نقد چگونگی گزینشهای مترجم بپردازد و از این رهگذر به ارزیابی و حتی سبکشناسی عملکرد مترجم در بهرهگیری از راهکارهای نیومارک بپردارد. نتایج حاصل نشان میدهد که پربسامدترین عناصر فرهنگی، مربوط به فرهنگ مادی و ضربالمثلها بوده است و نیز مترجم در ترجمۀ عناصر فرهنگی، از راهکار تلفیقی بیشتر از سایر روشها بهره برده است و میتوان گفت علت استفاده زیاد مترجم از این روش، تعداد زیاد برخی مقولات فرهنگی از جمله فرهنگ مادی و ضربالمثلها و نیز جهت رفع ابهام و توضیح در پاورقی برای آشنایی بیشتر مخاطبان عرب زبان بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سید مهدی مسبوق؛ سولماز غفاری
چکیده
دهستانی به خاطر ترجمه الفرج بعد الشدة از شهرت بالایی برخوردار است. امروزه با گسترش مطالعات ترجمه، نقد ترجمه در صدد است که ترجمه را نسبت به متن اصلی ارزیابی کند و کیفیت آنرا بسنجد و نیز به نحوه عملکرد مترجم در ترجمه پی ببرد. یکی از الگوهای متناسب نقد ترجمه الگوی کاتارینا رایس میباشد که کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. با توجه ...
بیشتر
دهستانی به خاطر ترجمه الفرج بعد الشدة از شهرت بالایی برخوردار است. امروزه با گسترش مطالعات ترجمه، نقد ترجمه در صدد است که ترجمه را نسبت به متن اصلی ارزیابی کند و کیفیت آنرا بسنجد و نیز به نحوه عملکرد مترجم در ترجمه پی ببرد. یکی از الگوهای متناسب نقد ترجمه الگوی کاتارینا رایس میباشد که کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. با توجه به جامعیت تکنیکهای نقد ترجمه در الگوی کاتارینا رایس نسبت به سایر مدلهای ترجمه، پژوهش حاضر میتواند ضمن تطبیق الگوی مورد نظر رایس، تحلیل جامعی از ترجمه فارسی کتاب الفرج بعد الشدة از دو منظر زبانشناختی و فرازبانی ارائه نماید؛ چرا که اختلاف ساختمانی دو زبان قطعا در فرآیند ترجمه چشمگیر و غیرقابل انکار است و این مساله در پژوهشهای ترجمه و مطالعات زبانشناسی میتواند مفید واقع شود. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب اول آن به عنوان پیکرۀ پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که ترجمه دهستانی ترجمهای اقتباسی از «الفرج بعد الشدة» است. مترجم با کاربست معادلهای همسو با زبان مقصد و ایجاد تغییرات معنایی شامل کاهش، افزایش و حذف زبان ترجمه را طبیعی نموده است. در تطبیق ترجمه او با نظریه کاتارینا رایس نیز مشخص شد مترجم محتوا محوری را نقش غالب زبان مقصد درنظر گرفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه سواری؛ نعیم عموری
چکیده
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایه بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد.لازمه این نقد و ارزیابی،کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است.یکی از مهمترین الگوهای زبانشناختی که به منظور ...
بیشتر
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایه بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد.لازمه این نقد و ارزیابی،کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است.یکی از مهمترین الگوهای زبانشناختی که به منظور ارزشیابی سطح کیفی ترجمهها معرفی و شناخته شده،الگوی ترجمه خانم«کارمن گارسس»است.پژوهش پیشرو با روشی توصیفی-تحلیلی بر آن است تا با بهرهگیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه،رمان«فی قلبی أنثی عبریة»از خولة حمدی با ترجمه خانم اسماء خواجهزاده را بررسی و ارزیابی کند.خانم کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمهها پیشنهاد میدهد که عبارتند از:1- سطح معنایی- لغوی؛2- سطح نحوی- واژهساختی(صرفی)؛3- سطح گفتمانی-کاربردی؛4- سطح سبکی-مقصود شناختی.به دلیل گستردگی سطوح چهارگانه گارسس،پژوهش حاضر صرفا به بررسی دو سطح معنایی-لغوی و نحوی-واژهساختی پرداخته و به این نتیجه میرسد که؛برجستهترین مؤلفههای سطوح معنایی-لغوی در این ترجمه،معادل فرهنگی یا کارکردی،بسط نحوی، قبض نحوی،ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی-واژهساختی،برجستهترین مؤلفهها را ترجمه تحتاللفظی،اقتباس،تغییر نحوی یا دستورگردانی،تغییر دیدگاه،توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف،تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل میدهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگیهای مثبت و منفی آن سنجیده میشود و هرچه تعداد ویژگیهای مثبت متن ترجمهشده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است،میتوان گفت ترجمه خواجهزاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفتهاند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآنکریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر -واحد کمتر از کلمه- استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریهپردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سجاد اسماعیلی؛ محمد زنگویی
چکیده
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای ...
بیشتر
مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی، یکی از اجزای مهم محتوایی در متنهای دیداری و شنیداری است که نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به مخاطب دارند. درک، دریافت و انتقال صحیح این عناصر، یکی از دغدغه های اصلی مترجمان به ویژه مترجمان فیلم ها است. مترجم میتواند با استفاده از معادل های دقیق نوشتاری در زیرنویس فیلم، معنای مقوله های فرهنگی و افزون بر آن، عناصر غیرکلامی موجود در فیلم را به مخاطب منتقل کند. بنابراین با توجه به اهمیت تمرکز مترجم بر انتقال معنای مطلوب مقوله های فرهنگی و عناصر غیرکلامی متنهای دیداری- شنیداری، این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تعریب زیرنویس فیلم سینمایی «ملودی» به چگونگی مواجه ی مترجم در ترجمۀ این عناصر بپردازد. به منظور دستیابی به یافته های دقیق تر از مقوله های فرهنگی پیشنهاد شده توسط پیتر نیومارک و راهبردهای گاتلیب برای ارزیابی ترجمه زیرنویس استفاده شد. مهمترین یافته های حاصل از بررسی ترجمۀ عربی زیرنویس فیلم ملودی بیانگر آن بود که رویکرد مترجم، بیشتر بر ترجمه ی معنایی استوار بوده و برای انتقال صریح معنا، سعی در باز تولید عناصر فرهنگی در زبان مقصد داشته است. از این رو، مترجم برای دستیابی به این مهم از میان 10 راهبرد مدنظر گاتلیب به ترتیب از سه راهبرد «دگرنویسی»، «بسط» و «تبدیل» استفاده بیشتری کرده است. همچنین مترجم در ترجمه عناصر غیرکلامی به دلیل برداشت مشترک مفهوم این عناصر در دو زبان مبدأ و مقصد، از ترجمه این عناصر صرف نظر کرده است و از این رو، ترجمهای مخاطبمحور ارائه کرده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حوریه کوکبی دانا؛ علی سعیداوی
چکیده
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان ...
بیشتر
معنای ارجاعی به عنوان نخستین معنای هر واژه، پایه و اساس شناخت معانی دیگر است. از این رو، درک و شناخت معنای ارجاعی بر دیگر معانی رجحان دارد و بهنگام ترجمه نیز مترجم در صورتی مجاز است به معانی دیگر متوسل شود که معنای ارجاعی نتواند پیام و مفهوم را به درستی به زبان مقصد منتقل کند. با وجود این، در موارد بسیاری ملاحظه میشود مترجمان در برگردان معنای ارجاعی که معنای واضح و روشن واژگان است، دچار لغزش میشوند. نگارندگان این جستار با بهرهگیری از روش مطالعۀ مقابلهای در نظر دارند با مقایسۀ ترجمة جلد دوم کتاب الأیام با متن اصلی به علل و عواملی بپردازند که منجر به لغزش مترجم در برگردان معنای ارجاعی شده است. برای این منظور نگارندگان این جستار، 69 مثال از ترجمه الأیام که به نظر میرسد خدیوجم در برگردان معنای ارجاعی آنها دچار لغرش شده، انتخاب کرده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار دادهاند. بررسی این مثالها نشان میدهد سه عامل منجر شده که مترجم در گزینش معادل برای معنای ارجاعی برخی واژهها دچار لغزش شود که عبارتند از: 1- اشتباه خوانشی یا چشمی، 2- عدم توجه به فضای متن و 3- اعمال سلیقه.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جلال عبیدان؛ مرتضی زارع برمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ در ترجمه از فارسی به عربی است تا بدین وسیله اصول و مبانی تعریب به بحث گذارده شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به دو بخش نظری و تطبیقی تقسیم شده است؛ بخش نظری، دربرگیرندۀ نگرش آنتوان برمن به گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ است و بخش تطبیقی، ناظر به تحلیل تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) بر اساس الگوی آنتوان برمن است. برمن از سیزده گرایش به عنوان عوامل تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ نام برده است. این گرایشها عبارت هستند از: خردپروری، شفافسازی، تطویل، اصالتبخشی، فقرزدگی کیفی، فقرزدگی کمی، همسانسازی، تخریب ضربآهنگها، تخریب شبکۀ دالها و معانی ضمنی، تخریب گرایشهای نظاممند، تخریب یا بدیعسازی شبکههای زبان بومی، تخریب عبارتها و اصطلاحات، و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی. هر کدام از این گرایشها جنبههایی از متن اصلی را در نظر گرفته و چشمانداز دقیقی به ترجمه و شناخت تصمیمهای مترجم میدهد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر گرایشهای تغییر شکلدهندۀ متن مبدأ بر فرآیند تعریب وصیتنامۀ سیاسی-الهی امام خمینی(ره) از یکدیگر متفاوت است؛ دامنۀ تأثیر هر یک از آنها بر فرآیند اشاره شده، وابسته به تصمیمهای مترجم و همچنین ژانر متن است؛ در حالی که خردپروری از قویترین تأثیر برخوردار است، فقرزدگی کمی، تخریب عبارتها و اصطلاحات و پاکسازی از انباشتگیهای زبانی فرصتی برای نقشآفرینی به دست نیاوردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
سمیه سلمانیان؛ کیوان احسانی
چکیده
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام ...
بیشتر
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمیخوریم که میتوان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرینآمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده میکنند. شناخت پیشینۀ تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی میکنند در معادلیابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرینآمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کردهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهرا خفاجه کریموی؛ حسین شمس آبادی؛ سید مهدی نوری کیذقانی
چکیده
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان ...
بیشتر
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبانهای مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمۀ متون موجود در زبانها به دلیل تنوع، اغلب چالشهایی را ایجاد میکند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار مینماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین میکند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطۀ فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظارة السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمهپذیری یا ترجمهناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزۀ زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمهناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را بهگونهای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمۀ عناصر ترجمهناپذیر، شیوۀ «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر بهکار گرفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زهره قربانی مادوانی؛ احیا کماسی
چکیده
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم ...
بیشتر
نسبیت زبانی همواره یکی از چالشهای فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربههای زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیدههای اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندامها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندامشناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعهشناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژهها و پرداختن به پیشینۀ تجارب زیستۀ سخنوران همچون ابزاری میتواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندامها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویشهای آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژۀ «دست» و صورتبندیهای زبانی و مفهومسازیهای فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادلگزینی و ترجمۀ آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهمترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمۀ واژگان و ارائۀ مفاهیم بر مبنای صورتبندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل میگیرد و گاهی بر مبنای صورتبندی متفاوت؛ در صورتبندی مشترک، ترجمۀ همپوشانی میتواند پیشینۀ فرهنگی و جهانبینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صورتبندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق میافتد. ترجمۀ همپوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمۀ ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمۀ مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد بهکار گرفت.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضوان بیرانوند؛ علی نظری؛ سید اسماعیل قاسمی موسوی
چکیده
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان ...
بیشتر
ارزیابی کیفیت ترجمه همواره در مطالعات ترجمه اهمیت داشته است؛ از میان الگوها و نظریههای موجود، الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ هاوس یکی از معروفترینهاست. هاوس ترجمه را بر دو نوع میداند: آشکار و پنهان؛ در ترجمه آشکار متن و عناصر آن، فرهنگمحور بوده و بافتگردانی در آن دیده میشود، اما در ترجمۀ پنهان، هنجارها و فرهنگ زبان مقصد بارز است و بافتآفرینی شکل میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر الگوی ارزیابی کیفیت ترجمۀ جولیان هاوس به بررسی کیفیت ترجمۀ فارسیِ علیرضا باقر از رمان فردقان نوشتۀ یوسف زیدان پرداخته و با مقایسۀ متن مبدأ و مقصد، کیفیت ترجمه بررسی و نتایج بهدستآمده در قالب جداول و نمودار ارائه شده است. بررسی نتایج نشان میدهد که هرچند مترجم در قسمتهایی سعی داشته با استفاده از رویکردهایی مانند استفاده از اصطلاحات و ضربالمثلهای متناسب با فرهنگ عامیانه فارسی، ترجمه را به فرهنگ زبان مقصد نزدیک کند و حذف از جمله راهکارهای پرتکرار ترجمهای در این برگردان به شمار میرود، اما راهکار غالب ترجمه آشکار است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اویس محمدی
چکیده
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازککاریهای زبانی و ظرافتهای بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر میآیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر میشود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایهوار بسیاری را در خود دارند که فهم آنها نیازمند خوانشی دقیق ...
بیشتر
زبان شعر، افزون بر اینکه ژرف است و معناهای بسیاری در خود دارد با نازککاریهای زبانی و ظرافتهای بیانی بسیاری خلق شده است. واژگانی که به شعر میآیند، ظرفیت معنایی بسیاری دارند؛ این ظرفیت در شعر پویا و متکثر میشود. از این رو، واژگان شعر، معناهای پنهان و سایهوار بسیاری را در خود دارند که فهم آنها نیازمند خوانشی دقیق از شعر است. یکی از راههای فهم معنای واژگان، بررسی آنها از منظر نظریۀ روابط مفهومی است. در این نظریه، سعی میشود با بررسی پیوند میان واژگان، معنی دقیق هر یک فهم شود. هممعنایی یکی از پیوندهایی است که واژگان زبان با یکدیگر دارند. در بررسی معنا براساس هممعنایی، تلاش میشود که واژگان هممعنا جمع و مقایسه شوند و حدود معنایی هر یک با دیگر واژههای مترادف، مشخصتر و روشنتر شود. از اصل هممعنایی میتوان در ترجمۀ شعر و نقد آن بهره برد. در این مقاله با کاربست اصل هممعنایی، معادلیابی واژگان در «تا سبز شوم از عشق» نقد شده است. این کتاب دربردارندۀ گزیدهای از شعرهای عاشقانۀ نزار قبانی است که موسی اسوار آنها را از عربی به فارسی برگردانده است. در تحلیل معادلیابیها، نخست معناهای قاموسی واژگان مورد بحث، استخراج شده، سپس با در نظر گرفتن بافت شعر، معناهای فراقاموسی (عاطفی، سبکی و ..) آنان نیز رمزگشایی شده است. در ادامه با جمع کردن معادلهای هممعنا، همخوانترین معادل با متن مبدأ، برگزیده شده و در ضمن آن معادلیابی مترجم نقد شده است. برآیند پژوهش این چنین است که در مواردی، معادلهای ترجمه از حیث همنشینی همخوان با دیگر واژگان بافت شعر نیستند. همچنین برخی از معادلها در ترجمه، بار عاطفی کمتری از واژگان متن مبدأ دارند و برخی دیگر نیز دلالتی کلیتر و شاملتر از واژگان شعرهای نزار دارند. برخی معادلها نیز متن ترجمه را مبهم گرداندهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
زینب ناظمیان؛ بتول مشکین فام؛ نسرین فقیه ملک مرزبان
چکیده
»حرکت» بنیان هستی است. علوم مختلف به فراخور موضوع خود این مفهوم را کاویده و فرمولبندی کردهاند. زبانشناسی شناختی از دیدگاه فلسفی- ذهنی- زبانی به این مقوله میپردازد و فرآیند شکلگیری و انتقال مفاهیم حرکتی از عالم خارج به ذهن و از ذهن به زبان را بررسی میکند. تالمی در همین راستا نظریۀ افعال حرکتی را ارائه و زبانها را با توجه ...
بیشتر
»حرکت» بنیان هستی است. علوم مختلف به فراخور موضوع خود این مفهوم را کاویده و فرمولبندی کردهاند. زبانشناسی شناختی از دیدگاه فلسفی- ذهنی- زبانی به این مقوله میپردازد و فرآیند شکلگیری و انتقال مفاهیم حرکتی از عالم خارج به ذهن و از ذهن به زبان را بررسی میکند. تالمی در همین راستا نظریۀ افعال حرکتی را ارائه و زبانها را با توجه به جهت نمایی افعال به فعل محور (واژگانی) و قمرمحور تقسیم میکند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی نو به این نظریه و با روش تحلیلی- توصیفی، آن را به حیطه ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی وارد میکند تا به این سؤال پاسخ گوید که در ترجمۀ رمان «الفتاة الأخیرة» مترجمان به چه میزان از افعال فعلمحور و قمرمحور استفاده کردهاند؛ و نیز اینکه چرا در مواردی یکی از مترجمان ترجمه فعل محور و دیگری قمرمحور را برگزیدهاند؟ نتیجه حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که دو مترجم در ترجمه رمان «الفتاة الأخیرة» شکل قمرمحور را مدل مناسبتری برای انتقال مفاهیم حرکتی از زبان عربی به زبان فارسی دانستهاند. همچنین در تحلیل و بررسی تطبیقی ترجمۀ این فعلهای حرکتی مشخص شد که لزوماً قمرمحور بودن به معنای انتقال بهتر و کاملتر مفهوم نیست، بلکه در نظر گرفتن عنصر همنشینی و جانشینی و مسئلۀ ارتباط فعل با سایر اجزای عبارت و نیز سیاق متن اهمیت عمدهای در ارائۀ ترجمۀ بهتر دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد رحیمی خویگانی
چکیده
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت ...
بیشتر
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت از گفتوگوی وزیر قطر و نمایندۀ عربستان در افتتاحیۀ دورۀ 148 اتحادیۀ کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریۀ کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانههای مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کردهاند. نتیجه این پژوهش مشخص میکند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانههای مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر دادهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
آرزو پوریزدانپناه کرمانی
چکیده
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان ...
بیشتر
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی میشود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته میشود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمة محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کاملترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمة منطقالطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهمترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پایبند به زبان مبدأ بوده است و ترجمة وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمدنبی احمدی؛ فرزانه چله نیا
چکیده
ترجمۀ متون ادبی یکی از سختترین انواع ترجمه است که با چالشهایی مواجه میباشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچهتمامتر آن میشود. امروزه نظریهپردازان با ارائۀ انواع تکنیکها و روشهای برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کردهاند و تا حدودی مسیر پیشروی آنها را هموار نمودهاند. یکی از نظریهپردازان مطرح در این زمینه ...
بیشتر
ترجمۀ متون ادبی یکی از سختترین انواع ترجمه است که با چالشهایی مواجه میباشد که باعث پیچیدگی و دشواری هرچهتمامتر آن میشود. امروزه نظریهپردازان با ارائۀ انواع تکنیکها و روشهای برتر ترجمه کمک شایانی به مترجمان کردهاند و تا حدودی مسیر پیشروی آنها را هموار نمودهاند. یکی از نظریهپردازان مطرح در این زمینه «آنتوان برمن» فرانسوی است که در نظریّۀ خود با عنوان گرایشهای ریختشکنانه، سیزده عامل انحراف در ترجمه را برمیشمارد. پژوهش حاضر نیز بر اساس تکنیکهای ترجمۀ برمن به واکاوی رمان «برید اللّیل» تألیف هدی برکات و ترجمۀ سیّد حمیدرضا مهاجرانی با عنوان «پست شبانه» میپردازد. در این ترجمه به چند گرایش از نظریّۀ برمن پرداختهشده که بیشترین تکرار را در ترجمۀ مهاجرانی داشته است، این گرایشها عبارتاند از: منطقیسازی، واضحسازی، اطناب یا تطویل، آراستهسازی، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی؛ البتّه لازم به ذکر است نمونههایی چند از دیگر گرایشهای ریختشکنانه در این ترجمه دیده میشود که به علّت اندک بودن از ذکر آنها خودداری شده است. در این مقاله با مطالعۀ دقیق، موارد انحراف در ترجمۀ بریداللیل بر اساس گرایشهای مذکور مطرحشده و در برخی موارد ترجمۀ پیشنهادی هم ارائه شده است. بهطورکلی میتوان گفت بیشترین علّت انحراف در ترجمۀ مهاجرانی مربوط به توضیح و تفسیر مترجم است که قصد دارد خواننده بهوضوح مطلب را درک کند؛ بنابراین پیداست که این ترجمه بیشتر به متن مقصد گرایش دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه اکبری زاده؛ یسرا شادمان
چکیده
بر اساس نظریه باختین؛ رمان بهعنوان نوع ادبی، متناسب با روح عصر و جامعه بشری، دارای روابط مکالمهگون در ابعاد زبانی است. رمان تصویری گفتگومند، حاصل درهمتنیدگی زبانهای برآمده از شخصیتهاست؛ که هرکدام با جهانبینی، سطح اجتماعی و فرهنگی مختلف، در رمان حضورداشته و در تعامل باهم هستند. رمان «پست شبانه» در دنیایی ...
بیشتر
بر اساس نظریه باختین؛ رمان بهعنوان نوع ادبی، متناسب با روح عصر و جامعه بشری، دارای روابط مکالمهگون در ابعاد زبانی است. رمان تصویری گفتگومند، حاصل درهمتنیدگی زبانهای برآمده از شخصیتهاست؛ که هرکدام با جهانبینی، سطح اجتماعی و فرهنگی مختلف، در رمان حضورداشته و در تعامل باهم هستند. رمان «پست شبانه» در دنیایی چندآوا، با ترسیم آواهای مختلف، از ویژگی چند زبانی برخوردار است و زبان هر شخصیت، در هر بخش از رمان، در تعامل گفتگومند با سایر زبانهاست. این چندگانگی در زبان، آوا و سبک رمان، قابلمشاهده بوده و برگردان آن در ترجمه، بسیار حائز اهمیت است که این مقاله به ترسیم و تحلیل این ویژگی خواهد پرداخت. رمان «پست شبانه» برگردان فارسی از رمان عربی «برید اللیل» اثر هدی برکات است که مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی، به نقد ترجمههای فارسی آن بپردازد تا چگونگی برگردان ویژگی چندزبانی این رمان در ترجمهها، واکاوی شود. سه ترجمه از این اثر صورت گرفته که به قلم حمیدرضا مهاجرانی، منصوره احمدی جعفری و سها بعنونی و با عنوان «پست شبانه» به چاپ رسیده است. در بررسی بیش از 60 نمونه از ترجمهها در چند زبانی متجلی در لحن و زبان شخصیت و دوصدایگی گفتمان، به نظر میرسد هرکدام از مترجمان در برگردان ویژگی چند زبانی تا حدّی موفق بودهاند. بعنونی در این زمینه، عملکرد ضعیفی داشته و اغلب ترجمۀ قابل قبولی ارائه نکرده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حسام حاج مومن
چکیده
این مطالعه با تمرکز بر ترجمۀ شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان زبانهای عربی و فارسی، به بررسی این مسئله میپردازد که در این نوع ترجمه، «تعادل معنایی» میان شعرِ مبدأ و شعرِ مقصد چه نوع رابطهای است و چگونه تحقق مییابد. روش مطالعه تحلیلی توصیفی است. در بخش تحلیلی، ابتدا ساخت معناییِ شعر برمبنای نظریۀ نظمِ عبدالقاهر جرجانی ...
بیشتر
این مطالعه با تمرکز بر ترجمۀ شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان زبانهای عربی و فارسی، به بررسی این مسئله میپردازد که در این نوع ترجمه، «تعادل معنایی» میان شعرِ مبدأ و شعرِ مقصد چه نوع رابطهای است و چگونه تحقق مییابد. روش مطالعه تحلیلی توصیفی است. در بخش تحلیلی، ابتدا ساخت معناییِ شعر برمبنای نظریۀ نظمِ عبدالقاهر جرجانی تحلیل میشود و درنتیجه مشخص میگردد که ساخت معناییِ شعر، محصول شیوۀ دلالت شعر بر غرض است که در نظمِ ویژهای از سخن نمود مییابد. سپس در بخش توصیفی، با رجوع به نمونههایی از ترجمۀ شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان عربی و فارسی، رابطۀ معنایی میان نمونهها توصیف میشود و در نتیجه مشخص میگردد که تعادل معنایی میان اشعار مبدأ و مقصد تشابهی بیانی است که در سطح شیوۀ دلالت بر غرض جریان دارد و تعادل معنایی در این سطح از طریق شبیهسازیِ کارکرد عناصر زبانی در شیوۀ ارائۀ معنی تحقق مییابد. براین اساس، شعرِ مقصد ساختی معنایی در زبان مقصد است که عناصر زبانی در تولید آن بهگونهای به کار رفتهاند که کارکردی مشابه با عناصر زبانیِ شعرِ مبدأ در شیوۀ دلالت بر غرض دارند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی صیادانی؛ سامان رحیم خانی؛ سمیه آقامحمدی
چکیده
طی دهههای مختلف، زبان و ترجمه ارتباط گسترده و متقابلی باهم داشته و ترجمه با بهرهگیری از علم زبانشناسی و مدنظر قرار دادن بافتهای زبانی در برقراری ارتباطی پویا و ملموس با مخاطب به پیشرفتهای بسیاری دست یافته است. کریستین نورد (۱۹۷۷) نظریهپرداز حوزه مطالعات ترجمه با ارائه مؤلفههای الگوی نقش زبانی خاص خود سبب بهبودی هرچه ...
بیشتر
طی دهههای مختلف، زبان و ترجمه ارتباط گسترده و متقابلی باهم داشته و ترجمه با بهرهگیری از علم زبانشناسی و مدنظر قرار دادن بافتهای زبانی در برقراری ارتباطی پویا و ملموس با مخاطب به پیشرفتهای بسیاری دست یافته است. کریستین نورد (۱۹۷۷) نظریهپرداز حوزه مطالعات ترجمه با ارائه مؤلفههای الگوی نقش زبانی خاص خود سبب بهبودی هرچه بیشتر ارتباط میان گوینده و شنونده یا نویسنده و مخاطب شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است دو ترجمه رضا عامری و عطاءالله مهاجرانی از رمان موسم الهجرة إلى الشمال را بر اساس الگوی کریستین نورد موردنقد و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب نقشهای زبانی مدل نورد و تأثیر آنها در ترجمههای موردبررسی دست یابد و سطح کیفی عملکرد هرکدام از مترجمان را مشخص سازد. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ترجمه رضا عامری در زمینه نقش ارجاعی و نقش بیانی بیشترین بازتاب را داشته و همینطور عملکرد رضا عامری در مقایسه با عطاءالله مهاجرانی در ترجمه رمان موسم الهجرة إلى الشمال مقبولتر بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
گل محمد باسل؛ سید عظیم الله عصمتی
چکیده
در این پژوهش از روش تحلیلی- آماری استفاده شده است. هدف بنیادی ما در تحقیق حاضر نشان دادن میزان استفاده از فرایند ترجمه در نظام آکادمیک افغانستان بوده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سال (1399) در مقایسه با سالهای پسین، بیشترین رقم از ثبت موضوعات را برای ترجمه در خود داشته است. طوری که یک تفاوت در حدود 30% میانسال (1399) و سال ...
بیشتر
در این پژوهش از روش تحلیلی- آماری استفاده شده است. هدف بنیادی ما در تحقیق حاضر نشان دادن میزان استفاده از فرایند ترجمه در نظام آکادمیک افغانستان بوده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سال (1399) در مقایسه با سالهای پسین، بیشترین رقم از ثبت موضوعات را برای ترجمه در خود داشته است. طوری که یک تفاوت در حدود 30% میانسال (1399) و سال قبل از آن قابلمشاهده میباشد. هرچند با وصف اینکه تعداد آثار ترجمهشده تاکنون چشمگیر نبوده، ولی یک گام خوب و ارزنده در راستای تقویت مواد و منابع برای تحقیقات و پژوهشهای نظام آکادمیک کشور بهحساب میآید. پرسش اصلی که بدان پرداختهشده چگونگی راهاندازی فرایند ترجمه در نهادهای تحصیلات عالی افغانستان بهمنظور استفاده از کارها و پژوهشهای ملتهای دیگر بوده است. چنانکه به ملاحظه میرسد روند بازگردانی درسال (1399) نسبت به دهه 90 در نهادهای آموزش عالی افغانستان بیپیشینه بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
عباس گنجعلی؛ سید مهدی نوری کیذقانی؛ مسعود سلمانی حقیقی
چکیده
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ...
بیشتر
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ترجمۀ متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همانطور که نقاشی به ساختارهای تصویری میپردازد؛ چراکه زبانشناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمۀ مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی میباشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روحالله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمۀ هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. برآیند پژوهش نشان میدهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است بهخوبی در ترجمۀ خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجارهای رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیهشده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمۀ قابلقبول، نشانههای فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
امیر افشین فرهادیان؛ سید مهدی مسبوق
چکیده
شعر حافظ فراتر از ارزشهای ادبی و هنری آن بهمثابۀ آینهدار فرهنگ و جهانبینی ایرانی شناخته شده است. ازاینرو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگهای دیگر، دریچهای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقۀ ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمۀ سرودههای حافظ به زبانهای دیگر اهمیت ویژهای پیدا میکند. تاکنون دستکم، نه ترجمۀ گزیده ...
بیشتر
شعر حافظ فراتر از ارزشهای ادبی و هنری آن بهمثابۀ آینهدار فرهنگ و جهانبینی ایرانی شناخته شده است. ازاینرو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگهای دیگر، دریچهای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقۀ ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمۀ سرودههای حافظ به زبانهای دیگر اهمیت ویژهای پیدا میکند. تاکنون دستکم، نه ترجمۀ گزیده یا کامل از دیوان حافظ به زبان عربی منتشرشده که بیانگر اقبال عربزبانان به شعر و اندیشۀ حافظ است. یکی از جدیدترین این برگردانها، ترجمۀ علی عباس زلیخه است. با در نظر گرفتن این موضوع که هر عبارت کنایی، افزون بر معانی واژگانی، پیوستهایی فرهنگی، تاریخی و قومی را نیز در خود نهفته دارد، برگرداندن کنایات به زبان دیگر که در بستری متفاوت جاری است؛ یکی از دشواریهای امر ترجمه به شمار میرود. در این جستار که با روش تحلیل محتوا و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفت، تعداد ده غزل از دیوان حافظ مشتمل بر 29 کنایه بهصورت تصادفی و با بهرهگیری از جدول اعداد کندال و اسمیت برگزیده و تحلیل شد. برآیند پژوهش نشان داد که در 8 مورد، مفهوم عبارت به طرز قابل قبولی ترجمهشده و در 21 مورد دیگر، ترجمۀ عربی با اشکال جدی مواجه است. شایان توجه است که تعداد 5 مورد از 21 مورد ترجمۀ اشتباه، ناشی از بدخوانی متن فارسی بود بهاینترتیب که مثلاً مترجم واژۀ «دُرد» را «دَرد» و واژۀ «بکِش» را «بکُش» خوانده و تبعاً بهغلط ترجمه کرده بود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مجید صالح بک
چکیده
این پژوهش تلاش دارد برگردانهای عربی رباعیات خیام را موردنقد و تحلیل قرار دهد؛ ازاینرو، در آغاز به شرح مختصری از زندگی و جایگاه این شاعر و ریاضیدان ایرانی و دیدگاههای مطرح ازسوی خیامشناسان پرداخته است. سپس اثر سترگ او در برگردان نامداران جهان عرب موردبحث قرار گرفته است. در این بخش ابتدا از تاریخچۀ رباعی، رباعیات خیام، ترجمه ...
بیشتر
این پژوهش تلاش دارد برگردانهای عربی رباعیات خیام را موردنقد و تحلیل قرار دهد؛ ازاینرو، در آغاز به شرح مختصری از زندگی و جایگاه این شاعر و ریاضیدان ایرانی و دیدگاههای مطرح ازسوی خیامشناسان پرداخته است. سپس اثر سترگ او در برگردان نامداران جهان عرب موردبحث قرار گرفته است. در این بخش ابتدا از تاریخچۀ رباعی، رباعیات خیام، ترجمه و چگونگی ورود آن به جهان عرب سخن به میان آمده، سپس از عوامل اثرگذار پیش روی مترجمان عرب تحت عناوینی چون ایدئولوژی، سپهرِ گفتمان زبان مبدأ و مقصد، قالبهای ترجمه، ترجمه از زبان واسطه و سرانجام سازوکارهای مترجمان با آوردن شواهد متنوع بحث شده است. در موضوع ایدئولوژی از تأثیرگذاری ایدئولوژی مترجم و زبان مقصد و در سپهرِ گفتمان از تحول و دگرگونی متن و توفیق یا عدم توفیق مترجم سخن رفته است. پایبندی به قالب اصلی رباعی و یا عدم پایبندی به آن و نتایج حاصل از آن در روند ترجمه و همچنین بهرهگیری از زبان واسطه و تأثیرگذاری مثبت و منفی و احیاناً مخرب آن در ترجمه، مانند دیگر موضوعات از جایگاه ویژهای در این بحث برخوردار است. در این گفتار علاوه بر موارد طرحشده، سازوکارهای شخصی مترجمان و تأثیرگذاری آنان در تصریح، تلطیف، تغییر و حذف به انتقال معنای دریافتی از زبان مبدأ که معمولاً برخاسته از فهم و درک نادرست و یا زبان واسطه و یا اختلاف فرهنگی است به بحث گذاشته شده است. در پایان یادآور میشود که شیوۀ بهکاررفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است؛ بدیهی است که برای تبیین و غنای هر چه بیشتر این پژوهش از نمونههای متفاوت مترجمان سرشناس عرب، بهرهگیری و درنهایت یافتههای این پژوهش بهصورت یک جمعبندی بهعنوان نتیجه به خواننده این سطور عرضه شده است.