ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حسین جوکار؛ علی افضلی؛ مسعود فکری؛ شهریار نیازی
چکیده
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمهها پرداختهاند که در بین آنها الگوی گارسس زوایای بیشتری از نقد ترجمهها را دربرمیگیرد. این الگو براساس اصل برابری میان متن مبدأ و مقصد استوار است و ترجمه را درچهار سطح معنایی-لغوی، نحوی-واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-عملی مورد بررسی قرارمی-دهد، که هر سطح دارای مؤلفههای ...
بیشتر
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمهها پرداختهاند که در بین آنها الگوی گارسس زوایای بیشتری از نقد ترجمهها را دربرمیگیرد. این الگو براساس اصل برابری میان متن مبدأ و مقصد استوار است و ترجمه را درچهار سطح معنایی-لغوی، نحوی-واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-عملی مورد بررسی قرارمی-دهد، که هر سطح دارای مؤلفههای مرتبط بهخود است. پژوهش حاضر درنظر دارد با روش تحلیلمحتوای آمیخته (کمی – کیفی)، و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه، ترجمة مرعشیپور از رمان «بینالقصرین» را بر مبنای سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختیِ الگوی گارسس مورد بررسی و نقد قرار دهد. علاوه بر ارزشِ نفس ترجمۀ «بینالقصرین» به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار نجیبمحفوظ، بازتاب مؤلفههای این دو سطح، با شاهد مثالهای فراوان در ترجمۀ این رمان، سبب شدهاست تا در این جستار، ترجمۀ اشاره شده، با تکیه بر الگوی گارسس مورد بررسی و ارزیابی قرارگیرد، که ارزیاب این امکان را دارد تا مؤلفههای مختلف از این دو سطح را بر متن ترجمه تطبیق دهد. برای این منظور الگوی گارسس در سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختی توضیح داده شده و سپس کاربردِ مؤلفههای این سطوح بر مثالهای مستخرج از ترجمه، ذکرشده است. دستاورد این جستار بیانگر آن است که ترجمۀ مرعشیپور از منظر مؤلفههای سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختیِ مدل گارسس، قابل نقد و ارزیابی است. و به دلیل داشتن ویژگیهای مثبت که پرشمارتر از ویژگیهای منفی است این ترجمه از کفایت و مقبولیت برخوردار است. همچنین مترجم از بسط نحوی، تغییر نحو یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه یا دگربینی و حذف بیش از بقیۀ مؤلفهها بهره برده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
شهریار نیازی؛ محمود بی جن خان؛ مازیار پاشایی
چکیده
نیاز بشر به اجرای فرآیند ترجمه با بازدهی هر چه بیشتر موجب تلاش وی برای دست یافتن به فناوریهای پیشرفته ترجمه بوده است. بخش اعظم تلاشها در این میدان صرف رسیدن به ترجمۀ ماشینی یا خودکار (بدون دخالت انسان) شده است که کیفیت ترجمۀ انسانی را ندارد، اما دارای مزیتهای دیگری مانند سرعت و دسترسی بالا و هزینه پایین است. اوج این مزایا را میتوان ...
بیشتر
نیاز بشر به اجرای فرآیند ترجمه با بازدهی هر چه بیشتر موجب تلاش وی برای دست یافتن به فناوریهای پیشرفته ترجمه بوده است. بخش اعظم تلاشها در این میدان صرف رسیدن به ترجمۀ ماشینی یا خودکار (بدون دخالت انسان) شده است که کیفیت ترجمۀ انسانی را ندارد، اما دارای مزیتهای دیگری مانند سرعت و دسترسی بالا و هزینه پایین است. اوج این مزایا را میتوان در ماشینهای ترجمه برخط رایگان دید. بعضی از این ماشینها (یعنی گوگل، بینگ، یاندکس، رورسو، مادرنامتی و نیوترنس) از ترجمۀ عربی به فارسی و برعکس پشتیبانی میکنند. هدف این پژوهش مقایسۀ کیفیت خروجی این ماشینهای ترجمه با همدیگر و یافتن بهترین گزینه برای ترجمۀ خودکار بین زبانهای عربی و فارسی است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا دو پیکرۀ کوچک عربی و فارسی هر کدام شامل 60 جمله با انواع و موضوعهای تصادفی از جملات موجود در دو کتاب فرهنگ بسامدی عربی و فارسی انتشارات راتلج انتخاب شد، سپس این جملات تک به تک در ماشینهای ترجمۀ اشاره شده وارد شد و خروجی دریافت شده با روش ارزیابی انسانی بر اساس مدل تحلیل و طبقهبندی خطای DQF-MQM مورد بررسی قرار گرفت. ماشینهای ترجمه به ترتیب از بیشترین به کمترین کیفیت خروجی از این قرار بودند: گوگل، بینگ، یاندکس، مادرنامتی، رورسو، و نیوترنس. این نتیجه مطلق و همیشگی نیست، بلکه آماری و احتمالاتی است؛ ماشینهای با رتبه پایینتر بعضی جملات را بهتر از ماشینهای با رتبه بالاتر ترجمه میکنند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه زارعی؛ علی افضلی؛ شهریار نیازی
چکیده
از جمله معضلات پیش روی مترجمان، تطبیق درجات نظامی است و دشواری کار مترجم زمانی دو چندان میشود که تعداد درجات نظامی زبان مبدأ و مقصد یکسان نباشد؛ در نتیجه این اصطلاحات در یکی از دو زبان بدون معادل باقی میماند؛ زیرا تفاوتهایی در ساختار نظامی نیروهای مسلح کشورها به چشم میخورد که نادیده انگاشتن آن میتواند مشکلاتی را برای مترجمان ...
بیشتر
از جمله معضلات پیش روی مترجمان، تطبیق درجات نظامی است و دشواری کار مترجم زمانی دو چندان میشود که تعداد درجات نظامی زبان مبدأ و مقصد یکسان نباشد؛ در نتیجه این اصطلاحات در یکی از دو زبان بدون معادل باقی میماند؛ زیرا تفاوتهایی در ساختار نظامی نیروهای مسلح کشورها به چشم میخورد که نادیده انگاشتن آن میتواند مشکلاتی را برای مترجمان پدید آورد. پژوهش حاضر پس از شرح درجات نظامی ایران و مقایسه آن با کشورهای عربی به بررسی واژهنامههای عمومی و تخصصی و چگونگی معادلیابی آنان با روشی توصیفی- تحلیلی و تطبیقی میپردازد. نتایج حاکی از آن است که اغلب واژهنامههای عمومی دانش کافی از حیطههای تخصصی نداشته و اصطلاحات این حوزه را با دقتنظر مورد بررسی قرار نداده و فرهنگلغتهای تخصصی نیز با توجه به اینکه نگارنده آن افراد نظامی بودند و اطلاعاتی از ساختار کشورهای عربی نداشتند، نتوانستند معادل دقیقی از درجات ارائه کنند. بهترین شیوة گزینش معادل برای اصطلاحات درجات نظامی «معادلگزینی پس از شناخت الگوی درجات نظامی ایران و کشورهای عربی» است.
شهریار نیازی؛ انسیه سادات هاشمی
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمة قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدی الگوهای ارزیابی موجود را بررسی کرد. در همین راستا، مقالة حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمة قرآن پرداخته و از میان چهار سطح این الگو، سطح نحوی- واژهساختی این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. با ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمة قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدی الگوهای ارزیابی موجود را بررسی کرد. در همین راستا، مقالة حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمة قرآن پرداخته و از میان چهار سطح این الگو، سطح نحوی- واژهساختی این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. با توجه به اینکه الگوی گارسس به متن مقصد توجه دارد و اولویت را به مخاطبِ ترجمه میدهد، ترجمة مکارم شیرازی که در این دیدگاه با الگوی مورد نظر همراستا است به عنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. دادههای تحقیق را ترجمة سورههای انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل میدهند که فضای گفتمانی مشابهی دارند و به تاریخ اسلام مربوط میشوند. مطالعة کارآمدی این سطح در ارزیابی ترجمة قرآن نشان میدهد که سطح نحوی-واژهساختی الگوی گارسس با توجه به تفاوتهای ساختاری زبان فارسی و عربی و ضرورت ایجاد تغییرات نحوی در ترجمة قرآن در ارزیابی ترجمة قرآن کارآمد است، اما تقسیم کلی مؤلفهها به مثبت و منفی باید با توجه به جایگاه و ضرورت آنها مورد بازبینی قرار گیرد. از میان مؤلفههای این سطح «تغییر نحو»، «تغییر مقوله» و «بسط معنایی» بیشترین کارکرد را در ترجمة قرآن دارند. «جبران» با توجه به گسترة صنایع بلاغی در قرآن، مؤلفة کارآمدی برای سنجش میزان موفقیت مترجم در انتقال زیباییهای قرآن است. مؤلفههای منفی «ترجمة تحتاللفظی» و «تلویح، تقلیل و حذف» و تکنیک خنثای «تغییر نوع جمله» در ترجمة مکارم به عنوان نمونة یک ترجمة مقصدگرا کمترین کارکرد را داشتهاند.