ترجمه در زبان و ادبیات عربی
امیر افشین فرهادیان؛ سید مهدی مسبوق
چکیده
شعر حافظ فراتر از ارزشهای ادبی و هنری آن بهمثابۀ آینهدار فرهنگ و جهانبینی ایرانی شناخته شده است. ازاینرو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگهای دیگر، دریچهای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقۀ ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمۀ سرودههای حافظ به زبانهای دیگر اهمیت ویژهای پیدا میکند. تاکنون دستکم، نه ترجمۀ گزیده ...
بیشتر
شعر حافظ فراتر از ارزشهای ادبی و هنری آن بهمثابۀ آینهدار فرهنگ و جهانبینی ایرانی شناخته شده است. ازاینرو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگهای دیگر، دریچهای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقۀ ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمۀ سرودههای حافظ به زبانهای دیگر اهمیت ویژهای پیدا میکند. تاکنون دستکم، نه ترجمۀ گزیده یا کامل از دیوان حافظ به زبان عربی منتشرشده که بیانگر اقبال عربزبانان به شعر و اندیشۀ حافظ است. یکی از جدیدترین این برگردانها، ترجمۀ علی عباس زلیخه است. با در نظر گرفتن این موضوع که هر عبارت کنایی، افزون بر معانی واژگانی، پیوستهایی فرهنگی، تاریخی و قومی را نیز در خود نهفته دارد، برگرداندن کنایات به زبان دیگر که در بستری متفاوت جاری است؛ یکی از دشواریهای امر ترجمه به شمار میرود. در این جستار که با روش تحلیل محتوا و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفت، تعداد ده غزل از دیوان حافظ مشتمل بر 29 کنایه بهصورت تصادفی و با بهرهگیری از جدول اعداد کندال و اسمیت برگزیده و تحلیل شد. برآیند پژوهش نشان داد که در 8 مورد، مفهوم عبارت به طرز قابل قبولی ترجمهشده و در 21 مورد دیگر، ترجمۀ عربی با اشکال جدی مواجه است. شایان توجه است که تعداد 5 مورد از 21 مورد ترجمۀ اشتباه، ناشی از بدخوانی متن فارسی بود بهاینترتیب که مثلاً مترجم واژۀ «دُرد» را «دَرد» و واژۀ «بکِش» را «بکُش» خوانده و تبعاً بهغلط ترجمه کرده بود.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اویس محمدی؛ لاچن علاقی؛ محمد مهدی طاهری
چکیده
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزلهای او واژگان با دقت و ذوق زیباییشناسانة سرشاری انتخاب شدهاند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیدهاند. یکی از ویژگیهای زبانی حافظ، همآوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیتهای حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند ...
بیشتر
زبان شعر حافظ بسیار ظریف و رمزآلود است. در غزلهای او واژگان با دقت و ذوق زیباییشناسانة سرشاری انتخاب شدهاند؛ به نحوی که تمامی واژگان به نوعی با هم پیوند دارند و درهم تنیدهاند. یکی از ویژگیهای زبانی حافظ، همآوری واژگان متقابل با یکدیگر است. واژگان متقابل بیتهای حافظ نه تنها با یکدیگر پیوندهای معنایی آشکار و نهان دارند با دیگر واژگان نیز مرتبطند. از این رو، فهم رابطة مفهومی واژگان و به شکل خاص واژگان متقابل، نقش زیادی در کشف معناها و زیباییهای شعر حافظ دارد. به همین خاطر، در این پژوهش سعی شده است که نمونههایی از تقابلهای معنای «مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، ضمنی» در غزلهای حافظ انتخاب، رابطة مفهومی آنها با دیگر واژگان بیت تحلیل و کارکرد معنایی و زیباییشناسانة آن تبیین شود. سپس ترجمة علی عباس زلیخه از تقابلهای معنایی و کارکردهای آن نقد شود. نتایج پژوهش بیانگر این است که تقابلهای مورد بحث -به شکل خاص تقابلهای ضمنی- معانی بلاغی روشن و پنهان بسیاری را در شعر خلق کردهاند و کوچکترین تغییری در تقابل و تعادل واژگان، سبب میشود که معناها و انسجام بیت، تا حد زیادی فروکاسته شود.