نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه کاشان، اصفهان، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی دانشگاه کاشان، اصفهان، ایران
چکیده
در دهههای اخیر اشخاص صاحب نام و مطرح کشور در مصاحبهها و سخنرانیهای خود اصطلاحات و تعابیری بهکار گرفتهاند که به علت بار معنایی نسبتاً بالا، ضمن اینکه با استقبال فراوان فارسیزبانان به همراه بوده و رواج چشمگیری در جامعه ایرانی یافته است. در رسانههای عربزبان داخلی و خارجی نیز بازتاب یافته و با تعریب خبر، گاه چندین معادل عربی برای یک اصطلاح خاص ارائه شده است که شناسایی، نقد و بررسی آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در پرتو اهمیت مسأله، پژوهش پیشروی میکوشد ضمن شناسایی و استخراج جدیدترین و مهمترین تعابیر و اصطلاحات رایج در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور، عملکرد آن رسانهها در ترجمه اصطلاحات یادشده را بر پایه الگوی ایویر به عنوان یکی از الگوهای مطرح در حوزه ترجمه به روش استقرایی- تحلیلی مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه داخلی این تحقیق عبارتند از: خبرگزاریهای العالم، الکوثر، ایسنا، ایرنا و سایت خامنهای. خبرگزاریهای خارجی مورد مطالعه نیز شامل العرب، الجزیره، الیوم السابع، الحیاه، الغد، الشرقالأوسط، الوطن، الأهرام، الدستور، الرایة، الإتحاد و المعارف میشوند. از مهمترین دستاورد این تحقیق آن است که خبرگزاریهای عرب زبان داخلی از کمترین «وامگیری» و بیشترین «حذف» و در مقابل، خبرگزاریهای عرب زبان خارجی از کمترین «حذف» و بیشترین «جایگزینی» نسبت به یکدیگر در ترجمه تعابیر و اصطلاحات مورد بحث استفاده کردهاند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Comparison of the Translation of Arabic Media of the Modern Socio-Political Terms of the Country (Based on Ivir's Model)
نویسندگان [English]
- Ali Najafi Ivaki 1
- Mohaddese Haddadi 2
1 Associate Professor of Arabic Language and Literature, Kashan University, Isfahan, Iran
2 M.A Student of Arabic Translation at Kashan University, Isfahan, Iran
چکیده [English]
In recent decades, high-ranking and prominent people in the country have used terms and expressions in their interviews and speeches that due to their relatively high semantic load were welcomed by many Persian speakers and became prevalent in the Iranian society. These terms and expression have also been reflected in the Arabic and foreign language media, and by interpreting the news, sometimes several Arabic equivalents have been presented for a specific term, the identification, critique and study of which are of special importance. Considering the importance of the issue, the present research tries to identify and extract the latest and most important interpretations and common terms in the political and social literature of the country, and evaluate the performance of those media in translating the above-mentioned terms based on Ivir’s model, using an inductive-analytical method. The statistical population of this study are: Al-Alam, Al-Kawthar, ISNA, IRNA and Khamenei news agencies. The foreign news agencies studied include: Al-Arab, Al-Jazeera, Al-Yawm Al-Sabeeh, Al-Hayah, Al-Ghad, Al-Sharq Al-Awsat, Al-Watan, Al-Ahram, Al-Dastour, Al-Rayya, Al-Ittihad and Al-Maaref. One of the most important findings of this study is that the domestic Arabic-language news agencies have the fewest "borrowings" and the most "deletions", and in contrast, the foreign Arabic-language news agencies have the fewest "deletions" and the most "replacements" in translating the interpretations and terms in question.
کلیدواژهها [English]
- Definition
- Term
- Arabic Media
- Political Stance
- Ivir's Model
بهرهگیری از کلیدواژه، اصطلاح و تعبیر خاص و کوتاه جهت انتقال مفهوم در تمامی زبانهای زنده دنیا امری معمول و رایج است. کاربست یک کلیدواژه یا اصطلاح، ممکن است توسط هر فرد از افراد جامعه و در هر سطحی صورت پذیرد، اما اگر آن فرد، شخصی صاحب نام باشد، بیگمان آن شهرت و صاحبنامی در رواج و گسترش اصطلاح خاص تاثیری شگرف دارد و در عین اینکه متکلمان آن زبان، تعبیر مورد نظر را به نام گوینده یا بهکارگیرنده نخستین آن میشناسند در سطح گسترده از آن استقبال و بارها بازنشرش میدهند؛ بنابراین، یک تعبیر یا جملۀ کلیدی، میتواند تداعیکننده صاحب سخن باشد. علاوه بر این، شرایط حاکم بر یک جامعه در سیر عادی و معمول خود، موجب بروز برخی از تعابیر در دورهای خاص میشود که البته مبدع یا بهکارگیرنده نخست آن، شخص خاصی نبوده و نیست، بلکه به اقتضای شرایط زمانی و مکانی، تعدادی از تعابیر رواج گسترده مییابد و در حافظۀ جمعی مردم باقی میماند. شناسایی تعابیرِ نوظهور و بررسی نحوۀ ترجمه از آنها در سایر زبانها در نوع خود میتواند جالب باشد.
1. بیان مسأله
دقت در ادبیات سیاسی و اجتماعی چند دهه اخیر کشور، ما را به این دریافت رهنمون میکند که در این بازۀ زمانی، آن ادبیات، انبوهی از کلیدواژهها و اصطلاحاتی به خود دیده که به علت القای پیغام جدید، شخص بهکارگیرنده، فضای خاص کشور و... توجهی ویژه به آنها شده و ضمن استقبال چشمگیر فارسیزبانان و بازتاب در رسانهها، مورد استقبال سایر زبانهای زنده دنیا و رسانههای آنان از جمله عربزبانها قرار گرفته است. استقبال کمنظیر داخلی و خارجی از اصطلاحات موردنظر که هرکدام ریشه در حوزههای مختلفِ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و... دارند و البته در یکی دو دهه اخیر عمدتاً کاربرد سیاسی- اجتماعی یافته در عین اینکه به پویایی زبان فارسی در دهکده جهانی میانجامد و سایر زبانها را متوجه خود میسازد، وظیفه فارسیزبانان را نیز دوچندان میکند؛ اینکه پیگیر باشند از تعابیر و کلام مربوط به زبان و شخصیتهای کشورشان چه ترجمهای شده و آیا گویای مفهومِ مورد نظر صاحب سخن یا فضای برآمده از جامعه وی هست یا خیر؟
در پرتو اهمیت مسأله و لزوم تعامل زبان فارسی با سایر زبانهای زنده دنیا و از جمله زبان عربی، این پژوهش قصد دارد ضمن شناسایی و استخراج اصطلاحات پرکاربرد چند دهه اخیر در خبرگزاریهای سیاسی اجتماعی کشور، چگونگی ترجمه و تعریب آن تعابیر و اصطلاحات را طبق رویکرد ایویر در برخی از خبرگزاریها و رسانههای عرب زبان داخلی کشور همچون العالم، الکوثر، ایسنا، ایرنا و سایت خامنهای و خبرگزاریهای خارجی همچون العرب، الجزیره، الیوم السابع، الحیاۀ، الغد، الشرق الأوسط، الوطن، الأهرام، الدستور، الرایة، الإتحاد و المعارف، مورد بررسی و مطالعه قرار دهد و از میزان دقت نظر و پایبندی به اصل متن پرده بردارد.
۲. پرسشهای پژوهش
پرسشهایی که این پژوهش در پی پاسخگویی به آنها است بدین قرار است:
۱- کدام یک از شیوههای مطرح شده در الگوی ایویر به ترتیب کمترین و بیشترین کاربرد در ترجمۀ اصطلاحات مورد نظر این پژوهش را داراست؟
2- چه عامل یا عواملی در بسامد استفاده یا عدم استفاده از شیوههای الگوی ایویر از سوی خبرگزاریها نقش داشته است؟
3. پیشینه و روش پژوهش
مهمترین پژوهشهایی که در زمینه متون مطبوعاتی و رسانهای در زبان عربی یا بر اساس الگوی ایویر به چاپ رسیده از قرار زیر است:
کتاب روزنامه و مجلات عربی (ترجمه متون مطبوعاتی)، (1389) از رضا ناظمیان؛ نویسنده این پژوهش را در 20 درس ارائه داده و ضمن ترجمۀ دقیق متون برگزیده مطبوعاتی در هر درس، نکاتی را در قالب «کارگاه ترجمه» به مخاطب یادآور میشود.
مقالۀ «خوانشی تازه در تقابل زبان رسانه و معیار و تاثیر آن بر ترجمه» (۱۳۹۵) نوشتۀ رضا ناظمیان و زهره قربانی؛ نویسندگان در این مقاله به ترسیم ویژگیهای زبان مطبوعات و نادیده گرفتن اصول حاکم بر زبان معیار پرداختند و از تفاوت اسلوب و ساختار دو زبان پرده برداشتند.
مقالۀ «تحلیل معادلگزینی عناصر فرهنگی رمان بوف کور در ترجمه به عربی با تکیه بر رویکرد ایویر» (۱۳۹۷) از علیرضا نظری و لیلا جلالی حبیب آبادی؛ پژوهشگران این مقاله با استفاده از رویکرد ایویر به بررسی عناصر فرهنگی موجود در رمان ترجمه شده به زبان عربی بوف کور صادق هدایت پرداختند.
مقالۀ «مقولهها و عناصر فرهنگی و چگونگی ترجمه آنها در گتسبی بزرگ ترجمه کریم امامی» (1398) از علی علیزاده؛ نویسنده در این مقاله با الهامگیری از دستهبندی عوامل و عناصر فرهنگی نیومارک براساس الگوی ایویر، ترجمۀ کریم امامی را در «گتسبی بزرگ» مورد ارزیابی و تحلیل آماری قرار داده است.
همچنانکه از عناوین و محتوای پژوهشهای مذکور دریافت میشود تاکنون پژوهندهای به شناسایی و استخراج اصطلاحات پرکاربرد ادبیات سیاسی- اجتماعی دورۀ معاصر کشور مبادرت نورزیده و چگونگی بازتاب آن را در رسانههای عربی مورد بررسی قرار نداده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر به شیوه استقرایی- تحلیلی موضوع را مورد کنکاش قرار میدهد.
4. ادبیات نظری
ترجمه؛ یعنی تبدیل معنا از یک مجموعه علائم الگودار موجود در یک فرهنگ مشخص به مجموعه علائم الگودار دیگری در یک فرهنگ مشخص دیگر، فرهنگ مجموعۀ پیچیدهای از نگرشها، اعتقادات، ارزشها و قوانینی که گروهی از مردم درآن مشترکاند (کبیری، ۱۳۷۹: ۹۶). ولادیمیر ایویر[1] (۱۹۸۷) در این باره میگوید: علاوه بر شرایط مربوط به دانش مترجم از دو زبان و دو فرهنگ، یک ضرورت فرآیندی نیز باید باشد، یعنی مترجم باید نوعی حالت تعامل اجتماعی را که در بیان پیام اصلی وجود دارد، بازآفریند و درحالی که بیان خود را از پیام با خصوصیات اجتماعی به مخاطبین خود ارائه میدهد، باید سعی در ایجاد ارتباطی کند که مؤلف اصلی با مخاطبین خود داشته، او نیز این ارتباط را با مخاطبین خود برقرار کند (همان: ۹۴).
از جمله نظریهپردازانی که به طبقهبندی مقولۀ فرهنگی پرداخته و برای ترجمۀ عناصر مرتبط با آن الگو ارائه داده است «پیتر نیومارک» است؛ وی مقولۀ فرهنگ را در پنج بخش طبقهبندی کرده است:
۱- بومشناسی؛ شامل گیاهان و جانوران یک سرزمین، دشتها و کوهها، آثار باستانی و...
۲- فرهنگ مادی؛ شامل پوشاک، مواد غذایی، وسایل نقلیه، مسکن و شهرها
3 -فرهنگ اجتماعی؛ شامل کار و فراغت، بازیهای ملی خاص، موسیقی، فیلم و...
۴- نهادها، آداب و رسوم، فعالیتها، جریانات، مفاهیم؛ شامل سیاسی و اداری، مذهبی، هنری
5- اشارات و حرکات حین سخن گفتن و عادات (نیومارک، 1372: 133).
از مهمترین چالشهایی که مترجمان و نظریه پردازان حوزه مطالعات ترجمه با آن مواجه بوده و هستند، چگونگی ترجمۀ عناصر فرهنگمحور است؛ ایویر هفت راهکار در این خصوص ارائه داده که به «الگوی هفتگانه ایویر» معروف است. این هفت الگو به این شرح هستند:
۱- وامگیری[2]: وامگیری یا انتقال به معنی استفاده مستقیم از واژه زبان مبدأ در متن زبان مقصد است. با این توجه که اطلاعات فرهنگی به طور کامل و دقیق به متن مقصد انتقال یابد. این شیوه یکی از مؤثرترین شیوهها برای انتقال عناصر فرهنگی است. مانند سمینار، آباژور، مترو و... (ایویر،۱۳۷۰: ۵).
۲- تعریف[3]: تعریف کردن؛ یعنی تغییر مجهول به معلوم یا تغییر غیرمشترکات به مشترکات؛ در این روش مترجم سعی در شناساندن عنصر فرهنگی زبان مبدأ به زبان مقصد دارد. به عبارت دیگر، غیرمشترکات را برای مخاطبان خود شفاف سازی میکند که این مهم بعد از انتقال واژه یا عبارت به متن مقصد در متن یا به صورت پانوشت تعریف میکند. این روش متداول است که با روش وامگیری همراه باشد (همان: ۶).
۳- ترجمه تحتاللفظی[4]: مراد، ترجمۀ واژه به واژه و گرتهبرداری از واژۀ فرهنگی است؛ یعنی ترجمۀ جزء به جزء یک ترکیب یا تعبیر فرهنگی بیآنکه به قواعد نحوی زبان مقصد خللی وارد کند. مزیت این روش تنها وفاداری آن به زبان مبدأ است. برای مثال؛
«Cold War» به «جنگ سرد» ترجمه میشود (همان: ۷).
۴- جایگزینی[5]: در این روش، عناصر فرهنگ محور در زبان مبدأ با عناصر فرهنگی مشابه در زبان مقصد جایگزین میشود. این روش بیشتر برای زبانهایی بهکار میرود که شباهت فرهنگی زیادی میانشان است؛ مانند زبان فارسی و زبان عربی. وجه تمایز این روش آن است که خوانندۀ زبانِ مقصد به روشنی معنا را در مییابد و ایراد آن نیز در همین است که مخاطب زبان مقصد از وجه اختلاف فرهنگی میان زبان خود و زبان مبدأ آگاه نمیشود. برای مثال؛ «البَیتُ الأَبیَض»، «The White House»، «کاخ سفید» (همان: ۹).
۵- خلق واژگانی[6]: این روش که به آن واژهسازی نیز گفته میشود، خلق واژههای جدید برای وام واژههایی است که در زبان مبدأ وجود دارد و معادلی برای آنها در زبان مقصد نیست؛ این سبک به توانایی و خلاقیت بالای مترجم بستگی دارد تا مخاطب با خواندن اثر، همان مفهوم را دریابد که خوانندۀ متن اصلی آن را دریافته است. مانند: رایانه برای Computer (همان:۱۰).
۶- حذف یا کاهش[7]: مترجم گاه برای ایجاد ارتباط فرهنگی میان دو زبان، دست به حذف میزند که گاه به این دلیل که با شیوههای دیگر مفهوم را انتقال میدهد و گاه ممکن است از روی حس تشخیص خود از این روش استفاده کند. این روش مخاطب را از درک پیام دور میکند (همان:۱۰).
7- افزایش[8]: این روش هنگامی استفاده میشود که مترجم احساس کند مخاطبش همچون خود او اطلاعات چندانی از یک عنصر فرهنگی ندارد به همین دلیل اقدام به تفسیر و توضیح بیشتری میکند که معمولاً به صورت پانوشت یا داخل پرانتز به متن اضافه میشود (همان: ۱۱).
الگوی ایویر گرچه ناظر به مقوله فرهنگی نیومارک و برآمده از آن است با این همه قابل تسری و تطبیق با سایر عناصر نیز هست و قابلیت آن را دارد تا تعابیر و اصطلاحاتی را که مربوط به حوزهها و عناصر دیگر میشوند از آن منظر مورد نقد و ارزیابی قرار داد؛ بنابراین، در بخش بعدی تعابیر موجود در ادبیات سیاسی-اجتماعی امروز کشور صرفنظر از اینکه جزو عناصر فرهنگی باشد یا خیر، براساس رویکرد ایویر ارزیابی و سنجیده میشود.
5. تعابیر و اصطلاحات رایج
5-۱. آتش به اختیار
آتش به اختیار یا فرمان آتش به اختیار در اصل یک واژۀ نظامی است و از پیش در همان مجال کاربرد داشته است. این اصطلاح که توسط مسؤولین نظام با بنمایۀ فرهنگی بهکار گرفته شد در سایتهای داخلی از جمله پایگاه اطلاعرسانی آیتالله خامنهای به همراه توضیح آن به «الإطلاق الحر للنار یعنی العمل الثقافی التلقائی النظیف» ترجمه شد. با این حال، سایتهای العالم، الکوثر، ایسنا و ایرنا متن کلی خبر را به نوعی بازتاب داده بودند، اما معادل کاربردی برای این اصطلاح ارائه ندادند. تنها منبع خارجی مورد مطالعه این تحقیق که به معادلیابی این اصطلاح پرداخته سایت المعارف بوده که معادل «أمر النار بیدک یعنی المبادرة بالعمل الثقافی التلقائی والنظیف» را برای آن مناسب دیده است.
بررسیها نشان میدهد با وجود چشمگیر بودن اصطلاح «آتش به اختیار» و ماندگاری در ذهن فارسیزبانان، این تعبیر چندان مورد توجه رسانههای عرب زبان داخلی و خارجی قرار نگرفته است؛ شاید کم استقبالی ریشه در مشخص نبودن دقیق حوزۀ کاربرد آن داشته باشد که البته برداشت معنای حقیقی یا مجازی دوم یا سوم با استفاده از تکنیک «گسترش معنایی» و توضیحنویسیِ «العمل الثقافی التلقائی النظیف» این برداشت را تقویت میکند. به هر حال ترجمۀ این تعبیر با الگوی «تعریفِ» ایویر همخوانی دارد؛ چراکه مترجمان واژۀ مورد نظر را در درون متن تعریف کردند.
5-2. آقازادهها
در ادبیات سیاسی کشور «آقازاده» اصطلاحی است برای اشاره به افرادی که به وسیله رانت و سوءاستفاده از نفوذ و قدرتِ پدر یا مادر یا اقوام نزدیکشان شروع به فعالیت اقتصادی میکنند و با زحمت نسبی کمتری، قدرت و ثروت کسب میکنند و موفقیت خود را مدیون این رابطۀ خانوادگیشان هستند. این اصطلاح که به نوعی در فضای اعتراض مطرح میشود در خبرگزاریهای داخلی با «حذف» یا «کاهش» روبهرو شده است. در سایتهای عربی خارج از کشور همچون العرب در تیتر خبر«آغازاده".. الحرب ضد أبناء سادة إیران بدأت على الشبکات الاجتماعیة» استفاده شده که البته در نگاه ایویر، واژه «آغازاده» در متن تعریبی بر اساس «وامگیری» دخالت داده شده است؛ چون مترجم از واژۀ زبان مبدأ استفاده مستقیم کرده است. در متن خبر نیز دو معادل «أبناء مسؤولین إیرانیین الکبار» و «أبناء الأعیان» برای آن آورده شده است. سایت الجزیره ضمن توجه به این موضوع، با تیترِ:أین ابنک؟".. حملة فی إیران تحاصر "أبناء الذوات"به این خبر توجه کرده است. براساس مدل ایویر، استفاده از «أبناء الذوات، أبناء السادة، أبناء الأعیان» برای ترجمۀ «آقازادهها» از نوع واژهسازی است؛ چراکه مترجمان برای واژۀ مورد نظر فارسی به ساخت واژگان دیگر روی آوردند.
5-۳. از طرف ملت ایران میگویم: آقای ترامپ شما غلط میکنید!
مسؤولین نظام خطاب به رئیس جمهور آمریکا آنگاه که از برجام خارج شد گفتند: «آقای ترامپ! شما غلط میکنید»؛ این تعبیر بازتاب زیادی در رسانهها داشته است. به عنوان مثال در رسانههای داخلی آمده است:
- أنا أقول عن الشعب الإیرانی، یا سید ترامب! خسئت(سایت خامنهای، العالم، الکوثر)
- أقول بالنیابة عن الشعب الإیرانی: یا ترامب لقد ارتکبت حماقة وخسئت لتهدیدک الشعب الایرانی والنظام الإسلامی(ایرنا)
- وأنا أردّ علیه بالنیابة عن الشعب الإیرانی:یا سید ترامب، خسئت (ایسنا)
در سایت های خارجی نیز مانند العرب، الجزیره، الیوم السابع، الحیاه، الغد، شرق الأوسط، الوطن، الأهرام، الدستور، الرایة، الإتحاد جمله یادشده تعریب شده و معادلهای گوناگونی برای آن آورده شده است که در زیر برخی از آنها ذکر میشود:
- وأنا أرد علیه بالنیابة عن الشعب الإیرانی: یا سید ترامب! خسئت(الشرق الاوسط)
- أنا أقول عن الشعب الإیرانی: یا سید ترامب، خسئت (المعارف)
- وأنا أتحدث بإسم الشعب الإیرانی، سید ترامب أنتم تخطئون(الوطن)
- یا سید ترامب أقول لک بالنیابة عن الشعب الإیرانی لقد ارتکبت خطأ (الجزیره، الحیاة، یوم السابع، الدستور، العرب، الاتحاد، الرایة، الغد)
- أن خطاب ترامب سخیف وسطحی وأکد أن الرئیس الامریکی قد ارتکبت خطأ بانسحابه من الإتفاق(الأهرام)
تعبیر «غلط میکنید» در زبان فارسی بار منفی دارد و در معنا با تعبیر «اشتباه میکنید» متفاوت است؛ بنابراین، باید گفت مترجمینی که واژۀ «خسئت» را -با توجه به بار معناییای که در زبان عربی دارد (المنجد، ذیل کلمه خسأ)- معادلی برای «غلط میکنید» آوردهاند نسبت به کسانی که گفتهاند: «تخطئون، ارتکبت خطأ»دقیقتر عمل کردهاند و بهتر توانستهاند مفهوم ذهنی متکلم را به مخاطبان عرب زبان انتقال دهند.
اگر بخواهیم نمونههای ترجمه شده را بر اساس الگوی ایویر بسنجیم، باید بگوییم: مترجمانی که برای «غلط میکنید» از «خسأت» استفاده کردند از تکنیک «جایگزینی» بهره گرفتهاند؛ بدین خاطر که تعبیری فارسی با عنصر شبیه به خود در ادبیات مقصد جایگزین شده است. مترجمانی هم که عبارتهایی همچون «تخطئون، ارتکبت خطأ» را در متن خود دخالت دادهاند به نوعی از تکنیک «تحتاللفظی» و «گرتهبرداری» استفاده کردهاند.
خبرگزاریهای که از تعبیر «خسأت» استفاده نکردهاند شاید خواستهاند با بهرهگیری از تکنیک «ملایمگویی» یا همان «کمگفت» در ترجمه که به نوعی تبدیل عبارتهای تند و تیز به عبارتهای ملایم و نرم اطلاق میشود (عرب یوسفآبادی و افضلی، ۱۳۹۷: ۷۲) از تندی و تیزی عبارت فارسی بکاهند.
5-4. اقتصاد مقاومتی
اصطلاح اقتصاد مقاومتی(ر.ک: ویکی پدیا) در تمام سایتهای داخلی و خارجی با معادل «الاقتصاد المقاوم»به زبان عربی برگردان شد که با تکنیک ترجمۀ واژه به واژه یا تحتاللفظی ایویر همسویی دارد. در خصوص ترجمۀ عربی شعار سال نیز تقریباً همه مترجمان به «الاقتصاد المقاوم، الإنتاج وفرص العمل» رسیدهاند و تنها سایت المعارف آن را با اندکی تغییر به«الاقتصاد المقاوم، الإنتاج وتوفیر فرص العمل» ترجمه کرد که به نظر میآید معادل مناسبتری برای آن باشد.
5-۵. با دم شیر بازی نکنید، پشیمانکننده است
در سایتهای داخلی مانند الکوثر این تعبیر در تیتری با «روحانی یحذر ترامب من العبث بذیل الأسد» و با متن «اکد الرئیس الإیرانی "حسن روحانی"، خلال کلمته فی مؤتمر رؤساء الوفود الإیرانیة، على أنّ ایران لیس لدیها الا طریقان اما الاستسلام أو المقاومة محذرا الرئیس الامریکی ترامب من أن یلعب بالنار فالحرب مع ایران هی أم کل الحروب وان تهدیداتهم مرفوضة ونحن نثق بقدراتنا» آورده شد و در ادامه از تعبیر «فلا تعبث بذیل الأسد لأنک ستندم» نیز استفاده شد. در دیگر سایتهای مورد مطالعۀ داخلی از جمله «العالم» معادلِ «لا تلعب بذیل الأسد، ستندم» ذکر نموده است که چندان عرف نیست؛ چرا که در زبان عربی، «لعبَ» با «النار» و «عبث» با «الذیل» میآید. «ایرنا» نیز معادلِ «فلا تلعب بالنار مع الأسد لأنک ستندم» آورده است، گرچه خبرگزاری «ایسنا» از معادلیابی برای آن چشمپوشی کرده و بیشتر به محتوا پرداخته است.
شبکه الجزیره ضمن استفاده از تکنیک تعدیل در شیوه خطاب -که دربرگیرنده جملۀ معلوم به مجهول یا برعکس، جزء به کل یا برعکس، مثبت به منفی یا برعکس و... میشود-(ناظمیان و قربانی، 1392: 95) متن فارسی مورد نظر را اینگونه به عربی برگردانده است: «وحذّر روحانی الرئیس الأمیرکی دونالد ترامب قائلاً إن علیه أن لا یعبث بذیل الأسد فیُغضبه ویندم على ذلک ندما تاریخیا». بررسی خبرگزاریهای مورد مطالعه نشان از آن دارد که مترجمان با در نظر گرفتن مفهوم کلام، عبارتهای متعددی برای تعبیر مورد بحث به کار گرفتهاند از جمله:
- «دعا ... دونالد ترامبَ إلى تجنب اللعب بالنار.. وقال روحانی مخاطبا ترامب ... فلا تلعب بالنار لأنک ستندم» (الغد)
- ...فلا تلعب بالنار لأنک ستندم (یوم السابع)
- ...یا سید ترامب لا تعبث بذیل الأسد فهذا لن یؤدی إلا للندم (الوطن)
- تیتری با عنوان «یا سید ترمب لا تعبث بذیل الأسد، فهذا لن یؤدی إلا إلى الندم» و متن خبری با «وقال مخاطبا ترمب: "ضمنّا دائما امن هذا المضیق، فلا تلعب بالنار لأنک ستندم" (الشرق الأوسط)
-..قد ضمنا دائما امن هذا المضیق، فلا تلعب بالنار لأنک ستندم» (العرب)
- ... لا تعبث بذیل الأسد لأنّک ستندم. (الحیاة)
-... یا سید ترامب لا تعبث بذیل الأسد فهذا لن یؤدی إلا للندم. (الرأیة)
-... فلا تلعب بالنار مع الأسد لأنک ستندم. (الدستور)
-... لا تعبث بذیل الأسد فهذا لن یؤدى إلا للندم (الأهرام و الإتحاد).
همسنجی معادلهای ذکر شده نشانگر این است که در همۀ آنها یا «دم شیر» دخالت داده شده یا «بازی با آتش» که وجه اشتراک یا جامعِ همۀ آن عبارتهای استعاری «خطرناک بودن» است. توضیح اینکه در معادلهایی که «ذیل الأسد» دخالت داده شده است با استعاره مصرحه مرشحه روبهرو هستیم که از نظر سخن سنجان، قویترین نوع استعاره است (تفتازانی، ۱۴۱۶: ۲۳۵)؛ از آن روی که اراده شده: «ایران کالأسد له الذیل».
نکته دیگر اینکه بهرهگیری از ساختار نفی و استثنا در انتقال مفهوم پشیمانی ترامپ «لن یؤدی إلا للندم» بسی قویتر و تاکیدکنندهتر از کاربست «لام تعلیل» و بیان آن با عبارت «لأنک ستندم» است؛ از آن رو که نفی و استثناء، بالاترین مرتبۀ حصر را داراست (قزوینی، ۲۰۰۹: ۱۲۵-۱۳۴) و انگار گفته شده است: چیزی جز پشیمانی نصیب ترامپ نخواهد شد؛ هر چند که شبکه الجزیره خواسته فرجام موکد مورد نظر را با استفاده از مفعول مطلق نوعی و با عبارت «ویندم على ذلک ندماً تاریخیاً» به مخاطب عرب زبان گوشزد کند.
نکتۀ دیگری که در اینجا قابل توجه است آن است که خبرگزاری ایرنا و الدستور گفتهاند: «فلا تلعب بالنار مع الأسد» که هم خواستهاند آتش را دخالت داده باشند و هم شیر را که البته این کاربست در میان عرب زبانها متداول و مرسوم نیست و به نوعی معادلی نادرست است؛ بهویژه اینکه ترجمۀ فارسی آن (بهوسیله آتش با شیر بازی نکن!= با هر وسیلهای که باشد مشکل ندارد، اما با آتش خیر!) با مفهوم مورد نظر متکلم همخوانی ندارد.
به هر روی، تطبیق ترجمههای ارائه شده با الگوی ایویر نیز گویای این حقیقت است که مترجمانی که از «ذیل الأسد» استفاده کردهاند به نوعی به ترجمۀ تحتاللفظی روی آوردند و کسانی که «لاتلعب بالنار» را در متن خود دخالت دادند از شگرد «جایگزینی» موردنظر ایویر استفاده کردهاند.
5-۶. برجام
اصطلاح برجامیا همان «برنامه جامع اقدام مشترک» که برابر نهادۀJoint Comprehensive Plan of Action غربی است (ویکی پدیا) در تمامی خبرگزاریهای مورد مطالعه با عبارت «الاتفاق النووی» و با توضیح «برنامج العمل المشترک الشامل» به زبان عربی برگردان شده است که البته استفاده از تعبیر یادشده با تکنیک «واژهسازی» و توضیح ارائه شده با تکنیک «تعریف» ایویر مطابقت میکند؛ بر این اساس، مترجمان در ترجمه این تعبیر از روش تلفیقی استفاده کردهاند.
5-۷. به جهنم بروید و یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید.
جمله «به جهنم بروید و یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید»[9]در هیچ یک از خبرگزاریهای داخلی به عربی برگردان نشد که در شمار شگرد «حذف» ایویر قرار میگیرد، اما این جمله نسبتاً کلیدی از دید خبرگزاریهای خارجی -که عموماً در پیِ مسائل چالشی هستند- پنهان نماند و اقدام به تعریب آن کردند از جمله:
- ... اذهبوا إلى الجحیم! ابحثوا عن مکان آخر دافئ. فوبیا التفاهم خطأ (العرب، الحیاة، الوطن)
- ... إلى الجحیم اذهبوا والتمسوا مکاناً دافئاً لتدفئوا أنفسکم.فقد ألقى الله فی قلوبکم الرعب والرعشة... (الاتحاد)
- ... إلى الجحیم.. اذهبوا والتمسوا مکاناً دافئاً لأنفسکم. فقد ألقى اللیلة فى قلوبکم الرعب والرعشة (یوم السابع)
- ... فلیذهبوا إلى الجحیم ... (الجزیره)
- ...إلى الجحیم.. اذهبوا والتمسوا مکانا دافئا لأنفسکم، فقد ألقى الله فی قلوبکم الرعب والرعشة (الشرق الأوسط)
- ... فلیذهبوا الى الجحیم! اذهبوا وابحثوا عن مکان تتدفؤون فیه، الخوف من التوافق خطأ (الرأیة و الأهرام)
همسنجی شیوه ترجمۀ خبرگزاریها نشان از آن دارد که تعبیر مورد بحث، با نزدیکی به تکنیک ترجمه تحتاللفظی مورد نظر ایویر، عموماً با سه حالت «اذهبوا إلی الجحیم...»، «فلیذهبوا إلی الجحیم» و «إلی الجحیم إذهبوا ...» برگردان شده که البته ترجمه «إلی الجحیم إذهبوا...» همخوانی بیشتری با عبارت فارسی دارد؛ زیرا «به جهنم رفتن» مهم بوده و نه «رفتن به جهنم». به عبارت دیگر، تقدیم که یکی از شیوههای مهم حصر در بلاغت عربی است (قزوینی، ۲۰۰۹: ۱۲۷) در عبارت فارسی، القاگر حصر بوده و لازم میآمد در تعریب، مدنظر قرار گیرد؛ به ویژه آنکه یک «مترجم باید بکوشد تا اهتمام و توجه مولف اصلی به عنصر مقدم را در ترجمه خود لحاظ نماید، تا از این رهگذر، بهترین معنا در اختیار خواننده قرار گیرد» (گنجیان خناری، ۱۳۹۷: ۱۰۹).
5-۸. پسابرجام
اصطلاح کلیدی پسابرجام یا پساتحریم در خبرگزاریهای داخلی و خارجی مورد مطالعه به «مابعد الاتفاق النوویه» برگردان شده است که با تکنیک «واژه سازی» مورد نظر ایویر همسویی دارد.
5-۹. تقریباً هیچ!
از میان خبرگزاریهای داخلی، العام با کاربست تکنیک «کمگفت» و ملایمسازی خبر (عرب یوسفآبادی و افضلی، ۱۳۹۷: ۷۲) در خصوص عبارت «تقریباً هیچ» -که به نوعی برای طعنه به دستاورد مذاکرات هستهای ایران به کار گرفته شده- به مفهوم سخن توجه کرده و آورده است:
...أن الجمهوریة الاسلامیة فی ایران لم تلمس النتائج المرجوة من تنفیذ الاتفاق النووی.
خبرگزاری الجزیره نیز کوشیده ضمن انتقال مفهوم سخن در ظاهر به تعبیر مورد نظر پایبند باشد؛ بنابراین، آورده است: ورغم وفاء إیران بتعهداتها وفق ما تؤکده وکالة الطاقة الذریة، إلا أن الثمار التی جنتها تکاد تکون «لا شیء»...
خبرگزاری بینالمللی الشرق الأوسط نیز با بازتاب خبر آورده است: کان رئیس البنک المرکزی الإیرانی ولی الله سیف... قال فی مقابلة تلفزیونیة مع قناة بلومبرج إن إیران «لم تنجز شیئا» من الاتفاق النووی حتى الآن، وهو العنوان الذی برز فی الصحف المنتقدة لروحانی، وأجمعت أول من أمس کلها على عنوان واحد ضد الاتفاق النووی هو «تقریبا لا شیء»
مترجمانی که از عبارت «لا شیء» استفاده کردند به نوعی ترجمه تحتاللفظی ارائه دادند و مترجمی که «النتائج المرجوة» را در متن گنجانده از تکنیک «جایگزینی» بهره برده است.
5-10. توپ، تو زمین اروپاست
بررسی نشان میدهد جمله «توپ در زمین اروپاست»[10] در خبرگزاریهای داخلی به«فإن الکرة ألقیت فی ملعب أوروبا خلال هذه الفرصة القلیلة المتبقة» (العالم، ایرنا) و«والآن تتواجد الکرة فی ملعب أوروبا فی هذه الفترة القصیرة المتبقیة» (ایسنا)و «الکرة فی ملعب الأوروبیین» (الکوثر) برگردان شد. در خبرگزاریهای عرب زبان خارجی عمدتاً با سه عبارت «وأن الکرة أصبحت فی ملعب أوروبا» (شرق الاوسط، الاهرام، الغد، الوطن، الاتحاد، الدستور، یوم السابع)، «الکرة الان فی ملعب أوروبا»(العرب) و «إن الکرة الآن فی ملعب الاتحاد الاوروبی» (الجزیره) به عربی ترجمه شده است که همگی از شیوۀ واژه به واژه یا همان تحتاللفظی استفاده کردهاند. نکته دیگر اینکه به نظر میآید چنانچه همچون دو ترجمه آخر از فعل استفاده نشود، متن روانتر خواهد بود.
5-11. جنبش سبز
تعبیر پر کاربرد «جنبش سبز»(ویکی پدیا) در خبرگزاریهای داخلی همچون العالم به «التیار الأخضر» و «تیار الفتنة» (الکوثر) به عربی برگردان شد که با توجه به بافت و سیاق متن خبر، القاگر مفهوم منفی بود، اما در تمامی خبرگزاریهای خارجی با سوگیری نسبتاً مثبت به آن جریان به «الثورة الخضراء» و «الحرکة الخضراء» ترجمه شده است. گفتنی است در همه متنهای بررسی شده از شیوه «واژهسازی» کمک گرفته شده است.
5-12. جنگ نرم یا قدرت نرم
اصطلاح جنگ نرم، به شیوه تحتاللفظی در تمامی سایتهای فارسی و عربی به «الحرب الناعمة» و«القوة الناعمة» ترجمه شده است که به نظر میآید بجا و درست باشد.
5-13. چهار درصدی ها
در میان فارسیزبانان اصطلاح «چهار درصدیها»[11] عموماً به قشر مرفه کشور اطلاق میشود. تعبیر یادشده در خبرگزاریهای داخل به صورت تحتاللفظی به شکل زیر برگردان شد:
- إن مجموعة من الأفراد لا تتعدى نسبتهم الـ4 بالمئة هم من یعطلون عجلة الإنتاج من الدوران، ویحدون من إزدهار الصادرات وتقدم البلاد (الکوثر)
- قالیباف: نسبة الـ۴ بالمئة تحول دون تقدم البلاد و إزدهار؛ إن مجموعة من الافراد لاتتعدی نسبتهم الـ۴ بالمئة هم من یعطلون عجلة إنتاج من الدوران (العالم)
- اوضح ان الاتفاق النووی بات الیوم اداة لدخول البضائع الاوروبیة الی ایران وان المنتفع من ذلک باتت شریحة لاتتجاوز ال4 بالمئة من المجتمع ونحن عازمون علی استیفاء حقوقنا من هؤلاء (ایرنا)
تعبیر یادشده مورد استقبال خبرگزاریهای خارج از کشور نیز قرار گرفت و تلاش شد تا ضمن تفصیل متن سخن، محتوای منفی به مخاطبین عرب زبان انتقال داده شود. به عنوان مثال میخوانیم:
- «قال قالیباف انه لیس هناک من طریق آخر غیر النضال ضد الـ 4% «الاثریاء» الذین یسیطرون على القنوات الاقتصادیة والسیاسیة فی البلاد» (الوطن و الرایة)
- «وانتقد قالیباف مجددا حکومة المرشح الإصلاحى حسن روحانى، واصفا إیاها بحکومة الـ4% (وهم الأثریاء الذى یعتقد أنهم یستولون على مقدرات الشعب الإیرانى) وقال قالیباف: نتوقع أن یوفر الشعب الأرضیة لبدء عهد جدید للتحول الاقتصادی ویتم قطع أیادی الـ 4% عن الاقتصاد وتتهیأ الارضیة لتوفیر فرص العمل للشباب ودعم المحرومین والمستضعفین فی البلاد» (الیوم السابع)
- «المرشح المحافظ وعمدة طهران محمد باقر قالیباف جدّد موقفه من سیطرة 4 فی المائة من الإیرانیین على موارد البلد» (الشرق الأوسط)
نمونه متنها رسانههای خارجی بر این امر گواهی میدهند که بیشتر آنها به «تعریف» اصطلاح موردنظر پرداختند و با بهرهگیری از تکنیک «افزایش» و دخالت دادن توضیحات، آن را برای مخاطبان خود توضیح دادهاند. بر این اساس باید گفت: این دسته از مترجمان در ترجمه تعبیر مورد بحث از شیوه تلفیقی بهره بردند.
5-14. حمایت از کالای ایرانی
اصطلاح و شعار «حمایت از کالای ایرانی» در تمامی سایت های داخلی با معادلهایی چون دعم السلعة الوطنیه، دعم المنتج الوطنی، دعم السلع الإیرانیة، دعم البضائع الإیرانیة، دعم المنتجات الداخلیةبه عربی ترجمه شد. در خبرگزاریهای خارج نیز تحت عناوینی چون دعم المنتجات الإیرانیة، دعم البضائع الإیرانیة، دعم السلع الإیرانیة معادلیابی شد. بدیهی است چنانچه در ترجمه این اصطلاح، از صفت ایرانی استفاده شود به تکنیک تحتاللفظی نزدیکتر است، در غیر اینصورت به ساخت واژه یا همان واژه سازی نزدیک می گردد. این نیز گفتنی است که صفت «الإیرانیة» برای مخاطب خارج از کشور، نسبت به صفات «الوطنیة» و «الداخلیة» گویاتر است.
5-15. حمله گاز انبری
اصطلاح «حمله گازانبری»[12] با بهرهگیری از شیوه «حذف» مورد اشاره در الگوی ایویر در هیچ یک از خبرگزاریهای داخلی ترجمه نشده است. در خبرگزاریهای مورد مطالعۀ خارجی نیز صرفاً «الشرق الاوسط» به این اصطلاح و شرح ماجرای آن توجه کرده و آورده است: «رد علیه روحانی بضربة أقوى عندما قال: «أنا أستغرب جدا السید قالیباف؛ صحیح یجب أن نتنافس لکن لیس بهذه الطریقة. قلبی لم یطاوعنی قول ذلک لکنک تجبرنی على قوله. أنتم مَن قال: اسمحوا بتقدم الطلاب. نحن لدینا استراتیجیة الکماشة. نحن قلنا لیس طریقة مناسبة أن نصدر ترخیصا لکی تقوموا باعتقال بالجملة». ومنذ تلک اللحظة تحدیدا تحولت تسمیة «الکماشة»
-«غازانبری» بالفارسیة- إلى شبح یطارد اسم قالیباف فی حله وترحال».
ناگفته نماند سایت «الإمارات الیوم» با نقل متن «الشرق الأوسط» در ادامه آورده است: وبعد هذه المناظرة أصبح لقب قالیباف «جنرال الکماشة»، الأمر الذی أضره سیاسیاً ولاحقه منذ تلک المناظرة حتى الآن»
راست آن است که در ترجمه اصطلاح «استراتژی گازانبری» و «ژنرال گازانبری» مترجمان به خوبی از تکنیک «جایگزینی» مورد نظر ایویر بهره بردند. گفتنی است متنی که در کنار «الکماشه»، واژه «غازانبری» را نیز دخالت داده، از تکنیک «وامگیری» بهره برده است.
5-16. خس و خاشاک
آنچه قابل توجه است این است که خبرگزاریهای مورد مطالعه داخلی با استفاده از تکنیک «حذف» از ترجمه تعبیر «خس و خاشاک»(دهخدا، ۱۳۷۷: ذیل کلمه خس) که با مفهوم منفی در عرصه سیاسی جامعه ایرانی مطرح ضد (ویکی پدیا) صرفنظر کردند. دو خبرگزاری «الغد» و «الرأیة» در خارج به این موضوع و اصطلاح توجه نشان دادهاند و با بهرهگیری از شیوه تلفیقی (جایگزینی به همراه تعریف) آوردند:وصف رئیسهم المتظاهرین الأعشاب الضارة التی تخلق المشاکل وقال انه لن یکون لهم مکان فی ایران.
بیفایده بودن و ضرررسانی در هر دو اصطلاح «گیاهان مضر» و «خس و خاشاک» وجود دارد؛ ضمن اینکه هر دو در گیاه بودن وجه اشتراک دارند و به همین منظور تعبیر «الأعشاب الضارة» تعبیری کاملاً هوشمندانه است. با توجه به مفهوم کناییِ تعبیر مورد بحث، واژه «التافهین» نیز میتواند یکی از معادلهای جایگزین باشد.
5-17. دبه کردن آمریکاییها
«دبه درآوردن» در زبان فارسی به معنای از قرارداد و گفته خود بازگشتن و زیاده خواستن است (دهخدا، ۱۳۷۷: ذیل کلمه دبه) این تعبیر که در ادبیات سیاسی و هستهای ایران درخصوص عملکرد آمریکا مطرح شد در سایتهای داخلی همچون العالم تعبیر «انسحاب الولایات المتحدة من الاتفاق النووی» برای آن به عنوان معادل استفاده شده است. در خبرگزاریهای خارجی عموماً از دو واژه «انسحب» و «خرق» بهره گرفته شد. به عنوان مثال آمده است: خرقت واشنطن الاتفاق (الجزیره)/ إذا انسحبت واشنطن من الاتفاق النووی (الحیاة)/ انسحاب واشنطن من الاتفاق (الاهرام،الغد،یوم السابع)/ انسحاب الولایات المتحدة من الاتفاق النووی (شرق الاوسط،الوطن،العرب،)/ الذی انسحبت منه (الاتفاق النووی) الولایات المتحدة(الاتحاد).
بررسی معادلهای ارائه شده القاگر این نکته است که مترجمان در برگردان اصطلاح درست عمل کردهاند و با شناخت به مفهوم فارسی آن به نوعی معنای «پا پس کشیدن» را برای مخاطب به تصویر کشیدهاند. تطبیق معادلهای ترجمه با الگوی ایویر نیز القاگر این نکته است که مترجمان به تلفیق دو شیوه جایگزینی و افزایش کوشیدند مفهوم سخن را به مخاطب برسانند.
5-18. درآمدهای نجومی
اصطلاح «حقوقهای نجومی» یا «درآمدهای نجومی» به نوعی القاگر اعتراض اجتماعی نسبت به برخی از اشخاص است که درآمد نامتعارف دارند. تعبیر مورد نظر در خبرگزاریهای داخلی از جمله العالم و ایرنا با بهره گیری از شیوه جایگزینی و افزایش، به «رواتب عالیة غیر اعتیادیة» به عربی برگردان شده و تقریباً در همه خبرگزاریهای مورد مطالعه خارجی به «رواتبفلکیة» و«العقارات الفکیة» ترجمه شده که البته طبق الگوی ایویر در ردیف جایگزینی قرار میگیرد.
5-19. دست از لجبازی و بچه بازی بردارید و با دم شیر بازی نکنید
در خبرگزاریهای داخلی برای این جمله معادلی آورده نشده و مترجمان با بهرهگیری از شیوه «حذف» از ترجمه آن صرف نظر کردند، اما در خبرگزاریهای خارجی به شکل زیر ترجمه شده است:
- «وقال احمدی نجاد ان «مجلس الامن یجب ان یکفّ عن العمل فی شکل غیر شرعی وغیر عادل» وعلیه «الکف عن التصرفات الصبیانیة وعن عناده»... ان ایران اسد یجلس فی زاویة ونقول لهم لا تلعبوا بذیل الاسد» (الحیاة، الجزیرة، الاتحاد)
- سایت الدستور در تیتر خبر آورده: «احمدی نجاد یحذر الأمم المتحدة من «اللعب بذیل الاسد» و در ادامه نوشته است: «قائلا ان ذلک سلوکُ من یلعب بالنار وقال احمدی نجاد ان» «مجلس الامن یجب ان یکف عن العمل بشکل غیرشرعی وغیرعادل و »علیه «الکف عن التصرفات الصبیانیة وعن عناده»».
آنچه قابل توجه است این است که هیچ یک از چهار خبرگزاری، سه جملهای که در اصل زبان فارسی به هم عطف شدهاند، کنار هم ترجمه نکردهاند. سه خبرگزاری نخست با تبدیل ساخت استعاری جمله فارسی به تشبیه و با دخالتدهی تعبیر «ان ایران اسد یجلس فی زاویة» به ترسیم خویشتنداری ایران پرداختند که افزودۀ مناسب و به جایی است. سایت الدستور نیز برای انتقال مفهوم بازی نکردن با دم شیر، هر دو عبارتِ «اللعب بذیل الأسد» و «اللعب بالنار» را به کاربسته که البته وجه اشتراک هر دو عبارت در خطرناک بودن است. به هر روی، مترجمانی که عبارت «ذیل الأسد» را در متن دخالت دادهاند، از شیوه تحتاللفظی بهره بردند و آنانی که از «اللعب بالنار» بهره بردند از تکنیک جایگزینی مورد نظر ایویر استفاده کردند.
5-20. دوره بزن در رو گذشته است
سایتهای داخلی جمله کلیدی «دوره بزن در رو گذشته است»[13]را به شکل زیر برگردان شده است:
- بأنّ زمن اضرب واهرب قد انتهی، أن عهد اضرب واهرب قد ولی (ایرنا، ایسنا، العالم و الکوثر) بأن مرحلة إضرب واهرب قد ولت (سایت خامنهای).
خبرگزاری الجزیره ضمن پوشش خبر آورده است: «الکیان الصهیونی مازال غیر منتبه إلی انتهاء عهد اضرب واهرب». خبرگزاری المعارف نیز نوشته است: «لقد انتهی زمن اضرب واهرب». سایر خبرگزاریهای مورد مطالعه نیز از عبارت «إن عهد إضرب واهرب قد ولی» استفاده کردهاند.
نمونههای ترجمه گواه بر این است که همگان از شیوه تحتاللفظی استفاده کردند و نتوانستند معادل دقیقتری برای آن ذکر کنند. نکته دیگر اینکه «مرحله»، نمیتواند معادل مناسبی برای واژه «دوره» باشد و خبرگزاریهایی که از واژه «عهد» یا «زمن» استفاده کردهاند به صواب نزدیکترند.
5-21. دولت پاکدست
خبرگزاریهای داخلی از تعریب این اصطلاح صرفنظر کردند که مطابق الگوی ایویر در ردیف «کاهش» یا «حذف» قرار میگیرد. در خارج نیز صرفاً خبرگزاری الیوم السابع آورده است: «... أن أحمدى نجاد کان یعتبر حکومته أطهر وأنقى حکومة فى تاریخ إیران. وقالت صحیفة «تجارت» الإقتصادیة على صدر صفحتها الأولى، سقوط مساعدى الحکومة التى ادعت نقاء یدها خلف القُضبان .وقالت صحیفة شرق الإصلاحیة تحت عنوان «نهایة حکومة نظیفة الید». تطبیق ترجمه ارائه شده با الگوی ایویر القاگر این نکته است که مترجمی که از عبارت «نظیفة الید» بهره برده از شیوه تحتاللفظی استفاده کرده و در مقابل متنی که آورده است «حکومته أطهر وأنقی حکومة» از روش تلفیقی تعریف و افزایش بهره برده است. نکته دیگر اینکه استفاده از صیغه تفضیل برای بیان مفهوم پاکدستی با دو واژه «أطهر» و «أنقی» هم زمان، پاکدستی دولتهای پیشین را نیز اثبات میکند؛ یعنی دولت او پاکدستتر از دولتهای پیشین است که البته این مفهوم، مورد خواست متکلم آن نبوده و نیست. بنابراین، جهت وفاداری به متن اصلی بهتر بود گفته شود: «کان یعتبر حکومته طاهرة و نقیة».
5-22. ژن خوب
در هیچ یک از خبرگزاریهای داخلی، تعریبی از اصطلاح «ژن خوب»(ویکی پدیا) صورت نپذیرفته است و طبق الگوی ایویر به «حذف» روی آوردند. دو خبرگزاری خارجی با استفاده از «وامگیری» و «تعریف» مورد نظر ایویر به تعریب این اصطلاح مبادرت ورزیدند که در زیر میآید:
- «ویسمى أبناء المسؤولین فی إیران، اصطلاحاً «أصحاب الجینات الجیدة» (الشرق الأوسط)
- «نفى حمید رضا عارف حصوله على أی مساعدات من والده، وبرّر نجاحه بالجینات الجیدة قائلاً سر نجاحی لیس منصب أبی، بل جیناتی الجیدة، جینات من أمی وأبی» (العرب)
5-23. سران فتنه
خبرگزاریهای داخلی معادل عربی عبارت «سران فتنه»(ویکی پدیا) را «زعماء الفتنة» و «قادة فتنة» آوردهاند. خبرگزاریهای خارج نیز سه معادل «قاده فتنة»، «زعماء الفتنة» و «أصحاب الفتنة» را برای آن به کار بستند که با شگرد «جایگزینی» ایویر همسویی دارد.
5-24. سلطان سکه
در خبرگزاریهای داخلی همچون «العالم»، «ایرنا» و «الکوثر» اصطلاح «سلطان سکه»به «سلطان المسکوکات الذهبیة» تعریب شد. در خبرگزاریهای خارجی اصلاح مورد نظر با تعابیری همچون «سلطان الذهب»، «سلطان المسکوکات الذهبیة»، «سلطان العملات المعدنیة»، «سلطان العملات»، «سلطان سبائک الذهب» و «سلطان العملات الذهبیة» بازتاب یافت که همگی آن به شیوۀ تحتاللفظی و واژه به واژه ترجمه شده و با وجود اینکه بارمعنایی چندانی نداشت، اما از تنوع واژگانی بالایی برخوردار شد.
5-25. شاخ قلدرتر از تو را هم شکستیم، شما که چیزی نیستی!
این جملۀ کاربردی در خبرگزاریهای داخلی با عبارت «هزمنا من هو اکبر منکم انتم لاشیء» معادلیابی شده است. معادل یادشده انتقال دهنده مفهوم مورد نظر صاحب متن است، اما زیبایی جملۀ فارسی را دارا نیست و جا داشت معادل دقیقتری برای آن ارائه شود. تعریب خبرگزاریهای دیگر در زیر میآید:
- أنتم تدرکون جیّدا مکانة وقوة الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة، من هم أعظم شأنا منکم لم یتمکنوا من المساس بالشعب الإیرانی (العرب والعالم)
- خاطب روحانی السعودیة قائلاً إن دولا أقوى منها لم تستطع مواجهة الشعب الإیرانی، وإن الولایات المتحدة وأذنابها سخروا کل إمکاناتهم وقدراتهم دون أن یقدروا على إیران، حسب تعبیره (الجزیرة)
- «تعلمون قوة ومکانة الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة جدا، کانت هناک قوى أکبر منکم عجزت عن قهر إرادة الشعب الإیرانی) ایرنا، النهار، الوطن و الغد)
همسنجی و تطبیق نمونهها القاگر این است که همگی از روش «جایگزینی» استفاده کردهاند. دیگر اینکه خبرگزاریهای داخلی با قید «أنتم لاشیء» به نوعی تحقیر مورد نظر متکلم را به مخاطب عرب زبان انتقال دادند، اما خبرگزاریهای خارجی با رعایت جانب احتیاط از ترجمۀ عبارت توهینآمیز در کشورهای خود صرفنظر کردند تا به نوعی با بهرهگیری از شگرد بلاغی «حذف» در ترجمه از انتقال بار معنایی منفی پرهیز کنند که البته خبرگزاری داخلی العالم و ایرنا نیز در این زمینه به آن جمع پیوستند.
5-26. شتر در خواب بیند پنبه دانه / گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
سایتهای فارسی مانند: الکوثر، العالم، ایسنا، ایرنا با بهرهگیری از شیوه «تعریف» صرفاً به محتوای سخن متکلم(https://www.tabnak.ir/fa/news/874840) اشاره کرده و بیت یادشده را تعریب نکردند. تعبیر یادشده در سایت داخلی خامنهای به صورت تحتاللفظی به شکل زیر برگردان شده است:
بعیر یحلم بالأعلاف فی منامه یأکلها بالجملة حیناً وبالمفرد حینا
سایت لبنانیِ المعارف نیز آورده است:
جمل یحلم فی منامه بأکل شجیرة القطن؛ فمرة یری أنه یغبّها غبّاَ وأخری یقضمها حبة حبة
ناگفته نماند که مترجمان میتوانستند از معادلهای مختصرتری همچون «الحلم و المُنی إخوان»، «یبنی قصوراً فی الهواء» و «انّ المُنی رأس أموال المفالیس» (ناظمیان، 1393: 73 و 105) نیز استفاده کنند.
5-27. شکوفایی اقتصادی
تعبیر شگوفایی اقتصادی در تمامی خبرگزاریهای داخلی و خارجی مورد مطالعه به شیوه تحتاللفظی به «الازدهار الاقتصادیّ» برگردان شد.
5-28. کاسبان تحریم
با وجود اهمیت و کاربرد فراوان این اصطلاح، هیچیک از خبرگزاریهای داخلی کشور آن را تعریب نکردند و به نوعی با «حذف» روبهرو شد. خبرگزاریهای خارجی همچون الحیاة و الیوم السابع با استفاده از شیوه «جایگزینی» «تجّار العقوبات» را برای آن معادل آوردهاند که از رسایی برخوردار است.
5-29. چطور گاوچرانها به شترسوارها رسیدهاند؟
از میان خبرگزاریهای مورد مطالعه داخلی صرفا «العالم» به تعریب عبارت اصطلاحی «چطور گاوچرانها، به شترسوارها رسیدهاند؟»[14]همت گماشته و به صورت تحتاللفظی آورده است: واشار الرئیس الایرانی إلى تعاون المتطرفین المسیحیین والمتطرفین الیهود مع المتطرفین المسلمین، وتساءل متهکماً: کیف اتفق رعاة البقر مع راکبی الجمال، ویمارسون الیوم کل هذه الظلم ضد الشعوب؟! لکن الذی لا شک فیه هو أن ترامب لا ولن یترک «البقرة الحلوب» علی حد تعبیره. هل یتصورون بان هذه الاتفاقیة ستضمن أمنهم؟! فی حین کان جواب الامیرکیین على ذلک انهم یحلبون هذه البقرة الحلوب. نکته جالب آنجا است که ترجمۀ این جمله در خبرگزاریهای مورد مطالعه خارجی این پژوهش با «حذف» مواجه شده است.
5-30. گزینههای روی میز
عبارت استعاری «همه گزینهها روی میز است» در میان مقامات خارجی به عنوان یک جملۀ تهدیدآمیز درخصوص ایران به کار گرفته شد. این عبارت در خبرگزاریهای داخلی و خارجی به شکل تحتاللفظی آمده است: الخیارات مطروحة علی الطاولة.
5-31. مسکن مهر
در خبرگزاریهای داخلی برای این تعبیر معادلهایی همچون مهر الإسکانی، تدشین وحدات سکنیة فی إطار مشروع مهر و مهر الإسکانی آورده شده است. در خبرگزاریهای خارجی از آن تعبیر با «وحدات مهر السکنیة» یادکردهاند. در برخی از خبرگزاریهای خارج از کشور -که مورد مطالعه این تحقیق نیستند- معادلهای دیگری نیز از جمله مشاریع المجمعات السکنیة الحکومیة المعروفة باسم مسکن مهر (البیت المودة)، وحدات مهر السکنیة، مهر للإسکان و إسکان مهر آورده شده است. بر اساس الگوی ایویر، ترجمۀ ارائه شده به روش جایگزینی به همراه افزایش نزدیک است.
5-32. مدافعان حرم
این اصطلاح در خبرگزاریهای داخلی با تعابیری همچون «مدافعین عن حرم اهل البیت، مدافعین عن مراقد اهل البیت، مدافعین عن مراقدالمقدسة» به عربی برگردان شده است. در خبرگزاریهای خارجی نیز به «مدافعین عن حرم اهل البیت» (العرب، الغد)،«القوات التعبئة الإیرانیة بإعتبارهم مدافعی الحرم»(الوطن، الجزیره) ترجمه شده که در چارچوب ترجمه تحتاللفظی به همراه افزایش مورد نظر ایویر قرار میگیرد.
5-33. ممه رو لولو برد
جمله «ممه رو لولو برد»[15] -که تاحد زیادی، عامیانه و فولکلوریک است- در هیچیک از خبرگزاریهای داخلی به عربی برگردان نشده و با «حذف» یا همان «کاهش» روبهرو شده است. خبرگزاریهای خارجی نیز به علت سختی در ترجمۀ این تعبیر عامیانه، جایگزینی بهتر از «فات الأوان» نیافتهاند. به عنوان نمونه:
- وأکد الرئیس الإیرانی أنه «فات الأوان» لوقف تقدم طهران فی برنامجها النووی (الاتحاد).
- ردا على قوله بانه «فات الأوان» لوقف التقدم التی تحرزه طهران فی هذا المجال (الدستور).
- أنه «فات الأوان» لوقف تقدم البرنامج النووی الإیرانی (الجزیره).
- واعلن انه «فات الأوان» لوقف تقدم ایران فی برنامجها النووی (الحیاة)(2).
5-34. نرمش قهرمانانه
اصطلاح نرمش قهرمانانه(ویکی پدیا) در خبرگزاریهای مورد مطالعه داخلی به «اللیونه البطولیه تعنی المناورة الفنیة (الذکیة) للوصول إلی الهدف، استراتجیه المرونة البطولیة» (ایرنا و سایت خامنهای)، «سیاسة المرونة البطولیة»(العالم) به زبان عربی برگردان شده است. اصطلاح یادشده در خبرگزاریهای خارجی اینگونه ترجه شده است: استراتجیة المرونة البطولیة، سیاسة المرونة البطولیة. به عنوان نمونه شبکه الجزیره آورده است: «آیة الله خامنئی: الیوم زمن مرونة الشجعان».
همچنانکه از نمونهها برمیآید بیشتر مترجمان به شیوه تلفیقی به ترجمه این اصطلاح پرداختند؛ از یک طرف، گرتهبرداری کردند و ترجمۀ تحتاللفظی و واژه به واژه ارائه دادند و از طرف دیگر، با بهرهگیری از شیوه «افزایش» به توضیح آن روی آوردند.
5-35. نقض برجام
این تعبیر در سایتهای داخلی با عبارتهای چون «خرق الإتفاق النووی»، «نقض الاتفاق النووی» و «انتهاک للاتفاق النووی» به عربی برگردانده شد و در سایتهای خارجی با تعابیری چون «خرق الإتفاق النووی»، «نقض الاتفاق النووی»، «انتهاک للإتفاق النووی» و «انسحاب من المعاهدة النوویة» استقبال شد که البته تعبیر آخر که به نوعی القاگر تصویر دیداری نیز هست صرفاً در سایتهای عربی دیده شد. به هر روی همه مترجمان در ترجمه تعبیر مورد نظر از شیوه «جایگزینی» استفاده کردهاند.
5-36. هدفمندسازی یارانه ها
عبارت مورد نظر در سایتهای داخلی با «قانون ترشید الدعم الحکومی»، «قانون الدعم المستهدف» (العالم) و«قانون ترشید الدعم الحکومی» (ایرنا) به عربی برگردانده شد. در سایتهای عربیِ خارج از کشور صرفاً سایت «المعارف» آن را به «قانون ترشید الدعم الحکومی» ترجمه کرد و رسانههای دیگر توجهی به آن نداشتند. تطبیق نمونهها با الگوی ایویر، القاگر این است که همگی از شیوه «جایگزینی» بهره بردهاند.
نتیجهگیری
از شناسایی، استخراج و همسنجیِ اصطلاحات و تعابیر چند دهه اخیر ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور و چگونگی بازتاب آنها در رسانههای عرب زبان داخلی و خارجی میتوان به نتایج زیر دست یافت:
۱- شخصیت گوینده یا به کارگیرنده یک اصطلاح، نقش بسیار مهمی در توجهدهی متکلمان یک زبان و مترجمان آن اصطلاح داشته و دارد. بررسیها نشان از آن دارد که برخی از اصطلاحات در قبل نیز در همان حوزه یا حوزه دیگر وجود داشته، اما اینکه مجدداً چه شخصی در چه فضایی، آن را در سخنان خود به کاربسته و بازنشرش داده در انتشار و رواج آن بسیار تاثیرگذار بوده است.
2- ساخت و محتوای اصطلاحات مورد بررسی بیانگر این مسأله است که بیشتر این اصطلاحات، ترکیبی و جملهمحور هستند تا اینکه «تک کلمه» باشند. دیگر اینکه بیشتر بنمایه منفی دارند تا مثبت و بیشتر بازتابدهندۀ مفهومی اعتراضآمیز نسبت به یک مسأله هستند.
3- سنجش و تطبیق نحوۀ ترجمۀ خبرگزاریهای عرب زبانِ داخلی و خارجی درخصوص 36 اصطلاح مورد بحث با الگوی ایویر، القاگر این است که بهرهگیری از شیوه تحتاللفظی یا همان گرتهبرداری از یک تعبیر از مجموع اصطلاحات، 15 بار توسط خبرگزاریهای خارجی و 14 مرتبه توسط خبرگزاریهای داخلی بهکار بسته شده که بیشترین بسامد و کارکرد را در ترجمۀ متون مورد مطالعه داشته است؛ حجم بالای استفاده از این نوع، شاید به آن دلیل بوده که آن اصطلاحات بار معنایی بالایی داشتند و مترجمان ترجیح دادند ضمن امانتداری و پایبندی به اصل متن، با انتقال مفهوم، از خطا به دور باشند.
4- به علت تشابه فرهنگی بین فارسیزبانان و عربزبانان، استفاده از شیوۀ «جایگزینی» بعد از شیوه تحتاللفظی در جایگاه دوم قرار میگیرد؛ بدین شکل که خبرگزاریهای خارجی 14 مرتبه و خبرگزاریهای داخلی 9 مرتبه از این شیوه در کنار شیوههای دیگر بهره گرفتند. رسانههای داخلی به علت آشنایی به فضای سیاسی و اجتماعی کشور از شیوه «وامگیری» استفاده نکردند، این در حالی است که رسانههای خارجی 2 مرتبه از این تکنیک بهره گرفتند.
5- خبرگزاریهای داخلی به صورت چشمگیری از شیوۀ «حذف» یا «کاهش» در ترجمۀ تعابیر و اصطلاحات مورد بحث استفاده کردهاند؛ به نظر میآید استفاده از این شیوه، ریشه در موضعگیری سیاسی مترجمان داشته است؛ چراکه تمامی آن تعابیر محذوف، بنمایه منفی داشتند. در مقابل رسانههای خارجی به علت سوءگیری سیاسی از آنها استقبال کردهاند و ترجمههای متعددی از آنها ارائه دادهاند و تنها در یک مورد از شیوه «حذف» در ترجمه عناصر فرهنگیِ «گاوچرانها» از آن استفاده کردهاند که البته مضمون این تعبیر متوجه همآنها بوده است.
6- نگاه جزئیتر به تعریب ارائه شده اصطلاحات، القاگر این مسأله است که برخی از آنها به علت بار معنایی بالا در زبان مبدأ، چندین معادل برایشان ذکر شد (همچون تعبیر آقازادهها) در ترجمه برخی از تعابیر به بار معنایی آن توجه نشده است (همچون غلط میکنید). برخی از خبرگزاریها درخصوص معادلیابی تعدادی از تعابیر دقیق عمل نکردهاند (همچون تعبیر با دم شیر بازی نکنید) و اینکه در ترجمه برخی از تعابیر، هم خبرگزاری داخل و هم خبرگزاری خارج به یک معادل خاص رسیدند (همچون برجام و اقتصاد مقاومتی).
7- همانندی زیاد ساخت واژگانی و نحوی ترجمههای مورد مطالعه و تکرار عبارتها، تداعیکننده این حقیقت است که مترجمان در ترجمۀ متون رسانهای و اخبارهای روز به سایتها و خبرگزاریهای یکدیگر نیز مراجعه داشته و از ترجمههای همدیگر الگوبرداری کردهاند و گاه عین عبارات را در رسانه خود بازتاب دادهاند.
در فرجام با عنایت به اینکه خبرگزاریهای مورد مطالعه گاه در ترجمۀ اصطلاحات یادشده به صورت تلفیقی بهرهاند و همزمان از دو یا چند شیوه مطرح شده در الگوی ایویر استفاده کردند، جهت اشراف بیشتر جدول زیر که نشانگر تعداد مرتبه استفاده از یک شیوه است، ارائه میشود.
ردیف |
شیوه ترجمه |
خبرگزاری داخلی |
خبرگزاری خارجی |
1 |
تحتاللفظی |
14 |
15 |
2 |
جایگزینی |
9 |
14 |
3 |
حذف |
9 |
1 |
4 |
افزایش |
5 |
6 |
5 |
واژهسازی |
2 |
4 |
6 |
تعریف |
1 |
5 |
7 |
وامگیری |
0 |
2 |
[1]- Vladimir Ivory
[2]- Transcribe
[3]- Definition
[4]- Literal translation
[5]- Substitution
[6]- Lexical Creation
[7]- Omission
[8]- Addition
[9]- https://www.mashreghnews.ir/news/856742
[10]- http://www.president.ir/fa/105482
[11]- https://www.isna.ir/news/96021811330
[12]- https://www.tabnak.ir/fa/news/324339
[13]- https://farsi.khamenei.ir
[14]- https://baztab.news/article/827593
[15]- https://www.entekhab.ir/fa/news/204947