مقاله پژوهشی
محمدرضا عزیزی
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 11-28
چکیده
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیدهها نیز ارائه میکند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگهای شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر مییابد و با روحیّات خاصّ ...
بیشتر
هر فرهنگ، ویژگی و رویکرد ویژة خود را نسبت به جهان پیرامون دارد و تفسیری که از پدیدهها نیز ارائه میکند، به دلایل گوناگون، متفاوت است. نوع نگاه و قریحة ایرانی، حتّی از فرهنگهای شرقی و مجاور نیز به کلّی متمایز است. از این رو، مفاهیم گرفته شده از فرهنگ و ادب عربی، در فضا و موقعیّت فرهنگی جدید به مرور تغییر مییابد و با روحیّات خاصّ آن متناسب شده است. پژوهش حاضر به رویکرد ایرانیان در پذیرش برخی از معانی و مفاهیم زبان و ادبیّات عربی در قالب مصداقهای گوناگون اهتمام خواهد داشت. تحوّل مدلولها، تطوّر نمادها و جلوههای فرهنگ عربی در زبان و ادبیّات فارسی با تکیه بر روش توصیفیـ تحلیلی مدّ نظر است. به نظر میرسد شرایط اقلیمی، تاریخ، نظام عقیدتی و اجتماعی، مناسبتهای قدرت و غیره در شکلگیری این جهانبینی و شیوة تفکّر، تأثیر داشته است؛ به عبارت دیگر، ایرانیان و عربها در پذیرش مفاهیم از یکدیگر، منفعل عمل نکردهاند و در قبول و ترجمة آن به تناسب ذوق و قریحة خویش دستکاریها کردهاند. بسیاری از این دگردیسیها، آرامآرام و به صورت ناخودآگاه در ترجمه از عربی به فارسی و بالعکس صورت گرفته است که امروزه میتواند آگاهانه در ترجمههای ارتباطی مورد توجّه قرار گیرد. این طیف پژوهشها ظرافتهای زبانی و قومی را به مترجمان میآموزد که توجّه نکردن بدان ممکن است از رسایی و دلنشینی اثر بکاهد و رنگ و بوی ترجمه به آن بدهد.
مقاله پژوهشی
علیرضا نظری
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 29-56
چکیده
واگذاری امور انسانی به ماشین را شاید بتوان یکی از ویژگیهای متمایز عصر جدید دانست؛ دورهای که انسان بیش از پیش با ابداعها و اختراعهای گسترده، هرچه بیشتر به دنبال رفع دشواریهای پیش روی زندگی، نیازهای بشر و واگذاری آن به دستگاههایی است که میزان بهرهوری آنها به مراتب بالاتر و دقیقتر از انسان است. امّا بلندپروازی بشر به حدّی ...
بیشتر
واگذاری امور انسانی به ماشین را شاید بتوان یکی از ویژگیهای متمایز عصر جدید دانست؛ دورهای که انسان بیش از پیش با ابداعها و اختراعهای گسترده، هرچه بیشتر به دنبال رفع دشواریهای پیش روی زندگی، نیازهای بشر و واگذاری آن به دستگاههایی است که میزان بهرهوری آنها به مراتب بالاتر و دقیقتر از انسان است. امّا بلندپروازی بشر به حدّی است که در پی محوّل کردن برخی ویژگیهای خاصّ بشری از جمله تفکّر، دریافت، تحلیل و... به ماشین است. از جمله نیازهای روزافزون بشر در عصر ارتباط و سرعت، نیاز به ترجمه از زبانهای متعدّد در حدّاقل زمان ممکن است. لذا واگذاری ترجمه به ماشین نیز در عصر جدید، از تلاشهای خاصّ برخی حوزههای علمی، مثل هوش مصنوعی، زبانشناسی رایانهای و... بوده است. تجربههای پُرنوسان این ایده، حتّی در زبانهای مشابه موفّقیّت آن را با چالش مواجه کرده است. این مقاله سعی دارد در کنار اشاره به جایگاه و میزان رواج این نوع ترجمه بین دو زبان با نگاهی تحلیلی، گونههای متعدّد چالش ترجمة ماشینی از عربی به فارسی را ارائه و تحلیل نماید و نشان میدهد که ترجمة ماشینی با نگرش مطلق به آن، چالشهای ویژهای در زبان عربی دارد که بسیاری از زبانهای دیگر فاقد آنها هستند؛ از جمله ابهام نوشتاری، ابهام واژگانی و مسئلة اِعراب. لذا ترجمة ماشینی از زبانی چون عربی به زبانی همچون فارسی، شاید از دشوارترین مراحل در تکامل یک ماشین ترجمة جهانی باشد.
مقاله پژوهشی
علی صابری؛ معصومه فروزان
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 57-78
چکیده
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا میتوان برخی ساختارها و ترکیبهای ...
بیشتر
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا میتوان برخی ساختارها و ترکیبهای دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجّب و شگفتی گوینده میباشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» میتواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیبهای وصفی، میتواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» میتواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. امّا با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادلگزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژهگزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده میشود.
مقاله پژوهشی
ابراهیم ابراهیمی؛ اصغر طهماسبی بلداجی؛ باب الله محمدی نبی کندی
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 83-112
چکیده
سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و نمیتوان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کردهاند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمیباشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین ...
بیشتر
سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و نمیتوان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کردهاند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمیباشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزودههای نمایانی در ترجمة خویش به کار بردهاند. اغلب این افزودهها با استناد به تفاسیر و کتابهای اسبابالنّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزودههای تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشهای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی مینماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّههای تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزودههای تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا میکنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمههای معاصر خواهد بود که میتوانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
مقاله پژوهشی
مرتضی قائمی؛ رسول فتحی مظفری
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 113-154
چکیده
یکی از چالشهای کنونی ترجمه، برگرداندن عبارتهای کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارتهای زبانی، نقش بیبدیل آرایههای ادبی، بهویژه تصاویر خیالانگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعتپردازیها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارتهایی که معنای ...
بیشتر
یکی از چالشهای کنونی ترجمه، برگرداندن عبارتهای کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارتهای زبانی، نقش بیبدیل آرایههای ادبی، بهویژه تصاویر خیالانگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعتپردازیها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارتهایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژهای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالشهای پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه میباشد. خطبههای نهجالبلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازیهای هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهجالبلاغه پرداختهایم که این ترجمهها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیضالإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاههای ترجمه، به روشهای مختلف ترجمة عبارتهای کنایی میپردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار میدهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایههای «دنیا» بر اساس ترجمههای مذکور میپردازیم. نتایج نشان میدهد که به طور مطلق نمیتوان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی میتوان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارتهای کنایی برخی ترجمهها نسبت به دیگر ترجمهها دست یافت، امّا اجمالاً میتوان گفت که مترجمان در ترجمة جملههای کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحتاللّفظی گرایش داشتهاند و در ترجمة واژههای کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحتاللّفظی روی آوردهاند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کردهاند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کردهاند.
مقاله پژوهشی
مهدی تدیّن نجف آبادی؛ سید علی سهراب نژاد
دوره 4، شماره 11 ، دی 1393، صفحه 155-176
چکیده
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی ...
بیشتر
کنایه یکی از اسلوبهای مهمّ بیانی در همة زبانهاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن میگوید، از همة عناصر بیانی، بهویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل میشود؛ کنایههایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونهای تعبیر کردهاند که اغلب فارسیزبانان با مطالعة آنها نمیتوانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیۀ مورد بحث، نظر مفسّران دربارۀ عبارات کنایی آیۀ مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمههای فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایهها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین میشود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمههای بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحتاللّفظی صرف در برخی ترجمههای معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.