ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ فاطمه اکبری زاده
چکیده
ژان رنه لادمیرال در حوزۀ نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود کردن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابهجایی، ابهامزدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، ...
بیشتر
ژان رنه لادمیرال در حوزۀ نظریهپردازی ترجمه با رویکرد مقصدگرا معتقد است که محدود کردن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست بوده و مترجم باید به تولید معنا و یا آفرینش مجدد بپردازد. این نظریهپرداز راهکارهایی از جمله جابهجایی، ابهامزدایی، افزودهسازی و... ارائه داده است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد لادمیرال، به بازخوانی ترجمۀ رضا عامری از رمان «موسم الهجرة إلی الشمال» اثر طیب صالح -کاندید جانشینی «نجیب محفوظ»- میپردازد. جستار حاضر نمونههایی از ترجمه را که طبق مؤلفههای لادمیرال موفق بودهاند، ارائه و توفیقشان را طبق مؤلفهها تحلیل کرده است. سپس نمونههایی دیگر را بیان کرده که طبق مؤلفهها موفق نبودهاند. در پایان، دلایل قوت و ضعف ترجمۀ عامری بر اساس نظریۀ لادمیرال نشان داده شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد، مترجم در مباحث «ابهامزدایی»، «افزودهسازی» و «حذف» کاملاَ موافق با مؤلفههای لادمیرال عمل کرده و متنی خوانا و قابل فهم در فرهنگ مقصد ارائه داده است. این در حالی است که در پارهای از موارد، مانند مباحث «جابهجایی» و«حق انتخاب مترجم»، مؤلفههای الگوی لادمیرال دیده نشده است. در نهایت طبق آمار گرفته شده از 24 نمونۀ متن طیب صالح، 3 مورد ترجمه، مخالف رویکرد مؤلفههای لادمیرال بوده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
ولی بهاروند؛ مینا حسونی نژاد؛ جواد کارخانه
چکیده
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را ...
بیشتر
ترجمه را میتوان پلی برای پیوند اندیشهها و باورهای مردمان دو فرهنگ دانست. از دیرباز تاکنون آدمی در پرتو ترجمه با گفتارها، کردارها و دستاوردهای سرزمینهای دیگر آشنا شده و از این رهگذر، بینش و نگرش خود را بارور کرده است. یکی از برجستهترین نظریههای ترجمه که به سنجش سطح کیفی متون برگردان شده ادبی میپردازد و چهار سطح گوناگون را دربر میگیرد، نظریۀ کارمن گارسس (1994) است. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی - تحلیلی است بر آن است تا برگردان عربی ایمان صالح با عنوان «أولئک الثلاثة والعشرون فتىً» از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته احمد یوسفزاده را بر پایۀ سطح لغوی- معنایی الگوی ترجمۀ کارمن گارسس ارزیابی و برتریها و کاستیهای آن را بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد که در این برگردان، بسط نحوی در پوشش مفاهیمی چون افزونی قید، صفت و ترکیب اضافی پدیدار شده و قبض نحوی در جلوههایی مانند حذف صفت، مفعول، فعل و قید نمود یافته است. همچنین نشان میدهد که مترجم در فرآیند عام در برابر خاص از ابزارهایی مانند حذف صفت بهره گرفته و در فرآیند خاص در برابر عام با تکنیک بیان نوع در کنار جنس، دایرۀ واژه را تنگتر کرده است. یافته دیگر این پژوهش، آن است که ویژگیهای مثبت، بخش چشمگیری را در این ترجمه به خود اختصاص داده و این برگردان از دو ویژگی کفایت و مقبولیت برخوردار شده و خرسندی خواننده را در پی داشته است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
جواد اصغری؛ حسین جوکار
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدیِ مؤلفههای واحد ترجمه را مورد بررسی قرارداد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقولۀ واحد ترجمه در ترجمۀ قرآن کریم بررسیشود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریهپردازان حوزۀ ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسۀ واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفتهاند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمۀ قرآنکریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریهپردازان غربی مطرح کردهاند از یک واحد ابداعی دیگر -واحد کمتر از کلمه- استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریهپردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمههایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند، عبارتند از: ترجمۀ معزی، پاینده، مکارمشیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمۀ قرآنکریم میتوان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافتههای این پژوهش و از آنجا که در ترجمۀ قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمهایِ پیشنهادی برای ترجمۀ قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد رحیمی خویگانی
چکیده
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت ...
بیشتر
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمانهای سیاسی، مسئلۀ مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصۀ ترجمۀ بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک میشود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمههای متفاوت از گفتوگوی وزیر قطر و نمایندۀ عربستان در افتتاحیۀ دورۀ 148 اتحادیۀ کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریۀ کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانههای مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کردهاند. نتیجه این پژوهش مشخص میکند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانههای مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر دادهاند.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
آرزو پوریزدانپناه کرمانی
چکیده
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان ...
بیشتر
الگوی گارسس یکی از مهمترین نظریات حوزه ی زبانشناختی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه ها، سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شدة ادبی میپردازد. در این الگو ترجمه ها با تکیه بر دو معیار مقبولیت و کفایت و براساس ویژگی های مثبت و منفی در چهار سطح بررسی میشوند. در سطح نخست این نظریه، عناصر مرتبط با واژگان و انتقال معنا از طریق واژگان بررسی میشود. در دومین سطح به بررسی عناصر نحوی و صرفی پرداخته میشود و در سطوح سوم و چهارم گفتمان و سبک متن مورد ارزیابی قرار می گیرد. منطق الطیر اثر فریدالدین عطار نیشابوری یکی از برجسته ترین منظومه های عرفانی فارسی است که به زبان های مختلفی ترجمه شده است؛ در این میان ترجمة محمد بدیع جمعه، استاد دانشگاه عین شمس به زبان عربی کاملترینِ این ترجمه هاست. علاوه بر ارزش نفسِ ترجمة منطقالطیر و انتقال اندیشه های بی بدیل عطار به دنیای عرب، دقت و ایجاز در ترجمه، سجع در کلام و برجستگی های ادبی ترجمه از مهمترین محاسن و شاخصه های ترجمه ی بدیع محمد جمعه است که سبب شده است تا در این جستار ترجمه ی اشاره شده با تکیه بر الگوی گارسس و سطوح چهارگانه ی آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مترجم در ترجمه ی مدنظر پایبند به زبان مبدأ بوده است و ترجمة وی در دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- صرفی از مقبولیت و کفایت بیشتری نسبت به دو سطح دیگر برخوردار است و مترجم در دو سطح یادشده از تکنیک های مثبت بیشتری استفاده کرده است. در مقابل تکنیک های منفی در دو سطح گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی در ترجمه ی مورد بررسی نمود قابل تأمّلی داشته اند که علت آن را باید در نوع متن منتخب برای ترجمه؛ یعنی منظومه ای عرفانی، جست. با وجود این، بهره گیری از مؤلفه های معادل فرهنگی، بسط واژگانی، جبران، تغییر نحو و ساختار موجبات اعتلای ترجمه ی محمد بدیع جمعه را فراهم آورده است.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
عباس گنجعلی؛ سید مهدی نوری کیذقانی؛ مسعود سلمانی حقیقی
چکیده
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ...
بیشتر
امروزه نظریهپردازان حوزۀ ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعۀ روشهای نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائۀ ترجمۀ مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کردهاند. یکی از نظریۀپردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده میشود، به قول مشونیک نوعی نظریۀ ترجمۀ متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همانطور که نقاشی به ساختارهای تصویری میپردازد؛ چراکه زبانشناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمۀ مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی میباشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روحالله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمۀ هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. برآیند پژوهش نشان میدهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است بهخوبی در ترجمۀ خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجارهای رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیهشده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمۀ قابلقبول، نشانههای فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
یسرا شادمان؛ مینا عربی
چکیده
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و ...
بیشتر
نظریهپردازان حوزه ترجمه، الگوهای بسیاری را جهت ارزیابی میزان مقبولیت آثار ادبی در زبان مقصد ارائه دادهاند که هر یک میتواند شاخص مناسبی برای بررسی ترجمهها بهشمار رود. الگوی کارمن گارسس از اساسیترین نظریات در زمینة زبانشناسی است که به ارزیابی سطح کیفی ترجمهها در چهار سطح: (معنایی-لغوی)، (نحوی- صرفی)، (گفتمانی- کارکردی) و (سبکی- علمی) میپردازد که هر یک خود از زیرمجموعههایی تشکیل شدهاند. در این جستار، تلاش شده براساس الگوی پیشنهادی گارسس، ترجمة رمان «طشاری»، نوشتة «انعام کجهجی» با عنوان «تکهپارههای من» به تلاش «کریم پورزبید» مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری نگاشته شده، نشان میدهد که پورزبید به زبان مبدأ متکی نبوده و حتی در پارهای از موارد به مفاهیم اصلی داستان خلل وارد کرده است. همچنین در سطح (سبکی- علمی) بیشترین تراکم موردی را داشته و از آنجایی که زیرمجموعههای این سطح در قالب ویژگیهای منفی گنجانده میشوند، میتوان گفت که این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار نیست.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمدرضا عزیزی؛ عباس واعظ زاده
چکیده
دیوان حافظ بالعربیة شعراً برگردانی منظوم از 490 غزل حافظ شیرازی است. این پژوهش در نظر دارد موسیقی بیرونی یا همان وزن عروضی این ترجمه را با تکیه بر ظرافتهای عروض فارسی و عربی بررسی کند. عواملی مانند نوع اوزان، تفاوت شمار ارکان عروضی، تغییر وزن، ضرورتهای شعری، زحافات و افزودن یا کاستن واژهها به دلایل عروضی، نقد و ارزیابی شد. به ...
بیشتر
دیوان حافظ بالعربیة شعراً برگردانی منظوم از 490 غزل حافظ شیرازی است. این پژوهش در نظر دارد موسیقی بیرونی یا همان وزن عروضی این ترجمه را با تکیه بر ظرافتهای عروض فارسی و عربی بررسی کند. عواملی مانند نوع اوزان، تفاوت شمار ارکان عروضی، تغییر وزن، ضرورتهای شعری، زحافات و افزودن یا کاستن واژهها به دلایل عروضی، نقد و ارزیابی شد. به منظور تمرکز بیشتر بر 20 غزل نخست دیوان حافظ تکیه شد، اما برای اطمینان از یافتهها به سایر غزلیات به ویژه ملمّعات نیز توجه شد. روش پردازش دادهها توصیفی- تحلیلی با رویکرد علم عروض است. نتایج تحقیق نشان میدهد نحو و گاه حتی بلاغت شعر حافظ در این ترجمه تحت تأثیر موسیقی بیرونی قرار گرفته و زحافات و ضرورتهای شعری را در زبان مقصد به دنبال آورده است. تغییراتی که عروض شعر فارسی در گذر زمان مطابق ذوق و قریحة ایرانی یافته به آسانی در چنبرة ترجمه نمیگنجد. به نظر میرسد تغییر وزن غالب ملمّعات در جریان ترجمة حاضر، گواهی بر این مدعا باشد.
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
خسرو جانقربان؛ علی بشیری
چکیده
پیوند میان زبان فارسی و عربی دیرزمانی است که برقرار شده و تعامل و تداخل فرهنگها به اوج خود رسیده است. ابزار ترجمه یکی از اسباب بده و بستان این تعاملات فرهنگی و هدف اصلی این بوده که چگونه یک پیام با کمترین خدشه از یک زبان مبدأ به زبان مقصد انتقال یابد. در واژگان پیامرسان زبان مبدأ، صوتواژهها حاملهایی هستند که احساسات ...
بیشتر
پیوند میان زبان فارسی و عربی دیرزمانی است که برقرار شده و تعامل و تداخل فرهنگها به اوج خود رسیده است. ابزار ترجمه یکی از اسباب بده و بستان این تعاملات فرهنگی و هدف اصلی این بوده که چگونه یک پیام با کمترین خدشه از یک زبان مبدأ به زبان مقصد انتقال یابد. در واژگان پیامرسان زبان مبدأ، صوتواژهها حاملهایی هستند که احساسات عاطفی یا غیرعاطفی را با خود حمل میکنند. احساسات عاطفی همچون احساس شادی، اندوه، درد، حسرت و غیرعاطفی مانند آواهای تقلیدی. در این مقاله به بررسی صوتواژهها در ترجمة رمان درازنای شب که مشتمل بر تعداد قابل توجهی از آنها است، پرداخته شده است. تجزیه آحادی ترجمه و مقایسة آن با واژة فارسی یکی از روشهای مطابقت میان آنهاست و از این طریق میزان تطابق دو واژة فارسی و عربی بررسی شده است. از جمله رهاورد این پژوهش آن است که مترجم در بیشتر موارد، ترجمة صحیحی از صوتواژهها ارائه داده و توانسته است دلالتهای آنها را با توجه به بافت و سیاقی که داشتهاند به طور کامل به زبان مقصد انتقال دهد؛ هر چند تا اندازهای موفق بوده، اما در برخی مواقع هم راه را به خطا رفته و در انتقال ترجمة صحیح وامانده است.
یسرا شادمان؛ محمدنبی احمدی؛ سحر ملکیان
چکیده
نظریۀ استعارۀ مفهومی اصطلاحی در زبانشناسی شناختی است که به دریافت یک ایده یا حوزۀ مفهومی براساس ایده یا مفهومی دیگر میپردازد. به منظور بررسی ارتباط دو سطح استعارۀ مفهومی (استعارههای شباهت و استعارههای خاص) با عمل برگردان و میزان توجه مترجمان بدان، نمونههایی از کتاب صحیفۀ سجّادیه و دو ترجمۀ مشهور و معاصر آن از موسویموسویگرمارودی ...
بیشتر
نظریۀ استعارۀ مفهومی اصطلاحی در زبانشناسی شناختی است که به دریافت یک ایده یا حوزۀ مفهومی براساس ایده یا مفهومی دیگر میپردازد. به منظور بررسی ارتباط دو سطح استعارۀ مفهومی (استعارههای شباهت و استعارههای خاص) با عمل برگردان و میزان توجه مترجمان بدان، نمونههایی از کتاب صحیفۀ سجّادیه و دو ترجمۀ مشهور و معاصر آن از موسویموسویگرمارودی و الهیقمشهای انتخاب شده است. در این نمونهها، عنصر استعاره استخراج و عملکرد هر یک از مترجمان در برخورد با آن سنجیده شده است. محدودیت بررسی استعاره در متون مذهبی همچون صحیفۀ سجّادیه به جنبههای زیباییشناختی آن، موجب شد تا در چارچوب نظریۀ معاصر استعاره، ضمن بررسی اصول این نظریه به تحلیل مفهومی استعارههای صحیفۀ سجّادیه و نقد ترجمه آنها پرداخته شود. نتایج این تحقیق که براساس الگوی جورج لیکاف و مارک جانسون و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، حاکی از آن است که مترجمان در انتقال معانی متن مبدأ رویکرد متفاوتی داشتهاند، اما موفقیت هر دو مترجم در برگردان استعاره به یک میزان بوده است. موسویگرمارودی به عنوان مترجم ادیب از استعارههای خلاقانه استفاده کرده و الهیقمشهای به منظور سهولت ترجمه -در برخی نمونهها- مفاهیم انتزاعی را بدون حالت استعاری برگردانده است.
زهره گرجی؛ رقیه رستم پور ملکی
چکیده
نقش زبان در یک متن ادبی، زیباییآفرینی بوده و ترجمۀ ادبی نیز از این منظر از حساسیت ویژهای برخوردار است. در متن ادبی، مترجم نه تنها محتوا و پیام، بلکه آرایهها و صنایع ادبی را نیز باید به میزان مجاز و در قالبی که متن میطلبد، وارد متن ترجمه کند. در میان نظریههای نقد ترجمه، الگوی کارمن والرو گارسس (1994) به نقد ترجمۀ ادبی میپردازد. ...
بیشتر
نقش زبان در یک متن ادبی، زیباییآفرینی بوده و ترجمۀ ادبی نیز از این منظر از حساسیت ویژهای برخوردار است. در متن ادبی، مترجم نه تنها محتوا و پیام، بلکه آرایهها و صنایع ادبی را نیز باید به میزان مجاز و در قالبی که متن میطلبد، وارد متن ترجمه کند. در میان نظریههای نقد ترجمه، الگوی کارمن والرو گارسس (1994) به نقد ترجمۀ ادبی میپردازد. این الگو شامل چهار سطح (معنایی- لغوی، نحوی- واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی- عملی) است. در این الگو، ترجمهها از منظر دو معیار کفایت و مقبولیت نیز ارزیابی میشوند. این پژوهش، ترجمۀ منتخب آثار «جبران خلیل جبران» در کتاب «حمّام روح» سید حسن حسینی (1377) را بر پایۀ نظریۀ نقد ترجمۀ گارسس و در هر چهار سطح مدل پیشنهادی وی با شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه و تحقیق قرار میدهد. دستاورد این جستار، بیانگر آن است که مترجم در زمینه معنایی- لغوی و نحوی- واژهساختی، عملکرد بهتری داشته و در سطوح سبکی و گفتمانی نسبتاً ضعیف ظاهر شده است، اما بهطور کلی این ترجمه از کفایت و مقبولیت لازم برخوردار است. همچنین مترجم بیش از همۀ راهکارها از «بسط یا افزایش» بهره جسته است.
زهرا باوندپوری؛ شهریار همّتی؛ تورج زینی وند؛ علی سلیمی
چکیده
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطۀ آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمههای عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاههای نقدی وی پیرامون این ترجمهها را براساس 7 مؤلّفه (عقلاییسازی، شفافسازی، اطناب کلام، غناییزداییکیفی، ...
بیشتر
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطۀ آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمههای عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاههای نقدی وی پیرامون این ترجمهها را براساس 7 مؤلّفه (عقلاییسازی، شفافسازی، اطناب کلام، غناییزداییکیفی، غناییزداییکمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریختشکنانۀ آنتوان برمن (1991-1942م) نظریهپرداز مبدأگرای فرانسوی به شیوۀ توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّة لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاههای نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفههای نظریۀ آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بکّار در نقد و بررسیهای خود با بهرهگیری از رویکرد زبانشناختی اغلب دیدگاههایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبانشناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفههای نظریۀ آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبانشناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاههای خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
علی اکبر نورسیده؛ مسعود سلمانی حقیقی
چکیده
تحلیل و بررسی کیفیت ترجمه از دیرباز مورد توجه بوده است. برای نقد ترجمۀ متون از عربی به فارسی و برعکس شیوههای مختلفی از سوی نظریهپردازان و زبانشناسان مطرح شده است. یکی از روشهای ارائه شده در حوزۀ نقد ترجمه، مدل وینه و داربلینه است. در این جستار بهدنبال ارزیابی چگونگی ترجمۀ عادل عبدالمنعم سویلم براساس مدل وینه و داربلینه بودیم ...
بیشتر
تحلیل و بررسی کیفیت ترجمه از دیرباز مورد توجه بوده است. برای نقد ترجمۀ متون از عربی به فارسی و برعکس شیوههای مختلفی از سوی نظریهپردازان و زبانشناسان مطرح شده است. یکی از روشهای ارائه شده در حوزۀ نقد ترجمه، مدل وینه و داربلینه است. در این جستار بهدنبال ارزیابی چگونگی ترجمۀ عادل عبدالمنعم سویلم براساس مدل وینه و داربلینه بودیم و اینکه کدامیک از مؤلفههای این نظریه در این ترجمه بیشتر بهکار رفته است. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با آمارگیری، بخشی از ترجمۀ عربی عادل عبدالمنعم سویلم از رمان مدیر مدرسه اثر جلال آلاحمد با تکیه بر مدل وینه و داربلینه مورد بررسی قرار گرفته و کیفیت و روش تعریب این رمان توسط مترجم شد. نتیجه نشان داد مترجم در ترجمۀ نمونههای انتخابی بیشتر به عناصر زبان مقصد توجه داشته است. همچنین در برخی از موارد از انتقال پیام و محتوای زبان اصلی به زبان مقصد چشمپوشی کرده و متکی به ترجمۀ مستقیم و لغوی شده که این امر ممکن است ناشی از شناخت ناکافی مترجم از برخی مؤلفههای فرهنگی و پایههای اساسی زبان مبدأ باشد.
علی اصغر شهبازی؛ مصطفی پارسایی پور
چکیده
مثنوی مولانا در آن سوی مرزهای زبان و فرهنگ فارسی بازتابی گسترده داشته و مخاطبان بسیاری را شیفتۀ خود ساخته است. این اثر فاخر در میان کشورهای عربی نیز از توجه ویژهای برخوردار بوده است. ادبای عرب -در قالبهای نظم و نثر- به ترجمه و شرح این شاهکار ادبی- عرفانی پرداختهاند که در این میان، ترجمههای منظوم دو شاعر معاصر عراقی، عبدالعزیز ...
بیشتر
مثنوی مولانا در آن سوی مرزهای زبان و فرهنگ فارسی بازتابی گسترده داشته و مخاطبان بسیاری را شیفتۀ خود ساخته است. این اثر فاخر در میان کشورهای عربی نیز از توجه ویژهای برخوردار بوده است. ادبای عرب -در قالبهای نظم و نثر- به ترجمه و شرح این شاهکار ادبی- عرفانی پرداختهاند که در این میان، ترجمههای منظوم دو شاعر معاصر عراقی، عبدالعزیز جواهری و محمد جمال هاشمی در معرفی مثنوی به مخاطبان عرب نقشی برجسته ایفا کرده است. آشنایی این دو مترجم با چارچوب اندیشه سراینده مثنوی و قرابت فرهنگی دو زبان، فضای روحانی اشعار را در تعریب این اثر نمایان میسازد. در مقالۀ حاضر پس از بیان ویژگیهای این دو ترجمۀ منظوم، برگردان داستان آغازین مثنوی، یعنی «شاه و کنیزک» را با تکیه بر هفت راهبرد ترجمۀ «وینی» و «داربلنه» مورد ارزیابی قرار دادیم. این بررسی بیانگر آن است که تعریب جواهری به دلیل بهرهگیری پربسامد از الگوهای ترجمۀ مستقیم و به طور ویژه ترجمۀ لغوی به متن مبدأ نزدیکتر است. ضمن آنکه وفاداری به متن و رعایت امانت از ویژگیهای مثبت این ترجمه بهشمار میآید. درحالی که در ترجمۀ منظوم هاشمی، ساختارهای نحوی و معنایی زبان مقصد بیشتر جلوه دارد. این مترجم به جای تعریب دقیق ابیات به تصریح معانی ضمنی داستان پرداخته است تا درک داستان برای خوانندۀ زبان دوم آسان شود. در میان راهبردهای هفتگانۀ ترجمه نیز جابهجایی و تعدیل در ترجمۀ هاشمی، فراوانی قابل توجهی نسبت به دیگر مراحل دارد.
علی بشیری؛ زهرا هادوی خلیل آباد
چکیده
نقد ترجمه به تحلیل و ارزیابی کیفیت ترجمه از طریق بیان نقاط مثبت و منفی میپردازد. یکی از شیوههای نقدی بهکارگیری نظریهها است. نظریهای که در این پژوهش برای نقد ترجمة رمان «فرانکشتاین فی بغداد» نوشتة احمد سعداوی بهکار گرفته شده، نظریة گارسس است. این نظریه در سال ۱۹۹4 توسط کارمن گارسس اسپانیایی پیشنهاد شده که مبتنی بر ...
بیشتر
نقد ترجمه به تحلیل و ارزیابی کیفیت ترجمه از طریق بیان نقاط مثبت و منفی میپردازد. یکی از شیوههای نقدی بهکارگیری نظریهها است. نظریهای که در این پژوهش برای نقد ترجمة رمان «فرانکشتاین فی بغداد» نوشتة احمد سعداوی بهکار گرفته شده، نظریة گارسس است. این نظریه در سال ۱۹۹4 توسط کارمن گارسس اسپانیایی پیشنهاد شده که مبتنی بر چهار سطح «معنایی- لغوی»، «نحوی- واژهساختی»، «گفتمانی- کارکردی» و «سبکی- عملی» است که هر سطح دارای زیرگروههای مرتبط به خود است. در این الگوی پیشنهادی با کمک این زیرگروهها میتوان افزایش، مانش (حفظ) و کاهش اطلاعات زبان مبدأ در زبان مقصد و همچنین ویژگیهای مثبت و منفی ترجمه را بررسی کرد. در نهایت طبق نظریة گارسس بررسی کفایت و مقبولیت هر ترجمه، بستگی به ویژگیهای مثبت و منفی آن دارد. در واقع هرچه تعداد ویژگیهای مثبت ترجمهای بیشتر باشد، ترجمه از کفایت و مقبولیت برخوردار است. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی همة بخشهای ترجمة أمل نبهانی از رمان «فرانکشتاین فی بغداد» در هر چهار سطح نظریة گارسس پرداخته است. طبق بررسیهای این پژوهش که با جایگذاری نمونههای قابل تطبیق ترجمه با زیرگروههای نظریة گارسس به دست آمده در سطح اول (معنایی- لغوی) و سطح دوم (نحوی- واژهساختی) نظریه، بیشترین نمونهها از ترجمة این رمان یافت شد و به دلیل داشتن ویژگیهای مثبت که پرشمارتر از ویژگیهای منفی است این ترجمه ازکفایت و مقبولیت برخوردار است.
مریم بخشی؛ کبری ظفری؛ سپیده باقری
چکیده
نقد و ارزیابی ترجمه، بخش مهمی از کار ترجمه است که به رشد و تکمیل آن منجر میشود. نظریۀ ارزیابی کیفیت ترجمۀ گارسس (1994) به دلیل دارا بودن معیارهای میزان قابلیت و کیفیت متون ترجمه در تشخیص سطح کیفی ترجمهها بسیار کارآمد است. کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری از جمله کتابهای برجسته در زمینۀ تاریخ، فرهنگ و سیاست است ...
بیشتر
نقد و ارزیابی ترجمه، بخش مهمی از کار ترجمه است که به رشد و تکمیل آن منجر میشود. نظریۀ ارزیابی کیفیت ترجمۀ گارسس (1994) به دلیل دارا بودن معیارهای میزان قابلیت و کیفیت متون ترجمه در تشخیص سطح کیفی ترجمهها بسیار کارآمد است. کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری از جمله کتابهای برجسته در زمینۀ تاریخ، فرهنگ و سیاست است که با عنوان «الإسلام و إیران»، به زبان عربی ترجمه شده است. در پژوهش حاضر، تعریب این کتاب با تکیه بر الگوی «کارمن والرو گارسس» و در چهار سطح واژگانی، دستوری، گفتمانی و سبکی و به روش توصیفی- تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش، بیانگر آن است که این تعریب -با توجه به تکنیکهای منفی بیشتر- تنها از کفایت برخوردار است نه مقبولیت. مترجم در دو سطح «معنایی- لغوی» و «نحوی- صرفی» نسبت به سطوح دیگر مدل گارسس موفقتر عمل کرده و در سطح «گفتمانی- کارکردی» و «سبکی- عملی» نیازمند بازنگری است. از عیوب اساسی ترجمه، حذفهای مخل و نابجا است که شامل حذف واژه، جمله، پاراگراف و صفحات متعدد است. در کنار حذف، شاهد پدیدۀ بسط یا پرگویی بیش از اندازه هستیم که گاه منجر به تحریف متن میشود.
محمدنبی احمدی؛ زهرا قنبری
چکیده
الگوها و مدلهای متفاوتی از سوی نظریهپردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتر برای سنجش ترجمهها بهکار میروند. نظریۀ ارزیابی کیفیّت ترجمۀ کارمن گارسس (1994) از مهمترین نظریات حوزۀ زبانشناختی استکه بهمنظور تشخیص سطحکیفی ترجمهها، سازمان یافته و بهتحلیل کیفی متون ...
بیشتر
الگوها و مدلهای متفاوتی از سوی نظریهپردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتر برای سنجش ترجمهها بهکار میروند. نظریۀ ارزیابی کیفیّت ترجمۀ کارمن گارسس (1994) از مهمترین نظریات حوزۀ زبانشناختی استکه بهمنظور تشخیص سطحکیفی ترجمهها، سازمان یافته و بهتحلیل کیفی متون ترجمه شدۀ ادبی میپردازد. در این نوشتار، برآنیم براساس الگوی پیشنهادی گارسس در سطح معنایی– لغوی، ترجمۀ داستان «نهرالذهب» یعقوب الشارونی را با عنوان «رودخانۀ طلایی» از وحید سبزیانپور و حُسیبه وکیلی با در نظرگرفتن متن اصلی داستان بررسی کنیم. مهمترین یافتههای این نوشتار که با روش توصیفی– تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن استکه این ترجمه از لحاظ سطح «معنایی– لغوی» موارد محدودی از دادههای قابل تطبیق با نظریۀ گارسس و زیرگروههای متعدّدآن از قبیل قبض و بسط نحوی، اقتباس، تعریف یا توضیح برحسب اختلافات فرهنگی و ابهام و... را در خود جای داده است. زبانشناسان معتقدند دلالتهای مختلف یک صورت واحد، منجر به ابهام میشود. مطابق نظر گارسس، ابهام ممکن است عمدی یا سهوی باشد. ابهام عمدی یا هنری باید منتقل شود و ابهام غیرعمدی باید برطرف شود. طبق بررسی انجام شده در این ترجمه در کتاب نهرالذهب هیچگونه ابهامی مشاهده نشد. براساس یافتههای این مقاله، «اقتباس» یا همان انتخابِ معناییِ نزدیک جمله یا کلمه در ترجمه دارای بیشترین بسامد و «توضیح»؛ یعنی بیان توضیح دربارۀ کلمه در پاورقی یا پرانتز، کمترین مورد را دارا بوده و قبض نحوی یا همان کاهش واژگان در ترجمه که از نکات منفی اشاره شده به آن در نظریۀ گارسس است، مواردی بیان شده است.
آرزو پوریزدانپناه کرمانی؛ وصال میمندی
چکیده
ترجمه یکی از راههای ایجاد تعاملات فرهنگی بین ملّتها است. در این میان، وظیفة مترجم ارائة ترجمهای صحیح و درست است. نظریهپردازان ترجمه الگوها و مدلهای متفاوتی را برای ارزیابی ترجمهها ارائهکردهاند. ارزیابی و سنجش ترجمه براساس مدلها و الگوهای ارائهشده سطح کیفی متن ترجمه شده و ویژگیهای مثبت و منفی آن را آشکار ...
بیشتر
ترجمه یکی از راههای ایجاد تعاملات فرهنگی بین ملّتها است. در این میان، وظیفة مترجم ارائة ترجمهای صحیح و درست است. نظریهپردازان ترجمه الگوها و مدلهای متفاوتی را برای ارزیابی ترجمهها ارائهکردهاند. ارزیابی و سنجش ترجمه براساس مدلها و الگوهای ارائهشده سطح کیفی متن ترجمه شده و ویژگیهای مثبت و منفی آن را آشکار میسازد. از این رو، میزان مقبولیت ترجمة یک اثر ادبی زمانی مشخص میشود که طبق این الگوها مورد ارزیابی قرار گیرد. در این جستار، ترجمة عربی مرزباننامه با عنوان «قصص الأمیر المرزبان علی لسان الحیوان» براساس 9 مورد از موارد نظریة سیستم تحریف متن «آنتوان برمن» با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مترجم با وجود آشنایی با زبان فارسی گاه در فهم، دریافت و انتقال مطالب موفق نبوده است و با وجود تلاشهای مترجم، شکاف معنایی و نارسایی در معادلگزینی در ترجمة وی به چشم میخورد. در میان مؤلّفههای مورد بررسی، دو مؤلّفة غنازدایی کمّی و کیفی بیشترین بسامد و مؤلّفة تخریب ضرباهنگ کلام کمترین بسامد را داشته است. علّت اصلی این امر و فاصله گرفتن مترجم از متن اصلی را باید در نوع متن مبدأ و جنبة ادبی و فنّی آن و عدم اشراف و تسلّط کامل مترجم بر زبان فارسی دانست.
عسگر بابازاده اقدم؛ بیژن کرمی میرعزیزی؛ ابراهیم نامداری؛ فاطمه مهدی پور
چکیده
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای ...
بیشتر
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای قرآنی به عنوان «نقد ترجمههای قرآن کریم» باز کنند. از جمله این الگوها، مدل پیشنهادی کارمن گارسس است که در 4 سطح مطرح شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا ترجمه حدادعادل، معزی و انصاریان را با گزینش آیاتی از جزءهای 29 و30 قرآن کریم طبق مدل یاد شده با تکیه بر سطح دستوری- واژگانی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. مهمترین یافتههای این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی است، یکی آن است که طبق الگوی گارسس تنها ترجمۀ معزی به صورت یک به یک است. دیگر آنکه ترجمة انصاریان و حدادعادل تنها به صورت توضیح و بسط معنا است و در بقیه موارد هر سه مترجم طبق الگو پیش رفتهاند.
مهدی مقدسی نیا
چکیده
مترجم همچون هر انسان دیگری، به حکم وابستگیهای گفتمانی خود، رفتارهای خاص فرهنگی و اجتماعی از خویش نشان میدهد. دغدغة اصلی این پژوهش، تلاش برای کشف تأثیری است که وابستگیهای گفتمانی یک مترجم بر ترجمهاش دارد و برای این هدف، ترجمة نصرالله منشی از بخش «الأسد والثور» کلیله و دمنه به عنوان پیکرة مورد مطالعه انتخاب شده، مورد تطبیق ...
بیشتر
مترجم همچون هر انسان دیگری، به حکم وابستگیهای گفتمانی خود، رفتارهای خاص فرهنگی و اجتماعی از خویش نشان میدهد. دغدغة اصلی این پژوهش، تلاش برای کشف تأثیری است که وابستگیهای گفتمانی یک مترجم بر ترجمهاش دارد و برای این هدف، ترجمة نصرالله منشی از بخش «الأسد والثور» کلیله و دمنه به عنوان پیکرة مورد مطالعه انتخاب شده، مورد تطبیق قرار گرفتهاست. نتیجة این تحقیق که با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شدهاست، نشان از آن دارد که مترجم به سبب هویت درباری خود سعی میکند تا هر عبارتی را که به ویژگیهای منفی پادشاه، اعمّ از سسترأیی، هواپرستی و ضعف اشاره دارد، حذف کند و آن را با عبارتهایی دیگر تغییر دهد. در واقع، این امر بازتاب گزارههای اصلی گفتمان درباری است که بر اساس آن، پادشاه سایة خدا به شمار میرفت و کسی اجازة اشاره به ضعف او را نداشت. همچنین، این تحقیق نشان میدهد که مترجم به حکم درباری بودنش، از هر گونه عبارتی که متضمن تعریض به نزدیکان پادشاه است، اجتناب میورزد و سعی میکند تا در راستای «مخلصنمایی» آنان حرکت کند.
فاطمه اکبری زاده؛ یسرا شادمان
چکیده
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیتهای دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل میشود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی ...
بیشتر
نمایشنامه از انواع ویژة ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیتهای دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنة اجرا، تمام و کامل میشود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامهای فلسفی ابداع شدهاست و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شدهاست. اما از آنجا که ترجمة نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژة آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمة خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگیهای سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمة نمایشنامه، چالشهای این دو اثر را در هزار توی ترجمة نمایشنامه مدّ نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیدهاند در ترجمهای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبههای اجراپذیری اثر، اغلب ترجمة شریعت موفقتر عمل کردهاست و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نمودهاست و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیتهای اثر نمایشی ارائه دهد.
اویس محمدی؛ علی بشیری؛ زین العابدین فرامرزی
چکیده
مجموعة عشق با صدای بلند، گزیدهای از اشعار نزار قبانی است که احمد پوری آن را به واسطة زبان انگلیسی به فارسی بازگرداندهاست. در روند این ترجمة ادبی از عربی به انگلیسی و آنگاه به فارسی، تغییراتی در گفتمانهای حاکم بر متن صورت گرفته که رصدپذیر است. از جملة این گفتمانها میتوان به گفتمان مذهبیـ دینی، ملیـ قومی و ساختارشکن و سیاسی ...
بیشتر
مجموعة عشق با صدای بلند، گزیدهای از اشعار نزار قبانی است که احمد پوری آن را به واسطة زبان انگلیسی به فارسی بازگرداندهاست. در روند این ترجمة ادبی از عربی به انگلیسی و آنگاه به فارسی، تغییراتی در گفتمانهای حاکم بر متن صورت گرفته که رصدپذیر است. از جملة این گفتمانها میتوان به گفتمان مذهبیـ دینی، ملیـ قومی و ساختارشکن و سیاسی اشاره کرد که در روند ترجمه دچار تغییر یا احیاناً حذف شدهاند. در این مقاله برآنیم که با تحلیل گفتمان یا سخنکاوی متن اصلی و متن ترجمه این تغییرات را بررسی و تحلیل کنیم. آنچه در این بررسی شاهد آن هستیم، نشانگر آن است که در ترجمه، در گفتمانهایی چون ملیـ قومی، سیاسی، ساختارشکن و دینی، تغییراتی چون حذف، انتخاب برابرنهاد نامناسب و گاهی تغییرات برای از بین بردن تنش موجود در متن اصلی به شکلی آگاهانه صورت گرفتهاست.
علی صیادانی؛ سیامک اصغرپور؛ لیلا خیر اللهی
چکیده
الگوها و مدلهای متفاوتی که از سوی نظریهپردازان ترجمه ارائه شدهاست، به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتری برای سنجش ترجمهها بهکار میرود. میزان مقبولیت ترجمة یک اثر ادبی زمانی مشخص میشود که طبق این الگوها نقد و بررسی گردد تا جوانب مثبت و منفی ترجمه آشکار شود؛ چراکه جوانب و ویژگیهای مثبت و منفی ترجمه، به میزان کیفی ...
بیشتر
الگوها و مدلهای متفاوتی که از سوی نظریهپردازان ترجمه ارائه شدهاست، به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیقتری برای سنجش ترجمهها بهکار میرود. میزان مقبولیت ترجمة یک اثر ادبی زمانی مشخص میشود که طبق این الگوها نقد و بررسی گردد تا جوانب مثبت و منفی ترجمه آشکار شود؛ چراکه جوانب و ویژگیهای مثبت و منفی ترجمه، به میزان کیفی متن ترجمهشده دلالت دارد. در این جستار برآنیم تا بر اساس الگوی پیشنهادی گارسس، ترجمة سه بخش از رمان «قلباللیل» نجیب محفوظ را با عنوان «دلشب» از کاظم آلیاسین، با در نظر گرفتن متن اصلی رمان بررسی نماییم. مدل گارسس شامل چهار سطح «معنایی ـ لغوی»، «نحوی ـ صرفی»، «گفتمانی ـ کارکردی»، «سبکی ـ منظورشناختی (عملی)» و نیز زیرمجموعههای خاص هر سطح میباشد. دستاورد این پژوهش مبیّن آن است که آلیاسین در دو سطح «معنایی ـ لغوی» و «نحوی ـ صرفی (واژهساختی)» نسبت به دو سطح دیگر الگوی گارسس، موفقتر عمل کردهاست؛ به عبارتی ترجمة وی از این لحاظ، کفایت لازم را دارد، به طوری که دو سطح «گفتمانی ـ کارکردی» و «سبکیـ منظورشناختی» نیز تنها از مقبولیت و نه کفایت برخوردار است.
سید محمدرضا ابن الرسول؛ نفیسه رئیسی مبارکه
دوره 3، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 175-195
چکیده
مقصود از این نوشتار، طبقهبندی، اصلاح، تصحیح و توضیح برجستهترین اشتباهها و غلطهایی است که در ترجمة عربی تاریخ بیهقی به قلم یحیی الخشاب و صادق نشأت رخ داده است. این ترجمه بر اساس نسخة قاسم غنی و علیاکبر فیّاض انجام پذیرفته است. ترجمة عربی تاریخ بیهقی به عنوان ترجمة تاریخی ـ که از نظر ادبی و علمی در جهان، ممتاز شناخته شده ـ روشن ...
بیشتر
مقصود از این نوشتار، طبقهبندی، اصلاح، تصحیح و توضیح برجستهترین اشتباهها و غلطهایی است که در ترجمة عربی تاریخ بیهقی به قلم یحیی الخشاب و صادق نشأت رخ داده است. این ترجمه بر اساس نسخة قاسم غنی و علیاکبر فیّاض انجام پذیرفته است. ترجمة عربی تاریخ بیهقی به عنوان ترجمة تاریخی ـ که از نظر ادبی و علمی در جهان، ممتاز شناخته شده ـ روشن است و از آنجا که فهم درست متون فارسی به شناخت ادب و فرهنگ ایرانی یاری میرساند، اطمینان از ترجمة درست آنها برای غیر فارسیزبانان بر ایرانیان فرض است. از سوی دیگر، به سبب موضوع تاریخی و اجتماعی این کتاب، صحّت ترجمة آن برای پژوهشگران عربیزبان امری مهم تلقّی میگردد و نیز به همین سبب، برای خواستاران زبان و ادب پارسی که زبان مادریشان عربی است، راهگشاست. در این مجال میکوشیم این ترجمه را از دیدگاههای گوناگون بررسی کرده، این بررسی را در چند محور «افزودههای مترجمان»، «کاستههای مترجمان»، «خطا در معادلیابی واژگان، اصطلاحات و عبارات»، «خطا در انتقال مضمون» پی میگیریم. علاوه بر این، پس از نقد هر نمونه، بر آنیم تا معادل مناسبتری برای آن پیشنهاد کنیم.
منصوره زرکوب؛ حسین عباسی
دوره 3، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 113-139
چکیده
نجیب محفوظ (1911 – 2006) یکی از بزرگترین نویسندگان جهان عرب، تنها مسلمان برندة نوبل ادبی (1988) است. رمان، داستان کوتاه، اتوبیوگرافی و سناریو از حوزههای نگارش محفوظ به شمار میآیند. داستان کوتاه «خمارة القط الأسود» از کارهای ارزشمند نجیب محفوظ است که میتوان آن را برشی از برهههای تاریخی زادگاه نویسنده (مصر) دانست. خوانندة این ...
بیشتر
نجیب محفوظ (1911 – 2006) یکی از بزرگترین نویسندگان جهان عرب، تنها مسلمان برندة نوبل ادبی (1988) است. رمان، داستان کوتاه، اتوبیوگرافی و سناریو از حوزههای نگارش محفوظ به شمار میآیند. داستان کوتاه «خمارة القط الأسود» از کارهای ارزشمند نجیب محفوظ است که میتوان آن را برشی از برهههای تاریخی زادگاه نویسنده (مصر) دانست. خوانندة این داستان، حتی اگر با وضعیت آن زمان و سامان آشنا نباشد، باز هم از خواندن یک داستان جذاب لذت میبرد و آن را که با تاریخ معاصر مصر آشنایی باشد، تلنگر این نمادهای باستانی به تأمل وامی دارد و البته این نمادپردازی کار را بر هر مترجمی سخت میکند. در این جستار، ترجمة «محمدرضا مرعشی پور» از این داستان مورد ارزیابی قرار گرفته، پیش از آن به جایگاه نماد و نمادهای به کار رفته در داستان «میکدة گربة سیاه» اشاره شده است، تا کلیدی باشد برای حل مشکلات ترجمة داستانهای رمزآلود. ترجمة نادرست عبارتها و جملهها، به کارگیری واژگان نامأنوس، ابهام برخی از سطور ترجمه، عدم عنایت به ترجمة دقیق شعر و ناآشنایی با فرهنگ و زبان عامیانة مردم امروز مصر، از کاستیهای ترجمة این داستان نمادین است.