ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فاطمه سواری؛ نعیم عموری
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، ...
بیشتر
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهمترین زمینههای مطالعاتی بر پایۀ بنیانهای پژوهشهای علمی به شمار میرود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت میپذیرد. لازمۀ این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهشهای زبانشناختی نظریهپردازان مطرح در حوزۀ مطالعات ترجمه است. یکی از مهمترین الگوهای ارزیابی در حوزۀ مطالعات ترجمه، الگوی ترجمۀ کارمن گارسس است. پژوهش پیشرو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهرهگیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی أنثی عبریة» از خولة حمدی با ترجمۀ اسماء خواجهزاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمهها پیشنهاد میدهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژهساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانۀ گارسس، پژوهش حاضر صرفاً به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی پرداخته و به این نتیجه میرسد که برجستهترین مؤلفههای سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژهساختی، برجستهترین مؤلفهها را ترجمۀ تحتاللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل میدهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگیهای مثبت و منفی آن سنجیده میشود و هرچه تعداد ویژگیهای مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، میتوان گفت ترجمۀ خواجهزاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
ولی بهاروند؛ مینا حسونی نژاد؛ جواد کارخانه
چکیده
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را ...
بیشتر
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را دربر میگیرد، نظریۀ کارمن گارسس (1994) است. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی - تحلیلی است بر آن است تا برگردان عربی ایمان صالح با عنوان «أولئک الثلاثة والعشرون فتىً» از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسفزاده را بر پایۀ سطح لغوی- معنایی الگوی ترجمۀ کارمن گارسس ارزیابی و برتریها و کاستیهای آن را بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد که در این برگردان، بسط نحوی در پوشش مفاهیمی چون افزونی قید، صفت و ترکیب اضافی پدیدار شده و قبض نحوی در جلوههایی مانند حذف صفت، مفعول، فعل و قید نمود یافته است. همچنین نشان میدهد که مترجم در فرآیند عام در برابر خاص از ابزارهایی مانند حذف صفت بهره گرفته و در فرآیند خاص در برابر عام با تکنیک بیان نوع در کنار جنس، دایرۀ واژه را تنگتر کرده است. یافته دیگر این پژوهش، آن است که ویژگیهای مثبت، بخش چشمگیری را در این ترجمه به خود اختصاص داده و این برگردان از دو ویژگی کفایت و مقبولیت برخوردار شده و خرسندی خواننده را در پی داشته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
آرزو پوریزدانپناه کرمانی
چکیده
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان ...
بیشتر
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی میشود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته میشود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمة محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کاملترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمة منطقالطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهمترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پایبند به زبان مبدأ بوده است و ترجمة وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.