مقاله پژوهشی
مهین حاجی زاده؛ پروین فرهادی؛ رعنا فرهادی
چکیده
نهجالبلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبهرو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمۀ آن پرداختهاند. اما سؤال اینجا است که این ترجمهها تا چه حد توانستهاند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسیزبان ...
بیشتر
نهجالبلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبهرو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمۀ آن پرداختهاند. اما سؤال اینجا است که این ترجمهها تا چه حد توانستهاند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسیزبان معرفی و منتقل کنند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه صورت گرفته از نهجالبلاغه توسط محمد دشتی، انجام گرفته است. در میان الگوهای متعدد ارزیابی کیفیت ترجمه، الگوی گارسس که در مقایسه با الگوهای پیشنهادی دیگر به نسبت جامعتر است به منزله چارچوب پژوهش درنظر گرفته شده است. این الگو چهار سطح معنایی -لغوی، نحوی- واژه شناختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی (عملی) را شامل میشود. هرکدام از این سطوح، دارای زیرگروهها و اجزای خاصی هستند که متون ترجمه شده براساس آنها ارزیابی میشوند. در این پژوهش، ترجمۀ خطبه اول و حکمتهای 1 تا 20 از مترجم نامبرده برای ارزیابی کیفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تعیین میزان فراوانی هر یک از زیرگروههای موجود در سطوح چهارگانه طبق الگوی گارسس، نتایج به صورت نمودار نشان داده میشود. نتیجه ارزیابی براساس تکنیکهای مثبت، منفی و خنثی بیانگر این است که ترجمۀ دشتی دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت به نسبت بالایی برخوردار است. براساس 3 حوزه افزایش، مانش و کاهش در ترجمه، ترجمۀ دشتی در حوزه افزایش، بسامد بیشتری دارد؛ زیرا ترجمۀ این شاهکار ادبی که دارای فصاحت و بلاغت بوده به صورت روان و محتوامحور به انجام رسیده است و مخاطب در فهم آن با چالش چندانی در درک موضوع مواجه نمیشود و روش وی یک روش مقصدگرا بوده است.
مقاله پژوهشی
کاوه بلوری؛ مزدک بلوری
چکیده
مقالۀ حاضر به شرح نظریۀ روایت بیکر میپردازد و حوزۀ پژوهشی جدیدی را در مطالعات ترجمه به خواننده معرفی میکند. برای این منظور، مفهوم روایت در علوم اجتماعی -که مبنای نظریِ کار بیکر است- شرح داده میشود و مدل پیشنهادی او برای تحلیل ترجمه از منظر این نوع روایتشناسی معرفی میشود. در بخش دوم، برخی از پژوهشهای انجام شده در چارچوب این ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به شرح نظریۀ روایت بیکر میپردازد و حوزۀ پژوهشی جدیدی را در مطالعات ترجمه به خواننده معرفی میکند. برای این منظور، مفهوم روایت در علوم اجتماعی -که مبنای نظریِ کار بیکر است- شرح داده میشود و مدل پیشنهادی او برای تحلیل ترجمه از منظر این نوع روایتشناسی معرفی میشود. در بخش دوم، برخی از پژوهشهای انجام شده در چارچوب این نظریه توصیف میشود تا خواننده با ظرفیتهای پژوهشی آن آشنا شود. هدف، فراهم آوردن نقشۀ راهی برای راهنمایی پژوهشگران حوزۀ مطالعات ترجمه است. پس از بررسی پژوهشهای انجام شده، پیشنهادهایی مطرح میشود؛ از جمله: بررسی استعارهها و مفاهیم موجود دربارۀ ترجمه و مترجمان از منظر روایت، تحلیل نقش مترجمان در روایتسازی، بررسی روایتهای ساخته شده از طریق ترجمه، مطالعۀ روایتهای سازمانها و نهادها با استفاده از ترجمه، پژوهش دربارۀ شیوههای مختلف قاببندی در کار مترجمان، خبرگزاریها، ناشران، وبسایتها و سازمانها و چگونگی روایتسازی با استفاده از این قابها و ارزیابی انسجام روایتهای گروههای فعال مترجمان و دیگر سازمانها بر مبنای الگوی روایتشناختی.
مقاله پژوهشی
علی کواری؛ نرگس گنجی؛ عدنان طهماسبی
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال یافتن چالشهای ترجمۀ مترجمان شفاهی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر اینگونه ترجمه در گفتمان نظامی است. از این رو، به بررسی دقیق 44/261 دقیقه از فایلهای صوتی- تصویری سخنرانیهای مسئولان رده بالای نظامی و رزمایشها و مراسمهای نظامی که به طور همزمان از شبکه عربی زبان «العالم» ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال یافتن چالشهای ترجمۀ مترجمان شفاهی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر اینگونه ترجمه در گفتمان نظامی است. از این رو، به بررسی دقیق 44/261 دقیقه از فایلهای صوتی- تصویری سخنرانیهای مسئولان رده بالای نظامی و رزمایشها و مراسمهای نظامی که به طور همزمان از شبکه عربی زبان «العالم» پخش شده بود، پرداخته شد. عمدهترین چالشها در حوزه چالشهای زبانی و غیرزبانی است. مهمترین چالشهای زبانی به ترتیب شامل: حذف و از دست دادن بعضی از اطلاعات مهم و اساسی، عدم آشنایی با واژگان و اصطلاحات نظامی و نیز افزایش نابجا در ترجمه است. همچنین مهمترین چالشهای غیرزبانی را میتوان حذف بخشی از اطلاعات به سبب سرعت سخنران در زبان مبدأ، تفاوت فرهنگی میان دو ملت و نیز ضعف عملکرد مترجم دوزبانه عنوان کرد. این چالشها بیشتر به ترتیب در مراسم رژه و مانورها و سخنرانی فرماندهان نمایان میشود.
مقاله پژوهشی
شهریار نیازی؛ انسیه سادات هاشمی
چکیده
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمة قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدی الگوهای ارزیابی موجود را بررسی کرد. در همین راستا، مقالة حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمة قرآن پرداخته و از میان چهار سطح این الگو، سطح نحوی- واژهساختی این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. با ...
بیشتر
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمة قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی میتوان ابتدا کارآمدی الگوهای ارزیابی موجود را بررسی کرد. در همین راستا، مقالة حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمة قرآن پرداخته و از میان چهار سطح این الگو، سطح نحوی- واژهساختی این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. با توجه به اینکه الگوی گارسس به متن مقصد توجه دارد و اولویت را به مخاطبِ ترجمه میدهد، ترجمة مکارم شیرازی که در این دیدگاه با الگوی مورد نظر همراستا است به عنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. دادههای تحقیق را ترجمة سورههای انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل میدهند که فضای گفتمانی مشابهی دارند و به تاریخ اسلام مربوط میشوند. مطالعة کارآمدی این سطح در ارزیابی ترجمة قرآن نشان میدهد که سطح نحوی-واژهساختی الگوی گارسس با توجه به تفاوتهای ساختاری زبان فارسی و عربی و ضرورت ایجاد تغییرات نحوی در ترجمة قرآن در ارزیابی ترجمة قرآن کارآمد است، اما تقسیم کلی مؤلفهها به مثبت و منفی باید با توجه به جایگاه و ضرورت آنها مورد بازبینی قرار گیرد. از میان مؤلفههای این سطح «تغییر نحو»، «تغییر مقوله» و «بسط معنایی» بیشترین کارکرد را در ترجمة قرآن دارند. «جبران» با توجه به گسترة صنایع بلاغی در قرآن، مؤلفة کارآمدی برای سنجش میزان موفقیت مترجم در انتقال زیباییهای قرآن است. مؤلفههای منفی «ترجمة تحتاللفظی» و «تلویح، تقلیل و حذف» و تکنیک خنثای «تغییر نوع جمله» در ترجمة مکارم به عنوان نمونة یک ترجمة مقصدگرا کمترین کارکرد را داشتهاند.
مقاله پژوهشی
هدیه قاسمی فرد؛ رسول بلاوی؛ ناصر زارع
چکیده
سپهرگفتمان به مجموعهای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق میشود که در آثارش نمود مییابد. در ترجمة اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ ...
بیشتر
سپهرگفتمان به مجموعهای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق میشود که در آثارش نمود مییابد. در ترجمة اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ متن مبدأ و چگونگی ترجمة آن به زبان مقصد، نیازمند دقت و توجهای بایسته است. رباعیات خیام نیشابوری (439- 526هـ) شاعر پرآوازة ایرانی، یکی از آثار ادبی ارزشمند است که بعد از ترجمة فیتز جرالد مورد اهتمام جهانیان قرار گرفت. محمد عبدالله نورالدین شاعر و ناقد معاصرِ اماراتی (1976م.) نیز از مترجمانی است که به ترجمة مفهومی رباعیات خیام پرداخته است. او بعد از ذکر یک رباعی از خیام و بیان ترجمة مفهومی خود، دیگر ترجمههای عربیِ این رباعی را نیز به منظور برجستهسازی و تشخص ترجمة خود در مقایسه با دیگر آثار انجام شده در این زمینه، بیان میدارد. نورالدین با برگردان این رباعیات به زبان عربی و با تغییر قالب رباعی به شعر سپید و تلفیق ایدئولوژیهای جدید به منظور گنجاندن جوهر اندیشههای عرفانی و اجتماعی خود ترجمهای مفهومی را به دست میدهد. پژوهش حاضر بر این است تا با رویکرد هرمنوتیکی عناصر سپهر گفتمان در رباعیات خیام و تغییرات مشهود آن را در خوانشِ عربیِ نورالدین بررسی و شیوة ترجمة آزاد آن را بر عناصر بوطیقای این رباعیات شرح و تبیین کند. بررسی وتحلیل این خوانش از رباعیات خیام نشان میدهد که این ترجمهگونه نیز بسان هر ترجمة مفهومی نتوانسته از بافت موقعیتی و فرهنگیِ مقصد مصون ماند؛ از این رو، بخشی از واژگان رباعیات خیام در برگردان نورالدین حذف شده و واژگان و ترکیباتی دیگر جانشین آنها شده تا به فراخور زمانه گفتمانی دیگر پدید آرد، اما با وجود این تغییرات، ترجمة مفهومی نورالدین به محتوای رباعیات خیام بیش و کم وفادار مانده است.
مقاله پژوهشی
فاطمه اکبری زاده؛ فریده حق بین؛ فاطمه رضایی
چکیده
با توجه به دستاوردهای علم زبانشناسی نقشگرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکانپذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورتهای مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیتهای متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی میگیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. ...
بیشتر
با توجه به دستاوردهای علم زبانشناسی نقشگرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکانپذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورتهای مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیتهای متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی میگیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. از جمله ساختهای اطلاعی نشاندار، ساختهای کانونی شده است. نمایشنامه «شهرزاد» اثر توفیق الحکیم به عنوان اثر ادبی مورد توجه در ادبیات عرب دارای ساختهای اطلاعی نشانداری است که ترجمۀ دقیق آن برای انتقال معنای مورد نظر مؤلف ضروری است؛ از اینرو، پژوهش حاضر میکوشد دریابد که آیا ساختهای اطلاعی نشاندار از زبان مقصد، بنابر بافت موقعیتی به همان صورت نشاندار به زبان فارسی ترجمه شدهاند. بدین منظور ساختهای اطلاعی مذکور از نمایشنامه شهرزاد به زبان عربی در برابر ترجمه فارسی دو مترجم آیتی و شریعت قرار گرفته است و با توجه به ترجمۀ هدفمند و انتقال معنای موردنظر نویسنده به خواننده در زبان مقصد با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که مترجمان این نمایشنامه در جریان ترجمۀ بیشتر از جملات بینشان بهره بردهاند. تعداد اندکی از جملات به صورت نشاندار برگردان شده است؛ این درحالی است که با وجود تفاوت ساختهای نشاندار در هر دو زبان، مترجم با کاربست دقیق اسلوبهای زبانی ساخت کانونی میتواند معادلی نسبتاً دقیق برای این ساختها بیابد.
مقاله پژوهشی
یسرا شادمان؛ مریم میرزاخانی
چکیده
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان هزارویک شب در جامهای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقولههایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقولهها که به نام مقولههای ...
بیشتر
«شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامهنویسی عربی؛ توفیق الحکیم با استناد به داستان هزارویک شب در جامهای فلسفی ابداع شده و نه تنها در بُعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. همواره مقولههایی وجود دارند که به دلیل تعلق به فرهنگ مبدأ به راحتی قابل انتقال به متن مقصد نیستند. انتقال این مقولهها که به نام مقولههای فرهنگمحور شناخته میشوند با دشواری زیادی روبهرو است. پیوندهای آثار ادبی و نویسندگان ملل مختلف و کشف منابع الهامبخش آنان در حیطۀ ادبیات تطبیقی بررسی میشود. از این رو، ترجمه میتواند ابزار بسیار مهم و کاربردی برای ایجاد این ارتباط باشد. ترجمۀ مقولات فرهنگی در بحثهای ترجمه شناسی، موضوعی پیچیده و هزارتو است. مقولاتی که انعکاسدهندۀ فرهنگ یک جامعه هستند معمولاً برای سایر جوامع که دارای فرهنگی متفاوتاند، غیرقابل درک بوده و گاه نیز منجر به ایجاد سوءتفاهم میشوند. نمایشنامۀ «شهرزاد» از سوی آقایان عبدالمحمد آیتی و محمد صادق شریعت به زبان فارسی ترجمه شده است. این پژوهش بر آن است که دو برگردان فارسی را با توجه به چارچوب نظری پیتر نیومارک مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مهم ترین یافتههای پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای نوشته شده، بیانگر این مطلب است که نمایشنامۀ «شهرزاد» چهار مقوله فرهنگی موردنظر نیومارک را داراست و مقولۀ بومشناسی در این متن نمایشی جایگاهی ندارد و مترجمان برای ترجمه این نمایشنامه بیشتر از راهکار معادل فرهنگی استفاده کرده و بدین ترتیب هر دو مترجم ترجمهای مخاطبمحور ارائه دادهاند.
مقاله پژوهشی
زهره قربانی مادوانی
چکیده
یکی از مشکلاتی که هر مترجم در برگردان از یک زبان به زبان دیگر با آن روبهرو است، اصطلاحات و عبارات ثابت یک زبان است؛ چراکه بخشی از فرهنگ یک زبان را تشکیل میدهند. داستان «نون و القلم» جلال آلاحمد از معدود داستانهایی است که سرشار از اصطلاحات و ضربالمثل است. این داستان از سوی ماجده محمدعلی عنانی، مدرس دانشکده ادبیات، دانشگاه ...
بیشتر
یکی از مشکلاتی که هر مترجم در برگردان از یک زبان به زبان دیگر با آن روبهرو است، اصطلاحات و عبارات ثابت یک زبان است؛ چراکه بخشی از فرهنگ یک زبان را تشکیل میدهند. داستان «نون و القلم» جلال آلاحمد از معدود داستانهایی است که سرشار از اصطلاحات و ضربالمثل است. این داستان از سوی ماجده محمدعلی عنانی، مدرس دانشکده ادبیات، دانشگاه حلوان به عربی برگردان شده است. در این میان، راهکارهای متعددی در ترجمه این اصطلاحات اتخاذ شده است که طبق نظریه مونا بیکر قابل بررسی و پژوهش است. مونا بیکر برای برگردان اصطلاحات، روشهایی چون حفظ صورت و معنا، حفظ معنا و تغییر صورت، دگرگونی، حذف و.. . را پیشنهاد داده است. این پژوهش بر آن است تا با توجه به چارچوب این نظریه، برگردان عربی را با متن اصلی مورد بررسی قرار دهد. یافتههای این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده است، نشان میدهد مترجم داستان «نون و القلم» به رویکرد حفظ معنا و تغییر صورت بیشتر راغب است؛ به این صورت که با دریافت معنای کنایی آن اصطلاحات، اقدام به ترجمه کرده و در این میان به دلیل تشخیص ندادن برخی اصطلاحات به ترجمۀ تحتاللفظی آنها اقدام کرده است که ترجمهای منطقی و شفاف به نظر میرسد، اما در واقع با توجه به بافت عبارت، غلط و نادرست است.
مقاله پژوهشی
حسین کیانی؛ لیلا رییسی
چکیده
ارزیابی و تحلیل انتقادی مقالههای علمی نقش بارزی در گسترش دانش و ارتقای کیفی پژوهشهای علمی دارد؛ از همین رو، ضرورت دارد نشریههای علمی براساس رویکردهای ارزیابی مقالههای پژوهشی نقد شوند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، مقالههای مجلۀ «پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی» از شمارۀ 6 تا 17 را ...
بیشتر
ارزیابی و تحلیل انتقادی مقالههای علمی نقش بارزی در گسترش دانش و ارتقای کیفی پژوهشهای علمی دارد؛ از همین رو، ضرورت دارد نشریههای علمی براساس رویکردهای ارزیابی مقالههای پژوهشی نقد شوند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، مقالههای مجلۀ «پژوهشهای ترجمه در زبان و ادبیات عربی» از شمارۀ 6 تا 17 را براساس رویکرد ساختاری ارزیابی مقاله بررسی کند. بنابراین، با استفاده از پرسشنامه طراحی شده 61 مقاله از این مجله براساس پربسامدترین موضوعات انتخاب و تحلیل شد. بررسیها نشان میدهد مقالههای سال 1392 و 1393 از نظر معیارهای ارزیابی ساختاری برخی اشکالهای ساختاری دارند، اما از سال 1394 روند رو به رشدی دیده میشود، این روند در سال 1396 سرعت بیشتری پیدا میکند. علمی- پژوهشی شدن مجله در سال 1392 و افزایش تعداد مجلههای پژوهشی و در پی آن افزایش تولیدات علمی، توسعه تحصیلات تکمیلی، پررنگ شدن امتیازهای پژوهشی در جذب اعضای هیات علمی، انتخاب دانشجوی نمونه، ارتقای اعضای هیات علمی و دریافت پژوهانه از علتهای این حرکت رو به جلوی مجله است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مواردی چون ذکر روش پژوهش و هدف در چکیده، پیشینه پژوهش، روش پژوهش و پایبندی به آن، مبانی نظری پژوهش، نوآوری، تحلیل یافتههای پژوهش و روزآمدی منابع با معیارهای تفصیلی تعریف شده برای مقالۀ علمی- پژوهشی هماهنگ نیست. علت تطابق نداشتن برخی بخشها با معیارهای مقالۀ علمی- پژوهشی به نبود روش یکسان در ارائه آنها در مقالهها و روشن نبودن فایده هرکدام از این بخشها برای نویسندگان برمیگردد. این پژوهش چارچوب مفهومی برای ارزیابی ساختاری مقالههای علمی- پژوهشی در زبان و ادبیات عربی پیشنهاد داده است.
مقاله پژوهشی
مریم حاجی زاده؛ احمدرضا صاعدی؛ منصوره زرکوب؛ محمود افروز
چکیده
طنز در شمار یکی از مقولههای جذاب زبان قرار دارد که به شکل نامحسوسی به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میپردازد و به دلیل در امان ماندن از انتقادات و فیلترهای موجود در جامعه و نیز جهت برقراری رابطهای نزدیک با مخاطبان از آن استفاده میشود. در این میان با ورود ابزارهای ارتباطی تازه، جنبههای نوینی به مباحث ترجمۀ طنز افزوده شده است ...
بیشتر
طنز در شمار یکی از مقولههای جذاب زبان قرار دارد که به شکل نامحسوسی به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میپردازد و به دلیل در امان ماندن از انتقادات و فیلترهای موجود در جامعه و نیز جهت برقراری رابطهای نزدیک با مخاطبان از آن استفاده میشود. در این میان با ورود ابزارهای ارتباطی تازه، جنبههای نوینی به مباحث ترجمۀ طنز افزوده شده است به ویژه در ترجمۀ طنزهایی که در قالب فیلم کوتاه، بلند و سریال عرضه میشوند. هدف از نگارش مقاله پیش رو، ارزیابی عملکرد مترجم در رویارویی با عبارتهای طنزآمیز بوده و فرآیند تحقیق مبتنی بر بررسی دادههای به دست آمده از مجموعه طنز عربی «مدیر عام» به لهجۀ شامی (سوریهای) و دوبله فارسی آن که از صداوسیما پخش شده، است. بدین منظور 215 عبارت و جمله طنزآمیز استخراج شده است و میزان بهکارگیری راهبردهای ترجمه، طبق نظریۀ هنریک گاتلیب (1992) تحلیل شد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد «دگرنویسی» و «جابهجایی» به ترتیب بیشترین انتخابهای مترجم در ارائۀ ترجمه بوده است. همچنین عوامل و محدودیتهای فرهنگی نه تنها موجب بالا رفتن میزان استفاده از «کوتاهسازی» عبارتهایی توسط مترجم شده است که در بخشهایی از سریال شاهد حذف سکانسهای متعدد و نیز قسمتهایی از مجموعه هستیم.
مقاله پژوهشی
عسگر بابازاده اقدم؛ بیژن کرمی میرعزیزی؛ ابراهیم نامداری؛ فاطمه مهدی پور
چکیده
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای ...
بیشتر
رویکردگستردۀ عالمان فارسی زبان به ترجمة قرآن کریم در چند دهۀ اخیر حیات و نشاطی دو چندان به خود گرفته است به گونهای که نکتهسنجان و منتقدان بسیاری موفق به ارائه الگوی نقد ترجمه شدهاند تا با این الگوی نقد، ترجمههای متون مختلف قرآن کریم را که آثار ارزشمندی هستند به صورت موشکافانه و دقیق بررسی کرده و با این شیوه باب نوینی در پژوهشهای قرآنی به عنوان «نقد ترجمههای قرآن کریم» باز کنند. از جمله این الگوها، مدل پیشنهادی کارمن گارسس است که در 4 سطح مطرح شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا ترجمه حدادعادل، معزی و انصاریان را با گزینش آیاتی از جزءهای 29 و30 قرآن کریم طبق مدل یاد شده با تکیه بر سطح دستوری- واژگانی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. مهمترین یافتههای این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی است، یکی آن است که طبق الگوی گارسس تنها ترجمۀ معزی به صورت یک به یک است. دیگر آنکه ترجمة انصاریان و حدادعادل تنها به صورت توضیح و بسط معنا است و در بقیه موارد هر سه مترجم طبق الگو پیش رفتهاند.
مقاله پژوهشی
علی سعیداوی؛ سید هیمن مهدى
چکیده
تفاوتهای فرهنگی بین جوامع مختلف و نگرشهای گوناگون نسبت به دنیای پیرامون، نه تنها موجب تفاوت در آداب و رسوم و عادات میشود، بلکه در واژگان و ساختار دستوری زبان نیز تأثیرگذار است. این موضوع در زبانشناسی نوین تحت عنوان نسبیت زبانی مطرح و از آن بهعنوان نظریه ساپیر- وورف تعبیر میشود. ترجمه یکی از مباحثی است که میتوان آن را در چارچوب ...
بیشتر
تفاوتهای فرهنگی بین جوامع مختلف و نگرشهای گوناگون نسبت به دنیای پیرامون، نه تنها موجب تفاوت در آداب و رسوم و عادات میشود، بلکه در واژگان و ساختار دستوری زبان نیز تأثیرگذار است. این موضوع در زبانشناسی نوین تحت عنوان نسبیت زبانی مطرح و از آن بهعنوان نظریه ساپیر- وورف تعبیر میشود. ترجمه یکی از مباحثی است که میتوان آن را در چارچوب نسبیت زبانی مورد بحث و بررسی قرار داد. مترجم به منظور هماهنگ کردن ترجمه خود با زبان مقصد باید تفاوتهای واژگانی یا دستوری را مدنظر قرار دهد، چراکه عدم توجه به این تفاوتها در دو زبان مبدأ و مقصد ممکن است باعث ابهام در ترجمه و یا حتی لغزش شود. در این جستار نویسندگان بحث نسبیت زبانی را در ترجمة رمان الشحاذ یکی از آثار برجسته نویسنده نامدار مصری، نجیب محفوظ در دو موضوع تقسیم اوقات شبانهروز و جنسیت مورد بررسی قرار دادهاند. نمونههای ارائه شده در این جستار نشان میدهد که محمد دهقانی در برگردان برخی عبارتهای حاوی اوقات شبانهروز و نیز ساختار جنسیت، نسبیت زبانی را مدنظر قرار نداده است و در نهایت باعث شده ترجمة وی در برخی موارد مبهم و در مواردی دیگر دچار لغزش شود.