مقاله پژوهشی
معصومه نعمتی قزوینی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 11-36
چکیده
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن ...
بیشتر
گرچه تاکنون نظریّههای گوناگونی دربارة میزان کارآمدی ترجمه در انتقال مفاهیم به وجود آمده، امّا تقریباً روش علمی متقن برای رسیدن به پاسخ دقیق و روشن این سؤال مطرح نشده است. با این حال، به نظر میرسد با بهکارگیری برخی از نظریّههای جدید در حوزة تحلیل متن بتوان به پاسخهایی درخور دست یافت. نظریّة جدید انسجام و پیوستگی هلیدی و حسن (1985م.) از جمله روشهایی است که به کمک آن میتوان میزان انسجام و پیوستگی متون و در نتیجه، متنیّت آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. افزون بر این، با توجّه به اهمیّت ترجمه در حوزة متون دینی و بهویژه قرآن کریم که برخاسته از جایگاه این دسته متون در حوزة اعتقادی و تربیتی است، به نظر میرسد بتوان با کاربست این نظریّه در متن ترجمههای موجود و مقایسه آن با متن اصلی، تا حدودی میزان کارآمدی ترجمه و توفیق مترجم را در انتقال مفاهیم ارزیابی نمود. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری سورة بیّنة و ترجمة آن از طاهره صفّارزاده را با استفاده از الگوی مذکور مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که با توجّه به درصد بالای انسجام و شباهت متن مقصد به مبدأ در نحوة کاربست عوامل انسجام، مترجم در انتقال مفاهیم سوره موفّق بوده است.
مقاله پژوهشی
علی صیادانی؛ رسول بازیار؛ الهام کاری
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 37-54
چکیده
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادلهای واژگانی را به خود اختصاص دادهاند که رایجترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالشهای ترجمههای ...
بیشتر
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادلهای واژگانی را به خود اختصاص دادهاند که رایجترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالشهای ترجمههای در زبان عربی به دلایلی چون «برداشت متفاوت ناقدان و زبانشناسان عربی از مفاهیم نوین نقد غربی، عدم آگاهی نویسندگان از کارهای علمی یکدیگر و تعصّبات نژادی و زبانی بهوجود آمده است، چالشبرانگیزترین معادلهای این اصطلاحات در زبان عربی واژههای «البنییّة» و «البنیویة» است، نویسندگان و معجمنویسانی که این دو اصطلاح را در آثارشان بهکار بردهاند، بر اساس دو اصل دستور زبان عربی «البنییّة» و یا نظریّة رواج غلط مشهور (البنیویة) به این کار اقدام کردهاند. در این جستار برآنیم تا پس از واکاوی این اصطلاحات در معجمها، آثار نقدی، پژوهشهای زبانشناسی و دستور زبان عربی صحّت و سقم هر کدام را مورد بررسی قرار دهیم و مشخّص کنیم که این معادلیابیهای آشفته بر چه مبنایی شکل گرفته است.
مقاله پژوهشی
فرشید ترکاشوند؛ نسرین ناگهی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 55-70
چکیده
بافت زبانی به عنوان بستری که معنای دقیق واژگان و جملات را مشخّص میکند یکی از مباحث مهم در پژوهشهای زبانی، بهویژه علم معناشناسی به حساب میآید. در مباحث سنّتی نحو و بلاغت، مؤلّفههایی چون «قرینة لفظی» و «قرینة معنوی» زیرمجموعة مقولة گستردة بافت زبانی به حساب میآیند. بافت زبانی در علم معناشناسی از آفاق گستردهای ...
بیشتر
بافت زبانی به عنوان بستری که معنای دقیق واژگان و جملات را مشخّص میکند یکی از مباحث مهم در پژوهشهای زبانی، بهویژه علم معناشناسی به حساب میآید. در مباحث سنّتی نحو و بلاغت، مؤلّفههایی چون «قرینة لفظی» و «قرینة معنوی» زیرمجموعة مقولة گستردة بافت زبانی به حساب میآیند. بافت زبانی در علم معناشناسی از آفاق گستردهای برخوردار است. این نوع بافت در سطح روابط همنشینی واژگان و بهویژه در روابط معنایی مانند هممعنایی، چندمعنایی و اضداد یا حتّی در سطوح گستردهتری چون پاراگراف و متن به خواننده کمک میکند تا به معنای دقیق و مشخّص کلام برسد. در این مقاله با روش استنادی ـ تحلیلی به ویژگیها، سازوکارها و کارکردهای این نوع بافت و قرینة لفظی و معنوی در فهم متن پرداخته شده است. نگارندگان در پایان و از رهگذر تحلیل مقایسهای بافت و قرینه به نتایجی رسیدهاند که مهمترین آنها حاکی از این است که قدما نگاهی جزئی به بافت زبانی داشتهاند و این نوع بافت را بیشتر در محدودة قرینه بررسی کردهاند. این نگرش بیشتر با نحو درآمیخته است و در سطح جمله محدود شده، در حالیکه بافت زبانی در مباحث معناشناسی جدید، علاوه بر سطح جمله، در حدّ پاراگراف، متن یا حتّی ارتباط متون با یکدیگر نیز مطرح است.
مقاله پژوهشی
فرامرز میرزایی؛ سید اسماعیل قاسمی موسوی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 71-84
چکیده
تفاوت ساختار زبان متن با زبان ترجمه یکی از مشکلات مترجم به شمار میرود. تفاوت ساختاری در ضمایر جنسیّتی Gender-specific pronoun)) در زبان فارسی و عربی چنان مایة ابهام است که مترجم ناچار میشود توضیح اضافی دهد. این رفتار مترجم «تصریح» (Explication) نام دارد. در واقع، مترجم اطّلاعاتی را که در متن اصلی نیست، در ترجمة خود میآورد تا معنای متن را روشنتر ...
بیشتر
تفاوت ساختار زبان متن با زبان ترجمه یکی از مشکلات مترجم به شمار میرود. تفاوت ساختاری در ضمایر جنسیّتی Gender-specific pronoun)) در زبان فارسی و عربی چنان مایة ابهام است که مترجم ناچار میشود توضیح اضافی دهد. این رفتار مترجم «تصریح» (Explication) نام دارد. در واقع، مترجم اطّلاعاتی را که در متن اصلی نیست، در ترجمة خود میآورد تا معنای متن را روشنتر سازد. این پژوهش در پی آن است که با روش تحلیل کمّی و کیفی محتوا، کارکرد تصریح را در برگردان ضمایر جنسیّتی (مذکّر و مؤنّث) در ترجمة محمدرضا مرعشیپور از رمان «راه» نجیب محفوظ بررسی کند و نقش آن را در پیشگیری از بروز ابهام در ترجمة این دسته از ضمایر نشان دهد. یافتة این پژوهش بیانگر آن است که گستردگی کاربرد راهکار تصریح در رفع ابهام از ضمایر جنسیّتی، ویژگی سبکی ترجمة مرعشیپور در این اثر به شمار میرود.
مقاله پژوهشی
رضا ناظمیان؛ زهره قربانی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 85-102
چکیده
معادلیابی واژگانی یک فعّالیّت ذهنی است که در لایههای مختلف ذهن صورت میگیرد. معادلیابی و ترجمه در سطح اوّلین لایة ذهن، کارمترجم نوآموزی است که هنوز در کار ترجمه تجربهای نیندوخته است و تحت تأثیر ترجمة متون کهن یاد گرفته که معنای هر کلمه را زیر آن کلمه بنویسد و هراس دارد که معنای کلمه را به دقّت وارسی کند و مترادفهایی را که به ...
بیشتر
معادلیابی واژگانی یک فعّالیّت ذهنی است که در لایههای مختلف ذهن صورت میگیرد. معادلیابی و ترجمه در سطح اوّلین لایة ذهن، کارمترجم نوآموزی است که هنوز در کار ترجمه تجربهای نیندوخته است و تحت تأثیر ترجمة متون کهن یاد گرفته که معنای هر کلمه را زیر آن کلمه بنویسد و هراس دارد که معنای کلمه را به دقّت وارسی کند و مترادفهایی را که به ذهنش میرسد، در متن ترجمه بیاورد. این مقاله در پی آن است تا راهکارهایی را برای روان و شیوا کردن متن ترجمه در عین صحّت و دقّت آن به دست دهد، بهطوریکه پیچیدگیها و ناآشناییها و ابهامهای به وجود آمده در نثر ترجمه را بزداید و خوانندة ترجمه همان لذّت را از خواندن متن ترجمه ببرد که خوانندة متن اصلی از آن میبرد. از مهمترین این راهکارها میتوان به تبدیل ساختار اسمی به فعلی و برعکس، تبدیل فعل به قید، ترکیب وصفی به اضافی، جز به کُل و برعکس، مثبت به منفی و بیان ساده به تصویری و تصویری به تصویری و... اشاره کرد.هدف از شیوههای معادلیابی ارایه شده در این مقاله آن است که سلطه و سیطرة متن اصلی بر خواننده تا حدّ ممکن کم شود.
مقاله پژوهشی
سیمین ولوی؛ طاهره تیزغم
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 103-118
چکیده
قرآن کریم در ایجاز و بیان اسلوبی بینظیر دارد و به دلیل برخورداری از ویژگیهای بلاغی و بیانی، ترجمة آن به دیگر زبانها بسیار دشوار است. لذا مترجم قرآن علاوه بر آشنایی با اسباب نزول و سیاق آیات، لازم است ویژگیهای بلاغی زبان عربی را به خوبی بشناسد تا بتواند با رعایت دقّت، امانت و بدون حذف و تغییر معنا به ترجمة صحیح آیات بپردازد، امّا ...
بیشتر
قرآن کریم در ایجاز و بیان اسلوبی بینظیر دارد و به دلیل برخورداری از ویژگیهای بلاغی و بیانی، ترجمة آن به دیگر زبانها بسیار دشوار است. لذا مترجم قرآن علاوه بر آشنایی با اسباب نزول و سیاق آیات، لازم است ویژگیهای بلاغی زبان عربی را به خوبی بشناسد تا بتواند با رعایت دقّت، امانت و بدون حذف و تغییر معنا به ترجمة صحیح آیات بپردازد، امّا برخی از مترجمان بدون توجّه به ویژگیهای بلاغی قرآن کریم به ترجمة آن می پردازند. در این پژوهش ضمن شرح و توضیح شیوههای قصر، ترجمههای قرآن کریم در آیاتی که در آنها قصر به شیوة تعریف مسند و مسندٌالیه و یا به شیوة تقدیم مسندٌالیه مسبوق به نفی بر مسند فعلی صورت گرفته، بررسی شده است و دشواریهای انتقال مفهوم قصر در این دو شیوه نشان داده شده است و مشخّص گردیده که میتوان برای بازتاب مفهوم قصر در تعریف دو جزء، زمانی که قصر بهوسیلة «ال جنس» باچند تأکید مانند ضمیر فصل و ادات تأکید همراه است، از چند مؤکّد استفاده کردو برای بازتاب مفهوم قصر با تقدیم مسندٌالیه مسبوق به نفی بر مسند فعلی میتوان مفهوم قصر را داخل پرانتز ذکر کرد.
مقاله پژوهشی
مهدی ممتحن؛ ایران لک
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، صفحه 119-141
چکیده
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، میتوان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن بهشمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکلگیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقالهای میان آنها ...
بیشتر
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، میتوان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن بهشمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکلگیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقالهای میان آنها نقش دارد یا حتّی در ادبیّات تطبیقی که یکی از حوزههای مرتبط با ادبیّات ملل است، جایگاه تأثیرگذاری دارد. در این نوشتار، ابتدا به انواع ترجمه و جایگاه آن در ادبیّات جهان اشاره شده است. سپس به برخی کارکردهای آن، مانند دقّت و امانتداری در ترجمه از سوی مترجم، تأثیر اثر ترجمه شده بر ادبیّات مقصد، گسترش فنّ داستاننویسی در ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی و عربی، رونق ترجمة آثار رئالیستی و رمانتیک، گسترش مضمون، ایجاد تعامل و ارتباط فرهنگی میان ادبیّات فارسی و عربی و معرّفی داستاننویسان مشهور غربی به داستاننویسان معاصر ادبیّات فارسی و عربی به منظور تقویت و گسترش ادبیّات ملّی، در ضمن مباحث مذکور در متن اشاره شده است. نویسندگان با روش توصیفی و تحلیلی توانستهاند به راهکارهای مناسبی برای تمییز صحّت و سُقم ترجمة آثار ادبی برای تطبیق دو اثر با زبانی مشترک یا متفاوت دست یابند.