آسیه ذوعلم؛ علی حاجی خانی
چکیده
چندمعنایی بهمعنای ارادة همزمان چند معنا از لفظ واحد، یکی از مبانی زبانشناختی مورد اختلاف در قرآن است که به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم میشود. با فرض پذیرش این مبنا، بهدلیل نقش ترجمه در ابلاغ پیام قرآن، چگونگی اعمال آن در ترجمه اهمیت مییابد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی، علاوه بر یافتن شیوة درست اعمال چندمعنایی ...
بیشتر
چندمعنایی بهمعنای ارادة همزمان چند معنا از لفظ واحد، یکی از مبانی زبانشناختی مورد اختلاف در قرآن است که به دو نوع واژگانی و نحوی تقسیم میشود. با فرض پذیرش این مبنا، بهدلیل نقش ترجمه در ابلاغ پیام قرآن، چگونگی اعمال آن در ترجمه اهمیت مییابد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی، علاوه بر یافتن شیوة درست اعمال چندمعنایی در ترجمة قرآن، دیدگاه برخی مترجمان را در این موضوع بررسی کند. برای ترجمة عبارات چندمعنا بهمنظور پرهیز از کژتابی و ریزش معنا با لحاظ معیارهایی چون عدم تعارض معانی با یکدیگر و با دلایل قطعی، چند معنا با حرف ربط «و» بیان میشود. از میان مترجمان مورد بررسی، مشکینی و مکارم که به پذیرش چندمعنایی تصریح کردهاند و نیز رضایی، این مبنا را با گسترهها و شیوههای متفاوتی در ترجمه کردهاند. صفوی که براساس المیزان چندمعنایی را نمیپذیرد و معزّی و فولادوند، هیچگاه در ترجمة یک عبارت چند معنا بیان نکردهاند.
جواد اصغری
چکیده
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، ...
بیشتر
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژهنامههایی چون لسانالعرب، تاجالعروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتلبن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبانهای سامی میباشد و از این رو، در واژهنامههای عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.
کاووس روحی برندق؛ علی حاجی خانی؛ محسن فریادرس
دوره 5، شماره 12 ، شهریور 1394، ، صفحه 158-133
چکیده
انتقال علوم و معارف از هر زبانی به زبان دیگر، از راه ترجمه ممکن و میسّر است. امّا این جریان انتقال، با وجود نقاط مثبت، نقاط ضعف نیز دارد. توجّه و حسّاسیّت پیرامون این امر در قرآن کریم بسیار حائز اهمیّت است؛ زیرا از منبعی برتر از مادّه سرچشمه میگیرد. یکی از این موارد ضعف، در معناشناسی و معادلیابی واژة «حشر» و مشتقّات آن دیده میشود. ...
بیشتر
انتقال علوم و معارف از هر زبانی به زبان دیگر، از راه ترجمه ممکن و میسّر است. امّا این جریان انتقال، با وجود نقاط مثبت، نقاط ضعف نیز دارد. توجّه و حسّاسیّت پیرامون این امر در قرآن کریم بسیار حائز اهمیّت است؛ زیرا از منبعی برتر از مادّه سرچشمه میگیرد. یکی از این موارد ضعف، در معناشناسی و معادلیابی واژة «حشر» و مشتقّات آن دیده میشود. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و تحلیلی جامع و کامل دربارة معادلیابی این واژه پرداخته است و بدین نتیجه دست یافته است که معادل حقیقی و جامع این واژه، «جمع نمودن و سوق دادن به سوی قیامت» همراه با قید «اجبار» است، امّا این معنای جامع در ترجمههای فارسی معاصر از جمله، ترجمههای آیتی، الهی قمشهای، رضایی، صفّارزاده، فولادوند، کاویانپور، مجتبوی، مشکینی، مصباحزاده، معزّی و مکارم شیرزای رعایت نشده است و تنها الهی قمشهای در یک مورد، آن هم به صورت ناقص، بدان اشاره کرده است.
مهدی تدیّن نجف آبادی؛ سید علی سهراب نژاد
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، ، صفحه 155-176
چکیده
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی ...
بیشتر
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونهای تعبیر کردهاند که اغلب فارسیزبانان با مطالعة آنها نمیتوانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیۀ مورد بحث، نظر مفسّران دربارۀ عبارات کنایی آیۀ مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمههای فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایهها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین میشود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمههای بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحتاللّفظی صرف در برخی ترجمههای معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.
عباس اقبالی؛ زینب رحیمی
دوره 3، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 105-130
چکیده
قرآن مجید متنی است با لایههای شگرف که خوانش و بیان دلالتهای آیاتش از راه ترجمه درنگی بایسته لازم دارد. بدین روی ترجمههای قرآن با نقدهای بسیاری روبرو شده است. ولی با عنایت به بسامد مجازهای مرسل قرآن و دلالتهای ظریف آنها، ترجمههای این مجازها بررسی و نقدی مستقل میطلبد.در این جستار به مثابۀ گامی در نقد ترجمۀ ...
بیشتر
قرآن مجید متنی است با لایههای شگرف که خوانش و بیان دلالتهای آیاتش از راه ترجمه درنگی بایسته لازم دارد. بدین روی ترجمههای قرآن با نقدهای بسیاری روبرو شده است. ولی با عنایت به بسامد مجازهای مرسل قرآن و دلالتهای ظریف آنها، ترجمههای این مجازها بررسی و نقدی مستقل میطلبد.در این جستار به مثابۀ گامی در نقد ترجمۀ این قبیل تعابیر و متناسب با مجال یک مقاله، از میان ترجمههای فراوان فارسی، به چهار ترجمۀ (آیتی، الهی قمشهای، خرمشاهی و فولادوند) که از اشتهار و تفاوت با یکدیگر برخوردارند پرداخته شده است. بدین جهت با بهرهگیری از مراجع تفسیری المیزان فی التفسیر، جوامع الجامع ومفاتیح الغیب ...، مجازهای مرسل در 10 جزء اول قرآن مشخص گشته و به روش استقرایی ـ استنتاجی ترجمۀ تعابیری مانند: «أصابع» با علاقه کلّیّت، «ایتام» با علاقه ماکان و «لباس» با علاقه سببیّت ، بررسی و نقد شده است. حاصل این پژوهش معلوم ساخته، ترجمههای مجازهای مرسل یکنواخت نیست، هر یک از مترجمان سبک خاصی را دنبال نکرده است ، گاه از تعابیر مجازی زبان مقصد استمداد جسته و گاهی با بهرهگیری از ترجمۀ توضیحی دلالت تعبیرات را رساندهاند. در مواردی، برخی آرایۀ بلاغی نهفته در تعبیرات مجازی را فرونهاده به ترجمۀ تحتاللفظی (حرفی) مجازها بسنده کرده اند، ترجمهای که مفهوم مورد نظر تعبیر مجازی را نمیرساند. در پایان نیز ترجمۀ این چهار مترجم با یکدیگر مقایسه و به بیان رویکرد انتخاب شده از سوی هر یک پرداخته شده است.