مقاله پژوهشی
نعیمه پراندوجی؛ معصومه محتشم
چکیده
محققان در این مقاله با بررسی استعارههای مفهومی در خطبة جهاد میان متن نهجالبلاغه به عنوان متن مبدأ و دو ترجمة فارسی آن، از محمدجعفر شهیدی و علینقی فیضالاسلام به عنوان متون مقصد، به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستند که چگونه تفاوتهای فرهنگی بر ترجمة مفاهیم انتزاعی و یا تعابیر استعارة مفهومی اثر میگذارد؟ نقش مترجم ...
بیشتر
محققان در این مقاله با بررسی استعارههای مفهومی در خطبة جهاد میان متن نهجالبلاغه به عنوان متن مبدأ و دو ترجمة فارسی آن، از محمدجعفر شهیدی و علینقی فیضالاسلام به عنوان متون مقصد، به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستند که چگونه تفاوتهای فرهنگی بر ترجمة مفاهیم انتزاعی و یا تعابیر استعارة مفهومی اثر میگذارد؟ نقش مترجم در ترجمة تعابیر استعاری چه بودهاست؟ لذا نویسندگان با در نظر گرفتن آنچه مندلبیت دربارة ارتباط استعارهها و الگوهای فرهنگی بیان کرده، استعارههای مفهومی را به دو دستة استعارههای مشترک و استعارههای خلاقه تقسیمبندی نمودهاند و با استفاده از روش تحلیل استعاره، آنها را در سه سطح زبانی، مفهومی و پردازشی بررسی کردهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که مترجمان در ترجمة این خطبه به واسطة اشتراکات فرهنگی میان تمدن ایرانی و عربی در دامنة فرهنگ اسلامی، کمتر دچار لغزش و انحراف از زبان مقصد شدهاند و در مقابل، هر دو مترجم در برخی موارد به واسطة رویکرد متفاوتی که در ترجمه داشتهاند، از تعبیرهای زبانی متفاوتی در ترجمة مفاهیم استعاری مشترک و متفاوت استفاده کردهاند؛ بدین معنا که در ترجمة شهیدی دستهای از استعارههای شناختی بهکار رفته که مترجم آنها را به واسطة رویکرد بلاغی و ادبی بهکار بردهاست، در حالی که در متن اصلی بهکار نرفتهاست. فیضالاسلام نیز استعارههای خلاقانهای بهکار برده که در متن اصلی وجود ندارد و کاربرد آن به دلیل رویکرد تفسیری و سادهسازانة مترجم است.
مقاله پژوهشی
فاطمه سرپرست؛ عبدالعلی آل بویه لنگرودی؛ محسن سیفی
چکیده
محمد الفراتی (1880ـ1978م.)، مترجم و شاعر سوری، گزیدهای از غزلهای حافظ را به زبان شعر ترجمه کردهاست. وی با وجود آشنایی با زبان فارسی، گاهی در فهم، دریافت و انتقال مفاهیم بلند عرفانی خواجة شیراز موفق نبودهاست. این جستار سعی دارد بر اساس نظریۀ لفور به بررسی و ارزیابی دریافت معنایی محمد الفراتی از اصطلاحات، واژگان و تعابیر عرفانی موجود ...
بیشتر
محمد الفراتی (1880ـ1978م.)، مترجم و شاعر سوری، گزیدهای از غزلهای حافظ را به زبان شعر ترجمه کردهاست. وی با وجود آشنایی با زبان فارسی، گاهی در فهم، دریافت و انتقال مفاهیم بلند عرفانی خواجة شیراز موفق نبودهاست. این جستار سعی دارد بر اساس نظریۀ لفور به بررسی و ارزیابی دریافت معنایی محمد الفراتی از اصطلاحات، واژگان و تعابیر عرفانی موجود در غزلیات حافظ بپردازد که در پی آن برای مخاطب روشن میگردد که مترجم به زیبایی محتوای معنایی کلام شاعر را به مخاطب منتقل کردهاست. با این حال، در بیشتر موارد چرخش، تغییرات و افزایشهای اجتنابناپذیر در بازتولید وی مشاهده میشود که نه تنها خللی به درونمایۀ کلام شاعر ایجاد نکرده، بلکه بر زیبایی سخن مترجم افزودهاست و مخاطب به این مهم دست مییابد که ارائة تعادل ترجمهای کامل، آن هم به نظم کاری بس مشکل و در مواردی نیز ناشدنی است.
مقاله پژوهشی
فاطمه اکبری زاده؛ یسرا شادمان
چکیده
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیتهای دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل میشود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی ...
بیشتر
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیتهای دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل میشود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شدهاست. اما از آنجا که ترجمة نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژة آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمة خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگیهای سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمة نمایشنامه، چالشهای این دو اثر را در هزار توی ترجمة نمایشنامه مدّ نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیدهاند در ترجمهای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبههای اجراپذیری اثر، اغلب ترجمة شریعت موفقتر عمل کردهاست و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نمودهاست و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیتهای اثر نمایشی ارائه دهد.
مقاله پژوهشی
علی گنجیان خناری
چکیده
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهروست که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر و توفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. در این راستا، پژوهش پیش رو بر آن است تا با روشی توصیفیـ تحلیلی به ویژگیهای این نوع متون و چالشهایی بپردازد که ...
بیشتر
ترجمة متن ادبی، سختترین نوع ترجمه است و با چالشهای ویژهای روبهروست که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه میشود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحثهای نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر و توفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. در این راستا، پژوهش پیش رو بر آن است تا با روشی توصیفیـ تحلیلی به ویژگیهای این نوع متون و چالشهایی بپردازد که مترجم در ترجمه با آنها سروکار دارد. از رهگذر این بررسی مشخص شد که هر مترجم ادبی با سه چالش کلّی و بنیادین روبهرو است که عبارتند از: «چالش نوع متن»، «چالش خواننده»، «چالش اجزای متن». از این میان، چالش اجزای متن را میتوان به «چالش الفاظ»، «چالش اصطلاحات و تعابیر اصطلاحی»، «چالش ساختار جمله و ترکیب» و... تقسیم کرد. از این رو، مترجم باید به این چالشها و راههای برونرفت از آنها توجه داشته باشد تا در ترجمة خود گرفتار بهکارگیری الفاظ ناشناخته و غریب و نیز ساختارهای نامأنوس نشود که منجر به تضعیف سطح ترجمه و کاهش میزان اثرگذاری آن گردد. از جمله راهکارهایی که برای زدودن آن چالشها ارائه شد، گردآوری همة معانی در چارچوب بافتهای متعدد، مراجعه به پژوهشهای جدیدی که در حوزة اصطلاحات جدید صورت میگیرد، توسعهبخشی مفهوم ضمنی و... میباشد.
مقاله پژوهشی
علی ابوالحسنی؛ محمود بشیری
چکیده
با توجه به اهمیّت پژوهشهای مبتنی بر مقایسة زبانهای مختلف و تأثیر آن در کشف حلقههای ارتباطی زبان و نیز رشد فکری و فرهنگی کاربران آن، پژوهش حاضر با اتخاذ روش تحلیلی و تقابلی، مباحث جملة تابع در زبان فارسی و مقابله و شیوة بیان آن در زبان عربی را بررسی کردهاست و آنگاه از منظر دستور تطبیقی به بیان جایگاه جملة تابع در زبان فارسی و مقایسة ...
بیشتر
با توجه به اهمیّت پژوهشهای مبتنی بر مقایسة زبانهای مختلف و تأثیر آن در کشف حلقههای ارتباطی زبان و نیز رشد فکری و فرهنگی کاربران آن، پژوهش حاضر با اتخاذ روش تحلیلی و تقابلی، مباحث جملة تابع در زبان فارسی و مقابله و شیوة بیان آن در زبان عربی را بررسی کردهاست و آنگاه از منظر دستور تطبیقی به بیان جایگاه جملة تابع در زبان فارسی و مقایسة شیوه بیان آن در زبان عربی پرداختهاست تا بدین وسیله، چگونگی بیان و نقش جملات تابع در زبان فارسی و معادل آن در زبان عربی و نیز وجوه افتراق و اشتراک، بهویژه در ترجمة دو زبان آشکار شود. دستاوردهای مقالة حاضر آن است که نوع بیان جملة تابع در زبان فارسی و عربی با وجود شباهتهای چشمگیر، اختلافاتی نیز دارند، به گونهای که جملهوارة تابع در زبان فارسی با همان شیوة بیان در زبان عربی از منظر دستورپژوهان زبان فارسی و نحویون زبان عربی با دو نام مختلف بیان میشود. نتیجة مطالب این پژوهش، در ترجمة متون عربی به فارسی یا برعکس میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
نرگس انصاری
چکیده
«وفاداری»، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایههای مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل میشود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار میآید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه ...
بیشتر
«وفاداری»، «بازآفرینی» و «آفرینش ادبی» سه رویکرد متمایز و مرتبط در ترجمه است که در لایههای مختلف معنایی، شکلی و لحنی حاصل میشود. وفاداری، شرط ضروری برای بازآفرینی به شمار میآید و بدون بازآفرینی، ترجمه در زبان مقصد رسایی لازم را ندارد. آفرینش ادبی نیز بدون رعایت اصل وفاداری و فراتر از بازآفرینی، اثری بدیع ارائه میدهد که در بسیاری از لایههای زبانی و یا حتی معنایی، متفاوت از آن است ودر شعر به واسطة ادبیت متن، بیش از دیگر انواع متون مشهود است، بهویژه اگر مترجم شاعری اهل ذوق باشد. پژوهش حاضر تلاش دارد با استفاده از تحلیلهای سبکشناختی، اثر منظوم جامی را که به تأثیر از اثر فاخر فرزدق در مدح امام سجاد(ع) سرودهاست، بررسی نماید تا با توجه به مشخصههای اثر جامی و نیز تمایزها و اشتراکات دو اثر در حوزة معنایی، صوری و زیباشناختی، چگونگی و میزان وفاداری، بازآفرینی و آفرینش ادبی شعر وی از شعر فرزدق روشن شود. پژوهش ضمن رویکرد توصیفیـ تحلیلی، در برخی موارد نیز روش آماری را در پیش خواهد گرفت تا میزان ابداع و یا امانتداری جامی از متن اصلی مشخص گردد. با توجه به تمایزهای بارز شعر جامی و فرزدق در لایة آوایی، واژگانی، بلاغی، عاطفی و نحوی، اثر جامی نه یک ترجمة وفادار به متن مبدأ، بلکه ترجمهای به مثابة آفرینش است که در سطح کلّی مرتبط به یکدیگر است، اما رابطة متناظری بین آنها در سطح جزئی و ابیات برقرار نیست.