نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه ولی عصر(عج)- رفسنجان، کرمان، ایران

چکیده

بدون تردید دنیای کودکی از مهم­ترین دوره­های زندگی هر انسانی است که بخشی از شخصیت هر کسی در آن دوره شکل می­گیرد؛ از این رو، نوع آموزش و محصولات فکری که در این دوره بر کودک عرضه می­شود از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. یکی از ابزارهای تأثیرگذار بر اندیشه این رده سنی، پویانمایی است. از جمله کارهای طنزی که در کشورمان در این حوزه انجام گرفته، پویانمایی «شکرستان» (1387) است که ریشه در داستان‌ها، ضرب‌المثل‌ها و قصه‌های قدیمی و عامیانه ایرانی- شرقی دارد. این پویانمایی به زبان‌های دیگر از جمله عربی دوبله شده است. طنز به کار رفته در این سریال از ظرافت‌ها و لطایف ویژه­ای برخوردار است که برگردانی آن به عربی دقت­نظر و وسواس زیادی نیاز دارد. این مقاله تلاش می­کند با روش توصیفی– تحلیلی و بر پایة تکنیک ترجمة طنز مگدالنا پنک (2009)، راهبرد­های ترجمة طنز به­کار رفته در داستان «برادر دروغین» این سریال را مورد نقد و واکاوی قرار دهد. برآیند پژوهش نشان می­دهد که روش ترجمة لفظ­گرا که از منظر نویسنده کم­ارزش­ترین شیوة ترجمة طنز است در این قسمت از سریال بسامد زیادی دارد و همین موضوع تا حد زیادی از ارزش هنری گروه دوبلاژ کاسته است. هر چند این گروه به فراخور تلاش خود از راهبردهایی دیگر الگوی «پنک» از جمله: دگرگون­سازی، دگرنویسی، فشره­سازی، کوتاه­سازی، جانشینی، حذف، نوواژه و فرانهش بهره­ برده­اند. برآیند کلی این تحقیق آن است که گروه دوبلة عربی در بومی­سازی این قسمت از شکرستان با فرهنگ عربی موفقیت چندانی نداشته و طنز به­کار رفته در زبان اصلی این داستان، فدای دوبلة عربی شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Criticism of Verbal Humor in the Arabic Translation of "Shekarestan" Animation TV Series based on Panek’s Approach

نویسنده [English]

  • Reza Mohammadi

Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, Vali-e-Asr University of Rafsanjan, Kerman, Iran

چکیده [English]

Undoubtedly, the world of childhood is one of the most important periods in the life of every human being, a period during which everyone's personality is formed. Therefore, education and intellectual products offered to the child in this period are significant. Animation is a tool affecting the thinking of this age group. Among the humor works that have been done in this field in Iran is the "Shekarestan" animation TV series (2008). It is rooted in old Iranian-Eastern stories, proverbs, fables, and folk tales. This animation TV series has been dubbed into other languages including Arabic. The humor used in this series has special subtleties, which require a lot of care and attention to translate into Arabic. This paper seeks to criticize and analyze the humor translation methods used in the story "False Brother" of this series via a descriptive-analytical method based on the humor translation approach of Magdalena Panek. The result shows that the literal translation method, which is the most profitable humor translation method from the author's point of view, has a high frequency in this part of the series, and this issue has greatly reduced the artistic value of the dubbing group. However, for their efforts, this group has used other strategies of Panek’s techniques, such as modulation, paraphrase, condensation, substitution, deletion, neologisms, and transposition. The general result of this research is that the Arabic dubbing team has not been very successful in localizing this part of Shekarestan in Arabic culture and the humor used in the original language of this story has been sacrificed to the Arabic dubbing.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Animation
  • Children Humor
  • Magdalena Panek's Approach
  • Shakrestan TV Series
  • Arabic Dubbing
  • Modulation
  • Paraphrasing

یکی از جذابیت­های پونمایی­ها­، زبان طنز آن‌ها است؛ زیرا مخاطب اصلی آن‌ها کودکان و نوجوان هستند. به عنوان مثال، نسل دهة شصت مفهوم تلاش و پشتکار را از انیمیشن­های ساخت کشور ژاپن مانند «داستان پِرین»[1] (1978) و «آنه شرلی»[2] (1979)آموخته است. اما امروزه ابزارهای تأثیرگذار بر ذهن کودکان دیگر محدود به جعبة جادویی عمدتاً سیاه و سفید دهه­های گذشته نیست، بلکه سیل عظیمی از انیمیشن­ها و بازی­ها در دسترس کودکان امروزی است که علاوه بر سرگرمی، باورهای و اندیشه­های سازندگان آن‌ها را در سطح جهانی به کودکان دیگر ملت­ها منتقل می­کنند.

در جهان امروز با توجه به علم و فناوری شاهد ساخت انیمیشن­های جذابی در سطح دنیا هستیم که به واسطة جذابیت خاص آن‌ها با استقبال زایدالوصفی روبه‌رو هستند؛ سریال‌های «آلوین و سنجاب‌ها»[3] (2007) و «زوتوپیا»[4] (2016) از جملة آن‌ها هستند. آمار فروش بسیار بالای این فیلم­ها نشان از محبوبیت آن‌ها در قلب و ذهن کودکان و نوجوانان دارد. در کشور خودمان نیز در سال‌های اخیر گام­های مثبتی در این راه برداشته شده است که از جملة آن‌ها ساخت پویانمایی «شکرستان» (1387) است که به واسطه جذابیت در شخصیت­پردازی و نیز زبان طنز آن به زبان‌های مختلف برگردانده شده است. نکتة مهم در ترجمه این سریال‌ها این است که یک پیام ثابت در زبان مبدأ در زبان مقصد همان مفهوم ثابت را ندارد؛ از این رو، باید توجه کرد که گروه دوبلاژ در زمینة انتقال طنز در سریال‌هایی از این دست چگونه عمل کرده و از چه تکنیک­هایی برای انتقال پیام استفاده کرده است؛ از این رو، تحلیل و بررسی آثار دوبله شده، می­تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار فعالان این عرصه ارائه دهد. بنابراین، نویسنده در نظر دارد با تحلیل و بررسی تکنیک­های به­کار رفته در برگردان عربی شکرستان، میزان موفقیت گروه دوبلاژ عربی را در انتقال زبان طنز موجود در زبان اصلی بسنجد، چراکه انتقال هنرمندانه و همراه با ظرافت پیام طنز، نقشی اساسی در جذب مخاطب تیزبین و سخت‌پسند کودک و نوجوان این سریال­ها دارد.

پیشینة پژوهش

بررسی نویسنده در ارتباط با موضوع مورد بحث این پژوهش، گویای تحقیقاتی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.

امام (1395) در مقالة «ترفندهای بومی­سازی در ترجمة فارسی فیلم­های کارتونی؛ شنل قرمزی[5]، رئیس مزرعه[6] و پاندای کونگفوکار[7]» نشان می­دهد که مترجمان و صداپیشگان ایرانی با هدف عمدة «سرگرم‌سازی مخاطب» تلاش کرده­اند تا در ترجمه‌های خود عمدتاً از یک یا ترکیبی از «ترفندهای هشت‌گانة» مورد اشاره این مقاله استفاده کنند.

حجازی و حمیدی (1398) در مقالة ­«چگونگی انتقال طنز در دوبلة فارسی پویانمایی شگفت­انگیزان[8]» بر پایة تحلیل­های زبان­شناختی به چالش­های ترجمة طنز انیمیشن­هایی از این دست، پرداخته‌ و به این نتیجه دست یافته­اند که پربسامدترین تکنیک ترجمه در این پویانمایی راهبرد «تغییر بیان» است. همچنین نویسندگان بیان می­کنند که برخی تکنیک­ها مانند «بومی‌سازی» که براساس آن، زبان طنز شخصیت‌ها را براساس لهجة اقوام و گویش­های مختلف ایرانی تغییر داده­اند، سبب طنزآمیزتر شدن نسخة دوبلة فارسی شده است.

دهباشی شریف و میرافضلی (1398) در مقالة «انواع طنز و شیوة دوبلة آن در انیمیشن زوتوپیا براساس مدل «مارتینز سیرا»[9] به بررسی راهبردهای ترجمة طنز از منظر مارتینز پرداخته­ و به این نتیجه رسیده­اند که هم در متن اصلی و هم در ترجمۀ این انیمیشن به ترتیب از طنز کلامی، طنز عملی و طنز ماهوی استفاده شده است. همچنین در میان راهبردهای ترجمه، راهبرد دیداری و زبان‌شناختی از دسته­بندی مارتینز و راهبرد حذف و اضافه از دلاباستیتا[10] بیشترین کاربرد را دارند.

خدابنده (1398) در مقالة «ترجمة طنز در دوبلة فارسی سریال انیمیشن بچه رئیس[11]؛ بررسی شیوه­های ترجمه در دو محیط مقصد متفاوت» به این نتیجه رسیده است که بین هر پنج مترجم مورد بحث این مقاله در زمینة شناسایی جوک­ها، معماها، طنزهای زبانی، ادات سبکی، دست انداختن، تمسخر و نیز خودکوچک­شماری توافق وجود داشته است. همچنین در مرحلة دوم تحقیق به این نتیجه رسیده است که ترجمة «تحت‌اللفظی» پربسامدترین استراتژی در دوبلة کانال جم­جونیور و «جایگزینی» و «حذف» استراتژی­های غالب کانال نهال بوده است.

عرب یوسف­آبادی و افضلی (1399) در مقالة « بررسی تطبیقی طنز کلامی در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا براساس مدل مگدالنا پنک[12]» به تحلیل شیوه­های انتقال طنز در این انیمیشن پرداخته­ و در پایان به این نتیجه رسیده­اند که تکنیک ترجمة لفظ­گرا بیشترین بسامد را در هر دو ترجمه دارد. همچنین گروه دوبلاژ فارسی در انتقال طنز موفق­تر عمل کرده­اند. این مقاله نزدیک‌ترین پژوهش به موضوع بحث مقاله حاضر است از این حیث که هر دو تحقیق بر مبنای نظریة «پنک» انجام گرفته­اند، اما تفاوت کار در اینجاست که پژوهش پیش­رو از یک طرف، نگاهی آسیب­شناختی و انتقادی دارد و از طرف دیگر، نمونه ­موردی انتخاب شده، پویانمایی است که براساس فرهنگ مشرق زمین ساخته شده است و به جرأت می­توان گفت که پرطرفدارترین پویانمایی صدا و سیمای کشورمان در سال‌های اخیر است. بنابراین، با توجه به ارتباطات تنگاتنگ فرهنگی و تمدنی با کشورهای دیگر -به ویژه کشورهای عربی و کاستی­های موجود در این زمینه- تحلیل و بررسی این پویانمایی می­تواند افق­های جدیدی را در زمینه دوبلة عربی انیمیشن‌های طنز باز کند.

روش­شناسی و پرسش­های پژوهش

این پژوهش بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. در این راستا در گام نخست داستان «برادر دروغین» از سریال طنز «شکرستان» به عنوان نمونه انتخاب شد، سپس تک­تک گفت‌وگوهای بین شخصیت­های این داستان در زبان مبدأ و مقصد استخراج و برابریابی شد و هریک از عبارت‌ها از حیث طنز کلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در نهایت به خاطر حجم گسترده مطالب و رعایت حجم مقاله تلاش شده است، نمونه مثال‌هایی برای هر تکنیک در قالب جدول به صورت برابرنهاد آورده شود و در گام بعدی تحلیل­ها و نکات نقدی هر یک از این برابرنهادها در مقابل آن به صورت مفصل آورده شده است. در هر یک از این جدول­ها یکی از راهبردهای ترجمه از منظر «مگدالنا پنک» بر ترجمة عربی این پویانمایی تطبیق داده شد و نقاط ضعف و قوت ترجمه بیان شد و در پایان به پرسش­های ذیل پاسخ داده شده است:

- پرکاربردترین تکنیک ترجمة طنز به­کار بسته شده در دوبلة عربی پویانمایی شکرستان کدام است؟

- آیا مترجمان عربی پویانمایی شکرستان نمونه­های طنز کلامی موجود در متن اصلی این سریال را شناسایی کرده­اند؟

ضرورت انجام پژوهش

با توجه پیشرفت فزاینده علم و فناوری و وسایل ارتباط جمعی در عصر حاضر، هر فرهنگی که بیشترین و بهترین استفاده را از این فناوری­ها به‌ویژه در حوزة سینما، تلویزیون و پویانمای داشته باشد، می­تواند اندیشه­ها و باورها خود را در سطح جهانی بر سایر فرهنگ­ها عرضه کند. در این میان قشر کودک و نوجوان به واسطة فطرت پاک خود، بستری مناسب برای سرمایه­گذاری فکری و عقیدتی محسوب می­شوند. تکنولوژی انیمیشن به‌ویژه اگر طنز چاشنی آن شود، ابزاری کارآمد برای انتقال فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای یک سرزمین است.

در دهة اخیر یکی کارهای فاخری که در این حوزه در کشورمان انجام گرفته، ساخت پویانمایی طنز «شکرستان» است که به زبان‌های مختلف از جمله عربی ترجمه شده است و از شبکه برون­مرزی و درون­مرزی از جمله شبکة آی­فیلم عربی پخش شده است. تحلیل و بررسی برگردان عربی این سریال طنز بستر مناسبی برای تحلیل و بررسی میزان موفقیت گروه دوبلاژ است تا در نهایت بتوانیم به این نتیجه برسیم که آیا این گروه توانسته است بار معنایی طنز موجود در این سریال به ویژه طنز کلامی را به مخاطب منتقل کند؟ از این رو، ضرورت انجام این پژوهش از آنجایی است که نگارنده بر این باور است که این پژوهش زمینة تحقیقات پربارتری را برای علاقه­مندان فراهم خواهد کرد.

 

یافته­ها

  1. طنز و انواع آن

طنز از باب «طَنَزَ یَطنزُ طَنزاً: أی کلمه باستهزاءٍ فهو طناز» (ابن منظور، 1408، ج 5: 369) و نیز «طنَزَ به یطنزُ فهو طناز» (زبیدی، 1414، ج 15: 198) همچنین در منتخب اللغات آمده است: «طنز: بالفتح فسوس و سخریه کردن و طناز بالفتح و تشدید نون، فسوس و سخریه‌کننده» (شاهجهانی، 1077: ذیل ریشه طَنَز). طنز یعنی «ریشخند کردن، طعنه زدن عملی که جنبه­های نادرست یا ناروای پدیده­ای را مورد تمسخر قرار می­دهد و هدف آن اصلاح است؛ اعم از شعر، نثر و نمایش» (معین، 1351: ذیل ریشه طنَز)؛ از این رو، «سخن گفتن به شیوه­ای طنزگونه روندی است که سخن­پرداز را وادار می­کند تا موضع­گیری گفته­پرداز را به مخاطب معرفی کند؛ موضعی که می­دانیم سخن­پرداز مسئولیت آن را برعهده نمی­گیرد و همچنین آن را پوچ و بیهوده می­انگارد». بدین ترتیب «طنز آمیزه­ای است از صداهایی که در قالب یک سخن گرد آمده­اند، اما به سخن­پردازان متعددی تعلق دارند که یکی مسئولیت محتوای آشکار کلام را بر عهده دارد و دیگری از قبول مسئولیت آن سرباز می­زند» (حجازی و حمیدی، 1398: 163).

اسپاناکی[13] (2007) طنز را از دیدگاه­ زبان­شناسی به سه دسته تقسیم­بندی کرده است؛ طنز زبانی، طنز فرهنگی و طنز جهانی. بازی­های کلامی جزء «طنز زبانی» هستند و به دلیل وابستگی شدید به ساختار زبان در بیشتر موارد ترجمه­ناپذیر تلقی می­شوند (حری، 1385: 8). «طنز فرهنگی» به ­نوعی از طنز گفته می­شود که با توجه به فرهنگ هر کشور متفاوت است. هر چه تفاوت فرهنگی در دو ملت کمتر باشد، انتقال آن از طریق ترجمه آسان­تر صورت می­گیرد (حسینی معصوم و مرادی، 1390: 99). برای مثال «خواجه ملانصرالدین» و «بُهلول» برای یک غیرایرانی معنای مشخصی ندارند (حری، 1385: 9). در نهایت باید گفت که «طنز جهانی» وابسته به هیچ فرهنگی نیست و برای همین تا حدود زیادی در هر زمان و مکانی قابل درک است.

 

 

 

1-1. تکنیک­های ترجمة طنز با تکیه بر راهبرد مگدالنا پَنک

ریشه­ دیدگاه­های مگدالنا پنک در حوزI ترجمة طنز را باید در نظریات پژوهشگران برجسته این حوزه مانند دلیا چیارو[14] جست‌وجو کرد. چیارو (1992) در کتاب­ «زبان طنز؛ تحلیلی بر بازی­های کلامی»[15] چهار رویکرد غالب را برای ترجمة طنز کلامی معرفی می­کند: 1- طنز کلامی بدون تغییر به زبان مقصد ترجمه می­شود. 2- طنز متفاوتی جایگزین طنز مبدأ می­شود. 3- اصطلاحی جایگزین طنز مبدأ می­شود. 4- طنز حذف می­شود.

چیارو بر این باور است که طنز گفتاری دارای دو لایة متضاد با همپوشانی کامل است؛ به این معنا که از این فرآیند در دو زبان با گفتار و نوشتار متفاوت انجام می­گیرد، اما در عین حال معنایی که مترجم قصد انتقال آن را دارد، یک معنا بیشتر نیست. پیچیدگی و دشواری این موضوع زمانی خود را نشان می­دهد که ترجمه جنبة فرهنگی پیدا کند (ر. ک: دلیا چیارو، 1922: زبان طنز؛ تحلیلی بر بازی­های کلامی). همچنین چیارو در کتاب «زبان طنز در عصر دیجیتال»[16] به تحلیل و بررسی نمادهای طنز از جمله پندارنگاره­ها[17] پرداخته است که می­تواند زمینة تحقیقات پر باری را در این زمینه فراهم کند. بر این اساس می­توان گفت که پیچیده‌ترین ترجمه در حوزة طنز با توجه به تفاوت‌های فرهنگی زبان مبدأ و مقصد، همان ترجمة فرهنگی است که پرداختن به شیوه‌های آن در این مقال نمی­گنجد.

دو زبان­شناس دیگر به­نام­های ژان پل وینه و ژان داربلنه[18] (1958) تکنیک­هایی را برای ترجمه ارائه کرده­اند که عبارتند از: ترجمة لفظ­گرا[19]، وام­گیری[20]، گرته­برداری[21]، تغییر صورت[22]، تغییر بیان[23]، معادل­یابی[24] و همانندسازی[25].

پنک در کتاب «طنز زیرنویس؛ تحلیلی بر تکنیک­های برجستة ترجمه در عناصر زیرنویس حاوی طنز»[26](2009) با بررسی و بسط آرا و دیدگاه­های پیشینیان تقسیم­بندی دقیق‌تری از تکنیک­های ترجمه ارائه داد که عبارتند از: دگرگون­سازی[27]، کوتاه­سازی[28]، فشرده‌سازی[29]، حذف[30]، دگرنویسی[31]، نوواژه[32]، فرانهش[33]، جانشینی[34] و ترجمة تحت­اللفظی[35]. با توجه به ظرافت­ها و تفاوت­های ویژه هر یک از این راهبردها با یکدیگر و نیز رعایت اختصار، این تکنیک­ها در جایگاه خاص خود در این مقاله به صورت مفصل مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت تا ضمن تبیین تمایز هر یک با دیگری، بتوان با انسجام و ارتباط بیشتری این راهبردها را در متن پویانمایی شکرستان پیاده­ کرد.

1-2. تحلیل و بررسی پویانمایی «شکرستان»

شکرستان یک مجموعه پویانمایی تلویزیونی ایرانی است که ساختة مرکز صبای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. تمام داستان‌های این سریال در یک شهر قدیمی و خیالی روی می‌دهند. هر قسمت، داستانی مجزا دارد که مردم شکرستان بنا به نیازهای دراماتیک هر قصه در هر قسمت نقشی متفاوت برعهده می‌گیرند. قصه‌ها براساس داستان‌ها، ضرب‌المثل‌ها و قصه‌های قدیمی و عامیانة ایرانی-شرقی انتخاب و در قالب پویانمایی به تصویر کشیده شده­اند. این مجموعه چند شخصیت محوری دارد که عبارتند از:

- بهلول: خردمندی که همه او را دیوانه می‌پندارند. او نماد خردورزی کودک درون است.

- فُرصت: مردی است پهلوان با هیکل درشت و سیبیل بلند که به سبک قلدر (لات)های قدیمی ایران راه می‌رود و رفتار می‌کند و ادعا می‌کند که کسی حریفش نیست.

- شعبون: یکی از نوچه‌های فرصت و کم­هوش است.

- رمضون: یکی دیگر از نوچه‌های فرصت که نسبت به شعبون کمی باهوش­تر است.

- قاضی: این قاضی احکام خود را براساس پول افراد صادر می­کند و غیرقابل اعتمادترین شخص در شکرستان است. قاضی شخصیتی است که ظاهر خواجه فرزان را دارد. این دو شخصیت هم­زمان در یک داستان مشترک حضور ندارند.

- اسکند: شخصیت یک بچه کوچک در شکرستان و نوةه ننه قمر است.

- ننه قمر: پیرزنی گوژ­پشت است و چادری گلدار بر کمر بسته است و عینکی بر چشم دارد. - خواجه فرزان: فردی است که همواره به پول‌اندوزی فکر می‌کند و خسیس است. این شخصیت جزء شخصیت‌های محبوب در نمکستان است.

سریال شکرستان از قسمت‌های مختلف ساخته شده است که عناوین برخی از این قصه‌ها عبارتند از: نیم مشت نمک، وردهای دزدگیر، شیر آب، پَر جادویی، عمو نوروز و چهل دزد، برادر دروغین، صندوق گنج، خر بِرَفت و خر بِرَفت، آخر و عاقبت زرنگ­بازی، کَک بهلول، گوش سفید، دم سیاه و دیگران، عاقل و دیوانه، زرنگ و زرنگ­تر، کوزه شکسته، بچه سرراهی، خواب پادشاه، دوست ناباب و... .

با توجه به تعداد زیاد قسمت‌های این سریال- انیمیشن که بالغ بر 100 قسمت است، جهت بررسی دقیق­تر موضوع، قسمت «برادر دروغین» در نسخة فارسی و دوبلة عربی آن تحت عنوان «الأخ الکاذب» که از شبکة آی­فیلم عربی به نمایش درآمده، انتخاب و در مقال حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

1-2-1. فشرده­سازی

 فشرده­سازی از منظر پنک به این معناست که «یک یا چند لفظ که در رساندن مفهوم طنز نقش اساسی ندارند، می­تواند از ترجمه حذف شود» (پنک،  2009: 11)؛ از این رو، منظور از مفهوم فشرده­سازی در الگوی پنک این است که مترجم می­تواند بخش­هایی از زبان گفتار و یا زبان تصویر را که در رساندن معنای طنز نقشی ندارند در زبان مقصد نادیده بگیرد. با توجه به شباهت تکنیک فشرده­سازی به تکنیک حذف در این الگو باید گفت که تفاوت اصلی آن با حذف در این است که فشرده­سازی در مقاطع طولانی یک سریال طنز رخ می‌دهد؛ به این معنا که مثلاً در یک سریال 90 دقیقه­ای ممکن است گروه دوبلاژ 30 دقیقه از سریال مورد نظر را که حذف آن، معنای داستان را دچار اختلال نمی­کند در زبان مقصد کنار بگذارد. این شیوه در دوبلة پویانمایی شکرستان به زبان عربی 16 بار به­کارگرفته شده است.

در جدول (1) نمونه‌هایی از راهبرد «فشرده‌سازی» در برگردان عربی پویانمایی «شکرستان» ارائه شده است.

جدول 1. نمونه­هایی از راهبرد«فشرده­سازی» در برگردان عربی پویانمایی «شکرستان»

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

ولی خُب یه روزی عمرشو داده به شما و مُرد، خدا رحمتش کنه

 

لکن أتاکم عمره و فی أحد الأیام ماتَ

فشرده­سازی جملة انشایی «خدا رحمتش کنه» به این دلیل است که حذف آن آسیبی به معنا نمی‌زند. علاوه بر این، لحن راوی داستان به نوعی است که مخاطب به صورت ضمنی معنای این جملة دعایی را مستفاد می­کند.

از نمکستون ما خیلی بزرگ‌تره

إنها أکبر من مدینتنا نمکستان

فشرده­سازی قید «خیلی» به این دلیل است که در فیلم تصویر دروازة شهر «شکرستان» به نحوی نشان داده می­شود که معنای بزرگی و عظمت را به ذهن بیننده متبادر می­کند.

إ بعداً می­فهمی؟!

بدون ترجمه

فشرده­سازی عبارت انشایی «إ بعداً می­فهمی» به این دلیل است که تصویر شخصیت اصلی داستان که شخصی طمّاع و حیله­گر به نام «افرنگ» -هفت­رنگ- است به نحوی نشان داده می­شود که بیننده می­تواند آنچه در ذهن «افرنگ» هست را حدس بزند. از این رو، فشرده­سازی این جمله در زبان متنی، معنا را مختل نمی­کند زیرا همچنان­ که اشاره شد این معنا- طمع و نیرنگ- از طریق زبان بدن خواجه فرزان به ویژه ابروهای او به ذهن مخاطب منتقل می­شود.

راستی برادرم کجاس؟ سال‌هاست جون شما اونو ندیدم.

.... أین أخی؟ فلما أراه منذ عدة سنوات

فشرده­سازی جملة انشایی «جون شما» هر چند در ظاهر خللی در معنا ایجاد نمی­کند، اما باید گفت که از طنز سخن می­کاهد و معانی پوشیده «طمع و نیرنگ» که در این عبارت کوتاه پوشیده هست را قربانی می­کند.

ببینم چیزی شده آقایون؟ اتفاقی واسه خواجه قابوس افتاده؟

هل حدث شیءٌ أیّها السادة هل؟ هل حدث شیء للخواجه قابوس؟

فشرده­سازی جملة انشایی «ببینم» به این دلیل است که حذف آن خللی در معنا ایجاد نمی­کند.

چیـــه؟! چی شده؟! چه خبره؟!

ماذا حدث؟ ما الأمر؟

فشرده­سازی جملة سؤالی «چیه؟!» تأثیری در معنا ندارد.

1-2-2. کوتاه­سازی

کوتاه­سازی نوعی راهبرد ترجمه است که در آن «بخشی از متن که ممکن است محتوا را درهم بگیرید، جهت ایجاد تعدیل و تناسب بین دو متن در زبان مقصد حذف می­شود» (پنک، 2009: 13). وجه­تمایز کوتاه­سازی با فشرده­سازی در این است که در فشرده­سازی قسمت‌هایی از سریال که کنار گذاشتن آن‌ها خللی در معنا ایجاد نمی­کند، هنگام ترجمه حذف می­شود، اما در کوتاه­سازی ممکن است بخشی از الفاظ که در معنا تأثیرگذارند، جهت ایجاد هماهنگی و تعدیل میان گفتار و تصویر کنار گذاشته شوند. همچنین تفاوت کوتاه­سازی با حذف در این است که درکوتاه­سازی، معنا دچار اختلال می­شود، اما گروه دوبلاژ به دلایلی از جمله دلیل فنی مانند هماهنگی گفتار و تصویر، این روش را پیاده می­کند. راهبرد حذف دربارة برخی جنبه­های غیرکلامی زبان مانند صدای حیوانات و .. رخ می­دهد که ترجمه­پذیر نیستند. در جدول (2) به برخی از موارد کوتاه­سازی در شکرستان اشاره می­شود:

جدول 2. نمونه­های از تکنیک «کوتاه­سازی» در برگردان عربی پویانمایی

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

تو هم اینجا وای نایستا بِرّ و بِرّ منو نگاه کن، بُرو در مغازه رو تمییز کن. بجُنب.

لا تقف أنت هنا هکذا إذهب و نظّف المتجر

کوتاه­سازی «بِرّ و بِرّ منو نگاه کن»، «در مغازه» و «بجُنب» معنا را ناقص می­کند، اما به موقعیت ویژة انیمیشن دال بر عجله و شتاب برای هماهنگی بین صدا و تصویر، این عبارت‌ها کوتاه­سازی شده­اند.

ولی اون که خیلی از تو کوچیک‌تر بود!

----

کوتاه­سازی عبارت «ولی اون که خیلی از تو کوچیک‌تر بود!» به این دلیل است که تصور ذهنی‌ای که از خواجه قابوس؛ برادر افرنگ در فیلم نشان داده می­شود از نظر سنی بسیار کوچک‌تر از افرنگ است در حالی که در واقعیت باید برادر بزرگ‌تر افرنگ باشد و این معنا به صورت غیرگفتاری و از طریق تصویر به بیننده منتقل می­شود؛ از این رو، گروه دوبله این جمله کوتاه­سازی کرده­اند.

قاطی کردیا بالاخره چه شکلی بووود؟

هل إختلط علیک الأمر

کوتاه­سازی «بالاخره چه شکلی بود؟» به خاطر موقعیت ویژة داستان مبنی بر دستپاچگی و تردید در تصویرسازی برادر دروغین در ذهن افرنگ با هدف هماهنگی صدا و تصویر انجام گرفته است. معادل دقیق­تر «من الواضح أن إختلط علیک الأمر»

ادامه جدول 2.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

ها طلبشون؟! حالا من از کجا پول بیارم؟

و من أین آتی بالمال الآن؟

کوتاه­سازی جمله طلبی «ها طلبشون؟» به خاطر غافلگیری در موقعیت است، چراکه چهرة غافلگیر­ شده زن خواجه قابوس، مفهوم «ها طلبشون؟» را به صورت غیرمستقیم به بیننده- عموماً کودک این کارتون که با تصویر بهتر ارتباط برقرار می­کند تا گفتار- منتقل می‌کند.

ها مثل اینکه حالشون خوبه خیالم راحت شد.

ها ها ها یبدو أنّ کلّ شیءٍ علی ما یُرام هه هه هه ه ه

کوتاه­سازی عبارت «خیالم راحت شد» به خاطر موقعیت خاص «افرنگ» مبنی بر سرکشی هر چه سریع‌تر به کشتی­هایش روی دریا، انجام شده است؛ این کوتاه­سازی بین گفتار و تصویر تناسب ایجاد می­کند.

ها اوه طوفان طوفان داره میاد بادبان‌ها رو جمع کنید

عااااصفة آنّها عاصفة

کوتاه­سازی عبارت طلبی «بادبان‌ها رو جمع کنید» و نیز تبدیل جملة فعلیة «طوفان داره میاد» به جملة اسمیة «طوفان طوفان» به خاطر وخامت اوضاع است، چون روبه‌رو شدن با طوفان سرعت عمل نیاز دارد و مقتضای چنین وضعیتی، ایجاز سخن و کوتاه­سازی کلام است که گروه دوبلة عربی با استفاده از این راهبرد، این موقعیت را به خوبی به تصویر کشیده است.

آی ی ی کشتی­هام! دارن غرق میشن. جناب راوی تو یه کاری بکن. بدبخت شدم ... نازه نازنیم داره از بین میره بیچاره شدم. من چیکار کنم قصه­اس دیگه قصه­ هم که پر از اینجور ماجراهاس

یا إالهییی! ستغرق السفینة إفعل شیئاً یا حضرة الراوی. یا للمصیبة یا للمصیبة. وماذا أستطیع أفعل آن‌ها قصّة و هی ملیئة بتلک الأحداث

کوتاه­سازی عبارت «.... نازه نازنیم دار از بین میره بیچاره شدم» به خاطر نشان دادن حالت درماندگی و استیصال «افرنگ» به واسطه غرق شدن کشتی­هایش در طوفان و از دست دادن ثروتش است و مقتضای چنین حالتی، ایجاز و کوتاه­سازی سخن است.

حالا بشنوید از کاروان جنسایی که توو راهه

ترجمه نشده

کوتاه­سازی عبارت «حالا بشنوید از کاروان جنسایی که توو راهه» به خاطر هماهنگی صوت و تصویر اتجان شده است

 

 

ادامه جدول 2.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

آی دزد بدبخت شـ .. غارتشون کنید بیچاره شدیم آی دزد ببَرید. هه هه هه هه

ترجمه نشده

کوتاه­سازی عبارت «آی دزد بدبخت شـ .. غارتشون کنید بیچاره شدیم آی دزد ببَرید. هه هه هه هه» به خاطر شرایط خاص داستان مبنی بر حملة راهزنان و شتاب و عجله برای حفظ جان و مال از دست دزدان است و مقتضای چنین وضعیتی، ایجاز و کوتاه­سازی سخن است؛ از این رو، گروه دوبلة عربی برای انتقال این پیام به ببینده از تکنیک «کوتاه­سازی» استفاده کرده است.

از اون همه پول فقط همین صد سکه برام مونده اَ هه اشکال نداره باهاش ادویه می­خرم و به نمکستون برمی­گردم

لم یبق لی سوی المئة درهم هذاااا سأشتری بها البهاراتُ و أعودُ إلی نمکستان إه ه هههه

کوتاه­سازی عبارت «اشکالی نداره» یه خاطر تناسب بین صوت و تصویر است.

سلام صد سکه ادویه اعلا می­خواستم. سلام درسته باشه بیا اینم ادویه میشه صد سکه هااا ولی من که همین الان صد سکه بهت دادم نه اون طلب من از خواجه قابوس بود پول ادویه رو جدا باید بدی

مرحباً أرید بهاراتٍ بمئة درهم. أهلا حسناً فخذ هذه البهارات ثمنُها مئة درهم. لاالکننی أعطیتک الآن مئة درهم! لا فتلک کان یدین بها الخواجه قابوس

کوتاه­سازی کلمة «اعلا» هرچند معنا را دچار تغییر می­کند، اما به خاطر وضعیت پیش آمده برای «افرنگ» که ثروت خود را از دست داده و جز صد سکه برایش باقی نمانده است برای القای این شکست این کلمه حذف شده است. همچنین عبارت «پول ادویه رو جدا باید بدی» به خاطر طولانی شدن سخن و ایجاد تناسب بین صوت و تصویر کوتاه­سازی شده است.

آی نزن نه نه داد نزن نزن بدبخت شدم بیچاره شدم وا من اصلا پول نمی­خوام من که رفتم می­خوام برم من رفتم من رفتم رفتم

أنا ذاهب ذاهب ذاهب

کوتاه­سازی عبارت «آی نزن نه نه داد نزن نزن بدبخت شدم بیچاره شدم وا من اصلا پول نمی­خوام» به خاطر موقعیتی است که «افرنگ» در آن قرار دارد -گر هر چه سریع‌تر حرف ادویه­فروش را نپذیرد و نرود، او داد می­زند و دیگر طلبکارهای خواجه قابوس را به آنجا خواهد کشاند- چون خود این موقعیت مفهوم عبارت بالا را به صورت غیرمستقیم به بیننده منتقل می­کند و نیازی به ذکر آن به صورت گفتاری نیست. علاوه بر این، طولانی کردن سخن تناسب بین صوا و تصویر را از بین می­برد.

1-2-3. حذف

حذف در الگوی مدنظر پنک معمولاً در مواردی رخ می­دهد که قابل ترجمه نیستند، مثلاً درخصوص برخی آواها و صداها مثل صدای بوق قطار و مسائلی از این دست که اساساً قابلیت ترجمه ندارند و همچنین در ارتباط با برخی حالات درونی ویژه نوع بشری مثل حب و بغض، ناله و آواهایی که از این امور برمی­خیزند و اصولاً در تمام زبانها یکی هستند و قابلیت ترجمه ندارند. طبق این توضیح، تفاوت حذف با فشرده­سازی و کوتاه­سازی کاملاً مشخص است؛ از این رو، براساس این مدل «حذف در ارتباط با مضامین غیرکلامی و یا برخی تکرارهای اطناب­وار و نیز پاسخ­های خیلی کوتاه در متن مورد ترجمه رخ­ می­دهد» (پنک، 2009: 15).

در جدول (3) به برخی از شاهد مثال‌ها در ترجمة پویانمایی شکرستان اشاره می­شود و اغراض حذف هر یک مورد تحلیل قرار می­گیرد.

جدول 3. نمونه­هایی از راهبرد «حذف» در ترجمة عربی انیمیشن شکرستان

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

آهای صبر کن ببینم چی­کار داری می­کنی جناب راوی؟

إصبر ما الذی تفعل یا حضرة الراوی؟

حذف حرف ندای«آهای» دال بر تحذیر

آ! یعنی قصة تو رو تعریف کنم؟

و ماذا ترید؟

حذف حرف «آ» دال بر تایید

دِ هِ! چرا هُل میدی.

لمَ تدفعُنی هکذا

حذف صوت «دِ هِ» دال بر اعتراض و کراهت

ها چطور شد؟ این قبول نیست ی بار هم که خواستی قصه منو بگی همون اول قصه منو بُردن

هذا لیس صحیحاً أردتُک لمرةٍ أن تحکیَ قصّتی فأمتّنی مِن أول القصة. هااا ماذا بِک؟!

حذف صوت «ها» دال بر تعجب

 

اَر اَر اَر

-----

حذف اسم صوت« اَر اَر اَر » دال بر بانگ الاغ

آ نیگاه کن فراز پس شکرستونی که میگن اینجاست!

أنظُر یا فراز اذن هذه مدینة الظرفاء التی یتحدّثون عنها

حذف حرف «آ» دال بر عظمت و تعجب

 

 

ادامه جدول 3.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

ها آخه چه نقشه­ای؟!

أیّ خطّة تحدّث عنها؟!

حذف کلمة عامیانه «ها » دال بر استفهام

وای خواجه چرا مُرّدی؟! حالا من بدون تو چیکارّ کنم؟ اُه اُه اُه اُه

لِمَ متّ یا خواجه لِمَ ماذا سأفعل دونک الآن؟ اِه اِه اِه اِه اِه

حذف شبه جملة «وای» دال بر تألم و افسوس

آآآی چه خوب بلاخره پیداش کردم من برادر خواجه قابوس هستم.

الحمد لله فقد وجدته أخیرا أنا أخ الجواجه قابوس

حذف صوت «آی» نشانه ضجرت از درد

آی آی آی وای وای وای بدبـــخت شدم آی آی آی

یا ویلی یا لتعاستی

حذف دو شبه جمله »آی و وای» دال بر تألم و افسوس

وااا خواجه قابوس که برادر نداشت.آقا شما کی هستین؟

لکن لم یکن للخواجه أیّ أخ! من أنت أیّها السیّد؟!

حذف صوت تعجب «وا»

تو دیگه چی می­گی؟ برو کنار بذار برا برادرم گریه کنم آآی وآآی

ماذا تقولین أنتِ؟ إبتعدی و دعینی أنوح علی أخی

حذف دو صوت «آی و وای» نشانه تألم و درد

آآآخ پس برادر عزیزم عروسی هم کرده بوووود

إه إذن تروّج أخی العزیز أیضاً إههه ه ه ه ه

حذف اسم صوت صوت «آخ » دال بر تأسف

وا اینکه خیلی چاقه!

هذا ثمینٌ جداً

حذف اسم صوت «وا» بر تعجب که بیشتر در تداول زنان تهرانی به کار می­رود.

ای وای دِکی اینم مُـــرد. غشّ کرده وای پهلوون

لقد مات أیضا لقد أُغمی علیه لقد مات

حذف کلمة«دکی/ زکی» دال بر تعجب در تداول عوام.

ننه دروغ کدومس؟

لا لا یکذّب إنّه حقّا

حذف کلمة «ننه» که از روی تحبیب گفته می­شود.

اَی اَی اَی بَ بَ بَ آآآره راس می­گی آخه زمان زیادی گذشته

إههههه الحقُ معک یا أجل لقد مضی وقتٌ طویل أجل

حذف کلمات «اَی» دال بر تأسف، «ب» مخفف «بله» دال بر تأیید و همچنین «آره» دال بر تصدیق

ای ی ی ی فکر اینجاشو نکرده بودم حالا چیکار کنم؟

لا أفکّر بهذا اصلا ما أفعل الآن؟

حذف اسم صوت «ای» دال بر حسرت و دریغ

نَ نَ نَ س س س ساکت زنداداش شما تشریف ببرید داخل بعداً می­رسم خدمتتون

أسکت ..... یا زوجة أخی سأکون بخدمتک بعد .....

أُه حسناً

حذف حرف «نَ نَ نَ» مخفف «نه» و همچنین «س» حرف ابتدایی کلمة «ساکت» دال بر سراسیمگی

ادامه جدول 3.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

ها هاااا زنداداش؟ مگه تو داداش داری؟

أخووووک؟! و هل لدیک أخ ؟! هااااا؟

حذف حرف «ها» دال بر تعجب

ا ه تو دیگه کجا میای عمو؟ با توام

إلی أین یا عم إلی أین؟ أنا أخاطبک!

حذف کلمة « ا ه» دال بر دریغ

ببینین آخ

العاصفــــة

حذف اسم صوت «آخ» دال بر درد و رنج

بیا جانم این کیسه­ام مال تو.

خذ کیس الدراهم هذا لک

حذف جملة دعائی «جانم» به معنای «فدات بشم»

ی ب افرنگو با فکر و خیالاش اینجا داشته باشین. واای وااای. ناراحت نشو. واای

أجل لندع المتلون مع خیالاته هنا و لنُلقی نظرة علی القوافل و البضائع فی الصحراء.

حذف صوت « ی ب» دال بر تعجب و نیز شبه جملة «وای» دال بر تألم و افسوس

آآاآآآآآآآآآآآآآآآآآآ پول‌های منو بده اااااااااااااااااا بیچاره شدم دار و ندارم به باد رفت همه چیم رفــــــــــت

إمسکو به إمسکووووو به هیّا هیّا. إهههههه ه ه هه آه ههه  یا ویلی

حذف صوت «آ» دال بر اعتراض

1-2-4. دگرنویسی

منظور از دگرنویسی این است که مترجم برای اینکه بتواند معنای موجود در زبان مبدأ را بهتر به زبان مقصد منتقل کند، ساختار نحوی و بلاغی زبان مبدأ را تغییر می­دهد. پنک معتقد است «هرگاه مترجم برای اینکه بتواند مفهوم زبان نخست را دقیق­تر به زبان دوم منتقل کند، می­تواند ساختار گرامری آن را تغییر دهد که در این صورت مترجم از شیوة دگرنویسی بهره برده است» (پنک، 2009: 17). بنابراین، طبق این توضیح این راهبرد ترجمه­ای بیشتر ناظر به ساختار دستوری و بلاغی هر زبان است که می­تواند در هر زبانی کارکرد ویژه­ای داشته باشد. در جدول (4) به مواردی از دگرنویسی در دوبلة پویانمایی شکرستان اشاره و تحلیل هر یک بیان شده است.

 

 

جدول 4. نمونه­های از روش «دگرنویسی» در دوبلة عربی «شکرستان»

زبان اصلی

زبان دوم

تحلیل

سلام منو میگه­ها!

مرحبا ها تتحدث عنّی؟

تبدیل جملة خبری «منو میگه­ها!» به جملة انشایی «تتحدث عّنی؟» هر چند این نوع دگرنویسی به خاطر ماهیت جملة انشایی -عدم وقوع در خارج- از تأثیر سخن می­کاهد، اما معنا را دچار تزلزل نمی­کند.

بله خودم خواستم. دِ تعریف کن دیگه.

حسناً فأنا من طلب أن تحکیها

دگرنویسی جملة انشایی «دِ تعریف کن دیگه» به صورت جملة خبری «أنا مَن طلب أن تحکیها» شدت علاقة گوینده را برای تعریف داستانش بیان می­کند؛ گویی راوی داستان او را تعریف کرده است و او از آن خبر می­دهد.

بله! اصلاً قصة امروز قصة منه!

فلتکن قصة الیوم عنّی أنا شخصیّاً ها

دگرنویسی جملة خبری «قصة امروز قصة منه» به صورت جملة انشایی «فلتکن قصة الیوم عنی» به محتوای طنز آسیبی نمی­زند.

خب معلومه دیگه! قصة ی آدم مهم و ثروتمند رو تعریف کن جانم!

وه ما هذه؟ ترکتَ کل هولاء ... فی مدینة الظرفاء و جئت لی تحکی قصة عن خادمی؟

تبدیل جملة خبری «خُب معلومه دیگه» به جملة انشایی و نیز تبدیل جملة امری «قصة ی آدم مهم و ثروتمند رو تعریف کن جانم!» به جملة استفهامی. این تبدیل جملات به محتوای طنز لطمه­ای نمی­زند.

خب چیکار کنم؟

معلوم أنا أحکی قصة.

بر پایة علم معانی جملات خبری در مواردی به­کار می‌روند که ما به ­ازای بیرونی دارند و خبر از رخدادی می­دهند که به وقوع پیوسته است؛ از این رو، تبدیل جملة استفهامی «خُب چیکار کنم؟» به جملة خبری «معلوم أنا أحکی قصة» حکایت از قطعیت وقوع تعریف قصه از سوی راوی داستان دارد؛ گویی این رخداد انجام گرفته است و راوی خبر آن را روایت می­کند.

آ پس نگران مال و ثروتت هستی؟ ولی خُب اون ی قصة دیگه­اس. بریم و تماشا کنیم.

هِن إذا انت قلقٌ علی دراهمک و ثروتک. طیّب لنذهب و نُشاهد قصة أخری.

تبدیل جملة انشایی «پس نگران مال و ثروتت هستی؟» به جملة خبری «إنت قلقٌ علی دراهمک و ثروتک» که توضیح آن در مثال قبل گذشت.

 

ادامه جدول 4.

زبان اصلی

زبان دوم

تحلیل

کاش من فامیلش بودم. اگه ی ذره از اون پولاش به من می­رسید حسابی ثروتمند می­شدم

لیتنی کنتُ مِن أقاریبه لتصل لِی بعضُ ثروته لأصبح ثریّا

دگرنویسی جملة شرطیة «اگر ی ذره از اون پولاش به من می­رسید، حسابی ثروتمند می­شدم» به جملة انشایی از نوع تمنی، شدت حسرت گوینده برای ثروتمند شدن را بیان می­کند.

بله خانم پس برادری به چه درد می­خوره؟

نعم یا سیِدة فالإخوة لهذه الأوقات

دگرنویسی جملة انشایی «پس برادری به چه درد می‌خوره؟» به جملة خبری «فالإخوة لهذه الأوقات» که توضیح آن پیشتر گذشت؛ این دگرنویسی مفهوم «خباثت» نهفته در وجود «افرنگ» را بهتر به ذهن شنونده متبادر می­کند.

مام طلب داریم مام طلب داریم.

أعطنی مالی أعطنی مالی أعطنی مالی

دگرنویسی جملة خبری «مام طلب داریم» به شکل جملة امری «أعطنی مالی» مفهوم اصلی آن در زبان مبدأ را تضعیف می­کند.

هه هه هه هه بماااند.

إه هههه ه ه ه سأخبرک فیما بعد

دگرنویسی جملة امری «بماند» از زبان «افرنگ» طماع و حیله­گر به صورت جملة خبری «سأخبرک فیما بعد» خباثت وجود «افرنگ» را به صورت ضمنی به بیننده و شنونده منتقل می­کند.

بله خلاصه افرنگ حیله­گرو اینجا داشته باشین تا ی سَری به کشتی­های قابوس روی دریا بزنیم.

نعم سنترک المتلون المخادع هنا و لنلقی نظرة علی سفینتی قابوس فی البحر

دگرنویسی جملة انشایی «افرنگ حیله­گر رو اینجا داشته باشید» به جملة خبری «نترک المتلون المخادع هنا»

بماند بعداً می­فهمی. هه هه هه

ستفهم خطّتی فیما بعد هه هه هه

مانند آنچه در نمونه‌های پیشتر گذشت.

 

1-2-5. دگرگون­سازی

مفهوم دگرگون­سازی که می­توان آن نوعی معادل­یابی نیز قلمداد کرد، بیشتر در خصوص مفاهیم و اصطلاحاتی رخ می­دهد که معادلی در زبان مقصد ندارد و مترجم برای اینکه بتواند مفهوم طنز را بهتر به مخاطب منتقل کند از این تکنیک استفاده کند. این شیوه بیشتر در ترجمة اصطلاحات و ضرب­المثل‌ها کاربرد دارد؛ از این رو، می­توان گفت که این راهبرد ترجمه­ای در حوزة فرهنگی و تمدنی رخ می­دهد؛ به این معنا که مترجم در متن زبان مبدأ با مفاهیم و ضرب­المثل­هایی روبه‌رو می­شود که تنها در زبان مبدأ معنی دارد و زمانی که لفظ به لفظ ترجمه می­شود برای مخاطب نامفهوم است. برای روشن شدن مطلب به همان ضرب‌المثل معروف «فی الصیف ضیّعت اللبن» درنظر بگیرید؛ این ضرب‌المثل داستان خاص خود، متناسب با فرهنگ عربی دارد و ترجمة لفظ­گرای آن برای خواننده فرضاً ایرانی نامفهوم است و معادل درست آن در زبان فارسی اصطلاح «جیک جیک مستانه­ات بود، فکر زمستانت بود؟!» است. یا ضرب المثل «علی أهلها تجنی البراقش» که معادل فارسی آن اصطلاح «از ماست که بر ماست» (رضائی و فقهی، 1389: 216).

نکته مهم دیگری که باید دربارة تکنیک دگرگون‌سازی اضافه کرد، این است که کاربرد این راهبرد تنها در خصوص اصطلاحات متداول و شناخته شده نیست، بلکه درخصوص برخی اصطلاحات طنزآمیز که تنها در بافت آن سریال معنا پیدا می­کند نیز کابرد دارد. به عنوان مثال، در قسمتی از سریال پایتخت، «ارسطو عامل» زمانی که رابطه­اش با «نقی معمولی» به هم خورده است، خطاب به «رحمت» می­گوید: «نقی معمولی برا من ی آدم معمولیه کاملاً معمولی» که در این جمله جناس تام در کلمة «معمولی» ایجاد طنز کرده است. بنابراین، برای برگردان این عبارت باید در زبان مقصد اصطلاح مناسب برای آن در نظر گرفته شود که کاری بسیار پیچیده است. از این رو، «مترجم برای اینکه بتواند زبان و مفهوم طنز را به صورت جذاب­تری به مخاطب منتقل کند از معادل­هایی در زبان مقصد استفاده می­کند که با زبان مقصد تناسب بیشتری داشته باشد به نحوی که این تغییر در کلیت متن و پیام اصلی ترجمه تأثیرگذار نیست» (پنک، 2009: 21). این نوع ترجمه، نوعی بومی­سازی طنز در زبان مقصد است که مهارت ویژه­ای را طلب می­کند و لازمة آن، این است که مترجم با آداب و فرهنگ هر دو زبان مبدأ و مقصد آشنایی داشته باشد. بنابراین، از آنجایی که «اصطلاحات و مفاهیم طنزآمیز بازتاب آداب و رسوم، باورها و اعتقادات ویژه­ای هستند» (Garcia, 2015: 18) معادل­یابی­­ها در این رویکرد دقت­نظر ویژه­ای را می­طلبد. در جدول (5) به نمونه­هایی از این شیوه در برگردان پویانمایی شکرستان همراه با شرح و توضیح آن اشاره می­شود.

 

 

جدول 5. نمونه­هایی از راهبرد «دگرگون­سازی» در دوبلة عربی «شکرستان»

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود.

کان ما کان فی قدیم الزمان

معادل صحیح عبارت «یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ­کس نبود» در فرهنگ عربی عبارت «کان ما کان فی قدیم الزمان» است. هر چقدر معادل­یابی­ها در شیوه «دگرگونی­سازی» با دقت انجام شود، انتقال معنای طنز دقیق­تر خواهد بود.

دِهه! با این بنده خدا چیکار داری؟ تازه قصه تو قصه خوبی هم نمیشه ها.

لِم هذا الأسلوب مع هذا الرجل؟ کما أنّ قصّتک لا تکن قصة جیّدةً.

دگرگون­سازی عبارت «با این بنده خدا چیکار داری؟» به درستی انجام نشده است؛ از این رو، انتقال طنز به درستی انجام نشده است. عبارت «ماذا دهاک؟! ما شأنک بهذا المسکین؟» مناسب این مقام است. در لهجة عراقی گفته می­شود: «شعلیک بهذا؟ عوفه خطیة!»

یه تاجر ثروتمندی بود به نام «خواجه قابوس نمکستونی» که سال‌ها پیش به شکرستون اومده بود و همون­جا مونده بود.

کان هناک تاجر ثریّ یُدعی «الخواجه قابوس النمکستانی» الذی جاء إلی مدینة الظرفاء منذ عدّة سنوات و بقی فیها

گروه دوبله از عبارت « الخواجه قابوس النمکستانی» استفاده کرده است که با توجه به نبود معادل در زبان مقصد، ترجمه مناسبی است.

خبر داری چی شده؟ نه چی شده؟ خواجه قابوس نمکستونی عمرشو داد به شما

لقد توفیّ الخواجه قابوس النمکستانی.

عبارت «خواجه قابوس عمرشو داد به شما» به صورت «توفّی الخواجه قابوس» ترجمه شده و انتقال معنای طنز به درستی انجام نشده است. معادل دگرگون ­شده این عبارت، جملة «هل تعرِف ماذا حدث؟ لا، هَل تعرِف؟ لقد قَضی الخواجه القابوس النمکستانی نَحبَه» است. از آنجایی که این سریال طنز برای رده سنی کودک و نوجوان ساخته شده، از این رو، تلاش شده است مفاهیمی چون مرگ با عباراتی بیان شود که بر ذهن مخاطب تاثیر منفی نداشته باشد، پس الفاظ «عمرشو داد به شما» در زبان اصلی فیلم برای بیان معنای «مرگ» انتخاب مناسبی است، اما این نکته مهم در دوبلة عربی نادیده گرفته شده است و استفاده از فعل «توفّی» مناسب این مقام نیست.

ادامه جدول 5.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

ولی تا اون موقع روم نمیشه بگم یه خونواده فقیر دارم. برادر دلم برات تنگ میشه.

لکن حتی ذلک الحین سأخجلُ مِن القول بأنّ عائلتی فقیرة لکنّه سأشتاق إلیک یا أخی..إیه إیهـییییییییی سأشتاق إلیک.

دگرگون­سازی مفهوم «رُوم نمیشه» به «سأخجل»؛ ترجمة دقیق این عبارت، جملة «و لکنّ حتی ذلک الحین أستحیی أن أقول إنّ لدیّ  عائلة فقیرة سوف أشتاق لک یا أخی» یا «سینفطر قلبی إلیک یا أخی» است.

خوشّ اومدین قدم رنــــجه فرّمودین

أهلا و سهلا عذّبت نفسک

دگرگون­سازی «قدم رنجه فرمودین» با معادل عربی«عذّبت نفسک» انجام شده که معانی طنز موجود در زبان اصلی را ندارد. با توجه به اینکه در زبان مبدأ از تشدید بر روی صامت «ش» در کلمة «خوشّ» و نیز بر روی «ر» در کلمة «فرّمودین» استفاده شده است؛ از این رو، در زبان مقصد هم باید این قاعده را رعایت کرد؛ مثلاً بگوییم: «حللتم أهّلا ووطّئتم سهّلا» (استفاده از تشدید روی صامت «ه» در دو کلمه أهلا و سهلا)

اَی گفتی از گشنگی مُردیم

الحق معک و أنا أکاد أموت مِن الجوع

دگرگون­سازی ناتمام عبارت «اَی گفتی از گشنگی مُردیم». مترجمین می­توانستند از عبارت «أحسنَت القول! عصافیرُ بطنی تزقزقُ» یا « لا فض فوک، کدنا نموت جوعاً» استفاده کنند تا معنای طنز، دقیق­تر منتقل شود.

بزّن بریم پهلوون

هیّا أیها البطل

با توجه به وجود تشدید روی کلمه «بزّن» در زبان مبدأ مترجم برای انتقال طنز می­تواند از عبارت «هیّا أیّها البطّل» با تشدید روی صامت «ط» در کلمة «البطّل» یا « هیّا لننطلق یا بطّل» استفاده کند.

بفرما اینم مال شما چیکار کنم؟ من که دلم نمیاد بدهی­های برادرم رو ندم.

تفضل هذا مالک أیضا ماذا أفعل فأنا لا أحتمل أن یبقی أخی مدیناً لأحد

معادل­یابی این عبارت به درستی انجام نشده است؛ از این رو، بخش زیادی از معانی طنز به زبان مقصد منتقل نشده است. معادل دگرگون­سازی شده این عبارت جملة «إلیک مالک! ماذا عسای أن أفعل؟ لا یسعُنی ألّا أدفع دیون أخی »! یا « لا یطاوعنی قلبی أن لا أسدد دیون أخی» است.

ادامه جدول 5.

زبان اصلی

زبان مقصد

تحلیل

به سلامت جانم خوش آمدید از این طرفا تشریف بیارید.

مع السلامة أهلا و سهلا شرّفونا دائماً

دگرگون­سازی «به سلامت جانم» و «از این طرفا تشریف بیارید» به صورت ناقص انجام شده است. گروه ترجمه می­توانست از عبارت «مع السلامة یا عزیزی! سررتُ بزیارتک. تعال لزیارتنا ثانیة یا «دوما عرّجوا طریقکم إلی هنا»» استفاده کند تا معنای طنز به صورت کامل به شنونده منتقل شود.

اَی ی ی برادر تو اینجایی؟ آی برادر؟ برادر نازنینم آی ی ی برادر نازنینم چرا رفتی که من رویت نبینم؟

أخیییییی هل أنت هنا أخی العزیز أه أه أه أخی الحبیب أخی الحبیب لِمَ رحلتَ قبل أن  أراک؟

در این بخش عبارت «برادر نازنیم چرا رفتی که من رویت نبینم» که از زبان «افرنگِ» بیان می­شود در واقع نوعی آواز عامیانه است که « افرنگ» آن را می­سازد؛ از این رو، گروه ترجمه می­توانست با در نظر گرفتن این موضوع از معادل دقیق­تری متناسب با فرهنگ عربی استفاده کند.

دوتا کشتی بُدن بر روی دریا ولی رفتن همه بر زیر دریا

کانت السفن علی وجه الماء  و أضحت فی قعر الماء

همانطور که پیشتر  نیز گذشت این عبارت که از روی ناکامی و شکست از زبان «افرنگ» خوانده می­شود در واقع نوعی ترانهة عامیانه است که گروه دوبله می‌توانست از معادلی منطبق با فرهنگ عربی استفاده کند.

مگه کشتیات غرق شدن؟

هل غرقت سفینتُک؟

دگرگون­سازی منطبق با زبان مقصد انجام نگرفته است.

اونوقت نشونت می­دم که پول و ثروت یعنی چه.

عندها سأریک معنی الغنی و الثروة

گروه ترجمه به جای دگرگون­سازی از ترجمة لفظ­گرا استفاده کرده است که این نوع ترجمه در بیشتر مواقع به طنز انیمیشن لطمه زده است. ترجمه دقیق عبارت «سوف تعرف عندئذ معنى المال والثروة» است.

خودم کردم که لعنت بر خودم بااااد

سماجت أیدی علی نفسی اللعنة علیّ

در اینجا گروه دوبله می­توانست به جای ترجمة لفظ‌گرا از معادل دگرگون­سازی شده «أنا مَن فعل ذلک فلتحلّ علیّ اللعنة» یا «جنیتُ علی نفسی فاللعنة علیّ» استفاده کند.

ولم کنید بذارید به بخت سیاه خودم بگریم

یا لَلمصیبة دعونی دعونی أندب علی حظّی العاثر

معادل دقیق این اصطلاح در زبان عربی عبارت «دعونی وشأنی! دعونی أبکی وأندب حظی العاثر» است.

قصه مام به سر رسید تا یه روز دیگه و یه قصه دیگه خدا نگه­دار

وصل قصّتنا إلی نهایتها إلی یومٍ أخر و قصة أخری أستودعکم الله.

معادل این اصطلاح در فرهنگ عربی جملة «توتة توتة خلصت الحتوتة وحتى یوم آخر وقصة أخری، أستودعکم الله» است.

1-2-6. نوواژه

همانطور که از واژة لاتین «Neologism» برداشت می­شود، مراد از مفهوم نوواژه، ساختن (Logos) جدید است که در اصل زبان وجود ندارد و ساخت چنین کلماتی جنبة طنز زبان را بیشتر می­کند؛ مثلاً مترجم در ترجمة مفهوم «مکر و نیرنگ» از اصطلاح «شامورتی­بازی» استفاده می­کند و یا برای بیان مفهوم ساده­لوح از واژه «چُلمن» استفاده کند و مواردی از این دست که در حوزة «نئولگوسیسم» جای می­گیرند. بنابراین، نوواژه «دربردارندة واژه­های غریب، کلمات بازاری و مشتقات سماعی بدون قاعده در یک زبان است که معانی نو خود می­گیرند که کارکرد آن‌ها در القای طنز و معنای مورد نظر گوینده از واژة اصلی‌ای که از آن مشتق شده، بسیار فراتر است» (پنک، 20029: 23).

در جدول (6) به تحلیل بررسی نمونه­هایی از نوواژه­ها در ترجمة عربی انیمیشن «شکرستان» می­پردازیم.

جدول 6. نمونه­هایی از راهبرد «نوواژه» در ترجمة عربی «شکرستان»

واژه در زبان اصلی

واژه در زبان مقصد

توضیح

القصه افرنگ که به دورغ خودش رو برادر خواجه قابوس جازد

إدعی المتلونُ کاذبا بأنّه أخ الخواجه قابوس

مترجم در ترجمة «افرنگ» از کلمة «المتلوّن» استفاده کرده است. پیشنهاد نویسنده این است که گروه دوبله می­توانست جهت انتقال هر چه بهتر طنز از کلمة عامیانه در زبان مقصد معادل «قصاری القول، افرنک الذی إدعی زوراً أنه أخ للخواجه قابوس» استفاده کند.

میگم صداتم بد نیستا!

صوتک لا یوسی شیئا بالعربدة.

می­توان به جای عبارت «میگم صداتم بد نیستا!» که بر استهزاء دلالت دارد از کلمة «أظن أن صوتک لا بأس به!» استفاده کرد تا مفهوم طنز این عبارت به صورت کامل به مخاطب منتقل شود. هر چند اگر نوواژه­ای از فرهنگ عامّه در زبان مقصد به­کار برده شود، می­تواند معنای طنز را دقیق‌تر منتقل کند. اصطلاح دقیق­تر «و کأنّک تتمتع بصوت جمیل» است.

 

1-2-7. جانشینی

این شیوة طنزپردازی معمولاً با تغییر تلفظ واژة اصلی انجام می­شود؛ مثلاً گوینده به جای عبارت «نگهش دار» از واژة  «نیگرش دار» استفاده می­کند تا جنبة طنز زبان را تقویت کند یا به جای جملة «من گرسنه­ام» جملة «من گُشنمه» را جایگزین آن می­کند. پنک بر این باور است که «مترجم می­تواند با بهره­گیری از روش جایگزین­سازی برخی صامت‌ها و مصوت‌ها به جای حروف اصلی یک کلمه، جنبه طنز را تقویت کند» (پنک، 2009: 23).

نمونه­های جالبی از راهبرد طنزپردازی جانشینی را در زبان اصلی پویانمایی شکرستان می­بینیم که در جدول (7)‌ ارائه شده است.

جدول 7. نمونه­هایی از تکنیک «جانشینی» در برگردان عربی پویانمایی «شکرستان»

عبارت در زبان اصلی

عبارت در زبان مقصد

تحلیل

مردی بود به نام قربون بله! این عمو قربون آدم زحمت­کشی بود

رجل اسمه قربان. أجل! و کان قربان رجلاً کادحاً و مجدّاً

جانشینی کلمة «قربون» به درستی انجام نشده است؛ از این رو، انتقال مفهوم طنز با اشکال اساسی روبه‌و است. مترجم می­توانست از همان کلمة «قربون» در زبان مبدأ استفاده کند.

خدا اموات شوما رَم بیامورزه

رحم الله أمواتکم

جانشینی کلمة «شوما» انجام نشده است و پیام طنز این جمله که از زبان شخصی به اصطلاح لوطی­منش بیان می­شود، مغفول مانده است.

آرّه خدا شوما رَم بیامرزه

أجل و لیرحمک الله

جانشینی کلمات «شوما» و «رَم» انجام نشده است و عبارت «أجل ولیرحمک الله» خالی از طنز است.

اِی روزگار بی­بفا

یا له مِن زمنٍ عدیم الوفاء

کلمة «بی بفا» که از زبان قلندر­های محل بیان می­شود، ناقص ترجمه نشده است.

پهلوون روزگارو ولش کون بریم توو که غذا تموم میشه

دعک مِن زمن ایها البطل لندخل قبل أن ینتهی الطعام

فعل «ولش کن» که از زبان یکی از نوچه­های پهلوان به شکل (Velesh Koon) تلفظ می‌شود در زبان مقصد به صورت اسم فعل «دَع» به معنای «أُترک» ترجمه شده است که خالی از طنز است.

هااا شعبونی؟ می­گه دآششه خُب باشه مگه چی میشه؟

اِه ه ه ه شعبن؟ نعم أیّها البطل؟ إنّه أخوه فلیکن فما العیبُووو

گروه دوبله کلمة «شعبُن» را در عربی جانشین «شعبونی» در زبان مبدأ کرده است. ولی جانشینی دو کلمه«می­گه» و «دآششه» مغفول مانده است هر چند مترجمین تلاش کرده­اند تا این کاستی را با کشش بیشتر کلمة «العیبوووو» جبران کنند.

 

ادامه جدول 7.

عبارت در زبان اصلی

عبارت در زبان مقصد

تحلیل

بله همین­جاس فرّمایش؟!

نعم إنّه هنا تفضّل؟

جانشینی کلمة «فرّمایش» با تشدید (راء) که از زبان لوطی­های محل بیان می­شود از بار طنز کاسته است.

تو بهش بگو رمضونی نه پهلوون تو که می­دونی من دل نااااازکم.

أخبره یا رمضان لا أیها البطل فأنت تعرف بأنّنی رقیق القلب

جانشینی کلمة طنازِ «رمضونی» انجام نشده است.

پس خودت بگو شعبوونی

إذن أخبره أنت یا شعبان

مانند مثال پیشین

آره ننه خواجه قابوس مرد خودا رحمتش کُنِد.

أجل بُنیّ فالخواجه قابوس مات رحمة الله علیه

عدم جانشینی کلمات «خُودا» و «کُنِد» که از زبان پیرزن اصفهانی با لهجة شیرین و طنزآلود اصفهانی بیان می­شود به محتوای طنز آسیب جدی زده است.

این شکلی بود خوب نیگاش کنید

أه ه ه ه ه ه کذا کان أنظروا

کلمة «نیگاش» کنید به «أنظروا» ترجمه شده است

اینکه عسکه منه استاد هه هه هه هه هه هه

هه ه هه هذه صورتی یا بطل هه هه هه هه هه هه ه ه ه ه

کلمة «عسکه» که شکل درهم ریخته و قلندرمآبانه کلمة «عکس» است که در ترجمة عربی نادیده گرفته شده است.

ها ببینم یعنی برادرم پول مولی چیزی ناره؟!

ها أتقصدین بأنّ أخی لم یکُ یملک المال؟

کلمات «مُولی» و «ناره» که به ترتیب شکل قلندری کلمات «پول» و «نداره» هستند در ترجمة عربی مغفول مانده است.

سلام جانم اینم پول شما بیفرما اینم مال شما. بــــسّلامت بــــسّلامت

أهلا أهلا تفضّل هذا مالک هذا ماااالک تفضل فی أمان الله مع السلامة

جانشینی کلمات «بیفرما» و «بــــــــــسّلامت» که بیانگر خباثت و حلیه­گری «افرنگ» هستند، محتوای طنز را خدش­دار کرده است.

1-2-8. فرانهش

فرانهش در منظر الگوی ترجمه­ای پنک در واقع نوعی ساختارشکنی در قواعد نحوی زبان مقصد است؛ به این معنا که مترجم به صورت کاملاً آگاهانه دستور زبان مبدأ را در زبان مقصد تسری می­دهد که این روش با ظرافت و دقت انجام گیرد، باعث ایجاد خندة مضاعف در زبان مقصد خواهد شد. از این رو، فرانهش در صورتی است که «مترجم برای بالا بردن سطح طنز در زبان مقصد از روی آگاهی ساختار نحوی زبان مبدأ را بر زبان مقصد بسط می­دهد که اگر این فرانهش با دقت نظر و ظرافت انجام گیرد بر طنز ترجمه خواهد افزود» (پنک، 2009: 25). به عنوان نمونه، مترجم به جای جملة استمراری «من در حال استراحت کردن هستم» بگوید «من در حال ریلکسیشن هستم».

در خصوص تفاوت دو مفهوم «فرانهش» و «دگرگون­سازی» باید گفت که «فرانهش» در حوزة ساختار نحوی صورت می­گیرد، اما دومی در سطح تاریخی و عقبة فرهنگی دو زبان انجام می­شود. استفاده نابجا و بی­اندازه از شیوة فرانهش می­تواند آثار تربیتی و فرهنگی خطیری در پی داشته باشد؛ به ویژه زمانی که گروه مورد هدف ترجمه، قشر کودک و نوجوان باشند که استفادة بی­حساب از این شیوه می­تواند ادبیات و آداب سخن گفتن آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، آرمسترانگ[36] بر این باور است که «استفادة نابجا از شیوة فرانهش می­تواند به ترجمة اشتباه و ناهماهنگ منجر شود؛ از این رو، مترجم باید این نکته را در نظر داشته باشد که در چه موقعیت زمانی و مکانی و با استفاده از چه ترفندهایی از این روش بهره بگیرد» (آرمسترانگ، 2005: 150).

با بررسی پویانمایی شکرستان تنها به دو مورد فرانهش برخوردیم که در جدول (8) به آن اشاره می­کنیم.

جدول 9. نمونه­ای از راهبرد«فرانهش» در دوبلة عربی« شکرستان»

عبارت در زبان اصلی

عبارت در زبان مقصد

تحلیل

سلام کرداهه. خدا خواجه قابوس را رحمت کیرداهه

مرحباً  کیرداهه مرحباً لیرحم الله الخواجه قابوس

این شاهد مثال از زبان بازرگانان تنبور بیان می­شود. گروه دوبلة عربی اصطلاح «فرانهش» شده «کیردآهه» که ترکیبی از فعل «کردن» در زبان فارسی و پسوند تأکید «هه» در زبان هندی است را وارد دستور زبان عربی کرده است. استفاده بجا و البته مقتصدانه از این روش یکی از روش­های جذاب انتقال طنز به کودکان و نوجوانان است. علت اصلی کاربرد اندک این روش در ترجمة این انیمیشن به صورت خاص و نیز در ترجمه­های دیگری که به صورت عام برای ردة سنی کودک و نوجوان انجام می­شود در این نکته نهفته است که استفاده بیش از اندازه از این روش، ساختار صرفی و نحوی زبان مادری این ردة سنی را دچار تزلزل می­کند.

1-2-9. ترجمة لفظ­گرا

به جرأت می­توان گفت که ساده­ترین و پربسامدترین روش ترجمه، روش همان ترجمة لفظ‌گرا است. این روش ترجمه به این شکل است که مترجم هنگام ترجمه به صورت ناخودآگاه ساختار نحوی زبان مادری خود را بر زبان هدف، تسری می­دهد؛ هر چند مترجم تلاش می­کند برای ترجمة هر واژه از معنای قاموسی و فرهنگ لغتی زبان مقصد استفاده کند. بنابراین، در این اسلوب «ساختار دستوری زبان مبدأ با شبیه­ترین حالت ممکن بر زبان مقصد پیاده می­شود، اما معنای فرهنگ ­لغتی هر واژه می­تواند تا حدودی متفاوت باشد» (پنک، 2009: 27).

در جدول (9) به موارد متعددی ترجمة لفظ‌گرا در برگردان عربی پویانمایی شکرستان اشاره می­کنیم و به تحلیل هر یک می­پردازیم.

جدول 9. نمونه­هایی از ترجمة «لفظ­گرا» در دوبلة عربی پویانمایی «شکرستان»

زبان اصلی

                                زبان مقصد

آ پس نگران مال و ثروتت هستی؟ ولی خُب اون ی قصه دیگه­اس. بریم و تماشا کنیم. بله قصه برادر دورغین!

هِن إذا انت قلقٌ علی دراهمک و ثروتک. طیّب لنذهب و نُشاهد قصة أخری. نعم الأخ الکاذب.

روزی و روزگاری دو نفر از نمکستون برای تجارت به شکرستون اومدن

فی أحد الأیام جاء شخصان مِن نمکستان للتجارة فی مدینة الظرفاء.

اَی ی ی برادر تو اینجایی؟ آی برادر؟ برادر نازنینم آی ی ی برادر نازنینم چرا رفتی که من رویت نبینم؟

أخیییییی هل أنت هنا أخی العزیز أه أه أه أخی الحبیب أخی الحبیب لِمَ رحلتَ قبل أن  أراک؟

 تاجرای تنبور می­خوان برن شهرشون اومدن طلبشون رو از خواجه قابوس بگیرن

إه إه إه هه تجارُ التنبور یریدون العودة إلی بلدهم و جاءوا لیأخذوا طلبهم من الخواجه قابوس

هااان؟ سیصد تا شتر؟ دوتا کشتیـــــی؟ وای خدای من. به تاجرای تنبور بگید بیایند من خودم همه طلبشان را می­دهم

ها ه ه ه ثلاثة مئة جمل و سفینتان؟ یا إلهی ی ی. أطلب التجار التنبور أن یأتی فسوف أعطیهم مایریدون 

خدا خیرت بده اون خدا بیامرز که طلب ما رو نمی­داد منم صد سکه از خواجه طلبکاااارم

جزاک الله خیراً فالمرحوم لم یکن یعطینا مالنا و قد کان مدین لی بمئة درهم أیضا

خلاصه مردم که دیدند افرنگ بدهی­های خواجه قابوس رو میده باور کردند که اون برادرشه.

خلاصة القصة رأی الناس أنّ المتلونّ یدفع دیون الخواجه قابوس فصدّقوا بأنّه أخوه

ادامه جدول 9.

زبان اصلی

                                زبان مقصد

نـ نـ نـ نـتنها داداش دارم بلکه صاحب سیصدبار شتر و دوتا کشتی جنسم هستم. هه هه هه هه.

لیس أخ فحسب بل أنا صاحب حمل  ثلاثة مئة جملٍ و سفینتین آآآآآ هه ه ههههه ههه ه

 آآآخ محکمش کن. همه بارها رو بریزید تو دریا وگرنه کشتی غرق میشه

إجمعوا الحمولة و إرموا بها کلها فی البحر

إرموها فی البحر و إلّا فستغرق السفینة

تا دو روزِ دیگه می­رسیم شکرستون. خواجه قابوس اگه این همه جنسو پولو ببینه خییلی خوشحال میشه هه هه هه هه. آره ذتا حالا تجارت به این پر سودی نکرده بودیم ها پ پس پولا کو؟ آ آ آ آ هووو

سنصل بعد یومین إلی مدینة الظرفاء و سیفرح الخواجه قابوس لرویة کل هذه الثروة هه ه ه ه ه ه هاااا أجل فنحن لم نقم بتجارة مربحة إلی هذه القدر.... ها ها أین الدراهم آآآآآآ

ها طلب خواجه قابوس به من چه مربوطه؟ برادرِ خواجه قابوسی ثروتشم به تو رسیده بدهی­هاشو هم باید خودت بدی

هاااا و ما شأنی أنا بدین الخواجه قابووووس؟! أنت أخ الخواجه قابوس و قد ورثت ثروته وجب علیک أن تودی دیونه

کدوم ثروت؟ بابا من­که چیزی گیرم نیومده. یا پولمو میدی یا داد و فریاد راه می­ندازمو آبروتو می­برم

أیّ ثروة؟ فأنا لم أحصُل علی شیء، اما أن تعطیَ دراهمی أو أصرخ و أذهب بسُمعتک بین الناس

بحث و نتیجه­گیری

با تحلیل و بررسی پیکره­ای متشکل از 109 شاهد مثال در پویانمایی شکرستان در پاسخ به پرسش نخست به این نتیجه رسیدیم که پربسامدترین شیوة ترجمه­ای به­کار گرفته شده در داستان «برادر دروغین» این سریال، ترجمة لفظ­گرا است. با توجه به قرابت ساختاری در دستور زبان فارسی به عنوان زبان مبدأ و نحو زبان عربی به عنوان زبان مقصد، این شیوة ترجمه ساده­ترین شیوة ترجمه است. اشکال اساسی این شیوة ترجمه، این است که در این روش حجم گسترده­ای از معنای طنز فدای ترجمه می­شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه جامعه هدف این پویانمایی رده سنی کودک و نوجوان در کشورهای عربی است و این رده سنی با دستور زبان مبدأ – فارسی- آشنایی ندارد؛ از این رو، به واسطه استفادة فراوان از این شیوه، طنز موجود در زبان اصلی مغفول مانده است و جذابیت این پویانمایی را برای مخاطب تا حد بسیاری از بین برده است. برای درک بهتر این موضوع در جدول (10) فراوانی تکنیک­های به­کار برده شده، نشان داده شده است.

جدول 10. فراوانی تکنیک‌های به‌کار برده شده در انیمیشن شکرستان

راهبرد

تعداد

درصد

دگرنویسی

30

02/8

فشرده­سازی

16

27/4

لفظ­گرا

137

63/36

حذف

62

57/16

کوتاه­سازی

33

82/8

دگرگون­سازی

52

90/13

جانشینی

35

35/9

نوواژه

7

87/1

فرانهش

2

53/0

در پاسخ پرسش دوم باید گفت که گروه دوبلاژ عربی در انتقال طنز کلامی موجود در این پویانمایی ضعیف عمل کرده است. این گروه می­توانست با تکیه بر تکنیک­های کارآمدتری چون «دگرگون­سازی» و «نوواژه» در الگوی پنک، زبان طنز متناسبی را با فرهنگ عربی ارائه کند تا بتوان انتظار داشت که این پویانمایی در رقابت با نمونه­های دیگر جایگاه خود را در بین مخاطبان خود در کشورهای عربی باز کند.

 برآیند کلی تحقیق حاضر این است که ترجمة سریال­های طنز به ویژه سریال­های کودکان و نوجوانان از پیچیدگی­های خاصی برخوردار است که از زبانی به زبانی دیگر متفاوت است؛ به عنوان مثال، وقتی دوبلة فارسی انیمیشن­های مطرح جهان را بررسی می­کنیم به­وضوح موفقیت گروه دوبلاژ فارسی را در انتقال طنز کلامی و غیرکلامی درک ­می­کنیم این در حالی است این موفقیت را در دوبلة عربی این سریال­ها نمی­بینیم؛ این تفاوت آشکار یا به ویژگی­های دو زبان فارسی و عربی برمی­گردد یا به گروه­های دوبلاژ. بنابراین، تحلیل و بررسی این موضوع می­تواند افق­های جدیدی را در این حوزه پیش روی پژوهشگران بگشاید.

 

 

تعارض منافع

تعارض منافع ندارم.

ORCID

http://orcid.org/0000-0001-7398-5072

Reza Mohammadi

 

[1]. The Story of Perrine

[2]. Anne Shirley

[3]. Alvin and the Chipmunks

[4]. Zootopia

[5]. Hoodwinked

[6]. Barnyard

[7]. Kung Fu Panda

[8]. The Incredibles

[9].  Sierra, S.

[10]. Delabatista, D.

[11]. The Boss Baby

[12]. Panek, M.

[13]. Spanakaki, K.

[14]. Chiaro, D.

  1. The Language of Jokes: Analysing Verbal Play

[16].The Language of Jokes in the Digital Age

[17]. Ideogram

[18]. Vinay, J-P  & Darbelnet, J.

[19] .Literal translation

[20] .Orrowing

[21] .Calque

[22] .Transposition

[23] .Modulation

[24] .Equivalence

[25].Adaptation

[26]. Subtitling humor - the analysis of selected translation techniques in subtitling elements containing humor

[27].Modulation

[28] .Decimation

[29]. Condensation

[30] .Deletion

[31]. Paraphrasing

[32]. Neologism

[33] .Transposition

[34] .Substitution

[35] .Literal Translation

[36]. Armstrong, N.

ابن منظور، محمد بن مکرم. (1408). لسان العرب. الطبعة الثالث. بیروت: دار الصادر.
امام، عباس. (1395). ترفندهای بومی­سازی در ترجمة فارسی فیلم­های کارتونی؛ رئیس مزرعه، شنل­قرمری و پاندای کونگفوکار. مطالعات زبان و ترجمه، 49(4)، 59-35.
حجازی، نصرت و حمیدی، سحر. (1398). چگونگی انتقال طنز در دوبلة فارسی پوپانمایی شگفت­انگیزان. دوفصلنامة مطالعات زبان و ترجمه، 52(1)، 189-159.
حری، ابوالفضل. (1385). درآمدی بر اصول و مبانی ترجمة طنز. مطالعات ترجمه، 4(14)، 1-27.
حسینی زبیدی واسطی، مرتضی. (1414ق.). تاج العروس من جواهر القاموس. الطبعة الاول. بیروت: دار الفکر.
حسینی مدنی شوشتری، عبدالرشید بن عبدالغفور. (1077). منتخب اللغات شاهجهانی(فرهنگ رشیدی). تهران:  انتشارات حوزه علمیه اسلامی..
حسینی معصوم، محمد و مرادی، معصومه. (1390). بررسی شیوه­های ترجمة عبارت­های طنزآمیز در زیرنویس انگلیسی مجموعه­های طنز تلویزیونی. فصلنامة مطالعات زبان و ترجمه، 52(1)، 117-97.
دهباشی شریف، فروزان و میرافضلی، فاطمه. (1398). انواع طنز و شیوة دوبلة آن در انیمیشن زوتوپیا (شهر حیوانات) براساس مدل مارتینز سیرا. رسانه­های دیداری و نوشتاری، 13(29)، 209-205.
رضایی، ابوالفضل و فقهی، عبدالحسین. (1389). فرهنگ جامع تطبیقی مثل­ها و حکمت­ها. تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
عامری، سعید. (1397). ترجمة گفتگوهای طنز در فیلم. فصلنامة مترجم، 27(66)، 146-141.
عرب یوسف­آبادی، عبدالباسط و افضلی، فرشته. (1399). بررسی تطبیقی طنز کلامی در دوبلة عربی و فارسی انیمیشن زوتوپیا براساس مدل مگدالنا پنک. دو فصلنامه پژوهش­های ترجمه در زبان و ادبیات عربی، 10(22)، 232-205.
معین. محمد. (1351). فرهنگ فارسی معین. تهران: موسسه انتشاراتی امیرکبیر.