نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مطالعات ترجمه عربی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

2 دانشیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

هر حرفه­ای قوانین و محدوده­ها و محدودیت­های خاص خود را دارد و باید برای هر حرفه، مرزها و قوانین آن را مشخص کرد. رعایت استانداردها و ارزش­ها و محدودیت­های هر رشته را می­توان تحت عنوان اخلاق حرفه­ای آن رشته تعریف کرد. به دلیل، جایگاه ویژه­ای که مترجم در جریان ترجمه دارد، مقاله­ی حاضر کوشیده­ است ضمن بهره­گیری از روش توصیفى- تحلیلى به بیان اخلاق حرفه­ای مترجم و پیش­نیازهای حرفه ترجمه بپردازد. شناخت پیش­نیازها و چالش­ها و لغزشگاه­های حرفه ترجمه، بعلاوه­ی سابقه کار در حوزه­ای خاص باعث می­شود مترجم در زمینه­ای از فنون ترجمه، تخصص پیدا کند که همین فرآیند پیدا کردنِ تخصص، بخش مهمی از اخلاق حرفه­ای این حوزه را تأمین می­کند. حسام الدین مصطفی در کتاب  «أسس و قواعد صنعة الترجمة» به موضوع اخلاق حرفه­ای ترجمه و به مسائل مختلفی در این زمینه اشاره کرده که مبنای مباحث این مقاله قرار گرفته است. نگارندگان به این نتیجه رسیده­اند که: آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ، تخصص یافتن در ترجمه،آشنایی با فن ترجمه، بافت در ترجمه، فرآیند ترجمه، از مهم­ترین پیش­نیازها و مقدماتی است که یک مترجم باید آنها را مدنظر قرار دهد تا بتواند ترجمه­ای مقبول­تر ارائه کند .

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Ethics, Prerequisites, and Limitations of the Translator (Culture, Art, and Texture based on the Book of Essays and Rules of Translation Industry by Hesamuddin Mostafa)

نویسندگان [English]

  • Fatemeh Dini 1
  • Javad Asghari 2

1 Ph.D. Student in Arabic Translation Studies, University of Tehran, Tehran, Iran

2 Associate Professor of Arabic Language and Literature, University of Tehran, Tehran, Iran

چکیده [English]

Each profession has its own rules, limits, and restrictions, and for each profession, its boundaries and rules must be defined. Adherence to the standards, values, and limitations of each discipline can be defined as the professional ethics of that discipline. Due to the special position of the translator in the translation process, the present article has tried to express the ethics of the translator's profession and the prerequisites of the translation profession while using the descriptive-analytical method. Understanding the prerequisites and challenges and slips of the translation profession, as well as work experience in specific fields, makes the translator specialize in a field of translation techniques, and the process of finding expertise provides an important part of professional ethics in the field. Hussam al-Din Mustafa in his book "Basics and rules of the translation industry" has referred to the subject of professional ethics of translation and to various issues in this field, which is the basis of this article. The authors have come to the conclusion that: Familiarity with the culture of the source language, specialization in translation, familiarity with the technique of translation, context in translation, and translation process, are the most important prerequisites that a translator should consider, to be able to provide a more acceptable translation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Professional Ethics of Translator
  • Specialty
  • Context
  • Hesamuddin Mostafa

اخلاق حرفه­ای به معنای اخلاق کار و اخلاق مشاغل است. اصطلاحاتی همچون « Work Ethics»  یا «Professional Ethics» معادل «اخلاق کاری یا اخلاق حرفه ای» در زبان فارسی است (صبحی قراملکی، ۱۳۹۸: 6). نخستین و مهم­ترین وظیفة اخلاق حرفه‌ای، رشد و توسعة قوانینی متنی بر اخلاق در شغل مورد نظر است (حسینیان، ۱۳۹۹: ۲۴). مترجمان، طی فعالیتهای حرفه­ای خود همواره با چالش­هایی در زمینه اخلاق حرفه­ای روبرو هستند و همانند اعضای هر مجموعه تخصصی دیگری، ممکن است با مجموعه­ای از مسائل اخلاقی در مراحل انجام کار خود مواجه شوند. اخلاق حرفه­ای به ویژه امروزه که انتظارات افراد از خدمات ارائه شده در حرفه ترجمه افزایش یافته، اهمیت ویژه­ای پیدا کرده است. میزان اعتمادی که مشتریان نسبت به مترجمان دارند و مسئولیت سنگین آنان در این زمینه، ضرورت وجود استانداردهای اخلاقی یکسان را که منجر به هدایت مترجمان و همچنین حمایت متخصصان این حرفه در فرآیند ترجمه شود، حتمی می­سازد.

    کتاب «أسس و قواعد صنعه الترجمه» از حسام‌الدین مصطفی، شیوه و الگویی سامان یافته را ارائه می­دهد که حاصل بیست سال فعالیت علمی و عملی وی در حوزة ترجمه وخلاصه­ای از تجارب علمی و نتایج پژوهش‌های نظری و بررسی فنون مختلف ترجمه به زبان‌های گوناگون است. این کتاب برای تبیین و تفهیم موضوعات مختلف از روش­ها و تعابیر ساده­ای استفاده کرده  تا خواننده بهتر بتواند از مطالب استفاده کند. نویسنده در این کتاب تلاش کرده راه روشنی را برای مترجم تازه‌کار بگشاید تا بتواند به مسائل اساسی ترجمه و اصول آن در حوزة نظری آگاهی یابد.

به اعتقاد حسام‌الدین مصطفی، ترجمه را می­توان سفری به مناطق مختلف دانست. هر متنی مانند منطقه­ای جدید، دارای ویژگی­ها و جغرافیای خاص خود است. مترجم باید برای ترجمة متونی که به وی واگذار می‌شود، نقشه­ای کاملاً واضح و مشخص داشته باشد که برآمده از شناخت فرهنگ و ویژگی­های زبانی آن منطقه است تا امنیت راهی را که می­خواهد در آن گام بگذارد تامین کند.

 

بیان مسئله

 کار و حرفه با یکدیگر تفاوت دارند، زیرا هر حرفه­ای کار است، اما هرکاری حرفه نیست. حرفه بر خلاف کار، مستلزم داشتن شناخت دقیق است. گاهی انسان کاری را پیش می­گیرد که از عهده آن خوب برنمی­آید و در فرصت بعدی سعی می­کند اشتباهاتش را تصحیح کند، اما حرفه به کاری گفته می‌شود که شخص پس از آموزش عملی و فکری در مراکز یا مدارس یا دانشگاه‌ها بدان دست می یابد تا بتواند مهارت‌ها و معارف نظری و قواعد را به خوبی بیاموزد. از کسی که حرفه­ای را آموخته انتظار می­رود براساس دانشی که اندوخته و مهارت­هایی که به دست آورده است، حرفه خود را به خوبی انجام بدهد و اخلاق حرفه­ای را رعایت کند. اهمیت این موضوع و حساسیت آن بر کسی پوشیده نیست. مترجمان نیز با توجه به نوع کار و مؤسسه­ و نهادی که برای آن فعالیت می­کنند باید در انجام کار به اخلاق حرفه­ای و منشور اخلاقی توجه ویژه­ای داشته باشند. رعایت اخلاق حرفه­ای و توجه به آن در حرفة ترجمه، بیشتر به پیش­نیازهای ترجمة یک متن بازمی­گردد. به عبارت دیگر، مترجم باید علاوه بر ویژگی­های کلی مترجم؛ یعنی آشنایی به زبان مبدأ و تسلط به زبان مقصد که کتاب‌های ترجمه از آن یاد کرده­اند به موارد دیگری نیز توجه کند که در این مقاله  براساس کتاب «أسس و قواعد صنعته الترجمه» از حسام الدین مصطفی به آن‌ها می­پردازیم.

این مقاله در پی پاسخ گفتن به این دو سؤال است:

- برای رعایت اخلاق حرفه­ای، پیش­نیازهای حرفة ­ترجمه براساس کتاب أسس و قواعد فن الترجمه چیست؟ 

- فن ترجمه در زمینة­ موضوعات مختلف دارای چه ویژگی­هایی است و چه شرایطی را اقتضا می­کند؟

به منظور پاسخگویی به سؤالات این پژوهش، فرضیه‌های به صورت زیر در نظر گرفته شده است:

- رعایت پیش­نیازهای حرفهة ترجمه در آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ و پیدا کردن تخصص دقیق در ترجمه و آشنایی کامل با فن ترجمة متون مورد نظر، محقق می­شود که می­تواند بخش مهمی از اخلاق حرفه­ای را تامین کند.

- متن‌محور بودن یا خواننده‌محور بودن متن زبان مبدأ، مبنای فن ترجمة آن متن قرار می­گیرد که ملزوماتی دارد.

پیشینة پژوهش

گنجیان (۱۳۹۷) در مقالة «واکاوی چالش­های ترجمة ادبی: بررسی تحلیلی نوع متن، اجزای متن و چالش خواننده» به چالش­هایی که مترجم متون ادبی با آن‌ها روبه‌رو است، پرداخته و چالش نوع متن، چالش خواننده و چالش اجزای متن را بررسی کرده است. هر کدام از این چالش‌ها به تفصیل توضیح داده شده، اما  اصول ترجمة متون ادبی را که مقالة حاضر به آن می­پردازد، توضیح نداده است.

    محمودزاده (1385) در مقالة «نگاهى به عملکرد مترجم شفاهى» کوشیده است به بیان این نکته بپردازد که چرا عملکرد برخى از مترجمان ضعیف است. همچنین تلاش شده نکاتى برای دانشجویان ترجمه و احتمالاً مترجمان تازه­کار تبیین شود تا این دو گروه بتوانند با کمک این نکات بر مشکلات خود فائق آیند. این مقاله در واقع، نقد عملکرد مترجمان است، نه پیش­نیازهای اخلاق حرفه­ای در ترجمه که مقالة حاضر به آن پرداخته است.

   ساری و همکار (1391) در مقالة «مطالعة توصیفی فرآیند ترجمة مترجمان انگلیسی تازه­کار ایرانی»  در چهارچوب مطالعات توصیفى ترجمه به توصیف و مقایسة فرآیندهای به‌کار گرفته شده توسط مترجمین تازه­کار و حرفه­ای پرداخته­اند که این مقاله نیز به حوزة ارزیابی ترجمه مرتبط است و با موضوع مقالة حاضر فاصله دارد.

همان­گونه که ملاحظه می­شود بیشتر پژوهش­های انجام شده با محوریت مترجم بر پایة نقد عملکرد مترجمان و راهکارها و فرآیندهای به‌کار گرفته شده توسط آنان صورت گرفته است. تاکنون هیچ پژوهشى به صورت مجزا به شرح و تبیین پیش­نیازهای مترجم حرفه­ای و تبیین فن ترجمة انواع متون و موضوع بافت در ترجمه نپرداخته است که این امر ضرورت پژوهش حاضر را دو چندان می­کند.

 

 

 

یافته­ها

  1. پیش­نیازهای ترجمه

پیش­نیازهای ترجمه، همان مقدمات نظری و تمهیداتی است که مترجم پیش از ترجمه هر متنی باید  از آن‌ها آگاهی داشته باشد و توانایی­های خود را در قالب این مقدمات نظری، ارزیابی کند  و چالش­های این مسیر را بشناسد، سپس دست به ترجمه بزند. این مقدمات نظری براساس کتاب حسام‌الدین مصطفی عبارتند از: «آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ»، «تخصص در ترجمه»، «آشنایی با فن ترجمه»، «بافت در ترجمه» و «فرآیند ترجمه».

1-1. آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ

حسام‌الدین مصطفی در فرآیند ترجمه، ابتدا آشنایی قابل قبول با فرهنگ متن مبدأ را ضروری می­داند و معتقد است مترجم باید منابع فرهنگی زبان مقصد را به خوبی مطالعه کند تا بتواند ویژگی­های فرهنگی را که نویسنده خواسته یا ناخواسته در متن خود بازتاب داده است در متن ترجمه بازنمایی کند. وی خواندن را نخستین گام برای رسیدن به سرچشمه­های فرهنگ و معرفت می­داند که طبعاً موضوع خواندن در اینجا به مطالعه کتاب اختصاص ندارد و اطلاع از سایر رسانه‌های گروهی اعم از حقیقی و  مجازی را شامل می­شود. وی معتقد است «مترجم باید سه ویژگی اساسی در زمینة خواندن را دارا باشد: آگاهی یافتن، پیگیری و نقد. مترجم واقعی سرچشمه­های فرهنگی اهل زبان مبدأ را می­شناسد و زیرشاخه­های آن را مطالعه می­کند. تغییرات و تحولاتی که در زمینه­های زبان و فرهنگ کشور و سرزمین مورد نظرش اتفاق می­افتد را رصد می­کند. چنین مترجمی قادر خواهد بود بین فرهنگ زبان مبدأ و مقصد تمایز قایل شود و در موقع لزوم، نمادها و پدیده­های فرهنگی متن اصلی را به طور مستقیم به متن ترجمه منتقل کند یا برابرهای فرهنگی مناسبی برای آن بیابد تا ارتباط مخاطب با متن ترجمه را در حد مطلوبی قرار دهد» (ر. ک: مصطفی، ۱۱۹۹: 302).

1-2. تخصص در ترجمه

صاحب کتاب أسس و قواعد صنعة الترجمة بر ضرورت تخصص در موضوع متن اصلی تأکید ویژه­ای دارد و تسلط مترجم بر چالش­های زبانی متن مبدأ را بسیار مهم می­داند. «او مترجم را براساس تخصص به سه نوع تقسیم می­کند: 1- مترجم عام یا همة فن حریف؛ چنین مترجمی توانایی­های لازم برای ترجمة هر نوع متنی را در خود احساس می­کند و دست به ترجمة متون مختلف از متون علمی و حقوقی گرفته تا متون ادبی می­زند [که] نمی­تواند کارایی لازم را داشته باشد. 2- مترجم متخصص؛ این نوع از مترجمان به علم خاصی توجه نشان می­دهند و در آن حیطه دست به ترجمه می­زنند و از ترجمه در حیطه‌های دیگر می­پرهیزند. به عنوان مثال، مترجم متخصص در متون حقوقی به ظرایف کار در این نوع متون آگاه است و سعی دارد با تداوم کار در این زمینه، مهارت و آگاهی خود را همواره بالاتر ببرد و به ترجمة این نوع متون شناخته شود. چنین مترجمی به سراغ ترجمة متون ادبی یا صنعتی نمی­رود؛ زیرا تخصص لازم را در خود نمی‌بیند. 3- مترجمِ دارای تخصص دقیق؛منظور از مترجمان داری تخصص دقیق کسانی هستند که به یک رشتة محدود از علمی خاص گرایش پیدا می­کنند و فقط در همان زمینه قلم می­زنند؛ مانند کسی که در متون حقوقی فقط در زمینة حقوق بین­الملل ترجمه می­کند یا کسی که در میان متون ادبی فقط رمان، آن هم رمان­های مدرن را ترجمه می­کند و دیگر به سراغ ترجمة شعر نمی­رود یا کسی که فقط به ترجمة اشعار کلاسک می­پردازد و ترجمه سایر متون ادبی را به مترجمان متخصص آن حیطه واگذار می­کند» (مصطفی، ۱۱۹۹: 303).

جالب توجه است که در ایران، ترجمه به تدریج به سوی برجسته شدن مترجمان دارایِ تخصص دقیق می­رود؛ زیرا می­بینیم که برخی مترجمان رمان، فقط رمان­های عربی برندة جایزه بوکر عربی یا نامزد دریافت این جایزه را ترجمه می­کنند یا مترجمانی که در طول زندگی خود فقط اشعار یک شاعر را ترجمه کرده­اند؛ از این رو، می­توانیم بگوییم او مثلاً مترجم اشعار ادونیس است یا فقط مترجم اشعارغادةالسمان است.

در برخی دارالترجمه­ها حوزة ترجمه مترجمان کاملاً تفکیک شده است؛ مثلاً یک مترجم فقط وکالت­نامه ترجمه می­کند و دیگری فقط به سراغ ترجمة قرارداد می­رود و به همین ترتیب. این نوع نگاه به ترجمه و پرورش دادن مترجمان دارای تخصص دقیق، می­تواند ترجمه را در ایران حرفه­ای کند و طبعاً در پی آن اخلاق حرفه­ای مترجم معنا پیدا می­کند.

بنابر اندیشه­های مؤلف کتاب أسس وقواعد صنعة الترجمة از زاویه دیگر می­توان مترجمان را به سه دسته تقسیم کرد (ر. ک: مصطفی، 1199: 242):

1- مترجمان کارِ گِل: کسانی­که در اداره یا شرکتی مشغول به کار ترجمه هستند و متون خاصی را ترجمه می­کنند که در انتخاب متن اصلی آن‌ها هیچ دخالتی ندارند. این افراد ممکن است متونی که ترجمه می­کنند را دوست نداشته باشند و با آن‌ها ارتباط برقرار نکنند. در واقع، ماهیت کارآنان اقتضا می­کند به طور مداوم مشغول ترجمة این متون باشند؛ زیرا درآمد آنان از این راه تأمین می­شود. چنین مترجمانی متخصص نیستند و مطالب و موضوعات مربوط به فنون ترجمه و شیوه­های ارتقا بخشیدن به کار ترجمه را دنبال نمی­کنند، اما در فرآیند کار و در طول زمان در آن نوع متن یا موضوع، تخصص پیدا می­کنند. مترجم حرفه­ای نیستند و ترجمه، حرفة آنان شده است. رساندن به موقع ترجمه به کارفرما یا سرعت کار ترجمه در این دسته از مترجمان باعث پایین آمدن کیفیت ترجمه می­شود. مثلاً، مترجمی که در یک خبرگزاری کار می­کند و هر روز باید حجم خاصی از اخبار یا تحلیل­های سیاسی را ترجمه کند از این دسته محسوب می­شود.

 2- مترجمان کارِ گِل و دل: این دسته از مترجمان، این شانس را دارند برخی از متون را با انتخاب خودشان ترجمه کنند. سفارش ترجمه به گونه­ای است که دست آنان را برای انتخاب نوع متن باز می­گذارد، اما در عین حال، محدودة انتخاب، محدود است. به عنوان مثال، یک ناشر به چنین مترجمی سفارش می­دهد متون تاریخی دوره­ای خاص از تاریخ قدیم را انتخاب و ترجمه کند.

3- مترجمان کاردل: نوع سوم از مترجمان آنانند که ترجمه را به عنوان منبع درآمد نمی­بینند و برای دلِ خودشان ترجمه می­کنند و از این کار لذت می­برند. این افراد فلسفة خاصی برای ترجمه دارند و همین باعث می­شود برای درک دقیق مفهوم و پیام متن اصلی و بالا بردن سطح زبانی متن ترجمه، زحمت زیادی متقبل شوند. اینان در فرآیند ترجمه، دست به ابتکار و آفرینش­های زبانی و هنری می­زنند و دقیقاً همین افراد هستند که سطح ترجمة کشور را مثلاً در زمینة ترجمة رمان از عربی به فارسی یا در زمینة ترجمة شعر نو از فارسی به عربی ارتقا می­بخشند. نام این افراد در تاریخ ادبیات کشور، مطرح شده و ماندگار می‌شود. مترجمانی همانند احمد آرام و نجف دریابندری از این دست هستند.

1-3. فن ترجمة متون مختلف

مترجم برای آن که به تخصص در ترجمه برسد ابتدا باید از فنون ترجمة متون مختلف آگاهی و اطلاع یابد تا اولا علاقه خود به متونی خاص را دریابد و در آن زمینه تجربه کسب کند و ثانیا تمهیدات ترجمه آن نوع متون را بشناسد.انواع متون را می­توان به شش شاخه اصلی تقسیم کرد:

1-3-1. فن ترجمة متون مطبوعاتی

متون مطبوعاتی از جمله متون اطلاعاتی به شمار می­روند که فقط در پی انتقال اطلاعات و ارائه مطلب هستند. «زبان متون مطبوعاتی باید واضح و روشن و بی­طرفانه و واقع­بینانه باشد و از تعابیر مجازی و اشارات کنایی پرهیز کند» (مصطفی، ۱۱۹۹: ۱۷۸). می­توان گفت ترجمة متون مطبوعاتی، یک تخصص است و کسی که دست به ترجمة چنین متونی می­زند باید پیش­نیازهای آن را بشناسد که به مهم­ترین آن‌ها اشاره می­کنیم:

- تفاوت زبان مطبوعات با زبان عربی رسمی: زبان عربی رسمی به زبان مکاتبات اداری و یاداشت‌های رسمی و بیانیه­ها و زبان نویسندگان بزرگ گفته می­شود. زبان مطبوعات تفاوت­های برجسته­ای با زبان رسمی دارد. در واقع، ساخت­های واژگانی و اصطلاحی و بافت­های نحوی و اسلوب‌های جدیدی که معمولاً از رهگذر ترجمه از زبان‌های خارجی وارد زبان مطبوعات می‌شوند به این زبان، ویژگی خاصی داده­اند. بنابراین، زبان مطبوعات، زبانی بین زبان قاموسی و زبان مردم کوچه و بازار است و مترجم باید از طریق مطالعه مطبوعات مختلف عربی و آشنایی با سایت­های خبری جهان عرب با این زبان آشنا شود و تفاوت­های آن را با زبان معیار که چهارچوب­­دار و ضابطه­مند است، درک کند. این زبان اغلب، اسلوب­محور است و اسلوب­های کهن عربی با اسلوب‌های وارداتی جایگزین می­شوند و زبان به سمت سادگی و تسهیل می­رود.

- آشنایی با اوضاع معاصر کشورهای عربی: مترجم متون مطبوعاتی باید با تاریخ معاصر کشورهای عربی، تحولات‌ سیاسی- اقتصادی جهان، نهضت­های مردمی و اخبار سیاسی روزمره جهان آشنا باشد و تحولات را به طور مداوم رصد کند.

- آشنایی با اصطلاحات: متون مطبوعاتی سرشار از اصطلاحات هستند و هر روز اصطلاح تازه­ای در دل محافل سیاسی متولد می­شود و در مطبوعات بروز پیدا می­کند. مترجم باید این اصطلاحات و تعابیر را بشناسد و معادل فارسی برای آن‌ها پیدا کند. چالش دیگری که در این زمینه وجود دارد اشتراک­های دو زبان فارسی و عربی در سطح واژگان و اصطلاحات است. «ویژگی­های این دو زبان و برخی اشتراکاتی که در وام­گیری واژگان دو زبان از یکدیگر وجود دارد و همچنین اشتراکات و تفاوت­های فرهنگی دو زبان، مشکلاتی را برای مترجمان فارس زبان ایجاد می­کند» (نقی­زاده، 1394: 232).

- شناخت تفاوت انواع متون مطبوعاتی: متون مطبوعاتی انواعی دارد که از جمله می­توان به «متون خبری و سیاسی، متون نظامی، متون اقتصادی، متون ورزشی، متون علمی، متون پزشکی- بهداشتی، متون فرهنگی، متون هنری، متون فناوری اشاره کرد. متون خبری و سیاسی نیز به خبر و ارکان آن، گزارش خبری، مصاحبه خبری، عملیات روانی در رسانه تقسیم می­شود» (همان: 241). ماهیت خبر و تفسیر سیاسی و گزارش با هم متفاوت است و مترجم باید از شیوه­های خبرنویسی در زبان مقصد و ساخت جملات تفسیرهای سیاسی و متون گزارشی آگاهی داشته باشد. علاوه بر این، مترجم متون مطبوعاتی باید با خبرگزاری‌ها و سایت­های خبری عربی آشنایی داشته باشد.

1-3-2. فن ترجمة متون دینی

حساسیت ترجمة متون دینی بر کسی پوشیده نیست و طبعاً چالش­های ترجمة این نوع متون، مهم­تر و حساس­تر است؛ زیرا با اعتقادات مرتبط است. در ترجمة متون دینی باید بین ترجمة قرآن و سایر متون دینی تفاوت قائل شد؛ زیرا ترجمة قرآن، ویژگی­ها و حساسیت‌های خاص خودش را دارد. متون دینی غیرقرآنی نیز به متون حدیثی که وحیانی هستند و از معصوم علیهم السلام صادر شده­اند و متون غیروحیانی شامل شرح و توضیح احادیث و متون فقهی و کلامی تقسیم می­شود.  تفاوت اصلی بین ترجمة متون مثلاً مطبوعاتی با متون دینی این است که «در متون مطبوعاتی، خواننده موردنظر است و در متون دینی، گویندة کلام و همین تفاوت اساسی است که بر فرآیند ترجمه و رسالت مترجم تأثیر می­گذارد» (انوشیروانی، ۱۳۸۴: ۱۹).

در زمینه ترجمة متون دینی به ترجمة صوری یا همتراز و ترجمة تفسیری اشاره می­شود که این موضوع نیز بر حساسیت ترجمة این متون صحه می­گذارد.

1-3-3. فن ترجمة متون حقوقی

متون حقوقی چنان که از نام آن پیداست به حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط است و ترجمة صحیح و دقیق آن از اهمیت بالایی برخوردار است و به تسلط و مهارت ویژه­ای نیاز دارد. در یک متن حقوقی، این زبان است که اطلاعات موجود در ذهن قانون‌گذار را انتقال می­دهد و فهم این زبان، ممارست و مهارت زیادی را می­طلبد. «ترجمة ضعیف متون حقوقی باعث برداشت‌‌های متفاوت و چندگانه می‌شود. مفهوم متن حقوقی در نتیجه خواندن آن به دست می‌آید و خواننده است که متن را در ذهن خود تحلیل کرده و معنی آن را می‌فهمد» (محمدزاده یاغچی، ۱۳۸۵: ۵۱).

چالش­های مهم ترجمة متون حقوقی در دو نوع  خلاصه می­شود: یکی چالش های زبانی و نحوی و دیگری، چالش درآگاهی از  فن ترجمة متون حقوقی. در مواردی، ترجمه‌های ضعیف متون حقوقی به اختلاف نظر دربارة ماهیت آن‌ها و مشکلات حقوقی منجر می­شوند. «سبک نگارش، الفاظ و اصطلاحات در متون حقوقی و قانونی حائز اهمیت بسیارند و فرض این است که نویسنده یا قانون‌گذار حکیم و دانا در نحوة نگارش متون و استخدام کلمات در آن‌ها به ویژه در متون قانونی، دقت زیادی به خرج می‌دهد و تعمداً شیوه­های خاص را به کار می­برد تا متن از کلیت مناسبی برخوردار باشد. این دقت و توجه باید هنگام ترجمه نیز مدنظر مترجم قرار گیرد. حال اگر این رویکرد به عمد توسط نویسندگان و طرفین معاهدات یا کنوانسیون­ها استفاده شود، مترجم باید این توجه و هوشیاری را داشته باشد که هنگام ترجمة چنین سندی به هیچ نحو برای واضح کردن و شرح مفاهیم آن تلاش نکند و اجازه دهد که متن با همان میزان ابهام یا کلیت باقی بماند».

1-3-4. فن ترجمة شعر و متون ادبی

ترجمة شعر و متون ادبی ازاهمیت ویژه­ای در مطالعات ترجمه برخوردار است؛ زیرا این نوع متون بسیار صیقل یافته است و کلمات و ترکیب­ها با محدودیت­ها و سلیقة خاصی انتخاب شده و در دل جمله قرار می­گیرند. در این میان، ترجمة شعر بسیار جنجال‌برانگیز بوده و صاحب­نظران آرای متفاوت و گاه متناقضی در این زمینه دارند. نکتة مهم­تر اینکه شعر به دو نوع کلاسیک و نو تقسیم می­شود که هر کدام دشواری­ها و مسائل خاص خودش را دارد. منظور ما از شعر در اینجا همان شعر کلاسیک است که وزن و قافیه داشته و علاوه بر عاطفه و خیال بر پایه موسیقی قرار دارد و متشکل از مجموعه بیت­هاست.

«آمیختگی زبان شعر با احساس شاعر و بهره­مندی آن از ابهام و پیچیدگی و وجود عناصری نظیر موسیقی، عاطفه و خیال، شعر را در مرتبة بالاتری از نثر قرار می­دهد و به همان میزان بر اهمیت ترجمة آن می­افزاید. مترجم شعر علاوه بر بهره­مندی از سایر ویژگی­های یک مترجم ادبی باید با زبان شعر معاصر و ویژگی­های آن از جمله بافتار و فضای حاکم بر متن، کار برد زبان نماد، توجه به عنصر تکرار، موسیقی درونی شعر و کاربردهای اسم خاص آشنا باشد» (آل‌بویه، ۱۳۹۲: ۱۳).

در ترجمة ادبی، مترجم نخست باید دارای احساس و خلاقیت  ادبی و ذوق و قریحة شاعرانه باشد. با این وصف، شاید بتوان گفت فن ترجمة شعر و متون ادبی از فنون ترجمة سایر متون، گسترده­تر و مهم­تر است. کاترینا رایس از نظریه­پردازانی است که بر نوع متون و فن ترجمة متفاوت آن‌ها تأکید ویژه­ای دارد. وی متون را به چهار دسته تقسیم می­کند که عبارتند از: متون محتوامحور، متون فرم‌محور، متون خطابی و متون شنیداری. در این تقسیم، مقصود رایس از متون فرم‌محور، همان متون ادبی است؛ چراکه مقصود وی از فرم، شیوة بیان نویسنده از مضمونی مشخص یا کیفیت ارائه محتوا از سوی مؤلف است (گنجیان خناری، ۱۳۹۷: ۱۰۲).

به هر حال، فن ترجمة شعر و متون ادبی، تفاوت­های بسیار مهم و اساسی با قواعد ترجمه در سایر متون دارد که مترجم باید آن‌ها را به خوبی بشناسد و سپس دست به ترجمة چنین متونی بزند.

1-3-5. فن ترجمة متون تاریخی و جغرافیایی

متون تاریخی تفاوت­های قابل ملاحظه­ای با متون جغرافیایی دارد؛ زیرا متون تاریخی اغلب با روایت تاریخ و گاه­شمارهای مختلف سروکار دارد، اما متون جغرافیایی بر پایة نقشه و نمودار و اطلاعات آماری شکل می­گیرد. عدم آشنایی با اصول فن ترجمة متون تاریخی و جغرافیایی باعث می­شود نکته­های ریز و جزئی در این متون مغفول بماند و مترجم، چنین متونی را مانند متون مطبوعاتی یا متون داستانی ترجمه کند. وجود اسامی خاص مرتبط با اماکن مختلف در دوره­های تاریخی یا تمدن­های باستانی و یا حتی تاریخ کشورهای مختلف، ترجمة این متون را دشوار می‌کند. دربارة اهمیت ترجمة متون تاریخی باید گفت «اسناد و مکتوباتی که در خلال فعالیت­های باستان­شناسی یا کشفیات تاریخی به دست آمده و یا کتیبه­های عیلام، بابل،آشور و ایران و پاپیروس­های مصر یا اسناد تورفان و... به مدد ترجمه در اختیار متخصصان قرار گرفته است» (حسین­زاده شانه­چی، ۱۳۸۷: ۲۹).

عواملی که باعث می­شود مترجمان متون تاریخی در ترجمة آثار به اشتباه بیفتند را می­توان در پنج عامل خلاصه کرد:

- نداشتن تخصص و بی­توجهی ناشران. مترجمی که اثری تاریخی را ترجمه می­کند و ناشری که یک اثر تاریخی را به مترجمی غیرمتخصص می­سپارد در ورود خطاهای تاریخی به زبان فارسی به یک اندازه سهیم هستند.

- تشابه نام اشخاص و اماکن مختلف. این تشابه باعث می­شود مترجم غیرمتخصص دچار اشتباه شود؛ به ویژه اینکه این اسامی به زبان عربی و یا ترکی و یا  سایر زبان‌های کهن است.

- سهل‌انگاری مترجمان در زمینة پژوهش در ضبط درست اسامی خاص مانند نام اشخاص، اماکن، قبایل، فرقه­ها و نام­های جغرافیایی. مترجمان سهل‌انگار و غیرمتخصص که با کتاب‌های اصلی و مهم این حوزه آشنایی ندارند و به اینترنت و سایت‌های غیرتخصصی مراجعه می­کنند دچار این اشتباهات می­شوند.

- تفاوت حروف الفبای زبان‌های اروپایی با زبان‌های اصلی اسلامی؛ یعنی عربی، فارسی و ترکی. تلفظ و آوانگاری برخی کلمات، دشواری­هایی را برای مترجمان این حوزه به وجود می­آورد. در واقع مترجم چنین متونی علاوه بر مترجم بودن باید محقق و پژوهشگر نیز باشد.

- تبدیل تاریخ­های قمری و میلادی و برعکس. «تقویم قمری و میلادی ماهیت متفاوتی دارند و تبدیل این دو به یکدیگر تابع شیوه­های خاصی است. تقویم هجری قمری ده روز از تقویم میلادی کوتاه‌تر بوده و برخلاف تقویم میلادی، یک تقویم متغیر و غیر ثابت است» (همان: 31).

در مجموع باید گفت به دلیل دشواری فهم برخی از متون تاریخی و سایر چالش­های این حوزه، کسی که به سراغ ترجمة متون تخصصی همچون تاریخی و جغرافیایی می­رود باید دانش‌آموخته این رشته­ها باشد و یا اینکه متن ترجمة خود را برای مقابله به دانش­آموختگان آن رشته تخصصی بدهد تا مثلاً اسامی اشخاص و اماکن به اشتباه وارد زبان مقصد نشود.

1-3-6. فن ترجمة متون علمی

فن ترجمة متون علمی به حوزه­های مختلفی تقسیم می­شود و زیرشاخه­های زیادی دارد. به عنوان مثال، علم مکانیک بخشی از متون علمی است و به زیرشاخه­های سینماتیک، ترمودینامیک، دانش مواد، تحلیل سازه­ها و الکتریسیته و... تقسیم می­شود. مهندسی رشته­های مختلف نیز به شاخه­های مختلفی چون مهندسی کشاورزی، مهندسی دریا، مهندسی خودرو، مهندسی ماشین­های ریلی، مهندسی پزشکی و مهندسی نفت و... تقسیم می­شود که طبعاً آشنایی با همة این رشته­ها ممکن نیست و کارشناس خاص خود را می­طلبد. به هر حال، مترجم در ترجمة متون علمی باید:

- به فرهنگ اصطلاحات تخصصی دسترسی داشته باشد، زیرا در متون علمی و صنعتی، اصطلاحات تخصصی حرف اول را می­زند.

- مطالعات خود را پیرامون موضوع متن اصلی آغاز کند یا آن راگسترش دهد و به طور کلی اطلاعات عمومی خود را در این زمینه افزایش دهد. به عنوان مثال، مترجمی که برآن است تا بروشوری را برای یک شرکت صنایع غذایی که به دنبال صادرات است، ترجمه کند باید اصطلاحات مورد نظر در فارسی و عربی را بشناسد و به حافظه خود در این زمینه تکیه نکند.

- روان و سلیس بودن متن ترجمه باید مدنظر باشد. در ترجمة متون علمی به ویژه متن‌های اقتصادی که منافع شرکت­های سفارش‌دهنده ترجمه را دربر دارد نباید متن ترجمه، ابهام­آلود باشد؛ به خصوص اگر این ابهام از ناتوانی مترجم از فهم متن اصلی ناشی شود.

 

1-4. بافت در ترجمه

موضوع مهم دیگری که از چالش­ها و لغزشگاه­های مترجم محسوب می­شود و اخلاق حرفه­ای او را تهدید می­کند، سیاق یا بافت متن است. توجه نکردن به موضوع سیاق یا بافت جمله موضوعی است که مترجمان نوآموز و گاه مترجمان حرفه­ای را به اشتباه می­اندازد. مترجم باید کلمه را در جمله ببیند و بتواند چالش­های مختلفی را که بافت در جمله به وجود می­آورد، درک کند و ترجمة خود را با عنایت به آن‌ها انجام دهد. «برخی از تعریف­های بافت از زبان حسام الدین مصطفی چنین است:

- همة مناسبت­ها و شرایط حاکم بر متکلم یا مخاطب یا شرکت­کنندگان در یک حادثة زبانی.

- مجموعه­ای از کلمات مرتبط با یکدیگر؛ به طوری که نه تنها بر معنی واژگان، بلکه بر معنای جمله و پارگراف سایه انداخته­اند.

-  معنای مورد نظر در هر سازه متنی یا زبانی.

به نظر می­رسد تعریف اول، جامع­تر است. به هر حال، معنی‌شناسان وقتی از بافت، سخن می‌گویند دو بافت مختلف را در نظر می­گیرند. حسام‌الدین مصطفی نیز تأکید زیادی بر آگاهی مترجم از بافت دارد. او همین دو بافت مختلف را بافت داخلی و بافت خارجی می­نامد» (ر. ک: مصطفی، ۱۱۹۹: ۱۱۴). البته به این دو بافت، بافت زبانی و غیر زبانی نیز گفته می­شود.

بافت داخلی مجموعه­ای از داده­های زبانی و روابط آن‌هاست که متن را تشکیل می­دهند. بافت خارجی به عوامل غیرزبانی و مناسبت­هایی اطلاق می­شود که متن را دربر­ گرفته­اند. بافت داخلی از یک دیدگاه، «کلیة واژه‌هایی است که قبل و بعد از یک واژه در متن یا جمله به‌کار رفته‌اند» (باطنی، ۱۳۷۴: ۱۴۷-۱۴۶).

«بافت، محیطی است که پیرامون یک جمله قرار دارد. اگر این بافت واژه‌ها یا جمله‌هایی باشند که قبل یا بعد از جمله مورد نظر ما آمده‌اند، این بافت را درون‌زبانی می‌نامیم. اگر نامه‌ای به دست ما رسیده باشد و نویسندة نامه برای ما نوشته باشد که تصادف کرده و چند جای بدنش شکسته است، وقتی به جملة «شانه‌ام شکست» برسیم، فوراً درمی‌یابیم که کتف او شکسته است. در چنین شرایطی، تعبیر یکی از دلالت‌های چندگانه «شانه» از طریق بافت درون زبانی میسر شده است (چون شانه به معنی شانة موی سر هم معنا می‌دهد).

بافت دیگری نیز وجود دارد که بافت برون‌زبانی یا بافت موقعیتی نامیده می‌شود. این بافت تمامی اشیا و اعمالی را که پیرامون گوینده و شنونده قرار دارند دربر می‌گیرد. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

۱. پدری در حال تعمیر اتومبیلش است و پسرش در کنارش بازی می‌کند. پدر به پسرش می‌گوید: مراقب آن پیچ باش.

۲. پدری کنار پسرش در اتومبیل نشسته است و پسر با سرعت رانندگی می‌کند. پدر به پسرش می‌گوید: مراقب آن پیچ باش.

 جمله «مراقب آن پیچ باش» به دلیل دلالت چندگانه پیچ دو مفهوم مختلف دارد، اما اگر با توجه به نمونه‌های ۱ و ۲ بافت برون‌زبانی حاکم بر این جمله را در نظر بگیریم، جملة تولید شده یعنی «مراقب آن پیچ باش» فقط از یک مفهوم برخوردار خواهد شد. به این ترتیب می‌بینیم که به کمک بافت درون‌زبانی و برون‌زبانی می‌توان به تعبیر معنی رسید» (صفوی، ۱۳۸۵: ۴۸-۴۹).

اهمیت بافت در این است که اولاً معنای کلمة مورد نظر نویسنده را در جمله تعیین می‌کند و ثانیاً معناهای مشترک لفظی را از یکدیگر تفکیک کرده و مفهوم دقیق کلمه را مشخص می­کند.

     بافت یکی از عوامل مهم و مؤثر در ایجاد معنی متن است؛ به طوری که معنای کلمه جز در بافت جمله مشخص نمی­شود. باطنی می‌نویسد: «ما زبان را همیشه در زمان و مکان معینی به کار می‌بریم؛ این زمان و مکان روی هم بافت غیرزبانی یا بافت موقعیتی را تشکیل می‌دهند. در هر موقعیت، عواملی وجود دارند که می‌توانند به تعبیر زبان کمک کنند. گاهی در یک موقعیت پدیده‌هایی وجود دارند که چون گوینده اطلاع از آن‌ها را بین خود و شنونده بدیهی فرض می‌کند، صریحاً از آن‌ها نام نمی‌برد و به‌طور ضمنی به آن‌ها اشاره می‌کند. مثلاً در جملة «‌این را بده به من» تعبیر کلمة «این» فقط با مراجعه به موقعیتی که این جمله در آن به کار رفته، امکان‌پذیر است.

گاهی یک عنصر زبانی حوزه معنایی وسیعی را دربرمی‌گیرد، اما موقعیت خارج مشخص می‌کند که کدام گوشه از این حوزة معنایی مورد توجه بوده است؛ مثلاً: «آتش کردن» در اشاره به سماور یا اجاق یا در اشاره به جوخه‌ای که دست به اسلحه برای اعدام محکومی ایستاده است، فرق می‌کند.

به تمامی چیزهایی که در موقعیت وجود دارد و به کاربرد زبان مربوط می‌شود، بافت غیرزبانی گفته می‌شود (باطنی، ۱۳۷۴: ۱۴۹).

 گاهی نیز تغییر بافت موقعیت باعث می‌شود که یک جمله واحد دو معنا یا دو تعبیر متفاوت پیدا کند. مثلاً‌ این جمله را در نظر بگیرید: «هوا رو به گرمی می‌رود». از این جمله در زمستان بعد از یک برف و سرمای شدید استنباط می‌شود که از شدت برف و سرما کاسته خواهد شد و درجه حرارت به چند درجه بالای صفر خواهد رسید؛ در حالی که مفهوم این جمله در اوایل تابستان این است که درجه حرارت احتمالاً از ۳۰ درجه تجاوز خواهد کرد و به زودی باید از وسایل خنک‌کننده مانند پنکه و کولر استفاده کرد» (باطنی، ۱۳۷۱: ۳۳- ۳۲).

کتاب اسس و قواعد صنعة الترجمة برای اینکه تغییرات معنای کلمه را در بافت­های مختلف نشان دهد، کلمه «عین» را ذکر کرده و معانی آن را در بافت­های مختلف بررسی می­کند:

«عین الماء: چاه / عین: جاسوس / عین المؤجرة: مکان / عین بها کل داء: کسی که عیوب بسیار دارد / عمد عین: به صورت عمدی / عبد عین: تحت کنترل /  عین من الأعیان: یکی از بزرگان /  أثر بعد عین:  نابودی /  قلیل العین: جمعیت اندک / عین حرّ: پرنده / عین بعین: انتقام..» (مصطفی، ۱۱۹۹: ۱۱۶)

     چنان که پیداست ناآگاهی از بافت یا سیاق متن و بی­توجهی به آن باعث عدم فهم معنا یا کج­فهمی آن و یا دست کم به وجود آمدن ابهام در متن ترجمه می­شود و اخلاق حرفه­ای مترجم را زیر سؤال می­برد، زیرا بدون برآورده شدن پیش­نیازهای ترجمه، به سراغ ترجمه متن رفته است.

1-5. فرآیند ترجمه

دربارة مراحل مواجهه با متن اصلی و پردازش و ترجمه­­ آن، دیدگاه­ها و نظرات گوناگونی تحت عنوان مراحل ترجمه ارائه شده است (ر. ک: ناظمیان، 1399: 12). این مراحل را می­توان در سه نوع پردازش خلاصه کرد: «پردازش واژگانی»، «پردازش مفهومی» و «پردازش بلاغی».

پردازش در سطح زبان و واژگان عبارت است از مواجهه مترجم بـا زبـان متن در روند خطی و زبانی. به عنوان مثال، مـشخص کـردن معنـای واژگـان ناآشـنا و یـا تحلیل صرفی و نحوی و واژگانی متن مبدأ با بهره­گیری از فرهنـگ لغت­ و فرهنگ اصطلاحات مناسب.

پردازش مفهومی؛ یعنی درک معنا و مفهوم مـتن اصلی. در واقع مترجم دراین مرحله معنای متن مبدأ را قبل از اجـرای ترجمـه بـه دسـت می­آورد. به عنوان مثال، درک موضوع اصلی متن مبدأ و درک ارتباط منطقی بین اجـزاء مـتن و ارائه همان موضوع و ایجاد ربط منطقی در متن مقصد.

پردازش در سطح بلاغی عبـارت است از تحلیل بلاغی متن که شامل تحلیل متنی بلاغی و تحلیل بافتی بلاغی متن مبـدأ و مـتن مقصد بوده که قرار است تولید شود. تحلیل متنی بلاغی به معنای تحلیل کارکرد بلاغـی اجـزاء متن است. به عنوان مثال، به دست آوردن استدلال متن، اطلاعات پیش زمینه­ای و آغـاز کـردن ترجمه و تحلیل بافتی بلاغی به معنای تشخیص بافت و شرایط پیرامونی متن، بـه عنـوان مثـال نویسنده، خواننده و شرایط اجتماعی که متن در آن ایجـاد شـده و شـرایط اجتمـاعی کـه مـتن مقصد قرار است در آن ایجاد شود (ر. ک: ساری و همکاران،1391: 45).

بحث و نتیجه­گیری

از این مقاله نتایج زیر به دست می­آید:

- مسائل اخلاقی به ویژه امروزه که انتظارات افراد از خدمات ارائه شده در حرفة ترجمه افزایش یافته، اهمیت ویژه­ای دارد. میزان اعتمادی که مشتریان نسبت به مترجمان دارند و مسئولیت بسیار سنگین آنان، لزوم وجود استاندارد اخلاقی یکسان را ضرورت می­بخشد. باید در انجام کار به اخلاق حرفه‌ای و منشور اخلاقی توجه ویژه ای داشته باشند.

- در این مقاله مجموع نظرات و آراء «حسام الدین مصطفی» به عنوان مؤلف کتاب «أسس و قواعد صنعة الترجمه» مورد توجه قرارگرفته است. وی خلاصه­ای از تجارب علمی و نتایج پژوهش­های نظری دو دهه و حاصل بررسی انواع مختلف فنون ترجمه به زبان‌های گوناگون را به رشته تحریر درآورده است.

- آشنایی با فرهنگ زبان مبدأ و پیدا کردن تخصص در حوزه­ای خاص و جزئی در ترجمه از پیش­نیازهای مهم ترجمه به شمار می­رود. شناخت تفاوت زبان عربی رسمی با زبان مطبوعاتی و نیز آشنایی با اوضاع معاصر کشورهای عربی و نیز تفاوت انواع متون مطبوعاتی برای مترجم متون مطبوعاتی یک ضرورت است.

- متون دینی و متون حقوقی، اصطلاح‌محور هستند و سبک نگارش، شکل و نوع کلمات و اصطلاحات بسیار حائز اهمیت است. متن ادبی، نویسنده‌محور یا فرم­محور است و شیوة بیان نویسنده در درجة اول اهمیت است و خواننده در آن‌ها در نظر گرفته نمی­شود.

- عدم تخصص مترجمان و بی­توجهی ناشران، تشابه نام اشخاص و اماکن مختلف، سهل انگاری در زمینة ضبط درست اسامی خاص، تفاوت حروف الفبای زبان‌های اروپایی با زبان‌های اصلی اسلامی، تبدیل تاریخ­های قمری و میلادی و برعکس از چالش­ها و آسیب­های ترجمة متون تاریخی و جغرافیایی است.

- مترجم باید بافت داخلی؛ یعنی روابط بین کلمات وبافت خارجی؛ یعنی مناسبت­های حاکم بر متن را دریابد، زیرا تغییر بافت باعث می‌شود یک جمله واحد دو معنا یا دو تعبیر متفاوت پیدا کند. عدم آگاهی از بافت باعث می­شود معنا به درستی درک نشود و این از مصادیق زیر پا نهادن اخلاق حرفه­ای است.

- مترجم در روند ترجمه باید پردازش­های واژگانی، مفهومی و بلاغی را انجام دهد تا به این اطمینان برسد که اخلاق حرفه­ای درعملیات ترجمه را رعایت کرده است.

تعارض منافع

تعارض منافع ندارم.

 

 

 

ORCID

Fatemeh Dini

http://orcid.org/0000-0002-1613-7736

Javad Asghari

http://orcid.org/0000-0002-3825-4802

آل بویه لنگرودی، عبدالعلی. (۱۳۹۲ ). چالش­های ترجمة شعر از عربی به فارسی با بررسی اشعاری از نزار قبانی، بدر شاکر سیاب و نازک الملائکة. دوفصلنامة پژوهش­های ترجمه در زبان وادبیات عربی، 3(7)، ۱۳-۴۰.
انوشیروانی، علیرضا. (۱۳۸۴). تعادل واژگانی در ترجمة متون دینی: راهکارها و چالش­ها. فصلنامة پژوهش­ زبان­های خارجی، (28)، ۱۹-۳۴.
باطنی، محمدرضا. (۱۳۷۱). پیرامون زبان و زبان‌شناسی. تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.
_____________. (۱۳۷۴). مسائل زبان‌شناسی نوین. تهران: انتشارات آگاه
حسین­زاده شانه­چی، حسن. (۱۳۸۷). خطاهای رایج در ترجمة متون تاریخ و تمدن اسلامی. مجلة تخصصی تاریخ پژوهان، 4(14)، ۲۹-۳۵.
حسینیان، سیمین. (۱۳۹۹).  اخلاق حرفه­ای در مشاوره. تهران: انتشارات کمال تربیت.  
ساری، سارا، خوش سلیقه، مسعود و هاشمی، محمدرضا. (۱۳۹۱). مطالعة توصیفی فرآیند ترجمة مترجمان انگلیسی تازه­کار ایرانی. نشریه علمی ـ پژوهشی پژوهش­های زبان­شناختی در زبان­های خارجی، 2(2)، ۴۳-۶۴.
صبحی قرا ملکی، ناصر. (۱۳۹۸). اخلاق حرفه‌ای. چاپ اول. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
صفوی، کوروش. (۱۳۸۵). آشنایی با معنی‌شناسی. تهران: انتشارات پژواک کیوان.
گنجیان­خناری، علی. (۱۳۹۷) . واکاوی چالش­های ترجمة متن ادبی، بررسی تحلیلی نوع متن، اجزای متن و چالش خواننده. دوفصلنامة پژوهش­های ترجمه در زبان وادبیات عربی، 8(18)، ۹۵-۱۱۴.
محمدزاده یاغچی، شهناز. (۱۳۸۵). مشکلات مربوط به ترجمة متون حقوقی در ایران. نشریة علمی- پژوهشی پژوهش­های ادبیات معاصر جهان، 11(35)، ۵۱-۵۹.
محمودزاده، کامبیز. (۱۳۸۵).  نگاهی بر عملکرد مترجم شفاهی. مجلة علمی- پژوهشی مطالعات ترجمه، 4(15)، ۳۳-۴۳.
مصطفی، حسام الدین. (۱۱۹۹). أسس وقواعد صنعۀ الترجمۀ. قاهره: منشورات منتدی آخر الزمان.
ناظمیان، رضا. (۱۳۹۹). روش‌هایی برای ترجمه از عربی به فارسی. چاپ چهاردهم. تهران: انتشارات سمت.
نقی­زاده، علاء. (۱۳۹۴). پیشنهاد واحد درسی «کارگاه ترجمة متون مطبوعاتی عربی» در جهت کارآفرینی برای دانشجویان رشته عربی. مجلة علمی- پژوهشی انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، (37)، 229 ـ 244.