ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علیرضا عربعامری؛ فرشته افضلی
چکیده
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایة مفهوم «تصفیه» بازتعریف میکند بر پایۀ نظریۀ زبانشناسی سازگانینقشگرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافیهای زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی میگذراند. حال به گونة ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، میتوان انتظار داشت که نتیجۀ کار او بهطور ...
بیشتر
الگوی تحلیل انتقادی ترجمه که ترجمه را بر پایة مفهوم «تصفیه» بازتعریف میکند بر پایۀ نظریۀ زبانشناسی سازگانینقشگرای هلیدی (1978) بنا شده و یک رویداد ارتباطی را از صافیهای زبانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی میگذراند. حال به گونة ویژه، هرگاه مترجم نیاز به کاربرد صافی فرهنگی احساس کند، میتوان انتظار داشت که نتیجۀ کار او بهطور نسبی به سوی ترجمه پذیرفتنی گرایش پیدا میکند. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی-تحلیلی در پی آن است که شیوة کاربرد صافی فرهنگی را در ترجمة عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از دو رمان «شازده احتجاب/ الأمیر احتجاب» و «آینههای دردار/ مرایا الذات» هوشنگ گلشیری که سرشار از تعبیرهای اصطلاحی است، ارزیابی کند و نشان دهد نحوۀ کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجم این دو اثر به چه میزان با ویژگیهای بافتی در نظام مقصد تناسب دارد. به این منظور راهکارهای کلی مترجم در ترجمة این دو رمان را به چهار بخش تقسیمکردیم: 1- رویکرد سلبی (حذف عبارت اصطلاحی)، 2-کاربرد صافی فرهنگی با بهکارگیری راهکار «معادلیابی»، 3- کاربرد صافی فرهنگی با بهکارگیری راهکار «معادلسازی» و 4- انتقال لفظگرا (ترجمۀ تحتاللفظی) اصطلاح مبدأ به زبان مقصد. یافتههای پژوهش نشان از آن دارد که مترجم، بافت فرهنگی تقریباً مشابهی را در نظام مقصد پیاده کرده است و از میان راهکارهای بهکار گرفته، معادلیابی فرهنگی (2/59 درصد) پربسامدترین و حذف (3/2 درصد) کمبسامدترین مقدار را به خود اختصاص داده است.