ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اکرم مدنی؛ سعداللّه همایونی؛ مسعود فکری؛ جواد اصغری
چکیده
عمل ترجمه دارای گسترهای وسیع، پیچیده و چند بعدی است که طبق نظریۀ اسکوپوس از تعیین هدف ترجمه توسط سفارشدهنده، آغاز و بعد از سیر فرایند ترجمه به محصول ترجمه ختم میگردد. آثار قاسم امین نواندیش مصری که در دو کتاب خود «تحریرالمرأة» و «المرأة الجدیدة» به مسائل زنان و به طور ویژه حجاب در جامعۀ مصر پرداخته است تا با خوانشی ...
بیشتر
عمل ترجمه دارای گسترهای وسیع، پیچیده و چند بعدی است که طبق نظریۀ اسکوپوس از تعیین هدف ترجمه توسط سفارشدهنده، آغاز و بعد از سیر فرایند ترجمه به محصول ترجمه ختم میگردد. آثار قاسم امین نواندیش مصری که در دو کتاب خود «تحریرالمرأة» و «المرأة الجدیدة» به مسائل زنان و به طور ویژه حجاب در جامعۀ مصر پرداخته است تا با خوانشی جدید از فقه اسلامی و به چالش کشیدن صورتبندی رایج از حجاب، هنجارهای جدیدی را در جامعه بازتولید و نهادینه کند، در زمان پهلوی اول به دستور قدرت حاکم ترجمه شده است. جستار حاضر از یک سو با رویکرد گفتمان کاوی انتقادی تئون وندایک به دنبال تحلیل روابط میان رخدادهای اجتماعی و گزارههای گفتمانی به عنوان پرکسیس، و از سوی دیگر درصدد تحلیل ترجمههای صورت گرفته از دو اثر مذکور، به عنوان کنش ترجمهای، بر پایه ملاحظات نظریۀ اسکوپوس است.نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در سطح همنشینی، انواع نشانداری از قبیل جابجاییهای سازههای زبان، حذف و اضافات معنادار، استفاده از مدالیتیهای متفاوت نسبت به زبان متن اصلی و در سطح جانشینی نوعی سوداری در گزینش واژگان، اصطلاحات و ترکیبهای زبانی با درجۀ متفاوت معنایی نسبت به متن اصلی وجود داشته است. به طوری که نشانداری و سوداری متون ترجمه شده با هدف بازتولید دانش موجه، باور درست و نیز ایجاد نگرش، ایدئولوژی، هنجار و ارزش در راستای اعمال قدرت حاکم و هژمونی ارادۀ وی، در زمینۀ توجیه کشف حجاب و تبدیل آن به قانون در جامعه صورت پذیرفته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اکرم مدنی؛ جواد اصغری
چکیده
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمة رمانهای میرامار، زقاق المدق و ثرثرة فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجرة الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفههای این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمة رمانهای میرامار، زقاق المدق و ثرثرة فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجرة الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفههای این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمة فارسی بر پایة نظریة نیومارک، مشخص شد که در ترجمة این رمانها شیوههای انتقال، بومیسازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقولههای فرهنگی موفق نبودهاند. بسیاری از مقولههای فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمهها است.