مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
اعظم دریادل موحد؛ سید مهدی مسبوق؛ محمد طاهری
چکیده
عطار نیشابوری شاعر بلندآوازه و عارف بزرگ سدۀ ششم و هفتم هجری، مضامین والای عرفانی را در قالب نماد و رمز در آثار خود به تصویر کشیدهاست. یکی از این آثار، منظومه فاخر منطقالطیر است که با نماد و رمزهای دینی و عرفانی پیوندی عمیق دارد. از آنجا که تلمیح، نقش برجستهای در تأثیرگذاری مضامین عرفانی دارد عطار این تلمیحات را به صورت رمز و نماد ...
بیشتر
عطار نیشابوری شاعر بلندآوازه و عارف بزرگ سدۀ ششم و هفتم هجری، مضامین والای عرفانی را در قالب نماد و رمز در آثار خود به تصویر کشیدهاست. یکی از این آثار، منظومه فاخر منطقالطیر است که با نماد و رمزهای دینی و عرفانی پیوندی عمیق دارد. از آنجا که تلمیح، نقش برجستهای در تأثیرگذاری مضامین عرفانی دارد عطار این تلمیحات را به صورت رمز و نماد بیان میکند تا مواعظ و حکمتهایش در جان شنونده بنشیند. این شاهکار ادبی و عرفانی به زبانهای مختلف از جمله عربی ترجمه شده است. تاکنون سه ترجمه عربی از این منظومه توسط احمد ناجی القیسی، بدیع محمد جمعه و علی عباس زلیخه صورت گرفته که بیتردید معادلیابی و بازگردانی تلمیحات و رموز آن یکی از مهمترین چالشهای پیشروی مترجمان بودهاست. لپیهالم برای برگردان تلمیحات و نمادها روشهایی را معرفی میکند که پژوهش حاضر کوشیده با روش توصیفی و با تکیه بر مدل لپیهالم کیفیت انتقال تلمیحات نمادین را در سه ترجمه یادشده مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. با توجه به گستردگی منطقالطیر 65 بیت آغازین آن با عنوان «سخنی با مرغان» به دلیل بسامد بالای تلمیحات نمادین به عنوان پیکره پژوهش انتخاب شد. برآیند پژوهش نشان داد که در بین مترجمان تنها ناجی القیسی معنای نهفته در تلمیحات نمادین را مورد توجه قرار داده و کوشیده معادل مناسبی برای آن برگزیند. بدیع جمعه بدون توجه به این تلمیحات رمزی، فقط به تلمیحات داستانی یا آیات قرآن در پانویس اشاره کرده و زلیخه نیز بیاعتنا به این تلمیحات آنها را تحتاللفظی بازگردانی کرده است
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
علی نجفی ایوکی
چکیده
یکی از شگردهای مهمی که سخنوران صاحب نام در فرایند انتقال مفاهیم مورد نظر از آن استفاده کردهاند تکنیک «عکس» یا «تبدیل» است. امام علی علیه السلام به عنوان یک سخنور بیبدیل، برای ترسیم اندیشهها در خطبههای خود از شگرد یادشده بهره گرفته است و بارِ معناییِ زیادی را بر دوش آن قرار داده و تلاش کرده با توانش زبانی خویش، میانِ ...
بیشتر
یکی از شگردهای مهمی که سخنوران صاحب نام در فرایند انتقال مفاهیم مورد نظر از آن استفاده کردهاند تکنیک «عکس» یا «تبدیل» است. امام علی علیه السلام به عنوان یک سخنور بیبدیل، برای ترسیم اندیشهها در خطبههای خود از شگرد یادشده بهره گرفته است و بارِ معناییِ زیادی را بر دوش آن قرار داده و تلاش کرده با توانش زبانی خویش، میانِ ساخت زبانی و مفهوم مورد نظر هماهنگی و همسویی ایجاد نماید و از رهگذر آن، ایدئولوژی خود را به مخاطب القا نماید. در پرتو اهمیت جایگاه و کارکرد شگرد عکس در نهج البلاغه، پژوهش حاضر میکوشد با انتخاب ترجمه محمد دشتی و عبد المجید معادیخواه به عنوان جامعه مطالعاتی، به روش توصیفی- تحلیلی، نحوه برگردانِ پارهگفتهایِ عکسمحورِ خطبههای نهج البلاغه را از منظر رسایی یا نارسایی دلالت، بازآفرینی یا گذر از تناظر در ساخت، رعایت اقتصاد زبانی یا نادیده گرفتن آن مورد واکاوی قرار دهد تا از کیفیت فهم آن دو مترجم نسبت به دلالت شگرد یادشده، چگونگی بازتولید آن تکنیک بیانی در زبان مقصد، و میزان توجه به اقتصاد زبانی و کمینهگراییِ نخستین پرده بردارد. بررسی گویای این است که هر دو مترجم به وجود این تکنیک در متن مبدا شناخت داشتهاند و کوشیدهاند در فرایند برگردانِ متن، از رهگذر تکرار سازههای اصلی عکس، آن را در زبان فارسی بازآفرینی و بازسازی نماید و با آرایش جدید واژگان متناظر، آن راهبرد بیانی را در زبان مقصد پیادهسازی کنند. دیگر اینکه گاهی اوقات محدودیت معنایی و ساختاری مانع از بازآفرینی عکس در زبان مقصد شده است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
محمد رحیمی؛ شکوفه شاهزیدی
چکیده
ترجمه ماشینی به عنوان یک فناوری مهم هر روز دارد روبه جلوتر حرکت میکند و سعی دارد تا امکان ارتباط بین فرهنگها و افراد را فراهم کند. در این زمینه، ترجمه گوگل از اهمیت و گستردگی ویژهای در میان کاربران برخوردار است و هر روز بر کارکرد آن افزوده میشود. مقاله حاضر با این فرض که هوش مصنوعی در عرصه ترجمه ادبی چالشهای بزرگی دارد، تلاش ...
بیشتر
ترجمه ماشینی به عنوان یک فناوری مهم هر روز دارد روبه جلوتر حرکت میکند و سعی دارد تا امکان ارتباط بین فرهنگها و افراد را فراهم کند. در این زمینه، ترجمه گوگل از اهمیت و گستردگی ویژهای در میان کاربران برخوردار است و هر روز بر کارکرد آن افزوده میشود. مقاله حاضر با این فرض که هوش مصنوعی در عرصه ترجمه ادبی چالشهای بزرگی دارد، تلاش میکند تا خطاهای ترجمه هوش مصنوعی از یک متن ادبی را به بررسی بنشیند. برای این منظور ترجمه عربی گوگل از شعر «مهتابِ» نیما یوشیج به عنوان یک متن مشهور و البته ساده انتخاب شده است. برای این منظور ضمن تحلیل خطای ترجمه ماشینی و دستهبندی آنها متناسب با سطوح زبان؛ راهکارهایی برای بهبود این نوع ترجمه با دخالت انسان، ارائه میشود. مهمترین یافتههای این پژوهش بیانگر این مطلب است که ترجمه گوگل از یک متن ادبی ـ در حال حاضر ـ و با تمام پیشرفتها و مزایا، ـ در سطوح خوانشی؛ واژگانی، دستوری و معنایی ـ زیباییشناختی، مشکل جدی دارد و نیازمند دخالت انسان در قالب راهکارهایی چون، تغییر رسم الخط، واضحسازی، سادهسازی، معاصرسازی و... است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
مسعود فکری؛ هانیه درستکار
چکیده
نهج البلاغه نیز مانند هر متن دیگری سرشار از اصطلاحات است. رسیدن به بالاترین سطح همپایگی در ترجمة این اصطلاحات، ارائه معادلی با صورت و معنای مشابه را میطلبد. با این حال به دلیل آن که گاهی، معادل دقیقی در زبان مقصد وجود ندارد یا بافت موجود فقط خوانش ملموس را جایز میداند تا کاربرد زبان اصطلاحی، این امر محقق نمیگردد. در پژوهش حاضر برابری ...
بیشتر
نهج البلاغه نیز مانند هر متن دیگری سرشار از اصطلاحات است. رسیدن به بالاترین سطح همپایگی در ترجمة این اصطلاحات، ارائه معادلی با صورت و معنای مشابه را میطلبد. با این حال به دلیل آن که گاهی، معادل دقیقی در زبان مقصد وجود ندارد یا بافت موجود فقط خوانش ملموس را جایز میداند تا کاربرد زبان اصطلاحی، این امر محقق نمیگردد. در پژوهش حاضر برابری اصطلاحی از رهگذر نظریه تعادل نایدا در ترجمة محمد دشتی از خطبههای نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است. اثر حاضر با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. برآیند پژوهش نشان داد مترجم هنگام ترجمة خطبهها با این مشکل مواجه بوده که هر دو معنای تحت اللفظی و اصطلاحی در اصطلاحات به صورت همزمان مد نظر بوده است. نظر به بررسیهای صورت گرفته، راهبردهای «ترجمه تحت اللفظی» و «دگرگویی» و « ترجمه با معنا و صورت مشابه» بیش از سایر راهبردها به کار رفتهاند. مترجم در عین تلاش برای انتقال پیام و دستیابی به تعادل پویا، در مواردی، منتقل شدن پیام را امری مسلم انگاشته و صورت کلام را ترجمه و بدون معادلیابیِ صحیح وارد زبان مقصد کرده است. همین امر موجب شده مخاطب با انبوهی از اصطلاحات و تعابیر مواجه شود که با فرهنگ او بیگانهاند و در نتیجه به مقصود خواننده پی نبرد.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
حسین جوکار؛ علی افضلی؛ مسعود فکری؛ شهریار نیازی
چکیده
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمهها پرداختهاند که در بین آنها الگوی گارسس زوایای بیشتری از نقد ترجمهها را دربرمیگیرد. این الگو براساس اصل برابری میان متن مبدأ و مقصد استوار است و ترجمه را درچهار سطح معنایی-لغوی، نحوی-واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-عملی مورد بررسی قرارمی-دهد، که هر سطح دارای مؤلفههای ...
بیشتر
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمهها پرداختهاند که در بین آنها الگوی گارسس زوایای بیشتری از نقد ترجمهها را دربرمیگیرد. این الگو براساس اصل برابری میان متن مبدأ و مقصد استوار است و ترجمه را درچهار سطح معنایی-لغوی، نحوی-واژهساختی، گفتمانی-کارکردی و سبکی-عملی مورد بررسی قرارمی-دهد، که هر سطح دارای مؤلفههای مرتبط بهخود است. پژوهش حاضر درنظر دارد با روش تحلیلمحتوای آمیخته (کمی – کیفی)، و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه، ترجمة مرعشیپور از رمان «بینالقصرین» را بر مبنای سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختیِ الگوی گارسس مورد بررسی و نقد قرار دهد. علاوه بر ارزشِ نفس ترجمۀ «بینالقصرین» به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار نجیبمحفوظ، بازتاب مؤلفههای این دو سطح، با شاهد مثالهای فراوان در ترجمۀ این رمان، سبب شدهاست تا در این جستار، ترجمۀ اشاره شده، با تکیه بر الگوی گارسس مورد بررسی و ارزیابی قرارگیرد، که ارزیاب این امکان را دارد تا مؤلفههای مختلف از این دو سطح را بر متن ترجمه تطبیق دهد. برای این منظور الگوی گارسس در سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختی توضیح داده شده و سپس کاربردِ مؤلفههای این سطوح بر مثالهای مستخرج از ترجمه، ذکرشده است. دستاورد این جستار بیانگر آن است که ترجمۀ مرعشیپور از منظر مؤلفههای سطوح معنایی-لغوی و نحوی-واژه ساختیِ مدل گارسس، قابل نقد و ارزیابی است. و به دلیل داشتن ویژگیهای مثبت که پرشمارتر از ویژگیهای منفی است این ترجمه از کفایت و مقبولیت برخوردار است. همچنین مترجم از بسط نحوی، تغییر نحو یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه یا دگربینی و حذف بیش از بقیۀ مؤلفهها بهره برده است.
مقاله پژوهشی
ترجمه در زبان و ادبیات عربی
فرشته افضلی؛ زهرا هژبری
چکیده
ترجمة فیلم با توجه به درونمایۀ هر سکانس، متفاوت است و یکی از این درونمایهها، گفتار مؤدبانه است که شامل جملههای تعارفی، احترامی و بهگونة کلی مؤدبانه مانند مورد لطف قراردادن، عرض کردن و ... میشود. نظریة ادب را، ادب زبانشناختی نامیدهاند که در حوزۀ علوم کاربردشناسی و تحلیل گفتگو قرار دارد؛ این نظریه را براون و لِوینسون ...
بیشتر
ترجمة فیلم با توجه به درونمایۀ هر سکانس، متفاوت است و یکی از این درونمایهها، گفتار مؤدبانه است که شامل جملههای تعارفی، احترامی و بهگونة کلی مؤدبانه مانند مورد لطف قراردادن، عرض کردن و ... میشود. نظریة ادب را، ادب زبانشناختی نامیدهاند که در حوزۀ علوم کاربردشناسی و تحلیل گفتگو قرار دارد؛ این نظریه را براون و لِوینسون در سال ۱۹۷۸، مطرح و در سال ۱۹۸۷، بازنگری و اصلاح کردند. در این پژوهش، تلاش میشود با تکیه بر نظریۀ ادب براون و لِوینسون، شماری از زوایای پنهان ترجمۀ گفتار مؤدبانه در فیلم فصل آخر (1387) و زیرنویس عربی آن بررسی شود تا بفهمیم که کاربرد هر یک از واژهها و عبارتها در زبان فارسی، بر کدام یک از راهبردهای ادب این دو نظریهپرداز سازگار است؛ این راهبردها عبارت است از: بیان مستقیم، غیرمستقیم، ادب مثبت و منفی. سبب گزینش فیلم فصل آخر، وجود حجم بالای گفتارهای مؤدبانة غیرمستقیم، تعارفهای فرهنگی و خطابهای احترامآمیز در دیالوگهای آن است. به همین روی، با روش توصیفی-تحلیلی، واژهها و عبارتهای مربوط به موضوع ادب را در این فیلم گزینش کردهایم، آنگاه زیرنویس عربی آن را استخراج، جدولبندی و پس از آن بر پایۀ نظریۀ نامبرده، تحلیل کردهایم. نتایج، حاکی از آن است که گوینده در بخشهای گوناگون فیلم میکوشد بهصورت غیرمستقیم، مفهوم سخن خود را به مخاطب انتقال دهد و بهگونهای ضمنی و کنایی او را نسبت به درونمایة سخنش آگاه کند و مترجم تلاش کرده است ابزارهای غیرمستقیم را جهت ادبمندکردن ساختار زبانی دیالوگهای شخصیتهای فیلم به کار ببرد..