غلامرضا کریمی فرد؛ حمیدرضا پیرمرادیان؛ علی بابائی دم طسوج
چکیده
کتاب کلیلهودمنه را برزویۀ طبیب به پهلوی و دو سده بعد ابنمُقَفَّع به عربی برگرداند. بعدها در سدۀ ششم هجری بهدلیل از بین رفتن اصل پهلوی، همین ترجمۀ عربی اساس کار ترجمۀ مترجمانی چون نصرالله منشی و محمد بن عبدالله بخاری قرار گرفت. این مقاله درصدد است که با تکیه بر شیوۀ وصفی- تحلیلی و براساس نظریۀ یوجین نایدا در زمینۀ ترجمه، شباهتها ...
بیشتر
کتاب کلیلهودمنه را برزویۀ طبیب به پهلوی و دو سده بعد ابنمُقَفَّع به عربی برگرداند. بعدها در سدۀ ششم هجری بهدلیل از بین رفتن اصل پهلوی، همین ترجمۀ عربی اساس کار ترجمۀ مترجمانی چون نصرالله منشی و محمد بن عبدالله بخاری قرار گرفت. این مقاله درصدد است که با تکیه بر شیوۀ وصفی- تحلیلی و براساس نظریۀ یوجین نایدا در زمینۀ ترجمه، شباهتها و تفاوتهای دو ترجمۀ مذکور را با تکیه بر باب «زاهد و راسو» بررسی و میزان انطباق این ترجمهها را با نظریۀ مذکور واکاوی کند. نتایج این پژوهش نشان میدهد هر دو مترجم با فاصله گرفتن از ترجمۀ لفظ به لفظ که در آن زمان بسیار معمول بوده با تکیه بر مهارت سخنوری و ایجاد برخی تعدیلات، خواننده را غرق گفتمان داستان کردهاند؛ اما نصرالله منشی دغدغۀ بیشتری در زمینۀ ایجاد تأثیر و انتقال پیام اصلی متن به مخاطب داشته است. بنابراین، تعدیلات بیشتری در ترجمه ایجاد کرده و در این راه آیات قرآنی، احادیث، اشعار و امثال عربی را به متن ترجمۀ خود افزوده و به خصوصیات ترجمۀ پویا در نظریۀ نایدا نزدیکتر شده است. این در حالی است که بخاری که بنا بر دستور شاه -مخاطب ترجمۀ وی- مأمور پایبند ماندن به متن اصلی بوده با باقیماندن در حصار جزئیات و چارچوب داستانها به ویژگیهای ترجمۀ صوری نایدا متمایل است؛ او نیز گاه بهخاطر تفاوتهای بینازبانی و بینافرهنگی، تغییرات اندکی در متن ترجمه ایجاد میکند که بسامد و میزان این تغییرات در مقایسه با ترجمۀ منشی بسیار اندک است.