ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا ناظمیان؛ سید احمد مرتضوی
چکیده
اهمیت مقاصد گوینده در ادبیات سیاسی، ساز وکارهای بهکار رفته از سوی نویسندگان را مهم میسازد. با توجه به ارتباط تنگاتنگ ابزارهای اقناعی با مجموعهای از عوامل از قبیل شهرت نویسنده یا راوی و نقش وی در ایدهپردازی و تصویرسازی در ذهن مخاطب جهت نیل به اهداف معین، روش ترجمه حائز اهمیت است. ایتوس یک استراتژی زبانی است که به فهم متن ...
بیشتر
اهمیت مقاصد گوینده در ادبیات سیاسی، ساز وکارهای بهکار رفته از سوی نویسندگان را مهم میسازد. با توجه به ارتباط تنگاتنگ ابزارهای اقناعی با مجموعهای از عوامل از قبیل شهرت نویسنده یا راوی و نقش وی در ایدهپردازی و تصویرسازی در ذهن مخاطب جهت نیل به اهداف معین، روش ترجمه حائز اهمیت است. ایتوس یک استراتژی زبانی است که به فهم متن و امکان ترجمۀ دقیق آن یاری میرساند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر سه محور اصلی پدیدآورنده متن و گیرنده و تأثیر چند سویۀ ایتوس در تولید متن و بازتولید آن تأکید دارد. بر این اساس، مهم این است که در بازتولید متن، شیوه درستی اتخاذ شود و پیام اصلی متن، روان و شیوا منتقل شود، چراکه ایتوس بر موقعیت و جایگاه نویسنده، برگردان هویت فرهنگی او، راهبردهای مترجم و برآورده شدن انتظارات خوانندگان از پیام انتقال یافته تأکید زیادی دارد. در این زمینه به بررسی متنی از علاء الأسوانی، نویسندۀ معاصر مصری تحت عنوان نصیحتنا إلی الجزّار میپردازیم. نتیجه اینکه دقت در ظرایف و تیزبینیهای نویسنده در انتخاب کلمات و حتی حروف پیونددهنده عبارات و نیز معادلیابی واژگان و ساختارهای دستوری و متقاعدسازی عاطفی خواننده و استفاده از زبان روشن و مؤثر در فرآیند ترجمه کارگشاست.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
رضا ناظمیان؛ نصیر ملکی؛ صادق خورشا
چکیده
«دیگری» مبنای شناخت «خود» و مقدمۀ خودشناسی است. راه رسیدن به خودشناسی، ارتباط با دیگری است. زمانی میتوانیم با دیگری ارتباط برقرار کنیم که او را پذیرفته باشیم و خود را با او یگانه بدانیم. گرایشهای ریختشکنانۀ نظریهپرداز فرانسوی آنتوان برمن بر مبنای احترام به «دیگری» و خودداری از بیگانهزدایی در ترجمه شکل ...
بیشتر
«دیگری» مبنای شناخت «خود» و مقدمۀ خودشناسی است. راه رسیدن به خودشناسی، ارتباط با دیگری است. زمانی میتوانیم با دیگری ارتباط برقرار کنیم که او را پذیرفته باشیم و خود را با او یگانه بدانیم. گرایشهای ریختشکنانۀ نظریهپرداز فرانسوی آنتوان برمن بر مبنای احترام به «دیگری» و خودداری از بیگانهزدایی در ترجمه شکل گرفته است. او بر آن است متن مبدأ را همانگونه که هست باید پذیرفت و انتقال داد و نباید بهدنبال شبیهسازی آن با فرهنگ خودی بود. محور دیدگاه ترجمه شناختی برمن، احترام به متن بیگانه و پذیرش دیگری و به رسمیت شناختن فرهنگ اوست. نظریۀ برمن که معتقد است نباید ریخت و ساختار متن مبدأ را تغییر داد و برابریابی ساختاری و دستوری انجام داد، درنتیجۀ شکلگیری افراطی موج مقصدگرایی در ترجمه در عصر اوست. برای نقد موضوع پذیرش دیگری بر اساس گرایش منطقیسازی، ترجمۀ خانم ماجده العنانی مترجم مصری از داستان نون و القلم جلال آلاحمد را بررسی کردهایم و در جریان بحث و بررسی نمونهها – که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند – به این نتیجه رسیدیم که مترجم در ترجمۀ اصطلاحات فرهنگی تلاش نموده تا پایبندی خویش به متن اصلی را نشان دهد اما در برخی موارد موفق عملنکرده و فقط توانسته لفظ را بجای لفظ بدون توجه به بارِ معنایی و بلاغت آن بیاورد.